طرح/ امید؛ مرز ایراندوستی و ایرانستیزی
طرح/ امید؛ مرز ایراندوستی و ایرانستیزی بیشتر بخوانید »
ایکاش دوستان رئیس دولت اصلاحات که خود نقش اصلی در ایجاد مشکلات واقعی مردم دارند و در فتنه ۸۸ کشور را تا لبه پرتگاه بردند، اکنون این سخن لیدر خود را جدی میگرفتند و «راه رفته را باز نروند»!
به گزارش مجاهدت از مشرق، دکتر محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
در سالهای اخیر و بهویژه در یک سال گذشته به عیان شاهد حجم عظیمی از پروپاگاندا و سیاهنماییهای خبیثانه و دروغگوییهای رسانههای آمریکایی- صهیونیستی بهخصوص فارسیزبان و همچنین از سوی برخی از خواص و سیاسیون و رسانههای مدعی اصلاحطلبی در داخل و به تعبیر رهبری «دنبالهروهای داخلی دشمنان حقیر» بودیم و بر پایه همین «دروغ و دروغپردازیها» بسترساز این همه شرارت و جنایت در کوچه و خیابان و تهدید و تعطیلی کسب و کار مردم شدند و مانع حل مشکلات کشور میشوند.
فقط یکصدم از این حجم از تحریفها و دروغگوییها و فضاسازیهای رسانهای و سیاسی کافی است یک نظام و دولت را ساقط کند. کما اینکه شاهد چنین اتفاقی در کشورهای منطقه و جهان بودیم؛ اما بهدلیل شاخصهای ملت ایران در پناه اسلام، آنچه که در دیگر کشورها شد، در ایران نمیشود که بشود! در چند ماه گذشته هم تلاش داشتند با تشدید و دامن زدن به «امیدسوزی» و «ایرانستیزی» میوه گندیده این خباثتهای خود را بچینند.
حال که نتوانستند «ایران قوی و مستقل» را تضعیف کنند و شرارتها با درایت جمع شد، بر بستر تنفر و خشونتی که خود به پا کردند، نظام را متهم و القا میکنند باید در برجام به آمریکا باج بدهید و برجام دو و سه را بپذیرید تا آشوبها جمع شود و اسم آن را هم میگذارند«شنیدن صدای مردم»!
در این خصوص چند نکته مهم:
۱- این سخن که «با آمریکا کنار بیایید تا آشوبها جمع شود»، نشان میدهد که این جماعت خود لیدر سیاسی آشوبها، و پشتپرده با آمریکاییها هماهنگ بودند و کلید آشوبها در داخل دست آنها بود و خود بخشی از پازل و برنامهریزی آمریکاییها و صهیونیستها در آشوبها هستند تا اول آشوب به پا و بعد در سایه فشار آشوبها از نظام باجخواهی کنند! در غیر این صورت از کجا میدانند که اگر به آمریکا باج بدهیم، آشوبها جمع میشود؟
کمااینکه خود این جماعت صدها بار از قرارداد الجزایر گرفته تا برجام صدها باج به آمریکا دادند اما مشکلات اقتصادی که حل نشد، هم تحریمها بیشتر شد، هم آشوبها به لیدری خودشان ادامه داشت!
۲- ادعای شنیدن صدای مردم ادعای نخنمایی است که در دوران حاکمیت خود بر مقدرات اجرایی کشور تا توانستند با عملیاتهای فریب و شوک بر عصبانیت و خشم مردم افزودند تا صدای واقعی مردم برای حل مشکلات اقتصادی را خفه کنند. چون میخواستند با باج دادن به آمریکاییها «مشکلات خودشان» را حل کنند و «مشکلات اقتصادی مردم» با باج دادن حل نمیشد!
بهعنوان نمونه؛ جماعت مدعی شنیدن صدای مردم کسانی هستند که بدون توجه به ناله و فغان مردم از گرانیهای کمرشکن، در یک برنامهریزی رسانهای- امنیتی «صبح جمعه سیاه آبان ۹۸» را رقم زدند و بعد هم به جای شنیدن صدای مردم، به آنها «خندیدند» و گفتند «ما هم صبح جمعه از خواب بیدار شدیم و دیدیم بنزین گران شده است»!
لذا عصبانی کردن مردم و کشاندن آنها به خیابانها از فتنه ۷۸ و ۸۸ تا قضایای آبان ۹۸ و آشوبهای دوماهه اخیر که مدعیان اصلاحطلبی متخصص امنیتی- رسانهای اجرای آنها بودند و هستند، برای نشنیدن صدای مردم است که خواستار حل مشکلات اقتصادیشان هستند، نه برای شنیدن صدای مردم!
آنچه که این روزها در رسانههای اصلاحطلبی و فضای مجازی و کف خیابانها از سیاهنماییها تا آشوبها شاهد آن هستیم، نمود عینی جلوگیری از شنیدن صدای مردم برای حل مشکلات اقتصادی است که دولت سیزدهم کمر همت به حل آنها بسته است.
کسانی مدعی شنیدن صدای مردم شدند که هرجا توانستند برای خوشرقصی مقابل آمریکاییها صدای مردم را خفه کردند و وقیحانه نیز از یک طرف ادعا کردند «اگر عدهای از مردم زیر چرخ توسعه (تحمیلی صندوق بینالمللی پول) هم له شوند، اشکالی ندارد!» و از طرف دیگر اذعان کردند «ما کارمندان پروپاگاندای آمریکا و انگلیس و سعودیها هستیم و وظیفه داریم کاری که تحریمها نتوانست با ملت ایران و اقتصاد کشور بکند، با وحشتافکنی و کشاندن مردم به خشونت اجتماعی بکنیم» و از دیگر سو پیش مقامات آمریکاییها گدایی تحریم و حمله نظامی به ایران را میکنند!
۳- کسانی که بعداز آتشبیاری معرکه و فراهم کردن زمینه این همه تخریب و جنایت و شرارت اکنون فریبکارانه ادعا و القا میکنند که این حوادث رهبر و لیدر نداشت و خودجوش بود، در حقیقت بعداز این که از هدایت آشوبها چیزی کاسب نشدند، میخواهند پس از شکست توطئه خبیثانهشان، خود را تبرئه و زمینه فرار از پاسخگویی در پیشگاه ملت و افکارعمومی و حضور در پای میز قانون را فراهم کنند.
اما با این وجود نتوانستند اهداف و نیات شوم و نقش رهبری و لیدری خود در این آشوبها را کتمان کنند و «آفتاب آمد دلیل آفتاب»! در حالیکه تاکنون با شعار «زن، زندگی، آزادی» دست به این همه شرارت زدند و صدها خون نا به حق را بر زمین ریختند و این همه خسارت مادی و معنوی به مردم و کشور وارد کردند، حال رئیس دولت اصلاحات به مناسبت روز دانشجو مزورانه با اذعان تلویحی به نقش خود در این آشوبها ادعا میکند «شعار زیبای زن، زندگی، آزادی آینده بهتر را نشان میدهد»!
شما که دو ماه با این شعار میخواستید با تهدید و زور مردم را همراه خود کنید و نتوانستید، و با به آتش کشیدن کشور انتقام خود را از مردم گرفتید، حال اگر حکومت و نظام به دست شما بیفتد چه میکنید؟! بعد ادعای شنیدن صدای مردم و گفتوگو هم دارند!
بقول مولانا «بیش از این فتنه و آشوب و خونریزی مجوی!» برخلاف این ادعاها همین که به همراه لشکر اراذل و اوباش رسانهایشان اکنون خواستار آزادی بیقید و شرط قاتلان مردم هستند و خطاب به حاکمیت و دولت ادعا دارند صدای اعتراضها (البته اغتشاشات) را بشنود، نشان میدهد که خود آنها لیدر و رهبر اراذل و اوباش کف خیابانها هستند.
۴- نمیتوان باور کرد کسانی که در قامت رئیسجمهور و وزیر و وکیل و… در این نظام مسئول بودند، ناآگاهانه و بدون تحقیق موضعگیریهایی کنند که زمینهساز ریخته شدن نابحق این همه خون بیگناهان شوند.
این که چنین افرادی هم در ابتدا با مواضع خود به خاطر دستمالی، قیصریه را به آتش کشیدند و برای فوت طبیعی یک دختر کُرد اشک تمساح ریختند و مثل فتنه ۸۸ بهدنبال کشتهسازی و موجسواری بودند و هم حالا برای قاتلان مردم کوچه و خیابان که بر بستر مواضع منافقانه آنها دست به چنین جنایات و شرارتی زدند، اشک تمساح میریزند، شکی باقی نمیگذارد که این جماعت بدون تحقیق و از سر دلسوزی چنین مواضع شاذ و دشمن شادکنی نگرفتند و برعکس خود رهبران و لیدرهای داخلی آشوبها بودند!
البته این جماعت که میدانستند و آنهایی هم که نمیدانستند، دانستند که عرصه سیمرغ نه جولانگه آنهاست، اما جنایتکاران کف خیابان را به جان مردم انداختند تا به فکر خام و در توهم خود حداقل در خارج در حوزه دفاعی و منطقهای و حقوق بشری و در داخل با ادعای گفتوگوی ملی و برای زنده کردن جریان منزوی شده خود از حاکمیت «باج» بگیرند، اما غافل از این که نه ملت با غیرت ایران به نظام جمهوری اسلامی چنین اجازهای را داده و نه حاکمیت در رهبری حکیم چنین ملت با عظمتی چنین باجی را میدهد. و اصولا فلسفه وجودی رهبری در نظام مقدس جمهوری اسلامی همین است که اگر عدهای شهوت قدرت و ثروت پیدا و طغیان کردند و مست فریبهای دشمن شدند، اجازه ندهد که با «باج دادن» به دشمنان، آنگونه که در دولتهای سازندگی و اصلاحات و تدبیر و امید و بهخصوص در برجام قرار بود رخ دهد، استقلال و امنیت و آزادی کشور را به باد بدهند و به یغما ببرند.
۵- اما «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب»! این سخن کسی است که مسیر براندازی را با دوستان سیاسی اش و با تمام توان و با حمایت کامل بیگانگان در فتنه ۸۸ تجربه کرده است! حالا این روزها دوستان رئیس دولت اصلاحات با نشخوار کردن تئوریهای سیاسی اجتماعی دهه ۶۰ میلادی غربیها و آسمان و ریسمان بافتنهای تئوریک میخواهند فریبکارانه اثبات کنند که آنچه این روزها در کشور با شعارهای تجزیهطلبی و براندازانه رخ داده نتیجه انسداد سیاسی و نشنیدن صدای مردم است!
اما از قدیم گفتهاند «تجربه فوق علم است»! ایکاش دوستان رئیس دولت اصلاحات که خود نقش اصلی در ایجاد مشکلات واقعی مردم دارند و در فتنه ۸۸ کشور را تا لبه پرتگاه بردند، اکنون این سخن لیدر خود را جدی میگرفتند و «راه رفته را باز نروند»! و اگر رئیس دولت اصلاحات از روی صدق و اعتقاد به این نتیجه رسیده، با زدن مهر «مهره سوخته» بر پیشانیاش، به سادگی از او عبور نکنند!
اما این که آیا رئیس دولت اصلاحات صادقانه این سخن را گفته و نمیخواهد روغن ریخته را نذر امامزاده کند برای اعتماد کردن مردم نیازمند سه شرط است. اول بگوید چرا در ابتدای این آشوبها بدون هیچگونه تحقیقی به همراه دوستانش از جمله روحانی و ظریف و جهانگیری و… نظام و نیروهای خدوم فراجا را متهم و مرگ طبیعی یک هموطن را «خلاف قانون و شرع و منطق»، «فاجعهای ناگوار»، «درد استخوانسوز» و ناشی از «تنگناهای معیشتی و انواع فسادهای ویرانگر و ناکارآمدی نظام» عنوان کردند! و چرا در همان ابتدا که شعار تجزیه ایران و براندازی نظام سر داده شد، نگفت «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب»!؟ و چرا بعد از تذکر رهبری مبنی بر اصلاح مواضع خواصی که بدون تحقیق موضع گرفتند، موضع خود را اصلاح نکردند؟!
۶- کسانی از این جماعت که اکنون ادعا میکنند «شعارهای براندازان را قبول نداریم» و راه نجات را گفتوگو، آن هم از نوع ملیاش تجویز میکنند، چرا همان ابتدای کار این موضع را نگرفتند و برعکس هیزمبیار معرکه شدند و تا توانستند در فضای حقیقی و مجازی در آتش خشم و نفرت دمیدند؟
و چرا حالا پس از این همه شرارت و خسارت و پس از شکست سناریوشان، برای فرار از پاسخگویی به افکارعمومی و قانون، از براندازان اعلام برائت میکنند؟! این که برخی رسانهها ادعا کردند «نامآشناهای سیاسی اصلاحطلب (از فلانکس تا فلانکس) امروز تحت فشار براندازان قرار دارند»!
در حقیقت «خط انحراف افکارعمومی از واقعیت» را دنبال میکنند، اما قبل از دنبال کردن این خط انحرافی باید پاسخ دهند آیا اگر مواضع این نامهای آشنا نبود، براندازان و آشوبگران جرأت عرضاندام داشتند و یا برعکس اراذل و اوباش رسانهای و خیابانی به پشتگرمی اینها وارد صحنه شدند؟!
پاسخ این خط خبری انحرافی دقیقا این فراز از سخنان امام حسن(ع) در آن جلسه کذایی خطاب به معاویه است که فرمودند «تو و اصحابت زمینه فتنهها را فراهم کردید، حالا ادعای شفافسازی (به تعبیر امروز شنیدن صدای مردم) را دارید؟ تمام پیامدها به حساب خود شماهاست. زیرا اگر تو اجازه نمیدادی یا راضی نبودی، کسی جرأت نمیکرد پدرم علی را دشنام گوید»!
۷- جمع شدن آشوبها بدون شلیک حتی یک گلوله از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی کشور به خوبی عمق نگاه راهبردی رهبری را نشان داد که «دهه شصتی و هشتادی و نودی ندارد و این حرفهای انقطاع نسلی، حرفهای روشنفکریِ داخل گعدههای روشنفکرانه است و واقعیّتها غیر از این هست».
اما اکنون که قاضیالقضات کشور صدای مردم را به خوبی شنیده و دستور داده «چنانکه فردی با سوءنیت حرف دروغی یا ادعای بدون سندی را منتشر کرد، در کوتاهترین زمان ممکن او را احضار کنند و مستندات ادعایش را بخواهند و برای او به سرعت کیفرخواست صادر و پروندهاش به دادگاه ارسال شود»، مردم امید دارند با قاطعیت دستگاه قضایی اولین کسانی که احضار میشوند خواص و سیاسیونی باشند که با مواضع و دروغپراکنیهای خود بسترساز این همه آشوب و شرارت و خسارت و به زمین ریختن خونهای پاک جوانان کشور توسط «یک مشت اغتشاشگر غافل یا جاهل و یا مزدور» شدند و اگر این بسترسازیها نبود، هیچگاه شاهد آنچه که بودیم، نبودیم!
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نقش مدعیان اصلاحات در آشوبها! بیشتر بخوانید »
گروه اجتماعی دفاعپرس – سعید نوروزی پور؛ جام جهانی 2022 فوتبال طی روزهای گذشته با حضور تیمهای بهتر جهان در قطر شروع شد؛ قبل از شروع مسابقات رسانههای معاند و ضد انقلاب به بهانههای مختلف به دنبال حذف ایران از این رویداد ورزشی بزرگ جهان بودند اما وقتی نتوانستد به هدف خود برسند درصدد تضعیف روحیه ملی پوشان بودند. تیم ملی فوتبال ایران در اولین بازی خود در مقابل انگلستان روزی بدی رقم زدند و با نتیجه 6 بر 2 نتیجه را واگذار کردند؛ پس از این دیدار رسانههای ضد انقلاب و معاند به دنبال ارتباط و پیوند زدن حوادث اخیر کشور و این باخت را داشتند و کار تا جایی پیش رفت که عناصر داخلی خود را برای ضریب دادن به این رویکرد فعال کردند.
شکست سنگین پروژه «ایرانستیزی» با حضور ملت ایران در میدان
پس از چند روز تلخ برای دوستداران فوتبال تیم ملی فوتبال ایران روز جمعه در دومین بازی خود به مصاف ولز رفت و توانست با یک بازی منطقی و رو به جلو علاوه بر اینکه توانست 2 بر صفر تیم ولز را شکست دهد امیدها را برای صعود به مرحله بعد زنده نگه داشت در این بین دشمن که حساب ویژهای برای ایجاد آشوب و اغتشاش پس از پایان بازی ایران و ولز باز کرده بود و با استفاده از برخی عناصر خود به نوعی برای تحقیر تیم ملی ایران فراخوان داده بود، با حضور گسترده هواداران تیم ملی ایران در خیابانها و شادی مردم از برد ایران مواجه شد که همین امر سبب شکست سنگین پروژه «ایرانستیزی» در قالب تضعیف تیم ملی جمهوری اسلامی ایران شد.
اهتزار پرچم ایران در سراسر ایران
پس از پیروزی قاطع و بی چون و چرای تیم ملی در برابر ولز تهران و دیگر شهرهای کشور مملو از عاشقان ایران شد و پرچم سه رنگ کشورمان به اهتزاز درآمد و مردم غرق در شادی شدند؛ نکته قابل توجه حضور اقشار مختلف مردم در کنار یکدیگر و نقش بر آب شدن نقشههای دشمن و رسانههای معاند در دو قطبی کردن مردم ایران بود. علاوه بر حضور مردم در خیابانها پس از پیروزی ایران که صحنههای زیبایی را به یادگار گذاشت حضور نیروهای حافظ نظم وامنیت در شادی مردم از دیگر مواردی بود که روز گذشته قابل توجه بود؛ نیروهای نظم و امنیت علاوه بر روان سازی معابر و تامنی امنیت در کنار مردم قرار گرفتند و با توزیع شیرینی و دادن گل پیروی تیم ملی فوتبال را به مردم تبریک گفتند.
شکستی دیگر برای رسانههای معاند و ضد انقلاب
باید گفت پس شکست نقشههای دشمن در «کشته سازی»، «تجزیه طلبی»، «دو قطبی سازی» و دیگر توطئهها به نظر میرسد یکی از نقشههای آنها که «ایران ستیزی» و تضعیف تیم ملی بود با حضور مردم در خیابانها خنثی شد و شعار «تا پای جان، برای ایران» را در جای جای ایران عینیت بخشیده شد.
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ملت ایران ۳ رسانههای معاند صفر/ شکستی دیگر برای رسانههای معاند بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بخشی از این بیانیه آمده است:
با گذشت ۴۲ سال از پیروزی انقلاب و سپیدهدم استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به رغم تمامی فشارهای جهانی ، جنگهای گسترده ، تحریمهای اقتصادی و سیاسی، محاصره پردامنه علمی و فنی و انسداد مسیر های سیاسی و همچنین جنگ های روانی و رسانهای و توطئهها و تهدید های داخلی و هر آنچه در ذیل تهدید و تحریم قابل تصور و شمارش است ، انقلاب اسلامی زندهتر ، توفنده تر و با نشاط تر از گذشته به پیش میرود و در مقابل زوال و غروب قدرتهای سلطه گر و استکباری به واقعیت مسلم و گریزناپذیر عصر حاضر تبدیل شده است .
این بیانیه میافزاید: پایداری و پیروزی ملت ایران برابر سیاهه زیاده خواهی های جریان سلطه و سرافرازی در میدانهای بزرگ آزمون مانند کودتا های مکرر ، شورشهای داخلی و منطقهای، هشت سال دفاع مقدس ، مقاومت برابر انواع تحریم ها و تهدیدها و….الگوی موفقی در تقابل با استکبار و سلطه جهانی را فراروی عالم بشریت ترسیم کرده است.
این بیانیه پیروزی انقلاب اسلامی را سرآغاز تحولات ژئوپلتیک و شکاف راهبردی در بلوک قدرت و برهم خوردن موازنه قوا و ورود جهان اسلام در عرصه بازیگری قدرت توصیف و تصریح کرده است: با پیروزی انقلاب اسلامی توازن دو قطبی آن روز که بر پایه نظام لیبرال دموکراسی غربی با محوریت ایالات متحده امریکا و نظام سوسیال کمونیسم شرقی با محوریت اتحاد جماهیر شوروی مستحکم و سست ناپذیر نشان میداد ، در برخورد با منطق تمدن ساز انقلاب اسلامی متزلزل و با پدیدار شدن نقاط ضعف آنها برابر قدرت نمایی جمهوری اسلامی در ارائه الگوی نظام سازی و حکمرانی اسلام ناب محمدی در مسیر فروپاشی قرار گرفته و روند اضمحلال نظام لیبرال به گونه ای که پس از یک دهه نظام کمونیستی فروپاشید و روند اضمحلال نظام لیبرال آمریکایی نیز در این مسیر به سرعت پیش می رود.
این بیانیه با برشماری دستاوردها و پیشرفتهای شگفتانگیز کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف به رغم توطئهها و نقشههای زنجیرهای دشمن برای براندازی های سخت ،نرم و هوشمند خاطرنشان کرده است:
فهرست متکثر و متراکم دستاوردها و پیشرفتهای میهن اسلامی که در عرصههای مهم از جمله احیای هویت و مردم سالاری دینی، استقلال سیاسی، ثبات و امنیت داخلی، ترویج گفتمان مقاومت و استکبارستیزی و همچنین در حوزه های علم و فناوری، انرژی ،سلامت، هستهای و بازدارندگی دفاعی جلوهگری های درخشانی داشته است؛ در کنار تجربه مقا ومت و ایستادگی برابر دشمنان و عبور از بحران های گوناگون ،سرمایه گرانسنگی را به عنوان پشتوانه تداوم حرکت ملت ایران به سوی افق های روشن آینده به فتح قله های رفیع پیشرفت جهانی تولید کرده است که تاثیرات خود را در بستر راهبرد قوی شدن روزبهروز پدیدار خواهد ساخت.
در این بیانیه با اشاره به سالگرد صدور بیانیه گام دوم انقلاب و تاکید بر لزوم شکلگیری نهضتی فراگیر برای تبیین این بیانیه به عنوان نسخه جهانی شدن انقلاب و تحقق آرمانهای بلند آن تصریح شده است : مهمترین لازمه تحقق اهداف انقلاب ” امید به آینده” و “مقابله با جنگ روانی دشمن” برای القای ناتوانی انقلاب و نظام در رسیدن به آرمانها است که نیازمند ظرفیتسازی های سرشار و متراکم داخلی از طریق ریل گذاری و بسیج و سازماندهی سرمایه ها و توانمندی های متنوع در اختیار است.
این بیانیه با برشماری توطئهها و نقشههای شیطانی رژیم تروریستی و جنایتکار ایالات متحده آمریکا علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران طی ۴۲ سال اخیر و شکست مطلق کاخسفید و سرشکستگی این رژیم برابر عظمت و اقتدار انقلاب در صحنه ” ایران ستیزی ” را راهبرد بی تردید دولتهای حاکم بر این کشور توصیف و خاطرنشان کرده است: ملت ایران در حالی چهل و دومین سالگرد فجر انقلاب اسلامی را جشن می گیرد که ۷ رئیس جمهور امریکا که وجه مشترک آنان تلاش برای تضعیف انقلاب و نابودی جمهوری اسلامی بوده هر کدام به شکل خفت باری شکست خورده و به زباله دان تاریخ پیوستند و این ایران اسلامی و ملت شریف ایران است که در قله رفیع عزت و عظمت ایستاده است.
این بیانیه نظام سلطه و استکبار به سرکردگی رژیم تروریستی منفور و جنایتکار امریکا را مقهور دائمی عظمت ، اقتدار و اراده راسخ ملت ایران قلمداد و با اشاره به خطاهای محاسباتی دشمن برابر جمهوری اسلامی که افول آبرو و حیثیت کاخ سفید را آشکار ساخته است، افزوده است: وحدت و یکپارچگی و حضور مردم از مولفههای قدرت ملی و رمز استمرار حرکت پرشتاب انقلاب اسلامی ؛ امروز میهن اسلامی را به نقطهای از استحکام و بالندگی رسانده است که با عبور از مشکلات ناشی از تحریم و فشار های حداکثری ، لغو تحریم ها و راستی آزمایی اقدام آمریکاییها و اروپاییها در این زمینه را سیاست قطعی و غیر قابل برگشت ایران قرار داده است.
این بیانیه در پایان با پاسداشت یاد، نام ، خاطره و آرمانهای امام خمینی (ره) و شهیدان والامقام انقلاب اسلامی ،دفاع مقدس و مدافعان حرم به ویژه سید الشهدای جبهه مقاومت اسلامی سردار دلها “سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی ” و تجدید میثاق با مقام عظمای ولایت و رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه ای( مدظله العالی) و تاکید بر ضرورت تبیین گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان نقشه راه و خطوط راهبردی ۴۰ سال دوم انقلاب آورده است : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سایر نیروهای مسلح و مدافع انقلاب و کشور ، تولید قدرت و بازدارندگی متناسب با مقتضیات منطقه ای و بین المللی و بالندگی برای تحکیم امنیت پایدار ملی را ماموریت خطیر و تعطیل ناپذیر خود قلمداد و به ملت عظیمالشأن ایران اطمینان میدهد ، همانند ۴۲ سال گذشته پر تلاش و مقتدر تر خود را خادم مردم و سپر حوادث فراروی کشور میدانند و به پشتوانه حمایت و همراهی مردمی که جلوه آن در یومالله تشییع سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی پدیدار گردید ، در اوج آمادگی های رزمی و اشراف اطلاعاتی همه جانبه بر محیط عمل و اقدام محتمل دشمن ، هر گونه تهدید و تعرض آنان را با پاسخ قطعی و پشیمان کننده مواجه و به احدی اجازه نگاه چپ به استقلال، امنیت و تمامیت ارضی این سرزمین مقدس و آرمان هاو دستاوردهای افتخارآمیز انقلاب و نظام اسلامی را نخواهند داد.