بغداد

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، امام حسن عسکری علیه السلام در هشتم ربیع الثانی (یا ۲۴ ربیع الاول) سال ۲۳۲ ه. ق دیده به جهان گشود وبا نور خویش آسمان مدینه را نورانی کرد. پدر آن بزرگوار امام هادی علیه السلام و مادر با عظمتش «حُدَیْثه» بود که از او به عنوان «سوسن» و «سلیل» نیز یاد کرده اند. وی از بانوان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت آن حضرت، پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن دوران بحرانی و پر اضطراب بود.

امام عسکری علیه السلام، با وجود همه فشار‌ها و مراقبت‌های بی وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و علمی را در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد که می‌توان آن‌ها را بدین گونه خلاصه کرد:

۱. کوشش‌های علمی

گرچه امام به حکم شرایط نامساعد و محدودیت بسیار شدیدی که حکومت عباسی برقرار کرده بود، موفق به گسترش دانش دامنه دار خود در جامعه نشد، اما در عین حال، با همان فشار و خفقان، شاگردانی تربیت کرد که هر کدام به سهم خود در نشر و گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثری داشتند. شیخ طوسی تعداد شاگردان آن حضرت را متجاوز از صد نفر ثبت کرده است که در میان آنان چهره‌های روشن، شخیت‌های برجسته و مردان وارسته‌ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، ابو عمرو عثمان بن سعید عَمْری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفّار به چشم می‌خورند.

۲. ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان

در زمان امام عسکری علیه السلام تشیع در مناطق مختلف و شهر‌های متعددی، گسترش یافت و شیعیان در نقاط فراوانی تمرکز یافته بودند. شهر‌ها و مناطقی مانند کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامّرأ، جرجان و بصره، از پایگاه‌های شیعیان به شمار می‌رفتند. در میان این مناطق، به دلایلی، سامرّأ، کوفه بغداد، قم و نیشابور از اهمیت ویژ‌های برخوردار بودند.

گستردگی و پراکندگی مراکز تجمع شیعیان، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می‌کرد؛ تا پیوند شیعیان را با حوزه امامت از یک سو و ارتباط آنان را با همدیگر از سوی دیگر، برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند. این نیاز، از زمان امام نهم احساس می‌شد و شبکه ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، به منظور برقراری چنین برنامه ای، از آن زمان به مورد اجرا گذاشته می‌شد.

این برنامه در زمان امام عسکری علیه السلام نیز ادامه یافت. به گواهی اسناد و شواهد تاریخی، امام عسکری علیه السلام نمایندگانی از میان چهره‌های درخشان و شخصیت‌های برجسته شیعه در مناطق متعدد منصوب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این طریق، پیروان تشیع را در همه مناطق، زیر نظر داشت. از میان این نمایندگان، می‌توان از «ابراهیم بن عبده»، نماینده امام در «نیشابور» و «احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری» در قم و «ابراهیم بن مهزیار» در اهواز یاد کرد.

۳. فعالیت‌های سرّی سیاسی

امام به رغم تمامی محدودیت‌های و مراقبت‌هایی که از طرف دستگاه خلافت به عمل می‌آمد، یک سلسله فعالیت‌های سرّی سیاسی را رهبری می‌کرد که با گزینش شیوه‌های بسیار ظریف پنهانگاری، از چشم بیدار و مراقب جاسوسان دربار، به دور می‌ماند.

«عثمان بن سعید عَمْری» که از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام بود، زیر پوشش روغن فروشی، فعالیت می‌کرد و شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوهی را که می‌خواستند به امام تحویل دهند، به او می‌رساندند و او آن‌ها را در ظرف‌ها و مشک‌های روغن قرار داده، به حضور امام می‌رساند. «داود بن اسود»، خدمتگزار امام که مأمور هیزم کشی و گرم کردن حمام خانه حضرت عسکری علیه السلام بود، می‌گوید: این چوب را بگیر و نزد «عثمان بن سعید» ببر و به او بده. من چوب را گرفته، روانه شدم. در راه به یک نفر سقّا برخوردم. قاطر او، راه مرا بست. سقا از من خواست حیوان را کنار بزنم. من چوب را بلند کردم وبه قاطر زدم. چوب شکست و من وقتی محل شکستگی آن را نگاه کردم، چشمم به نامه‌ای افتاد که در داخل چوب بود؛ به سرعت چوب را زیر بغل گرفته، برگشتم.

وقتی به در خانه امام رسیدم، «عیسی»، خدمت گزار امام کنار در به استقبالم آمد و گفت: آقا و سرورت می‌گوید: چرا قاطر را زدی و چوب را شکستی؟ گفتم: نمی‌دانستم داخل چوب چیست؟ امام علیه السلام فرمود: چرا کاری می‌کنی که مجبور به عذر خواهی شوی؟ مبادا بعد از این چنین کاری کنی. اگر شنیدی کسی به ما ناسزا هم می‌گوید، راه خود را بگیر و برو و با او مشاجره نکن. ما، در شهر و دیار بدی به سر می‌بریم. تو فقط کار خود را بکن و بدان که گزارش کارهایت به ما می‌رسد. این قضیه نشان می‌دهد که امام، اسناد، نامه‌ها و نوشته‌هایی را که سرّی بوده، در میان چوب، جاسازی می‌کرد و برای «عثمان بن سعید» که شخص بسیار مورد اعتماد و رازداری بوده، می‌فرستاد و این کار را به عهده مأمور حمام که کارش هیزم آوردن و چوب شکستن و… بود و معمولاً سؤ ظن کسی را جلب نمی‌کرد، واگذار کرده بود.

۴. حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان

یکی دیگر از موضع گیری‌های امام، حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت، بود. گاهی برخی از یاران امام، از تنگنای مالی، در محضر امام علیه السلام شکوه می‌کردند و آن حضرت، گرفتاری مالی آنان را برطرف می‌ساخت و گاهی حتی پیش از آن که اظهار کنند، امام علیه السلام مشکل آنان را برطرف می‌کرد. این اقدام امام علیه السلام مانع از آن می‌شد که آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی شوند. ابو هاشم جعفری می‌گوید: از نظر مالی در مضیقه بودم؛ خواستم وضع خود را طی نامه‌ای برای امام عسکری علیه السلام بیان کنم؛ ولی خجالت کشیدم و از این کار خودداری کردم. وقتی که وارد منزل شدم، امام صد دینار برای من فرستاد و طی نامه‌ای نوشت: هر وقت احتیاج داشتی، خجالت نکش و پروا مکن و از ما بخواه که به خواست خدا، به مقصود خود می‌رسی.

۵. تقویت و توجیه سیاسی عناصر مهمّ شیعه

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی امام، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه در برابر فشار‌ها و سختی‌های مبارزات سیاسی، در جهت حمایت از آرمان‌های بلند تشیع بود. از آن جا که شخصیت‌های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام علیه السلام هر یک از آنان را به نحوی دل گرم و راهنمایی می‌کرد و روحیه آنان را بالا می‌برد؛ تا میزان تحمل و صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگنا‌ها و فقر و تنگدستی‌ها فزونی یابد و بتوانند مسئولیت‌های بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند. امام علیه السلام در نامه‌ای به علی بن حسین بن بابویه قمی، یکی از فق‌های بزرگ شیعه، پس از ذکر یک سلسله توصیه‌ها و رهنمود‌های لازم، چنین یاد آوری می‌کند: صبر کن و منتظر فرج باش که پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده است: برترین اعمال امت من، انتظار فرج است. شیعیان ما پیوسته در غم و اندوه خواهند بود؛ تا فرزندم ظاهر شود؛ همان کسی که پیامبر بشارت داده که زمین را از قسط و عدل پر خواهد ساخت، همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد.‌ای بزرگمرد و مورد اعتماد و فقیه من! صبر کن و شیعیان مرا به صبر فرمان بده! زمین از آن خداست و هر کسی از بندگانش را که بخواهد، وارث (حاکم) آن قرار می‌دهد. فرجام نیکو، تنها از آنِ پرهیزگاران است. سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو و بر همه شیعیان باد!

۶. استفاده گسترده از آگاهی غیبی

می‌دانیم که امامان علیهم السلام، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از آگاهی غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح عالی امت اسلامی در معرض خطر قرار می‌گرفت، از این آگاهی به صورت ابزار هدایت، استفاده می‌کردند. پیشگویی‌ها و گزارش‌های غیبی امامان علیهم السلام، بخش مهمی از زندگی نامه آنان را تشکیل می‌دهد؛ اما چنین به نظر می‌رسد که: آن حضرت بیش از امامان دیگر آگاهی غیبی خود را آشکار می‌ساخته است.

بر اساس تحقیق یکی از دانشمندان معاصر، از کرامات و گزارش‌های غیبی و اقدامات خارق العاده امام عسکری علیه السلام، قطب راوندی در کتاب «خرائج»، چهل مورد، سید بحرانی در «مدینه المعاجز»، صد و سی و چهار مورد، شیخ حر عاملی در «اثبات الهداه»، صد و سی و شش مورد و علامه مجلسی در «بحار الأنوار»، هشتاد و یک مورد را ثبت کرده اند و این، به خوبی روشن گر فزونی بروز کرامات و گزارش‌های غیبی از ناحیه آن حضرت می‌باشد.

به نظر می‌رسد علت این امر، شرایط نامساعد و جوّ پر اختناقی بود که امام یازدهم علیه السلام و پدرش امام هادی علیه السلام در آن زندگی می‌کردند؛ زیرا از وقتی که امام هادی علیه السلام از سر اجبار به سامّرا منتقل شد، به شدّت تحت مراقبت و نظارت بود. از این رو، امکان معرفی فرزندش «حسن» به عموم شیعیان، به عنوان امام بعدی، وجود نداشت و اصولاً این کار، حیات او را از ناحیه حکومت وقت، در معرض خطر جدی قرار می‌داد. به همین جهت، کار معرفی امام عسکری علیه السلام به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماه‌های پایانی عمر امام هادی علیه السلام صورت گرفت؛ به طوری که هنگام رحلت آن حضرت، هنوز بسیاری از شیعیان از امامت حضرت حسن عسکری علیه السلام آگاهی نداشتند.

عامل دیگری که در این زمینه مؤثر بود، اعتقاد گروهی از شیعیان به امامت «محمد بن علی»، برادر حضرت عسکری علیه السلام، در زمان حیات امام هادی علیه السلام بوده است. این گروه بر اساس همین پندار او را در محضر امام هادی علیه السلام احترام می‌کردند؛ ولی حضرت با این پندار مبارزه می‌کرد و آنان را به امامت فرزندش حسن علیه السلام راهنمایی می‌نمود.

پس از شهادت حضرت هادی علیه السلام گروهی از خیانت کاران و نادانان، مانند «ابن ماهویه»، این پندار را دستاویز قرار داده، به اغوای مردم و منحرف ساختن افکار از امامت حضرت عسکری علیه السلام پرداختند.

این عوامل دست به دست هم داده، موجب شک و تردید گروهی از شیعیان در امامت آن حضرت، در آغاز کار شده بود؛ چنان که برخی از آنان در صدد آزمایش امام علیه السلام بر آمدند و برخی دیگر در این زمینه با امام علیه السلام مکاتبه کردند. این تزلزل‌ها و تردید‌ها به حدّی بود که امام علیه السلام در پاسخ گروهی از شیعیان در این زمینه، با آزردگی و رنجش فراوانی نوشت: «هیچ یک از پدرانم، مانند من، گرفتار شک و تزلزل شیعیان در امر امامت نشده اند…».

۷. آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت

از آن جا که غایب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامأنوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای اغلب مردم دشوار می‌باشد، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.

این تلاش در عصر امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام که زمان غیبت نزدیک می‌شد، به صورت محسوس تری به چشم می‌خورد؛ چنان که امام هادی علیه السلام اقدامات خود را توسط نمایندگان انجام می‌داد و خودش کمتر با افراد تماس می‌گرفت.

این معنا در زمان امام عسکری علیه السلام، جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام علیه السلام از یک طرف با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی (عج)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان می‌داد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز برزو محدودتر و کمتر می‌شد؛ به طوری که حتی در خود شهر سامرّأ به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می‌داد و بدین ترتیب، آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام علیه السلام، آمده می‌ساخت و این همان روشی است که بعد‌ها امام دوازدهم علیه السلام در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.

۸. کیفیت شهادت

در این‌باره که آیا امام به مرگ طبیعی بدرود حیات گفته و یا به شهادت رسیده است، کماکان اختلاف نظر وجود دارد؛ گرچه بنا به نقل طبرسی، برخی از علمای شیعه با استناد به این سخن امام صادق (علیه‌السّلام) که فرمود: «ما منّا الّا مَسموم أو مَقتول» حتی درباره امامانی که روایتی درباره شهادتشان در دست نیست، بر این باورند که خلفای جور، آنان را به شهادت رسانده‌اند.

بررسی روایی شهادت امام
روایتی درباره شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام) در یکی از منابع تاریخی قرن ششم وجود دارد. «و گویند زهر دادنش» از این‌روی شهادت آن حضرت امری کاملاً محتمل است. سوابق بازداشت و خطری که همواره از طرف دستگاه حاکم متوجه جان حضرتش بود و این‌که حضرت یک شخصیت مخالف سیاسی به حساب می‌آمد و نیز رحلت آن حضرت در سنین جوانی، همگی می‌تواند مؤید شهادت باشد. از آنجا که امام یک چهره کاملاً شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هاله‌ای از غم و بهت‌زدگی فضای سامرا را فرا می‌گرفت.

احمد بن عبیدالله در روایتی که قسمتی از آن پیش از این ارائه شد، این صحنه را چنین وصف کرده: وقتی امام عسکری (علیه‌السّلام) رحلت کرد، صدای شیون و فریاد همه‌جا را فرا گرفت. مردم فریاد می‌زدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه برای تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسی)، بنی‌هاشم، شخصیت‌های نظامی و قضایی و منشیان و مردم به سوی جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتی برپا بود.

با حضور امام (علیه‌السّلام) و پدرش – به مدت حداقل ۱۷ سال – در سامرا، نه تنها مردم جذب آنان شده بودند، بلکه بسیاری از شیعیان نیز بدین‌شهر هجوم آورده بودند. در چنین وضعیتی، طبیعی بود که هنگام رحلت آن حضرت، سامرا یک‌پارچه در ماتم فرو رود و در سوگ از دست دادن فرزند رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بی‌تابی کند و عزا بگیرد.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

امام حسن عسکری؛ از کوشش‌های علمی تا ایجاد ارتباط با شیعیان و فعالیت‌های سرّی بیشتر بخوانید »

نمایش نامه‌های صدام حسین و هاشمی رفسنجانی در نمایشگاه کتاب بغداد

نمایش نامه‌های صدام و هاشمی رفسنجانی در نمایشگاه کتاب بغداد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، کتاب «مراسلات صدام حسین و رفسنجانی» به ترجمه «مازن الزیدی»، اثری است که در نمایشگاه کتاب بین‌المللی بغداد در غرفه انتشارات «دارالکتب العلمیه» عرضه می‌شود.

در پشت این اثر برای معرفی اینطور آمده است: دارالکتب العلمیه با همکاری دارمعانی تصمیم گرفت ترجمه کتاب نامه‌های مبادله شده صدام حسین و رفسنجانی را که توسط نویسنده و روزنامه نگار عراقی مازن الزیدی انجام شده بود منتشر کند.

زیدی، اولین ترجمه عربی این اسناد تاریخی را به خوانندگان ارائه می‌کند.

الزیدی به ترجمه نامه‌ها بسنده نکرده، بلکه توضیحات و پاورقی‌هایی را به آن اضافه کرده که خواننده را از مشکل تحقیق رهایی می‌بخشد و داستان مکاتبات و پشت صحنه آن را که در کتاب آمده است، به آن افزوده است. در خاطرات مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق ایران، علاوه بر مطالبی که وی درباره آن دوران توسط وزیر امور خارجه سابق علی‌اکبر ولایتی نوشته شده است و ترجمه فعلی با تایید خانواده رفسنجانی انجام شده است، در چاپ عکس نامه‌های ارسالی صدام به همتای ایرانی خود برای اولین بار بی‌نظیر است. این اثر شامل نسخه‌هایی از موافقت‌نامه‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت است که مترجم تصمیم گرفت برای منافع عمومی در بخش ضمایم قرار دهد.

نمایش نامه‌های صدام حسین و هاشمی رفسنجانی در نمایشگاه کتاب بغداد

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نمایش نامه‌های صدام و هاشمی رفسنجانی در نمایشگاه کتاب بغداد بیشتر بخوانید »

اقدامات پیش دستانه مدافعان امنیت

اقدامات پیش‌دستانه مدافعان امنیت


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌‌ـ رحیم محمدی؛ طی چند روز اخیر خبر‌های متعددی درباره کشف سلاح و اقلام مورد استفاده در اغتشاشات توسط مدافعان امنیت کشور منتشر شده است که بیانگر رصد دقیق اطلاعاتی این عزیزان است؛ اما شاید این سوال مطرح شود که چرا به یک‌باره در مدت چند روز چندین مورد کشف سلاح و ابزار‌های مورد استفاده در اغتشاشات رخ داده است که شاید نمونه آخر از این قبیل اخبار، کشف شش هزار شوکر آمریکایی در مرز‌های جنوبی کشورمان بود.

حال چنانچه بخواهیم به این سوال پاسخ دهیم، باید گفت که مزدوران آمریکا سعی داشتند به‌مناسبت اولین سالگرد فوت یکی از شهروندان کشورمان، آشوب و اغتشاش‌هایی را ایجاد کنند و سپس با استفاده از این وسایل به مردم حمله کرده و اقدام خود را به گردن نیرو‌های امنیتی و انتظامی بیندازند.

در واقع دشمنان سعی داشتند به بهانه قومی و مذهبی و با استفاده از عوامل اغتشاشات سال گذشته و نیز منافقین اقداماتی را برای به آشوب کشاندن کشور اجرا کنند؛ لذا برای این کار سعی کردند که حجم بالایی از اقلام مورد استفاده در این‌گونه صحنه‌ها را به‌صورت سازماندهی شده و قاچاق وارد کشور کنند که این اقلام در همان مبادی ورودی مرز‌های کشور، شناسایی و توقیف شدند.

از سوی دیگر به موازات این‌گونه اقدامات، مزدوران مستقر در کرستان عراق یعنی اعضای کوموله و دموکرات نیز هزینه‌های زیادی انجام داده و حتی تعداد زیادی نیرو هم جذب کرده بودند و آماده انجام اقداماتی در کشورمان آن هم در چنین روز‌هایی بودند که چنانچه نیروی زمینی سپاه به مقر آن‌ها حملاتی را انجام نمی‌داد و به موازات آن، دولت مرکزی عراق بر اساس معاهده امنیتی تهران ـ بغداد اعضای این گروهک‌ها را مجبور به فاصله گرفتن از مرز‌های جمهوری اسلامی ایران نمی‌کرد، قطع به یقین امسال نیز باید شاهد وقایعی همچون فتنه سال گذشته و یا حتی بیشتر از آن می‌بودیم.

بنابر این اگر در روز‌های اخیر در شهر‌های مختلف کشور حادثه و اتفاقی رخ نداده، یکی از عوامل این ناکامی دشمنان اقدامات پیش‌دستانه‌ای بوده که طی روز‌های گذشته از سوی مدافعان امنیت کشورمان صورت گرفته است.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اقدامات پیش‌دستانه مدافعان امنیت بیشتر بخوانید »

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پیش از آزادسازی خرمشهر، عراق در چنین جایگاهی قرار داشت و یک سر و گردن از ما بالاتر بود و می‌توانست با فشار‌های سیاسی، خود را به ما تحمیل کند، ولی با آزادسازی خرمشهر قضیه برعکس شد و نظام بین‏‌الملل شاهد شکست نظامی – سیاسی عراق در این منطقه استراتژیک شد و این در حالی بود که عراق برگ برنده خود را برای اعمال نظرات نامشروع در منطقه از دست داد.

در شرایطی که خرمشهر آزاد شده بود کشور‌های عرب منطقه که روی صدام و ارتش آن تکیه داشتند دچار وحشت شدند. آمریکا و برخی کشور‌های عرب توصیه کردند که در این فضا و شرایط حاکم، هرچه سریع‏تر باید آتش‏‌بس برقرار شود.

در تشریح علل تصمیم برگزاری کنفرانس غیرمتعهد‌ها در بغداد می‌توان گفت که رژیم صدام که در آن شرایط از لحاظ سیاسی بسیار ضعیف شده بود، بهترین راه خروج از این بحران را برگزاری اجلاس سران کشور‌های غیرمتعهد در بغداد دانست، زیرا از این طریق موفق می‌شد با صدور بیانیه و حربه‏‌های دیگر همه چیز را به نفع خود و به ضرر نظام جمهوری اسلامی ایران به پایان برساند.

از سوی دیگر، عراق بار‌ها اعلام کرده بود که بغداد کاملاً امن است و حتی پرنده‌ای جرأت ندارد در آسمان بغداد پرواز کند. در این زمان بود که ایجاد ناامنی در استان بغداد در دستور کار نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی «الدوره» در جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهد‌ها جلوگیری شود.

خلبان عباس دوران که بود؟

عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز دیده متولد شد. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی در ایران برای ادامه تحصیل و طی دوره تکمیلی به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت.

وقتی جنگ تحمیلی در روز ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ آغاز شد در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیاتی فرماندهی پایگاه سوم شکاری (شهید نوژه) انجام وظیفه می‌کرد. او در طول جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز جنگی داشت.

بار‌ها می‌گفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود می‌آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.

عباس دوران هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در یک عملیات متحورانه دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» غرق کرد، چنانچه می‌گفتند و به اثبات هم رسید نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند. زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد وی اولین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با صهیونیست‏ها اعلام کرد.

در سال ۱۳۶۱ جنگ تحمیلی هر روز شعله‏‌ورتر می‌شد و صدام رئیس دولت بعث عراق برای مانور سیاسی از برپایی کنفرانس غیرمتعهد‌ها سخن می‌گفت و از مدت‏ها قبل به کمک آمریکا بغداد را به زعم خود به دژ نفوذناپذیری تبدیل کرده و تبلیغات بسیار وسیعی به راه انداخته بود تا حدی که برای سران غیرمتعهد بنز‌های سفارشی‏‌اش را بر روی اتوبان‏‌های نوساز بغداد راه انداخت، خیلی خرج کرده بود. از یک طرف هم مدام، تبلیغ می‌کردند که ایران نمی‌تواند بغداد را ناامن کند. در این شرایط بود که سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها، بیستم تیرماه ۱۳۶۱ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن کند.

روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ سه هواپیما که هر کدام دو سرنشین داشتند مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آن‏ها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و «پایگاه الرشید» یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.

هواپیمای شماره یک: عباس دوران – منصور کاظمیان هواپیمای شماره دو: اسکندری – باقری هواپیمای شماره سه: توانگریان – خسروشاهی

ماجرای این مأموریت که خلبان عباس دوران در آن به شهادت رسید از زبان همکار و همراهش منصور کاظمیان خواندنی است:

وی می‌گوید: قبل از اینکه انجام این عملیات را به ما اعلام کنند عباس دوران به «امیدیه» رفته بود و قرار بود در صورتی که در «عملیات رمضان» نیاز شد، پرواز کند، زیرا نیروی زمینی ارتش در این عملیات نیاز به حمایت‏‌های هوانیروز داشت. در نتیجه دو روز قبل از شروع عملیات عباس دوران به ما ملحق شد و به ما توضیح دادند که به علت حساسیت ویژه، این عملیات با سه هواپیما انجام خواهد شد. «هواپیمای شماره ۱» من بودم و عباس دوران. «هواپیمای شماره ۲» محمود اسکندری بود و ناصر باقری و «هواپیمای شماره ۳»، توانگریان و خسروشاهی که البته قرار شده بود هواپیما‌های شماره ۱ و ۲ به عمق خاک عراق و شهر بغداد بروند و علاوه بر بمباران پالایشگاه «الدوره» دیوار صوتی این شهر را نیز بشکنند و هواپیمای شماره ۳ نزدیک مرز به عنوان پشتیبان و نیروی جایگزین مستقر شود تا در صورت بروز هرگونه مشکلی برای این دو هواپیما، عملیات را ادامه دهد.

ما به سمت بغداد پرواز کردیم. تقریباً ۱۵ کیلومتری بغداد بودیم که با دیوار آتش و پدافند دشمن روبه‏‌رو شدیم و در همین فاصله چند گلوله به هواپیمای ما اصابت کرد. وقتی این گلوله‏‌ها به هواپیمای ما اصابت کرد عباس به من گفت که چراغ موتور سمت راست روشن شده و ظاهراً موتور از کار افتاده است. به عباس گفتم چاره‏‌ای نیست و باید به عملیات ادامه دهیم. زیرا در آن شرایط اگر باز می‌گشتیم دوباره در دیوار آتش دشمن قرار می‌گرفتیم بنابراین به سمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آنجا بود ادامه مسیر دادیم و با این که پدافند دشمن بسیار قوی بود تمام بمب‏ها را روی این پالایشگاه تخلیه کردیم.

بعد از تخلیه بمب‏‌ها مسیری را ادامه دادیم که دقیقاً به سمت همان هتلی ختم می‌شد که قرار بود کنفرانس غیرمتعهد‌ها در آن برگزار شود.

زمانی که ما بمب‏‌ها را روی پالایشگاه الدوره می‌ریختیم آتش بی‌امان و شدید دشمن قطع نمی‌شد. در همان موقع بود که هواپیما مورد اصابت چند گلوله دیگر قرار گرفت و قسمت عقب آن به طور کلی از بین رفت.

وقتی به پشت سرم نگاه کردم پالایشگاه را دیدم که در آتش می‌سوزد. در آن لحظه بود که دیدم قسمت دم هواپیما تا وسط کابین از بین رفته و در آتش می‌سوزد. دیگر حتی فرصت نشد که به عباس این قضیه را بگویم و نمی‌دانم چطور شد که صندلی من به بیرون پرت شد.

درست نمی‌دانم، اما قبل از اینکه بخواهم به عباس بگویم که قسمت عقب هواپیما از بین رفته صندلی به بیرون پرت شده بود. نمی‌دانم آیا عباس بود که این کار را کرد (چون چند لحظه قبل از آن به شدت اصرار داشت که من هواپیما را ترک کنم). یا آتشی که در قسمت وسط کابین بود باعث این قضیه شده بود. در هر صورت چشمانم سیاهی رفت و دیگر هیچ چیز ندیدم. وقتی به هوش آمدم به عنوان اسیر در وزارت دفاع عراق بودم. بعد از دو ماه یک سرباز عراقی که نگهبان وزارت دفاع عراق بود به من گفت که هواپیمای شما را دیدم که آتش گرفته بود، یک چتر باز شد و بعد از چند ثانیه هواپیما به هتل محل برگزاری کنفرانس غیرمتعهد‌ها برخورد کرد. تازه فهمیدم عباس صندلی خودش را به بیرون پرت نکرده و پس از برخورد هواپیما با ساختمان هتل به شهادت رسیده است.

وقتی خبر شهادت عباس دوران را شنیدم به یاد صحبت‌‏های شب قبل از عملیات افتادم که به من گفت: «منصور جان اگر یک وقت هواپیما دچار مشکلی شد تو خودت را به بیرون پرت کن و منتظر من نمان، چون من باید در هواپیما بمانم و مأموریتم را به اتمام برسانم.»

کاظمیان درباره عملیات‏‌های مهمی که با عباس دوران انجام داده است، می‌گوید: من از سال ۱۳۶۰ که عباس دوران به همدان منتقل شده بود با او آشنا شدم و در عملیات‏‌های زیادی با او شرکت کردم که مهم‏ترین آن‌ها عملیات فتح‏‌المبین، عملیات بوشهر برای بمب‏‌باران اسکله‏‌های «البکر و الامیه» نزدیک بندر بصره و همچنین آخرین عملیات با هدف ناامن کردن شهر بغداد و به هم زدن کنفرانس غیرمتعهد‌ها بود.

عباس دوران بین همه معروف بود. ترس را هیچ‏گاه در وجود او ندیدم. سخت‏‌ترین مأموریت‏‌ها را قبول می‌کرد و به تنها چیزی که فکر می‏‌کرد هدف بود. حتی یادم هست در عملیات بمب‏‌باران اسکله‌های «البکر» و «الامیه» در نزدیکی بندر بصره، بنا به دلایلی قرار شد که عملیات به صورت نیمه کاره متوقف شود، ولی عباس دوران قبول نکرد و عملیات را به آخر رساند. او هیچ‏گاه در کابین صحبت نمی‌کرد و همیشه می‌گفت اگر از مسیر منحرف شدم و یا حالت نامتعادلی را مشاهده کردید آن وقت علاوه بر اینکه به من اعلام می‌کنید مواظب اطراف باشید.

منصور کاظمیان همزمان با شهادت عباس دوران به اسارت درآمد و پس از هشت سال و دو ماه اسارت، بیست و چهارم شهریور ۱۳۶۹ آزاد شد و به میهن اسلامی بازگشت.

نا امن نشان دادن بغداد تنها راه جلوگیری از برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد‌ها

سرهنگ ناصر باقری دیگر همرزم عباس دوران می‌گوید: این عملیات از لحاظ سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم بود، (هر چند که تا کنون مهجور مانده است) اگر کنفرانس سران کشور‌های غیرمتعهد در بغداد برگزار می‌شد صدام به مدت هشت سال ریاست آن را به عهده می‌گرفت. جمهوری اسلامی ایران اعتراض شدید خود را با تحریم کنفرانس نشان داده بود، اما این امر کافی نبود و این کنفرانس نباید در بغداد برگزار می‌شد و ریاست آن به مدت هشت سال در دست صدام قرار می‌گرفت.

ایران از لحاظ سیاسی نتوانست مانع این امر شود و در نهایت متوسل به حربه نظامی شد. تنها راهی که می‌شد از برگزاری کنفرانس جلوگیری کرد ناامن نشان دادن شهر بغداد بود که صدام به امنیت آن خیلی افتخار می‌کرد. از سوی دیگر در آن زمان (سال ۱۳۶۱) ایران موشک دوربرد نداشت که بغداد را مورد هدف قرار دهد برای همین قرار شد این حرکت توسط هواپیما‌ها انجام شود. این عملیات در ردیف عملیات «حمله به h-۳» قرار دارد. (۱)

پیش از انجام عملیات به ما اعلام کرده بودند که درصد خطر این عملیات بالای ۸۵ درصد است. ۶ خلبان این سه هواپیمای (F-۴) نیز توسط ستاد کل انتخاب شده بودند. من با مرحوم اسکندری، شهید دوران با منصور کاظمیان و توانگریان و خسروشاهی خلبانان سه هواپیمای مذکور بودیم. در این بین من و اسکندری هر کدام ۶ بار بر فراز بغداد پرواز داشتیم، ولی شهید دوران اولین پرواز بود که بر فراز بغداد انجام می‌داد. علیرغم اینکه تا آن زمان دوران دارای بیشترین پرواز عملیاتی بود.

در این عملیات، نیت، زدن شهر بغداد و مناطق مسکونی نبود بلکه قرار بود با حمله به پالایشگاه «الدوره» بغداد و کوبیدن نقاط حساس آن و شکستن دیوار صوتی، فقط یک جو روانی و ترس ایجاد کنیم. از سوی دیگر پدافند دشمن هم خیلی قوی بود. از بدو ورود ما به خاک عراق با یک دیواره آتش روبرو شدیم که پدافند سبک آن‌ها ایجاد کرده بود. نزدیکی صبح بود که پدافند هوایی بغداد نیز ما را ردگیری کرد و ما در بین دو پدافند زمینی و هوایی قرار گرفتیم، به هر حال عملیات را ادامه دادیم و پالایشگاه را زدیم. در موقع رفتن، دوران که «لیدر» (سردسته) ما بود جلوی ما حرکت می‌کرد، اما پس از عملیات و موقع برگشت از سمت دیگر شهر بغداد هواپیمای من و اسکندری جلو بود و دوران و کاظمیان پشت سر ما بودند.

پدافند سبک عراق هواپیمای ما را که شماره دو بودیم زد و تنها یک گلوله در کابین خلبان منفجر شد، ولی در عین حال هواپیما به حرکت خود ادامه داد و فقط سرنشینان آن که من و اسکندری بودیم زخمی شدیم. در همین حین از هواپیمای شماره یک که دوران و کاظمیان در آن بودند اطلاع دادند که هواپیما را زدند.

اسکندری به آن‌ها گفت عیب ندارد ما را هم زده‏‌اند پشت سر ما بیایید. دوران در جواب گفت: موتور شماره دو آتش گرفته و ما نمی‌توانیم بیاییم.

اسکندری مجدداً گفت: اگر می‌توانید بیایید، وگرنه بپرید بیرون؛ که بعد از این گفت‏‌وگو دیگر جوابی از آن طرف نیامد و ما بالاخره با وجود آتش سنگین پدافند دشمن برگشتیم و در همدان به زمین نشستیم. بعد‌ها متوجه شدیم که در آن لحظه کاظمیان توسط دوران «Eject» (به بیرون پرتاب شده) و شهید دوران هم هواپیمای نیمه سوخته را به ساختمان هتل محل برگزاری کنفرانس کوبیده است.

صبح روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ خلبان شهید عباس دوران که در تعداد پرواز جنگی در نیروی هوایی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد هواپیما را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد‌ها کوبید و با شهادت خود، کاری کرد که اجلاس سران غیرمتعهد‌ها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشود. پیکر پاک شهید عباس دوران به همراه ۵۷۰ شهید دیگر در روز دوم مردادماه ۱۳۸۱ به خاک میهن بازگشت.

۱- در عملیات حمله به «h_۳» جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با یک حمله غافلگیرکننده تعداد زیادی از هواپیما‌های جنگی رژیم بعث عراق را از بین بردند. عراق این هواپیما‌ها را برای در امان ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی ارتش به منطقه‌ای در نزدیکی مرز اردن منتقل کرده بود و هیچگاه تصور نمی‌کرد ایران بتواند در یک منطقه دورافتاده عراق عملیاتی انجام بدهد.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد بیشتر بخوانید »

رئیس جمهور عراق: پایگاهی برای حمله به دیگران نمی‌شویم

رئیس جمهور عراق: پایگاهی برای حمله به دیگران نمی‌شویم


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «عبداللطیف رشید» رئیس جمهور عراق درباره موضوعاتی چون سفر اخیرش به ایران و دیدار با رهبر معظم انقلاب، نقش بغداد در رفع اختلافات میان تهران و ریاض، و عوامل تاثیر‌گذار در بازگشت عراق به نقش طبیعی و تاریخی خود در منطقه و … با شبکه خبری العالم به گفت‌وگو نشست.

وی درباره سفر اخیرش به ایران ضمن ابراز خرسندی از نتایج آن گفت: از سران جمهوری اسلامی از مقام معظم رهبری تا رئیس جمهور و سایر مقامات تشکر می‌کنم، دیدارها بسیار مثبت بود، ما تصمیم به تعمیق و هماهنگی در روابط در تمام زمینه های تجاری، تاریخی و فرهنگی گرفتیم. درباره موضوع آب و برق و بقیه مسائل ضروری نیز بحث کردیم. بنابراین روابط ما مستمر و بسیار مستحکم است و هرگز آن را کتمان نمی‌کنیم و به آن افتخار می‌کنیم و لطف جمهوری اسلامی به عراق در شرایط دشوار را فراموش نمی‌کنیم.

وی در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به سوالی در خصوص نگرانی امنیتی تهران از حضور گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی ایران در منطقه کردستان عراق گفت: «روابط جمهوری اسلامی ایران و عراق بسیار قوی است، ما در بیشتر زمینه‌ها هماهنگی داریم و همکاری‌های ما حتی از نظر امنیتی ادامه دارد و برنامه‌هایی برای تامین امنیت مرزها داریم و رایزنی و طرح‌های عملی در این زمینه اجرا می‌شود».

وی افزود: «ما مانند هر کشور دیگری با پناه‌جویان احساس همدردی می‌کنیم اما به آنها اجازه نمی‌دهیم که از عراق به عنوان پایگاهی برای حمله به کشورهای دیگر استفاده کنند. سیاست ما در این زمینه مشخص است و آن را سیاستی صحیح بین خود و کشورهای همسایه می‌دانیم».

رئیس‌جمهور عراق در پاسخ به این سوال که آیا طرح امنیتی و تفاهم نامه امنیتی که بر سر آن توافق شده بود اجرایی شده است، گفت: دیدارهایی انجام و اجرای طرح امنیتی آغاز شده است و نیروهای امنیتی طرفین در مرزهای عراق و ایران مستقر هستند.

رئیس جمهور عراق در بخش دیگری از این مصاحبه در خصوص ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض و اهمیت این آشتی سیاسی نیز گفت: «من معتقدم که این یک نقطه و تحول مثبت در وضعیت امنیتی و همچنین وضعیت همکاری در منطقه است، من امنیت در در کشورهای منطقه و نیز همکاری میان کشورهای منطقه را با یکدیگر مرتبط می دانم؛ لذا رابطه خوب بین عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران منجر به تقویت امنیت و ثبات در منطقه و بهبود اقتصاد در منطقه می‌شود».

وی درباره اهمیت تلاش‌های جاری برای تقویت روابط جمهوری اسلامی ایران و مصر نیز گفت: بهبود روابط میان همه کشورها امری ضروری است و با روابط امنیتی، اقتصادی و حتی اجتماعی مرتبط است به همین دلیل معتقدم تقویت روابط بین کشورهای منطقه منجر به تقویت روابط در تمام منطقه می شود و تاثیر بسیار مثبتی بر افزایش احترام متقابل در منطقه دارد.

وی در پاسخ به این سوال که در سایه پیوندهای تاریخی، فرهنگی و مذهبی میان ایران و عراق، چگونه می‌توان سطح روابط دوجانبه را ارتقا و توسعه داد، گفت: «روابط ما با جمهوری اسلامی ایران به سطح بسیار خوبی رسیده است و رایزنی‌ میان ما ادامه دارد. اگر نگویم این رایزنی به صورت روزانه است؛ به صورت هفتگی در همه زمینه‌ها در سطوح تجاری، اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک انجام می‌شود. به نظر من عراق و جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به توافقات جدی در مسیر تحقق منافع و استقلال دو کشور کوتاهی نکردند».

وی در پاسخ به این‌که آیا کسی مخالف این روابط و تقویت روابط تهران و بغداد است؛ گفت: «صادقانه بگویم، تاکنون کسی به من یا جمهوری عراق فشار نیاورده است. ما سیاست و برنامه‌های خود و نیز منافع دو کشور، همچنین همکاری‌ها در راستای تحقق منافع مشترک را به طور جدی مدنظر قرار می‌دهیم».

رئیس‌جمهور عراق در خصوص روابط بغداد و واشنگتن در دولت فعلی و احتمال سفر به آمریکا نیز گفت: «روابط ما با آمریکا خوب است و این موضوع را کتمان نمی‌کنیم، برحسب نیاز و بر حسب ضرورت، هماهنگی و سفرهایی به واشنگتن در سطح مقامات و هیأت‌ها انجام می‌شود، اما مهم تر از همه آن‌ها این است که ما از استقلال عراق در همه زمینه‌ها حفاظت و دفاع می‌کنیم».

انتهای پیام/ 411

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رئیس جمهور عراق: پایگاهی برای حمله به دیگران نمی‌شویم بیشتر بخوانید »