بن سلمان

سفر وزیر خارجه عربستان به امارات در سایه تشدید اختلافات منطقه‌ای

سفر وزیر خارجه عربستان به امارات در سایه تشدید اختلافات منطقه‌ای



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از الشرق الاوسط، «فیصل بن فرحان بن عبد الله» وزیر خارجه عربستان روز شنبه با شیخ  محمد بن زاید آل نهیان ولیعهد ابظبی درباره جدیدترین تحولات منطقه و بین‌المللی و مسائل مورد علاقه مشترک دو کشور دیدار و گفت‌وگو کردند. 

این دیدار که در کاخ الوطن در امارات برگزار شد دو طرف درباره گسترش روابط دوجانبه و نیز راههای تقویت آن در تمامی عرصه‌ها بحث و تبادل نظر کردند. 

سفر وزیر خارجه عربستان به امارات در شرایطی صورت گرفته که اختلافات دو کشور در پرونده‌های منطقه‌ای از جمله در حوزه یمن وارد مرحله جدیدی شده است.  

تشدید اختلافات ریاض و ابوظبی در پرونده‌های مختلف

حوادث اخیر منطقه عربی به ویژه تحولات مربوط به جنگ یمن و تلاش‌های ریاض برای تشکیل ائتلاف جدید با کشورهایی همچون ترکیه و نزدیکی آنکارا به قاهره پس از ۸ سال، اختلافات عربستان و امارات را وارد مرحله جدیدی کرده است.

اختلافات عربستان و امارات درباره یمن در سه سطح 

در یمن، اختلاف عربستان و امارات در سه زمینه قدرت در جنوب این کشور، حمایت از دولت مستعفی و همچنین در موضوع حمایت از حزب اصلاح است. اختلاف میان عربستان و امارات در جنوب یمن در قالب درگیری‌ میان نیروهای نیابتی دو طرف ( نیروهای دولت مستعفی تحت هدایت سعودی‌ها و شورای انتقالی جنوب تحت حمایت امارات) بروز پیدا کرده است. این اختلافات که طی دوره‌های اخیر به شکل درگیری نظامی نمود یافته اکنون به اوج خود رسیده و تبدیل به یک جنگ گسترده شده است.

چرخش عربستان به سمت ترکیه 

ز سوی دیگر مقامات سعودی که اختلاف و تنش با آنکارا را به تحریم کالاهای ساخت این کشور با هدف ضربه ۲۰ میلیارد دلاری به اقتصاد ترکیه نیز کشانده بودند، اکنون در چرخشی آشکار متمایل به بهبود روابط با دشمن پیشین خود شده‌اند.

این درحالی است که در سال‌های اخیر٬ ترکیه و امارات متحده عربی در مورد مسائل منطقه‌ای٬ همواره اختلاف نظر داشته‌اند و ابوظبی در اختلاف با آنکارا همواره تابع ریاض بوده است. به ویژه اینکه بیشترین تقابل سیاست‌های ترکیه و امارات در قطر و قضیه ترور «جمال خاشقجی» بود. در این پرونده ترکیه دوشادوش رسانه‌های قطری مانند الجزیره، رهبران سعودی از جمله بن سلمان که مورد حمایت اماراتی‌ها و شخص محمد بن زاید بود را به باد انتقاد گرفت.

آشتی عربستان با قطر بدون جلب رضایت امارات

اقدام عربستان به آشتی با قطر بدون جلب رضایت امارات نیز از جمله عوامل خشم ابوظبی از ریاض بود و این اختلافات در قالب پیام های توییتری از جانب شخصیت‌های دو کشور فاش شد.

جنگ اقتصادی دو کشور 

تنها چند هفته پس از پایان اختلاف چند ساله با قطر-که آن هم تبدیل به یکی دیگر از نقاط اختلاف ابوظبی و ریاض شد، عربستان طرح جدیدی را اعلام کرده که بر مبنای آن همه شرکت‌های تجاری خارجی باید دفتر مرکزی منطقه‌ای خود را در عربستان سعودی دایر کنند وگرنه ممکن است اجازه عقد هیچ گونه قراردادی با دولت سعودی را نداشته باشند. این تصمیم مستقیما امارات را هدف قرار داده و در نهایت می‌تواند باعث ایجاد درگیری میان ریاض و دبی شود.

ناصر الشیخ، وزیر دارایی سابق دوبی که در جریان بحران مالی ۲۰۰۸ سکان اقتصاد این امارت را در دست داشت، این اقدام عربستان را نقض بازار مشترک خلیج فارس می‌داند و می‌گوید «جذب اجباری» به نتیجه نمی‌رسد.

آیا امارات به دنبال نقش مستقل از عربستان است؟ 

در صورتی که اقدامات عربستان در پرونده‌های منطقه بر خلاف میل امارات ادامه یابد، ممکن است ابوظبی این فرصت را غنیمت شمرده و همانند قطر به دنبال استقلال از عربستان در زمینه‌های مختلف باشد که می‌تواند منجر به یک کودتای گروهی علیه رهبری عربستان در منطقه عربی شود.

منبع: تسنیم



منبع خبر

سفر وزیر خارجه عربستان به امارات در سایه تشدید اختلافات منطقه‌ای بیشتر بخوانید »

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها


گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ دولت جدید امریکا پس از یک مانور پر سر و صدای تبلیغاتی، سرانجام گزارشی درباره قتل جمال خاشقچی منتشر کرد. در این گزارش تاکید شده است که قتل فجیع خاشقچی، با اطلاع و دستور مستقیم بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی انجام گرفته است. انتشار این گزارش رسمی، باعث شد دوباره نام این روزنامه‌نگار بر سر زبان‌ها بیفتد و واکنش‌های جهانی در پی داشته باشد. اینکه چرا دولت بایدن تلاش دارد این موضوع را برجسته سازد و به عنوان سر خط خبرها در رسانه‌های جهان پین کند، به تحلیلی مجزا نیاز دارد. اما او چه کرده بود که مستحق چنین مجازات دردناکی از سوی شخص ولیعهد بود؟

جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد!

خاشقچی یکی از منتقدان جدی سیاست‌های سعودی بود که به لحاظ رسانه‌ای، دامنه اثرگذاری قابل توجهی داشت. ستون نویسی در واشنگتن پست، تحلیل‌های انتقادی در «الوطن»، نویسندگی در «میدل ایست آی» و مدیریت شبکه خبری «العرب» در کارنامه حرفه‌ای او به چشم می‌خورد. اما این تمام ماجرا و علت ترور او نیست.

پیش از قتل او، روزنامه گاردین در گزارشی به افشای پشت پرده منابع مالی شبکه «ایران اینترنشنال» پرداخته بود.

«می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.»

 

گاردین افشا کرده بود که سعودی‌ها تامین بودجه و در واقع، سیاست‌گذاری کلان این شبکه ضد ایرانی را بر عهده دارند. اما ارتباط این افشاگری روزنامه گاردین با قتل خاشقچی چیست؟ سعید کمالی دهقان، خبرنگار گاردین در توییتی نوشت: «می توانم تاکید کنم که جمال خاشقچی به این دلیل کشته شد که صبح ۲۶ سپتامبر (۶ روز قبل از مرگ) از استانبول با من تماس گرفت و فاش کرد که محمد بن سلمان و سعود القحطانی، شبکه ایران اینترنشنال در لندن را تامین مالی می‌کنند.» بنابراین، منبع آگاهی که اطلاعات مربوط به این افشاگری پر هزینه را در اختیار گاردین قرار داده بود، همان جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار سعودی-آمریکایی است.


سعید کمالی دهقان از راز قتل خاشقچی پرده بر می‌دارد

کمالی دهقان، خبرنگار ایرانی گاردین پیش از انتشار این توییت، از دوستان و آشنایان خود خواسته بود با او تماسی بر قرار نکنند. همچنین می‌توانیم نگرانی او را از توییت دیگری که خطاب به مادرش نوشته بود دریابیم. او که خبر قتل دلخراش همکارش را شنیده بود، به خوبی می‌دانست که ممکن است هدف ترور بعدی خودش باشد. از همین رو، سفارت ایران در انگلستان او را تحت حمایت خود قرار داد و نسبت به خطرات احتمالی که جان او را تهدید می‌کرد، به مسئولین ذیربط هشدار داد. حال باید پرسید علت این خشونت بی حد و حصر سعودی‌ها نسبت به اهالی قلم و رسانه چیست؟ چرا روزنامه‌نگاران بین المللی تا این اندازه از تیم‌های ترور سعودی وحشت دارند؟ این در حالی است که امروز سعودی‌ها مدعی ایجاد فضای باز رسانه‌ای و آزادی گردش اطلاعات شده‌اند!

سیاست‌های ضدایرانی و هزینه‌های سرسام‌آور

ایران اینترنشنال، شبکه‌ای ماهواره‌ای و فارسی زبان است که ۲۴ ساعته و بدون پخش حتی یک آگهی بازرگانی، علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. شبکه‌ای که به گفته عواملش، بیشترین تعداد تهیه‌کننده، مجری و گزارشگر، بزرگترین اتاق خبر رسانه‌های فارسی‌زبان و به‌روز‌ترین امکانات تهیه و تولید را در اختیار دارد. ایران اینترنشنال در گران‌ترین شهر اروپا یعنی لندن و با سرمایه‌ای بالغ بر ۲۵۰ میلیون دلار تاسیس شده است و نسبت به دیگر شبکه‌های خبری، حقوقی چند برابری به کارمندانش می‌دهد. گفته می‌شود هزینه سالانه این تلویزیون، چیزی در حدود ۵۰ میلیون دلار است. نگار مرتضوی، گزارشگر سابق تلویزیون ایران اینترنشنال نوشته بود: «عربستان سعودی بسیار سیستماتیک و پیگیر در حال جهت‌دهی جدید به رسانه‌هاست. عربستان سعودی به دنبال نفوذ و اعتبار است و برای تحقق این خواسته هزینه‌های زیادی پرداخت می‌کند.»

ایران اینترنشنال، همان رسانه‌ای است که پس از حمله تروریستی اهواز، با سخنگوی گروهک تروریستی «الاحوازیه» به مصاحبه پرداخت. همچنین پوشش زنده مراسم گردهمایی منافقین در آلبانی، از جمله اقدامات این شبکه ضد‌ایرانی است. پشتیبانی از دیگر گروهک‌های تروریستی، حمایت همه‌جانبه از همایش تجزیه‌طلبان، پوشش لحظه به لحظه اعتراضات و آشوب‌ها در ایران، حمله به نهاد دین و خانواده، سیاه‌نمایی پیوسته از وضعیت داخلی ایران و بزک چهره دشمنان انقلاب اسلامی از سیاست‌های تعریف شده این شبکه ماهواره‌ای است.


ایران اینترنشنال، شبکه‌ای با هزینه‌های گزاف و در خدمت سیاست‌های سعودی

رسانه‌های جنایتکار و اعتماد‌سازی

همیشه یکی از بزرگترین دغدغه‌های رسانه‌ها، اعتماد‌سازی برای مخاطب است. اعتماد مخاطب یعنی اعتبار رسانه و اگر رسانه‌ای از اعتبار کافی نزد افکار عمومی برخوردار نباشد، اساسا از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته است. یعنی توان ارتباط‌گیری با مخاطب و اثرگذاری بر او را از دست داده است. رسانه تدریجا و به دشواری اعتبار کسب می کند، اما این اعتبار انباشت شده، ممکن است به طور ناگهانی فرو بریزد. حتما مدیران ایران اینترنشنال از حجم نفرت مردم ایران نسبت به سعودی‌ها و چهره‌هایی چون بن‌سلمان آگاهی دارند. قاتل زنان و کودکان یمنی در میان جامعه ایرانی، کمترین جایگاه و محبوبیتی ندارد. به همین علت، ایران‌ اینترنشنال که ذهن و اراده مخاطبان ایرانی را هدف گرفته، هرگونه ارتباط خود با سعودی‌ها را انکار می‌کند تا بتواند به مرور، اعتباری به هم بزند. افشاگری‌های امثال خاشقچی، می‌توانست این نقشه را به نابودی بکشاند و دلارهای سعودی که خرج اعتمادسازی شده بود را به باد دهد. گرچه علت کینه بن سلمان با این منتقد عربستانی بسیار ریشه‌دار بود و به نقدهای تند و تیز او در سال‌های گذشته بر می‌گشت؛ اما نمی‌توان نقش این افشاگری را قتل او نادیده گرفت. بنابراین خاشقچی نه تنها باید حذف می‌شد، که باید آیینه عبرتی می‌شد برای دیگران.

انتهای پیام/





منبع خبر

«خاشقچی» به چه جرمی مُثله شد؟/ اهمیت افکار عمومی مردم ایران برای سعودی‌ها بیشتر بخوانید »

افشاگری نویسنده انگلیسی از کارنامه ضد فلسطینی شاهزاده آشوب در عربستان

افشاگری نویسنده انگلیسی از کارنامه ضد فلسطینی شاهزاده آشوب در عربستان



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از الخلیج الجدید، «دیوید هرست» روزنامه نگار انگلیسی نوشت که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا پیروزی خود را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمرنگ می‌داند و به نظر می‌رسد که پیشرفت «جو بایدن» نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری به واقعیتی تغییر ناپذیر تبدیل شده است.

به نظر می رسد اوضاع ریاض و ابوظبی کاملا بحرانی است، اما «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی از اوضاع کنونی آزرده نیست. وی سرباز قدیمی است که با چهار رئیس جمهور آمریکا هم‌ عصر بوده که دو نفر از آن‌ها دموکرات بودند. نتانیاهو می‌داند که شرایط در واشنگتن چگونه است، زیرا او مردی است که در تمام دوره ها در آمریکا حضور داشته و حتی از شستن لباس هایش در کاخ سفید دریغ نکرده است.

بعد از این‌که رژیم صهیونیستی و امارات در پانزدهم ماه گذشته میلادی در کاخ سفید توافقنامه عادی سازی را امضا کردند و پس از تصویب این توافقنامه توسط کابینه این رژیم نوبت به مهر تایید کنست(پارلمان) بر این توافقنامه رسید. این توافقنامه با ۸۰ رای موافق در مقابل ۱۳ رای مخالف تصویب شد. بنیامین نتانیاهو در جریان ارائه این توافقنامه به اعضای کنست به منظور رای‌گیری شدیدا به فلسطینی‌ها تاخت و مدعی شد: همیشه اعتقاد داشتم صلح واقعی تنها از موضع قدرت حاصل می‌شود نه از موضع ضعف. همچنین وی افزود من هنوز معتقدم که فلسطینیان به زودی آگاه خواهند شد.

اما «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی و «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی شرایط نتانیاهو را ندارند و این دو نفر که قصد سلطه بر جهان عرب دارند، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برایشان حائز اهمیت است.

میلیاردها دلار سرمایه گذاری بن سلمان و بن زاید در دوره ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، که در آستانه از دست دادن آنها هستند، کمترین مشکلات آنها است. چالش های بزرگی در برابر بسیاری از برنامه‌های این دو کشور از جمله به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر صهیونیستی وجود دارد.

هنوز خبری از عادی سازی روابط سودان، عمان و کویت با رژیم صهیونیستی منتشر نشده است و تاکنون دو دولت حقیر از کشورهای خلیج فارس از جمله امارات و بحرین توافق‌نامه سازش را با رژیم صهیونیستی امضا کرده اند.

اما در فلسطین اشغالی امکان تغییر «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین وجود دارد و واشنگتن قصد جایگزین کردن «محمد دحلان» به جای محمود عباس را دارد و بن زاید معتقد است که مقاومت باید از معادله رهبران فلسطینی حذف شود.

ظهور بندر بن سلطان در صحنه

هفته گذشته اظهاراتی در شبکه العربیه از شاهزاده با سابقه سعودی علیه رهبران فلسطینی که عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را رد کردند، منتشر شد که وی اظهارات رهبران فلسطینی را کودکانه و سخیف وصف کرد. حمله‌های تند شاهزاده سعودی در تلاش برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی عرب و ایجاد بستری برای عادی سازی روابط ریاض با رژیم صهیونیستی مطرح شده است.

این شاهزاده سعودی «بندر بن سلطان» بود که بیش از ۳۷ سال را در دیپلماسی سعودی گذراند و به مدت ۲۲ سال سفیر عربستان در واشنگتن بود.

اظهارات او بدون پایه و اساس بود همانطور که وی ادعا کرد : من فکر می کنم ما در عربستان سعودی بر اساس حسن نیت خود عمل می کنیم. ما همیشه در کنار آنها (فلسطینی ها) بوده ایم. هر زمان که آنها از ما مشاوره و کمک بخواهند، بدون اینکه منتظر چیزی در ازای آنها باشیم، این خواسته‌ها را فراهم می کنیم، اما آنها کمک می‌گیرند و توصیه ها را نادیده می‌گیرند.

بندر گفت: زمان آن فرا رسیده که عربستان سعودی راه خود و منافع ملی خود را دنبال کند. این اظهارات واکنش گسترده ای را در جهان عرب ایجاد کرد.

همچنین وی هر جنگ آمریکایی یا معامله کثیفی که خود شخصا در آن مشارکت داشته را، برای همه تداعی کرد. این شاهزاده سعودی ۲۲ سال از زندگی خود را وقف واشنگتن کرد که در پرونده «ایران کنترا»، معامله «الیمامه» (بزرگترین قرارداد مخفی تسلیحاتی عربستان و انگلیس) و اولین جنگ خلیج فارس حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و در نهایت جنگ در سوریه مشارکت داشت. در جنگ اول خلیج فارس، بندر بسیار به آمریکایی ها نزدیک بود. به گفته «برنت اسکوکرافت» مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا، بندر یک عضو واقعی شورای امنیت ملی بود.

«جرج دبلیو بوش» رئیس جمهور اسبق آمریکا قبل از آغاز جنگ در سال ۲۰۰۳، برنامه های حمله آمریکا به عراق را با بندر در میان گذاشت. همچنین بندر در سوریه، به عنوان رئیس اطلاعات عربستان سعودی، ۱۲۰۰ زندانی را با حکم اعدام، آزاد کرد، آنها را آموزش داد و به جنگ در سوریه فرستاد. بندر در پشت تمام معاملات پنهانی عربستان سعودی علیه کشورهای عربی برادر نقش مهمی داشت، چهره ای همچنان در معاملات کثیف آمریکایی پدیدار می‌شد و از تمام اقدامات خود شرمسار و پشیمان نمی شد.

به بندر بن سلطان هر سه ماه ۳۰ میلیون پوند به مدت حداقل ۱۰ سال به عنوان بخشی از کمیسیون‌های معاملات تسلیحاتی الیمامه پرداخت می‌شد.

دفتر مبارزه با جنایات جدی انگلیس می خواست اتهاماتی علیه بندر بن سلطان وارد کند؛ اما «تونی بلر» نخست وزیر وقت انگلیس تحقیقات را به دلیل منافع ملی به حالت تعلیق درآورد.

شاهزاده آشوب‌گر، اتهامات احتمالی را به سخره گرفت و فساد خود را اینگونه تشریح کرد: در ۳۰ سال گذشته، ما یک برنامه توسعه نزدیک به ۴۰۰ میلیارد دلاری را اجرا کرده ایم. به کل کشور نگاه کنید. کجا بود و اکنون کجاست؟

وی افزود : من مطمئن هستم که وقتی به تغییرات کشور نگاه می کنید، خواهید گفت، توسعه کشور با کمتر از ۳۵۰ میلیارد دلار امکان پذیر نبود و اگر به من بگویید که ساخت کل کشور ۳۵۰ میلیارد از ۴۰۰ میلیارد هزینه شده و ۵۰ میلیارد دلار به سرقت رفته است؟ به شما می گویم بله، اما من آمادگی مجدد این کار را در هر زمانی دارم. اما مهمتر اینکه، شما کی هستید که در این مورد به من چیزی بگویید؟ من رسوایی هایی را در اینجا یا انگلیس یا اروپا می بینم. آیا باید به شما در مورد آن‌ها خبر دهم؟

بندر در طول زندگی خود به یک اصل پایبند بود: او بنده مطیعی برای ارباب خود بود و مهم نیست که این سرور کیست. ممکن است پادشاه عربستان سعودی، یا رئیس جمهور ایالات متحده، یا هر دو باشد. اما از سیاست‌ها، جنگ ها و مداخلات که او به شکل گیری آن کمک کرد، چه بهره‌ای می‌برد؟

طمع ورزی عربستان در فلسطین

اگر بندربن سلطان از فلسطینیان شکایت دارد که آنچه را عربستان سعودی به آنها توصیه می کند اجرا نمی کنند، پس عربستان دقیقاً چه پیشنهادی به فلسطین ارائه می دهد؟

دو طرح صلح سعودی برای فلسطینیان مطرح شد، ابتکار عمل پادشاه «فهد» در سال ۱۹۸۱ و ابتکار پادشاه «عبدالله» برای صلح در سال ۲۰۰۲. این طرح هدف خاصی را برای سعودی‌ها به دنبال داشت و هرگز برای دستیابی به یک توافق عادلانه برای فلسطینی ها تلاش نکردند.

ابتکار پادشاه فهد به درخواست «جیمی کارتر»، رئیس جمهور اسبق ایالات متحده انجام شد از خلال پذیرش دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل به عنوان چارچوبی برای حل و فصل درگیری فلسطینی-صهیونیستی بود.

این طرح پس از حمله اسرائیل به لبنان، محاصره بیروت و اخراج سازمان آزادیبخش فلسطین از آنجا، در اجلاس اعراب در ۹ سپتامبر ۱۹۸۲ به تصویب رسید. در این نشست برای نخستین بار، طرح صلحی جمعی با اسرائیل از جانب شاهزاده فهد مطرح شد که با مخالفت حافظ اسد مواجه شد و اجلاس سریعا پایان یافت. اسرائیل نیز آن را تلاشی برای نابودی خود دانست.

به همین ترتیب، ابتکار صلح عربی در سال ۲۰۰۲ باعث شد خشم آمریکا را پس از حملات ۱۱ سپتامبر که شهروندان سعودی در آن دخیل بودند، از بین ببرد.

انگیزه هر دو ابتکار عمل جلب رضایت افکار عمومی عرب همراه با ادامه فشار به رهبران فلسطین برای تسلیم بود که این دو ابتکار عمل اجرا نشد.

عربستان به دنبال ایجاد هرج و مرج و فتنه

سیاست خارجی عربستان هیچ‌گاه به دنبال حل مشکلات منطقه نبوده و بندر بن سلطان نیز در طول فعالیت های دیپلماتیک خود تنها به دنبال محافظت از نظام آل سعود بوده است.

عربستان برای حفظ اعتبار و ثروت خاندان آل سعود تا آنجا که ممکن است به هم‌پیمانان نیز خیانت خواهد کرد و این اقدام را از خلال ایجاد هرج و مرج و فتنه نیز انجام خواهد داد.

شاهزاده بندر بن سلطان با مراکز فرماندهی مخالفان مسلح سوریه، کاخ الیزه، کاخ کرملین و دولت های دیگر کشورها برای اجرای اولویت نخست سیاست خارجی عربستان یعنی براندازی نظام سوریه در ارتباط بود.

هدف عربستان بردن یا باختن نبود، بلکه بیشتر به دنبال ایجاد هرج و مرج و آشفتگی در منطقه بود.

شاخص سالانه نظرات عرب، که توسط موسسه دوحه منتشر شد، نشان داد که تنها ۶ درصد از سعودی ها با توافق نامه به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل موافقت می کنند. انستیتوی واشنگتن نیز ارقام مشابهی را ذکر کرد که دریافت امروز تنها ۹٪ از سعودی ها با عادی سازی روابط موافقند و آن‌ها کسانی هستند که می خواهند با صهیونیست ها ارتباط تجاری یا ورزشی به صورت مجاز برقرار کنند.

عربستان یک سریال تاریخی با محوریت فلسطین از شبکه سعودی ام بی سی را حذف کرد. این اقدام شبکه ام بی سی با هدف کنار گذاشتن مسئله فلسطین و حوادث دوران نکبت انجام می شود که یکی از خطرناک ترین جنایات تاریخ است. سریال «التغریبة الفلسطینیة» یک سریال خوب و باارزش درباره مرحله مهمی از تاریخ فلسطین به شمار می رود. این اقدام خشم بسیاری را برانگیخت که عربستان مجددا مجبور به پخش آن شد.

بندر بن سلطان از نظر شغلی و شخصیتی، آشوب‌گر دو دهه گذشته است. وی فردی معتاد به الکل است که برای خدمت به سرور جدیدش (محمد بن سلمان) به خانواده خود از جمله عمویش شاهزاده احمد و بسیاری از پسرعموهایش خیانت کرده است. دختر و پسر بندر بن سلطان سمت‌های برجسته ای را در لندن و واشنگتن برعهده دارند. بدین ترتیب نبود افرادی مانند بندر بن سلطان باعث بهبود اوضاع خاورمیانه خواهد شد.

منبع: تسنیم



منبع خبر

افشاگری نویسنده انگلیسی از کارنامه ضد فلسطینی شاهزاده آشوب در عربستان بیشتر بخوانید »

ضریب گرفتن امنیتی‌ها چه مضراتی دارد؟

ضریب گرفتن امنیتی‌ها چه مضراتی دارد؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، علیرضا کمیلی فعال رسانه‌ای در خصوص دستگاه‌های امنیتی کشور در کانال تلگرامی اش نوشت: دستگاه های امنیتی در کشور ما بخاطر آشوب‌های مرزی و ترورها و جنگ و تهدیدهای دائمی خارجی همواره جایگاه مهمی از ابتدای انقلاب داشته اند که امری طبیعی بوده است. بعد از وقایع سال ۸۸ که به طور جدی نظام را درگیر کرده و تبعات فراوان داخلی و خارجی داشت، امنیتی ها بار دیگر ضریب گرفتند.

امنیت چیزی است که همه در سخت ترین شرایط هم در مقابل آن کرنش می کنند و بودجه هر جا را که کسر کنند بودجه این بخش دست نمی خورد و بلکه بیشتر هم می شود.

ظهور داعش و تهدیدهای امنیتی که برای کشور ما در بیرون و حتی داخل احساس می شد لایه دیگری از امنیتی ها را تقویت نمود و بالاخره ظهور ترامپ و تهدیدهای سعودی بن سلمان برای بهم ریختن ایران و وقایع دو سال اخیر معروف به آبان نیز بار دیگر نگرانی های داخلی را افزایش داد.

 اینها همه باعث شده که حتی در شرایط سخت کنونی که نه تنها استخدامی وجود ندارد که همه دنبال تعدیل نیرو هستند، این دستگاهها همچنان در حال جذب نیرو باشند! تبعات این تقویت برای کشور در صورت عدم توجه به چند نکته می تواند زیان بار باشد که هدف این مقال توجه به آنهاست.

 حذف بخش مهمی از بدنه انقلابی خودجوش کشور از صحنه تاثیرگذاری اجتماعی و میدانی و کشاندن آنها به کنش های امنیتی نوعا مخفیانه، ظهور و دخالت ناخودآگاه این دستگاه‌ها در امور مختلف بجای قرار داشتن در پشت صحنه مانند مسائل مربوط به اقلیتها، حل سطحی مسائل واقعی و برخورد به سبک عملیات روانی با مشکلات بجای حل واقعی آنها برای جلوگیری از بروز بحران های امنیتی که در حقیقت تنیده با مسائل اجتماعی و اقتصادی اند، محدود کردن ناخودآگاه برخی آزادی های سیاسی اجتماعی، تلاش برای حذف منتقدین جدی و جریانات معارض داخلی و.. همه می توانند از تبعات این مساله باشند که مراقبه از آن هم کار سختی است!

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.



منبع خبر

ضریب گرفتن امنیتی‌ها چه مضراتی دارد؟ بیشتر بخوانید »