تخریبچی

#شهید_محمد_اکبر_کریمی
#شهیدابراهیم_هادی
#شهیدان_زنده_اند
#شهید_آوینی
#شهدا_شرمند...

#شهید_محمد_اکبر_کریمی #شهیدابراهیم_هادی #شهیدان_زنده_اند #شهید_آوینی #شهدا_شرمند…


#شهید_محمد_اکبر_کریمی
#شهیدابراهیم_هادی
#شهیدان_زنده_اند
#شهید_آوینی
#شهدا_شرمنده_ایم
#رفیق_شهیدم #دفاع_مقدس #دفاعمقدس
#تخریبچی
#تهران #کرج #فردیس #البرز #امام_حسین
#تفحص_شهدا #دلتنگی #کانال_کمیل #مداحی #معراج_شهدا #رزمندگان #جهان_هستی #رفیق
#جنگ #حضرت_عشق
#اینستاگرام #شهیدگمنام #شهید_نیوز #شهادت

 



منبع
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

#شهید_محمد_اکبر_کریمی #شهیدابراهیم_هادی #شهیدان_زنده_اند #شهید_آوینی #شهدا_شرمند… بیشتر بخوانید »

امروز چهلمین سالگرد دفن شهید زکریاست و این مراسم بخشی از جلسه خاطره گویی است که ...

امروز چهلمین سالگرد دفن شهید زکریاست و این مراسم بخشی از جلسه خاطره گویی است که …


امروز چهلمین سالگرد دفن شهید زکریاست و این مراسم بخشی از جلسه خاطره گویی است که در سوم خرداد امسال با حضور شکوهمند و کم نظیر صدها نفر از رزمندگان دوران دفاع مقدس وهمرزمان شهید (گروه تخریب) در آزاد سازی خرمشهر که از سوی خانواده شهید در مسجد علی ابن ابطالب بر گزار شد ه است .
در این مراسم اقشار ، گروهها ، طیف های مختلف سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی ،هنری و مذهبی حضور داشتند .
در این جلسه چندنفر از همرزمان و دوستان شهید به شرح عملیات بیت المقدس و آزادی سازی خرمشهر وبیان خاطرات و اشعار خود در وصف شهید زکریای مهدوی که در سوم خرداد شهید شد پرداختند.
ودر پایان تصویر سیاه قلم شهید که در طول مراسم توسط نقاش برجسته گرگانی ترسیم شده بود به سید هاشم موسوی یکی از جانبازان و همرزم شهید اهداء شد
.در این مراسم چندین نفر از مجروجان و جانبازان گروه تخریب از جمله حجت عمویی از شهر لنگرود گیلان ،سید هاشم موسوی ،،علی سرافراز،دکتر مصطفی سبطی،محمد علی خیام ،علی غلامی و حسین،میرزایی شموشکی و ،تعداد زیادی از روحانیون تشیع و تسنن حضور داشتند که یکی از علمای اهل سنت به تلاوت قرآن پرداخت، دونفر از همرزمان شهید بنام عشقعلی دادشی از بابلسر وحسن احمدی از گرگان بعلت جراحی قلب وپا در بیمارستان تهران بستری هستند و نتوانستند شرکت کنند و برای سلامتی آنان دعا کنیم.
دلنوشته شهید
آه آه آه
آه من!
میخواهم چیزی که اعصاب مرا رنج می دهد بنویسم،این است که بسیار ناراحتم که در جبهه نیستم ، چون این نرفتن من به جبهه برایم یک عقده شده است (و) مرا بسیار رنج می دهد،
نمی توانم خود را قانع کنم که به جبهه نروم ،به نظر من رفتن به جبهه مثل رفتن به خانه خداست .
،وقتی به جبهه می روید مثل این می ماند که در محضر خدای تبارک وتعالی هستیدو با او دارید از ته قلب سخن می گویید ،چون آن موقعی که با خدا از ته قلب سخن می گویید خود را گم می کنید ودر خود گم می شوید ودر آن موقع انگار وجود ندارید
شب ۱۶ آذز ۱۳۶۰
#شهید#خرمشهر #شهید-زکریا#جبهه##دفاعمقدس#تخریبچی#مین#جانبازان#همرزمان#یادواره#خاطره گویی#یادواره

 



منبع
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

امروز چهلمین سالگرد دفن شهید زکریاست و این مراسم بخشی از جلسه خاطره گویی است که … بیشتر بخوانید »

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

شهادت، کمترین پاداش غیرتمندی شهید «خوش‌سیر» شد + تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «کاوه ذاکری» از رزمندگان تخریب‌چی لشکر ۱۰ سیدالشهدا درباره شهید اسماعیل خوش سیر که پس از امضای قطعنامه به شهادت رسید روایت کرد:

روز‌های قبل از قطعنامه، اسماعیل خدمت سربازیش در گردان تخریب لشکر ۱۰ تمام شد و تسویه حساب کرد و به تهران آمد. هنوز چند روزی نگذشته بود که قطعنامه پذیرفته و بعد هم هجوم مجدد عراق به خاک کشورمان آغاز شد. اسماعیل تا خبردار شد بدون اینکه اعزام بگیرد و از طریق مراجع رسمی اعزام بشود بلادرنگ خودش را به جبهه رساند. آن زمان گردان تخریب خیلی نیازمند بچه‌های با تجربه‌ای مثل اسماعیل بود.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

وقتی برای ماموریت مین‌گذاری برای مقابله با پاتک‌های دشمن به سمت پاسگاه زید می‌رفتیم در مسیر به اسماعیل گفتم: اسماعیل خیلی مواظب خودت باش که چیزیت نشه، اما او فقط می‌خندید. تا اینکه اسماعیل ترکش بزرگی به پهلوش خورد و به شهادت رسید.

پیکر مطهر اسماعیل را تحویل معراج شهدا دادیم و به سمت مقرمان برمی‌گشتیم که وسط راه یادم آمد اسماعیل بدون اعزام به جبهه آمده بود و پلاک جنگی نگرفته و هیچ اوراق هویتی همراهش نیست.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

زود ماشین را سر و ته کردیم و برگشتیم معراج و به مسوولین معراج قضیه را گفتیم. آن‌ها هم سردخانه را باز کردند و ما مجددا سراغ اسماعیل رفتیم، مشخصاتش را روی کاغذ نوشتیم تا مبادا مجهول الهویه به عقب برگردد.

یادش بخیر، اسماعیل شهید دوم خانواده خوش سیر بود و برادرش ابراهیم هم در کربلای ۵ به شهادت رسیده بود. اسماعیل چند روز بعد از عید فربان سال ۶۷ به معراج رفت و جزو آخرین شهدای تخریب لشکر ۱۰ شد.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

تخریبچی شهید اسماعیل خوش سیر در روز اول فروردین سال ۴۶ که مصادف با شب عید قربان بود، در شهرری به دنیا آمد و نامش را به این مناسبت اسماعیل گذاشتند و اسماعیل چند روز بعد از عید قربان سال ۶۷ به قربانگاه پاسگاه زید رفت و آسمانی شد.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

شهادت، کمترین پاداش غیرتمندی شهید «خوش‌سیر» شد + تصاویر بیشتر بخوانید »

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «کاوه ذاکری» از رزمندگان تخریب‌چی لشکر ۱۰ سیدالشهدا درباره شهید اسماعیل خوش سیر که پس از امضای قطعنامه به شهادت رسید روایت کرد:

روز‌های قبل از قطعنامه، اسماعیل خدمت سربازیش توی گردان تخریب لشکر ۱۰ تمام شد و تسویه حساب کرد و به تهران آمد.

هنوز چند روزی نگذشته بود که قطعنامه پذیرفته شد و بعد هم هجوم مجدد عراق به خاک کشورمان آغاز شد. اسماعیل تا خبردار شد بدون اینکه اعزام بگیرد و از طریق مراجع رسمی اعزام بشود بلا درنگ خودش را به جبهه رساند. آن زمان گردان تخریب خیلی نیازمند بچه‌های با تجربه‌ای مثل اسماعیل بود.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

وقتی برای ماموریت مین گذاری برای مقابله با پاتک‌های دشمن به سمت پاسگاه زید می‌رفتیم توی مسیر به اسماعیل گفتم: اسماعیل خیلی مواظب خودت باش که چیزیت نشه، اما او فقط می‌خندید. تا اینکه اسماعیل ترکش بزرگی به پهلوش خورد و به شهادت رسید.

پیکر مطهر اسماعیل را تحویل معراج شهدا دادیم و به سمت مقرمان برمی‌گشتیم؛ که وسط راه یادم اومد اسماعیل بدون اعزام به جبهه آمده بود و پلاک جنگی نگرفته و هیچ اوراق هویتی همراهش نیست.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

زود ماشین را سر و ته کردیم و برگشتیم معراج و به مسوولین معراج قضیه را گفتیم. آن‌ها هم سردخانه را باز کردن و ما مجددا سراغ اسماعیل رفتیم، مشخصاتش را روی کاغذ نوشتیم تا مبادا مجهول الهویه به عقب برود.

یادش بخیر، اسماعیل شهید دوم خانواده خوش سیر بود و اخویش ابراهیم در کربلای ۵ به شهادت رسیده بود. اسماعیل چند روز بعد از عید فربان سال ۶۷ به معراج رفت و جزء آخرین شهدای تخریب لشکر ۱۰ شد.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

تخریبچی شهید اسماعیل خوش سیر در روز اول فروردین سال ۴۶ که مصادف با شب عید قربان بود، در شهرری به دنیا آمد و نامش را به این مناسبت اسماعیل گذاشتند و اسماعیل چند روز بعد از عید قربان سال ۶۷ به قربانگاه پاسگاه زید رفت و آسمانی شد.

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

قربانی عید قربان در آخرین دقایق جنگ+ تصاویر بیشتر بخوانید »

ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب!

ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب!


ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب!به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «جعفر طهماسبی» از رزمندگان تخریبچی لشکر ۱۰ سیدالشهدا خاطره‌ای جذاب از دوران دفاع مقدس را روایت کرد که در ادامه آن را می‌خوانید.

معمولا عموم بچه‌های تخریب اهل نماز شب بودند غیر از عده قلیلی که من هم جزوشان بودم. موقعیت شهید موحد در جاده اهواز خرمشهر قرار داشت و تابستان گرمی را در آن تجربه می‌کردیم. قرار شد تیپ سیدالشهدا (ع) چند ماه بعد از عملیات خیبر داخل جزیره مجنون عملیات کند که عملیات بهم خورد.

یکی ۲ ماهی از آمدن شهید پیام پوررازقی به گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) میگذشت و حسابی توی دل بچه‌ها خودش را جا کرده بود. به قول بچه‌ها از جهت معنوی نور بالا می‌زد.

شهید حاج عبدالله نوریان فرمانده ما نیرو‌هایی که تازه وارد گردان شده بودند با نیرو‌های قدیمی‌تر ادغام کرد و بچه‌ها داخل چادر‌ها مستقرشدند.

چادر پیام پوررازقی کنار چادر ما بود و شهید زعفری با پیام داخل یه چادر بودند. یک ساعتی به اذان صبح بود که دیدم سرو صدای زعفری میاد و بلند بلند داره داد و هوار می‌کند، جوری که انگار حنجره اش در حال پاره شدن بود. اول خیال کردیم عقرب و یا رطیل او را نیش زده، اما این نبود، داد می‌زد «آی ملت ما اگه نخواسته باشیم نماز شب بخونیم باید کیو ببینیم»

با سروصدای زعفری تقریبا اکثر بچه‌ها بیدار شدند و توی نیمه شب از چادر بیرون زدند. خلاصه آن موقع ما نفهمیدیم چی شد، فقط دیدیم پیام پوررازقی با سرعت توی بیابون محو شد و ما هم رفتیم خوابیدیم تا فردا بعد از مراسم صبحگاه که بچه‌ها از هم می‌پرسیدند دیشب چرا زعفری داد و بیداد می‌کرد.

بچه‌ها تعریف کردند که دیشب موقع خوابیدن، یکی از بچه‌ها از شهید پوررازقی خواسته بود که او را برای نماز شب بیدار کند و محل خوابیدنش رو هم توی چادر نشان داده بود که توی تاریکی چادر برای کسی دیگر مزاحمت ایجاد نشود که از بخت بد، شهید زعفری میره و آنجا می‌خوابه و شهید پوررازقی از همه جا بیخبر برای نماز شب می‌رود تا او را بیدار می‌کند که اشتبا‌ها شصت پای زعفری را فشار می‌دهد و او هم از خواب بیدار شده و آن علم شنگه را به پا می‌کند.

یاد همه‌ی شهدا بخیر، چقدر با صفا بودند، دو شهید در آن عالم دستشان باز است که برای ما دعا کنند و خدا دعایشان را مستجاب کند.

شهید پیام پوررازقی در عملیات کربلای ۱ و در تیرماه ۱۳۶۵ از شهر مهران به معراج رفت و شهید غلامرضا زعفری هم روز‌های آخر اسفند ماه سال ۱۳۶۶ از جبهه‌ی جنوب به خیل شهدا ملحق شد.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

ماجرای فرار یک رزمنده از خواندن نماز شب! بیشتر بخوانید »