تفرقه

مراقب فتنه دشمنان در تفرقه‌اندازی باشید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از یزد، شهید «حسن هزارپیشه» ۲۶ خرداد ۱۳۴۳ در شهرستان تهران به دنیا آمد و تا اول راهنمایی تحصیل کرد. پدرش محمد مغازه لوازم الکتریکی داشت و مادرش سکینه می‌نامیدند.

وی با آغاز جنگ تحمیلی به عنوان پاسدار وظیفه با سمت تک تیرانداز راهی جبهه‌های حق علیه شد. سرانجام ۲۸ آبان ۱۳۶۲ در مریوان توسط نیرو‌های عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه بر جای ماند تا ۲۸ مهرماه ۱۳۷۲ پس از تفحص در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

در بخشی از وصیت‌نامه این شهید والامقام آمده هست:

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها براى تسکین دردهاى روحى هست؛ و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند؛ که اگر چنین کردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرت‌ها و دشمنان اسلام هست.

با حضور و همبستگى مستمرتان همپاى دیگر برادران رزمنده ادامه دهنده راه شهدا باشید و در امام بیشتر دقیق شوید و سعى کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید.

سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را حفظ کردم. اى خداى بزرگوار و رحیم تو دهنده صبرى اگر شهادت را بر من مى‌پسندى صبرى از کوه‌ها محکم‌تر بر پدر و مادرم عطا کن. اى خدایى که اشک‌ها را تو از چشم‌ها سرازیر مى‌کنى لبخند‌ها را تو بر لب‌ها جارى مى‌سازى.

آنگونه کن که هرگاه مادرم در شهادتم مى‌گرید یاد حسین (ع) بر دلش افتد و بر داغ‌هاى حسین (ع) بگرید هرگاه بر جوان از دست رفته‌اش مى‌گرید یاد على اکبر و قاسم و ابوالفضل (ع) بر دلش آید و بر آنان بگرید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مراقب فتنه دشمنان در تفرقه‌اندازی باشید بیشتر بخوانید »

خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم

سردار سلامی: خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار سرلشکر پاسدار «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تکریم و معارفه فرمانده قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه درباره جسارت و اهانت نشریه مبتذل «شارلی ابدو» فرانسه به مقام مرجعیت، اظهار داشت: آن‌ها با ناتوانی و ناامیدی از اقدامات و توطئه‌های اخیر خود دست به ارتکاب کار‌های ناجوانمردانه مانند همین نشریه شارلی ابدو فرانسه زده‌اند، در واقع برای برهم زدن آرامش روانی مسلمانان به مقدساتشان توهین می‌کنند.

سرلشکر سلامی با اشاره به برنامه‌های دشمنان برای ایجاد آشوب و تفرقه در کشورمان، افزود: اگر دشمن احساس کند می‌تواند با افشاندن بذر تفرقه، آتش درگیری‌های خونین در ایران عزیز را فراهم کند، یک اشتباه بزرگ در محاسباتش است و همانند دیگر اشتباهاتش با آگاهی مردم شکسته خواهد شد، در واقع زحمتشان زیاد می‌شود و این زحمت نتیجه‌ای را هم برایشان ندارد.

فرمانده کل سپاه در تبیین سرنوشت خطاکاران و توهین‌کنندگان به مقام مرجعیت، خاطرنشان کرد: فرانسوی‌ها و مدیران این مؤسسه را به سرنوشت سلمان رشدی ارجاع می‌دهم؛ با مسلمانان بازی نکنید، سلمان رشدی سی و چند سال پیش به قرآن و پیامبر اسلام (ص) اهانت و جسارت کرد و در مخفیگاه‌های مخوف پنهان شد.

وی با بیان اینکه بعد از سال‌ها یک جوان مسلمان انتقام غیرتمندانه‌ای از سلمان رشدی گرفت و این شخص مرتد در امان نماند، گفت: او الان کجاست؟ چه وضعیت دارد؟ نمی‌دانیم! شاید این جوان رشید را به شهادت برسانند یا رسانده باشند؛ اما واقعیت این است که سلمان رشدی دیگر بازنمی‌گردد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپس با اشاره به عاقبت خطاکاران، خطاب به آنان تأکید کرد: الان هم این اشتباه بزرگ را مرتکب شدید، اما مسلمانان دیر یا زود انتقام خواهند گرفت و ممکن است شما انتقام‌گیرندگان را بازداشت کنید، اما مردگان دیگر زنده نمی‌شوند، این درسی است برای آنان تا بدانند دیگر در هیچ نقطه عالم کسی جرأت توهین به مقدسات مسلمانان را نداشته باشد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار سلامی: خطاکاران را به عاقبت «سلمان رشدی» ارجاع می‌دهم بیشتر بخوانید »

تجربه سیاسی طالبان

ملت، غلبه بر مهندسی تفرقه



اجتماعات پرشور مردم تهران در فواصل کوتاه، بیانگر حساسیت مردم در مقابل تحرکات تفرقه‌افکن دشمن می‌باشد.

سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: یکی از هدف‌گذاری‌هایی که دشمن در اقدامات اساسی علیه جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته است، «تفرقه» می‌باشد که گاهی تفرقه میان ارکان نظام، گاهی تفرقه میان مسئولان و گاهی تفرقه میان مردم مدنظر بوده است.

تفرقه دو کارکرد اصلی دارد؛ یکی کاهش قدرت مقاومت در برابر طرح‌های دشمن و دیگری آسیب‌پذیر کردن در تهاجم دشمن می‌باشد. 

انگلیسی‌ها در این زمینه ید طولایی دارند و عبارت «تفرقه بینداز و حکومت کن» به آنان نسبت داده شده و البته اعمال آنان در قرون اخیر پیگیری این عبارت را نشان می‌دهد.

یکی از خاصیت‌های تفرقه این است که یک ملت و یک حکومت خود و دارایی‌های خود را کوچک‌تر از اندازه واقعی آن و ناتوان از انجام کارهای بزرگ و ضعیف در مقابل دشمنان خود می‌بیند.

در این شرایط دشمنان مجال پیدا می‌کنند از صفوف مقابل که خود را کوچک فرض کرده‌، نیروگیری نمایند و در واقع از درون به این ملت ضربه بزنند.

ایران، جمهوری اسلامی، ملت، رهبری و بنیان‌های نظری و عملی انقلاب اسلامی در دنیا «بسیار بزرگ» دیده شده و دیده می‌شوند.

مگر می‌شود ایرانی که ده‌ها سال در مقابل نظام جهانی ایستاده و کار خود را پیش برده است را ضعیف دید؟ مگر می‌شود «نظام» جمهوری اسلامی که چهل و چند سال انواع تحریم‌ها، ترورها، جنگ‌ها و صف‌آرایی‌ها را پشت‌سر گذاشته و جاذبه‌های سیاسی، اقتصادی، علمی و نظامی – امنیتی آن از نظام‌های دیگری که تحت هیچ‌کدام از این تضییقات و فشارها نبوده‌اند، بیشتر است را قوی و مستحکم ندید؟ مگر می‌شود «ملت ایران» که در طوفان حوادث، یکپارچگی خود حفظ کرده و به‌طور مکرر میلیون میلیون در صحنه‌های حمایت از انقلاب و اسلام حضور می‌یابد را سربلند و قدرتمند ندید؟

مگر می‌شود «رهبری» که ایران را به قله منطقه رسانده و در تلاش بیش از سه دهه، آن را به بزرگ‌ترین نفع برنده حوادث سهمگینی که حداقل یکی از کارکردهای آنان منزوی کردن ایران بوده، تبدیل کرده تا جایی که دشمنان بارها گفته‌اند هیچ موضوعی در غرب آسیا بدون همکاری ایران قابل مدیریت نیست، «برترین» ندید؟ مگر می‌شود بنیان‌های نظری و عملی انقلاب اسلامی که نه‌تنها دستمایه حل مسائل ایران که دستمایه حل مسائل و قدرت‌یابی ملت‌ها در غرب آسیا شده است را کارآمد و پیش‌برنده ندانست؟ 

اینکه نظام اسلامی در حل مسائل به نسخه‌های غیرمردمی غربی و شرقی در عالم متکی نشده و با روش‌های نرم و هزینه‌های اندک مسائل غامض امنیتی و سیاسی را حل‌وفصل کرده، از عظمت، پویایی و ماندگاری آن حکایت می‌کند. در همین آشوب‌های اخیر، رهبری و بقیه دستگاه‌های نظام با درایت و حکمت از تبدیل کشور به صحنه اختلاف که هدف اصلی دشمن بوده است، جلوگیری کرده‌اند. این یک نشانه از قدرت نظام و یک نشانه از تفاوت روش مواجهه نظام در صحنه داخلی نسبت به نظام‌های اقتدارگرای غربی و شرقی است. 

خط تفرقه در ایران خط شناخته‌شده‌ای است. از اول انقلاب اسلامی، وحدت مهم‌ترین استراتژی نظام در خنثی‌سازی خط دشمنان بوده و به موازات آن مهم‌ترین راهبرد دشمن، تفرقه بوده است.

در بحبوحه انقلاب اسلامی، مردم ایران خطر تفرقه را درک کردند و لذا ندای آنان در مقابل احزاب و جریانات تفرقه‌افکن داخلی و در مقابل خط تفرقه‌افکنی دشمنان خارجی، این بود «حزب فقط حزب خدا – رهبر فقط روح خدا». بعد از ارتحال حضرت امام خمینی – رحمهًْ‌الله‌علیه – این شعار بدین‌صورت درآمد «حزب فقط حزب علی – رهبر فقط سیدعلی» این درک مردم از اهمیت وحدت و نگرانی آنان از خط و خطر تفرقه بود. 

در فتنه‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸، تفرقه مهم‌ترین دستورکار دشمن بود. در فتنه ۷۸ یک جریان که تلاش خود را طی دو سال معطوف به دوپارچه‌سازی ملت کرده بود، تلاش نمود تا تشکل‌های دانشجویی و دانشجویان را با نیروهای عظیم حزب‌اللهی و بسیجی درگیر کند و در نهایت بخشی از مردم را در مقابل بخش دیگری از مردم به صحنه آورد که البته قرین موفقیت نبود.

در فتنه‌ سال ۸۸ هم که از قبل روی دوپارچه‌سازی نخبگان کار شده بود، تلاش شد تا مردمی که به فلان کاندیدای شکست‌خورده رأی داده بودند را در مقابل مردمی که به کاندیدای پیروز رأی داده بودند، قرار داده و میان آنان جوی خون راه بیندازند. 

این تلاش‌های تفرقه‌افکن در صحنه کنونی کشور به شکل دیگری دنبال می‌شود. دشمن می‌داند که اقتدار ایران و در قله ایستادن جمهوری اسلامی و شکست انواع دسیسه‌های پرقدرت خارجی بر ضد آن که حاصل یکپارچگی و بصیرت و در صحنه بودن ملت بوده، بی‌جهت و اتفاقی روی نداده است.

دشمنان می‌دانند که درایت، توانمندی و جایگاه رفیع اجتماعی حضرت امام خمینی(ره) در طول ۲۷ سال رهبری انقلاب و ده سال رهبری جمهوری اسلامی، عامل اصلی وحدت‌بخش و در صحنه ماندن ملت ایران بوده و می‌دانند که هوشمندی، جایگاه بی‌بدیل اجتماعی و قدرت رهبری حضرت امام خامنه‌ای – دامت‌برکاته – در طول ۳۳ سال گذشته، عامل اصلی وحدت ملی ایرانیان و قدرت خیره‌کننده و پیشران آنان بوده است.

از نظر روان‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی تاریخی، شاید هیچ ملتی به اندازه ملت ایران به «رهبر» متکی نبوده است تا جایی که می‌توان دوران‌های اقتدار و نیز ضعف ایران را به پیدایی رهبران قدرتمند و نیز ضعیف مرتبط دانست. دشمن به خوبی می‌داند در این چهل‌وچهار سال اگر وجود امام و رهبری نبود، ایران نمی‌توانست از طوفان‌ها و حوادث سهمگین به سلامت عبور کند. 

بر این اساس رهبری بی‌وقفه در معرض تهاجمات قرار گرفته و هرچه جلوتر آمده‌ایم و درخشش منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی فزون‌تر شده، تهاجم به رهبری افزایش یافته است. 

ایجاد تفرقه در داخل فقط دشمنانه و عامدانه هم نبوده است. کمک به قطب‌بندی و دسته‌دسته کردن مردم گاهی ناآگاهانه و از سر دلسوزی هم صورت می‌گیرد.

این نکته را باید توجه داشت که خصوصیت مردم ایران یکپارچگی حول محور ارزش‌ها و باورهای ملی است. جالب این است که در همین بحث حجاب هم براساس نظرسنجی مردادماه گذشته یک مؤسسه معتبر نظرسنجی، اکثریت بالای ۸۳ درصدی خانم‌ها معتقدند حجاب یک ضرورت و ارزش است و مانع فعالیت اجتماعی و آزادی عمل بانوان هم نمی‌شود. واضح است که درخصوص اصل اسلام و انقلاب اسلامی این اعداد بالاتر می‌باشد.

این یکپارچگی ملی در طیف‌های مختلف اجتماعی از جمله در طیف ورزشکاران و اهالی هنر ایران هم وجود دارد. در صحنه آشوب‌های اخیر تعداد ورزشکاران و هنرمندانی که در مقابل ضرباتی که آشوب‌طلبان به مردم زدند، رفتار غیرمسئولانه‌ای داشتند، در مقابل خیل عظیم فعالان این دو حوزه، واقعاً ناچیز بود.

کار دشمن در این وادی از یک‌سو مخالف نظام معرفی کردن قاطبه ورزشکاران، هنرمندان و دیگر طیف‌های کشور و از سوی دیگر بزرگ‌نمایی افراد معدودی از این دو طیف بود که واقعاً در جامعه ورزشکاران یا هنرمندان جایگاه برجسته‌ای نداشتند.

بر دشمنان انتظاری جز این نیست اما در این میان بعضی از افراد از موضع انقلابی و در مقام پاسخگویی به این به اصطلاح سلبریتی‌های ورزشی و سینمایی وارد میدان شده و از ادبیاتی استفاده کردند که گویا جامعه ورزشی و جامعه هنری ایران از دست رفته‌اند! از آنجا که ادبیات اینچنینی به‌طور طبیعی با واکنش‌ جامعه ورزشی و هنری کشور مواجه می‌شود، این افراد در واقع ناخواسته در میدان و زمین دشمن که سیاست برجسته‌سازی مخالفت‌ها را در دستورکار داشته و به آن دامن می‌زند، بازی کردند. 

یکی دیگر از میدان‌های تفرقه، تبدیل یک مشکل اجتماعی به مشکل سیاسی است. همه می‌دانند که اینهایی که در آشوب‌های اخیر به تخریب اموال و هتک ارزش‌های ملی و اسلامی دست زدند به دو دسته قابل تقسیم هستند؛ یک دسته که به ایفای مأموریت واگذارشده از سوی دشمنان ملت ایران پرداخته‌اند و یک دسته که گروهی از جوانان کم‌آگاه و هیجان‌زده است.

تکلیف نظام با این دو دسته مشخص است؛ دسته اول مستحق برخورد قضایی و دسته دوم نیازمند آگاه‌سازی و تحذیر هستند.

در این میان یک جریان سیاسی که ید طولایی در تفرقه‌افکنی دارد و در فتنه‌های گذشته هم مسئول خون‌های به زمین ریخته شده است، به صحنه آمد تا با معنابخشی سیاسی به این آشوب‌ها و کم‌رنگ کردن وجهه ضدامنیتی آن، وضعیت به وجود آمده را تداوم بخشیده و به خیال خود نظام را از اصول و ارزش‌های خود دور سازد.

نگاهی به اظهارنظر چهره‌هایی که بازی آشکار را برعهده گرفته‌اند و بیانیه‌های حزبی و تیترها و یادداشت‌های روزنامه‌ها و سایت‌های این جریان مشخص می‌کند این افراد و این جریان در حال پیگیری و استمرار خط تفرقه در کشور هستند. 

در این روزها مردم ایران با هوشمندی، حضور متداومی در میدان دفاع از ارزش‌ها داشته‌اند. اجتماعات پرشور مردم تهران در فواصل کوتاه، بیانگر حساسیت مردم در مقابل تحرکات تفرقه‌افکن دشمن می‌باشد. اینها همان‌هایی هستند که در گاه خطر، روزانه هزار هزار به جبهه می‌رفتند و میلیون میلیون نفر، شهدا را در میان می‌گرفتند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ملت، غلبه بر مهندسی تفرقه بیشتر بخوانید »

نقش پلیس در اجرای امر به معروف و نهی از منکر

نقش پلیس در اجرای امر به معروف و نهی از منکر


گروه اجتماعی دفاع‌پرس – سارا رزاقی کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، معاونت فرهنگی و اجتماعی پلیس گیلان؛ انسان موجودی اجتماعی‌ است که سرنوشت او با سرنوشت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، گره خورده است. سود و زیان اعمالی که از انسان سر می‌زند، هم به او و هم به جامعه‌اش باز می‌گردد؛ از این رو، انسان همان‌گونه که نسبت به رفتار و اعمال خود مسئولیت دارد در برابر عملکرد افراد جامعه نیز مسئول است. در دین اسلام، یک فرد مسلمان همچنان که باید به اصلاح رفتار و گفتار خود بپردازد لازم است در جهت اصلاح دیگران نیز بکوشد، زیرا بی‌توجهی به رفتار و اعمال دیگران، بی‌توجهی نسبت به سرنوشت خود است؛ چرا که اگر گناه و فساد در جامعه شیوع یابد، آثار نامطلوب آن، دامن‌گیر همه خواهد شد و هیچ‌ کس از ضرر آن در امان نخواهد ماند.

انسان همواره در معرض تیرهای هوای نفس، گناه و تباهی قرار دارد از همین روی دین مبین اسلام برای محافظت و رهایی پیروان خویش، آموزه‌ها و راهبردهایی را جهت مصون ماندن شخص در برابر خطرها و آسیب‌های فردی و اجتماعی پیش‌بینی کرده که فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» یا همان مشارکت عمومی و نظارت همگانی از جمله این آموزه‌هاست.

فریضه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از اصلی‌ترین بنیاد‌های فروع دین اسلام در گستره وسیعی از آموزه‌های متون مقدس قرآن و احادیث به روشنی مورد تأکید قرار گرفته است و اجرای آن ضامن حیات و بالندگی جامعه اسلامی و ترک آن نافی هویت انسان و حیات حقیقی بشریت و عامل سقوط و انحطاط اخلاقی- اجتماعی مسلمانان به شمار می‌رود.

به طور قطع باید گفت که آیین اسلام تنها آیینی است که نگاهی کلان و جامع و در عین حال ظریف و منعطف به مسئله امر به معروف و نهی از منکر داشته و از زوایا و مناظر گوناگونی مقوله نظارت همگانی و مشارکت عمومی را احیاء و اجرای ارزش‌های دینی و انسانی را مدنظر قرار داده است.

از همین رو، قرآن کریم به عنوان آخرین سروش وحی آسمانی و کلام مقدس ربّانی جلوه‌گاه تام و تمام اهتمام و اعتنا به فریضه امر به معروف و نهی از منکر قرار گرفته و از سوی دیگر در سیره و سنت تابناک پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله و سلّم و امامان معصوم علیهم‌السلام ضرورت اصلاح جامعه در راستای حاکمیت ارزش‌های الهی و انسانی و نیز پیشگیری از آسیب‌‎ها و تهدیدهای پیش روی امّت اسلامی در صورت اهمال و یا ترک این واجب دینی و عقلی به روشنی تبیین و تحلیل گردیده است.

در بیش از 50 آیه از قرآن کریم، به طور مستقیم و غیرمستقیم به اهمیت، کارکردها و هچنین پیامدها و آسیب‌های ترک فریضه امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است.

با توجه به ارتباط تنگاتنگ فریضه امر به معروف و نهی از منکر با امنیت و اقتدار نظام اسلامی و نیز شناخت دقیق عواقب و پیامدهای ترک این فریضه الهی در پیدایش آسیب‌های اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی در درون و بیرون حکومت اسلامی، نمی‌توان از نقش‌ موثر فراجا در اجرای این فریضه الهی غفلت کرد.

امنیت به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم توسعه، مستلزم همکاری همه‌ جانبه نهادها، سازمان‌های اجتماعی و نیز شهروندان یک جامعه است؛ بنابراین تعامل مردم با پلیس به منظور ایجاد آرامش و امنیت داخلی از اهمیت خاصی برخوردار است.

امروزه دشمنان از طریق تهاجم فرهنگی در صدد تغییر ارزش‌ها به ضدارزش‌ها در جامعه اسلامی هستند؛ چنان‌چه مقام معظم رهبری (مدظله‌ العالی) در بیانات ارزشمند خود در این رابطه می‌فرمایند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فرهنگ فساد و فحشاء سعی می‌کند جوانان ما را از ما بگیرد، کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند یک تهاجم فرهنگی؛ بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است». بنابراین بهترین ابزار برای مقابله با این تهاجم، اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.

پلیس به واسطه مشروعیت و اعتباری که در نظام اسلامی دارد، نسبت به حدود شرعی و الهی و آن‌چه مطابق با آموزه‌های دینی است آگاه و حساس بوده و این اعتبار ایجاب می‌کند تا پلیس در رعایت موازین اسلامی و اجرای حدود الهی در جامعه پیشگام و پیش‌قدم سایرین باشد.

با نقشی که پلیس در نهادینه‌سازی قوانین و هنجاری‌های اجتماعی دارد، توجه به فرآیند‌ قانونمداری و ترویج ارزش‌های اسلامی توسط کارکنان انتظامی از اهمیت بسیاری برخوردار است که باید به عنوان یک تکلیف الهی نسبت به آن احساس وظیفه کرد.

هنگامی که از وظیفه پلیس در اجرای امر به معروف و نهی از منکر یاد می‌شود، هدف آن نیست که این نهاد از مسئولیت اصلی و ذاتی خویش در تأمین نظم و امنیت اجتماعی و اقتدار ملی، خارج شده و مأموریت جدیدی را برای خود تعریف کند و نیز بدین معنا نیست که این سازمان نظامی با رویکردهای انتظامی و ابزارهای امنیتی به ترویج ارزش‌ها و مبارزه با منکرات در سطح جامعه بپردازد و با همان قوه قهریه‌ای که با مجرمان، بزهکاران و متجاوزان رفتار می‌نماید با کسانی که به هر جهت ناقض معروف و عامل منکر در جامعه هستند برخورد کند؛ از همین رو، پلیس می‌تواند با اتخاذ سیاست‌ها و راهبردهای عام و خاص بافراهم آوردن زمینه‌ها و بسترهای لازم در تمامی حوزه‌های اخلاقی- تربیتی و فرهنگی مطابق با نظام اخلاقی و ارزشی جمهوری اسلامی در اجرای این فریضه الهی، نقشی اثربخش داشته باشد.

یکی از مهم‌ترین کارکردها و آثار انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، کارکرد سیاسی آن است که از یک سو موجب اصلاح امور و اتحاد و انسجام کشور در برابر دشمنان اسلام شده و از سوی دیگر، زبونی و ذلت جبهه استکبار و به تبع آن، تضعیف و ناامیدی هرچه بیش‌تر آنان را در پی خواهد داشت.

هرگاه نظام نظارتی و مراقبتی جامعه اسلامی در برابر ناهنجاری‌ها و بزهکاری‌ها، فعالانه مقابله کند و با هر گونه بی‌تفاوتی‌ و سهل‌انگاری‌ در مقابله با آسیب‌های اجتماعی عکس‌العمل نشان دهد، چنین جامعه‌ای مصون از هرگونه تهدیدات و خطرهای احتمالی دشمن خواهد بود و از سوی دیگر، حیله‌های شیطانی آن‌ها را جهت هرگونه هجمه و تفرقه نافرجام خواهد ساخت که این امر به طور مستقیم نه‌تنها به تقویت جامعه اسلامی و تضعیف کفر و نفاق می‌انجامد؛ بلکه امنیت و اقتدار امت اسلامی در برابر نقشه‌های شوم دشمنان را نیز در پی خواهد داشت.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نقش پلیس در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بیشتر بخوانید »

انتشار مطالب و شایعات علیه اتباع افغانستانی صحت ندارد

شایعات علیه اتباع افغانستانی صحت ندارد


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، وزارت اطلاعات با انتشار بیانیه‌ای در خصوص خبر منتسب به اتباع افغانستانی اعلام کرد: انتشار برخی مطالب و شایعات علیه اتباع افغانستانی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی از سوی وزارت اطلاعات صحت ندارد.

متن بیانیه وزارت اطلاعات به شرح ذیل است:

«نظر به انتشار برخی مطالب و شایعات علیه اتباع افغانستانی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی مبنی بر هشدار و ایجاد ترس و وحشت نسبت به اتباع مذکور در جامعه، با ادعای مستند بودن به گزارش مجاهدت از‌های وزارت اطلاعات و متقابلاً انتشار مواردی مشابه در فضای مجازی کشور افغانستان علیه مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران، مرکز روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت اطلاعات اعلام می‌نماید؛ انتشار چنین مطالبی از سوی این وزارت‌خانه صحت نداشته و این موارد در چارچوب تلاش‌های مذبوحانه و همیشگی دشمنان مشترک دو ملّت «ایران و افغانستان» برای ایجاد اختلاف میان کشور‌های همسایه منطقه غرب آسیا است.

این اقدامات ادامه همان خطی است که این روز‌ها در داخل کشور افغانستان نیز با انفجار‌های زنجیره‌ای در مساجد شیعیان و اهل سنت و کشتار نمازگزاران روزه‌دار بی‌گناه، قصد ایجاد درگیری و برادرکشی در میان مسلمانان را دارد؛ لذا ضمن عرض تسلیت صمیمانه به بازماندگان داغ‌دار عملیات‌های تروریستی اخیر افغانستان مظلوم و آرزوی شفای عاجل برای زخمی‌ها و آسیب‌دیدگان آن اقدامات ضدانسانی، تأکید می‌شود؛ هرگونه اخبار، اطلاعیه و موارد مرتبط با وزارت اطلاعات از طریق سایت واجا (www.vaja.ir) یا رسانه‌ها و خبرگزاری‌های رسمی کشور منتشر می‌شود.»

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شایعات علیه اتباع افغانستانی صحت ندارد بیشتر بخوانید »