حسن رحیم‌پور ازغدی

مقاومت علی (ع) بر مبنای عقلانیت و عدالت بود نه درگیری/ مقاومت باید برای حفظ کرامت انسانی و احیای عدالت باشد

مقاومت علی (ع) بر مبنای عقلانیت و عدالت بود نه درگیری/ مقاومت باید برای حفظ کرامت انسانی و احیای عدالت باشد


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از خراسان رضوی، «حسن رحیم‌پور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی امروز (پنجشنبه) در همایش بین‌المللی غدیر و مقاومت که در سالن نور مشهد برگزار شد، با تشریح ابعاد تاریخی، سیاسی و معرفتی واقعه غدیر و سیره امیرالمؤمنین علی (ع)، اظهار داشت: مقاومت در نگاه اسلامی تنها محدود به درگیری نظامی نیست، بلکه شکل‌های متنوعی دارد که ریشه در عقلانیت، کرامت انسانی، عدالت‌خواهی و توحید دارد.

وی با مرور وقایع پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و آنچه در سقیفه رخ داد، به موضع امیرالمؤمنین اشاره کرد و گفت: علی (ع) با وجود اعتراض و انتقاد صریح به نادیده‌گرفته شدن بیعت غدیر، از درگیری مسلحانه با مسلمانان خودداری کرد و مصالح امت اسلامی را بر مصلحت فردی ترجیح دادند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به نحوه بیعت نکردن امیرالمؤمنین علی (ع) و یاران وفادار ایشان، چون سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و زبیر، تأکید کرد: آنان از بیعت امتناع ورزیدند، اما بر خلاف برخی برداشت‌ها، به‌دنبال ایجاد درگیری داخلی یا جنگ داخلی نبودند.

رحیم‌پور ازغدی افزود: امیرالمؤمنین علی (ع) در آن شرایط تاریخی، علی‌رغم اعتراضات و فشارها، از درگیری مستقیم با خلفا خودداری کرد، چراکه حفظ وحدت امت اسلامی و جلوگیری از خون‌ریزی اولویت اصلی وی بود.

وی گفت: امام علی (ع) بار‌ها با صراحت فرمودند که حکومت برای او هدف نیست، بلکه وسیله‌ای هست برای اقامه قسط و عدل. ایشان حکومت را تنها در صورتی مشروع می‌دانستند که به نفع ضعیفان و مستضعفان باشد و حقوق محرومان را از گردن‌کلفتان بازپس بگیرد. هر حکومتی که در کنار ستمگران بایستد و نسبت به فقرا و نیازمندان بی‌تفاوت باشد، از نگاه علی (ع) نامشروع هست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: در نهج‌البلاغه بار‌ها می‌خوانیم که حضرت علی (ع) به والیان و فرمانداران خود می‌فرمودند که اگر کسی از شما به مردم ظلم کند، دشمن خدا شده و مشروعیت خود را از دست می‌دهد.

رحیم‌پور ازغدی تأکید کرد: در نگاه علوی، کرامت انسان، امنیت اجتماعی، و حقوق مادی و معنوی مردم، اصول بنیادینی هستند که هیچ حاکمی حق ندارد آنها را نادیده بگیرد.

وی با نقل روایتی از امام علی (ع) که فرمود اگر تمام حکومت‌ها و قدرت‌های جهان را به من بدهند، به اندازه برداشتن یک دانه جو به ناحق از مورچه‌ای، از عدالت عدول نمی‌کنم، تصریح کرد: این سخن خلاصه‌ای هست از فلسفه مقاومت در مکتب اهل‌بیت (ع). مقاومتی که برای عدالت هست، نه برای قدرت‌طلبی و ریاست‌جویی. مقاومتی که هدفش رهایی انسان از ظلم، ستم، استبداد و استثمار هست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به خط مشی حکمرانی علوی اشاره کرد و گفت: امام علی (ع) حکومت خود را شفاف، بی‌دروغ، و بی‌پنهان‌کاری از مردم معرفی می‌کرد. حتی شکست‌ها و دلایل آن را با مردم در میان می‌گذاشتند، مگر در موارد امنیتی و اطلاعاتی که به مصالح عمومی لطمه وارد می‌کرد.

رحیم‌پور ازغدی، غایت نهایی مقاومت را تحقق توحید، عدالت و نجات انسان دانست و خاطرنشان کرد: امروز نیز مقاومت باید برای کرامت انسانی، حقوق ملت‌ها، مقابله با استکبار جهانی، و احیای عدالت باشد.

وی تأکید کرد: ما نباید مقاومت را فقط در قالب تقابل نظامی ببینیم، بلکه مقاومت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، هر جا که انسان مورد تهدید قرار می‌گیرد، مصداق می‌یابد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتقاد از آن دسته از علما، خطبا و متدینینی که تنها به عبادات شخصی بسنده می‌کنند و از اصلاح ساختار‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه فاصله می‌گیرند، ابراز داشت: یک فقیه و عالم دینی اگر خود را به خطر نیندازد و در میان مردم حضور نداشته باشد، نمی‌تواند داعیه‌دار حکومت دینی باشد.

رحیم‌پور ازغدی گفت: عالم دینی باید عاشق مردم باشد؛ حتی مردمی که حزب‌اللهی نیستند یا پایبندی دینی ندارند. 

رحیم‌پور ازغدی ادامه داد: حاکمان و مسئولان باید عاشق خدمت به مردم باشند، بی‌آنکه انتظار تشکر یا پاداشی داشته باشند. همان‌طور که قرآن در مورد انبیاء می‌فرماید: «لا نُریدُ مِنکُم جَزاءً و لا شُکورا»، یعنی نه پاداش می‌خواهیم و نه حتی سپاسگزاری. این باید الگوی مدیران ما باشد.

وی با اشاره به جامعه امروز، تأکید کرد: هرگونه مقاومت باید در راستای احقاق حقوق مردم، گسترش عدالت اجتماعی، و دفاع از کرامت انسانی باشد. هر قدرتی که با مستضعفین نباشد و علیه مستکبران موضع نگیرد، نامشروع هست و این، همان راز غدیر و پیام اصلی امیرالمؤمنین علی (ع) هست.  

اگر در برابر ظلم ساکت بمانیم، دین‌داری ما بی‌ارزش هست

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به وقایع جاری در فلسطین و غزه و همچنین با استناد به سخنان امیرالمؤمنین علی (ع)، نسبت به سکوت علما، حکومت‌ها و جوامع اسلامی در برابر ظلم و جنایت‌های رژیم صهیونیستی هشدار داد.

رحیم‌پور ازغدی تاکید کرد: بی‌عملی در برابر ظلم، نه تنها با تعالیم اسلام سازگار نیست، بلکه موجب لعنت الهی و سقوط اخلاقی جوامع دینی می‌شود.

وی با انتقاد از بی‌تفاوتی برخی کشور‌های اسلامی در قبال جنایات علیه مردم فلسطین گفت: امروز در غزه هر روز ۱۰۰ شهید می‌دهند؛ کودک، زن، مرد، پیر و جوان. این نسل‌کشی علنی هست. در حالیکه حتی در ایالت‌های آمریکا و کشور‌های اروپایی، تظاهرات در حمایت از فلسطینیان جریان دارد، در کشور‌های اسلامی نه تنها حکام، بلکه بخش قابل‌توجهی از مردم و علما نیز در سکوت فرو رفته‌اند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به واقعه‌ای تاریخی در نهج‌البلاغه افزود: امام علی (ع) فرمودند اگر در جامعه اسلامی حتی به دختری یهودی توسط دشمن توهین شود و ما واکنشی نشان ندهیم، باید از شدت غصه دق کنیم و بمیریم. حال آنکه امروز حکومت یهود، زنان و کودکان مسلمان را بی‌هیچ ابایی قتل‌عام می‌کند و ما هنوز هم در موضع تماشا و بی‌طرفی هستیم.

رحیم‌پور ازغدی با طعنه به برخی علمای دینی، آنها را به همان کسانی تشبیه کرد که در تاریخ یهود و نصارا به خاطر منافع شخصی، دعوت به حق را کنار گذاشتند و مورد لعن الهی قرار گرفتند.

وی ادامه داد: برخی فقط تا زمانی دیندار هستند که دین برایشان هزینه نداشته باشد. اما وقتی پای هزینه دادن، موضع گرفتن، یا حتی فقط اعلام مخالفت با ظلم به میان می‌آید، یا کنار می‌کشند یا با ظالم همراهی می‌کنند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اسناد ساواک و دوران پیش از انقلاب گفت: در همان سال‌ها، برخی روحانیون در مشهد و دیگر شهر‌ها نه تنها علیه ظلم رژیم شاه مبارزه نکردند، بلکه با ساواک همکاری می‌کردند تا شهر را برای رژیم شاه آرام نگه دارند. حال آنکه انقلابیون واقعی، بدون توجه به هزینه‌های جانی، مالی و آبرویی، در برابر طاغوت ایستادند.

رحیم‌پور ازغدی با انتقاد شدید از تفکرات «سازش‌کار» گفت: عده‌ای امروز هم همان راه را می‌روند. می‌گویند باید دو روز دیگر زنده بمانیم ولو با ذلت و تسلیم. این منطق قرآن و اهل‌بیت نیست. علی (ع) فرمود اگر مقاومت را رها کنید، عقل و شعور خود را هم از دست می‌دهید. ملتی که جهاد و مبارزه نکند، به ذلت و تحقیر عادت می‌کند.

وی در ادامه به خطبه منا از امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: در آن خطبه آمده هست که اگر مردم، به‌خصوص علما، در برابر فساد و ظلم موضع نگیرند، شایسته لعنت الهی هستند. خداوند به همین دلیل علمای یهود و نصارا را لعن کرد. چراکه فقط به نفع خودشان حرف می‌زدند و در برابر ظلم ساکت بودند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با گلایه از برخی متدینین که دین را به احساسات و عبادات فردی محدود کرده‌اند، خاطرنشان کرد: دینی که موضع‌گیری نداشته باشد، دین نیست. نماز و روزه بدون ولایت و مقابله با ظلم، باطل هست. دین یعنی گفتن درود بر اولیای خدا و مرگ بر دشمنان خدا. دین یعنی قیام، یعنی ایثار. اگر دین برای شما فقط عبادت شخصی و گوشه‌نشینی هست، دین ندارید.

وی خطاب به روحانیون و حافظان قرآن گفت: مردم به شما احترام می‌گذارند نه به‌خاطر شخص خودتان، بلکه، چون نمایندگان دین و خدا هستید. اما اگر در برابر ظلم و جنایت سکوت کنید، این احترام از بین می‌رود. مردم انتظار دارند شما برای خدا و حق بایستید؛ اگر نایستادید، دینتان بی‌ارزش هست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به آموزه‌های توحیدی تصریح کرد: اگر کسی واقعاً خدا را دوست دارد، از مرگ نمی‌ترسد. مرگ، ملاقات با خداست. پس ترس از مرگ نشانه ضعف ایمان هست. کسانی که از آمریکا، اسرائیل یا شاه می‌ترسند، مشکل توحیدی دارند. امام خمینی (ره) فرمود کسی که از آمریکا بترسد، نمی‌تواند موحد باشد.

رحیم‌پور ازغدی اظهار داشت: سنت انبیا، اهل‌بیت و مسیر حقیقی دین، مسیر مبارزه، جهاد، فریاد زدن در برابر باطل و سکوت نکردن در برابر ظلم هست. کسی که دین را بدون مبارزه می‌خواهد، دروغ می‌گوید. دین واقعی یعنی ایستادن در کنار مظلوم، حتی اگر هزینه‌اش جان باشد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مقاومت علی (ع) بر مبنای عقلانیت و عدالت بود نه درگیری/ مقاومت باید برای حفظ کرامت انسانی و احیای عدالت باشد

مقاومت علی (ع) بر مبنای عقلانیت و عدالت بود نه درگیری/ مقاومت باید برای حفظ کرامت انسانی و احیای عدالت باشد بیشتر بخوانید »

مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ حسن رحیم پور ازغدی: حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در واقع یکی هست، وقتی از گفتمان با شعار‌ها یا ادبیات یا منظومه فکری انقلاب و دفاع مقدس سخن گفته می‌شود، مخصوصاً بعد از ۴۰ سال و برای نسل جدید و بچه‌هایمان چند وجه تعبیر می‌شود به نظر من اکثر این وجوه ممکن هست خیلی به درد امروز نخورد.

یکی از این وجوه برخورد نوستالژیک با مباحث هست. مثلاً وقتی می‌گویند دهه ۶۰ یا گفتمان انقلاب یا دفاع مقدس، بعضی‌ها فکر می‌کنند که صرفاً باید به بیان خاطرات یا تاریخ بپردازند. از سال ۴۲ یا قبلش تا ۵۷ و بعد تا امروز، یا مثلاً از دفاع مقدس که بحث می‌کنیم. ئصرفاً وصیتنامه خوانی و خاطرات جنگ و اینها کافی هست برای گفتمان سازی یا حفظ آن ارزش‌ها یا بالا نگه داشتن آن پرچم.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/10/11/2756708_421.jpg” alt=”مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس” width=”600″ height=”400″>

در دهه پنجم انقلاب حتی کسانی که با این حرف‌ها موافق باشند. با این حرفایی که ما و شما به آنها میگوییم ولی وقتی ارتباط اینها را با زندگی خود نمی‌بینند دچار مشکل می‌شوند. دو نکته مهم وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم، اول اینکه ما در فضایی بدون رقیب حرف نمی‌زنیم فقط قرائت ما از اتفاقات نیم قرن گذشته نیست که به گوش بچه‌ها می‌رسد. دوم، این نسل یعنی بچه‌های ما و شما نه خاطرات و نه ذهنیت و نه انگیزه ما و شما را به طور طبیعی ندارند. اینها با ذهن خودشان می‌اندیشند و در فضای مجازی با انبوهی از گفتمان‌ها و تفسیر‌های متفاوت و متضاد مواجه هستند.

شما دیدید که چگونه مسائل دهه ۶۰ به راحتی میتواند به جابجایی مفاهیم مانند جلاد و شهید یا عادل و ظالم منجر شود. یک سند مظلومیت این انقلاب بوده که ۱۰ – ۱۵ هزار نفر از نخست وزیر و رئیس قضایی و رئیس جمهور و اینها را تا آدم‌های متدین کف خیابان سبزی فروش خیاط اینها را بستند به مسلسل و نارنجک قضایی‌ترین و طبیعی‌ترین واکنش که در همه نظام‌های حقوقی دنیا به رسمیت شناخته می‌شود مقابله با تروریسم و براندازی در کشوری که انتخابات دارد. آن هم در کشوری که انتخابات ندارد. ممکن هست آنها بگویند این سیستم اصلاً مشروع نیست. مردمی نیست؛ بنابراین اعمال خشونت علیه او موجه هست.

اما در انقلاب با این همه مشارکت هم انتخاباتی هم غیر انتخاباتی مردم با آن وضعیت ولی یک مرتبه می‌بینید که همان تاریخی که شما نخواندید حتی قسم حضرت عباس (ع) هم بخورید سند و فیلمش را هم نشان بدهید باز هم باورپذیر نخواهد بود. اینها وقتی یک تفسیر دیگری روی آن گذاشته شد. هر چه شما اطلاعات اضافه هم میدهید باز آن تفسیر تغییر نمی‌کند. بلکه او ذهن مخاطب بین اطلاعات گزینش میکند. دقت می‌کنید که وقتی که اصلاً زاویه نگاه را تغییر دادند. شما هر چقدر خیره‌تر شوید و چیز‌های بیشتری ببینید بازگزاره خود را تایید میکنید نه گزاره من را، چون اصلا نمی‌داند در چه زمینه‌ای اتفاق افتاده دادگاهش را هم بیا نشان بده اصلا که در دادگاه طرف خودش میگوید که بله ما کشتیم و…

باز می‌بینیم آن چیزی که تو میخواهی اثبات نمی‌شود برای مخاطبت چرا؟ چون پیش فرضهایش فرق میکند. تفسیر دیگری از اتفاقات در ذهنش هست.  شما ببینید که اگر تفسیرت غلط شود یا تغییر پیدا بکند هر چه اطلاعات دقیق هم به شما بدهند نگاهت عوض نمی‌شود. چون زاویه نگاهت چیز دیگری هست همین قضیه دهه ۶۰ را آن طرف جبهه هم خاطراتشان را گفتند و نوشتند. یعنی تیپ‌هایی مثل بنی صدر منافقین نهضت آزادی‌ها بازرگان یزدی و .. اینها برداشتند نوشتند خوب حالا اگر یکی مطلب او را بخواند یا مطالب حرف‌های ما را با انقلاب را امام را یعنی ببیند بسته به این که کدام را باور کرده اطلاعات ریز را می‌ریزد در همان قالب یعنی همین چیزی که شما میگویید آقا ببین فلانی آمده در این تاریخ اینطور حرف زده می‌گوید بله راست می‌گویی به این دلیل حرف زده به این دلیل این حرف را زده توجیه دارد.

یعنی در نهایت ممکن هست از این مباحث مظلومیت جنایت کار‌های منافقین ثابت بشود در حالی که واقعیت قضیه چیز دیگری بوده در مسئله جنگ خوب یکی نطق‌های صدام را بردارید ببینید چه‌ها گفته. اصلا صدام از اول میگوید جنگ را شروع نکرده، می‌گوید که ایران می‌خواهد حمله کند و ایران میخواهد اینجا‌ها براندازی کند و تجاوز به حقوق عرب کند خوب با آن تفسیر شما هر چقدر می‌خواهی خبر بده در مرز چه اتفاقی افتاده اول چه کسی زده دوم چه کسی زده چه فرقی میکند؟! مگر روایت غالب به این سادگی شکسته خواهد شد؟! خاطرات درباری‌ها و خانواده سلطنتی‌های شاه چاپ شده نمی‌دانم دیده‌اید یا نه؟ حتما بخوانید. از خود شاه فرح، مادر فرح آنهایی که دور و برش بودند این خاطراتی که فرار کردند رفتند خارج نوشتند با خاطراتی که قبل از انقلاب بوده اینها اتفاقاً درست‌تر هست. مثل خاطرات علم شما در خاطرات علم، چون قبل از انقلاب مرد و آنجا هم گفته بود اینها تا ۲۵ سال آینده منتشر نشود.

حتما آنجا را که می‌خوانی یک مقدار واقعی‌تر شاه و دربار را میشناسی دو سه تا از کتاب‌هایی که به اسم خاطرات و ایده‌های شاه هم نوشتند کار او نبود. چون اصلاً شاه بلد نبود بنویسد. شجاع الدین شفا و یک بهایی دیگر و سه چهار تا آدم‌های نویسنده کله گنده بهایی و اینها برایش می‌نوشتند احسان یارشاطر و این تیپ‌ها مشاوره می‌دادند. این خاطراتی که بعد از انقلاب نوشته شد یا دو سه تا کتابی که شاه نوشته بود. ماموریت برای وطنم نمیدانم چه و … کتاب پاسخ به تاریخ که به اسم او منتشر شده.

دفاع مقدس” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/10/11/2756707_548.jpg” alt=”مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس” width=”600″ height=”400″>

خوب این کتاب‌ها را اگر کسی بخواند که ندیده رژیم شاه را قبل انقلاب اینها را یا دیده در متن مسائل سیاسی نبوده خیلی شاهش خوب هست. از این شاه خوب‌های دنیاست که مثلاً مقایسه کردنش با صدام و آل صعود و. خیلی بد هست. شاه به این خوبی خاطرات فرح را میخوانی واقعاً کیف میکنی یک خانم روشن فکر منطقی اصلاح طلب خیلی خانم فهمیده‌ای بوده پذیرش توسعه و پیشرفت نبوده‌اند.

خاطرات مادر شاه راجع به رضاخان بخشی از آن باز قشنگ هست. نشان می‌دهد رضاخان کیست و شاه کیست. آن وقت اینهایی که درباری‌های فراری نوشتند مثلاً یک نمونه پرویز ثابتی کتابش چاپ شده نمی‌دانم دیدید یا نه خوب این رو ببینید حتماً آره در دامگه حادثه بهایی جاسوس رئیس ساواک و مسئول اصلی کل آن جنایت‌ها و شکنجه‌ها اصلاً این کتاب را که میخوانی شیفته این آدم میشوی با با این چقدر با سواد چقدر منطقی برای همه چیز تعدیل تاریخی دارد.

یک چیز‌هایی را برای اولین بار آدم میبیند. معلوم هست که یک تیم قوی نشستند نوشتند اینها را تمام نقاط کثیف رژیم شاه اینجا نقاط سیاه شده هست سفید اگر هم سیاه مانده تقصیر این نیست. اصلاً یک آدم منطقی جنتلمن هست. آدم با خودش می‌گوید باریکلا شما خوب کردی شکنجه کردی اگر شما نبودی ایران از بین رفته بود. من در خیابان‌ها میروم می‌بینم همه کتاب‌های ممنوع الان در خیابان انقلاب هست. اصلا کنار خیابان بساط کردند. خاطرات آقای منتظری خوب وقتی کسی میخواند نفر دوم انقلاب برداشته این حرف‌ها را زده ضد همه حرف‌های قبل ایشان با خودش چه فکری می‌کند؟ 

‌می‌خواهم عرض کنم جبهه‌های مقابل انقلاب خیلی فعال‌تر از ما هم خاطره نویسی دارند می‌کنند. خاطرات می‌نویسند. راست و دروغ هم تحلیل میدهند راجع به اتفاقات اصلا الان ایده اصلی در باب اینکه انقلاب ۵۷ چرا صورت گرفت که در دانشگاه‌های ما دارد تدریس میشود و از مفادش امتحان می‌گیرند. دقیقاً همان تئوری صهیونیست‌ها و تئوری رژیم پهلوی هست و آن اینکه آمریکا می‌خواست کشور با رفرم و اصلاحات جلو رود. پهلوی هم بزرگ‌ترین و پیشروترین جریان و حکومت توسعه گرا در تاریخ ایران بوده علت انقلاب این بود که مردم ایران سنتی بودند. ظرفیت توسعه را نداشتند لذا بالا آوردند و انقلاب شد! مثل اینکه یک پدری بچه اش را بخواهد سریع به مراتب رشد برساند بچه تنبل و مفت خور هست لیاقتش را ندارد.

یک مرتبه برمی‌گردد در روی پدرش می‌ایستد این هست تحلیل انقلاب این تحلیل نشان می‌دهد که انقلاب ایران به عنوان یک حرکت ضدامپریالیستی و ضد استبدادی به یک حرکت سنتی و ضد توسعه‌ای تبدیل شده هست. این تحلیل همچنین نشان می‌دهد که مردم ایران به عنوان یک ملت سنتی و عقب مانده قادر به پذیرش توسعه و پیشرفت نبوده‌اند. این تحلیل نه تنها تاریخ انقلاب ایران را تحریف میکند بلکه همچنین مردم ایران را به عنوان یک ملت عقب مانده و سنتی نشان میدهد. این تحلیل باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. باید تاریخ انقلاب ایران را به درستی و با توجه به واقعیت‌ها بررسی کرد.

باید مردم ایران را به عنوان یک ملت پیشرو و توسعه گرا نشان داد. باید انقلاب ایران را به عنوان یک حرکت ضدامپریالیستی و ضد استبدادی نشان داد. گفتمان انقلاب را یک گفتمان ارتجاع و سنت علیه مدرنیته تفسیر می‌کنند. گفتمان توتالیتاریزم و فاندامنتالیزم در برابر دموکراسی و ترقی برایش مثال هم می‌آورند آن وقت ما این نسل بچه هایمان را مثل بره در اختیار این گرگ‌ها قرار دادیم. اولاً سیاهی لشگر داریم در این حوزه ها، اما پنجاه نویسنده فعالی که به روز بنویسند و با ذائقه فکری این بچه‌ها این نسل این دوره با این رقابت شدید داخل فضای مجازی که صبح تا شب ۵۰ تا خبر و ۵۰ تا موج ایجاد می‌شود. ۵۰ تا آدمی که درست و جذاب و تاثیرگذار بنویسند نداریم نمی‌نویسند ما که نمی‌بینیم بله مقاله خیلی می‌نویسند پایان نامه مینویسند اینها را کسی نمی‌خواند.

جوری بنویسی که بخوانند و بشنوند. هر چه گفته میشود که شنیده نمی‌شود هر چه نوشته میشود که خوانده نمی‌شود. هر ۱۰ روز دو تا سه تا گزارش مستند تحلیلی یعنی شبه مستند در واقع اینها راجب مسائل مختلف دارند می‌دهند بیرون همین دهه فجر سه چهار تا مستند راجب انقلاب ۵۷ من خودم که دی وی دی اش رو آوردم نگاه کردم کمی پشیمان شدم که چرا در تظاهرات‌های ۵۷ آمدیم کشور به این خوبی داشته جلو می‌رفته کلاه سرمان رفت یعنی چه واقعاً اگر به این خوبی بوده ما که نمی‌دانستیم ما فکر می‌کردیم بد هست نمی‌دانستیم این همه خوب بوده که از این طرف صدا و سیما با این همه بال و کوپال نمی‌دانم بیست هزار سی هزار چقدر کارمند دارد این همه نهاد‌های فرهنگی تا سازمان تبلیغات دفتر تبلیغات پژوهشگاه‌های قم.

تهران این ور آن ور اینها خیلی آدم‌های خوب و با سواد و خوبی هستند. خروجی اش کو؟ یعنی خروجی شما سالی دو تا فیلم مستند که آقا قضایا این بوده پاسخ بده به این سوال‌ها و درست به جای انفعال ما هجوم ببریم. ما طلب کاریم بدهکار نیستیم. انقلاب را تبدیل کرده‌اند به یک چیز بدهکاری که راجع به همه چیز باید توضیح بدهد و معذرت خواهی کند. پیروزی‌ها را دارند شکست جلوه میدهند مثلاً ما الان در منطقه ابر قدرت منطقه قدرت اول منطقه یکی از چهار قدرت تعیین کننده جهان شدیم به اعتراف مقامات اول دشمن ما این نقطه قوت دارد تبدیل می‌شود به نقطه ضعف.

این نشان می‌دهد که ما باید به جای انفعال و دفاع از انقلاب به سمت تهاجم و پیشرفت برویم ما باید به جای اینکه از انقلاب دفاع کنیم به سمت پیشرفت و توسعه برویم ما باید به جای اینکه از انقلاب معذرت خواهی کنیم به سمت پیروزی و موفقیت برویم. ما باید به جای اینکه از انقلاب دفاع کنیم به سمت تهاجم و پیشرفت برویم. ما باید به جای اینکه از انقلاب معذرت خواهی کنیم به سمت پیروزی و موفقیت برویم ما باید به جای اینکه از انقلاب دفاع کنیم به سمت پیشرفت و توسعه برویم. آقا چه کار می‌کنید؟ آنجا برای چه رفتید؟ سوریه را رها کن خوب سوریه را رها کنم بدهم دست اربابان تو؟ تو سوریه را رها کن چرا من رها کنم؟ اصلا نه لبنان نه غزه، سوریه را رها کن این شعار‌ها دقیقاً در تلاویو بود که طراحی شده ولی اینجا ممکن هست بین یک بخشی مخاطب پیدا کند چرا؟ چون گفتمان سازی شد، اگر آن نباشد حرف‌ها شنیده نمی‌شود.

اصلا اگر گفتمان سازی غنی سازی ادبیات گفتمان سازی یعنی این دیگر غنی سازی یک ادبیات با پیش فرض‌های خاص و هدف گیری نتایج خاص ارائه استدلال‌های قوی و غنی شده در اختیار افکار عمومی که هم ماده استدلال و هم صورت استدلال قانع کننده باشد، غیر از اینکه درست باشد یعنی درست بودن اصلا کافی نیست، اصلاً هیچ وقت کافی نبوده الان اصلا کافی نیست. درست بودن لازم هست، اما کافی نیست موثر بودن هم ضرورت دارد. ما در منطق یک بحثی داریم میگویند قضیه چه قضیه ایست که باور صادق موجه باشد الان اصلاً صادق بودنش خیلی مهم نیست موجه بودنش مهم هست موجه آن چیزی هست که همه برایش کف می‌زنند و لو صادق نباشد، صادق غیر موجه آنی هست که شما دارید حرف حق را می‌زنید ولی شما را هو می‌کنند برای اینکه بلد نیستی موجه حرف بزنی صدق منوط به منطق هست، اما توجیه منطق نیست تبلیغ هست تبلیغ یعنی رساندن مطلب به مخاطب ما فکر می‌کنیم تبلیغ یعنی گفتن نوشتن داد زدن ما فکر میکنیم تبلیغ از طرف ما صورت می‌گیرد تمام شد.

تبلیغ دو طرف دارد یکی مبلغ هست یکی مبلغ الیه هست یعنی یک طرفش تو هستی از نظر خودت گفتی حرفهایت را قشنگ هم گفتی ما گفتیم و رفتیم چه کسی شنید؟ چه کسی اصلاً براش جالب بود این طرز حرف زدن چه کسی گوش داد اصلاً حرفت دو طرف دارد مثل تعلیم هست، تعلیم معلم دارد و شاگرد. معلم نمی‌تواند که بگوید ما گفتیم و رفتیم تو باید ببینی به چه کسی چه چیزی گفتی چطور گفتی چه زمانی گفتی گفتیم و رفتیم او چه شنید؟ تو این را گفتی آیا او این را شنید یا شنید ولی این را شنید؟ یا یک چیز دیگر شنید؟

این نشان میدهد که ما باید به جای تکرار و تکرار حرف‌ها به سمت موجه و اثرگذار بودن برویم. ما باید به جای اینکه فقط حرف بزنیم. به سمت شنونده و مخاطب برویم ما باید به جای اینکه فقط حق را بگوییم به سمت موجه و اثرگذار بودن برویم. ما باید به جای اینکه فقط صدای بلندگو را افزایش دهیم به سمت موجه و اثرگذار بودن برویم.  

انتهای پیام/ 112

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

مسئولیت ما در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

انتشار نخستین گزارش خانه گفت‌و‌گو/ گامی به سوی حل چالش‌های نظری و عملی

انتشار نخستین گزارش خانه گفت‌و‌گو/ گامی به سوی حل چالش‌های نظری و عملی


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، «خانه ملی گفت‌وگو» به ریاست «حسن رحیم‌پور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با انتشار نخستین گزارش خود به این پرسش که «چرا هنوز از مناظره می‌ترسیم؟» پاسخ داد.

متن کامل اولین گزارش خانه ملی گفت‌و‌گو به شرح ذیل هست:

«خانه ملی گفت‌وگوی آزاد»، ایده‌ای بود که بذر اولیه آن مشخصاً به‌مناسبت سالگشت پیروزی انقلاب اسلامی در دهه ۸۰، ضمن پیام حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به شورای عالی انقلاب فرهنگی افشانده شد و این شورا مأمور به تسهیل گفت‌و‌گو‌های آزاد، منطقی و سالم، حمایت از مناظره بدون هتک حرمت و تخریب و گفت‌و‌گو‌های هدفدار، قاعده‌مند و نتیجه‌بخش شد. کاری سخت و در عین حال، ظریف که تا لحظه عملی شدن و ثمر دادن، موانع بسیار، از فرهنگی و اجرایی پیش رو داشت و همچنان دارد. از این شورا خواسته شد که نه مأیوس و نه شتاب‌زده، این راه را به هر قیمتی بپیماید؛ راهی که بی‌شک به گشوده‌تر شدن دروازه‌های خلاقیت ملی و کارآمدتر شدن شیوه‌های حکمرانی می‌انجامد.

 اگر این انقلاب باید بماند و برنامه تاریخی و جهانی خویش را به بارنشاند، این خودآگاهی و ظرفیت نیز باید در نسل دوم و سوم انقلاب، از اینکه هست، بیدارتر شود. اگر از افراط و تفریط رنج می‌بریم، اگر تکامل را در «جمود و تحجر» و ترقی را در «خودباختگی و تقلید» نمی‌جوییم، اگر به نشاط قلب و ذهن و زبان مردم می‌اندیشیم و به «پیش نیازهای» تولید فکر در جهت تمدن‌سازی وقوف داریم، پس به شجاعت برای بن‌بست‌شکنی در ساختار‌های حکمرانی و فرهنگ عمومی نیاز مبرم داریم.

احیاء روح گفت‌وگوی انتقادی، وفادار به اصول انقلاب، اخلاق اسلامی و منطق علمی، شرط حیات فرهنگی کشور هست و اگر اراده کرده‌ایم نه اشکالات را توجیه کنیم و نه مشکلات را لاعلاج بگذاریم، باید «خانه گفت‌و‌گو» را یک سرمایه بزرگ اجتماعی و یک «اَبَر سنگر» ملی و دستاوردی تمام عیار بدانیم.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در «منشور آزاداندیشی» از نخبگان علمی و سیاسی کشور خواستند در مسائل ملی، نقطه تعادل میان «هرج و مرج» و «دیکتاتوری» را شناسائی و تثبیت کنند، اما هنوز هم کسانی نمی‌دانند که چرا نباید از «آزادی» ترسید و از «مناظره» گریخت؟ و می‌کوشند «نقد و انتقاد» را به کالای قاچاق یا امری تشریفاتی، تبدیل کنند؟ چه کنیم و چگونه که به‌نام «مناظره» به «جدال و مراء» گرفتار نیاییم و به جای آزادی، به دام هتاکی و مسئولیت‌گریزی نلغزیم؟

چه کنیم تا سهم «آزادی»، سهم «اخلاق» و سهم «منطق»، یکجا و در کنار یکدیگر ادا شوند؟ کلید رمز «خلاقیت و بالندگی» در اختیار چه کسی به جز خود ماست؟ چرا جنبش کارآمدترسازی حکمرانی، بجز از مسیر آزادی‌خواهی مسئولانه و فرصت‌های برابر برای اندیشه و بیان اندیشه نمی‌گذرد؟ چرا آزادی بیان، اگر توأم با «ادب استفاده از آزادی» نباشد، فرهنگ عمومی را چند فرسنگ به عقب می‌برد؟

در دهه فجر ۱۴۰۳ بار دیگر با صدای بلند و با افتخار به یاد‌ها می‌آوریم که «آزادی»، شعار تبلیغاتی این انقلاب نبود؛ بلکه از اصیل‌ترین و اصلی‌ترین اهداف انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ بود و همچنان هست. در آستانه دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، انقلابی که آمد تا «فرهنگ خفقان و سرجنباندن و جمود» و از دیگر سوی، «فرهنگ آزادی بی‌مهار و خودخواهانه» را نقد و اصلاح کند، آمد تا فضایی بیافریند که «آزادی بیان»، مقید به «منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی» و نه به هیچ قید دیگری، فرهنگ اجتماعی و حکومتی ایران سربلند باشد، تا حریت، تعادل، عقلانیت و انصاف، همواره سکه رائج باشند.

دهه فجر انقلاب اسلامی بشارت عصری جدید هست که چون صور اسرافیل، مردگان را از گورستان تاریخ برانگیزد و اندیشه‌ها را در همه حوزه‌ها برانگیزاند و سنت اسلامی «تضارب آراء و عقول»، عادت ثانوی نخبگان و اندیشه‌وران و به‌ویژه حکمرانان کشور در ارتقاء وحدت ملی و انسجام حاکمیت مردمی و تفاهم و تعامل هرچه بیشتر در حل مشکلات مردم شود. تمدن اسلامی همواره در مصاف با معضلات جدید و در چالش با دیگری شکفته هست.

خانه ملی گفت‌و‌گو نه خانه سیاست‌زدگان هست و نه استراحت‌کده‌ای برای سیاست‌زدایی؛ که این هر دو بیماری، فضای عمومی را به مرداب سکوت یا گرداب تلاطم می‌کشاند و در هر بلبشو، این صاحبان بلاشرط قدرت و ثروت و فاقدان اخلاق و فضیلت هستند که جریان‌سازان افکار عمومی می‌شوند و سطح تفکر اجتماعی و عقلانیت ملت را پائین می‌آورند، فرصت‌های ملی را هدر می‌دهند، اعصاب کشور را با تنش‌های منحط قبیله‌ای می‌فرسایند، فرهنگ‌های فاسد را رواج دهند، صاحبان خرد و احساس را ساکت و مسکوت گذارده و صاحبدلان و خردمندان را به حاشیه می‌رانند تا بتدریج منزوی، خسته و فراموش شوند. در چنین فضایی، تنها می‌توان به دور خود چرخید و دعواها، تکراری، سطحی و نازل می‌ماند.

ایجاد محملی دیگر برای طرح منطقی و قانونی مطالبات اجتماعی و تحلیل زمینه‌های آن و پاسخ‌گویی به آن، عللی هستند که خانه گفت‌و‌گو برای آن منظور تأسیس شد.

ارائه سلسله‌گزارش‌های ما مرحله‌به‌مرحله در مورد موضوعات گوناگون ملی و تبیین وظایف و اهداف خانه گفت‌و‌گو و رسالت جدید آن و تفاوتش باکرسی‌های آزاداندیشی و کرسی‌های نظریه‌پردازی و کرسی‌های مناظره و گفت‌و‌گو که جداگانه و از پیش، فعال بوده‌اند، به‌طور منظم به محضر عموم تقدیم خواهد شد.

گزارش به مردم موتور مشارکت هست و مستمراً ناظر به معضلات عملی و نظری در کشور ان‌شاءالله ادامه خواهد یافت.

ما به گفت‌و‌گو، ایمان داریم و آن را بالضروره، عمل صالح دوران می‌دانیم.

دهه مبارک فجر ۱۴۰۳

خانه ملی گفت‌و‌گو»

گفتنی هست؛ این نهاد، با تأکید بر شفاف‌سازی و پاسخگویی وعده داده هست تا با مشارکت عمومی گامی برای ارتقاء مسئولیت‌پذیری در جامعه بردارد و راه را برای تمدن اسلامی باز کند. هدف اصلی این نهاد، ایجاد فضایی برای طرح منطقی و قانونی مطالبات اجتماعی و تحلیل زمینه‌های آن هست.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار نخستین گزارش خانه گفت‌و‌گو/ گامی به سوی حل چالش‌های نظری و عملی

انتشار نخستین گزارش خانه گفت‌و‌گو/ گامی به سوی حل چالش‌های نظری و عملی بیشتر بخوانید »

سخن امام به جوانان انقلاب اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، «حسن رحیم‌پور ازغدی» استاد دانشگاه و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی در همایش امام خمینی (ره) حقیقت ماندگار، که شامگاه شنبه ۱۳ خرداد در حوزه هنری برگزار شد، اظهار داشت: سخنی که امام (ره) در انقلاب اسلامی با بشریت در میان گذاشت یک سخن نو بود و کهنه نبود؛ شخصیت ایشان کاریزما داشت و تاثیر می‌گذاشت.

وی به با بیان اینکه برخی می‌گویند امام (ره) اسلام سیاسی را برگزید و این نوع نگاه اشتباه است، گفت: اینکه بگوییم امام (ره) اسلام سیاسی را برگزید یعنی اسلام خودش سیاسی نیست. ما اسلام سیاسی، اسلام عرب‌و‌عجم نداریم؛ همگی این تقسیم‌بندی‌ها تحریف اسلام است چراکه در اسلام سیاست، احکام بین‌الملل، خانواده و … وجود دارد و کسانی که غیر از این می‌گویند بدعت‌گذار بوده و منحرف‌اند که امام (ره) با آن‌ها مختلف است.

رحیم‌پور ازغدی تصریح کرد: امام می‌فرمایند هدف از تعلیم و تربیت مردم‌اند؛ در ۱۰۰ سال گذشته این مردم طلسم بوده‌اند و اگر این طلسم را بشکنیم موفق می‌شویم. امام خمینی (ره) در منشور روحانیت آورده است که هرچه فریب می‌خوریم از ناحیه آخوند‌هایی است که گول بازی غرب را می‌خورند. 

 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سخن امام به جوانان انقلاب اسلامی

سخن امام به جوانان انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

نشست دانش افزایی در بنیاد شهید و امور ایثارگران با موضوع عفاف و حجاب برگزار شد

نشست عفاف و حجاب در بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، نشست دانش‌افزایی به همت معاونت فرهنگی و آموزشی و مرکز مقاومت بسیج بنیاد شهید و امور ایثارگران با موضوع عفاف و حجاب و حضور «حسن رحیم‌پور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی روز گذشته (شنبه) در سالن جلسات ساختمان شهید سلیمانی بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد.

«حسن رحیم‌پور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در این نشست  ضمن گرامیداشت دهه امامت و ولایت و عید سعید غدیرخم اظهار داشت: خدا را سپاس می‌گویم برای تمسک به امر ولایت که بسیار با ارزش است، زیرا اگر تمسک نباشد ما سقوط خواهیم کرد.

وی خطاب به کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران افزود: امروز شما باید قدردان این نعمت باشید که در محلی خدمت می‌کنید که جامعه هدف شما خانواده‌های شهدا و ایثارگران هستند و کار شما بسیار مقدس است.

رحیم‌پور ازغدی خاطرنشان کرد: تمسک به ولایت حضرت علی (ع) یعنی توجه به شیوه برخورد ایشان با خانواده‌های شهدا و جانبازان صدر اسلام که نمونه‌های آن را بار‌ها شنیده‌اید که ایشان برای بی خبری از یک خانواده شهید خود را مستحق آتش جهنم می‌دانستند.

سرهنگ «فریبرز خزایی» فرمانده مرکز مقاومت بسیج بنیاد شهید و امور ایثارگران در ابتدای این نشست اظهار داشت: مجموعه بنیاد شهید و امور ایثارگران همواره در حوزه‌های فرهنگی و روشنگری پیشتاز بوده و جلسات دانش افزایی در موضوعات مختلف برگزار کرده و با عنایت به هفته عفاف و حجاب نیز این برنامه برگزار شده است.

وی افزود: ضرورت حفظ عفاف و حجاب که هم به آقایان و هم بانوان مربوط می‌شود یکی از عنایاتی است که دین اسلام برای حفظ حیا و پاکدامنی داشته است.

خزایی گفت: امروز ضرورت زیست عفیفانه است، ولی در سال‌های اخیر وضعیتی را مشاهده می‌کنیم که خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران را مکدر می‌کند و این موضوع باید مورد توجه دلسوزان فرهنگی قرار گیرد.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نشست عفاف و حجاب در بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد

نشست عفاف و حجاب در بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد بیشتر بخوانید »