حسین امیرعبداللهیان

شهید امیرعبداللهیان، ساقدوش دامادی چه کسی شد؟

شهید امیرعبداللهیان، ساقدوش دامادی چه کسی شد؟



همکاران سابق شهید حسین امیرعبداللهیان برایمان از مرد بااصالتی گفتند که روح بلندش را به چرب و شیرین‌های جایگاه سیاسی‌اش نفروخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، «پست و مقام، او را نگرفت بلکه این او بود که پست و مقام را اسیر خودش کرده بود. ما که در آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ با حسین امیرعبداللهیان همکار بودیم، شهادت می‌دهیم او بعد از انتخابش به‌عنوان وزیر خارجه هم، همان انسان اصیل، محجوب و ساده‌زیست ۴ دهه قبل بود.» می‌گویند اصالت انسان‌ها را می‌شود با چند عامل محک زد؛ ثروت، قدرت و شهرت. تاریخ پر است از آدم‌هایی که در مقابل امتیازات و حواشی این سه عامل تعیین‌کننده، کم آورده و تبدیل شده‌اند به فردی که حتی برای خودشان هم، غریبه است. فردی که یادش رفته که بوده و از کجا آمده. اما آنهایی در تاریخ ماندگار می‌شوند و می‌توانند قلب و ذهن آدم‌ها را تسخیر کنند که نه‌تنها قافیه را به ثروت و قدرت و شهرت نمی‌بازند بلکه با روح بزرگشان، تمام این خواستنی‌های دنیا را به سخره می‌گیرند.

و چه خوش‌اقبالند آنهایی که در بالا و پایین‌های روزگار، فرصت آشنایی با چنین انسان‌های کمیابی را پیدا می‌کنند. موسپیدان آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ تهران، از همین جمله‌اند؛ آنهایی که در ۴۰ سال گذشته، شاهد رشد و ترقی یکی از همکاران‌شان در عالم سیاست ایران بوده‌اند، بدون اینکه ذره‌ای غرور و ازخودبیگانگی در او دیده باشند. همکاران سابق شهید «حسین امیرعبداللهیان»، برایمان از مرد بااصالتی گفتند که روح بلندش را به چرب و شیرین‌های جایگاه سیاسی‌اش نفروخت. * («کاظم بهرامی زاده»، همکار سابق شهید امیرعبداللهیان در آموزش و پرورش منطقه ۱۸)

مدیری که رفیق شد

«یک جوان محجوبِ در عین حال، پیگیر. این دورترین تصویری است که از شهید امیرعبداللهیان در ذهنم مانده. هر دوی ما قبل از ۲۰ سالگی، وارد آموزش‌وپرورش شدیم. حسین که یک سال از من کوچک‌تر بود، به‌عنوان مسؤول امور تربیتی و پرورشی در یکی از مدارس منطقه ۱۸ فعالیت می‌کرد و من، کارمند واحد روابط عمومی و تبلیغات اداره آموزش‌وپرورش منطقه بودم. اولین برخوردهای ما وقتی شکل گرفت، که حسین هم مثل سایر مسؤولان امور تربیتی، در مناسبت‌های مختلف برای دریافت اقلام فرهنگی و تبلیغاتی برای مدرسه‌شان، به اداره می‌آمد. از آن جوانان فعال با روحیه انقلابی بود. خوب یادم است که هیچ‌وقت دست خالی از پیش ما نمی‌رفت، چون آنقدر اصرار و پیگیری می‌کرد که ما هرطور بود، آن اقلام فرهنگی موردنظرش را آماده می‌کردیم و تحویلش می‌دادیم.»

یادآوری خاطرات ۴ دهه قبل، لبخند می‌نشاند روی صورت «کاظم بهرامی‌زاده» و در همان حال می‌گوید: «اما دوستی ما، با انتقال حسین به اداره آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ شروع شد؛ از همان موقع که به‌عنوان معاون آموزشی منطقه انتخاب شد. آن موقع‌ها این مسؤولیت، مسئولیت مهم و خطیری بود و آن را به هر کسی واگذار نمی‌کردند. با اعلام اسم حسین امیرعبداللهیان، همه تعجب کردیم که چطور یک جوان برای معاونت آموزش انتخاب شده! اما خیلی زود توانایی‌های او به همه اثبات شد و با محجوبیت و حسن خلقش، جای خودش را در دل نیروهای اداره باز کرد. اتاق ما درست روبه‌روی اتاق شهید امیرعبداللهیان بود و خیلی طول نکشید که با هم رفیق شدیم. حسین، مدیر بود، اما با توجه به روحیات شخصی که داشت، خودش را یک نیروی برتر از ما نمی‌دانست. از آن مدیرهای کار راه‌انداز بود و هر وقت لازم می‌شد، سریع اورکت معروفش را در می‌آورد و در کار آماده‌سازی محصولات فرهنگی و تبلیغاتی به ما کمک می‌کرد. همین رفتارهایش باعث شد کم‌کم با هم انس گرفتیم و صمیمی شدیم.»

از شادآباد تا کلیسای کریم‌خان با موتور یاماها

«مجذوب شخصیت و رفتار حسین شده بودم، بس که محجوب و خوش اخلاق بود. آن سال‌ها، اردوهای مختلفی را به‌اتفاق شرکت کردیم. حسابی خوش‌سفر بود و خیلی زود با افراد مختلف، گرم می‌گرفت. اهل کارهای خیر و فعالیت‌های عام‌المنفعه هم بود. خبر داشتم که برای رفع مشکلات هم‌محله‌ای‌هایش در زمینه بهداشت و درمان، با همکاری دوستان مسجدی و بسیجی‌اش، یک درمانگاه در محله شادآباد (۱۷ شهریور) ساخته بودند.

هرچه گذشت، من و حسین بیشتر با هم مأنوس شدیم. ازآنجاکه هر دو ساکن منطقه ۱۸ و مجرد بودیم و فراغت بیشتری داشتیم، اغلب بعد از پایان ساعت کاری، وقتمان را با هم می‌گذراندیم. آن روزها، من یک موتور وای بی یاماهای قراضه داشتم که شده بود عصای دستمان. هرکجا می‌خواستیم برویم، با آن موتور می رفتیم؛ از راهپیمایی و تجمعات حمایت از انقلاب تا گشت و گذار. اما یکی از عجیب‌ترین مقصدهای ما در آن ایام، کلیسا بود!»

همکار قدیمی شهید امیرعبداللهیان، نگاه پر از سؤالم را که می‌بیند، معطل نمی‌کند و یکراست می‌رود سراغ ماجرای کلیسا رفتنهایشان و می‌گوید: «حسین، روحیه کاوشگری خاصی داشت. مدام دوست داشت چیزهای جدید یاد بگیرد و به اطلاعات و داشته‌های فکری‌اش اضافه کند. روی همین حساب هم بود که یکبار گفت: یکشنبه بیا برویم کلیسای کریم‌خان. با تعجب گفتم: واسه چی برویم آنجا؟! خیلی با هم شوخی داشتیم. با خنده گفتم: حسین! چه قصدی داری؟ نبری ما را مسیحی کنی! گفت: بابا، دوست دارم ببینم محیط کلیسا چطوری است. خلاصه چند تا یکشنبه، بعد از تعطیلی اداره، با هم رفتیم کلیسا. می‌رفتیم آن جلو می‌نشستیم و حسین با دقت به آداب و مراسم آنها نگاه می‌کرد. جوری شده بود که دیگر اهالی کلیسا، ما را شناخته بودند. آن موقع که موبایل و این چیزها نبود. من همیشه یک دوربین لوبیتل همراهم داشتم و هر جا می‌رسیدیم، عکس می‌انداختم. از کلیسا رفتن‌مان هم عکس انداختم. این بار حسین با من شوخی کرد و گفت: کاظم جان! اینجا عکس نگیر. این بعداً برای ما پرونده می‌شود ها…» * (شهید امیرعبداللهیان (نفر دوم از سمت راست) در مراسم عقد کاظم بهرامی زاده (نفر اول از سمت راست) در سال ۱۳۶۴)

ساقدوش مراسم عقدت می‌شوم، اما کت و شلوار نمی‌پوشم!

«گذشت تا اینکه روز عقدکنان من رسید. قرار بود ۲۲ بهمن سال ۶۴ مراسم عقدم برگزار شود، اما هنوز کسی را پیدا نکرده بودم که ساقدوشم شود. حسین که از ماجرا خبردار شده بود، یک روز گفت: کاظم! مگر من نیستم که دنبال کس دیگری می‌گردی؟ اگر دوست داشته باشی، حاضرم ساقدوشت باشم. با خوشحالی گفتم: پس یک کت و شلوار تدارک ببین برای مراسم… حرفم را قطع کرد و گفت: نه! من همین‌جوری می‌آیم… حسین بود و اورکت کره‌ای معروفش که همه‌جا با همان می‌رفت. گفتم: من از تو بدتر هستم. می‌دانی که از کت پوشیدن، فراری‌ام. با این حال، دوستان مجبورم کردند برای مراسم عقد، رفتم کت و شلوار خریدم. حالا تو می‌خواهی با اورکت بیایی؟! حداقل از یکی از بچه‌ها کت بگیر و بپوش که عکس عقد ما را خراب نکنی.

حسین، اما یک‌کلام بود. آخرش هم، همان شد که او می‌خواست. لطف کرد ساقدوش من شد، اما با همان اورکتش… مراسم خیلی ساده‌ای بود، اما برای من، واقعاً یک روز خاص شد. عکس‌های آن مراسم هم، حالا یک یادگاری ارزشمند است برایم…»

روزی که آقای وزیر، بدون محافظ به دیدار دوستان قدیمی آمد

«حدود یک دهه در کنار شهید امیرعبداللهیان کار کردیم و روزهای خوشی داشتیم. سال ۶۹ من بنا به دلیلی به خارج از کشور رفتم و یک سال بعد که برگشتم، دیگر حسین در اداره نبود. آن سال‌ها، حسین مشغول تحصیل در حوزه سیاسی و رشته روابط دیپلماتیک بود. سراغش را که از دوستان گرفتم، گفتند از آموزش‌وپرورش استعفا داده و حالا در وزارت امور خارجه مشغول کار است. دیگر از آن موقع، دیدارهای ما کمتر شد. البته شهید امیرعبداللهیان هیچ‌وقت ارتباطش را با دوستان قدیمی و هم‌محله‌ای‌هایش قطع نکرد. گرچه به‌مرور به مسؤولیت‌های بزرگتر و حساس‌تری رسید و در جایگاه‌هایی مثل سفیر و بعد، وزیر امور خارجه قرار گرفت، اما همچنان ارتباط و انس و الفتش با جنوب شهر و به‌ویژه محله خودش در منطقه ۱۸ را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم حفظ کرد و هرگز گذشته خودش را فراموش نکرد.» * (همکاران آموزش و پرورش منطقه ۱۸ در دهه ۶۰/ شهید امیرعبداللهیان (نفر چهارم از سمت چپ))

خاطره‌ای در ذهن کاظم بهرامی‌زاده جرقه زده که لبخند شیرینی چاشنی کلماتش می‌شود و در ادامه می‌گوید: «در این سال‌ها که شهید امیرعبداللهیان در کسوت دیپلمات و وزیر خارجه فعالیت می‌کرد، هیچ‌کدام از ما دوستان قدیمی به طمع سوءاستفاده از جایگاهش، به او نزدیک نشدیم. اما رفاقتمان پابرجا ماند و گهگاه به مناسبت‌هایی دور هم جمع می‌شدیم. آخرین دیدارمان، همین ۳ ماه پیش در مراسم ختم آقای اصلانی، یکی از همکاران قدیمی آموزش‌وپرورش بود که حسین، ارادت خاصی به او داشت.

با اینکه تازه از سفر خارجی به ایران برگشته بود، مستقیماً به محل مراسم آمد. تنها وارد مسجد شد. به محافظانش گفته بود در ماشین بمانند و بیرون نیایند. در پایان مراسم، فرصتی فراهم شد گپ و گفت کوتاهی داشته باشیم. جویای احوال دوستان غایب شد و گفت: می‌خواستم با یک تیر، دو نشان بزنم. به اصلانی که می‌دانید چقدر ارادت داشتم. علاوه‌براین، می‌خواستم دوستان قدیمی را ببینم… بعد، مکثی کرد و گفت: دلم تنگ شده. من دوست دارم مرتب با هم دیدار داشته باشیم ولی مسؤولیت و این سفرها اجازه نمی‌دهد. اما یک روز را تعیین کنید که دورهمی داشته باشیم. یکی یکی داریم می‌رویم… قرار بود همین روزها دور هم جمع شویم، اما خودش رفت…» * (دکتر «علی اصغر خانی»، همکار سابق شهید امیرعبداللهیان در آموزش و پرورش منطقه ۱۸)

من و حسین، مثل آب و روغن بودیم!

برای دکتر «علی‌اصغر خانی»، استاد پیشکسوت دانشگاه اما، رفاقت با شهید امیرعبداللهیان از مسیر متفاوتی شکل گرفت؛ از دل یک اصطکاک و جدل طولانی. از شروع آشنایی که می‌پرسم، آقای دکتر چشم‌هایش را تنگ می‌کند و برمی‌گردد به ۴۰ سال قبل و می‌گوید: «سال ۶۲ مدتی بعد از پایان خدمت سربازی، وارد آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ شدم و فعالیتم را در واحد تبلیغات در کنار دوستانی مثل آقای بهرامی‌زاده شروع کردم. روز اول، همانطور که به بخش‌های مختلف اداره سر می‌زدم و با همکاران آشنا می‌شدم، یکدفعه با یک جوان قد بلند مواجه شدم که ظاهرش نظرم را جلب کرد… گردن کشیده‌ای داشت و پیراهن بلندی پوشیده بود که تا روی زانویش را گرفته بود. آستین لباسش آنقدر بلند بود که اصلا دستانش پیدا نبود! همانطور که براندازش می‌کردم، دوستان معرفی کردند که: ایشان، آقای امیرعبداللهیان، معاون آموزشی منطقه هستند. سلام و علیک کردیم و این، شروع ارتباطات کاری ما بود؛ ارتباطی که چندان هم مثبت و دوستانه پیش نرفت!»

انگار نه انگار ۴ دهه از آن روزها گذشته. آنقدر همه اتفاقات در ذهن دکتر خانی‌تر و تازه مانده که با یادآوری‌اش، مثل روزهای جوانی به هیجان می‌آید: «خیلی طول نکشید که مشخص شد خط من و شهید امیرعبداللهیان با همدیگر نمی‌خوانَد. آن روزها، واحد امور تربیتی، یک واحد تازه تأسیس بود که شهیدان رجایی و باهنر، تازه آن را راه انداخته بودند. خب، ما هم در واحد تبلیغات، نیروی تربیتی بودیم. من و حسین با اینکه زیرمجموعه یک نهاد به نام امور تربیتی کار می‌کردیم، اما مثل آب و روغن بودیم و به هم نمی‌چسبیدیم! ما می‌خواستیم یک کاری کنیم که آنها سمت ما بیایند و آنها هم می‌خواستند کاری کنند که ما سمت آنها برویم.

ماجرا این بود که من، دانشجوی رشته گرافیک بودم و کارمان در واحد تبلیغات هم، از جنس هنر بود، اما آقای امیرعبداللهیان و دوستانش در آن دوره، نگاه مثبتی به هنر نداشتند. چرا؟ چون هنر را هنوز به چشم همان هنر قبل از انقلاب نگاه می‌کردند. همین اختلاف نگاه، باعث ایجاد یک اصطکاک طولانی بین ما شد. تمام دغدغه ما این بود که آن ذهنیت سابق به هنر را پاک کنیم و به این دوستان بقبولانیم که هنر هم می‌تواند در کنار دین در امور فرهنگی و تربیتی وجود داشته باشد. اینطور بود که مرتب با هم کل‌کل داشتیم تا اینکه کار به جایی رسید که به مقابله به مثل با هم بلند شدیم.»

پوسترهایی که بهانه رفاقت امیرعبداللهیان با اهالی هنر شد

یکی از خاطراتی که همیشه در ذهن من است؛ چه زمانی که دارم پوستر طراحی و چاپ می‌کنم و چه وقتی که در دانشگاه دارم گرافیک تدریس می‌کنم، ماجرای طراحی پوستر در منطقه ۱۸ در دهه ۶۰ و جدل‌هایی است که با شهید امیرعبداللیان داشتیم. آن روزها، یکی از مهم‌ترین کارهای ما، چاپ پوستر برای مدارس منطقه بود. منطقه ۱۸ آن موقع یکی از بزرگترین مناطق تهران بود که از سه‌راه آذری شروع می‌شد و تا سه راه آدران بعد از اسلامشهر ادامه داشت. ۲۰۰ و خرده‌ای مدرسه در این محدوده قرار داشت که از امکانات تبلیغاتی محروم بودند و چشم امیدشان به همین پوسترهایی بود که ما به آنها می‌دادیم.

خلاصه شروع کردیم به طراحی و چاپ پوستر. آن موقع، پوسترها را با چاپ سیلک که یک چاپ دستی است، آماده می‌کردیم. چاپ سیلک با رنگ روغن انجام می‌شد و به همین دلیل، خشک شدن پوسترها خیلی زمان‌بر بود. آن موقع، امکاناتی نداشتیم که بند ببندیم و پوسترها را آویزان کنیم؛ بنابراین مجبور بودیم آنها را کف زمین پهن کنیم. ماجرای ما و حسین امیرعبداللهیان، از اینجا وارد فاز جدیدی شد. بچه‌ها که گفتند: پوسترها را از کجا روی زمین بچینیم؟ گفتم: بروید از درِ اتاق آقای امیرعبداللهیان شروع کنید. حالا ما در این راهرو بودیم و اتاق دکتر امیرعبداللهیان در راهرو مخالف ما بود! اینطور بود که بچه‌ها ۱۰۰ متر راه را در ساختمان اداره دور می‌زدند تا برسند درِ اتاق این بنده خدا و پوسترها را آنجا بچینند!

می‌دانید، می‌خواستم جلوی راه او را با پوستر ببندیم تا به هنر و کارکردش فکر کند. اما قد حسین، خیلی بلند بود. بدون اینکه چیزی بگوید، پاهای کشیده‌اش را می‌گذاشت آن طرف پوسترهای ما و رد می‌شد و می‌رفت دنبال کارش. دیدم اینطور فایده ندارد. راهروها را که پر کردیم، به بچه‌ها گفتم: داخل اتاق حسین را هم پوستر بچینید تا نتواند از اتاقش بیرون بیاید. جوری شده بود که تا جلوی میزش را هم پوستر چیده بودیم! اما او آنقدر محجوب و مظلوم بود و سعه صدر داشت که لام تا کام حرفی نمی‌زد.

گذشت تا اینکه پوسترها در مدارس پخش شد. وقتی شهید امیرعبداللهیان رفت و دید پوسترها بازخورد خوبی دارد، کم‌کم نظرش تغییر کرد. خیلی سخت بود، اما عاقبت بعد از ۳ سال به یک زبان مشترک رسیدیم. بالاخره حسین و دوستانش پذیرفتند هنر می‌تواند هنر متعهد باشد و به کار تربیتی و پرورشی کمک کند. از آن به بعد، دیگر با ما راه آمد و حسابی رفیق شدیم.» *

من، اورکت آمریکایی نمی‌پوشم

«حسین از پایین و با کمبودها شروع کرد و کم‌کم رشد کرد. عکس‌هایش را ببینید؛ یک دست پیراهن و شلوار و یک اورکت داشت که همیشه آنها را می‌پوشید…» خاطره‌ای در ذهن آقای دکتر جرقه زده که لحظه‌ای سکوت می‌کند. بعد، نفسش را با آه سردی بیرون می‌دهد و در ادامه می‌گوید: «در یک مقطع، ما یک نقبی زدیم و از انبار متروکه آن زمان، برای همه بچه‌های اداره با یک قیمت مناسب، اورکت آمریکایی گرفتیم. خودم رفتم و ۶۸ دست اورکت تحویل گرفتم. حسین تا دید، گفت: به خواهران هم بدهید. گفتم: خواهرها که اورکت تن نمی‌کنند! گفت: ببین، چون به نیت همه گرفتید، باید به خواهرها هم بدهید. اما جالب است بدانید حسین خودش از آن اورکت‌ها نپوشید و همچنان همان اورکت کره‌ای را پوشید که در تمام عکس‌های قدیمی‌اش دیده می‌شود. می‌دانید چرا؟ چون آن اورکت‌ها، آمریکایی و مصادره‌ای بود. یعنی تا این حد مراقبت داشت. ببینید، توفیق شهادت پیدا کردن، مال یک شب نیست. اینها نتیجه یک عمر ممارست و تمرین خودسازی است.»

مردی که هرگز گذشته‌اش را فراموش نکرد

«من معتقدم، اگر مدیری می‌خواهد موفق باشد، باید از صفر شروع کند. یعنی پایین‌دست خودش را بشناسد تا بالا بیاید. اگر یک دفعه سفارشی بیاید، به هیچ عنوان نمی‌تواند کار کند؛ و حسین از پایین شروع کرد و سختی‌ها را چشید، بعد بالا رفت. بعد از رسیدن به مسؤولیت‌های مهم هم، هیچ‌وقت گذشته خود و اصلش را فراموش نکرد.»

مصداق اگر بخواهید، چنته دکتر خانی پر است از شاهد مثال‌هایی از زندگی شهید امیرعبدالهیان که گواهی می‌دهد او هرگز فراموش نکرد که بوده و از کجا آمده: «ماه رمضان امسال، با جمع زیادی از رفقای قدیمی آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ برای مراسم افطار دور هم جمع شده بودیم. وسط مهمانی، آقای «موسوی مخزن»، رییس اسبق آموزش‌وپرورش منطقه ۱۸ که نمایندگی مجلس و استادی دانشگاه را در کارنامه دارد و کتاب شیعه‌شناسی ایشان هم، برنده کتاب سال شده، رو به جمع دوستان گفت: به حسین هم زنگ زدم و برای افطاری دعوتش کردم. گفت: حیف که در سفر تاجیکستان هستم وگرنه دوست داشتم امشب در کنارتان باشم. به دوستان خیلی سلام برسانید…

این، برای ما یک دنیا ارزش داشت که وزیر امور خارجه، دوستان قدیمی‌اش را فراموش نکرده. باور کنید تا ۲ ساعت بعد از افطار هم، منتظر نشسته بودیم و چشم‌مان به در بود، چون گفته بود اگر به موقع به ایران برسم، حتما می‌آیم. خب این، اصالت این آدم را نشان می‌دهد؛ که با رسیدن به مقام و شهرت، خودش را گم نکرد. درواقع پست و مقام، او را نگرفت بلکه ایشان، پست را گرفت. اینها خیلی مهم است.»

خدا کند دستمان را بگیرد…

از سانحه بالگرد رییس‌جمهور و تیم همراه که می‌پرسم، حال و هوای رفقای قدیمی آقای وزیر تغییر می‌کند. لبخند می‌رود و جایش را به یک بغض سنگین می‌دهد. لحظاتی که به سکوت می‌گذرد، دکتر خانی برمی‌گردد به آن ۱۶ ساعت پرالتهاب و می‌گوید: «آن روز یکشنبه، ساعت ۳ بعدازظهر از سر کار به منزل برگشتم. تلویزیون را که روشن کردم، مثل اغلب اوقات روی شبکه خبر بود. همین‌که چشمم به زیرنویس افتاد که از فرود سخت بالگرد رییس‌جمهور خبر می‌داد، بی‌اختیار نشستم و وقتی اعلام شد چه کسانی در هلی‌کوپتر بوده‌اند، دیگر حال خودم را نفهمیدم… با اینکه کلی کار داشتم، اصلاً دستم به کار نمی‌رفت. همانطور، خیره به تلویزیون، اخبار را دنبال می‌کردم.

ساعت سه و نیم بامداد بود که بعد از نماز صبح، با سردرد خوابیدم. ساعت شش و نیم که بیدار شدم، قبل از هر کار، سراغ تلویزیون رفتم. وقتی مجری خبر گفت: دوربین‌های حرارتی هیچ چیزی را نشان نمی‌دهد، دیگر طاقت نیاوردم و از خانه بیرون زدم. باید برای کار چاپ بنر به پاساژ مهستان می‌رفتم. وارد پاساژ که شدم، چشمم به عکس حسین روی دستگاه افتاد که کنارش نوار مشکی خورده بود. پاهایم سست شد… صاحب مغازه که به شانه‌ام زد، به خودم آمدم. گفت: آقا! کاری داشتید؟ یک ربع می‌شود اینجا نشسته‌اید! گفتم: یک کار چاپی دارم. گفت: پس چرا چیزی نمی‌گویید؟ گفتم: این بنرها را دیدم. واقعیت دارد؟ گفت: بله دیگه. خبر شهادت رییس‌جمهور و همراهانش، قطعی شده. داریم بنرهای تسلیت را می‌زنیم…»

بغض و اشک که راه کلمات آقای دکتر را سد می‌کند، کاظم بهرامی‌زاده به کمک رفیقش می‌آید و می‌گوید: «انگار هرچه بیشتر می‌گذرد، عمق فقدان دکتر امیرعبداللهیان را بهتر درک می‌کنیم. درست است در این سال‌ها در کنار هم نبودیم، ولی همین‌که می‌دانستیم هست، برایمان قوت قلب بود. همین‌که می‌دیدیم یک نیروی مخلص و کارآمد، مسؤولیت سیاست خارجی کشور را بر عهده دارد، برایمان آرامش‌بخش بود. ولی از آن روز که او را از دست داده‌ایم، احساس خلأ می‌کنیم.»

دوستان قدیمی که سال‌ها عادت کرده بودند جای خالی رفیق بلندهمتشان در جمع‌های دوستانه را با شنیدن خبر توفیقات او در مجامع بین‌المللی پر کنند، باور نمی‌کردند روزی برسد که دیگر امیدی به دیدار او نداشته باشند. حالا دلشان خوش است به وعده دیداری که دیر یا زود محقق خواهد شد. جملات پایانی دکتر علی‌اصغر خانی، شاید بهترین تعبیر برای حال و هوای این روزهای رفقای شهید حسین امیرعبداللهیان باشد: «این روزها برای ما خیلی سخت می‌گذرد. من حتما هفته‌ای یک بار به زیارت حرم شاه عبدالعظیم (ع) می‌روم، اما در این چند روز که پیکر شهید امیرعبداللهیان را در حرم دفن کرده‌اند، پایم نمی‌کشد به آن سمت بروم… ان‌شاءالله ما را در آن دنیا شفاعت کند و دستمان را بگیرد و در پیشگاه الهی شهادت بدهد یک روزی ما با او رفیق بودیم…»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید امیرعبداللهیان، ساقدوش دامادی چه کسی شد؟ بیشتر بخوانید »

کنعان

تسلیت ۳۳۰ مقام‌ عالی رتبه جهان به رهبر معظم انقلاب اسلامی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار سیاسی دفاع‌پرس، «ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری امروز ضمن عرض تسلیت شهادت رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و همراهانشان اظهار داشت: لازم است حضور و مشارکت میلیونی و قدرشناسانه ملت ایران در مراسمات تشییع و تدفین خادمان عزیز کشورمان را پاس بداریم.

کنعانی خاطرنشان کرد: حضور گسترده هیات‌های خارجی در مراسمات تشییع رئیس جمهوری شهید و هیأت همراه اقدام بزرگی بود که دولت جمهوری اسلامی ایران از همه هیئات تقدیر و تشکر به عمل می‌آورد.

نقش بی‌بدیل رئیس جمهور و وزیر خارجه شهید در گسترش تعاملات

وی افزود: نقش رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه شهید در گسترش تعاملات با کشور‌های خارجی یک نقش بی بدیل است و ما شاهد جهش توسعه روابط با کشور‌های مختلف در سه سال اخیر بوده‌ایم، صدق این ادعا مشارکت هیات‌های عالی رتبه مختلف در مراسم تشییع این شهدای گرانقدر است، ما دریافت کننده ۳۳۰ پیام از مقامات عالی رتبه جهت تسلیت به رهبر معظم انقلاب اسلامی و دولت جمهوری اسلامی ایران بوده ایم، این میزان پیام سند موفقیت دستگاه دیپلماسی و دولت در گسترش روابط خارجی است.

حضور بیش از ۶۰ هیات عالی‌رتبه در مراسمات تشییع

سخنگوی وزارت خارجه تصریح کرد: حضور بیش از ۶۰ هیات عالی رتبه در سطح روئسای کشور‌ها و وزرای خارجه شاید در مراسمات تشییع بی سابقه باشد. بدیهی است جمهوری اسلامی ایران به رغم این ضایعه بزرگ، اما رویکرد خود را در تعامل سازنده با کشور‌های مختلف در حوزه منطقه و فرامنطقه با جدیت و اهتمام ادامه خواهد داد.

وی افزود: به رغم این ضایعه سخت اما جمهوری اسلامی از هیچ گونه تلاش و فرصتی از حمایت از محور مقاومت به ویژه از ملت فلسطین دریغ نمی کند، ما معتقدیم حمایت از ملت مظلوم فلسطین یک وظیفه اخلاقی و یک مسئولیت بین المللی برای همه ملت ها و دولت ها است.

کنعانی گفت: ما اظهارات پادشاه بحرین را شنیدم و این اظهارات را مورد اهتمام قرار خواهیم داد، همچنین حضور وزیر خارجه این کشور در مراسم تکریم رئیس جمهور شهیدان تشکر و قدردانی می کنیم.

گسترش مناسبات جمهوری اسلامی با قاره آفریقا

وی افزود: گسترش مناسبات جمهوری اسلامی با قاره آفریقا یکی از اولویتهای اساسی دولت ایران است و دولت سیزدهم هم خاصا این موضوع را در دستور کار خود قرار داده است، در این زمینه می توانم به سفر رئیس جمهور شهید به کشورهای آفریقایی و برگزاری هشت کمیسیون مشترک با کشورهای آفریقایی اشاره کنم.

وی افزود: به رغم این ضایعه سخت اما جمهوری اسلامی از هیچگونه تلاش و فرصتی از حمایت از محور مقاومت به ویژه از ملت فلسطین دریغ نمی‌کند، ما معتقدیم حمایت از ملت مظلوم فلسطین یک وظیفه اخلاقی و یک مسئولیت بین المللی برای همه ملت ها و دولت ها است.

کنعانی گفت: ما اظهارات پادشاه بحرین را شنیدم و این اظهارات را مورد اهتمام قرار خواهیم داد، همچنین حضور وزیر خارجه این کشور در مراسم تکریم رئیس جمهور شهیدان تشکر و قدردانی می کنیم.

سخنگوی وزارت خارجه گفت: توسعه مناسبات با کشورهای مختلف به ویژه با کشورهای همسایه اولویت اصلی دولت سیزدهم است، تنش زدایی با برخی از کشور و اعتماد سازی با تعداد دیگری از کشورها و همچنین افزایش همکاری با کشورها همگی در راستای سیاست همسایگی دولت سیزدهم رقم خورده است.

کنعانی با بیان اینکه دستگاه دیپلماسی تمام تلاش خود را برای تحقق برنامه های دولت ادامه خواهد داد، گفت: معتقدیم در رویکرد سازنده ایران در توسعه مناسبات با کشورهای مختلف تغییری ایجاد نخواهد شد و دستگاه دیپلماسی از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نخواهد کرد.

دیدار وزیر امور خارجه عمان با مخبر

وی در مورد اخبار ضد و نقیض مذاکرات ایران و امریکا در عمان و همچنین سفر وزیر خارجه این کشور به تهران، افزود: این سفر به منظور ابراز و ابلاغ تسلیت عمان صورت می‌گیرد. وزیر خارجه سلطنت عمان، چون در روز تشییع در سفر کاری بود، امروز سفری اختصاصی به ایران برای ابراز همدردی و تسلیت به دولت و ملت ایران دارد. روابط ایران و عمان روابطی دوستانه است و در این سفر دیداری هم با مخبر انجام خواهد شد. مذاکرات رفع تحریم‌ها همواره در جریان بوده و قطع نشده است لذا تعاملات ما با طرف امریکایی همواره ادامه داشته و صرفاً در چاچوب مذاکرات رفع تحریم‌ها و موضوعات هسته‌ای بوده است. مفاد خبر‌های منتشره در برخی رسانه‌های غربی معتبر و دقیق نیست.

وی در مورد برگزاری جلسه شورای حکام، تصریح کرد: رویکرد ایران در ارتباط با همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سازنده بوده است و سفر اخیر گروسی به ایران به منظور رفع ابهامات و گسترش همکاری‌های سازنده ایران با آژانس انجام شده است. انتظار این است دیگر بازیگران به رویکرد سازنده ایران توجه کنند.

کنعانی در مورد وضعیت تبعه ایرانی در عراق گفت: دستگاه دیپلماسی این موضوع را با جدیت و اهتمام ویژه از آغازین روز بازداشت این شهروند ایرانی داشته و دارد. دستگاه دیپلماسی در جریان جزئیات پرونده این تبعه است و بازداشت خودسرانه یک شهروند ایرانی در عراق به هیچ وجه پذیرفته شده نیست؛ بنابراین موضوع این شهروند را مبتنی بر وظیفه سازمانی وحرفه‌ای دستگاه دیپلماسی با طرف عراقی با جدیت دنبال کردیم. وزیرخارجه شهید شخصاً این موضوع را با جدیت دنبال کرد. اجازه دهیم این موضوع در سازوکار‌های کنسولی و حقوقی دنبال شود و امیدواریم نتایج تلاش‌ها منجر به آزادی این شهروند ایرانی شود.

سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد بیانیه منتشر شده در مورد جزایر سه گانه، گفت: بیانیه‌های اتحادیه عرب سازوکار خودش را دارد، اما ما خارج از هرگونه اظهار نظر در مورد تنظیم وصدور بیانیه‌های اتحادیه عرب لازم است بگویم هرگونه اعلام‌موضع در مورد جزایر سه گانه را مداخله در امور داخلی ایران تلقی میکنیم و انرا قویا محکوم میکنیم. جزایر سه کانه جزو لاینفک ایران است.

شمخانی چه نقشی در مذاکرات هسته‌ای دارد؟ 

وی در بخش دیگری از این نشست خبری با اشاره به اموال بلوکه‌شده ایران در قطر، گفت: تغییری در نحوه استفاده منابع مالی ایران در قطر ایجاد نشده است و در صورت ضرورت، بانک مرکزی اطلاعات لازم را خواهد داشت.

سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به برخی گمانه‌زنی‌ها درباره نقش علی شمخانی در پرونده هسته‌ای اظهار کرد: تغییر هیات مذاکره‌کننده ایران در موضوع رفع تحریم‌ها با هماهنگی و اشراف نهاد‌های عالی و بالادستی نظام، مذاکرات را پیش برده است. وزارت خارجه و هیات مذاکره‌کننده در چهارچوب سیاست‌های ابلاغی، مسیر خود را ادامه خواهد داد.

کنعانی با اشاره به تغییر مسوول پرونده مذاکرات هسته‌ای گفت: در خصوص ادعای غیر رسمی منتشره در برخی شبکه‌ها، نکته خاصی را برای طرح ندارم. هیات مذاکره‌کننده ایران درخصوص رفع تحریم‌ها همواره با هماهنگی نهاد‌های بالادستی نظام پیش رفته است. 

سخنگوی وزارت خارجه اضافه کرد: در رویکرد و ساختار گفتگو‌های غیرمستقیم و با واسطه ما در چارچوب رفع تحریم‌ها و بازگشت متعهدانه همه طرف‌ها هیچ تغییری رخ نداده و در همان چارچوب تلاش‌ها را ادامه خواهیم داد.

کنعانی با اشاره به درخواست ایران برای استرداد یک کلاهبردار ایرانی از امارات گفت: من شرح اقدامات را نمی‌خواهم داشته باشم؛ بین دستگاه دیپلماسی و قوه قضاییه همکاری مشترک وجود دارد و در برنامه اقدامات ایران برای استرداد این مجرم وجود دارد.

استقبال جمهوری اسلامی از هرگونه همکاری‌های آبی میان کشور‌های منطقه

سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به امضای قرارداد تجاری و آبی بین عراق و ترکیه، گفت: موضوع آب از موضوعات مهم و پیچیده زیست محیطی در حوزه منطقه‌ای است. مسایل آبی مشترک و رودخانه‌های مرزی بین عراق و ترکیه، یکی از موضوعات مهم و قدیمی است.

کنعانی در این باره افزود: ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران و متاثر از تنش‌های آبی، موضوعات مرتبط با منابع آب و رخداد‌ها و توافق‌هایی که در این چارچوب صورت می‌گیرد را هم از منظر مسایل زیست محیطی و هم از منظر منافع ایران این موضوعات را با دقت دنبال می‌کنیم. 

وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران از هرگونه همکاری‌های آبی میان کشور‌های منطقه استقبال می‌کند؛ مشکلات آبی و زیست محیطی یک موضوع تاثیرگذار بر کل کشور‌ها است؛ ما شروع گفتگو‌های فنی را مهم تلقی می‌کنیم.

کنعانی گفت: راهگذر‌های ترانزیتی در منطقه ما از دیرباز به دلیل موقعیت خاصی که داریم را با جدیت دنبال می‌کنیم. از هر پروژه‌ای که با نگاه صرفا تجاری مطرح شده، استقبال کردیم. ما دارای ابتکار عمل درخصوص راهگذر‌های تجاری و ترانزیتی هستیم. گذرگاه شمال-جنوب و تهران- استانبول را در دستور کار خود با شرکای تجاری خود داریم؛ اجازه نخواهیم داد منافع کشور درخصوص پروژه‌های ترانزیتی، مورد بی‌توجهی قرار بگیرد.

 وی با اشاره به روز بزرگداشت نسل‌کُشی در «سربرنیتسا» و سکوت برخی کشور‌ها و رویکرد ایران در منطقه بالکان، گفت: ایران سیاست خارجی مستقل خودش را دارد و در اجرای سیاست خارجی خود، از طرف‌های ثالث تاثیر نمی‌پذیرد.

کنعانی افزود: رای مثبت ما به قطعنامه نسل‌کُشی سربرنیتسا، نماد روشنی از استقلال کشور و کنش اصولی ایران در سیاست خارجی است؛ جنایتی که نزدیک به ۳۰ سال قبل در مقابل چشمان خواب‌زده برخی قدرت‌های مدعی حقوق بشر اتفاق افتاد و منجر به کشتار ۸ هزار مسلمان بی گناه شد، یک صفحه کاملا تاریک و مشمئزکننده است.

وی ادامه داد: معتقدیم که ثبت این واقعه جانگداز، در مسیر جلوگیری از تکرار چنین فجایعی است. ما به‌رغم رای مثبت خود، هرگونه سوءتفسیر از این قطعنامه که منجر به تنش در بالکان شود را مردود می‌دانیم. اتخاذ معیار‌های دوگانه هم از نظر ما مردود است. نسل‌کُشی همیشه و در همه‌جا محکوم است.

سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: رویکرد و سیاست ایران در منطقه بالکان، بر حفظ صلح و ثبات استوار شده و ایران با همه کشور‌های منطقه روابط دوستانه و سازنده دارد. اقدامات مغایر با یکپارچگی سرزمینی صربستان را به رسمیت نشناختیم؛ ما با بوسنی هم اشتراکات فرهنگی و تاریخی داریم و ما از گذشته دارای پیوند هستیم.

کنعانی در بخش دیگری از این نشست خبری با اشاره به حکم دیوان بین‌المللی و عدم پیروی رژیم صهیونیستی از قوانین بین‌المللی گفت: جامعه جهانی در این‌باره مسوولیت قانونی و اخلاقی دارد؛ نظر به اینکه رژیم صهیونیستی اکنون متهم به نقض مفاد کنوانسیون جلوگیری از نسل‌کُشی است، مقامات این رژیم نزد دیوان کیفری دارای پرونده هستند.

وی افزود: دیوان دادگستری خواستار پایان‌دادن حمله به رفح است. همه زمینه‌های قانونی برای انجام مسوولیت‌های سازمان‌های بین‌المللی در اقدام علیه رژیم صهیونیستی وجود دارد.

کنعانی گفت: هیچ‌گونه بهانه‌ای از سوی هیچ مرجعی پذیرفته نیست؛ اما آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نتیجه حمایت یکجانبه تعدادی از کشورها از جمله آمریکاست و موضع آمریکا هم در مورد احکام صادره کاملا روشن است که هنوز خود را متعهد به این احکام حقوقی تلقی نمی‌کند؛ ذره‌ای از مسوولیت جامعه جهانی از جمله سازمان ملل در ارتباط با فلسطین کم نشده است.

سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به نقض قوانین بین‌المللی توسط رژیم صهیونیستی گفت: ما دارای موضع اصولی در خصوص فلسطین هستیم؛ آنچه که در حال رخ‌دادن است، همه و همه جنایت جنگی و نقض فاحش قوانین بین‌المللی است و به شدت محکوم است؛ رژیم صهیونیستی می‌بایست سریعا این جنایت جنگی را متوقف کند و باید جنایتکاران جنگی تحت پیگرد و مجازات قرار بگیرند.

کنعانی با اشاره به رویکرد ایران در پیگیری‌های قضایی علیه رژیم صهیونیستی گفت: ما در ارتباط با رژیم صهیونیستی رویکرد مشخصی داریم و از هر سازوکاری که برای پیگرد و تحت تعقیب مقامات این رژیم صورت بگیرد، حمایت می‌کنیم.

وی افزود: از مسیر و رویکرد دیگر کشورها و اقدامات آن‌ها علیه رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنیم؛ ایران حتما رویکردهای اصولی خودش را دنبال خواهد کرد.

انتهای پیام/371

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تسلیت ۳۳۰ مقام‌ عالی رتبه جهان به رهبر معظم انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

مراسم بزرگداشت شهدای خدمت در مسجد دانشگاه تهران برگزار می‌شود

مراسم بزرگداشت شهدای خدمت برگزار می‌شود


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مراسم بزرگداشت هفتمین روز شهادت آیت‌الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور اسلامی ایران، «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، آیت‌الله «سید محمدعلی آل‌هاشم» نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی، «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان شرقی و دیگر همراهان آن‌ها، روز دوشنبه (هفتم خرداد) از ساعت ۱۴ تا ۱۶ در مسجد دانشگاه تهران برگزار می‌شود.

این مراسم با حضور اساتید، دانشجویان و عموم مردم برگزار خواهد شد و درهای غربی و شرقی دانشگاه برای ورود عموم مردم باز است.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مراسم بزرگداشت شهدای خدمت برگزار می‌شود بیشتر بخوانید »

دبیرکل سازمان ملل به شهدای خدمت ایران ادای احترام کرد

دبیرکل سازمان ملل به شهدای خدمت ایران ادای احترام کرد


به گزارش مجاهدت از گروه بین‌الملل دفاع‌پرس، «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد و «آمینه محمد» معاون دبیرکل سازمان ملل با حضور در نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل در نیویورک به شهید آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور و شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران ادای احترام کردند.

گوترش همچنین در دفتر یادبود دیپلماتیک نمایندگی ایران در سازمان ملل متنی را به دست‌خط خود برای احترام به شهدای ایران نوشت و امضاء کرد.

شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، هشتمین رئیس جمهور اسلامی ایران روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ پس از افتتاح سد «قیز قلعه‌سی» در منطقه ورزقان دچار سانحه سقوط بالگرد شد و به شهادت رسید.

در این حادثه، آیت‌الله رئیسی در شب ولادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، به همراه حجت‌الاسلام سید محمدعلی آل هاشم نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت ریاست جمهوری و تعدادی از خدمه پرواز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دبیرکل سازمان ملل به شهدای خدمت ایران ادای احترام کرد بیشتر بخوانید »

مدیحه‌سرایی محمود کریمی در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت+ فیلم

مدیحه‌سرایی محمود کریمی در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت+ فیلم

به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، آیین بزرگداشت شهدای خدمت با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، جمعی از مسئولان لشکری و کشور و نمایندگانی از کشور‌های دیگر امروز (شنبه، پنجم خرداد) در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد.

در این مراسم قرّاء و مداحان زیادی از جمله کریم منصوی، محمدرضا طاهری و محمود کریمی نیز حضور داشتند و به قرائت و مرثیه‌خوانی پرداختند.

فیلمی از نوحه‌خوانی و عزاداری «محمود کریمی» مداح اهل بیت (ع) از این مراسم منتشر شده است.

او در این مرثیه‌خوانی ابتدا به زمان شهادت آیت‌الله رئیسی اشاره کرد که روز ولادت امام رضا (ع) اتفاق افتاد و همچنین بخشی از روضه حضرت عباس (ع) را هم خواند.

کد ویدیو

گفتنی است؛ آیت‌الله «سید ابراهیم رئیسی» رئیس‌جمهور به‌همراه «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه، حجت‌الاسلام و المسلمین «سید محمدعلی آل هاشم» نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام‌جمعه تبریز و «مالک رحمتی» استاندار آذربایجان شرقی و سایر همراهان روز گذشته (یکشنبه، ۳۰ اردیبهشت) حین سفر به تبریز برای ماموریت کاری طی فرود سخت بالگرد به شهادت رسیدند.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدیحه‌سرایی محمود کریمی در مراسم بزرگداشت شهدای خدمت+ فیلم بیشتر بخوانید »