خانواده شهدا

مشکلات ثبت نام خانواده ایثارگران و شهدا در سامانه جذب بررسی شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جلسه ۲۵۶ هیأت عالی جذب اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست محمدعلی کی‌نژاد رئیس هیأت عالی جذب، در محل دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی به صورت حضوری و آنلاین برگزار شد.

کی‌نژاد در ابتدای جلسه با بیان اینکه سیاست‌گذاری جذب اعضای هیأت علمی بر عهده هیأت عالی جذب است، اظهار داشت: البته سیاست‌گذاری‌های کلان توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی انجام می‌شود و هیأت عالی جذب در مسائل اجرایی ورود نمی‌کند.

وی در مورد فراخوان تعیین تکلیف بورسیه‌های بلاتکلیف خاطرنشان کرد: بر اساس چهار لیست اعلامی توسط مجلس شورای اسلامی، هیأت مرکزی جذب وزارت علوم، سازمان امور دانشجویان و هیأت عالی جذب، ۵۴ نفر شرایط ثبت نام در این فراخوان را دارند.

کی‌نژاد ادامه داد: بعد از ثبت نام و بررسی بورسیه‌های بلاتکیلف، دانشگاه‌ها ۱۰ روز مهلت دارند که ثبت نام‌کنندگان را تعیین تکلیف کنند و در غیر این صورت هیأت مرکزی جذب بر اساس اختیاری که دارد، رسیدگی خواهد کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از اعلام لیست نهایی بورسیه‌های وزارت علوم که در دانشگاه آزاد اسلامی جایابی شده‌اند، خبر داد و تأکید کرد: این بورسیه‌ها به منظور انتقال تعهداتشان از وزارت علوم به دانشگاه آزاد، باید در هیأت مرکزی جذب این دانشگاه بررسی و تصویب شوند.

رئیس هیأت عالی جذب با تأکید بر ضرورت ساماندهی هیأت‌های اجرایی جذب بر اساس آمایش آموزش عالی، خاطرنشان کرد: در مورد هیأت‌های اجرایی استان‌های تک دانشگاهی و دو دانشگاهی بر اساس آمایش آموزش عالی تصمیم‌گیری خواهد شد.

در ادامه جواد محمدی دبیر هیأت عالی جذب بر بررسی صلاحیت عمومی متقاضیان جذب، توسط اعضای کارگروه بررسی صلاحیت عمومی تأکید کرد.

دستور اول جلسه به بررسی مشکلات مشمولان بند «ز» ماده ۴۴ قانون برنامه پنجم توسعه و بند «پ» ماده ۹۰ قانون برنامه ششم توسعه برای ثبت نام در سامانه نور رضوی اختصاص داشت.

پس از بحث و بررسی اعضا پیرامون این موضوع، با توجه به اینکه مشمولان بند «ز» و «پ» قانون پنجم و ششم امکان ثبت نام در سامانه نور رضوی را ندارند، مقرر شد پرونده‌های این افراد به صورت فیزیک به هیأت مرکزی جذب وزارتین علوم و بهداشت ارسال و بررسی شود.

دستور بعدی جلسه به بررسی معیار‌های هم‌ترازی دانشگاه‌ها در جذب وزارتین علوم و بهداشت اختصاص داشت که در این خصوص پیشنهادات این دو وزارتخانه قرائت و مقرر شد این موضوع در کارگروه بررسی‌های ویژه هیأت عالی جذب با حضور رئیس دانشگاه آزاد اسلامی و رؤسای مرکز جذب اعضای هیأت علمی وزارتین علوم و بهداشت بررسی و نتیجه نهایی در جلسه آتی هیأت عالی جذب ارائه شود.

در ادامه جلسه با توجه به اینکه پژوهشکده شورای نگهبان فاقد هیأت اجرایی جذب است، مصوب شد که پرونده‌های پژوهشکده شورای نگهبان در هیأت اجرایی جذب دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری بررسی شود.

در پایان جلسه تعدادی از اعضای هیأت‌های اجرایی جذب و کارگروه صلاحیت عمومی دانشگاه‌های گیلان، گنبد کاووس، علوم پایه دامغان، ولیعصر (عج)، بجنورد، انسیستوپاستور ایران، علوم پزشکی بابل، علوم پزشکی رفسنجان، علوم پزشکی کرمانشاه و علوم پزشکی گناباد تأیید صلاحیت شدند.

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

مشکلات ثبت نام خانواده ایثارگران و شهدا در سامانه جذب بررسی شد بیشتر بخوانید »

ارائه خدمت به ایثارگران باید مبتنی بر شرایط روز باشد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، عبدالله مرتضوی در دیدار با حسین نوش‌آبادی نماینده مردم ورامین در مجلس که دیروز (دوشنبه) برگزار شد، با اشاره به افزایش سن والدین شهدا و ایثارگران، اظهار داشت: جامعه هدف بنیاد شهید و امور ایثارگران در حال رسیدن به مرحله کهن‌سالی و اکثر این عزیزان نیز دچار ناتوانی‌های جسمی هستند لذا باید ارائه خدمات متناسب با شرایط روز آن‌ها باشد.

وی افزود: عمده مشکلات ایثارگران در حوزه اشتغال و مسکن است و با توجه به شرایط اقتصادی، وامی که در چهارچوب مصوب قانون برای خرید مسکن به ایثارگران پرداخت می‌شود، برای خرید خانه کفاف نمی‌دهد لذا در این حوزه نیز باید تصمیمات جدیدی اتخاذ شود.

حسین نوش‌آبادی نماینده مردم ورامین در مجلس با اشاره به ضعف‌های موجود در قانون جامع خدمت‌رسانی به ایثارگران افزود: ما در مجلس تمام تلاشمان را می‌کنیم تا قوانینی را که در حوزه ایثارگران دارای نقص است را برطرف کنیم و فراکسیون ایثارگران در مجلس نیز با عزم جدی این موضوع را دنبال می‌کند.

وی با قدردانی از تلاش فعالان در حوزه خدمت‌رسانی به خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران گفت: این جلسات و شنیدن نقطه نظرات شما که مستقیم با ایثارگران در ارتباط هستید، بسیار مؤثر است و امیدوارم بتوانیم در مجلس برای این عزیزان خدمات ماندگاری ارائه کنیم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

ارائه خدمت به ایثارگران باید مبتنی بر شرایط روز باشد بیشتر بخوانید »

شهادت غریبانه آخرین بازمانده از حلقه چهار نفره دوستانه


آخرین هدیه شهید راه امنیت در آخرین نوروز زندگیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مریم توحیدیان همسر شهید «محمدحسین دانشمندی» به بیان مختصری از زندگی همسر شهیدش پرداخت و اظهار داشت: شهید دانشمندی متولد سال ۱۳۵۸ بود و از سال ۱۳۸۲ در دانشکده افسری تهران پذیرفته شد. به مدت چهار سال درس را ادامه داد تا با درجه ستوان یکمی به عنوان کارشناس پلیس راه کار خود را آغاز کرد و با لباس زیبای پلیس آماده خدمت به نظام مقدس اسلامی شد.

وی با اشاره به نحوه آشنایی خود با شهید افزود: من با خواهر شهید از سال اول راهنمایی تا دبیرستان دوستان صمیمی بودم، تا جایی که همیشه نمرات و فامیلی ما در کلاس اشتباه می‎شد، این دوستی واسطه ازدواج من با شهید را فراهم کرد.

توحیدیان آغاز فعالیت‌های همسرش را از زمان ورود به دانشکده افسری دانست و بیان کرد: از نوجوانی در کنار خواندن درس و تحصیل کمک‌دست پدرش بود و در دبیرستان و دانشگاه مشغول انجام فعالیت‌های فرهنگی شد تا اینکه بعد از اتمام درس در دانشگاه افسری طرح خود را در پلیس راه مشهد گذراند و بعد از آن به تربت جام منتقل شد و بعد هم به مشهد رفت، یک سال در مشهد بود و سپس به سرخس منتقل شد و در آخرین ماموریت به سیستان و بلوچستان رفت و من در همه این مسیر ایشان را همراهی کردم تا راحت‌تر به کار و فعالیت‌های خود برسد.

وی افزود: تا زمانی که به زاهدان منتقل نشده بود در مورد شهدا و شهادت چیزی به من نمی‌گفت، چون می‌دانست وابستگی زیادی دارم و تحمل شنیدن این که لحظه‌ای کنارم نباشد را ندارم، اما وقتی به زاهدان منتقل شدیم زمزمه‌هایی از شهادت داشت و حتی با همه اقوام و فامیل خداحافظی کرد و گفت این آخرین نوروزی است که من در جمع شما هستم، دفعه بعد کادو پیچ به مشهد برمی‌گردم، بی‌تابی‌ام را که می‌‎دید لبخند می‌زد و می‌گفت «شوخی می‌کنم.»

همسر شهید دانشمندی در اشاره‌ای کوتاه به شهادت همسرش گفت: هیچ وقت فکر نمی‌کردم شهید شود و همیشه در خلوتم دعا می‌کردم که خدا سایه سرم را برای من حفظ کند و جز سلامتی او و خانواده چیزی نمی‌خواهم، الان خوشحالم که خدا دعای من را اجابت کرد و سایه پر مهر و محبت همسرم جاودانه شد.

توحیدیان به بیان برخی ویژگی‌های شهید پرداخت و افزود: شهید ارادت ویژه‌ای به امیرالمومنین (ع) داشت و اعتقاد قلبی داشت که شیعه حضرت علی (ع) در آتش جهنم جایی ندارد و به جرم همین عشق به مولا اشرار او را در حال انجام وظیفه به رگبار گلوله بستند و شهیدش کردند.

وی در ادامه تصریح کرد: نماز را با معرفت می‌خواند، تسبیحات حضرت زهرا (س) را هرگز فراموش نمی‌‎کرد و با قرآن و دعا انس خاصی داشت. اهل خانه و خانواده بود، وقار و متانت خاصی داشت و هرگز بلند نمی‌خندید، همیشه لبخند ملیحی روی لبهایش بود، به هیچ وجه اهل ریا نبود، من که همسر ایشان بودم هرگز ندیدم با لباس خدمت و درجه بیرون از محل کارش باشد، همیشه در مسیر رفت و آمد لباس شخصی می‌پوشید. چیزی که او را به سمت شهدا سوق داد همین خصوصیات اخلاقی نیکو بود. چهار دوست بسیار صمیمی در دانشگاه افسری داشت که سه نفر از آن‌ها شهید شدند. یکی از دوستانش آقای علی ایروانی مرزبان بود و شاید این سخن که می‌گویند دوست شهید تو را هم شهید می‌کند در رابطه با همسرم صدق کند.

همسر شهید دانشمندی ادامه داد: هیچگاه فکر نمی‌کردم روزی محمدحسین شهید شود و من بخواهم زندگی را تنهایی ادامه دهم، چون رسته خدمتی ایشان به ندرت شهید می‌داد و موضوع شهادت بسیار برایم سخت تمام شد. فکر می‌کردم مثل ماموریت‎های قبلی مدتی را در زاهدان می‌مانیم و بعد به شهر خود برمی‌گردیم، اما در سال ۹۲ که هیچ حرفی از شهید و شهادت نبود و هیچ خانواده شهیدی در کنار ما نبود که باعث دلگرمی ما باشد، همسرم رفت. غم رفتن ایشان و فقدانش برای کودک هشت ماهه و پسر بزرگم بسیار سخت بود و داشت مرا از پا درمی‌آورد تا اینکه شبی در عالم خواب جایگاهش را دیدم و از آن به بعد به مدد ائمه (ع) دست بر زانو زدم.

وی به لحظه رسیدن خبر شهادت همسرش اشاره کرد و گفت: با ایشان عهد کرده بودم که هرجا رفت همراهش باشم. روز آخری که قرار بود به ماموریت برود پیراهنی که شب خواستگاری پوشیده بود را تن کرد و فروشگاه رفت و چند کیسه برنج خرید، وفتی پرسیدم برنج برای چه خریدی گفت لازم می‌شود و مقدار زیادی پول نقد به من داد. بچه‌ها را بوسید و به پسرم متین گفت تو مرد بزرگی شدی و مرد خانه برای مادر و برادرت باش. صدای بسته شدن در و خروجش از پارکینگ غوغایی در دلم ایجاد کرد. به من الهام شد محمدحسینم دیگر برنمی‌گردد.

وی اضافه کرد: همان روز از طرف نیروی انتظامی جمعیتی به خانه ما آمد، اطلاع دادند که محمدحسین تصادف کرده، دنیا روی سرم خراب شد، چون در آن شهر غریب نمی‌دانستم چه باید بکنم. با هواپیما ما را به مشهد فرستادند، در بین راه سرهنگی با لباس شخصی آمد و خبر داد همسرم در کماست، نمی‌خواستم باور کنم محمدحسین شهید شده، وقتی از هواپیما پایین آمدیم تابوت شهید را برای استقبال آوردند. بدون اینکه وداعی داشته باشیم روز بعد در مهدیه مشهد تشییع شد. وقت خداحافظی با پیکر فقط به ایشان گفتم شما بدون من جایی نمی‌رفتید، و التماسش کردم که برگردد. وقتی روی پیکر را باز کردند به قدری زیبا و خوشبو بود که باورم نمی‌شد، خاک کربلا را به چشمانش زدم و کمربند سبز متبرک را به کمرش بستند.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

شهادت غریبانه آخرین بازمانده از حلقه چهار نفره دوستانه بیشتر بخوانید »

آخرین هدیه شهید راه امنیت در آخرین نوروز زندگی


آخرین هدیه شهید راه امنیت در آخرین نوروز زندگیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مریم توحیدیان همسر شهید محمدحسین دانشمندی به بیان بیوگرافی مختصری از شهید پرداخت و گفت: شهید دانشمندی متولد سال ۱۳۵۸ بود و از سال ۱۳۸۲ در دانشکده افسری تهران پذیرفته شد. به مدت ۴ سال درس را ادامه داد و تا با درجه ستوان یک به عنوان کارشناس پلیس راه کار خود را آغاز کرد و با لباس زیبای پلیس آماده خدمت به نظام مقدس اسلامی شد.

وی با اشاره به نحوه آشنایی خود با شهید افزود: من با خواهر شهید از سال اول راهنمایی تا دبیرستان دوستان صمیمی بودیم، تا جایی که همیشه نمرات و فامیلی ما در کلاس اشتباه می‎شد، این دوستی واسطه ازدواج من با شهید را فراهم کرد.

توحیدیان آغاز فعالیت‌های همسرش را از زمان ورودش به دانشکده افسری دانست و بیان کرد: از نوجوانی در کنار خواندن درس و تحصیل کمک دست پدرش بود و در دبیرستان و دانشگاه مشغول انجام فعالیت‌های فرهنگی شد تا اینکه بعد از اتمام درس در دانشگاه افسری طرح خود را در پلیس راه مشهد گذراند و بعد از آن به تربت جام منتقل شد و بعد هم به مشهد رفت، یک سال در مشهد بود و سپس به سرخس منتقل شد و در آخرین ماموریت به سیستان و بلوچستان رفت و من در همه این مسیر ایشان را همراهی کردم تا راحت‌تر به کار و فعالیت‌های خود برسد.

وی افزود: تا زمانی که به زاهدان منتقل نشده بود در مورد شهدا و شهادت چیزی به من نمی‌گفت، چون می‌دانست وابستگی زیادی دارم و تحمل شنیدن این که لحظه‌ای کنارم نباشد را ندارم، اما وقتی به زاهدان منتقل شدیم زمزمه‌هایی از شهادت داشت و حتی با همه اقوام و فامیل خداحافظی کرد و گفت این آخرین نوروزی است که من در جمع شما هستم، دفعه بعد کادو پیچ به مشهد برمی‌گردم، بی تابیم را که می‌‎دید لبخند می‌زد و می‌گفت «شوخی می‌کنم.»

همسر شهید دانشمندی در اشاره‌ای کوتاه به شهادت همسرش گفت: هیچ وقت فکر نمی‌کردم شهید شود و همیشه در خلوتم دعا می‌کردم که خدا سایه سرم را برای من حفظ کند و جز سلامتی او و خانواده چیزی نمی‌خواهم، الان خوشحالم که خدا دعای من را اجابت کرد و سایه پر مهر و محبت همسرم جاودانه شد.

توحیدیان به بیان برخی ویژگی‌های شهید پرداخت و افزود: شهید ارادت ویژه‌ای به امیرالمومنین داشت و اعتقاد قلبی داشت که شیعه حضرت علی (ع) در آتش جهنم چجایی ندارد و به جرم همین عشق به مولا اشرار او را در حال انجام وظیفه به رگبار گلوله بستند و شهیدش کردند.

وی در ادامه تصریح کرد: نماز را با معرفت می‌خواند، تسبیحات اربعه را هرگز فراموش نمی‌‎کرد و با قرآن و دعا انس خاصی داشت. اهل خانه و خانواده بود، وقار و متانت خاصی داشت و هرگز بلند نمی‌خندید، همیشه لبخند ملیحی روی لبهایش بود، به هیچ وجه اهل ریا نبود، من که همسر ایشان بودم هرگز ندیدم با لباس خدمت و درجه بیرون از محل کارش باشد، همیشه در مسیر رفت و آمد لباس شخصی می‌پوشید. چیزی که او را به سمت شهدا سوق داد همین خصوصیات اخلاقی نیکو بود. چهار دوست بسیار صمیمی در دانشگاه افسری داشت که سه نفر از آن‌ها شهید شدند. یکی از دوستانش آقای علی ایروانی مرزبان بود و شاید این سخن که می‌گویند دوست شهید تو را هم شهید می‌کند در رابطه با همسرم صدق کند.

همسر شهید دانشمندی ادامه داد: هیچگاه فکر نمی‌کردم روزی محمدحسین شهید شود و من بخواهم ادامه زندگی را تنهایی به دوش بکشم، چون رسته خدمتی ایشان به ندرت شهید می‌داد و موضوع شهادت بسیار برایم سخت تمام شد. فکر می‌کردم مثل ماموریت‎های قبلی مدتی را در زاهدان می‌مانیم و بعد به شهر خود برمی‌گردیم، اما در سال ۹۲ که هیچ حرفی از شهید و شهادت نبود و هیچ خانواده شهیدی در کنار ما نبود که باعث دلگرمی ما باشد همسرم رفت. غم رفتن ایشان و وجود کودک هشت ماهه و پسر بزرگم بسیار سخت بود و داشت مرا از پا درمی‌آورد تا اینکه شبی در عالم خواب جایگاهش را دیدم و از آن به بعد به مدد ائمه دست بر زانو زدم.

وی به لحظه رسیدن خبر شهادت همسرش اشاره کرد و گفت: با ایشان عهد کرده بودم که هرجا رفت همراهش باشم. روز آخری که قرار بود به ماموریت برود پیراهنی که شب خواستگاری پوشیده بود را تن کرد و فروشگاه رفت و چند کیسه برنج خرید، وفتی پرسیدم برنج برای چه خریدی گفت لازم می‌شود و مقدار زیادی پول نقد به من داد. بچه‌ها را بوسید و به پسرم متین گفت تو مرد بزرگی شدی و مرد خانه هستی مادر و برادرت باش. صدای بسته شدن در و خروجش از پارکینگ غوغایی در دلم ایجاد کرد. به من الهام شد محمدحسینم دیگر برنمی‌گردد.

وی اضافه کرد: همان روز از طرف نیروی انتظامی جمعیتی به خانه ما آمد، اطلاع دادند که محمدحسین تصادف کرده، دنیا روی سرم خراب شد، چون در آن شهر غریب نمی‌دانستم چه باید بکنم. با هواپیما ما را به مشهد فرستادند، زمادر بین راه سرهنگی با لباس شخصی آمد و خبر داد همسرش درکماست، نمی‌خواستم باور کنم محمدحسین شهید شده، وقتی از هواپیما پایین آمدیم تابوت شهید را برای استقبال آوردند. بدون اینکه وداعی داشته باشیم روز بعد در مهدیه مشهد تشییع شد. وقت خداحافظی با پیکر فقط به ایشان گفتم شما بدون من جایی نمی‌رفتید، و التماسش کردم که برگردد. وقتی روی پیکر را باز کردند به قدری زیبا و خوشبو بود که باورم نمی‌شد، خاک کربلا را به چشمانش زدم و کمربند سبز متبرک را به کمرش بستند.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

آخرین هدیه شهید راه امنیت در آخرین نوروز زندگی بیشتر بخوانید »