دزفول

‌. . هر وقت به هر دلیلی از دیر می آمد و نگرانش میشد برای دلجویی، دست مادر را میبوسید. ….


‌.

.
?هر وقت به هر دلیلی از دیر می آمد و نگرانش میشد برای دلجویی، دست مادر را میبوسید.
.
?بعد از شهادتش، پنج سالی، همسفرِ های ( ره) بود. دیگر شهدای شهر ، تاب فراق او را ندارد واز نبودش به ی شکایت میکند. عبدالامیر را به بر میگردانند، مادر اصرار میکند که باید داخل تابوت را ببینم، باید امانتم را ببینم. تسلیم اصرار مادر میشوند؛ مادر، دو تکه استخوان را بلند میکند و میگوید:
از من قبول کن، اینک مادر دو تکه استخوان به جای مانده از اوست.
‌.
.
? دیدار با خانواده معظم طلبه شهید
.
. ? معظم انقلاب:
هرگاه در میدان مبارزه وارد شد و ایستاد و… در این راه واقعاً کرد، کرد و آسیب دید و به رسید، سربلند بوده است.
.
.

.
@zeytoon_mahjoob
.



منبع

zeytoon_mahjoob@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

‌. . هر وقت به هر دلیلی از دیر می آمد و نگرانش میشد برای دلجویی، دست مادر را میبوسید. …. بیشتر بخوانید »

«عبدالحمید خاکسار» پیشکسوت دوران دفاع مقدس درگذشت


«عبدالحمید خاکسار» پیشکسوت دوران دفاع مقدس درگذشتبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «عبدالحمید خاکسار» پیشکسوت دوران هشت سال دفاع مقدس و اولین فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دزفول، دارفانی را وداع گفت.

وی در نهادهای دیگری همچون وزارت اطلاعات، استانداری خوزستان، وزارت جهاد سازندگی، دانشگاه قم و مرکز مطالعات تشخیص مصلحت نظام نیز خدمات زیادی را به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران داشته است.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

«عبدالحمید خاکسار» پیشکسوت دوران دفاع مقدس درگذشت بیشتر بخوانید »