دنیا

شهید ایرانی‌زاده: سرمشق زندگیم را خط سرخ شهادت قرار دادم

شهید ایرانی‌زاده: سرمشق زندگی‌ام را خط سرخ شهادت قرار دادم


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «مهدی ایرانی‌زاده همدانی» در بیست و هفتم شهریور ۱۳۴۶ به دنیا آمد و سرانجام در بیست و سوم اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید و در گلزار شهدای علی بن جعفر (ع) قم آرام گرفت.  

وصیت‌نامه شهید مهدی ایرانی

«به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، به نام الله که یگانه هستی بخش دل‌ها است، به نام خدایی که ما را آفریده و ما نیز باید به سوی او هجرت کنیم، به نام خدایی که نعمت‌های فراوان او را استفاده کردیم و سپاسگزار نعمت‌های او نبودیم.

خدایا، خداوندا، تو را شاهد می‌گیریم که جبهه آمدنم فقط برای رضای توست و شهید شدنم نیز برای رضای توست. خدایا، تو را گواه می‌گیرم که به جبهه آمده‌ام که دین تو را یاری کنم و از قرآن و اسلام دفاع کنم.

خدایا، تو شاهد باش که در جبهه جنگم که بگوییم خدا یکی است شریک و تنهاست و بگوییم که محمد صل الله علیه و آله فرستاده اوست و همچنین پیامبرانی نیز جانشین پیغمبر هستند.

خدایا، چیزی ندارم که برایت با خود به آن دنیا بیاورم، چون که در این دنیا به جز گناه کاری دیگر انجام ندادم و می‌خواهم این جان ناقابل این جانی که خودت دادی برایت هدیه کنم و می‌خواهم طوری شهید شوم که تمام بدنم از هم جدا شود و تکه تکه شود شاید که گناهانم کمتر شود. شاید که این جان ناقابل را اینطوری زودتر قبول کنی.

خدایا، به جبهه آمدم که بگویم قیامت وجود دارد، بگوییم که هنوز کسی است که صدای «هل من ناصر ینصرنی» حسین را لبیک بگوید.

خدایا، سرمشق زندگیم را خط سرخ شهادت قرار دادم، چون که سالار شهیدان حسین بن علی (ع) شهادت را سرمشق زندگی خود قرار داد.

چون که تمامی پیامبران ۱۲ امام بجز یک نفر آن‌ها که مهدی (عج) سرمشق زندگی خود را شهادت قرار دادند و می‌گوئیم که هر کس که بخواهد به بهشت برود، هر کس که بخواهد خدا نزدیک‌تر شود باید سرمشق زندگی خود را خط سرخ شهادت قرار دهد؛ و ما می‌گوییم که مردن حق هست حال که قرار است ما در بستر بیماری از دنیا برویم چه بهتر که در راه خدا برای دفاع از اسلام و قرآن شهید شویم.

خدایا، باز هم تو را شاهد می‌گیرم که برای این در جبهه می‌جنگم که دین و اسلام و قرآن تو پاینده باشد. خدایا، به این علت می‌جنگیم که به تمام جهانیان اعلام کنم که دین اسلام و قرآن حق هست و اگر در این راه نیز کشته شوم هیچ باکی نداریم. چون که شهید شدم و این مقام والاترین مقام است.

در آخر پدرم، می‌گویم که از یک یک اقوام و آشنایان و فامیل و دوستان حلالیت بطلبید اگر کسی از من پولی خواسته به او بدهید

پدر و مادرم مرا حلال کنید اگر فرزند خوبی برای شما نبودم، حتما از تمامی اقوام و آشنایان طلب حلالیت کنید و برایم دعا کنید که خدا ما را بیامرزد و از تمامی شما حلالیت می‌طلبم.

خداحافظ شما

فرزند کوچک شما مهدی»

منبع: ایسنا 

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید ایرانی‌زاده: سرمشق زندگی‌ام را خط سرخ شهادت قرار دادم بیشتر بخوانید »

دنیا کی بهم ریخت؟!+ عکس

دنیا کی بهم ریخت؟!+ عکس


به گزارش مجاهدت از فضای مجازی دفاع‌پرس، یکی از کاربران توییتر با انتشار عکسی به این سئوال پاسخ داد.

انتهای پیام/ 801

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دنیا کی بهم ریخت؟!+ عکس بیشتر بخوانید »

فیلم/ دنیا در کلام امیرالمومنین (ع)

فیلم/ دنیا در کلام امیرالمومنین (ع)

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ دنیا در کلام امیرالمومنین (ع) بیشتر بخوانید »

یکبار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است. هر وقت امتحانی د…


یکبار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است. هر وقت امتحانی داشت یا مشکلی داشت از من می‌خواست که دعایش کنم. سریع روضه پنج تن نذر کردم. یک بار از محل کارش تلفنی باهم صحبت می‌کردیم. پرسیدم حمید مشکلت حل شد؟ گفت آره دستت درد نکند. گفتم من یک روضه پنج تن نذر کردم. با خنده‌ای از ته دل جواب داد دستت درد نکند اگر بدانی چه حاجتی داشتم بعد رو کرد به همکارانش و گفت اگر بدانید چه شده مادرم نذر کرده بروم سوریه!
مادر شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی

ذات مرة طلب مني بأن أدعو له. كان يقول: يا أمي أدع لي و عندي مشاكل كثيرة. كلما كان لديه امتحان أو كان يواجه مشكلة ، كان يطلب مني أن أدعو له. سرعان ما نذرت له روضة لأهل البيت. تحدثنا مرة واحدة عبر الهاتف من مكان عمله. سألت حميد هل حلت مشكلتك ؟ قال نعم لا شلت يداك. قلت كان لدي نذر لأهل البيت. ضحك من قلبه وقال: “لا شلت يداك … يا ليت كنت تعرف ما أحتاج إليه ، فتوجه إلى زملائه وقال هل تعرفون ماذا حدث؟ نذرت والدتي للذهاب إلى سوريا!”
والدة الشهيد المدافع عن الحرم حميدرضا أسد اللهي

Once he asked me to pray for him, he said pray for me I have some problem mom. I swore to god if his problem get solved I have a ceremony for the five infallibles. We once talked on the phone from his workplace. I asked Hamid is your problem solved? He said yes because of your prayers! I said I had a vow for five infallibles. he laughed softly and said, “thanks a lot. If you know what I needed, then turned to his colleagues and said if you know what happened, my mother vowed for me to go to Syria!”
Martyr’s mother Hamid Reza Asadollahi

گروه معارف
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه
(سلام الله علیها)
? @amfm_ir



منبع

amfm.ir@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

یکبار خواست دعایی در حقش بکنم می‌گفت مادر دعایی بکن، خیلی کارم گیر است. هر وقت امتحانی د… بیشتر بخوانید »

____________________________ . خدایا… بگیر‌ازمن آن‌چه‌ڪه‌”شهادت” را‌مے‌گیرد‌از‌من… . …


____________________________
.
خدایا…
بگیر‌ازمن
آن‌چه‌ڪه‌”شهادت”
را‌مے‌گیرد‌از‌من…
.



منبع

bii.pelak67@

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

____________________________ . خدایا… بگیر‌ازمن آن‌چه‌ڪه‌”شهادت” را‌مے‌گیرد‌از‌من… . … بیشتر بخوانید »