دولت اصلاحات

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند


شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح‌طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه های روی میز» می گوید!

روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «متأسفانه دشمن قسم‌خورده انقلاب اسلامی؛ اسرائیل، تعاملات خود برای تخریب فرصت برجام را به حداکثر رسانده و کار به بررسی «نقشه دوم» و «گزینه‌های روی میز» در صورت ناکامی توافق رسیده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «آقای رئیسی به توافق نیاز دارد، چراکه وضعیت اقتصادی و سیاسی و منطقه‌ای ما به سمت بهبودی در شرایط فعلی و تحریم پیش نمی‌رود…همه می‌دانند که (در دولت روحانی) گفت‌وگوهای دوره ششم مذاکرات در وین تا آخرین گام پیش رفته بود… تا جایی که بسیاری گمانه‌زنی می‌کردند که دولت رئیسی بعد از ورود و با برگزاری چند جلسه می‌تواند به‌سادگی گام آخر را بردارد، چالش هسته‌ای و تحریمی را بعد از چندین و چند سال خاتمه دهد و هم بار فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از آن را از روی دوش مردم بردارد و سایه بزرگ این چالش را سرانجام از سر ایران کم کند و فرصت‌های متعددی را که پشت دیوار آن مانده‌اند، برای خود و ایران دسترسی‌پذیر کند».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

پالس های طیف تندرو اصلاح طلب و رژیم اسرائیل به یکدیگر، قابل توجه و البته قابل تأمل است. در سال 88 و در مقطعی که افراطیون اصلاح طلب علیه جمهوریت شورش کرده و زیر میز انتخابات و مردم سالاری زدند، سران رژیم اسرائیل به وجد آمده و این جماعت را سرمایه های اسرائیل در ایران و نمایندگان این رژیم در مقابله با جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران نامیدند.

حالا نیز در شرایطی که رژیم اسرائیل در داخل سرزمین های اشغالی و همچنین در منطقه با بحران های مختلف دست به گریبان است و همچون خر در گل مانده است، افراطیون اصلاح طلب ضمن ارسال پالس ضعف، یک کفتار درمانده را شیر غران نمایش می دهند.

رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز درمانده است، چه برسد به واکنش به موشک های قدرتمند و نقطه زن.

اسرائیل اکنون هماهنگ با آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان در حال تقلا برای ضمیمه کردن توان موشکی و قدرت منطقه ای ایران به توافق هسته ای است. خیالی خام که هیچگاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.

سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا افراطیون اصلاح طلب همصدا با اسرائیل در پی برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت دفاعی و منطقه ای ایران هستند!؟

هیچکس مخالف مذاکره و توافق نیست، اما مذاکره و توافقی که منطبق بر عزت، حکمت و مصلحت باشد. مذاکره و توافقی که بر پایه دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه پیش برود. هیچ کشور مستقل، قدرتمند و عزتمندی درباره توان دفاعی و قدرت منطقه ای خود مذاکره و معامله نمی کند.

** رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «اما و اگرهای سفرهای استانی» به قلم «شهربانو امانی» فعال اصلاح طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران(مشهور به شورای اسم و فامیل) نوشت: «در عصر اینترنت، دنیای مجازی و انفجار دانش و اطلاعات الان دنیا را هم از یک اتاق می‌توان مشاهده کرد. جدای از هزینه‌های سفرهای استانی، شرایط کرونا ایجاب می‌کند که هزینه‌های تصمیم گیری در کف جامعه و در سفر مردم تاثیرش دیده شود. متاسفانه سفرهای استانی مخصوصا چندین سال است که از حیزانتفاع ساقط شده و تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «الان تیم اجرایی در دولت تعدادشان بالاست، علاوه بر آن سیستم حاکمیتی هم مستقر است. اگر هر شخص و نهادی وظیفه خودش را درست انجام بدهد، نیازی به حضور فیزیکی و سفرهای مستقیم نیست… در طول چهار سال گذشته دیدیم که با دستورهیچ گره‌ای گشوده نمی‌شود و هیچ مشکلی از مشکلات مردم حل نمی‌شود».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

شواهد و قرائن حاکی از آن است که جریان اصلاح طلب درخصوص سفرهای استانی رئیس جمهور و هیات دولت احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کرد.

درست مشابه مقایسه عملکرد قالیباف در شهرداری با عملکرد نجفی و افشانی و حناچی در شهرداری تهران. در انتخابات شورای شهر 1400، مردم تهران عملکرد اصلاح طلبان را با عملکرد قالیباف در شهرداری مقایسه کردند و به همین دلیل و علیرغم فراخوان خاتمی، لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- 21 بر هیچ در تهران باخت.

خانم امانی در یادداشت مذکور به رئیس جمهور توصیه کرده که بجای سفرهای استانی، از داخل اتاقش همه امور را مدیریت کند. این دقیقا فرمول جریان اشرافی در مواجهه با مردم است. این طیف معتقد است که مردم رعیت هستند و مقام های کشور حکم ارباب را دارند، پس با این حساب کسر شأن است که مقام مسئول به میان مردم رفته و وقت خود را تلف کند!

طیق این فرمول، مقام ارشد باید از داخل خودرو به صورت چشمی نظرسنجی کند. مقام مسئول باید با خودروی لوکس شاسی بلند به میان کارگران رفته و از کارخانه بازدید کند. طبق این فرمول مقام ارشد دولتی باید با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود.

براساس این فرمول، وزیر باید میکروفون خانم خبرنگار را پرت کند، وزیر بهداشت به مراجعه کننده بگوید «خوت بمال» و وزیر کشاورزی به کشاورز و دامدار بگوید «سبوس بخور» و…

بخش اعظمی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی است. این طیف در انتخابات ریاست جمهوری 1400 پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد.

در این انتخابات علیرغم فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و کروبی و بهزاد نبوی و علیرغم میتینگ های انتخاباتی تحت عنوان ناسا و با وجود فراخوان تحت عنوان «زدن زیر میز»، نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود 2 میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.

** دیدگاه اصلاح طلبان درباره محکومان دانه درشت؛ از کارآفرین برتر تا مدیر بدشانس

روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «رئیس کل بدشانس» نوشت: «آقای سیف و معاونان او در بحران ارزی شکل گرفته پس از خروج یکجانبه امریکا از برجام، اقدام به تزریق ارز به بازار کردند تا تب و تاب افزایشی قیمت‌ها فروکش کند. آنگونه که در کیفرخواست این مدیران بانکی آمده، آنها متهم به برهم زدن نظم و آرامش بازار ارزی کشور و زمینه‌سازی برای خرید و فروش غیر قانونی ارز به میزان ۱۵۹ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار و ۲۰ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو و همچنین اهمال و سوءمدیریت در دوران مسوولیت خود شده‌اند و به همین دلیل حکم ده ساله حبس تعزیری توسط دادگاه صادر شده است ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در جریان محاکمه ولی‌الله سیف و معاونانش توسط نماینده دادستان به این موضوع متهم شدند که «چوب حراج به دارایی کشور زدند و بخش قابل توجهی از ذخایر ارزی را وارد بازار کردند». این در حالی است که طی 20 سال گذشته، راهکار دیگری جز همین مکانیسم تزریق ارز به بازار برای کنترل شوک‌های احتمالی وجود نداشته و پیگیری هم نشده است».

روزنامه اعتماد همچنین در شماره امروز در یادداشتی با عنوان «ضرورت اعاده دادرسی» به قلم «عباس عبدی»  فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد نوشت: «سیاست فروش ارز به بازار نه در دولت روحانی و مدیریت ولی‌الله سیف شروع شد و نه در آن خاتمه خواهد یافت…مساله دفاع از این شخص و آن شخص نیست. هیچ فوریتی برای رسیدگی و مجازات وجود ندارد. اگر بالاترین مقامات سیاستگذار اقتصادی کشور از این حد از حقوق، یعنی حق تجدید نظرخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و رسیدگی علنی و دومرحله‌ای برخوردار نباشند، دیگران چگونه می‌توانند نسبت به حقوق خود و استیفای آن امیدوار باشند؟».

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند

اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف به دفاع از محکومان دانه درشت اقتصادی شهره هستند. هر وقت که دستگاه قضا، دانه درشت ها را محاکمه می کند، این طیف فریاد وامصیبتا سر داده و نسبت به این اقدام اعتراض می کنند.

روزنامه اعتماد در شماره امروز به محکومیت مقام ارشد دولت روحانی اعتراض کرده و وی را بدشانس نامیده است. البته از روزنامه ای که مدیر آن با متهم دانه درشت اقتصادی کله پاچه می خورد، بیش از این انتظار نیست.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

مالک سابق کارخانه هفت تپه که حقوق کارگران را تضییع کرد؛ متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان که حقوق معلمان و فرهنگیان را لگدمال کردند؛ در کنار شهرام جزایری، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، شبنم نعمت زاده، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی، هادی رضوی، مهدی آخوندی، محمد امامی، بهروز ریخته گران و…از جمله محکومان دانه درشت اقتصادی هستند که پیش از این مورد حمایت تام و تمام جریان اصلاح طلب قرار گرفته اند.

رسانه های اصلاح طلب همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

به این نمونه توجه کنید: روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸– در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر  «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!



منبع

باید توافق کنیم، اسرائیل از «گزینه‌های روی میز» می‌گوید! / رئیسی مثل روحانی همه امور را از داخل اتاقش مدیریت کند بیشتر بخوانید »

روحانی کانال‌های ارزی را مسدود کرد

روحانی باز می‌گردد؟! +فیلم

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کانال تلگرامی ویرگول مدیا فیلمی درباره حسن روحانی را منتشر کرد.

دانلود

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

روحانی باز می‌گردد؟! +فیلم بیشتر بخوانید »

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!


یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

 ** باقی: مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود  

«عمادالدین باقی» فعال سیاسی اصلاح طلب که سابقه حمایت از گروهک های تکفیری تروریستی ضدایرانی را در کارنامه خود دارد،  در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «تاثیر احکام قضایی و ‌مجازات‌ها بر اقتصاد ایران» نوشت: «چندسال پیش درباره فرار خاوری و دیگر مجرمان در یادداشتی با عنوان”نقدی بر گزارش سازندگی درباره اعدام مجرمان اقتصادی” نوشتم که “بیانیه‌های پی در پی صادره ازسوی نهادهای حقوق بشری یا قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل علیه ایران که فقط با محکومیت ایران و تکرار شعارهای کلیشه‌ای مواجه می‌شود، چه پیامدهای مهمی دارد! نه تنها هزینه‌های اقتصادی سنگینی به کشور تحمیل می‌کند و حق ریسک دریافتی توسط شرکت‌های بیمه‌ای و اتباع بیگانه را افزایش می‌دهد بلکه متزلزل کردن اعتماد به دستگاه قضایی یک کشور چگونه حصار امنی برای مجرمین فراهم کرده و می‌توانند به رغم مسلم بودن جرم‌شان در کشورهای دیگر پناهندگی بگیرند و در واقع عدم شفافیت و اعتماد به روند دادرسی، خدمت به مجرمین را تدارک می‌کند”».

باقی در ادامه نوشت: «در دنیای امروز همه‌چیز به هم ربط دارد. ‌ تفکیک قوا هم به معنی جزایر دورافتاده نیست بلکه نوعی استقلال در عین همکاری و پیوستگی است اما سکانداران در ایران نه ارتباط همه‌چیز در عالم را به نیکی دریافته‌اند نه تفکیک‌قوا را درست فهمیده‌اند. ‌ وزرای خارجه وقتی در برابر انتقاد حقوق بشری خبرنگاران خارجی قرار می‌گیرند می‌گویند «قوه قضاییه مستقل است» چرا؟ چون جرأت نمی‌کند جز این بگوید…چرا سرمایه‌گذاران خارجی جرأت نمی‌کنند بیایند؟ کافی است به عقب برگردید و ببینید تاکنون چند تن از صاحبان سرمایه یا نخبگان که به ایران آمده‌اند به اتهاماتی بازداشت و چند سال گرفتار زندان شده‌اند؟ ».

این فعال اصلاح طلب در ادامه تصریح کرد: «چرا ایرانیانی که ۶۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه دارند و فقط نیمی از آن بدون نیاز به درآمد نفت، اقتصاد ایران را دگرگون می‌کند نمی‌آیند؟ که بسیاری‌شان وطن‌پرست هم هستند. آیا جز این است که سرمایه‌داران احساس امنیت نمی‌کنند؟ ».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

فعالین و رسانه های اصلاح طلب تاکنون به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی بدل شده و این افراد را تطهیر و بزک کرده اند. «ذخیره نظام»، «امانتدار بزرگ کشور»، «کارآفرینی در سطح استیوجابز»، «نابغه اقتصادی» و…از جمله القاب و عناوینی است که این طیف برای مدیران نجومی بگیر و مفسدان دانه درشت اقتصادی به کار برده اند.

اردبیهشت ۹۶، تصویری از «الیاس حضرتی» مدیرمسئول روزنامه اعتماد و نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم در کنار شهرام جزایری، محکوم مالی که در دوران اصلاحات بازداشت و به چندین سال زندان محکوم شد آن‌هم در طباخی در حال خوردن یک صبحانه کاری مفصل منتشر شد.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

شهرام جزایری با ایجاد رابطه بین مراکز قدرت و برخی مدیران مسئله‌دار در دوران اصلاحات توانست وارد فعالیت‌های اقتصادی شود. او موفق شد قلمرو نفوذ فعالیت‌های فساد آلود اقتصادی‌اش را حتی تا دفتر رئیس مجلس وقت و رئیس جمهور وقت (اصلاحات) گسترش دهد.

کمیسیون اقتصادی مجلس ششم به اعتبار ارتباط صمیمی برخی از اعضای آن – از جمله الیاس حضرتی- با شهرام جزایری سر زبان‌ها افتاد. جزایری توانسته بود به واسطه برخی همین ارتباطات نزدیک با اعضای کمیسیون اقتصادی و هیئت‌رئیسه مجلس ششم، کارت پانصد (کارت تردد بدون مزاحمت) به مجلس را به دست آورد و از جمله با مشورت‌هایش، طرح عدم اخذ وثیقه برای تسهیلات کلان بانکی را تبدیل به دستور کار مجلس کند.

لازم به ذکر است که در دوره مجلس ششم و دولت اصلاحات، پشتیبانی و حمایت اصلاح طلبان از شهرام جزایری تا آنجا بود که وزارت بازرگانی وقت و برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس دست به تغییر قانون برای نجات وی زدند.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

مفسدان دانه درشت اقتصادی همواره از حمایت جریان اصلاح طلب برخوردار بوده اند. در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۷ اردیبهشت 99- در گزارشی با عنوان «امامی طلبکار شد» به تطهیر «محمد امامی» تهیه کننده سریال شهرزاد و یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان پرداخت.

این در حالی است که «محمد امامی» در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینی‌های بانک را انجام داده و با همکاری «هادی رضوی» – داماد محمد شریعتمداری(سیاستمدار اصلاح طلب) – اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است. او از بزرگترین بدهکاران نظام بانکی است که با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.

در یک نمونه دیگر روزنامه شرق- ۱۲ تیر ۹۸- در گزارشی با عنوان «من متهم اشتباهی ام» به تطهیر «بهروز ریخته‌گران» بدهکار چندهزار میلیارد تومانی و متهم دانه درشت پرونده بانک سرمایه پرداخت.

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

این روزنامه اصلاح طلب در مصاحبه مذکور، ریخته گران را صرفا یک تولیدکننده جا زد و اینگونه القاء کرد که قطع دسترسی این فرد به اموالش، به تولیدملی لطمه زده و موجب بحران کارگری می‌شود!

باز هم در یک نمونه دیگر، هفته نامه اصلاح طلب «صدا» – خرداد ۹۳- در گزارشی در حمایت از مفسدان کلان اقتصادی با عنوان «بر دارِ سرمایه داری» نوشت: «دامنه برخورد قوه قضاییه با مفسدان اقتصادی تا کجا ادامه می‌یابد؟…آیا تنها فعالان بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید در انتظار دادگاه و مصادره اموال باشند؟ آیا پس از این کسی جسارت سرمایه گذاری‌های بزرگ را دارد؟»

رسانه های اصلاح طلب به دفعات به تریبون مفسدان دانه درشت اقتصادی تبدیل شده اند. این رسانه ها همچنین در مقطعی که ماجرای حقوق های نجومی مطرح شد، به حمایت تمام قد از مدیران ویژه خوار و اشرافی پرداختند و آنها را ذخایر نظام و امانتدار بزرگ نامیدند.

این تکرار و استمرار، سوالی در ذهن ایجاد می کند و آن اینکه، آیا بده بستانی میان رسانه های اصلاح طلب و مفسدان دانه درشت اقتصادی در کار است!؟

** همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «شانگهای در گرو FATF» نوشت: «اصولگرایان که از پیوستن ایران به پیمان شانگهای ذوق‌زده هستند و آن را دستاورد دولت سیزدهم می‌نامند، چشمان خود را بر بی‌اثربودن حضور ایران در این پیمان در صورت عدم تصویب لوایح FATF بسته‌اند».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تعلل در تصویب این لوایح مراودات مالی، بانکی و تجاری ایران با سایر کشورها از جمله دوستان و همسایگان سخت و حتی غیرممکن کرده است. کشورهای عضو این پیمان مطمئنا به مشکلات و تبعات دورزدن تحریم‌ها آن‌هم در سایه حضور ایران در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی تن نخواهند داد».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

یک جریان سیاسی در داخل همراستا با سیاست های ضدایرانی آمریکا در پی آن است تا هر رویدادی که در پیشرفت کشور و بهبود اقتصاد و معیشت مردم می تواند مفید باشد را به برجام و FATF گره بزند.

طیف اصلاح طلب پیش از این مدعی بود که پیش نیاز پیوستن به شانگهای این است که ایران به FATF بپیوندد. این ادعا در حالی مطرح شد که در هفته های گذشته سند عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به تایید سران رسید.

به عبارت دیگر، ایران در شرایطی که هنوز به FATF نپیوسته بود، عضو شانگهای شد.

حامیان FATF ادعا می‌کنند که در صورت عدم اجرای دستورات FATF تعاملات ایران با خارج از کشور و از جمله مبادلات بانکی با روسیه و چین به صفر خواهد رسید!

این در حالی است که بدترین شرایطی که FATF می‌تواند برای یک کشور به وجود آورد، «اقدام متقابل» است که از آن تحت عنوان لیست سیاه یاد می‌شود. نهایت فشاری که «اقدام متقابل» می‌تواند بر کشور هدف وارد کند، افزایش مراقبت کشورهای دیگر درباره آن است و نه قطع همکاری.

ایران از سال 1388 تا 1395 در لیست سیاه FATF بوده است و از سال 1395 از این لیست تعلیق شده است. سؤال مهمی که مدعیان «قطع کامل همکاری» باید به آن پاسخ دهند این است که در این 7 سالی که ایران در لیست سیاه FATF قرار داشت، همکاری‌های مالی ایران با کشورهای دیگر کاملا قطع بود؟ تبادلات وسیع مالی ایران با کشورهای مختلف از جمله روسیه و چین در این دوران، نشان می‌دهد که وجود ایران در لیست سیاه FATF، منجر به قطع همکاری‌های مالی و بانکی با کشورهای دیگر نشده است.

** رویکرد آژانس سیاسی نیست و نمی تواند اسرائیل را محکوم کند

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «تعامل با آژانس برای مهار تنش» به قلم «جاوید قربان اوغلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت: «ایران می‌خواهد آژانس…اقدامات خرابکارانه را محکوم کند. البته آژانس یک نهاد سیاسی نیست وهمیشه هم آقای گروسی یا آمانو وهمین‌طور البرادعی می گفتند که یک نهاد فنی در جهان است و شاید انتظار داشته باشیم آژانس عملیات خرابکارانه را محکوم کند که یک خواسته سیاسی است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «شایسته و به صلاح ما نیست به خاطر مشکلی که به‌وجود امده و تا حدودی هم ایران در این مسئله ذی‌حق هست به یک بن بست برسیم. البته مراقبت‌ها و ملاحظات امنیتی را آژانس باید رعایت کند. فعلا نباید اجازه داد دیگران سوءاستفاده کنند».

 مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران!

گزارش اخیر آژانس که کاملا مغرضانه و سیاسی بود، بیش از پیش ثابت کرد که این سازمان مستقل نیست و برخلاف عدالت حکم می‌کند و به همین خاطر قابل اعتماد نیست.
آژانس انرژی اتمی هیچ‌گاه نسبت به فعالیت‌های غیرصلح آمیز رژیم صهیونیستی در حوزه هسته‌ای واکنشی نشان نداده و همچنین در مقابل اقدامات شرورانه و خرابکارانه این رژیم جنایتکار در ایران نیز سکوت کرده است.
رهبر معظم انقلاب- مهر ۹۴- فرمودند: «ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرت‌ها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به‌علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هسته‌ای در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولی است. خب، چه‌جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنی چه]؟ مگر تک‌تک خانه‌ها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چه‌جوری می‌شود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است».

«محمد اسلامی» رییس سازمان انرژی اتمی امروز در مصاحبه با اسپوتنیک با اشاره به اقدامات سیاسی آژانس علیه ایران گفت: «با ترفندهای فتنه آمیز و کاغذ و عکس ماهواره ای که اصالتی ندارد و با شواهد غیرمستدل اتهام وارد می‌کنند که این رفتار ها نخ نما شده است؛ آژانس نباید بازیچه گروه‌های تروریستی قرار بگیرد».   



منبع

مفسدان گردن کلفت را مجازات نکنید تا اقتصاد شکوفا شود/ همدستی با آمریکا علیه مردم ایران! بیشتر بخوانید »

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است


در دولت روحانی، دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نمی کردند که واکسن ها سفارش داده شده و خریداری شده و باید چند ماهی سپری شود تا به دستمان برسد!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!

روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «از کاشت تا برداشت» نوشت:«مسعود پزشکیان نماینده مجلس ایران می گوید قراردادهای واکسن در دولت حسن روحانی بسته شد و پول آن پرداخت شد. امکان ندارد بدون سفارش بتوانیم واکسن وارد کنیم؛ حتی اگر پول دست ما باشد. دولت فعلی مشکلات گمرکی و حمل و نقل را برطرف کرد؛ این دولت هنوز واکسنی سفارش نداده است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

روزنامه اعتماد نیز در مطلبی با عنوان «از سیل سفارش و برهوتِ واکسن تا واکسیناسیون سیل‌آسا» نوشت:« حامیان دولت رییسی و مخالفان دولت روحانی از این‌سو و آن‌سو وارد گود شده و فعالیت‌ها و تاکید …می کنند…که تنها علت پایان فصل خزان واکسن در دولت روحانی و آغاز بهار پربرکتش در دولت رییسی، همین تفاوت رییس این دو دولت و البته وزیران‌شان بوده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بخش قابل‌توجهی از این میزان واکسن وارد شده به کشور، توسط مسوولان دولت دوازدهم سفارش و خریداری شده که به هر دلیل تاکنون امکان ورودشان به کشور محقق نبود اما در این مدت، بخشی به‌دلیل همان همبستگی و همکاری میان بخش‌های مختلف و نهادها و ارگان‌های گوناگون پس از تشکیل دولت سیزدهم وارد کشور شده است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

فعالین و رسانه های اصلاح طلب به راحتی به فهم و شعور مردم توهین می کنند. البته از جماعتی که یکروز گفته بود «برجام فتح الفتوح اقتصادی است» و روز دیگر گفت «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود» و یکروز گفت «در 100 روز گشایش اقتصادی ایجاد می کنیم» و روز دیگر گفت«ما نگفتیم،کدام آدم عاقلی چنین حرفی می زند» انتظاری بیش از این نیست.

و اما در ماجرای واکسیناسیون، در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود، به جهت سوءمدیریت دولت با نواقص عمده و قابل توجهی روبرو بودیم، یکی از موارد مذکور، خرید واکسن و اجرای واکسیناسیون در کشور بود.

در آن مقطع دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نمی کردند که واکسن ها سفارش داده شده و خریداری شده و باید چند ماهی سپری شود تا به دستمان برسد.

دولتمردان و رسانه های اصلاح طلب نه تنها چنین اظهارنظری نداشتند بلکه مدعی بودند که به دلیل نپیوستن به FATF و مسئله تحریم ها، امکان خرید واکسن به صورت انبوه وجود ندارد.

در همین رابطه «علی ربیعی» سخنگوی دولت روحانی- دی ۹۹- در نشست خبری گفت:«در مورد واکسن کرونا، قبلاً همکاران من در وزارت بهداشت توضیحات مفصلی ارائه دادند، در مورد انتقال پول بنابر قوانین تحریم و قواعد FATF چندین مرحله انتقال پول با مشکل مواجه شد و با موانعی رو به رو بودیم. به طور کلی نپیوستن به FATF آثار خود را نشان خواهد داد قبلا نیز دولت دیدگاه خود را در این زمینه اعلام کرده بود».

همچنین «عبدالناصر همتی» رئیس سابق بانک مرکزی و کاندیدای اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰- آذر ۹۹- گفت:«از آنجا که خرید واکسن کرونا (covax) باید از مسیر رسمی سازمان بهداشت جهانی انجام گیرد تاکنون هر طریقی برای پرداخت و انتقال ارز مورد نیاز به خاطر تحریم غیرانسانی دولت آمریکا و ضرورت اخذ مجوز اوفک با مانع مواجه شده است».

علاوه بر این «علی مطهری» نماینده عضو لیست امید در مجلس دهم گفت:«دلیل باطل شدن سهمیه واکسن ایران، قرارداشتن در لیست سیاه FATF است».

پس از این اظهارنظرها، رسانه های اصلاح طلب همصدا با رسانه های معاند از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا، در یک فضاسازی بزرگ رسانه ای مدعی شدند که چون ایران به FATF نپیوسته است، واکسن کرونا به ایران وارد نشده و شرط تغییر در واردات واکسن کرونا، تجدیدنظر ایران در مسئله اف ای تی اف است.

تا روز آخر دولت روحانی نیز داستان همین بود. حالا ایران نه از لیست سیاه FATF خارج شده و نه دولت بایدن در تحریم های ضدایرانی تجدیدنظر کرده است؛ تنها اتفاقی که رخ داده این است که دولتِ خسته کنار رفته و دولتی با مدیریت جهادی روی کار آمده است.

اما جریان اصلاح طلب به دلیل بی صداقتی با مردم حاضر نیست به این واقعیت بدیهی اذعان کرده و به همین خاطر مشغول آسمان ریسمان به هم بافتن است.

** تنها راه خروج از بحران،پیمودن راه اصلاحات است

«مرتضی مبلغ»  معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:« به دلیل شرایط سختی که امروز رقم خورده وتصلبی که حاکمیت نسبت به اصلاح‌طلبان و برخی رویکرد ‌های نادرست و بحران ساز از خود نشان  می‌دهد کار اصلاح‌طلبان روز به روز سخت تر شده است و تعداد بیشتری از اعضای جامعه به تدریج به این نتیجه می‌رسند که اصلاحات امکان پذیر نیست و این روند برای نظام و جامعه بسیار مخاطره آمیز است. زیرا تنها راه برون رفت از مشکلات و بحران‌ها پیمودن راه اصلاحات وتن دادن حاکمیت به اصلاحات است. همه به ویژه حاکمیت باید به هر شکلی شده به این باور برسند که چاره ای جز تن دادن به اصلاحات جدی و واقعی ندارند».

مبلغ در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «شما از نارضایتی ‌های گسترده مردم صحبت کردید. مگر مشکلات اقتصادی در دولت روحانی که منتسب به اصلاح‌طلبان بود رخ نداد؟» گفت:«بله؛اما دلایل بروز مشکلات متنوع بود که بخشی از آن به دولت و ناکارآمدی‌ها و ناتوانی ‌های دولت باز  می‌گشت. دلایل عمده تر و گسترده تر از بیرون بردولت تحمیل شده بود. به عنوان مثال برخی سیاست‌ها و رویکردهای اشتباه و مشکل ساز در عرصه داخلی،خارجی، اقتصادی و فرهنگی که در حاکمیت دنبال  می‌شد آثار زیان بار آن الزامأ بر دولت هم تحمیل  می‌شد».

این فعال اصلاح طلب افزود:«عملکرد و دخالت دستگاه‌های موازی در کار دولت که بخش عمده ای از اقتصاد کشور نیز دراختیار آنهاست،سیاه نمایی گسترده صداوسیما و دستگاه ‌های تبلیغاتی عظیم مخالف دولت و از همه مهم تر خارج شدن غیرقابل پیش بینی ترامپ از برجام و بازگشت تحریم‌ها وبروز پدیده خانمان سوز کرونا از جمله چالش ‌های پیش روی دولت روحانی بود.این مسائل همه در بروز شرایط ناگوار موثر بود اما اتفاق ناجوانمردانه‌ای که رخ داد آن بود که رقبا و مخالفان دولت با امکانات عظیم عملیاتی و رسانه ای تلاش کردند همه مشکلات را در افکار عمومی‌ متوجه دولت روحانی  کنند و آنها را در بدترین وضعیت در منظر افکار عمو می‌قرار بدهند.این امر به اصلاح‌طلبان در افکار عمو می‌آسیب جدی وارد کرد».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

بزرگترین دروغ اصلاح طلبان این است که خود را «اصلاح طلب» می نامند. آیا طیفی که به دلیل شکست در انتخابات، رأی مردم را لگدمال کرده و کشور را چندین ماه به آشوب و التهاب می کشد، خواستار اصلاح امور کشور است؟!

آیا جریانی که حامی درجه یک مدیران نجومی بگیر است و این مدیران متخلف را ذخیره نظام معرفی می کند، به دنبال اصلاح امور کشور به نفع مردم است؟!

طیفی که مفسدان گردن کلفت اقتصادی را کارآفرین برتر و نخبه معرفی می کند، در پی اصلاح امور کشور است؟!

جماعتی که دولت آمریکا را کدخدا می نامد و مدعی است که باید همچون برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح، در خدمت آمریکا باشیم، خواستار اصلاح امور کشور است؟!

جریانی که مدعی است توان دفاعی و قدرت موشکی ایران قابل معامله است و باید برای رضایت خاطر انگلیس، فرانسه و آلمان، بُرد موشک های ایران را کاهش دهیم، به دنبال اصلاح امور کشور به نفع مردم است؟!

آیا طیفی که در آن حسین فریدون ها و مهدی جهانگیری ها و شبنم نعمت زاده ها و مهدی آخوندی ها و مهدی هاشمی ها و نجفی ها و…حضور دارند، در پی اصلاح امور کشور است؟!

آیا جماعتی که دلار 3 هزارتومانی را تحویل می گیرد و دلار 26 هزارتومانی تحویل می دهد و مسکن متری 3 میلیون تومان را تحویل گرفته و متری 30 میلیون تومان تحویل می دهد، به فکر اصلاح امور کشور به نفع مردم است.

کارنامه جریان اصلاح طلب آنقدر سیاه است که با هیچ شعبده بازی و ترفندی پاک نمی شود. راه پیشرفت کشور و خروج از وضع موجود اقتصادی، دقیقا عکس مسیری است که جریان به اصطلاح اصلاح طلب نشان می دهد.

** شرق: چرا جریان انقلابی مثل ما «قبیله گرا» نیست؟!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «خط قرمز اصولگرایان» نوشت:«نخستین اعتراضات به انتصابات رئیسی از سوی اصولگرایان شروع شد…فعلا به صورت مصداقی این استاندار سیستان‌وبلوچستان است که مورد ترکش حملات اصولگرایان قرار گرفته است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

جریان انقلابی «قبیله گرا» نیست و این یکی از تفاوت های بارز این جریان با طیف اصلاح طلب است.

طیف اصلاح طلب، قانون، منافع ملی و عزت مردم کشورمان را قربانی منافع حزبی، قبیله ای و فردی خود می کند.به یک نمونه توجه کنید؛ در سال 94 روزنامه شرق در تیتری مشهور نوشت «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام».

«مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق چندی بعد درباره چرایی بزک دولت اوباما و مبالغه درباره برجام اذعان کرد:«من مبالغه را قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».

مدیرمسئول روزنامه اصلاح طلب شرق در این مصاحبه صراحتا اذعان کرده است که برای اینکه برجام از سد افکارعمومی عبور کند، آن را بزک کرده و مبالغه کردیم! تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است» یک مصداق از قبیله گرایی اصلاح طلبان است.



منبع

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است بیشتر بخوانید »

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران


در این میان از همه عجیب‌تر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تله‌ای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، محمد ایمانی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: آمریکا و غرب در ٢٠ سال گذشته، یک نقشه کلیدی را در دو فاز علیه ایران به اجرا گذاشتند؛ اما در هر دو، با وجود پیچیدگی عملیات ناکام ماندند: نخست، راه‌اندازی حجم بی‌سابقه‌ای از فشار و تهدید خارجی، و دوم، زمینه‌سازی برای فراز آمدن «جریان منفعل در برابر غرب» در داخل، برای به تحلیل بردن قدرت جمهوری اسلامی در تمام ابعاد.

آمریکا و صهیونیسم مسیحی از ماجرای حمله نیابتی صدام به ایران، تا عَلَم کردن طالبان در افغانستان در دو دهه قبل، و از زمان حمله به افغانستان تا اشغال عراق، هیچ سالی را از تدارک تهدید علیه ایران غافل نبودند. تهدید ناشی از اشغال دو همسایه شرقی و غربی ایران در دو دهه قبل، بهانه‌ای بود تا طیف غربگرا در دولت و مجلس وقت، تسلیم‌طلبی پیشه کنند. دولت اصلاحات حتی به‌ اشغال افغانستان کمک کرد؛ اما بعدها رئیس دولت و وزیر خارجه از آمریکا گلایه کردند که با وجود این همراهی، عنوان محور شرارت را از دولت بوش گرفته و ایران تهدید به حمله اتمی ‌شده است. شماری از نمایندگان مجلس ششم نیز نامه سرگشاده‌ای منتشر کردند مبنی بر اینکه درباره برنامه هسته‌ای، باید جام زهر را سر کشید و تسلیم آمریکا شد. جالب اینکه چندی قبل‌تر، سازمان مجاهدین انقلاب و برخی اعضای مجمع روحانیون، خواستار جنگیدن در کنار صدام و طالبان مقابل آمریکا شده بودند! اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه رویکرد حکیمانه و عزتمندانه رهبر انقلاب، وارد هیچ‌یک از بازی‌های مطلوب آمریکا نشد و میدان را به نوعی مدیریت کرد که برآیند آن، هزیمت آمریکا و متحدانش در غرب آسیا بود.

تشکیل دولت نهم در ایران با رای قاطع مردم، زنجیره نقشه‌های غرب و غربگرایان را قطع کرد. و از آن‌سو یاران سردار سلیمانی در عراق و لبنان و فلسطین، جنگ‌های مستقیم آمریکا و اسرائیل را مغلوبه کردند. تقویت ساخت درونی قدرت در جمهوری اسلامی و پیروزی متحدانش در منطقه که در قالب تشکیل دولت مردمی در عراق و ارتقای جایگاه حزب‌الله و مقاومت فلسطین نمود پیدا کرد، ضمن تهدیدزدایی، موجب بالا رفتن قیمت نفت، افزایش درآمدهای ایران و رونق تجارت خارجی با کشورهای مختلف (از شرق آسیا تا اروپا و آمریکای لاتین) شد. در ارزیابی راهبردی غرب، باید ‌ترمز این حرکت شتابان کشیده می‌شد. تدارک فتنه سبز در سال ۸۸ که سرمایه ۴۰ میلیونی مشارکت را ابزار دوقطبی و جنگ خیابانی می‌خواست، سرمایه‌گذاری روی اختلاف در درون حاکمیت به‌ویژه به واسطه بازی حلقه انحرافی، ایجاد انحراف در برخی رویکردهای کلان دولت دهم و سرانجام تدارک تحریم‌های فلج‌کننده (با گرایی که برخی دست‌اندرکاران فتنه ۸۸ دادند)، مجموعه عملیات سنگینی بود که به روی کار آمدن دولتی منفعل در برابر غرب در سال ۹۲ و ۹۶ منتهی شد.

این، اولین فاز از نقشه عملیاتی غرب در دوره جدید بود؛ همان که روح‌الله زم، مدیر شبکه ضدامنیتی آمدنیوز، سال ۹۷ (یک سال پس از آشوب دی‌ماه ۹۶) در پاریس و در گفت‌وگو با یکی از فعالان ضدانقلاب لو داد: «ما در انتخابات ۹۶ تحلیل داشتیم. این‌جور نبود که راه بیفتیم و بگوییم اصلاح‌طلبیم یا عاشق روحانی هستیم. مجموعه ما، تحلیل امنیتی داشت. می‌خواهم بازش نکنم تا قضایای دیگر اتفاق بیفتد تا بنشینیم و مفصل‌تر با هم صحبت بکنیم. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد، الان بود؟ این تظاهراتی که ایجاد شد، آیا بود؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی… (مجری: می‌شود این‌طور تعبیر کرد که شما خواستید روحانی بیاید، تضاد درونی حاکمیت و عدم تدبیر و مدیریت روحانی، سبب این بشود که مردم معترض شوند؟ تدبیر شما این بود؟) می‌شود این‌جوری هم تعبیر کرد و یک‌سری سناریوها را کنارش گذاشت. با توجه به شرایط سیاسی داخلی و خارجی، ما به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت‌سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌رسید و اگر آدمی‌ مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌آمد، کار به نقطه جوش نمی‌رسید».

فاز موازی و همزمان این عملیات، با گستراندن سرطان گروه‌های ‌تروریستی به عراق و سوریه کلید خورد. این ارتش چندملیتی سازمان‌یافته توسط آمریکا و ارتجاع عربی، علناً داعیه تشکیل دولت در عراق و سوریه و دست‌درازی به ایران و لبنان را داشت. آنها در این جنگ نیابتی، از یک سو پایتخت سوریه را محاصره کرده و به مرزهای لبنان و فلسطین رسیده بودند و با اسرائیل همپوشانی می‌کردند، و از طرف دیگر، ضمن‌ اشغال شمال و غرب عراق، سودای بغداد را داشتند و مرز ایران را تهدید می‌کردند. این اتفاقات در اواخر سال ۹۳ و اوایل ۹۴ درست در زمانی رخ می‌داد که آمریکا، دولت ایران را برای پذیرش هرچه سریع‌تر توافق (برجام بعدی) تحت فشار گذاشته بود و دولت وقت نیز تحت فشار وعده‌های نادرست خود داشت…

اما ۶ سال پس از آن طوفان اتفاقات، آمریکا و غرب در هر دو مصاف راهبردی، متحمل ناکامی ‌سنگین شده‌اند. هم، سر افعی داعش در عراق و سوریه کوبیده شد – چنانکه نیوزویک با انتشار تصویر تمام صفحه سردار سلیمانی تیتر زد «او نخست با آمریکا جنگید و سپس داعش را خورد کرد»-

و هم در ایران، دولتی انقلابی سر کار آمده که بنا ندارد به بازی منفعلانه در زمین دشمن ادامه دهد و می‌خواهد فرصت‌های بزرگ کار و گره‌گشایی و پیشرفت و اقتدارافزایی را مغتنم شمارد. این دو ضربه، برای آمریکا بسیار گران آمده. آنها بالغ بر هفت هزار میلیارد دلار هزینه کردند، اما ایران با همه این تلاطم‌های بزرگ، به سلامت از طوفان‌ها عبور کرد و آب دیده‌تر، با تجربه‌تر و قدرتمندتر شد و حالا هم می‌خواهد مرحله تازه‌ای از ابتکار عمل و پویایی و پیشرفت را با تقویت ساخت درونی قدرت و دیپلماسی موثر جهانی آغاز کند.

این برای آمریکا بسیار سنگین آمده و باید پاتک دیگری در برابرش‌ترتیب دهد. اما نقشه او، تکراری و لو رفته است. فعال‌سازی تهدیدهای نیابتی در منطقه و به صف کردن محافل مأمور یا منفعل در داخل برای «ایجاد خطای محاسباتی، سوق دادن کشور در درگیری‌های زیانبار داخلی یا خارجی، به‌هم زدن تمرکز روی اولویت‌ها، و غافل کردن خواص و عوام از نقشه دشمن». دولت‌های ‌ترامپ و بایدن – مثل دولت اوباما و بوش- به اسرائیل برای حمله به غزه و عملیات خرابکاری مخفی علیه ایران چراغ سبز نشان دادند، اما اسرائیل در ماه‌های اخیر، بدترین و تحقیرآمیزترین ضربات را در اثر ارتکاب این خبط بزرگ خورد. همزمان ظرف دو سال اخیر، وارد فاز فشار اقتصادی و آشوب افکنی در لبنان و عراق و ایران شدند. اما حزب‌الله لبنان از عهده فتنه‌های بزرگ بر آمد و این مزدوران غرب بودند که زیر علامت سؤال رفتند. ایران با ارسال سه نفتکش بزرگ سوخت، هم تحریم‌های آمریکا را زیر پا گذاشت، هم به اسرائیل تو دهنی زد، هم اقتدار حزب‌الله در لال کردن زبان درشت‌گوی صهیونیست‌ها به نمایش درآمد و هم ملت چند قومیتی و چند فرقه‌ای لبنان، دوست و دشمن واقعی را در روزهای سخت شناختند. ایران حالا پس از صادرات بنزین به ونزوئلا (و کسب درآمد ارزی) برای دومین‌بار، تحریم‌ها را تحقیر می‌کند و می‌گوید دوران تازه‌ای آغاز شده، که از تحریم‌های خصمانه، فرصت‌های اقتصادی و دیپلماتیک بزرگ می‌سازد.

آمریکا با آشوب‌افکنی در عراق، دولت قانونی را سرنگون کرد و دولت انتقالی که مدعی بود موقتا (شش ماهه) سر کار خواهد بود، به مدت دو سال قدرت را قبضه کرده و می‌گوید تا چند هفته دیگر، به مسئولیت عقب‌افتاده برگزاری انتخابات عمل می‌کند. با این وجود، پارلمان عراق پس از جنایت ‌ترور شهیدان ابومهدی مهندس و سردار سلیمانی، رسما حکم به اخراج‌ اشغالگران آمریکایی داد و آنها در انظار جهانی، در نقطه «آفساید» ایستاده‌اند. آمریکا در هر نوع انتخابات سالم در عراق، طرف بازنده خواهد بود. اما درباره افغانستان، محافل سیاسی و رسانه‌ای غرب اتفاق نظر دارند که آمریکا پس از تحمل بیش از دو هزار میلیارد دلار هزینه و چند هزار نفر تلفات نظامی، به شکستی بزرگ نائل آمده است. باید به آمریکایی‌ها حق داد که به‌خاطر دو هزیمت بزرگ در قبال ایران، عصبانی باشند و به خود بپیچند. اما چرا برخی محافل در داخل، با آمریکا همدلی و همدردی می‌کنند؟ چرا اصرار دارند ایران را در شکست آمریکا در افغانستان شریک نمایند؟ و چرا به هر دستاویز سستی می‌آویزند تا در مقابل فعالیت دولت تازه‌نفس و انقلابی، کارشکنی کنند یا مردم را نسبت به آن ناامید سازند؟ آیا صرفا به‌خاطر رقابت سیاسی است؟ از سر لجاجت و کینه‌توزی کور با جمهوری اسلامی است؟ یا افتادن در تور اطلاعاتی و سربازگیری شدن برای دشمن؟

متأسفانه برخی محافل، انگیزه‌ای فراتر از عقده‌گشایی و کینه‌توزی به هر طریق، و مخالف‌خوانی به هر دستاویز ندارند. بنابراین، به جای آنکه در موضوع تحریم‌های ظالمانه، به دغلبازی و عهدشکنی آمریکا و ‌تروئیکای اروپایی اعتراض کنند، علیه نظام فضاسازی می‌کنند که چرا مذاکره و توافق نمی‌کند؟ یا اگر آمریکا حتی در برابر خرید دارو و واکسن کارشکنی می‌کند، به جای آمریکا، به چین و روسیه حمله می‌کنند. حضرت امام(ره) چقدر دقیق فرمود ««نباید فراموش کنیم ما در جنگ با آمریکا و تفاله‌های آمریکا (هستیم)، تفاله‌هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الان هم هستند… خط این بود که اصلاً آمریکا منسی [فراموش] بشود. یک دسته شوروی را طرح می‌کردند تا آمریکا منسی بشود، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود».

آمریکا در افغانستان، قطعا شکستی تحقیرآمیز را به جان خرید. برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، زمانی که آمریکا گروهی از جهادیون (طالبان بعدی) را در افغانستان علیه شوروی به خدمت گرفت، گفت «ما این فرصت را داریم که به روس‌ها، جنگ ویتنام‌شان را عرضه کنیم. برای ده سال، حکومت مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت. چه چیزی در تاریخ مهم‌تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟». با وجود این منطق تله‌گذاری برای حریف، بایدن اخیرا اذعان کرد: «ایالات متحده برخلاف ٢٠ سال پیش، فاقد یک هدف روشن در افغانستان است. ما روزانه ٣٠٠ میلیون دلار در افغانستان هزینه می‌کنیم و نمی‌توانستیم ادامه دهیم. ما درگیر رقابت جدی با چین و روسیه و حمله سایبری و ‌اشاعه هسته‌ای [ایران] هستیم… چین و روسیه آرزو دارند که آمریکا ده سال دیگر در افغانستان گرفتار شود». همزمان، ٩٠ ژنرال آمریکایی نوشتند: «لطمه‌ای که به اعتبار آمریکا وارد شده قابل توصیف و جبران نیست. تا سالیان دور در هر توافق یا عملیات چندملیتی، شریکی غیرقابل اتکا دیده خواهیم شد. دشمنان، حالا به‌دلیل ضعفی که نشان داده شد، برای اقدام علیه ما جسور شده‌اند. ابتدا چین و بعد از آن روسیه، ایران، کره‌شمالی و دیگران بیشترین نفع را می‌برند».

اما در این میان از همه عجیب‌تر، فضاسازی غربگرایان است. آنها مطابق آرزوی آمریکا، اصرار داشتند ایران پا در تله‌ای بگذارد که آمریکا برای شوروی چید و خودش گرفتار آن شد. باید بررسی شود که این محافل چرا اصرار دارند شکست آمریکا را بپوشانند؛ و در مقابل، مردم ما را شریک ورشکستگی آمریکا کنند، یا حس شکست را در داخل ایران تزریق نمایند؟ لجاجت و کینه‌توزی، کورشان کرده و نمی‌فهمند؟ یا مأموریت دارند عصا زیر بغل آمریکا بگذارند؟! بی‌تردید اگر ما وارد جنگ افغانستان می‌شدیم، همین‌ها می‌گفتند چرا برای کشور هزینه درست می‌کنید و سایه جنگ را بر سر کشور می‌کشانید. آنها امروز هم نمی‌گویند بازی در نقشه مورد آرزوی آمریکا با چقدر هزینه، برای چند سال و با کدام راهبرد و دورنما؟



منبع

دو عملیات ناکام و تله‌گذاری سوم برای ایران بیشتر بخوانید »