«جمشید نری میسا» نویسنده حوزه ایثار و شهادت گیلان در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در رشت اظهار داشت: نویسندگی را از سال ۱۳۶۲ و زمانی که در جبهه در منطقه عملیاتی خیبر (هور العظیم) بودم همراه با خاطراتم که در یک دفترچه مینوشتم، شروع کردم. در یکی از این روزها یک گزارشی را نوشتم که برای روزنامه اطلاعات فرستادم که منتشر شد. وقتی نخستین مطلبم در روزنامه و سپس در مجله جهاد روستا منتشر شد، باورم نمیشد؛ ولی با این حال انگیزهای عجیبی در من ایجاد شد که به تهیه خبر و گزارش از جبههها ادامه بدهم.
وی گفت: احساس درونیام این بود که در کنار بچههای رزمنده و جنگیدن در میدان نبرد میتوانم در قالب یک روزنامه نگار حتی آماتور برای تهیه خبر و گزارش از جبهههای جنگ جلوه کنم. در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی، فکر تهیه گزارشی راجع به بچههای تخریب به ذهنم خطور کرد. بچههایی که در آن زمان در جبههها از با ارزشترین نیروهای عملیاتی محسوب میشدند و در آن سالها شاید فقط بچههای اطلاعات عملیات را به لحاظ شاخص ارزشی نیروهایی میشد که به عنوان نیروهای مترادف آنها معرفی کرد. باید اعتراف کنم که برای شخص من سالهای جنگ، بهترین دوران زندگیام بوده هست و این حرف را بدون تعارف زدم. در واقع جنگ باعث شد که نویسنده بشوم و بنویسم.
چگونه از چاپ گرارشتان در روزنامه مطلع شدید؟
چاپ اولین گزارش در روزنامه را یکی از دوستان به من خبر داد. یعنی بعد از عملیات خبیر که به اهواز برگشتم یکی از همکلاسیها و در واقع از همرزمان خبر داد که گزارش من در یکی از روزنامهها به چاپ رسید. وقتی این خبر شنیدم خیلی خوشحال شدم.
نری میسا با بیان اینکه در ابتدا نوشتههایم غیرهدفمند و بیشتر به نوشتن خاطرات خاص روزمره و یا دلنوشته در هیاهوی روزهای جنگ خلاصه میشد افزود: یعنی با اینکه کار نوشتن در آن سالها برای من تازه کار امری بسیار دشوار به نظر میرسید ولی حضور در جبههها که با آغاز عملیات، جلوهای پر رنگتر به خود میگرفت برای خود من، فرارسیدن لحظات ناب زندگی بود.
به گفته وی، توجه رزمندگان به خواندن نماز شب و مناجات، توسلات و شبزندهداریهای فرزندان معنوی امام (ره) و مراقبت خاص آنان به مناجات و راز و نیاز با خدای خود و همچنین صدای آتش تویخانهها، رفت و آمدهای لندکروزهای جبههای، نقل و انتقالات نیروها و دردناکتر از همه آژیر ممتد آمبولانسها چیزی را در سطح بیابانهای خوزستان فریاد میزد که به نظر من میشد آن را زیباترین جلوههای حیات و زندگی نامگذاری کرد. در واقع اینها از مواردی بود که من روزانه یادداشت میکردم.
این نویسنده حوزه ایثار و شهادت ادامه داد: پس از پایان جنگ و بازگشت به آبادان در حوزه اجتماعی ـ ورزشی در خبرگزاری ایرنا فعالیت رسانهای خود را ادامه دادم و همزمان در نشریات و روزنامههای خبری متعدد از جمله روز نامه کیهان، روزنامه ایران، روزنامه رسالت، جام جم، آبادان امروز، روزنامه کیهان ورزشی، روزنامه نود، خبرورزشی، البرز، نسل فردا و…) و هفته نامههای (هدف، پهلوان، شاخص، ستاره سهیل، نیرو، گام، گزارش هفته، ارزش، عصر ورزش، بشیر، البرز، فجرخوزستان، فرهنگ جنوب، پگاه گیلان، کارون، صبح کارون، اروند آبادان)، مجلات صف و سرباز آجا، نشریه طلایه داران و فصل نامه آوای موج نداجا و… به عنوان خبرنگار آزاد قلم زدم. همین هم موجب شد که با مهارت نویسندگی و آثار و کتاب نویسندگان مشهور آشنا شدم و در واقع نگاه من به نوشتن جدیتر شود. بعدها نوشتن کتابهایی را با موضوعاتی، چون جنگ نرم و بیداری اسلامی (بهار عربی) و
دفاع مقدس به نگارش در آوردم که تعداد آنها به بیش از ۶۰ عنوان میرسد.
نری میسا با اشاره به چاپ اولین کتابش گفت: در سال ۱۳۸۹ با عنوان «فکری برای اتاق فکر» بعد از بررسی و ویراستاری توسط انتشارات دریای دانش منتشر شد. این اولین کتاب چاپ شده من بود. بعد از نوشتن این کتاب، در انتشار آن با مشکل روبهرو شدم. به چند ناشر مراجعه کردم که مسئولیت چاپ آن را به عهده نگرفتند و گفتند به دلیل اینکه موضوع کتاب در حوزه کاری ما نیست باید برای چاپ به انتشارات فعال در این حوزه مراجعه کنم؛ و در نهایت این کتاب سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات دریای دانش به مدیریت دکتر هدایت پناه به چاپ رسید و رونمایی شد.
وی با اشاره به موضوع کتاب دوم خودش اضافه کرد:، چون دوران جنگ را به چشم دیده بودم و به نوعی صحنههای این دوران را لمس کرده و تلخیها و سختیهای آن را چشیده بودم، دغدغه داشتم که بتوانم گوشهای از صحنه جنگ را به رشته تحریر درآورم. در همین راستا به نوشتن کتاب دیگرم با موضوع
دفاع مقدس و با عنوان «دفاع سرنوشتساز» در ۶۶۴ صفحه و ۷ فصل پرداختم. در این کتاب علاوه بر مسائل کلی جنگل عراق و ایران به عملکرد نیروی دریایی ارتش در ۸ سال
دفاع مقدس، بازخوانی نبرد تکاوران نیروی دریایی در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر، چگونگی آغاز اسارت خرمشهر، حماسههای تکاوران دریایی در مقاومت ۳۴ خرمشهر در قالب خاطره و گفتوگو و قهرمانان و شهدای شاخص این نیرو پرداخته شده هست. فصل هفتم و در واقع آخرین بخش کتاب به بریده جراید (روزهای آغازین جنگ)، نقشهها و نمودارها، و تصاویر مربوط به تکاوران قهرمان نیروی دریایی ارتش اختصاص دارد.
به گفته وی، این مجموعه در سال ۱۳۹۴ با تدبیر و حمایت امیردریادار دکتر حبیبالله سیاری رییس ستاد مشترک و معاون هماهنگ کننده ارتش جمهوری اسلامی تهیه و تدوین شده هست.
این نویسنده حوزه ایثار و شهادت با بیان اینکه ۸ سال از بهترین سالهای زندگیام را در جبهه و در هیاهوی جنگ سپری کردم افزود: امروز برخی جنگ را خصوصی کردهاند و جنگ را تنها برای خود میدانند و هنوز هم اسحله به دست دارند و نمیگذارند کسی دیگر درباره آن سالها حرف بزند!
وی تاکید کرد: خیلیها هستند که رنگ جبهه را به چشم ندیدند و حتی از نوشتن یک مقدمه چند سطری در حوزه
دفاع مقدس عاجزند ولی امروز در جایگاه کارشناس کتابهای من و امثال من را نقد و یا کلاً وتو میکنند. متاسفانه امروز هیچ کس سر جای خودش نیست.
برخی آثار و تألیفات این نویسنده حوزه ایثار و شهادت شامل فکری برای اتاق فکر، جنگ نرم و بیداری اسلامی، مقدمهای بر علوم دریا نوردی (فنون بقا در دریا)، واکاوی بیداری اسلامی، مدیریت پدافند غیر عامل، دفاع سرنوشت ساز/ نقش تکاوران نیروی دریایی در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر، خلیج فارس/ واقعیتهای موجود و چشم اندازهای آینده، مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، در میهمانی لالهها/ یادواره شهدای گیلان، خرمشهر ۵۹/ خاطرات جمعی از تکاوران نیروی دریایی ارتش در مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر، پرواز در آسمانها/ خاطرات سرهنگ خلبان اکبر کاظم پور، تپه ۱۲۰/ خاطرات رزمند دوران
دفاع مقدس محمدرضا باباهادی، جنگ کارگری در خرمشهر، شهرام آرپی جی/ خاطرات یوسف یحییزاده از رزمندگان دوران
دفاع مقدس، جا مانده از بازی دراز، روایت رنگها، خرابههای نبطیه / لبنان، لبخند به ماه، حماسه و جهاد/ بررسی اسنادی نقش ستاد پشتیبانی جنگ جهاد استان در
دفاع مقدس، کاش آسمان میبارید، کهنه سرباز لنگرود، غریبانه جنگیدیم، از تبار عاشورا، نسیم اروند، گیلان و
دفاع مقدس، برای سید قاسم، زیدار/ گزیده عکسهای
دفاع مقدس رودبار و… هست.
انتهای پیام/