روزنامه جمهوری اسلامی

روزنامه حامی روحانی: سنگ خود را به سینه می‌زنی، نه سنگ جمهوریت را!

روزنامه حامی روحانی: سنگ خود را به سینه می‌زنی، نه سنگ جمهوریت را!



سؤال مهمی که به مناسبت این باید آقای روحانی به آن جواب بدهد این است که «چرا فقط وقتی که خودتان ردصلاحیت شدید، احساس کردید که جمهوریت نظام به خطر افتاده و باید برای نجات آن دفاعیه بنویسید؟».

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه جمهوری اسلامی ضمن انتشار این پرسش کنایه‌آمیز نوشت: نامه تفصیلی آقای حسن روحانی رئیس‌جمهور سابق در نقد مستندات شورای نگهبان قانون اساسی برای عدم احراز یا ردصلاحیت وی در انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان که اسفندماه سال گذشته برگزار شد، در عین حال که حاوی نکات قابل توجه و ایرادهای درستی به عملکرد شورای نگهبان است، زوایای اعلام نشده‌ای هم دارد که ای‌کاش آقای روحانی به آن‌ها هم می‌پرداخت. بدون پرداختن به این زوایا، باید نامه آقای روحانی را یکطرفه دانست.

ای‌کاش رئیس‌جمهور سابق، آن روی دیگر سکه‌ را هم می‌دید و درباره آن نیز اگر نه به تفصیل لااقل به اختصار می‌نوشت. در آن‌صورت، اولاً افکار عمومی صداقت رئیس‌جمهور سابق را که عملکرد خود را نیز نقد کرده می‌ستود و ثانیاً آنچه در تاریخ ثبت می‌شد نقد جامعی بود که عملکرد مشترک دولت و شورای نگهبان را در زمینه تخلف از قانون اساسی در تأمین حق انتخاب مردم به‌طور شفاف در برابر چشمان مردم قرار می‌داد.

آقای روحانی در نامه خود که متن کامل آن در روزنامه چاپ شد نوشت: «این، دفاعیه شخصی من نیست، بلکه دفاع از جمهوریت نظام است؛ دفاعیه‌ای برای نهاد ریاست جمهوری که به عنوان وکیل مستقیم همه ملت ایران نباید بیش از این تضعیف شود».

سؤال مهمی که به مناسبت این جمله باید آقای روحانی به آن جواب بدهد این است که چرا شما فقط وقتی که خودتان ردصلاحیت شدید احساس کردید که جمهوریت نظام به خطر افتاده و باید برای نجات آن دفاعیه بنویسید؟ این سؤال را با سؤال‌های فرعی دیگر می‌توان پررنگ‌تر کرد. به این‌صورت که وقتی انتخابات مجلس یازدهم در سال ۱۳۹۸برگزار می‌شد و آن همه افراد واجد صلاحیت توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شدند، چرا شما احساس نکردید جمهوریت و اسلامیت نظام به خطر افتاده است؟ وقتی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برگزار می‌شد و بسیاری از افراد سرشناس، باسابقه و صالح رد صلاحیت شدند تا فرد مورد نظر رئیس‌جمهور شود، چرا شما احساس نکردید جمهوریت و اسلامیت نظام به خطر افتاده است؟

موارد زیاد دیگری هم وجود دارند که شما می‌بایست در آن موارد همچنین احساسی می‌کردید ولی فعلاً از آن‌ها صرفنظر و به همین دو مورد اکتفا می‌کنیم که مواردی شاخص هستند و در دوران مسئولیت شما در ریاست جمهوری اتفاق افتاده‌اند. ارتباط این دو مورد به شما از این نظر مهم است که شما به عنوان رئیس‌جمهور مسئولیت اجرای صحیح قانون اساسی را داشتید و دولت مجری انتخابات بود. بنابراین شما و دولتتان نمی‌توانید مسئولیت خود در قبال دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ را انکار کنید.

از نظر شما این دو انتخابات با توجه به عملکرد شورای نگهبان در مورد صلاحیت، بدون ایراد بودند یا ایراد داشتند؟ اگر ایراد داشتند، چرا درصدد احقاق حق ضایع شده داوطلبان در همان مرحله برنیامدید و چرا نگفتید جمهوریت در خطر است و اصولاً چرا چنان انتخابات‌هایی را برگزار کردید؟ و اگر ایراد نداشتند، چرا وقتی خودتان ردصلاحیت شدید چنین احساسی پیدا کرده‌اید؟

نکته‌ای که باید درباره یادداشت مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی متذکر شد، حضور نامزدهای متعدد طیف مدعی اعتدال و اصلاحات چه در انتخابات مجلس ۱۳۹۸، چه ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و چه انتخابات مجلس دوازدهم (اسفند ۱۴۰۲) است که متأسفانه نویسنده کتمان و انکار کرده است.

به عنوان مثال طیف مذکور در انتخابات مجلس یازدهم به جای یک فهرست سه فهرست در تهران با سرلیستی آقای مجید انصاری (عضو مجمع روحانیون/ مدیر ارشد در دولت روحانی) ارائه کردند اما نفر اول فهرست‌ها بیش از ۶۹ هزار رأی کسب نکرد.

در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز آقایان همتی و مهر علیزاده در گود رقابت بودند اما همتی با وجود حمایت خاتمی و ۱۶ حزب اصلاح‌طلب نتوانست بیش از دو میلیون ۴۰۰ هزار رأی به دست آورد. در انتخابات شورای شهر هم لیست جمهور با حمایت خاتمی ارائه شد اما نفر اول فهرست ۳۳ هزار رأی کسب کرد. در انتخابات اخیر مجلس هم با وجود شانتاژ و تهدید شدید پدر خوانده‌ای جبهه اصلاحات برای ممانعت از نامزدی اصلاح‌طلبان در انتخابات، دست‌کم ۱۶۵ نامزد انتخابات در گود رقابت حضور داشتند و ادعا می‌کنند ۸۰ تا ۱۰۰ نماینده در مجلس آتی دارند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روزنامه حامی روحانی: سنگ خود را به سینه می‌زنی، نه سنگ جمهوریت را! بیشتر بخوانید »

نامه فرزندان شهدا خطاب به رزمندگان/ در پشت جبهه بر دهان ابرقدرت‌ها می‌زنیم+ سند

نامه فرزندان شهدا خطاب به رزمندگان/ در پشت جبهه بر دهان ابرقدرت‌ها می‌زنیم+ سند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاع‌پرس، رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس وقتی برای دفاع از اعتقادات و میهن خود در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به‌سر می‌بردند، خانواده آن‌ها نیز در پشت جبهه‌ها همچون بسیاری دیگر از مردم، برای پیروزی و سلامتی آن‌ها دعا کرده و در زمینه‌های پشتیبانی از جبهه‌ها فعالیت می‌کردند.

در این راستا، کودکان نیز از این قاعده مستثنی نبودند؛ آن‌ها با توجه به این‌که سن کمی داشته و نمی‌توانستند به میدان نبرد با دشمنان بروند؛ اما از هرکاری که از دست‌شان برمی‌آمد برای حمایت از جبهه‌ها دریغ نمی‌کردند؛ از دعا کردن و نامه نوشتن برای رزمندگان گرفته تا پرکردن قلک‌های خود برای هدیه به جبهه‌ها و…

همان‌طور اشاره شد، نامه نوشتن یکی از کارهایی بود که کودکان و دانش‌آموزان برای افزایش روحیه رزمندگان و ابراز ارادت خود به آن‌ها، در پشت جبهه‌ها انجام ‌داده و این نامه‌ها را به دست رزمندگان در جبهه‌ها می‌رساندند؛ آن‌ها در این نامه‌ها ضمن آرزوی سلامتی و پیروزی برای رزمندگان، اغلب از این‌که نمی‌توانند در کنار رزمندگان به پیکار با دشمنان بپردازند، ابراز ناراحتی می‌کردند.

آن‌چه در ادامه می‌بینید، نمونه‌ای از نامه سه فرزند شهید به‌نام‌های «محمدحسن غلامی»، «هنگامه شیخ» و «محمدرضا آرو حسینی» خطاب به رزمندگان اسلام در جبهه‌هاست که ۶ مهر سال ۱۳۶۵ در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده است.

وحدت بین رزمندگان اسلام، بزرگترین ضربه به استکبار جهانی است

با درود فراوان به امام زمان و نایب بر حقش امام خمینی که پرچمدار انقلاب اسلامی ایران و تمام مسلمانان جهان است. سلام به ارواح پاک شهیدان و سلام بر شهیدان زنده مجروحین و مفقودین تمام ایران و درود به شما رزمندگان جبهه حق، کسانی که با نبردتان پرچم اسلام را در تمام جهان برافراشته نگه داشته‌اید. ای برادر رزمنده! با این نامه از راهی دور ولی با قلبی نزدیک و مالامال از مهر به‌شما برادران سرباز امام زمان از فداکاری‌هایتان تشکر می‌کنم؛ البته من کوچک‌تر از آن هستم که بتوانم جبران ایثار شما را بکنم، فقط پیامی دارم که بدانید ما هم تا آخرین قطره خون خود حاضریم پشتیبان شما باشیم و از خداوند سلامتی شما را می‌خواهیم. ان‌شاءالله که بزودی صدام ملعون را سرنگون خواهید کرد و راه کربلای حسینی باز می‌شود و همه مسلمانان ایران به زیارت کربلا نائل خواهند شد. خداوند یاورتان باشد و ما در سنگر مدارس با حفظ حجاب خود، پشتیبانی خود را از انقلاب اسلامی اعلام می‌کنیم وحدتی که بین نیروهای رزمنده اسلام است، بزرگترین ضربه برای کفار و همچنین استکبار جهانی است. ما هم در پشت جبهه با وحدت کلمه باعث نابودی دشمنان اسلام و ایران می‌شویم و نور ایمانی که در قلب یکایک ایرانیان است، به‌همین زودی‌ها سیاهی‌ها را از بین برده و حق را بر باطل پیروز می‌کند. ای برادر سلام من را به همه همرزمانت برسان. خداوند نگهدار خمینی و همه سلاح بر دوشان اسلام باشد. ان‌شاءالله. خداحافظ

محمدحسن غلامی

ما فرزندان شهدا همواره دعاگوی شما هستیم

سلام بر شما رزمندگان دلیر مکتب توحید. سلام بر شما ای پویندگان راه توحید. سلام بر شما که از میهن و اسلام دفاع می‌کنید و جان خود را بر سر انقلاب اسلامی فدا می‌کنید. آری شما با خون‌تان درخت اسلام را آبیاری می‌نمائید و با شهادت‌تان خاک ایران را گلگون می‌سازید. ای رزمندگان دلیر اسلام، بدانید که ما فرزندان شهدا همواره دعاگوی شما هستیم. ای رزمندگان اسلام، من آرزو می‌کنم همچنان که فاو و مهران را از دست ظالمان از خدا بی‌خبر گرفته‌اید، بتوانید دیگر شهرهای عراق را از دست آن ظالم خون‌خوار و جنایتکار بگیرید. من وقتی خبر پیروزی شما را می‌شنوم، بسیار خوشحال می‌شوم و آرزو می‌کنم که ای کاش بزرگ بودم و به جبهه‌های حق علیه باطل می‌شتافتم و مانند شیر می‌رزمیدم و انتقام خون شهدا را از دست آن ظالمان می‌گرفتم؛ اما حیف که کوچکم و نمی‌توانم به جبهه بیایم و کاش می‌توانستم همراه با شما رزمندگان اسلام با پتک‌های آهنین همچنان بر سر سپاهیان صدام می‌زدم و انتقام خون همه شهیدان را می‌گرفتم. من همواره مشتاق پیروزی شما هستم. به امید پیروزی شما

دوستدارتان «هنگامه شیخ» – ۹ ساله

ما در پشت جبهه بر دهان ابرقدرت‌های شرق و غرب می‌زنیم

سلام به رهبر کبیر امام خمینی و رزمندگان. می‌خواهم با این نامه کوچک با شما صحبت کنم و کمی از درد دلم با شما صحبت کنم. من خیلی دوست دارم به جبهه بیایم و من خیلی کوچک هستم که به جبهه بیایم و امیدوارم که زودتر بزرگ شوم و به جبهه بیایم و به برادران بپیوندم و با دشمنان شرق و غرب بجنگم؛ ولی ما هم در پشت جبهه با مشت‌های گره شده خود بر دهان ابرقدرت‌های شرق و غرب می‌زنیم؛ چون من هم یک پسر ده ساله جانباز هستم که جزوی از بدنش را در راه اسلام و خدا داده است. و من به پدر خوب و مهربانم که برای وطن اسلامی خودش می‌جنگید، افتخار می‌کنم. همیشه شب‌ها به فکر می‌روم که چه موقعی بزرگ می‌شوم تا انتقام پدرم و تمام مجروحین اسلام و شهدا را بگیرم؛ حتی میخواستم اسمم را در بسیج بنویسم؛ ولی هر مسجدی که رفتم، اسمم را بنویسم و به شما بپیوندم، به من گفتند تو خیلی کوچک هستی. به امید دیدار همه رزمندگان

محمدرضا آرو حسینی

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نامه فرزندان شهدا خطاب به رزمندگان/ در پشت جبهه بر دهان ابرقدرت‌ها می‌زنیم+ سند بیشتر بخوانید »

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار ساجد دفاع‌پرس، رزمندگان اسلام در دوران هشت سال دفاع مقدس به تأسی از آموزه‌های اسلامی، رفتار انسان‌دوستانه‌ای را با اسرای عراقی داشتند؛ تا جایی که آن‌ها پس از اسارت، از این‌که در پناه رزمندگان اسلام قرار گرفته و از شر صدام رهایی یافته‌اند، ابراز خوشحالی می‌کردند.

نیرو‌های عراقی پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام، از رفتاری که با آن‌ها می‌شد و همچنین تفاوت تبلیغات منفی که توسط ارتش بعث عراق نسبت به نیرو‌های ایرانی می‌شد، با واقعیتی که وجود داشت، ابراز شگفتی می‌کردند.

روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۱ فروردین سال ۱۳۶۵ مطلبی را به‌چاپ رسانده که گویای وضعیت نیرو‌های عراقی پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام است. بر اساس این گزارش؛ علی‌رغم شبهه‌های این‌روز‌ها مطرح می‌شود، مردم عراق در جنگ تحمیلی یا با زور حکومت بعث و یا بر اثر تبلیغات دروغین صدامیان به جنگ آورده می‌شدند؛ بنابراین پس از اسارت به‌دست رزمندگان اسلام، وقتی از واقعیت خبردار می‌شدند، خود را در پناه اسلام و رهایی‌یافته از حکومت دیکتاتوری بعثی می‌دیدند و حتی بسیاری از آن‌ها در کنار نیرو‌های عراقی به مصاف صدامیان می‌رفتند.

روزنامه جمهوری اسلامی در این گزارش آورده است:

«علی‌رغم تبلیغات کذب رژیم بعثی صهیونیستی عراق مبنی بر نحوه برخورد نیرو‌های اسلام با اسرای عراقی و این‌که این اسرا در جمهوری اسلامی ایران مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. رزمندگان اسلام در دو عملیات والفجر ۸ و ۹ همچون گذشته با رفتاری الهام‌گرفته از دین مبین اسلام، باعث گردیدند که نیرو‌های ارتش شکست‌خورده عراق به آغوش اسلام پناه آورده و ضربه سخت دیگری بر پیکر پوسیده رژیم کافر بعث عراق وارد آوردند.

از جمله مسائلی که در این مورد می‌توان ذکر نمود، رفتار برادرانه نیرو‌های اسلام با مجروحین عراقی است و همین رفتار‌ها باعث گردیده است که خبرگزاری‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی جهان این برخورد‌های انسان‌دوستانه را تحسین کنند.

آنچه که ذیلاً از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد، مشاهدات خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی از برخورد نیرو‌های اسلام با اسرای عراقی در منطقه عملیاتی والفجر ۸ است:

زمانی که یکی از نیرو‌های عراقی به‌دست رزمندگان اسلام اسیر شد، از برخورد انسان‌دوستانه سپاهیان اسلام به شگفت آمد و در حالی‌که به‌جان امام خمینی و رزمندگان دعا می‌کرد، می‌گفت: اگر من می‌دانستم که این‌گونه با من رفتار می‌شود، خود را زودتر تسلیم نیرو‌های اسلام می‌کردم. فرماندهان ارتش بعث به ما گفته بودند سعی کنید اسیر نیرو‌های ایرانی نشوید و هرگاه احساس خطر کردید، خودکشی کنید یا در جایی مخفی شوید تا شاید بعد از پاتک‌هایی که بعد از عملیات انجام می‌دهیم، دوباره به نیرو‌های خودی ملحق شوید.

این اسیر عراقی در پیامی به ارتشیان عراقی گفت: هرچه زودتر تسلیم نیرو‌های اسلام شوید تا از شر این صدام دیوانه مفلقی که به هیچ‌کس رحم نمی‌کند، رهایی یابید.

یکی دیگر از اسرای عراقی به خبرنگار ما در منطقه عملیاتی والفجر ۸ خطاب به نظامیان عراقی گفت: شما تا کی می‌خواهید اسیر دست این جلاد بی‌رحم باشید، صدامی که حتی به شهر‌ها و مردم خود رحم نمی‌کند و همان‌طور که خودتان دیدید، جانیان عفلقی چگونه شهر فاو و دیگر مناطقی که می‌دانند به‌دست توانمند رزمندگان اسلام آزاد می‌شود، به ویرانه‌ای تبدیل می‌کنند.

وی می‌گفت: فرماندهان عراقی به ما می‌گفتند اگر در جبهه نبرد با نیرو‌های ایرانی فرار کنید، کشته خواهید شد.

این اسیر عراقی که در حین خوردن غذا از رزمندگان اسلام تشکر می‌کرد، مرتب دست‌هایش را بالا برده و شکر خدا به‌جای می‌آورد که مانند دیگر نیرو‌های عراقی کشته نشده؛ چراکه اکنون برای اسلام خدمت خواهد کرد.

یک اسیر دیگر به خبرنگار ما می‌گفت: نیرو‌های اسلام در دنیا نظیر ندارند. من در اولین ساعت اسارت خود، یکی از فرماندهان اسلام را دیدم که مرا در آغوش می‌کشید و می‌گفت خدا را شکر که لشکریان اسلام افزایش پیدا می‌کنند؛ چون ما می‌خواهیم با همیاری شما برای رهائی قدس عزیز و آزادی ملت فلسطین از یوغ صهیونیسم غاصب آماده شویم. این اسیر عراقی می‌گفت: اگر بلندگو دارید به دیگر نیرو‌های عراقی پیام دهید که خود را تسلیم کنند؛ چون آن‌ها به‌زور به جبهه آورده شده‌اند. وی از همه مسئولین رزمندگان و به‌خصوص پزشکان ایرانی که در مداوای اسرای عراقی بی‌وقفه تلاش می‌کنند، قدردانی کرد و آرزو کرد که رزمندگان اسلام هرچه زودتر رژیم بعث عراق را نابود سازند.

خبرنگار ما ادامه می‌دهد: گروهی از نیرو‌های عراقی که در عملیات والفجر ۸ در بیابان‌ها و باتلاق‌های اطراف شهر فاو سرگردان بودند و بر اثر حملات شیمیائی رژیم بعثی عراق در منطقه مجروح شده بودند، توسط امدادگران و رزمندگان اسلام از باتلاق بیرون آورده شده و پس از مداوا به پشت جبهه انتقال داده شدند.

یکی از اسرای عراقی بعد از ۲۰ روز که در باتلاق‌های اطراف فاو مخفی شده بود، خود را تسلیم نیرو‌های اسلام کرد و در حالی‌که دست و پای رزمندگان اسلام را می‌بوسید، می‌گفت: من مسلمان هستم و می‌خواهم در کنار شما باشم.

وقتی به او گفته شد تو برادر ما هستی و می‌توانی در پناه اسلام زندگی را براحتی ادامه دهی، گفت: من خودم مشاهده کردم که نیرو‌های عراقی در جبهه‌ها مجروحین ایرانی را می‌کشند و به همین خاطر گفتم شاید به گوش شما هم رسیده باشد و بخواهید انتقام بگیرید که یکی از نیرو‌های اسلام گفت ما مسلمان و پیرو قرآن هستیم و با اسیر همان رفتاری را داریم که اسلام دستور داده است؛ اما رژیم بعث عراق، چون از مسلمانی بوئی نبرده، اقدام به چنین کاری می‌کند و شما مطمئن باشید که در ایران و نظام جمهوری اسلامی در امان خواهید بود.

این اسیر عراقی که از پذیرائی نیرو‌های اسلام متحیر شده بود، خدای را شکر می‌کرد که به اسارت رزمندگان اسلام درآمده است».

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شگفتی اسرای عراقی از برخورد انسان‌دوستانه رزمندگان اسلام+ سند بیشتر بخوانید »

۳۷ سفیر در نوبت جابه‌جایی هستند

تحلیل به نام مردم به کام اشرافیت غربگرا



«حجاب بهانه بود و معترضان نسبت به مشارکت سیاسی، دیپلماسی و مسائل اقتصادی نارضایتی دارند».

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه وخود نوشت: این تحلیل را روزنامه جمهوری اسلامی منتشر کرده و نوشت: «ماجرای حجاب که با ابعاد گسترده‌ای در ناآرامی‌های دو ماه اخیر به عنوان یکی از مطالبات عده‌ای از معترضین به نقطه مورد نظر آنان رسیده، فقط بخش کوچکی از مطالبات ناراضیان بود. بخش اصلی و عمده مطالبات به سه موضوع مهم‌تر اقتصادی، مشارکت سیاسی و سیاست خارجی مربوط می‌شود که هنوز هیچ اثری از انعطاف مسئولین نظام در برابر آنها دیده نشده است.

شاید بهتر این باشد که گفته شود حجاب، بهانه بود و موضوعات اصلی که عوامل نارضایتی‌ها هستند همچنان در سبد مطالبات قرار دارند. این، به معنای نادیده گرفتن موج سواران که با سوءاستفاده از نارضایتی‌ها اقدام به ایجاد اغتشاش کردند و خسارت‌های جانی و مالی زیادی را باعث شدند نیست. کاملاً قابل پیش‌بینی بود که مثل همیشه فرصت‌طلبان برای دنبال کردن اهداف خود بر موج برآمده از نارضایتی‌ها سوار شوند و با سوء استفاده‌هایشان زمینه‌ای فراهم نمایند که مطالبات واقعی و برحق مردم در گرد و غبارهای برآمده از اوضاع متشنج گم شوند.

آنچه مسئولان و بزرگان نظام باید بدانند این است که پایان دادن به ناآرامی ها بدون برآورده ساختن مطالبات اصلی یعنی حل مشکلات اقتصادی و تأمین مشارکت سیاسی مردم امکان‌پذیر نخواهد بود. حتی اگر مسئولان بتوانند با توسل به هر شیوه‌ای آرامش را در جامعه برقرار کنند، نباید دچار این تصور خام شوند که همه چیز تمام شده و دیگر خبری از ناآرامی نخواهد بود. نارضایتی‌ها در چنان شرایطی نیز وجود خواهند داشت ولی به صورت آتش زیر خاکستر، آتشی که شعله آن ممکن است موقتاً فروخفته باشد ولی در اولین زمان مقتضی بار دیگر سر برخواهد آورد. بنابراین، راه درست این است که نارضایتی‌ها به صورت ریشه‌ای برطرف شوند و تمام زمینه‌های به وجود آورنده آنها نیز از میان بروند.

برای برآورده کردن مطالبات اقتصادی، وعده‌دادن کافی نیست. مردم، سال‌هاست که با وعده‌دادن‌های فاقد عمل سروکار دارند و به آنها عادت کرده‌اند. به همین دلیل است که وعده از کسی نمی‌پذیرند و فقط منتظر عمل هستند.

در مورد مشارکت سیاسی، مردم از دو انتخابات مجلس (۱۳۹۸) و ریاست جمهوری (۱۴۰۰) که کاملاً مهندسی شده برگزار شدند، عصبانی هستند. مسئولان نظام باید برای بازگرداندن سازوکار انتخابات به چرخه قانونی و پرهیز از اعمال سلیقه‌های فراقانونی اقدام عملی نمایند تا مردم احساس مشارکت واقعی در تعیین سرنوشت خود کنند.

احساس مردم نسبت به سیاست خارجی به ویژه نادیده گرفتن سیاست محوری «نه شرقی، نه غربی» بشدت منفی است. مردم، ستیز با یک اردوگاه و تعامل بی حد و مرز با اردوگاه دیگر را قبول ندارند. این واقعیت را همه می فهمند که همین سیاست غیرمتوازن موجب هوا شدن برجام و گرفتاری های ناشی از تحریم ها شده است. تجدیدنظر در این سیاست، از خواسته‌های اساسی مردم است».

چند سؤال از سرمقاله‌نویس روزنامه‌ای که دربست در خدمت طیف اشرافیت غربگرا قرار گرفته است:

۱- مصداقاً توضیح دهید در کدام یک از اغتشاشات، عناصر اغتشاشگر حتی یک بار، موارد ادعایی شما را مورد اشاره و مطالبه قرار دادند؟!

۲- اغتشاشگران، چند دهم درصد ملت ۸۰ میلیونی ایران بودند که آنها را به نام مردم جا می‌زنید؟

۳- «مردم» کی و کجا به شما وکالت داده‌اند که از طرف آنها حرف بزنید و مطالبات باندی و جناحی خود را به جای مردم طرح کنید؟!

۴- در این که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند، شکی نیست. اما اولاً قاطبه مردم با اغتشاشگرانی که مأموریت‌شان آدم‌کشی، تخریب اموال عمومی و خصوصی،‌ ایراد خسارت به مغازه‌ها و کسب و کارها، ارعاب و تهدید و شرارت و جنایت بود، همراهی نکردند و ثانیاً این اغتشاشگران موجب شدند مطالبات واقعی و مشروع مردم به حاشیه رانده شود. بدین‌ترتیب، شماها در روزنامه جمهوری اسلامی،‌با حمایت از اغتشاشگران،‌آیا مطالبات مشروع مردم را برجسته کردید یا بخشی از قطعات پازل سرویس‌های جاسوسی سیا و موساد و MI۶ برای ناآرام کردن ایران را چیدید؟

۵- نقش ۸ سال مدیریت اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات،‌ در ویران کردن زیرساخت‌های اقتصادی و ثبت بدترین رکوردهای اقتصادی غیرقابل انکار است و اگر مردم معترض هم باشند،‌قبل از هر چیز به آن مدیریت پشت‌هم‌انداز و بی‌صلاحیت است. شما در وقوع این فاجعه اقتصادی چه نقشی ایفا کرده‌اید؟!

۶- بخشی از فجایع اقتصادی موجود و انباشت موجود زیر سر ریل‌گذاری غلط برجام و معطل‌کردن کشور در این چرخه معیوب است. شما به عنوان حامی دولت برجام و دیگر هیچ،‌امروز نمی‌توانید به نام مردم، از دیپلماسی کشور طلبکاری کنید؛ بلکه متهم ایراد این خسارت بزرگ بر مردم و نظام هستید که طی آن تحریم‌ها دو برابر و رکورد تورم (۶۰ درصد) شکسته شد.

۷- در موضوع انتخابات،‌مدعیان اصلاحات و اعتدال به جای یک نامزد ریاست جمهوری و یک لیست برای انتخابات مجلس، چند نامزد ریاست جمهوری و چند لیست جداگانه داشتند و با این وجود و با بی‌اعتمادی مردم روبه‌رو شدند. ضمناً در سال ۸۸ هم که بالاترین نرخ مشارکت (۸۵ درصد مردم) رقم خورد، باز هم این غربگرایان مدعی اصلاح‌طلبی بودند که آن جنبش و حماسه بزرگ ملی را تبدیل به بهانه آشوب و ناامنی کردند. بنابراین این طیف رادیکال، کمترین صلاحیتی درباره اظهارنظر در زمینه انتخابات و مشارکت سیاسی ندارند.

۸- اعتراف نویسنده مبنی بر این که حجاب بهانه اغتشاشات بود، نشان می‌دهد که هیچ اراده و سازمان‌دهنده‌ای جز دشمن خارجی پشت سر اغتشاشات نبوده و نباید این جریان دشمن‌ساخته را با مشکلات واقعی و مطالبات مشروع مردم اشتباه گرفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تحلیل به نام مردم به کام اشرافیت غربگرا بیشتر بخوانید »

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد!

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد!



عباس عبدی در یادداشت دیروز بعد از مدت‌ها نگران «جمهوری اسلامی» شد و البته تعجب چندانی هم نداشت، چون این «جمهوری اسلامی» که عبدی ناگهان نگرانش شد، اشاره به نام یک روزنامه چاپ تهران است…

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس عبدی در یادداشت دیروز بعد از مدت‌ها نگران «جمهوری اسلامی» شد و البته تعجب چندانی هم نداشت، چون این «جمهوری اسلامی» که عبدی ناگهان نگرانش شد، اشاره به نام یک روزنامه چاپ تهران است که این روزها دیگر خیلی ربطی به خود جمهوری اسلامی ندارد و تنها از اشتراک لفظی برخوردار است. جالب اینجاست که عبدی از این گلایه‌مند است که چرا برای یک ماه آگهی‌های دولتی روزنامه مذکور قطع شده است. در این خصوص چند نکته گفتنی است.

اولاً همانگونه که عبدی هم خود معترف است قطع آگهی‌های دولتی بنا به آیین نامه مصوب وزیر ارشاد صورت گرفته که این آیین نامه پیشتر و در دوره دولت روحانی محرومیتی سه ماهه برای چنین تنبیهی در نظر گرفته بود و حتی در آن دوره یکی از روزنامه‌های اقتصادی سه ماه از این آگهی‌ها محروم شد و تازه در دولت رئیسی این محرومیت مطابق آیین نامه جدید به یک ماه کاهش یافت.

ثانیأ مطابق آیین نامه روزنامه جمهوری اسلامی از هیئت نظارت بر مطبوعات تذکر دریافت کرده که نهادی فراقوه‌ای و متشکل از هفت نفر است که دو نفر از آن‌ها دولتی هستند.

ثالثاً این آیین نامه قبل از اعمال روی روزنامه یادشده پیشتر نیز اجرا شده و برای رسانه خاصی خلق نشده است.

رابعاً روزنامه جمهوری اسلامی حدود ۴۰ سال است با یک مدیر اداره می‌شود و خوب است بدانیم که مدیر این روزنامه در دولت‌های موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی در همسویی با رؤسای دولت‌ها بوده و شاید دلیل وابستگی کامل این روزنامه به آگهی‌های دولتی قابل توجه (که قطع آن هم حتی برای یک ماه تأثیر چندانی بر اوضاع این روزنامه ندارد و علت ناراحتی تا این حد این روزنامه از این موضوع هم قدری عجیب است) همین باشد.

خامساً در تذکر هیئت نظارت بر مطبوعات به روزنامه جمهوری اسلامی به نادیده گرفته شدن مصوبات شورای عالی امنیت ملی (که مطابق تبصره ۲ ماده ۵ قانون مطبوعات برای رسانه‌ها لازم الاتباع است) از سوی این روزنامه اشاره شده است. روشن است که تخلف از قانون موجب این تنبیه شده و ربطی به انتقاد از دولت ندارد؛ و نکته ششم را نه خطاب به عبدی، بلکه باید به مسئولان روزنامه جمهوری اسلامی نوشت. میان نام روزنامه شما و عملکردتان فاصله در حال زیاد شدن است. تا دیر نشده در یکی از دو سو بایستید یا به آغوش جمهوری اسلامی برگردید یا به تیترسازی برای رسانه‌های بیگانه بدون این نام مقدس ادامه دهید.

منبع: روزنامه جوان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وقتی عبدی به دفاع از «جمهوری اسلامی» برمی‌خیزد! بیشتر بخوانید »