رژیم شاهنشاهی

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، انقلاب اسلامی ایران ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با پایان بخشیدن به حاکمیت سیاسی رژیم شاهنشاهی پهلوی، نظامی نوین با ایدئولوژی اسلامی ایجاد کرد. بدیهی هست به موازات این تحولات باید ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اداری و نظامی ایران نیز دگرگون می‌شد؛ امام خمینی (ره) پس از تشکیل شورای انقلاب برای اداره کشور، تشکیل مجلس شورای اسلامی، ایجاد کابینه دولت اسلامی و انتخاب ریاست جمهوری و دیگر نهادها را در برنامه خود قرار داد. این تشکیلات نیازمند حرکت‌های انقلابی بود و لزوم تغییر ساختار‌ها و سازمان‌های اداری به شدت احساس می‌شد، از سوی دیگر تأثیر انقلاب اسلامی در تشکیلات و روابط سازمانی، تزلزل ساختار نظام شاهنشاهی و به موازات آن خلق ارزش‌های نوین انقلابی را در منجر شد.

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها

این فضا زمینه ایجاد نهاد‌هایی متناسب با کارکرد‌های ویژه را فراهم آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امید مردم به آینده‌ای بهتر موجب سرعت بخشیدن به تحولات اداری و سازمانی شد.  مردم نیز بلافاصله داوطلبانه برای نظام‌مند کردن کشور اعلام آمادگی کنند و نخستین نهادی که به وجود آمد کمیته انقلاب اسلامی بود. امام خمینی پس از سقوط پادگان‌ها و کلانتری‌ها که باعث شده بود سلاح‌های بسیاری به دست مردم بیفتد طی پیامی فرمان دادند مساجد زیر نظر امام جماعت حفاظت از مراکز و مؤسسات حساس را عهده‌دار شوند. ایشان پس از صدور این پیام آیت‌الله «مهدوی کنی» را مأمور تشکیل کمیته مرکزی انقلاب اسلامی کردند. دادگاه انقلاب اسلامی و دادسرای انقلاب اسلامی از نخستین نهاد‌های انقلابی بود که به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد. 

همچنین برای سرپرستی اموال مصادره شده خاندان پهلوی و سران خائن رژیم سابق و استفاده از این اموال برای خدمت به محرومان «بنیاد مستضعفان» در ۹ اسفند ۱۳۵۷تأسیس شد. در ادامه روند تشکیل نهاد‌های انقلابی «کمیته امداد امام خمینی برای تأمین نیاز‌های محرومان جامعه در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷و نیز بنیاد مسکن انقلاب اسلامی به منظور ساخت مسکن برای محرومان، در ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ تشکیل شدند. در این شرایط مهم‌ترین نهادی که لزوم وجود آن احساس می‌شد، تشکیل نهادی نظامی متناسب با آرمان‌های انقلاب اسلامی بود. به همین منظور در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دفاع از موجودیت انقلاب و ارزش‌ها و دستاورد‌های آن تشکیل شد.

با توجه به نسبت جمعیت روستانشین به شهری ضرورت رسیدگی بهبود شرایط در روستا‌ها بیشتر احساس می‌شد به موازات تشکیل نهاد‌های انقلابی جهاد سازندگی نیز در ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ به عنوان بازوی سازندگی انقلاب برای خدمت به روستاییان و مناطق محروم و انتقال ارزش‌ها و فرهنگ انقلاب به آن مناطق تشکیل شد. 

متن زیر سیر ایجاد و رشد نهاد مقدس جهاد سازندگی هست که در ادامه قسمت اول آن را  می‌خوانید.

در ابتدای راه

خاستگاه صدور فرمان تشکیل «جهاد سازندگی» را باید در مجموعه درهم تنیده‌ای از علل و عوامل سیاسی، اجتماعی شرایط فرهنگی و همچنین جایگاه‌های اقتصادی و تاریخی ایران در پیش از انقلاب اسلامی ریشه‌یابی کرد آرمان‌خواهی و اعتلای ارزش‌های اجتماعی نهفته در متن انقلاب اسلامی از جمله عدالت‌خواهی، برابری اجتماعی، استقلال و قطع وابستگی به کشور‌های دیگر عاملی شد تا چنین نهاد‌هایی پیش‌بینی و تشکیل شود امام خمینی استقلال کشور را در گروی پیشرفت در زمینه‌های فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی می‌دانست از این رو فعالیت‌های جهاد سازندگی به صورت رسمی مدت کمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. 

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها

در واقع جهاد سازندگی پاسخ به مجموعه نیازها، مطالبه‎ها و فشار‌ها در واکنش به انباشتی از ناکامی‎های سیاست‌های غلط پیش از انقلاب بود. به همین دلیل این اولویت در سخنان بسیاری از مسئولان وقت دیده می‌شود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این مورد بیان می‌کنند:

«اساس پی‌ریزی جهاد سازندگی مسئله فعالیت در مناطق محروم هست. در ارتباط با تاریخچه جهاد سازندگی باید برگردیم به پیش از انقلاب، زیرا جهاد سازندگی یک جریان هست نه یک اداره و سازمان این جریان از آن زمان آغاز شد که به مردم گفته شد گندم بکارید. روستا‌ها از دو نظر برای ما حائز اهمیت هست یکی اینکه در روستا‌ها استضعاف و فقر و محرومیت زیاد بود و این در حالی هست که جمهوری اسلامی برای رفع محرومیت رسالت بسیار عظیم و غیرقابل اغماض برای خود قائل هست دیگری از باب اینکه خودکفایی یکی از اصول جمهوری اسلامی هست و آن هم وابسته به روستا‌ها هست.»

بنابر اعتقاد بعضی از افراد نزدیک به امام خمینی انجام کار‌های عمرانی در نقاط محروم هواره از دغدغه‌های ایشان بود از این رو در زمان تبعید و اقامتشان در نوفل لوشاتو ایده تشکیل نهادی برای فقرزدایی و سازندگی را داشتند. این حرکت نیازمند تشکیلاتی بود که در برنامه‌های اولیه جهاد مشاهده می‌شود.

ایشان پس از تشکیل جهاد در تیر ۱۳۵۸ در سخنانی خطاب به مردم فرمودند: «ما از محرومیت و مشکلات شما آگاهیم و درصدد ثبات در کشور و رهایی از خرابکاری‌های ضد انقلاب هستیم تا در اولین فرصت محرومیت‌زدایی از مناطق روستایی و محروم را شروع کنیم.»

اهداف تأسیس جهاد سازندگی

براساس دلایل و زمینه‌های بیان شده پیرامون ضرورت تشکیل جهاد سازندگی اهداف تأسیس جهاد را می‌توان به صورت خلاصه چنین برشمرد: ترمیم خرابی‌های رژیم گذشته به ویژه در مناطق محروم روستایی و عشایری کشور؛ سازندگی روستا‌ها برای جبران پیامد‌های اصلاحات ارضی و برآورده کردن مطالبات کشاورز‌ها در امر تولید نابودی کشاورزی و به هم ریختگی نظام موجود؛ محرومیت‌زدایی و ارائه خدمات گسترده، عمرانی فرهنگی و عقیدتی، رفاهی، بهداشتی و آموزشی به روستاییان و عشایر به دلیل تفاوت فاحش بین توسعه روستا‌ها و شهرها؛ انتقال پیام انقلاب اسلامی به دور افتاده‌ترین مناطق روستایی؛ فراهم آوردن زمینه حضور و مشارکت گسترده روستاییان در عرصه تولید و خودکفایی غذایی در کشور؛ ناتوانی دستگاه‌های سنتی موجود و لزوم بسیج امکانات و نیرو‌ها برای آبادانی کشور.

مراحل تشکیل جهاد سازندگی

از دیدگاه پایه‌گذاران جهاد سازندگی اساس فعالیت‌های این نهاد در وهله نخست از میان برداشتن نابرابری در مناطق محروم در کوتاه مدت بود. آنها در ابتدا هیچ برنامه ریزی بلندمدتی را دنبال نمی‌کردند و حتی تصور یکسانی پیرامون نحوه تشکیل این نهاد وجود نداشت. عده‌ای تصور سازمانی موقت را در ذهن داشتند در مقابل برخی بر این باور بودند که باید نهادی تأسیس شود که امور روستاییان و مناطق محروم را برای بلندمدت سازمان دهد. این پیشنهاد‌های پراکنده از سوی افرادی که در صدد فعالیت در نقاط محروم بودند، به مرور توجه گروهی از دانشجویان را جلب کرد و در جلساتی روی این موضوع بحث و تبادل نظر کردند تا مجموعه فعالیت‌های فشرده و انقلابی خارج از سیستم دولتی انجام شود.

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها

افراد مؤثر در شکل‌گیری هسته اولیه جهاد معتقدند چرایی تشکیل این نهاد به و پیش از انقلاب یعنی شکل گیری تشکل‌ها و جنبش‌های دانشجویی مانند انجمن اسلامی در دانشگاه بر می‌گردد این انجمن از دهه ۱۳۵۰ فعال شد که در جنبش‌های دانشجویی مخالف سیاست‌های رژیم شاهنشاهی نقش بسزایی داشت یکی از راه‌های ورود دانشجویان به دنیای سیاست از طریق همین انجمن بود بیشک گردهمایی‌های دانشجویی از اساسی‌ترین زمینه‌های حضور دانشجویان در فعالیت‌های سیاسی پیش از انقلاب به حساب می‌آیند. بیشتر افراد داوطلب ورود به جهاد سازندگی پیش از فرمان امام خمینی عضو همین تشکل بودند. 

علاوه براین، در مورد آشنایی دانشجویان با نیاز‌های مناطق محروم باید به تشکیل اردو‌های عمرانی دانشجویی در سال ۱۳۵۴ به بعد اشاره کرد که اغلب این اردو‌ها در مناطق محروم تشکیل می‌شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشجویان روی این موضوع متمرکز شده بودند و حتی پیش از تشکیل جهاد به صورت خودجوش به مناطق دورافتاده و محروم رفته و به کار عمرانی می‌پرداختند؛ بنابراین شواهد نشان می‌دهد که ایده تشکیل چنین نهادی با رویکرد‌های مختلفی به صورت جداگانه دنبال می‌شد و دغدغه بسیاری از دانشجویان بود از این رو فرایند تشکیل هسته مرکزی جهاد سازندگی به همان جنبش‌های مذهبی دانشجویان در دانشگاه‌های معتبر برمی‌گردد.

منبع: کتاب «خاکریزهای خط مقدم؛ تاریخ مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس» اثر «نصرت‌الله محمودزاده»

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«جهاد سازندگی» ابتکار امام خمینی (ره) برای رفع محرومیت‌ها بیشتر بخوانید »

حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

حماسه 17 شهریور؛ سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران


گروه اجتماعی دفاع‌پرس، تقویم را که ورق بزنیم روزها و مناسبت‌های مختلفی را می‌بینیم، روزهایی که نشانگر رشادت از خودگذشتگی جوانان این سرزمین است؛ از قبل از دوران انقلاب اسلامی گرفته تا بعد و دوران دفاع مقدس؛ روزهایی که ملت ایران هیچ‌گاه فراموش نخواهند کرد که چه اتفاقاتی رخ داده و جوانان ما برای تنومند کردن نهال انقلاب اسلامی چه جانفشانی‌هایی را انجام دادند.

یکی از روزهایی که بعد از گذشت سال‌ها با رسیدن به آن می‌توان تامل زیادی کرد، حماسه 17 شهریور سال 57 است که نقطه عطفی در مبارزات انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که منجر به شهادت رسیدن جمعی از مردم غیور کشورمان و سرآغازی برای مبارزات خود جوش بیشتری شد.

حرکت خود جوش مردم و به شهادت رسیدن آن‌ها توسط رژیم شاهنشاهی به گونه‌ای بود که امام خمینی(ره) فرمودند: 17 شهریور 57 از ایام الله است که ملت شریف ایران یاد آن را زنده نگه می‌دارند.

 

تنها چند روز پس از واقعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمده‌بود، مجبور به استعفا شد و در روز چهارم شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف‌امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفت‌ها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملّی تشکیل دهد.

اندکی بعد و در روز ۱۳ شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپه‌های قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضد حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامی‌های دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست. تظاهرات ۱۶ شهریور ماه در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ‌ترین گردهمایی انجام‌گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهرکنندگان شعارهای شدیداللحنی سر می‌دادند نظیر: «مرگ بر سلطنت پهلوی»، «شاه حرامزاده است» و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی» شدند. همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر -کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و کازرون- حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد و در نهایت نیز دستور بازداشت سنجابی، بازرگان، فروهر، معینیان، لاهیجی، به‌آذین، متین دفتری و مقدم مراغه‌ای را صادر کرد.

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانی‌ای به نام «علامه یحیی نوری» بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل می‌نمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت «علامه یحیی نوری» راهی میدان ژاله شدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد «غلامعلی اویسی» اعلام و درحال اجرا است و اجتماع بیش از سه نفر ممنوع است. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همان روز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.

انقلابیون در حال کمک‌رسانی به فردی مجروح در میدان ژاله تهران

فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بی‌تفاوتی مردم روبه‌رو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلوله‌باران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید. به‌گونه‌ای که خبرنگارانی که ساعتی بعد از حادثه به محل رسیدند، فقط با ماشین‌های آب‌پاشی روبه‌رو شدند که مشغول شست‌وشوی خیابان‌ها بودند.

در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگردهای نظامی استفاده شد. یک روزنامه اروپایی در این رابطه نوشت: این بالگردها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله، تانک‌ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی‌حرکت شلیک می‌کردند.

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

فرمانداری نظامی تهران آمار 87 کشته و 205 مجروح را تأیید کرد. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از چهار هزار نفر کشته شده‌اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باخته‌اند 500 نفر است. «میشل فوکو» فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن وقایع انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، مدعی شد که چهار هزار تن در این روز هدف گلوله قرار گرفته‌اند.

خبر کشتن مردم بی‌گناه در میدان ژاله تهران به سرعت در رسانه‌های سراسر جهان پیچید و باعث شد سیاستمداران، دولت‌مردان و خبرگزاری‌‌ها واکنش نشان دهند. امّا هیچ‌ عکس‌العملی‌ زشت‌تر از دولت‌ آمریکا نسبت‌ به‌ این‌ قتل‌عام‌ فجیع‌ نبود.

خبر حمایت‌ کارتر از شاه‌ آن‌ هم‌ بعد از قتل‌عام‌ مردم‌ تهران‌، موضع‌ امام‌ خمینی(ره)‌ را به‌ شدت‌ تثبیت‌ کرد. امام‌ خمینی‌ در عکس‌العمل‌ به‌ این‌ پیام‌ کارتر در مصاحبه‌ با رادیو تلویزیون‌ فرانسه‌ فرمودند: آقای‌ کارتر که‌ برای‌ یک‌ زندانی‌ در شوروی‌ آن‌ قدر هیاهو درآورد، پس‌ از کشتارهای‌ پیاپی‌ شاه‌، پشتیبانی‌ خود را از او دریغ‌ نکرد. این‌ به‌ خاطر این‌ است‌ که‌ آمریکا به‌ دنبال‌ منافع‌ خودش‌ فقط‌ هست‌.

حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران 

علما نیز به عنوان تاثیرگذارترین قشر در عرصه حیات سیاسی کشورمان نسبت به این واقعه عکس‌العمل‌های مختلفی داشتند؛ چنانچه آیت‌الله گلپایگانی‌ با انتشار نامه‌ای‌ سرگشاده‌ به‌ شریف‌امامی‌ اخطار کرد «‌اعلام‌ حکومت‌ نظامی‌ و جوی‌ خون‌ راه‌ انداختن‌ هیچ‌ دردی‌ را دوا نخواهد کرد».‌

آیت‌الله گلپایگانی‌ اطلاعیه‌ای‌ صادر و اعلام‌ کرد که‌‌ «فاجعه‌ی‌ خونین‌ کشتار بی‌رحمانه‌ دیروز تهران‌ مملکت‌ را غرق در عزا و مصیبت‌ ساخت‌».

آیت‌الله مرعشی‌ با صدور اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد: «‌بار دیگر هیأت‌ حاکمه‌ ایران ‌دست‌ از آستین‌ ظلم‌ به‌ در آورده‌، صدها مردم‌ ستمدیده‌ و شریف‌ ایران‌ را به‌ ضرب‌ گلوله‌ در تهران‌ مقتول‌ و مضروب‌ و مجروح‌ کرد».

 حماسه 17 شهریور 57 سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران

یکی از موضوعاتی که مردم شرکت کننده در راهپیمایی روز هفده شهریور و بازماندگان شهیدان و مجروحان حادثه در پی آن بودند، ‌اطلاع از نظر رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) در این باره بود. اعلامیه امام (ره)‌ که بلافاصله پس از این واقعه در نجف منتشر شد و به سرعت اکثر مردم ایرن از آن آگاهی یافتند، در واقع به حرکت مردم مشروعیت بخشید و مردم شادمان از مهر تأیید مرجع و رهبرشان‌ به مبارزه تا سرنگونی حکومت پهلوی ادامه دادند.

امام‌ خمینی‌ در پیام به‌ ملت‌ ایران‌ آرزو کردند که‌ ای‌ کاش‌ خمینی‌ در میان ‌شما بود و در کنار شما در جبهه‌ دفاع‌ برای‌ خدای‌ تعالی‌ کشته‌ می‌شد. امام‌ خمینی‌ کشتار 17 شهریور را آشکار شدن‌ واقعیت‌ دولت‌ آشتی‌ ملی‌ اعلام‌ کردند که‌ شاه‌ با حکومت‌ آشتی‌ ملی‌ می‌خواست‌ روحانیت‌ شریف‌ ایران‌ و سیاسیون‌ محترم‌ را در کشتار خود سهیم‌ گرداند، ولی‌ فریب‌ او خیلی‌ زود برملا شد. ان‌ّ کیدَ الشیطان‌ کان‌ ضعیفاً.

امام‌ خمینی‌ بار دیگر از ارتش‌ خواستند به‌ مردم‌ بپیوندند تا ‌نام‌ خود را در تاریخ‌ که‌ به‌ سود ملت‌ ایران‌ به‌ راه‌ خود ادامه‌ می‌دهد هر چه‌ زودتر ثبت‌کنند. امام‌ خمینی‌ خطاب‌ به ‌علما فرمودند: ‌در این‌ موقع‌ حساس‌ نه‌‌تنها باید استقامت‌ کنید، بلکه‌ روحیه‌ عالی‌ مقاومت‌ جامعه‌ را هر چه‌ بیشتر تقویت‌ کنید و هر چه‌ بیشتر صفوف‌ خود را برای‌ مقابله‌ با دشمن‌ مردم‌ ایران‌ متشکل‌تر کنید.‌

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حماسه 17 شهریور؛ سرآغازی برای قیام‌های خود جوش در ایران بیشتر بخوانید »

جوانان عزیز، فریب این دنیاپرستان بی‌دین و مذهب را نخورید

جوانان عزیز، فریب دنیاپرستان بی‌دین و مذهب را نخورید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، ‌«علی اکبر محمدحسینی» ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۷ در خانه‌ای کوچک و محقر واقع در چهارراه طالقانی فعلی کرمان به دنیا آمد.

سال ۱۳۵۵ تحول عظیمی در افکار علی اکبر به وقوع پیوست، وی که با گوش سپردن به نوار‌های ضبط شده سخنان و مطالعه اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) با آن بزرگوار آشنا و با تکثیر نوار‌ها و اعلامیه‌ها و پخش و توزیع آن‌ها تحت تعقیب ساواک قرار گرفت.

با علنی شدن مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاهنشاهی، علی اکبر از عناصر اصلی سازمان مبارزات و اعتصابات در کرمان بود و در حوادث ۲۴ مهر مسجد جامع کرمان و ۲۴ آذر مسجد امام (ره) حضور فعال داشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی وارد کمیته انقلاب اسلامی شد و کمی بعد به سپاه پاسداران پیوست.

وی در آخرین روز‌های سال ۱۳۵۸ همراه با عده‌ای دیگر عازم کامیاران شد و بعد از یک دوره نبرد با ضد انقلاب به سومار رفت و در عملیات ظهر روز عاشورای سال ۱۳۵۹ شرکت کرد.

پس از آن به جبهه‌های جنوب عزیمت کرد، فرماندهی نیرو‌های کرمانی را به عهده گرفت و در عملیات‌های ثامن الائمه (ع) و طریق القدس، فرماندهی گردان حضرت ابوالفضل (ع) لشکر ۴۱ ثارالله را به عهده داشت.

سرانجام در ۱۲ آذر ۱۳۵۹ در چهارمین روز عملیات طریق القدس (فتح بستان) از ناحیه پا مجروح شد، اما در حالی که می‌توانست جان خودش را نجات دهد برای حفظ روحیه نیرو‌های تحت امرش در منطقه نبرد ماند و سرانجام زیر پل سابله مظلومانه به شهادت رسید.

متن وصیت‌نامه «شهید علی اکبر محمد حسنی»

اول از همه چیز به تمام کسانی که مرا چه از لحاظ دوستی یا قوم و خویشی می‌شناسند این توصیه را داریم که در هر زمان و در هر مکان که هستند آزاد باشند و دنبال فکر بیهوده نروند و یا اینکه جزء حزب باد نباشند، هر کجا چیزی به سودشان بود دنبال همان بروند کمی به فکر آخرت خویش باشید و فکر قیامت و عذاب آخرت را بکنید،‌ به پدران و مادران این سخن را بگوییم،‌ به آنهایی که سنی از آنها گذشته است.

شماها به عنوان یک مسلمان شیعه طرفدار پیامبر، پیرو علی و عزادار امام حسین و بالاخره یک مسلمان دو آتشه‌، آیا در زمان قدیم (منظورم رژیم شاه است) این قدری که امروز آزاد هستید که درباره اسلام، قرآن و دیگر چیزها صحبت کنید یا اینکه نظر بدهید یا انتقاد کنید آزاد بوده اید؟ مطمئناً‌ نبودید.

در زمان شاه خائن شما از دختران خود، ‌پسران خود خبر داشتید، ‌یا  اینکه می‌دانستید در جامعه به سوی چه پیش می‌روند.

در رژیم شاه چقدر در جامعه ما فساد و فحشا زیاد بود؟ چقدر به مسائل دینی وقت ما صرف می‌شد؟ ‌آن برنامه‌های فاسد تلویزیونی و یا سینماها جامعه ما را به کجا می‌بردند؟ 

و حالا مادران و پدران کمی چشم بصیرت خویش را باز کنید،‌ و فرق جامعه قبلی و رژیم شاهنشاهی و جامعه امروز اسلامی را ملاحظه کنید، امروزه دیگر از آن فساد خانه‌ها و آن مشروب فروشی‌ها و آن خیانت‌ها دیگر خبری نیست.

امروزه سرنوشت آینده فرزندان شما مشخص شده،‌ هدف آینده این جمهوری اسلامی استقلال آزادی و برقراری دین الهی است. شما خوب بنگرید، ببینید چه کسی جز امام‌ خمینی این رهبر عزیز و دلسور مردم می‌توانست در برقراری این حکومت اسلامی نقش و مسئولیتی به عهده بگیرد.

درست فکر کنید! از روزی که حکومت اسلامی در ایران برقرار شد تمام دنیا با ما ملت ایران به مخالفت برخاست ولی همیشه دست خدا، ‌حافظ دین خود بوده و خواهد بود.

خلاصه بگویم که اگر ما نباشیم دین خدا خواهد ماند ولی چه بهتر که امروزه به دست ما پایه‌های این دین محکم‌تر شود و ما هم برای آخرت خود با یاری کردن دین خدا،‌ کاری کرده باشیم.

و به تمام دوستان و آشنایان بالاخره این را بگویم ‌که برای من تمام مسائل دنیوی حل شده و خدا می‌داند که آگاهانه راه خود را انتخاب کرده‌ام و هیچ مسائلی برای من نمانده که حل نشده باشد. 

به تمام برادرانم بگویم که کشته در راه خدا عزادار نمی‌خواهد،‌ پیرو راه می‌خواهد. اگر امروز یاری کردید، فردا سربلند و پیروز خواهید بود. اگر امروز یاری خمینی عزیز کردید،‌ فردا دینی به جامعه بدهکار نیستید.

مادران و پدران! سخنم با شماهاست که در خانواده سرپرست هستید،‌ از هرچه که دارید در راه خدا در گذرید.

هیچ ناراحت و نگران نباشید برای دادن فرزندان، جان و ثروت. به درگاه خدا دعا کنید که خداوند آنها را مورد قبول خویش گرداند. تمام هستی و موجودات را خداوند برای سعادت انسان آفریده و امانتی که خداوند به ما داده حال،‌ از پس دادن آن دوری ورزیم و به فکر این نباشیم که آخر، همه ما به سوی او خواهیم رفت و آفریدگار ما خداوند قادر و متعال است.

کمی به فکر این پیر عزیز و دلسوز باشید تمام سخنان آن بزرگوار را گوش کنید، فقط و فقط پیرو راه او باشید و تمام سخنانش را سرلوحه زندگی خویش قرار بدهید.

برای رضای خداوند اگر از نهادی یا ارگانی اشتباهی دیدید درگذرید و آن را بهانه‌ای به دست دشمن،‌ دین و آئین ندهید،‌ تا از آن استفاده کند.

برای پایمال کردن خون شهیدان شما ای جوانان عزیز ایران! فریب این دنیا پرستان بی دین و مذهب را نخورید.

اینها فقط و فقط برای به قدرت رسیدن خویشتن از شما سوء استفاده می‌کنند، و زمانی که به قدرت رسیدند هیچ کدام از شما را نمی‌شناسند. ولی در عوض،‌ سخنان امام و تمام رهبران مذهبی مملکت را بشنوید آیا آنها جز اینکه برای خدا کاری بکنند سخنی دیگر می‌گویند؟ و حال این جنگ تحمیلی و آن هم هوای و هوس، انتخاب با شماست که کدامین راه را انتخاب کنید ،‌جهاد در راه خدا،‌ یا پیروی از هوای نفس و خشنود کردن شیطان و دشمنان خدا.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جوانان عزیز، فریب دنیاپرستان بی‌دین و مذهب را نخورید بیشتر بخوانید »

فیلم/ شهید نواب صفوی؛ مبارزی خستگی ناپذیر

فیلم/ شهید نواب صفوی؛ مبارزی خستگی ناپذیر

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ شهید نواب صفوی؛ مبارزی خستگی ناپذیر بیشتر بخوانید »

مجازات انقلابی فرمانده ژاندارمری به جرم اهانت به امام خمینی (ره)

مجازات انقلابی فرمانده ژاندارمری به جرم اهانت به امام خمینی (ره)


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، دفاع مقدس روایتگر حماسه و ایثار فرزندان ناب حضرت روح‌الله و انقلاب اسلامی است؛ پیران و جوانان نابی که با عشق به الله و سربازی اسلام، پا به معرکه جنگ و جهاد گذاشتند و حماسه‌هایی از جنس نور و ایثار و شهادت آفریدند.

بی‌شک آشنایی با سبک زندگی، راه، مرام و شخصیت الهی این شهیدان والامقام، درس زندگی و راه و روش متعالی است برای ما جاماندگان و گرفتار در این دنیای خاکی.

شهید «هادی مهرآزاد صابر» یکی از این شهدای والامقام است که خلاصه‌ای از زندگی‌نامه و نحوه شهادت این شهید توسط راویان را از نظر می‌گذرانیم.

«هادی مهرآزاد صابر» اول خرداد سال ۱۳۳۲ در «رشت»، در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیل خویش را تا پایان دیپلم در رشت گذران و آن‌گاه در تلاطم زندگی دعوت معشوقش را پذیرفت و از امانت رهانیده شد و جوار ملکوت اعلی را برای مرحله دوم زندگی خود انتخاب کرد.

صلابت و ایمانش روایت‌گر حکایت زندگی سراسر افتخار اوست. طراوت و شادابی و سرسبزی عشقی که در اندیشه و حرکات هادی مشهود بود و همگان از آن برخوردار بودند، از دامان خانواده‌اش که پایبند به دین و مذهب بودند، سرچشمه می‌گرفت. از مقلدان امام خمینی (ره) بود و درگیری‌اش با دژخیمان ستم‌شاهی در سیرجان به هنگام فرار از سربازی در زیر پرچم ظلم در نوع خود حماسه‌ای کم‌نظیر است.

حجت‌الاسلام «محمدصادق کریمیان» گفته است: «هادی مهرآزاد صابر» با بنده مشورت کرد و گفت: «فرماندهی ژاندارمری سیرجان به حضرت امام توهین کرده و مرتد است و تصمیم دارم او را بکشم.» وی را نصیحت کردم و گفتم که بایستی جان خودت محفوظ بماند؛ اما گفت: «من تصمیم خودم را گرفته‌ام و باید او را مجازات کنم.» دو تا سه روز بعد اقدام به کشتن فرماندهی ژاندارمری کرد.

«علی تبریزی» که شاهد واقعه بوده، چنین نقل کرده است: ما در خانه‌ای مجاور ژاندارمری مشغول بنایی بودیم که صدای تیر را شنیدیم، سریع از خانه بیرون آمده و جلوی ژاندارمری رفتیم؛ شهید هادی را دیدیم، در حالی که اسلحه ژ۳ در دست داشت، از داخل ساختمان ژاندارمری خارج شد. در همین حال استوار مهدوی‌فر از دفتر خارج شد و جلوی او را گرفت. هادی با صدای بلند گفت: کنار برو که شلیک می‌کنم و بعد از چند لحظه با شلیک گلوله مهدوی‌فر بر روی زمین افتاد و سپس هادی خارج شد و به بیرون آمد.

ما چون او را در مسجد صاحب‌الزمان (عج) دیده بودیم و می‌شناختیم، جلو رفته و به او گفتیم: «سرکار چه خبر شده؟» گفت: «کنار برو و به من کاری نداشته باش.» سپس به داخل پارک کودک رفت و به گفته بعضی‌ها چند تیر نیز به طرف سینما شلیک کرد و در کنار درختی به استراحت پرداخت. در همین حال افراد حاضر در ژاندارمری که به شدت ترسیده بودند، به سرعت در حالی که فریاد می‌زدند «کشتند، کشتند»، به طرف شهربانی شهر فرار کردند و ماموران شهربانی ضمن اعلام آماده‌باش، به سرعت پایگاه دریایی را به کمک فراخواندند و بعد از چند دقیقه اطراف پارک و خیابان‌های سعدی و سینما مملو از نیرو‌های نظامی و انتظامی شد و از تردد و حضور مردم در ان منطقه نیز جلوگیری به عمل آوردند.

هادی در جوی آب داخل پارک دراز کشیده بود. نیرو‌های نظامی و انتظامی که جرأت داخل شدن به پارک را نداشتند، تا ساعت ۵ عصر به محاصره پارک ادامه دادند و با شلیک گاز اشک‌آور و تیراندازی با مسلسل، سرانجام «هادی مهرآزاد صابر» از پشت سر مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مجازات انقلابی فرمانده ژاندارمری به جرم اهانت به امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »