زندگینامه شهدا

تصاویر/ سردار سپهبد شهید «غلامعلی رشید» (۲)

فیلم/ زندگی نامه و وصیت نامه‌ی شهید والامقام محمد صادق بابایی

کد ویدیو

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فیلم/ زندگی نامه و وصیت نامه‌ی شهید والامقام محمد صادق بابایی بیشتر بخوانید »

مروری بر زندگینامه شهید « ابوالفضل سرایلو»


شهید«ابوالفضل سرایلو» چهاردهم مرداد ۱۳۴۷، در شهرستان مینودشت به دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش نازی نام داشت. دانش آموز سوم راهنمایی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. دوازدهم تیر ۱۳۶۵، در قلاویزان توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
 
وصیتنامه شهید ابوالفضل سرایلو
 
با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامى امام خمینى
 
و با درود و سلام و سلام بر شهدا راه حق بخصوص شهیدان جنگ تحمیلى.
 
شهادت آرزوى من هست.
 
خدایا به تو پناه مى برم از اینکه مرا روزى و آنى و به یک چشم بهم زدن به خودم وامگذارى.
 
پرودگارا از اینکه نتوانستم بیش از بیش در راهت خدمت کنم و از اینکه نتوانستم در راهت آنچنان که فرمودى خدمت کنم شرمسارم.
 
خدایا رهبر ما رهبرى که شمع فرزوان این مملکت هست شمعى که به هزاران کس نور مى هد و شمعى که ما را درشب تاریک هدایت مى کند او را براى ما و براى ادامه راه پیامبرت تا انقلاب حضرت مهدى محافظت بفرما
 
بارال‌ها از اینکه توانستم از این راه به اسلام و مسلمین خدمت کنم خوشحالم و امیدوارم اگر خونم در راهت بزمین گرم صحراى گرم کربلا ریخته شد مرا با شهداى کربلا حسین (ع) محشور کنى وامیدوارم خدمت را نسبت به اسلام و مسلمین پذیرا باشى.
 
هدف و انگیزه من از رفتن به جبهه یارى خداوند و یارى یاران حسین و پیامبر هست زیرا جبهه دانشگاه هست و حسین آموزگار.
 
خدمت پدر و مادر و خواهران و برادران مهربانم سلام پس از تقدیم عرض سلام سلامتى شما را از درگاه خداوند متعال خواهانم.
 
پدرگرامیم زحمات زیادى براى من کشیدى تا بتوانم در این برهه از زمان به جبهه بروم و از اینکه برایم محبت میکردى سپاسگزارم.
 
مادرم وقت آن هست که رسالت زینب وار خویش را بروز دهى و خوشحال باشى که من در راه هدف مقدس گام برداشته.
 
از برادرانم مى خواهم که پس از من هیچگاه اسلحه را زمین نگذارند تا نابودى دشمنان اسلام و ایران از پا ننشینید.
 
اى پدر عزیزم امیدوارم که بعد از شهادت من براى این همه گستاخى که د رعمر کوتاه خود در مقابل شما مرتکب شده‌ام مرا حلال کنید و ببخشید و هیچگاه براى از دست دادن من غصه یا افسوس نخورید که شهادت آرزوى هر مسلمان هست.
 
با سلام بر تو اى مادرمهربانم اى کسی که شب هاى تاریک مرا در دامن مى گذارى و نوازش مى کردى نکند که براى من گریه کنى. نمى دانم چگونه بگویم که مى دانم هیچوقت برایت فرزند خوبى که مى خواستى نبودم امیدوارم که بتوانم درآن دنیا در پیش خدا برایتان فرزندخوبى باشم و بتوانم جواب مهر و محبت شما را بدهم.
 
اما تو اى خواهرم امیدوارم که بعد از من راهم را زینب وار ادامه دهى.
 
و، اما اى مادرجان پدر و خواهر و برادرانم اگر من شیهد شدم که افتخارى هست خیلى بزرگ هم براى شما و هم براى من به هیچ وجه ناراحت نباشید حتى گریه نکیند، چون همه ما در معرض امتحان خداوند قرار گرفته‌ایم و من هیچگونه آرزویى ندارم و در حال حاضر تنها آرزویم شرکت درجبهه و شهادت در راه الله هست و بعد از پیروزى اسلام بر کفر.
 
اى مردم مسلمان و انقلابى واى خواهران و برادران عزیز و اى پدران و مادران عزیز شاید اکنون باور نکنید ولى من اکنون زنده و از این دنیاى پست دور با نشاطى غیر توصیف در پناه خدا بسر مى برم و من اکنون در وصیت به عملى که خود درست از عهده آن بر نیامدم شما را توصیه مى کنم و آن تقوا هست، تقوا پیشه کنید که در اسلام تقوا مطرح هست و تقوا را نصب العین خود قراردهید؛ و مى خواهم که همواره پشت سر امام حرکت کرده و تا پیروزى کامل اسلام دست از مبارزه علیه کفر و نفاق بر ندارند.
 
آرزویم این هست که در راه مکتبم کشته شوم و امیدوارم خونى که از من ریخته میشود در راه اسلام و مکتب و پیروزى مستضعفان جهان باشد. همیشه بعد از نماز دعا به جان امام را فراموش نکنید.
 
انتهای پیام /
 
 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری بر زندگینامه شهید « ابوالفضل سرایلو» بیشتر بخوانید »

مروری بر زندگینامه شهید «برارقلی رایجی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید «برارقلی رایجی» بیستم اسفند ۱۳۴۵، در روستای لمســک از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش احمد، کشــاورز بود و مادرش نرگس نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه وصحضــور یافت. دهم تیر، ۱۳۶۵ با ســمت آرپیجیزن در مهران توسط نیرو‌های عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شــکم و پا، شهید شــد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادر وی علی نیز به شهادت رسیده هست. 
 
 
قسمتی از وصیتنامه شهید بارقلی رایجی؛ پدر و مادرم بعد از شهادتم خدا به شماصبر دهد
 
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
آری کسانی که در راه خدا جهاد می‌کنند مرده نگوئید آنان زنده‌اند و در نزد پروردگار خویش روزی می‌خورند.
 
با درود و سلام فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی و یاور مستضعفان جهان امام خمینی که براستی نائب بر حق امام زمان (عج) و وارث رسول اکرم (ص) و، اما حسین (ع) می‌باشد؛ و سلام و درود بر روحانیت مبارز آنهایی که در راه انقلاب اسلامی خالصانه قدم بر می‌دارند و سلام و درود بر خانواده‌های ارجمند و محترم شهدا که با خون فرزندانشان نهال انقلاب اسلامی را آبیاری نموده‌اند.
 
شهید برارقلی رایجی؛ پدر و مادرم بعد از شهادتم خدا به شماصبر دهد
و با سلام فراوان شهدا، جانبازان و مجروحین جنگ تحمیلی و رزمندگان ایثارگر که در جبهه‌های نبرد حق علیه ظلمت می‌رزمند و از آنها می‌خواهم که بر این رزم استقامت نمایند و و نگذارند که این ابرقدرت‌ها این اسلام و کتاب و قرآن را زیر پا بگذارند.
 
به پدر و مادر عزیزم می‌گویم که خدا صبر به آنها عطا بفرماید سلام بر پدر عزیزم امیدوارم خبر شهادت من که آمد خدا به تو صبر عطا بفرماید امیدوارم به یاد پدران شهید باشید که بهترین عزیزان خود را از دست دادند آری خون من از خون آنها بهتر و رنگین‌تر نیست آری پدر عزیزم مرا حلال کن، مرا ببخش هر بدی از من دیدید مرا ببخشید و به یاد امام حسین (ع) باش که تا خدا از تو راضی باشد.
 
برای مادر عزیزم سخن‌ها دارم مادر عزیزم به یاد مادران شهدا باش که چهار الی پنج فرزند خود را از دست داده‌اند و به یاد حضرت زینب که داغ برادر دیده و راه حسین را ادامه داد.
 
 پس‌ای مادرجان از یک نظر برای من که این دار فانی را وداع گفته‌ام خوشحال باش، چون در راه خدا شهید شده‌ام و به یاد مادرانی باش که خبر شهادت پسرشان می‌آید آنها اینقدر صبر دارند و به یاد امام حسین و خدای یکتای خود می‌باشند و شعار مرگ بر آمریکا بر لب دارند.
 
علی جان و صادق جان و علی بابا من شهید شده‌ام راه مرا در راه شهدای عزیز که در راه خدا جان عزیز خود را فدا کردند باید ادامه بدهید تا در پیش خداوند جزو افراد پرطرفدار باشید و نماز جمعه و دعای کمیل را ترک نکنید خداحافظ.
انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری بر زندگینامه شهید «برارقلی رایجی» بیشتر بخوانید »

مروری بر زندگینامه شهید «عبداله عرب شاهرودی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید «عبداله عرب شاهرودی» چهارم مرداد ۱۳۴۸، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش محمدرضا و مادرش طلا نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پنجم تیر ۱۳۶۴، با سمت خدمه پدافند هوایی در هورالعظیم بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش قرار دارد. او را فرامرز نیز می‌نامیدند.

فرازی از وصیت نامه شهید عبداله عرب شاهرودی

بسم الله الرحمن الرحیم

«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»

کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده نپندارید، بلکه آنها زنده‌اند، و در پیشگاه خدای روزی دارند.

ضمن عرض سلام به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و نایب بر حقش و بت شکن زمان این امید مستضعفان جهان و این قلب تپندگان محرومان، و با سلام به تمامی شهیدان گلگون کفن راه اسلام و راه امام خمینی؛ که از همان صدر اسلام تا کنون این گونه انقلاب‌های اسلامی رخ داده هست.

خطاب به مادر گرامی‌ام؛ که این همه برایم زحمت کشید و اندوخته این زحمت‌هایی دو دست پر از پینه می‌باشد. او زخمت‌ها کشید تا اینکه من در آسایش باشم؛ و هیچ رنج و زحمتی نبود که برایم نکشیده باشید. تا اینکه با این همه دشواری‌ها توانست مرا بزرگ کنید.

مادرم، مادر مهربانم اگر من انشاالله شهید شدم هیچ ناراحت نباشید، و به هیچ وجه گریه و زاری نکنید و از تو مادر و پدرم می‌خواهم مرا حلال کنید؛ و از خدا شفاعت امام و بعد پیروزی رزمندگان را بخواهید.

فقط تنها از امت و مادر و پدرم و از همه مهمتر از رهبرمان می‌خواهم که در پیشگاه خداوند متعال درخواست آمرزیدن من را بخواهید.

دیگر هیچ آرزوی ندارم و یک آرزوی دیگر این هست که تمام مردم در پیشگاه خدا شفاعت رهبر را کنند؛ و از پدر و مادرم و دیگر اشخاص فامیلم می‌خواهم که در راه سلاح کوشا باشند و برای اصلاح بسیار کار کنند؛ و از شما می‌خواهم که تنها به فکر اسلاح بوده و همیشه برای این کشور اسلامی و این انقلاب اسلامی میمان کار کنند؛ و از شما ملت شهید پرور می‌خواهم اگر کسانی را دیدند که می‌خواهند به علیه این انقلاب دسیسه‌های بوجود بیاورند. آنها را معرفی کنید.

از ملت شهید پرور می‌خواهم که همیشه پشتیبان انقلاب و اسلام باشند+دستخط
و تنها یک خواهش دیگر از پدر و مادرم دارم که از مردن من هیچ ناراحت نباشید، چون که خداوند فرموده هست، که شهیدان همیشه زنده‌اند، دیگر حرفی جز پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه‌های حق علیه باطل؛ و هیچ وقت شعار همیشه آسیبان را یادتان نرود

مرگ بر آمریکا/ مرگ بر شوروی/ مرگ بر اسرائیل/ مرگ بر ضد ولایت فقیه

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

سی‌ام دی ۱۳۶۰

عبداله عرب شاهرودی

انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مروری بر زندگینامه شهید «عبداله عرب شاهرودی» بیشتر بخوانید »

انتشار بخشی از زندگی شهید « حسن الهی نژاد »


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان، شهید «حسن الهی نژاد» یکم تیر ۱۳۴۵، در روستای سلطان آباد از توابع شهرستان گرگان دیده به جهان گشود. پدرش رضا، ‏کارگر کشاورزی بود و مادرش حوا نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. جوشکار بود. به عنوان ‏سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم خرداد ۱۳۶۶، با سمت تک‌تیرانداز در نهر عنبر ‏بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای امامزاده عبدالله ‏شهرستان زادگاهش به خاک سپردند. ‏

مادر شهید:

خاطره که خیلی دارم ولی این همه غم و غصه روزگار مگه چیزی برای آدم یاد می‌مونه.

بذارید چیزی رو براتون بگم؛ حسن قنداقه بود، من پنبه زار بودم، خواهرش هم کوچک بود و نمی‌تونست خوب ازش نگهداری کنه، کنار رودخانه بودند که حسن افتاد توی آب، آب خیلی تند و خروشان بود، همون طوری آب با خودش حسن رو می‌برد و حسن روی آب بود به قدرت خدا حتی یه خورده آب هم بهش نخورده بود.

پدرش رفت و از وسط آب آوردش بیرون؛ ۴-۳ ماه بیشتر نداشت انگار نه انگار توی آب افتاده بود سالم سالم بود.

همیشه گفتم خدایا تو نعمت رو به ما می‌دی (بچه) تا ما پرورشش بدیم و بزرگش کنیم ولی خودت می‌دونی کجا و کی باید ببریش، هیچ کس نمی‌تونه تغییرش بده.

صدهزار بار خدا رو شکر می‌کنم که برای دین اسلام شهید شد به والله افتخار ماست.

من افتخار می‌کنم که همه‌ی بچه هام شهید بشن برای اسلام.

امام حسین (ع) شهید شد برای چی؟ برای اسلام برای اینکه اسلام به ما برسه؛ و در آخر دعای مادر برای ما:

هرجا هستید سالم باشید و به دین اسلام، نماز و روزه و تمام عباداتتون رو انجام بدید و خوشبخت باشید و زندگی کنید.

انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار بخشی از زندگی شهید « حسن الهی نژاد » بیشتر بخوانید »