زندگینامه شهدا

انتشار بخشی از زندگی شهید «عباسعلی یوسفی راد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان،شهید« عباسعلی یوسفی راد»یکم فروردین ۱۳۴۴ در روستای مر یم آباد از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش گلزار، کارگر بود و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره راهنما‌ی درس خواند. به عنوان گروهبان یکم ارتش در جبهه حضور یافت. سی‌ام ارد یبهشت ۱۳۶۷ با سمت تک تیرانداز در سومار هنگام درگیری با عراقی بر اثر اصابت‌تر کش به سر شهید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش واقع هست.

انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار بخشی از زندگی شهید «عباسعلی یوسفی راد» بیشتر بخوانید »

مردم ایران باید از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه حمایت کنند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از فارس، «قاسم قاسمی» دوم اردیبهشت ۱۳۳۶ در روستای باغان از توابع شهرستان خنج استان فارس به دنیا آمد. در هوای پاک و طبیعت زیبای روستا در سن شش ساله گی به مکتب‌خانه رفت و قرائت قران را فرا گرفت، سپس راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را به پایان رساند، اما هنوز کودکی بیش نبود که از نعمت وجود مادر بی‌بهره شد و بزرگترین حامی‌اش را از دست داد.

                                                                       

فقدان مادر، آغاز مشکلات و سختی‌هایش بود. اما از آن پس با رنج و مشقت آشناتر شد و با مشکلات خو گرفت. پس از گذراندن خدمت مقدس سربازی برای امرار معاش راهی کشور‌های حوزه خلیج فارس و در کشور قطر به کار اشتغال یافت و مدتی بعد به وطن بازگشت و همسری برگزید، که ثمره این پیوند فرزند پسری بود که از او به یادگار مانده بود.

آغاز انقلاب و حرکت همه جانبه مردم، آغازی بود بر فعالیت‌های قاسم، او نیز همدوش با سایر هم‌محلی‌ها و هموطنانش به صف مبارزه پیوست و پس از پیروزی انقلاب به عنوان سربازی فداکار مشغول خدمت شد و در حراست از دستاورد‌های انقلاب از هیچ کوششی دریغ نورزید. وی مطیع فرامین رهبری بود از جمله نخستین افرادی بود که به عضویت سپاه در آمد، با آغاز جنگ نیز از اعضای اولین گروه‌های اعزامی به جبهه بود.

 قاسم در عملیات‌های متعددی حضور داشت و در مناطقی، چون سوسنگرد، هویزه، آبادان و دیگر مناطق جنگی جنوب و غرب کشور خدمت کرد و مدت یکسال نیز مامور سرکوب ایادی مزدور در کردستان شد. 
وی مدتی در پست فرماندهی سپاه پاسداران خنج، اوز، گراش و جویم خدمت کرد و یک‌سال پاسدار بیت حضرت امام (ره) بود.

سرانجام در اول ماه رمضان ۲۰/۲/۱۳۶۵ هنگام اعزام نیرو به روستا‌های حومه شهر خنج در برخورد با اشرار مسلح در نبردی نابرابر به شهادت رسید و شجاعانه به دیدار معبودش شتافت.
فرازی از وصیت نامه شهید والامقام «حاج قاسم قاسمی»:

خانواده ها، هوشیار باشید، کمر بر بندید و گوش به فرمان رهبرمان باشید و نگذارید که اجانب شرق و غرب و منافقین به اهداف شوم خود برسند، از انقلاب اسلامی و روحانیت که در راس همه‌ی آنها ولایت فقیه حاکمیت دارد حمایت کنید.

همسر مهربانم، امیدوارم خود را همانند همسر خطیبه پیامبر مهیا ساخته باشد و در دوری من خود را مانند سایر همسران شهدا بدانی و بدان که جهاد تو تربیت فرزندمان هست که باید مانند حسین تربیت شود.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

مردم ایران باید از انقلاب اسلامی و ولایت فقیه حمایت کنند بیشتر بخوانید »

انتشار بخشی از زندگی شهید « احمدرضا روشنی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان،شهید« احمدرضا روشنی»دهم فروردین ۱۳۴۵، در روستای یساقی از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پدرش محمد، کشاورز بود و مادرش حلیمه نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۶۱، در پاسگاه شهابیه اهواز بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده روستای روشن آباد تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد.
 
فرازی از وصیت نامه شهید احمدرضا روشنی
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آنچه را که در این انقلاب آموختم اخلاص و ایثار بود
 
به نام او که همه چیز از اوست با نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و رزمندگان اسلام
 
انالله و انا الیه راجعون
 
ما همه از خداییم و به سوی خدا رجعت می‌نماییم
 
خدایا تو شاهدی که من صرفا برای جنگیدن هجرت نکرده‌ام بلکه هدف اصلی مبارزه با هوا‌های نفسانی هست همه باید بدانند من آگاهانه و عاشقانه و با انتخاب خود در این راه قدم گذاشتم لذا اگر توفیق پیدا کردم و شهادت نصیبم شد هیچکس مسئول مرگ یا شهادت من نیست بنا بر این امیدوارم که به جای آنکه بر من گریسته و عزارداری کنید از خداوند غفور و رحیم برایم طلب آمرزش و عمر برای خطا‌ها و غفلت‌های گذشته بنمائید.‌ای مردم با ایمان‌ای پدران و‌ای مادران گرامی‌ای برادران و‌ای خواهران گرامی بنده وظیفه خود دانستم که از اسلام عزیز و انقلاب بزرگ و خاک پاک میهن اسلامی خود دفاع کم میدانید چقدر این انقلاب خون‌ها برایش ریخته شده تا به ثمر رسیده به خدا قسم قدر این رهبر و این انقلاب را بدانید این به دست نیرو‌های وابسته امریکا شما و یا بچه‌های معصوم شما را فریب دهند و به وسیله خود شما ضربه به انقلاب بزنند.
 
شما همه وظیفه دارید که در سازمان اطلاعات ۳۶ میلیونی کار خود را انجام دهید و از جمهوری اسلامی دفاع کنید و با شهید شدن چند نفر روحیه خود را از دست ندهید و همچنان به اسلام پایبند و وفادار باشید در زمانی که همه طاغیان و جباران که دستشان به خون مستضعفان آلوده هست و کمر به نابودی اسلام بسته‌اند و قصد نابودی انقلاب خون رحسبیان را در سر دارند بنا به مسئولیت شرعیم وظیفه خود دانستم که در این نبرد شرکت نماییم که در این پیروزی و شهادت هر دو رستگاری و سعادت هست و شکر خدای را به من سعادت جنگیدن در راهش را اعطا فرمود: تو نیک می‌دانی که فقط برای تو و برای متعالی و خالص شدن خودم قدم در این راه گذاشتم پس‌ای خدای بخشنده قسم به بزرگیت شهادت را نصیبم بگردان و‌ای شهیدان که به اوج کمال خود رسیده‌ای ما را دعا کنید که روزمره شما قرار گیریم و چه زیبا و دوست داشتنی هست.
 
خالصانه در راه خدا قدم برداشتن و به درجه والای انسانیت رسیدن (شهادت) هست و چه زشت و ناپسند هست در خانه و در لحاف مردن که همیشه از چنین مرگی هراس داشتم، زیرا که دنیا و زندگی محل آزمایش و امتحان هست پس چه بهتر که فرزندان آخرت باشیم.
 
سلام مادربزرگوار و زحمت کش
 
مادرجان اینقدر فکرت به زور و زیور دنیا نباشد، به مستضعفان فکر کن مرا ببخش که این حرف‌ها را می‌گوییم ولی مجبورم مادر آن زحماتی را که تو برایم کشیدی هرگز فراموش نمی‌کنم مادر من خیلی پدرم را دوست دارم ولی آشکار نمی‌کردم برای همین دلم برای پدرم تنگ شده و می‌خواهم او را ببینم.
 
من شهیدان را دوست دارم و می‌خواهم در صف شهیدان قرار گیرم مادر خواهش از تو دارم وقتی شهید شدم برایم گریه نکن باید خوشحال باشی که من به سعادت رسیدم و شهید شوم و در رابطه با خرج بچه‌ها ناراحت نباش به قول پدر شهید و بزرگوارم که خدا روزی رسان هست.
 
خداوند روزی همه بنده هایش را تعیین کرده هست مادر مرا حلال کن وقتی بر سر جنازهام آمدی دستهایت را بلند کن و بگو خدایا این هدیه ناقابل را از من قبول کن مرا ببخشید که شما و بچه‌ها را کمی اذیت کرده‌ام، دیگر عرضی ندارم.
 
خداحافظ/ایمان ایمان ایمان
 
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/معاونت فرهنگی و اموراجتماعی
 
انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار بخشی از زندگی شهید « احمدرضا روشنی» بیشتر بخوانید »

انتشار بخشی از زندگی شهید «رضا خوارزم»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان،شهید «رضا خوارزم» یکم دی ۱۳۳۴ در روستای سرخنکلاته از توابع شهرستان گرگان دیده به جهان گشود. پدرش غلام، کشاورزی می‌کرد و مادرش هاجر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیر ۱۳۶۷ با سمت فرمانده گروهان در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه و پا، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای بهشت رضای زادگاهش به خاک سپردند.
 
فرازی از وصیت نامه شهید خوارزم
 
شما دانش آموزان عزیز و کوشا باید این را بدانید که در سنگر مدرسه باید به‌اندازه رزمندگان در منطقه حضور دارند کارایی داشته باشید و این سنگر عظیم و شاید مهم‌تر از منطقه جنگ را حفظ کنید و ضربه‌ای محکم به دشمنان این آب‌وخاک و انقلاب وارد آورید. 
 
 منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا
 
انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار بخشی از زندگی شهید «رضا خوارزم» بیشتر بخوانید »

انتشار بخشی از زندگی شهید «رمضانعلی قلعه مفرد»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از گلستان،شهید «رمضانعلی قلعه مفرد»دهم بهمن ۱۳۴۳، در شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش قربان و مادرش زینب نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیستم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده عبداله زادگاهش واقع هست.
 
وصیت نامه شهید رمضانعلی قلعه مفرد
 
به نام الله یگانه پاسدار خون شهیدان و بنام آن یگانه منجی عالم بشریت حضرت آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و درود به روان پاک شهیدان انقلاب و جنگ تحمیلی
 
من خودم این راه را انتخاب کردم و همین راه را میروم و از خداوند بزرگ خواهانم که به من کمک کند تا آن وظیفه‌ای که بر عهده من گذاشته به انجام برسانم، زیرا جهاد هست و هر کس این راه را پیروی کند لطف خدا شامل حالش خواهد شد من با باری از گناه این راه را میروم تا شاید خداوند نظر لطفی را به من عنایت کند من هم اکنون که عازم نبرد با دشمن بعثی و عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت هستم تنها خواسته من از همه عزیزان حلالیت هست و خواستارم که مسلمانان نگذارند خون شهیدان بی نتیجه بماند و تا آخرین نفس و گلوله و قطره خون از اسلام دفاع کنند آنچه برای خانواده‌ام باید بگویم این هست که زمانی من به سربازی آمده‌ام دیگر فرزند شما نیستم بلکه فرزند مردم هستم و اکنون کوله بار هجرت را بسته‌ام و خود را برای جهاداصغر آماده کرده‌ام که بتوانم در جهاداکبر پیروز شوم و آنگونه که مکتب اسلام خواسته هست بتوانم خود را سرباز جندالله به پیروانم. به ملت عزیز و آنهائیکه این وصیت نامه را می‌خوانند می‌گویم که تا به حال این انقلاب را با خون بهترین فرزندانتان پاسداری کرده‌اید، نکند خدای نکرده دست از مبارزه بردارید تازه انقلاب در آستانه پیروزی هست و نیاز به فداکاری و سرمایه گذاری بیشتر دارد. تقوا را پیشه خود قرار دهید به حرف‌های نائب امام گوش فرا دهید و به آن عمل کنید.
 
برادران و خواهران قدر و عظمت انقلاب خودتان را بدانید و از آن پاسداری می‌کنید و پشتیبان ولایت فقیه باشید که همانا پایداری اسلام و انقلاب در گرو همین ولایت فقیه می‌باشد، خط خونین شهدا را امتداد بخشید و دنباله رو سیدالشهداء شهید کربلا، امام حسین (ع) باشید و منتظر حجت خدا باشید و پیام شهیدان از هابیل گرفته تا سرور شهیدان حسین (ع) و تا شهیدان انقلاب ایران اینست که راه آنان را دنبال کنید و زیر بار ظلم نروید و برقراری حکومت اسلامی را عمل کنیم.
 
شهادت یعنی مرگ آگاهانه، شهادت چیزی هست که انسان آگاه در طلبش می‌باشد و می‌خواهد برای حفظ مرز و بوم و قرآن خود را فدای دین و آزادی نماید و به غارتگران نشان می‌دهیم که شهادت را برای خود سعادت می‌دانیم و هرگز دست از انقلاب و میهن برنمی داریم همانا جهاد دری از در‌های بهشت هست.
 
به برادرانم سفارش می‌کنم در هر جا و تعالی و شغلی که هستید چه نظامی و چه غیرنظامی، سعی کنید که سربازان حقیقی امام زمان (عج) باشید و یاران خوبی برای حفظ حرمت خون این شهیدان عزیز و از جان گذشته و پشتیبان انقلاب نوپایمان و رهرو امام عزیزمان خمینی کبیر باشید.
 
برادران عزیز مبادا احساس بی مسئولیتی کنید صبور باشید، امروز روز یاری اسلام و قرآن هست مبادا در ذلت بمیرید، مردم باید بالا بروند، تا بخاطر کوچکترین مسأله با هم درگیر نشوند و خلاصه هر کس آجری بلند کند ساختمان اسلام مستحکم خواهد شد، ما باید قدر انقلاب را بدانیم و هیچ وقت دست از آن نکشیم به امید پیروزی هر چه سریعتر رزمندگان اسلام و به اهتراز در آوردن پرچم الله اکبر و لااله الا الله در سرتاسر جهان
 
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ معاونت فرهنگی و امور اجتماعی
 
انتهای پیام /

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

انتشار بخشی از زندگی شهید «رمضانعلی قلعه مفرد» بیشتر بخوانید »