شهدای دفاع مقدس

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس

فصل دوم سریال خوش ساخت و پر مخاطب «برف بی صدا می‌بارد» به تازگی روی آنتن شبکه‌ی سوم سیما رفته است. سریالی به کارگردانی پوریا آذربایجانی که در فصل نخست آن توجه بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کرد.
داستان برف بی صدا می‌بارد از اواخر دهه‌ی پنجاه و آغاز جنگ تحمیلی و دوران پر حماسه‌ی دفاع مقدس شروع شد. حبیب کیانی که نام اصلی او حبیب جعفرزاده بوده است، پسر شریک سابق حاج عطا شکیباست. شریک حاج عطا شکیبا سال‌ها پیش به علت سهل انگاری‌ها و بی برنامگی‌ها و بعضا ناحق کردن ها، ورشکست شد و امروز یک افلیج مفلوک گوشه نشین شده است. پسرش که عامل اصلی بدبختی خود و خانواده اش را حاج عطا شکیبا می‌پندارد، در تلاش است با نزدیک شدن به بنگاه کاری و خانواده‌ی حاج عطا، این خانواده را متزلزل کند. سیمین که البته نامزد دارد با دسیسه‌های وقت و بی وقت حبیب از همسر آینده اش جدا می‌شود و نهایتا با حبیب ازدواج می‌کند و عنان خانواده و شرکت را دست حبیب می‌سپارد. حبیب در ظاهر سعی می‌کند شرکت را از ورشکستگی نجات دهد، اما در باطن نیتی سوء دارد. سیمین به هیچ وجه به توصیه‌های خانواده، دوستان و اطرافیانش در خصوص رفتار و کردار حبیب شکیبا گوش فرا نمی‌دهد. ضمن این که حبیب در جریان عملی ساختن نقشه هایش دستش به خون نیز آلوده شده است.
آن چه فوقا ذکر شد خلاصه‌ای از فصل اول و قسمت‌های پخش شده از فصل دوم سریال برف بی صدا می‌بارد است. این سریال در قیاس با سایر سریال‌هایی که طی چند ماه اخیر از تلویزیون پخش شده است، نمره‌ی قبولی بالایی گرفته و توانسته است توجهات بسیاری از مخاطبین را به خود جلب کند. خاتمه‌ی جنگ تحمیلی، بازگشت آزادگان به سرزمین و اعلام خبر رحلت امام خمینی از جمله نکات حساس و کلیدی‌ای بودند که در فصل دوم سریال به آن اشاره شده است. نمایش فرهنگ عمومی مردم ایران در دهه‌ی شصت دستمایه‌ای خواهد بود جهت ترویج آن بنمایه‌های اجتماعی برای نسل‌هایی که در آن زمان نبودند و خبری از حال و هوای آن زمان ندارند.
ولی برخی نکگات نیز حائز تذکر است. هیچ گونه تجانسی بین فرزندان خانواده‌ی حاج عطا شکیبا نیست. سیمین دختر بزرگ خانواده با بازی الیکا عبدالرزاقی دانشجوی سال نخست دانشکده بود که علت مشغله‌های خانوادگی از ادامه‌ی تحصیل انصراف داد. نامزد اول او (پوریا پورسرخ) پزشکی جوان و حاذق بود که برای ادامه‌ی زندگی به فرانسه مهاجرت کرد. اصولا چرا یک پزشک مجرب و جوان باید با دختری نامزد کند که حتی هنوز به دانشگاه نرفته است؟ بهانه‌ی اصلی سیمین بزرگ کردن خواهر و برادر کوچک‌تر آنهاست در صورتی که تا پیش از فوت پدر و مادرشان (یعنی حاج عطا و همسرش) مسئولیت اصلی زندگی برگردن آن‌ها بود و سیمین خیلی زودتر از این‌ها می‌توانست ازدواج کند. سیمین حتی زمانی که خواهر حبیب به شرکتشان می‌رود و عملا موضوع کلاهبرداری برادرش را افشا می‌کند باز هم متوجه دسیسه‌های حبیب کیانی نمی‌شود و همچنان پای اعتماد بی موردی که به کیانی دارد می‌ماند. هرگز در طول سریال مشخص نشد که اعتماد بیش از حد از کجا نشات گرفته است؟
نسرین دختر دوم خانواده دقیقا مسیر معکوس را رفته است. او دانشگاه رفته و تحصیل کرده است. با پسر عمه اش ازدواج کرده و اکنون منتظر نخستین ثمره‌ی ازدواجشان است. سهیلا تازه به دانشگاه رفته و دغدغه‌های جوانی بیست ساله را دارد. دانیال و پگاه نیز هنوز مدرسه هم نمی‌روند و خردسال هستند. هیچ گونه جناسی بین سیمین، نسرین و سهیلا و دانیال و پگاه دیده نمی‌شود. نویسنده و کارگردان باید روی شخصیت این دو خردسال بیشتر فکر می‌کردند.
در صبح روزی که خبر ارتحال امام خمینی رسما اعلام می‌شود همه‌ی اعضای خانواده در خانه خبر را از طریق تلویزیون تماشا می‌کنند در صورتی که در آن زمان تلویزیون برنامه‌ی صبح گاهی نداشته است و خبر مربوطه از طریق رادیو مخابره شده است و آن چه که امروزه به عنوان خبر فوت امام در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود و در سریال نیز دیده شد، در استودیوی رادیو صرفا جهت ثبت در آرشیو ضبط شده است.
حبیب کیانی با بازی پوریا شکیبایی به لحاظ انتخاب بازیگر برای ایفای نقش مقابل الیکا عبدالرزاقی چندان قابل درک نیست. اصولا این دو بازیگر اختلاف سنی فاحشی با یکدیگر دارند و انتخاب این دو به عنوان شریک کاری و همسر قابل درک برای مخاطب عموم نیست.
در لحظه‌ی اعلام خبر ارتحال امام خمینی، یکی از جانبازان افتخار آفرین دوران دفاع مقدس جان به جان آفرین تسلیم می‌کند و این یکی از صحنه‌های تماشایی و ماندگار این سریال به شمار می‌آید. این که یک جانباز با شنیدن خبر رهبرش دیگر طاقت نمی‌آورد و به دیدار حق می‌شتابد.
امروز و جعفرزاده دقیقا در یک روز گم می‌شوند و دقیقا در یک شب پیدا می‌شوند. کوچکترین فاصله‌ای بین سکانس پیدا شدن جعفرزاده روی تخت بیمارستان و حضوردر مراسم عقد و ازدواج دخترش با خواستگار قدیمیش نیست و مخاطب عملا این پرسش در ذهنش به وجود می‌آید که مگر این پدر در سکانس پیشین روی تخت بیمارستان نبود؟
به صورت کلی سریال «برف بی صدا می‌بارد» سریالی خوب و خوش ساخت است که ضمن قصه گویی و شخصیت پردازی جذاب که مخاطب را جلب می‌کند از مفاهیم و ارزش‌های والای انسانی و وضعیت زندگی خانواده‌های ایثارگر، جانبازان و سلحشوران عرصه‌ی دفاع قدس سخن به میان آورده که در نوع خودش حائز تقدیر و ارج نهادن است. به عبارتی دیگر، نویسنده و کارگردان با تلفیق دو عنصر اصلی قصه و ارزش‌های والای دفاع مقدس توانسته است اثری را پدید آورد که هم آینه‌ای از تاریخ دفاع مقدس و هم باعث انتقال مفاهیم ارزشمند آن دوران است.
انتهای پیام/۱۳۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

برف بی صدا می‌بارد؛ تعامل قصه گویی و انتقال ارزش‌های دوران دفاع مقدس بیشتر بخوانید »

گویاسازی عکس رزمندگان آذربایجان شرقی (۱۱۳)

گویاسازی عکس رزمندگان آذربایجان شرقی (۱۱۳)


ایستاده از سمت راست: «سیدمصطفی الموسوی»، شهید «قاسم هریسی»، سردار شهید «مهدی باکری»، شهید «ابراهیم روشن تن»، شهید «محمدرضا باصر» 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گویاسازی عکس رزمندگان آذربایجان شرقی (۱۱۳) بیشتر بخوانید »

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «خداکرم سلیمانی» پانزدهم خرداد 1313 در روستاي قنات ملک از توابع شهرستان رابر به دنيا آمد. وی خواندن و نوشتن نمی دانست. كشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. دهم تير 1365 در مهران توسط نيروهای عراقي بر اثر اصابت تركش، شهيد شد. فرزندش محمود نيز به شهادت رسيده است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «خداکرم سلیمانی»:

از شما تقاضا دارم که چند کلمه حرف از این بنده گناهکار گوش کنید سعی کنید که جبهه و پشت جبهه را خالی نگذارید و همیشه در فکر باشید که دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی دهد و دائما به ندای امام پاسخ گفته و او را تنها نگذارید که ترویج و حفظ اسلام بر عهده امام می باشد.

خانواده محترم شما را سلام می رسانم و از زحماتی که در طول زندگی برای من کشیده اید یک دنیا سپاسگزار می‌باشم و تنها توصیه من به شما این است که در تعلیم و تربیت بچه ها کوشا بوده و آنها را کاملا با فرایض و مقررات اسلامی که توسط پیامبر اسلام در قرآن برای ما آمده آشنا بسازید و آنی از فکر و خیال آنها به دور نباش.

از شما بچه هایم می خواهم که خوب درس بخوانید و پیرو خط امام باشید تا فردی مفید برای جامعه اسلامی باشید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد بیشتر بخوانید »

نماز فصل مشترک همه وصیت‌نامه‌های شهدا است// عکس نمایه باید بدون آرم خبرگزاری باشد//

نماز فصل مشترک همه وصیت‌نامه‌های شهدا است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ایلام، جلسه ستاد اقامه نماز بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام با حضور جمال اسدی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام و با حضور فیض الله رضایتی رئیس ستاد اقامه نماز استان ایلام و جمعی دیگر از مسئولان امروز (سه‌شنبه) در سالن جلسات اداره کل بنیادشهید استان ایلام برگزار شد.

«اسدی» در این جلسه ضمن گرامی‌داشت یاد و خاطره شهدا، از نماز به عنوان فصل مشترک همه وصیتنامه های شهدای والامقام یاد کرد و اظهار داشت: یکی از مهمترین سفارشاتی که در وصیت‌نامه همه شهدای والامقام وجود دارد و به آن تاکید شده، نماز است.

وی تصریح کرد: برپایی این فریضه الهی در بنیاد شهید و امور ایثارگران که دستگاه عصمت و طهارت است، از اهمیت بسیاری برخوردار است، چرا که بنیاد اشاعه دهنده فرهنگ شهداست.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نماز فصل مشترک همه وصیت‌نامه‌های شهدا است بیشتر بخوانید »

فیلم/ کشف پیکر شهید مفقودالاثر بعد ۴۰ سال

فیلم/ کشف پیکر شهید مفقودالاثر بعد ۴۰ سال



پیکر شهید “عبدالرحمن احدی” با انجام آزمایش‌های DNA و تطابق آن با خانواده این شهید شناسایی و مردم گرمی پس از ۴۰ سال چشم‌انتظاری میزبان شهید می‌شوند.


دریافت
11 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ کشف پیکر شهید مفقودالاثر بعد ۴۰ سال بیشتر بخوانید »