علی سرتیپی

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟



مونا فلسفی روانشناس اجتماعی: نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها حجم بالایی از سریال‌های جنایی و تلخ را در شبکه نمایش‌خانگی شاهد هستیم. در گذشته ساخت و تولیدات سریال‌های تلویزیونی و نمایش‌خانگی آنقدر شاهد صحنه‌های رنج‌آور، فجیع و خشونت‌های بی‌منطق و خارج از اصول دراماتیک نبوده است.

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

روزهایی که تازه داماد به بی‌رحمانه‌ترین شکلِ ممکن در «گردن‌زنی» چاقو چاقو می‌شود، عروس به قتل می‌رسد، دندان فرد خاطی بدون حسی با هدف شکنجه بیرون آورده می‌شود و الی آخر این حجم خشونت کماکان در این سریال موج می‌زند. در سریال دیگری به نام «داریوش» فردی زنده زنده در آتش سوزانده می‌شود، گلوی یک نفر را در درگیری جِر می‌دهند و مردی برای انتقام دیگری را با نعره‌های مستانه توسط ضربه‌های مداوم کارد، زخمی و خونین می‌کند.

در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.در جدیدترین قسمت «بازنده» اوج خشونت به نمایش درآمد. مثله کردن یک برادر توسط خواهر! البته پیش از این در همین سریال چهره کودکی که در تصادف کشته شده، با صورتی بدون چشمِ چپ و زخمی عمیق نشان داده می‌شود تا احتمالاً مخاطب به عمق غم پدر او پی ببرد.

البته در سریال‌های تلویزیونی خیلی کمتر این اتفاق می‌افتد.

سؤال اینجاست چقدر این صحنه‌های خشونت‌آمیز و نمایش فضایِ نامتعارف در سریال‌های نمایش‌خانگی می‌تواند در جامعه تأثیرگذار باشد؟ به گونه‌ای که جامعه را به سمتِ خشونت، قتل و جنایت هدایت کند. در روزهایی که خبرنگار یک خبرگزاری معتبر توسط همسرش سلاخی می‌شود و یک خواننده لس‌آنجلسی مورد سوء قصد قرار می‌گیرد و بدنِ مثله‌شده‌اش را می‌سوزانند.

شاید این نکته مطرح شود که هشدار رده‌سنی برای این سریال‌ها اعلام شده خصوصاً که سریال «بازنده» چند روز قبل از پخش جدیدترین قسمتِ خود هشدار برای پخش صحنه‌های ناراحت‌کننده و آزاردهنده را داده بود. اما پرسش اینجاست چرا آنقدر سازندگان و عوامل سریال‌ها ترغیب شده‌اند خشونت را در قالبِ ساخت آثار نمایشی‌شان به نوعی آموزش دهند؟
از استعمال دخانیات و مواد مخدر حالا به ترفندهای سرقت‌های مدرن و خشونت‌های عجیب و غریب رسیده‌اند. خشونت‌هایی که بعضاً حتی در نمونه‌های خارجی با رده‌بندی‌های سنی دقیق و اعمال محدودیت‌های متعدد همراه است و کمتر دیده می‌شود؛ در سریال‌های ایرانی رو به افزایش است.

مخاطب چه در شکل اثرپذیر و چه فعال و پویا، در مصرف این پیام‌ها و صحنه‌های دلخراش، حتی اگر با لذت به این شکل خشونت نگاه کند، باز از تأثیرات سوء آن در امان نیست. خشونتی که خشونت می‌آورد، نفرت به دنبال دارد و پیکره‌ی لطیفِ آدمی را آزرده می‌کند.

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟

بعضاً از سوی برخی کارشناسان این نکته مطرح شده با تماشای این صحنه‌ها، مخاطب در معرض آسیب روانی قرار خواهد گرفت.

نکته‌ای که بسیاری امروز از تداوم و ادامه‌ی آن که البته سرعت هم گرفته، ابراز نگرانی می‌کنند، رواج خشونت در شبکه نمایش‌خانگی و به نوعی آدرس خشونت به جامعه دادن است. روزگاری که شبکه نمایش‌خانگی به نوعی قبحِ اخلاق و مفاهیم معرفتی را با برخی از سریال‌هایش شکسته بود.

امروز نیاز است صاحبان پلتفرم‌ها، سریال‌سازان دغدغه‌مند و اهالی فرهنگ و هنر به سمتِ ساخت سریال‌های خانواده‌پسند و با نشاط‌ تر بروند تا جامعه هم به همین تناسب حرکت کند. وگرنه چرخه ساخت سریال‌ها و فیلم‌ها با دست‌فرمانِ خشونت، حتماً جامعه را هم به همین شدت و عدت، در منجلاب خشونت و جنایت و آسیب‌های بیشتر اجتماعی فرو خواهد برد.

هنرمندان و سینماگران ما می‌دانند سریال‌سازی قطعاً فقط برای سرگرم کردن مخاطب نیست. به دلیل مخاطب انبوه باید تمهیدات ویژه‌ای برای پردازش قصه در نظر گرفت و خشونت بی‌دلیل می‌تواند آسیب‌های فراوانی را به همراه داشته‌باشد.

یادمان باشد این آثار روی برخی اقشار و طبقات که بیشتر تحت‌تأثیر سبک زندگی غربی هستند، تأثیرات مخربی می‌گذارد و اگر شاهد این مسئله بودیم که آمار جرم و جنایت در جامعه بالا رفت، به طور قطع سینما و شبکه نمایش خانگی در این فرآیند نقشی انکارناپذیر ایفا کرده‌است.

هرچه قدر این روزها سینما به کمکِ نشاط و شادی در جامعه آمده، در سریال‌های ما این خبرها نیست. خصوصاً در شبکه نمایش‌خانگی که هر سریالی را مرور می‌کنیم یا به خشونت، جنایت و یا قتل‌های عجیب و غریب می‌رسد. باید به سرعت در این روند و رویکردها، تجدیدنظر کرد.

در این رابطه با دکتر مونا فلسفی روانشناس اجتماعی گفت‌وگویی داشتیم که او به موضوع تأثیرات فیلم و سریال در اتفاقات اجتماعی و سبک زندگی مردم اشاره کرده است.

او تأکید کرد: من اولاً خواهش می‌کنم از خانواده‌ها که حتماً کودکان‌شان چنین کارهایی را نبینند، چون اختلال «تروما» اتفاق می‌افتد و در واقع ترس از مرگ، طلاق والدین، خشونت بی‌محابا و خیلی اتفاقات دیگر در جامعه برای‌شان‌ به وجود می‌آید، قطعاً چنین آثاری برای افراد زیر 18 سال مناسب نیست، البته در برخی اوقات می‌تواند روی نوجوانی که آغاز دوران جوانی است مؤثر باشد به‌شرط اینکه آموزش خانواده‌ها هم در ادامه‌اش اتفاق بیفتد.

این روانشناس اجتماعی، افزود: برخی از این آثار یک هشدار و تلنگری را به دنبال دارند که بسیاری از خانواده‌ها از آنها بی‌اطلاع‌اند و ساخت چنین کارهایی می‌تواند «آگاهی اجتماعی» را گسترش دهد، جایگاه مناسبی را برای برخی از این سریال‌ها قائل هستم چون هوشمندانه درباره معضلات اجتماعی صحبت می‌کنند، اما باز تکرار می‌کنم علاوه بر نمایش معضلات و مشکلات، حتماً نیاز به راهکارها هم داریم.

فلسفی اما برخی از این سریال‌ها را محرکِ خشونت بی‌محابا دانست و افزود: کارشناسان و روانشناسان بایستی در پشتِ چنین کارهایی باشند. استفاده بی‌محابا و عریانِ برخی از خشونت‌ها، آسیب‌زاست. حال روحی و روانی جامعه را به هم می‌ریزد و یک نوع اختلال ایجاد می‌کند.

وی افزود: متأسفانه برخی از سریال‌ها اصلاً توجهی به استفاده از کارشناس متبحر ندارند. نکته‌ای که در این سریال حائز اهمیت است کنار پرداختن به جرائم و معضلات اجتماعی، از برخی اتفاقات و زیرلایه‌های داستانی غافل می‌شوند. مثلاً نمایشِ برخی از صحنه‌های خشونت‌آمیز به صورت عریان در طولِ زمان می‌تواند آسیب‌زا باشد. یا استعمال بی‌رویه دخانیات و موادمخدر به همین صورت.

مونا فلسفی در پاسخ به این سؤال که سهمِ سریال‌های نمایش‌خانگی در خشن شدن جامعه و اتفاقات اخیر چقدر است، گفت:‌ من می‌گویم حتماً سهم دارند اما خودش را به تدریج نشان می‌دهد. بحث تأثیر اثر تلویزیونی یا سینمایی یا ویدئویی (نمایش‌خانگی) از خشونت، یک نکته غیرقابل انکار است، هم در کتب علمی، فراوان درباره‌اش پژوهش شده است و هم در جامعه، نمود عینی خودش را دارد؛ برخی می‌گویند کاملاً مؤثر است و با اختلاف دیدگاهی که در این زمینه شاهدیم نمی‌توانیم حکم واحدی برای همه آثاری که دارای خشونت‌اند در همه فرهنگ‌ها قائل شویم، باید ببینیم جامعه‌ای که مصرف‌کننده این تصاویر و ویدئوها و فیلم‌ها هست فرهنگ بازخوانی و تفسیر و رمزگشایی‌اش در این آثار چگونه است. چرا که برخی از خشونت‌ها هم احتمال دارد آثار بالعکسی از خودشان نشان دهد؛ در واقع حاصلش تنفر از خشونت باشد.

رواشناس اجتماعی تأکید کرد: اگر طوری بپردازیم که احساس ترس در جامعه ایجاد شود و مخاطب، کلّیت جامعه را فوق‌العاده ناامن تصور کند این اثر منفی است که از یک اثر می‌تواند برای مخاطب ایجاد کند، اما در این سریال ما هشدارهایی می‌بینیم که می‌تواند برای جامعه فرهنگ‌ساز باشد و فرد را به‌سمت پیشگیری سوق دهد.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا خشونت در شبکه نمایش خانگی اوج گرفت؟ بیشتر بخوانید »

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟



سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، در آستانه توزیع سریال «قهوه پدری» گزارشیمنتشر شد که موضوع آن بررسی ناکامی‌های اخیر فیلم‌نت بود. سریال‌های «داریوش» و «گردن زنی» در سال جاری، حکم ترمز را برای این پلتفرم داشته‌اند و از آن سو زمزمه جدایی حامی مالی آن یعنی گلرنگ نیز به گوش می‌رسد. در چنین شرایطی همه امیدها به «قهوه پدری» بود. سریالی که نام مهران مدیری را یدک می‌کشد و به واسطه تجربیات خوش قبلی، انتظار می‌رفت مخاطبان با محصولی درجه یک مواجه باشند. متاسفانه این دورخیز هم جواب نداده است.

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

مورد اول| داستان

مهران مدیری براساس فیلمنامه امیر برادران، داستان خانواده ادیب (سام درخشانی و ژاله صامتی) را کارگردانی کرده است. آنها به بحران مالی خورده‌اند و راه چاره را در کمک از یک فامیل می‌بینند. «اون» با بازی مهران مدیری کسی است که به خانواده ادیب بارها لطمه زده و حالا هم سرمایه آنها را به باد داده است.

او پیشنهاد خرید قهوه به قیمت پایین و فروش آن با قیمت بالا را داد که بازار معکوس عملکرد کرد و میلیاردها پس‌انداز و قرض خانواده ادیب بر باد رفت. اتفاقات دیگری نیز سهمی از قصه «قهوه پدری» دارند ولی باید گفت چنگی به دل نمی‌زنند. مشابه سرنوشت خانواده فلاکت‌زده بارها دستمایه آثار نمایشی شده. ضمن اینکه سریال فاقد داستانی با ریتم بالا است.

بیشتر بخوانید:

استفاده تبلیغاتی فیلم‌نت از خواننده‌های لس‌آنجلسی

مورد دوم| امان از کلیشه

اگر پشت دوربین «قهوه پدری» کارگردانی دیگر جز مهران مدیری حضور داشت، حساسیت‌ها پایین می‌آمد. او کسی است که سریال‌های کمدی موفقی در تلویزیون و شبکه خانگی ساخته و انتظارها را بالا برده است. محصول جدید او اما در ادامه شکست‌های سینمایی‌اش محسوب می‌شود و همین زنگ خطر را برای کمدین محبوب ما بلندتر از همیشه به صدا درآورده.

بیشتر بخوانید:

بررسی عملکرد بنجل‌سازان در یک پلت‌فرم /مدیران فیلم‌نت چگونه سرمایه گلرنگ را به باد می‌دهند؟

برخی می‌گویند باید صبر کرد؛ چون اصولا کارهای مدیری نیازمند گذشت چند قسمت است. بحثی نیست ولی آیا او نمی‌داند زمانه تغییر کرده و ویژگی و نیز جنسِ سلیقه مخاطب امروز تغییر کرده؟ حالا کمتر کسی منتظر می‌ماند تا ببیند آیا «قهوه پدری» جان می‌گیرد یا نه. مدیری باید در همین دو قسمت میخ را محکم می‌کوبید و برگ برنده رو می‌کرد. او اما روی کلیشه‌های همیشگی قدم برداشته است و چنین روشی طبعا نتیجه‌ای جز سرخوردگی مخاطبان انبوه به همراه ندارد. فرقی هم نمی‌کند که مخاطب سخت‌پسند باشد یا نه. مهم این است که دیگر محصولات معمولی و تکراری خریدار ندارند.

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟

مورد سوم| فلاکت به جای خنده

«قهوه پدری» هرگز باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست. از مخاطبی که فیلم و سریال‌های شاخص روز را می‌بیند حرف نمی‌زنیم. بلکه مقصود طیفی است که می‌داند دوره کمدی‌های قبلی مدیری به سر آمده. او حتی فکری برای تماشاگران معمولی هم نکرده تا با بالا بردن موقعیت‌های کمدی گیرشان بیندازد. یعنی با سریالی مواجه هستیم که قصه‌اش کم ملات است و برای خنداندن زور می‌زند.

یکی دیگر از ضعف‌های اصلی «قهوه پدری» عدم توفیق در شخصیت‌سازی و حتی تیپ‌سازی است. سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است.تازه، دست روی فلاکت و بدبختی یک خانواده گذاشته تا مثلا تبدیل به یک کمدی سیاه شود. نتیجه اما عکس شده است و دوچندان توی ذوق مخاطبان خورده. مهران مدیری که همواره در تلاش برای تزریق حال خوب بوده، چرا معضلات و تلخی‌ها را نردبان سریال جدید خود کرده؟ به قول دوستی: « خودمان از سختی‌ها اطلاع داریم؛ خواستیم «قهوه پدری» ببینیم که کمی بخندیم ولی حال‌مان بدتر شد.»


مورد چهارم| شخصیت‌های ناکام

در آثار مهران مدیری، شخصیت‌ها کارکردی ویژه دارند. آنها خیلی زود تبدیل به آدم‌هایی شناسنامه‌دار می‌شوند و از مخاطب دلبری می‌کنند. یکی دیگر از ضعف‌های اصلی «قهوه پدری» عدم توفیق در شخصیت‌سازی و حتی تیپ‌سازی است. سرآمد شکست‌خوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است. این بخش، خود سرفصل گزارشی مفصل است که جداگانه درباره‌اش خواهیم نوشت.

بیشتر بخوانید:

پیمان مشترک فیلیمو، فیلم‌نت با MBC پرشیا و GEM /چگونه دو پلت‌فرم داخلی و شبکه‌های فارسی، تماشای سریال‌های ترکیه را احیا می‌کنند؟ +عکس

مورد پنجم| واکنش‌ها

کافی است سری به شبکه‌های اجتماعی بزنید تا متوجه عصبانیت کاربران از کیفیت نامطلوب «قهوه پدری» بشوید. گزارش را با بخشی از یادداشت خبرگزاری تسنیم تمام می‌کنیم :«حالا دیگر نمی‌توان به مهران مدیری هم امید بست. روزگاری آثار او می‌توانست تراپی روح و روان مخاطب باشد و در چند سال اخیر او در عرصه ساخت سریال و حتی بعضاً بعد از «دورهمی» با هیچ برنامه‌ای نتوانسته توفیقِ گذشته را کسب کند. در حال حاضر می‌توان گفت بسیار منتظر بودیم مهران مدیری با اثری جدید برگردد اما شروع بدی داشت.»

منبع: هفت صبح

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا «قهوه پدری» باب طبع صاحب سلیقه‌ها نیست؟ بیشتر بخوانید »

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟



سیاست دوگانه سازی میان ارشاد و ساترا بر اساس آنچه حول مسائل خانه سینما پس از سال 88 رخ داد، در حال تکرار شدن است با این تفاوت که فاصله‌گذاری میان ارشاد و ساترا از سوی مدیران پلت‌فرم‌ها اجرایی می‌شود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – براساس مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه نظارتی برای تولید و ساخت آثار نمایش در شبکه نمایش خانگی به سازمان صدا و سیما سپرده شد. موضوعی که در هفته‌های گذشته منجر به باب شدن جدل‌هایی رسانه‌ای شد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

اما یکی از فعالان صنفی که فعالیت محوری را در مواجه با این مصوبه را دنبال می‌کند، «محمدمهدی عسگرپور» پرحاشیه‌ترین فعال صنفی در ۴۰ سال اخیر است.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

عسگرپور شدن از کجاآغاز شد؟

عسگرپور پس از سال ۱۳۸۸ ریل‌گذاری‌ سیاسی‌اش را تغییر داد و تبدیل به یک فعال صنفی آلترناتیو شد. مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان فارغ‌التحصیل سینما از دانشکده صدا و سیماست و برخی چهره‌های سیستمی از بدو امر در سیستم فرهنگی کشور مدیر بوده‌اند و این موقعیت در دولت‌های مختلف صورت استمراری دارد.

کارگردان فیلم ارگانی«مهمان داریم» فعالیتش را با معاونت بخش جنگ بنیاد سینمایی فارابی آغاز کرد.این سرآغاز فعالیتی برای چهره‌ای است که هم اکنون به عنوان یک فعال صنفی مستقل شناخته می‌شود. او مدتی سرپرستی مرکز سینمای تجربی را بر عهده داشت و در راستای زیست همواره مدیریتی‌اش، مدتی بعد مدیریت گروه کودک و نوجوان شبکه را برعهده گرفت.

پس یک دوره مدیریتی در سیما ، در ابتدای نیمه دهه هشتاد مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی را برعهده گرفت. وقتی از مدیرعاملی بنیاد سینمایی فارابی کنار رفت، در سمت معاونت هنری شهرداری تهران به کار گمارده شد، در حالیکه او سال‌ها به عنوان یکی از اعضای فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی شناخته می‌شد، سال‌های پرحاشیه‌ای را در مقام معاونت فرهنگی هنری شهرداری تهران پشت سر گذاشت و به صورت همزمان دبیر اولین سمپوزیوم بین‌المللی مجسمه‌سازی تهران شد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

۱۴ مهر ۱۳۸۶ وقتی از این سمت کنار گذاشته شد، روزنامه کیهان دوران مدیریت او را پرحاشیه توصیف کرد.

نایب رئیس فدراسیون بین‌المللی انجمنهای تهیه کنندگان فیلم (FIAPF) مدیری است که در بدنه حاکمیت با ظاهری مشابه سایر مدیران سیستمی توانسته بود مشاغل مدیریتی تاثیرگذاری را تجربه کند و در فواصل روزهای انفصال از یک پست دولتی موثر، به صورت مکرر برای صدا و سیما سریال ساخته و با پشتوانه‌ها و اتصالات دولتی و حکومتی چند فیلم ارگانی را در کارنامه‌اش ثبت کند.

محتوای آثار او پر از شعارهای گل درشت سیستمی است و خوشبختانه در دوران کنش‌های صنفی عسگرپور او نتوانسته در مقام مولف آثار نمایشی رشد پلکانی خود را در موقعیت‌های دولتی و حاکمیتی انکار کند. او در حوزه مدیریتی، فیلمسازی و سریال‌سازی همواره بهره‌مندترین چهره‌ حاکمیتی بوده است.

کارگردان فیلم «اقلیما» در رده مدیریتی همواره یک چهره وفادار محسوب می‌شد تا اینکه به عنوان مدیرعامل خانه سینما برگزیده شد و شکاف این نهاد صنفی در همان مقطع با حاکمیت افزایش یافت .بر اساس رویکردهای وی که کارگردانی یک فصل از سریالی به نام «تنش‌های خانه‌سینما» را کارگردانی می‌کرد، شکاف با رئیس سازمان سینمایی وقت افزایش یافت و به تعطیلی خانه سینما منتهی شد.

حرکت در ریل‌های متفاوت از سوی عسگرپور در دوره احمدی نژاد با یک شیب آرام آغاز شد و پس از سال ۱۳۸۸ فاصله‌ گفتمانی مدیرعامل وقت خانه سینما با حاکمیت افزایش یافت.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

چرا مدیریت سینما پس از سال 88 دچار تنش شد؟

گفت‌وگوی علیرضا رئیسیان در برنامه سی‌وپنج با اجرای فریدون جیرانی به واکاوی بخشی از نحوه فاصله گرفتن مدیرعامل فعلی خانه هنرمندان با مدیران سینمایی دولت دهم می‌پردازد.

کارگردان «دوران عاشقی» در این در این گفت و گو اشاره کرد:« سال ۸۸ زمانی که انتخابات برگزار شد، سیدمحمد حسینی هنوز برای رای اعتماد به مجلس نرفته بود. یک ملاقاتی را یکی از بچه‌هایی که الان هم در راس خانه سینما فعالیت دارد، ترتیب داد و برای افطاری رفتیم به دانشگاه پیام نور و در آنجا قرار بود بحث این باشد که عسگرپور معاونت سینمایی را بپذیرد. پیش از آن هم در کانون چنین بحثی مطرح شد و من گفتم آقای عسگرپور اگر شما نسبت هماهنگی با این مجموعه نداشتید اصلا این حرف پیش نمی‌آمد، بنابراین شما از این پیشنهاد دور نیستید و از آن طرف نیز پذیرفتنی هستید.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

رییسیان برای مستندتر شدن ادعاهایش در این گفت‌وگو اشاره می‌گوید: «در آن جلسه به غیر از من و آقای عسگرپور، فرهاد توحیدی، امین تارخ و محسن هاشمی حضور داشتند اما آنها هم با وجود اینکه این جلسه به منظور مشخص شدن معاون سینمایی تشکیل شده بود، ترجیح دادند سکوت کنند و کسی را معرفی نکنند

وی در ادامه می‌گوید: «در دو سال اول آن دوره دولت مشکلی با خانه سینما نداشت و در کنار خانه سینما بود، اما در جریان بسته شدن خانه سینما عسگرپور با نوشتن نامه‌ای بسیار تند و هتاکانه به وزیر ارشاد اولین تیر را شلیک کرد.حتی در جلسه‌ای شمقدری قسم جلاله خورد که من در جریان این تصمیم گیری نبودم. این اتفاق در شورای فرهنگ عمومی افتاد که خیلی از آقایانی که از پشت مدافع خانه سینما بودند در آنجا رای داده بودند و دفتر حقوقی این طرح را به شورای فرهنگ عمومی می‌برد.»

هر چند عسگرپور جوابیه تند و تیزی به رییسیان منتشر کرد اما این ادعاها توسط افراد دیگر به صورت شفاهی و مکتوب مطرح شده و اغلب تحلیل‌ها به این نتیجه گیری ختم می‌شود که چالش خانه سینما در دولت دهم با دولت و جدال رئیس وقت سازمان سینمایی با مدیرعامل وقت خانه سینما کاملا شخصی بوده است.

این جدال و شکاف میان گفتمان وضع موجود سبب شد عسگرپور تبدیل به برندینگ رادیکالیسم در فضای صنفی شود، هر چند که سفره مدیریتی سیستم فرهنگی را ترک نکرد.

دوران روحانی و بازگشت به تنظیمات کارخانه با دبیری جشنواره جهانی فجر

با آغاز به کار دولت روحانی برای مدتی به تنظیمات کارخانه بازگشت. در اوایل دهه نود او با حوزه هنری که در عدم نمایش برخی فیلم‌های سینمایی تبدیل به سازمان آلترناتیو شمقدری شده بود، همکاریش را آغاز کرد و از آخرین اثرش، فیلم مبهم، گنگ و ضعیف «مهمان داریم» را در دولت روحانی رونمایی کرد.

مدتی با تلویزیون همکاری کرد و پس از ساختن چند سریال فعالیتش را با دبیری جشنواره جهانی فجر ادامه داد تنها حاشیه او در تمام این سال‌ها جدل لفظی‌اش با جمیله‌دارالشفائی نویسنده سریال «رهایم نکن» بود.

با تغییر دولت عسگرپور دوباره لباس مخالف خوانی بر تن کرد

با تغییر دولت و با توجه به برخی محاسبات مدیرعامل سابق خانه سینما دوباره به بازی دوقطبی صنفی بازگشت. او در ابتدای دولت سیزدهم به طرز شگفت‌آوری بدون تجربه فعالیت در پلت‌فرم‌ها وحتی داشتن یک اثر موفق در شبکه نمایش خانگی به فاصله یک ماه پس از انتخاب در تاریخ ششم تیرماه ۱۴۰۰ به عنوان دبیر جدید «انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین» کشور معرفی شد.

در کمتر از سه ماه بعد در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ به عنوان رئیس هیات مدیرخانه سینما انتخاب شد. هر چند شائبه‌هایی بر سر نمایندگی او و انتخاب شدنش در این مقام مطرح می‌شود اما تقریبا مشخص بود که او به بازی «تشدید بدخیم‌ دوقطبی‌» مشابه اتفاقات سال ۱۳۸۸ خوش بازگشته است.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

از زمانی که او در مقام دبیرجدید انجمن صنفی شرکت های نمایش ویدیوی آنلاین فعالیتش را آغاز کرد، حرکت برخی پلت‌فرم‌ها از مدار نظارت خارج شد. این اتفاق از زمانی تشدیدتر شد که پیمان جبلی ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده گرفت و سعید مقیسه ریاست ساترا را بر عهده گرفت.

با اعلام مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره واگذاری نظارت بر شبکه‌نمایش خانگی دو نهاد تحت مدیریت او نسبت به این مصوبه واکنش نشان داده و بیانیه صادر کردند و دور جدید اظهارنظرهای سریالی‌اش را آغاز کرد.

دبیر انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئویی برخط، دراین‌باره این مصوبه به «شرق» گفت: «وقتی درباره این موضوع صحبت می‌کنیم، باید نکته‌ای را در نظر داشت. گاهی اوقات برخی افراد و نهادها تلاش می‌کنند اظهارنظرهای موافق یا مخالف در هر حوزه‌ای را که ممکن است تبدیل به چالش شود، ساده‌سازی کنند. ساده‌سازی‌کردن در کشور ما معمولا از سوی برخی نهادها تکلیفش روشن است. اینکه گفته می‌شود افرادی که انتقاد می‌کنند یا نقدی دارند، سرسپرده هستند. یا در سطح پایین‌تر مثل روزنامه‌نگاری که باقی روزنامه‌نگارها را متهم به پول‌گرفتن از پلتفرم‌ها می‌کند. این داستان تقریبا همیشگی است.»

اما چیزی که معمولا نادیده گرفته می‌شود و از بین می‌رود، بحث‌های کارشناسی دقیق است. قطعا در این میان یک‌سری بحث هیجانی یا شعاری اتفاق می‌افتد اما بحث کارشناسی کمتر شکل می‌گیرد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: «ما درباره حوزه‌ای صحبت می‌کنیم که قبل از اینکه مفهومش تعریف شود، قانون‌گذاری آن شکل می‌گیرد. درحال‌حاضر واژه صوت و تصویر فراگیر تعریف نشده است و برخی وارد مصادیق آن شدند. انگار عجله داشتند. خسته شدند از اینکه متوجه شدند این واژه را نمی‌توان تعریف کرد.من با بسیاری از این دوستان هم‌جلسه‌ای بودم. متوجهم برخی از آنها از ارائه تعریف مناسب و به‌دردبخور که حتی خودشان را راضی کند، خسته یا عاجز شدند. برخی از آنها هم معتقدند که این واژه توسط افرادی ابداع شده، بدون اینکه بدانند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند.

عسگرپور همواره یک کلید واژه طلایی در چالش‌های معروف صنفی‌اش دارد و همواره با اظهارنظرهایی از این جنس یک دوگانگی ایجاد می‌کند در حالیکه دیگر مشروعیت سکوی نظارتی از سوی ساترا از تعاریف واژه صوت و تصویر فراگیر،در مصوبه اخیر صرفا ملاحظات نظارتی بر تولیدات داخلی و بخش تامین خارجی است.

عسگرپور در بخشی از سخنانش به این نکته اشاره می‌کند:در مقطعی تاریخی خاص با پخش زنده روبه‌رو بودیم، دوستان نمی‌دانستند با این پدیده چگونه رفتار کنند، چراکه پخش زنده همواره در صداوسیما معنا پیدا می‌کرده است. بعد سکوهایی به وجود آمدند که می‌توانستند از فضای اینترنت استفاده کنند و پخش زنده داشته باشند. برای اینکه واژه پرطمطراقی هم پیدا کرده باشند، اسم صوت و تصویر فراگیر را روی آن گذاشتند. بدون اینکه آن را درست فهم کرده باشند. اصلا کدام صدا فراگیر است؟ چقدر باشد مصداق فراگیری است؟ ۱۰۰ نفر یا دو هزار نفر؟ یا اساسا از طریق چه مدیومی پخش شود، فراگیر است؟ آیا همین که در بستر اینترنت باشد فراگیر محسوب می‌شود؟».

عسگرپور ادامه داد: «آیا وقتی کسی در خانه شخصی‌اش کاردستی درست می‌کند یا آشپزی می‌کند و از خودش فیلم می‌گیرد و روی پلتفرمی می‌گذارد، این صوت و تصویر فراگیر است یا نیست؟ اگر پنج یا صد نفر ببینید، فراگیر است؟ اگر کسی در خیابان موزیک می‌زند و می‌خواند و در اطراف مخاطبانی شنونده او هستند، این تصویر فراگیر است یا نیست؟

هزار و یک سؤال ممکن است دراین‌باره ایجاد شود که در اینجا نهادهای آیین‌نامه‌نویس و قانون‌گذار از این مرحله عبور کرده‌اند. با خودشان می‌گویند این مباحث را رها کنیم و برویم سر اصل مطلب.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

رئیس هیات مدیره خانه سینما در ادامه اشاره می‌کند: سریال‌سازی یعنی چه؟ از اول همین را می‌گفتید. چرا با واژه‌ها بازی کردید. چرا جلسات متعدد گذاشتید؟ چرا شورای عالی فضای مجازی درگیر این کار شد؟ چرا شوراهای مختلف تشکیل شد؟ چرا حکم به شورای عالی فضای مجازی داده شد که خودشان این کار را انجام دهند ولی وسط راه از آنها هم گرفتید و باز خسته شدید و احساس کردید که این مسیر انگار شما را زودتر به هدف نمی‌رساند».

کارگردان فیلم «میهمان داریم» ادامه داد: «به عنوان فردی که سال‌هاست در این حوزه کار می‌کنم، به جرئت می‌گویم امثال ما تشنه مباحث این‌چنینی هستیم. اینکه حاکمیت اجرائی فضایی ایجاد کند که ما بتوانیم به این کلیات بپردازیم. به جای اینکه به سرعت وارد این مباحث شویم که کدام نهاد باید ممیزی انجام بدهد.

به نظرم تا به امروز هم موضوع ساده‌سازی شده است؛ یعنی همین که وقتی از فیلم سینمایی صحبت شده آن را به ارشاد مرتبط دانستند و وقتی از سریال حرف به میان آمده، صداوسیما را مسئول آن می‌دانند. چون سریال‌سازی در تلویزیون انجام می‌شود. متأسفانه به همین شکل موضوع را حل کردند. درصورتی‌که اصلا متوجه نشدند که با یک عرصه کاملا جدید و مدرن طرف هستند. در تمام دنیا مثال بارز این ماجرا وجود دارد که درباره پدیده‌ای جدید نمی‌توان با نهادهای سنتی که مسائل قدیمی خودشان را پیگیری می‌کنند و حتی به روز هم نشده‌اند، یک جریان تنظیم‌گری مدرن طراحی کرد.

نکته مهم این است که مصوبه اخیر الزام تاکیدآوری بر پخش زنده ندارد و مشی اصلی مصوبه اخیر الزام نظارت با محوریت سریال‌سازی را دنبال می‌کند.

وقتی دومین همایش انجمن صنفی شرکت‌های نمایش ویدئوی برخط در سال گذشته تشکیل شد و تصویر محمدجواد شکوری مقدم در کنارعسگرپور و علی سرتیپی در کنار هم منتشر شد، غوغاسالاری و ایجاد کشمکش و تنش میان شبکه نمایش خانگی و ساترا با صدور رای قرار منع تعقیب «فیلیمو» و «فیلم‌نت» مشخص بود وارد فازهای سخت‌تری شد.

تصویر درج شده در بالا در شرایط کنونی جنبه نمادینی به خود پیدا کرده است. اگر راهبرد عسگرپور را در مورد خاص چالش خانه سینما با شرایط کنونی قیاس کنیم سیاست دوگانه سازی بیشتر هویدا می‌شود.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

پس از اعلام مصوبه شورای عالی انقلابی فرهنگی تصاویری تبلیغاتی از آخرین سریال رضاعطاران با عنوان دفترچه یادداشت منتشر شد.

«احسان رستگار» از فعالان فرهنگی حامی ساترا با انتشار این تصویر نوشت: وقتی می‌گوییم یک جنگ تمام‌عیار نمایان علیه یکپارچگی در حکمرانی فرهنگی⁩ برپاست و نباید نظارت و تنظیم‌گری ⁧ صداو سیما⁩ را تضعیف کرد، یک نمونه‌اش می‌شود همین «دفترچه یادداشت» که هنوز تولیدش تمام و منتشر نشده، حتی تیزرش هم فریاد اعتراض همه را بلند می‌کند!

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

دوگانه سازی با هدف شکاف میان ارشاد و صدا و سیما

در کمتر ازهفتاد و دوساعت که از مجادلات رسانه‌ای حول پوستر و آنونس تبلیغاتی سریال می‌گذشت،تصویری از علی سرتیپی و رضا عطاران از جلسه تعاملی‌اشان با ساترا منتشر شد و همین نهاد ساترا با کیارش اسدی‌زاده مصاحبه تفصیلی و حمایتی را در ستایش از جایگاه قانونی ساترا منتشر کرد.

علی سرتیپی مدیر فیلم نت در نشستی که چند هفته پیش با موضوع چالش‌های شبکه نمایش خانگی در دانشگاه تهران برگزار شده بود گفته است: با توجه به این‌که ما در نظام جمهوری اسلامی کار می‌کنیم، اعتقاد داریم که قوانین اسلامی در این کشور حاکم و در نتیجه موضوعی به نام محتوا مهم است و ما بحث رگولاتوری و ممیزی و تنظیم‌گری را قبول داریم.

این اتفاق در حالی افتاد که سرتیپی ، مدیرعامل پلتفرم فیلم‌نت در نشست آسیب‌شناسی تنظیم‌گری در حوزه وی‌اودی‌ها با به چالش کشیدن جایگاه قانونی ساترا گفت:‌مشکل ما این است که ساترا یی مسئول و نظارت‌گر ما شده متاسفانه رقیب ماست. من فکر نمی کنم رئیس سازمان صدا و سیما حالش از اینکه مردمی یک سریال خوب در VOD ‌ها ببیند، خوب شود. هر چقدر هم دوستان شعار بدهند و بگویند این طور نیست ، انی در ذات قضیه است و نمی‌تواند غیر از این باشد.

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟

روز چهاردهم تیرماه اخباری در رسانه‌های منتشر شد که سیدمحمد هاشمی جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جلسه ای با سکوهای نمایش خانگی برگزار کرده است. جام‌جم در این رابطه می‌نویسد: در این جلسه اولین سخنران بعد از جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدجواد شکوری‌مقدم مدیرعامل موسسه صبا ایده و مدیر فیلیمو است که تا کنون بیشترین تخلفات را از منظر انتشار محتوای بدون مجوز داشته است و اخیراً هم پس از انتشار سریال رهایم کن با حجم گسترده اعتراضات مردمی مواجه شد.

شخصی که در کنار جانشین محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدر جلسه نشسته است و جزو برگزار کنندگان و مدیران جلسه است، محمد رحمتی معاون سازمان سازمان سینمایی در دولت قبل است و جزو بانیان وضع موجود تلقی می‌شود.

جام‌جم در ادامه این گزارش اشاره می‌کند: طبق ویدیویی که ساعاتی بعد از جلسه توسط سایت سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) منتشر شد، سید رامین موسوی، یکی از اشخاصی که در خبر منتشر شده توسط برخی خبرگزاری ها در این نشست اعلام کرده است که مخالف تنظیم گری ساترا است اما در شورای راهبری مجمع رصتا اعلام کرده‌ است: ساترا در سه سال اخیر نشان داده است که تجربه خیلی خوبی در تنظیم گری نمایش خانگی دارد.

حالا سیاست دوگانه سازی میان ارشاد و ساترا(صدا و سیما) بر اساس آنچه حول مسائل خانه سینما پس از سال 88 رخ داد، در حال تکرار شدن است با این تفاوت که فاصله‌گذاری میان ارشاد و ساترا از سوی پلت‌فرم‌ها کارگردانی می‌شود.

دوگانگی سازی در بدنه حاکمیتی به جایی رسید که تعطیلی خانه سینما و بازگشایی به یک چالش بزرگ سیاسی و حاکمیتی تبدیل شد. در واقع مدیران پلت‌فرم‌ها بر اساس یک راهبرد از پیش‌ تعیین شده یک کنش دوگانه طراحی شده را پیش می‌برند تا اجرای مصوبات در حالت تعلیق قرار داده باشد و به صورت راهبردی اجرایی نشود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بررسی عملکرد میان‌دار تمامی اختلافات صنفی سال‌های اخیر/ چرا عسگرپور به بازی «تشدید دوقطبی» بازگشت؟ بیشتر بخوانید »

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس



گلرنگ یکی از اسپانسرهای علی‌کریمی بود و محصولی با پوشش او تولید کرد. بعدها پروژه حمایت از او در قالب برنامه «یازده» در سامانه فیلم‌نت دنبال شد و نقش اساسی در تشدید اختلالات رفتاری او ایفا کرد.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق-با شعله‌ور شدن آتش آشوب‌های اخیر «فیلم‌نت» با انتشار پستی در صفحه توییترش در اسم رمز کردن «مهسا امینی » در اقدام مشابهی همراه با سایر رقبای استارت‌آپی، از قافله بازی آشوب‌طلبانه ماه‌های اخیر بازنماند.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

این اقدام فیلم‌نت با اعتراض تنی چند از فعالان فرهنگی مواجه شد. برخی تصور می‌کردند که مدیریت این سامانه عرضه محصولات مدیایی را همچنان محمد صراف برعهده دارد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

فعالان رسانه‌ای از «صراف» همکار و همراه همیشگی منصور ضابطیان ،تهیه کننده برنامه جنجالی «دیروز، امروز، فردا» و «رادیو هفت» انتظار نداشتند که در کشاکش آشوب‌ها در اسم رمز کردن مرحومه امینی مشارکت داشته باشد. این توییت هیچ نسبتی با کارنامه تهیه کننده مذکور نداشت.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
محمد صراف تهیه‌کننده برنامه سیاسی «دیروز، امروز، فردا» و موسس پلت‌فرم فیلم‌نت

فیلم‌نت چگونه تاسیس شد؟

همزمان با راه‌اندازی «فیلیمو» و «نماوا» صراف به واسطه پشتوانه سیاسی برنامه جنجالی «دیروز، امروز، فردا» برای اینکه از این قافله جا نماند تصمیم گرفت که وارد کارزار تاسیس و مدیریت یک پلت‌فرم مستقل شود.

اما به دلیل فقدان خلاقیت در مدیریت پس از چندی مجبور شد این سامانه را واگذار کند. زمانی که صفحه رسمی «فیلم‌نت» توییتی را با هشتگ مرحومه امینی منتشر کرد، او دیگر مدیریت این سامانه را برعهده نداشت.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تقریبا نزدیک به بیش از یک سال است که این سرویس استریم به ترکیب معروف «گلرنگ- سرتیپی» واگذار شده است.

شنیده‌ها حاکی از آن است که در حال حاضر ۸۰ درصد سهام «فیلم‌نت» متعلق به هولدینگ گلرنگ و ۲۰ درصد آن متعلق به «علی سرتیپی» است. همکاری مشارکتی زوج «گلرنگ- سرتیپی» از سال‌ها قبل آغاز شد و اداره مجموعه سینمایی پردیس کوروش تبدیل به نقطه اتصال همیشگی این زوج تبدیل شد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
فرمول شراکت سرتیپی – گلرنگ در تاسیس مجموعه سینمایی پردیس کوروش تکرار شده است و ۸۰ درصد سهام این مجموعه متعلق به گلرنگ و ۲۰ درصد آن متعلق به علی سرتیپی است

گزارشی درباره علی سرتپیی را اینجا بخوانید:

تلاش برای مومیایی کردن علی سرتیپی با سمفا

امپراطوری «گلرنگ -سرتیپی» چگونه «فیلم‌نت‌» را فتح کرد؟

سرتیپی در نیمه دهه هشتاد با حکم امیرحسین علم‌الهدی از مدیران وقت ارشاد، کمپانی چند شراکتی فیلمیران را با مشارکت خودش، محمدرضا تخت‌کشیان، رسول صدرعاملی، غلامرضا موسوی تاسیس کرد و به سلطان تاج و تخت‌دار سینمای ایران در حوزه پخش داخلی تبدیل شد.

طی سال‌های اخیر او موفق شد مالکیت بسیاری از مجموعه‌های سینمایی و سینماهای تک سالنه را در کارنامه سینماداری‌اش ثبت و چندین پردیس سینمایی را به صورت مشارکتی تاسیس کند.

اما از ابتدای دهه نود او با شرکت‌های فرهنگی گلرنگ اقدام به همکاری نمود و با تاسیس پردیس سینمایی کوروش عملا موازنه پخش سینمایی به سوی سرتیپی،شرکا و رفقا چرخید.

گلرنگ چگونه وارد بازی سرتیپی شد؟

گلرنگ در هیچ عرصه‌ اقتصادی نیست که فعالیت و تاثیر مستقیم بر ساختار اقتصادی کشور نداشته باشد. برندهای آرایشی – بهداشتی این مجموعه کوچکترین جزء از این هولدینگ بسیار عظیم است.

این کمپانی بزرگ، یک تصمیم‌ساز اصلی و مهم در عرصه اقتصاد کشور است. کافیست که یکبار شرکت‌های وابسته به مجموعه گلرنگ را بررسی کنیم. زیرمجموعه‌های این کمپانی بزرگ در جزئیات الگوی مصرف اعم از خوراک، پوشاک، لوازم بهداشتی، مسکن و… ایرانیان تاثیر غیرقابل تصوری دارد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

مشارکت در تولید و پخش صنعت غذایی، بهداشتی، فروشگاه های زنجیره ای کوروش، فروشگاه‌های زنجیره‌ای مدرن فامیلی، سایه‌بان امن آریان (خدمات بیمه)، ویرا سیستم پویا(در حوزه آی‌تی) پدیده پایدار صنعت ساختمان (فعالیت‌ در حوزه ساخت و ساز) دام و طیور کوروش، دالین مهر(تولید و پخش قهوه)نمونه‌های کوچکی از شرکت‌های این مجموعه هستند که نشان می‌دهد این هولدینگ در هر تجارت پرسودی دستی بر آتش دارد.

حوزه فرهنگ چگونه به گلرنگ مزه کرد؟

حوزه فرهنگ علی الخصوص سینما و تولید و توزیع آثار نمایشی چند سالی است که به یکی از علاقه‌مندی‌های جدی این کمپانی تبدیل شده است.

نخستین گام جدی گلرنگ برای ورود در عرصه فرهنگ به مشارکت در توزیع آثار نمایشی شبکه نمایش خانگی در سال ۱۳۸۸ بازمی‌گردد. زمانی که روابط مدیران ارشد سازمان صدا و سیما به دلایل نامعلومی با برادران آقاگلیان (تهیه‌کنندگان قهوه تلخ) تیره و تار شد، و تلویزیون حاضر به پخش سریال قهوه تلخ نشد، تهیه‌کنندگان این سریال تصمیم گرفتند آن را در شبکه نمایش خانگی توزیع کنند. پخش این مجموعه در شبکه نمایش خانگی به صورت لوح فشرده (DVD) آنهم در سراسر کشور کاری غیرممکن به نظر می‌رسید.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
نمایی از سریال قهوه تلخ

شرایط توزیع سریال در آن سال‌ها با امروز بسیار متفاوت بود و سریال‌ها استریم یا ارائه مجازی نمی‌شدند و تنها راه عرضه به صورت لوح فشرده بود.موفقیت تجاری قهوه تلخ و هر سریال دیگری در شبکه نمایش خانگی در آن سال‌ها وابسته به شیوه توزیع آن بود.

گلرنگ که شرکت‌های توزیع بسیار گسترده‌ای در سراسر کشور دارد و حتی محصولاتش را به صورت روزانه به جزایر جنوبی کشور هم ارسال می‌کند، وارد کارزار توزیع سریال قهوه تلخ شد و شرکت پخش الوند از پخش سریال مدیری کنار گذاشته شد.

گلرنگ نخستین قسمت این سریال را توزیع کرد. شنیده‌ها حاکی از آن است که قسمت اول سریال قهوه تلخ به فروشی بیش از چهار و نیم میلیارد تومان در مهرماه ۱۳۸۹ دست یافت. پس از این توفیق تجاری ، هولدینگ گلرنگ وارد همکاری دوجانبه با مهران مدیری شد. مدیری تا قبل از همکاری با ناصرقدیرکاشانی (مدیر عامل اول مارکت) سال‌های متمادی فعالیت‌هایش را با این هولدینگ در شبکه نمایش خانگی ادامه داد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
اخبار مربوط به همکاری مدیری با گلرنگ در وب سایت این هولدینگ
پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
اخبار مربوط به همکاری مدیری با گلرنگ در وب سایت این هولدینگ
پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
اخبار مربوط به همکاری مدیری با گلرنگ در وب سایت این هولدینگ

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

غول اقتصادی وارد صنعت تولید و توزیع فیلم و سریال می‌شود؟

گلرنگ در حوزه صنایع بهداشتی به تدریج سایر بِرندهای رقیبش را به حاشیه راند. این هولدینگ وقتی وارد حوزه اقتصادی خاصی می‌شود، فعالیت رقبا را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به عنوان مثال با تاسیس پردیس سینمایی کوروش، این مجموعه فعالیت سایر پردیس‌های سینمایی را تحت تاثیر قرار داد و به پشتوانه تسلط سرتیپی در حوزه پخش فیلم‌سینمایی به بی‌رقیب‌ترین پردیس سینمایی کشور تبدیل شد. تولیدات این رسانه از بهترین زمینه‌های تبلیغاتی بهره می‌برد.

در همکاری مشترک با مهران مدیری در مجموعه ویلای من، دست کم تبلیغات شهری گسترده‌ گلرنگ به این تولید خاص اختصاص یافت و نسبت به قهوه تلخ آمار برگزاری قرعه‌کشی بیشتر برای اهدای جوایز رکورد سریال قبلی مدیری را پشت سر گذاشت.

این هولدینگ پس از توزیع موفق قهوه تلخ مؤسسه فرهنگی «گلرنگ رسانه» را در سال ۱۳۹۱ به عنوان موسسه تولید فیلم و سریال در شبکه نمایش خانگی تاسیس کرد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

گلرنگ در عرضه مایحتاج اصلی ایرانیان آب، نان، خودرو، مواد شوینده، محصولات غذایی، بیمه، تجهیزات رایانه‌ای، و … ، بازیگر اقتصادی مهمی محسوب می‌شود و حالا قصد دارد در حوزه فرهنگی و تولیدات نمایشی سهم بسزایی داشته باشد. اما مقاصد این بنگاه اقتصادی برای ورود و ساختن تولیدات پرهزینه همچنان مشخص نیست. مهمترین ابهام در همکاری گلرنگ و سرتیپی، بازگشت سرمایه و سودآوری است.

گسترش فعالیت‌های گلرنگ و بردار فعالیت‌های این مجموعه اقتصادی نشان می‌دهد، سوددهی از اهداف اولیه و مهم این هولدینگ است. سینمای ایران طی سال‌های اخیر صنعت سودآوری نبوده و بنا بر گزارش‌های رسمی در شرایط طبیعی اکران سینمایی، تنها ۵ فیلم در طول سال به سوددهی خواهند رسید.

سودآوری در تولید زمانی مصداق پیدا می‌کند که مخاطب اثر تولید شده، مخاطبی بیش از ۳ میلیون داشته باشد. آنطور که شنیده‌ می‌شود علی رغم تلاش «فیلم‌نت» میزان مخاطب فعالی که هزینه ماهیانه آبونمان این سامانه را پرداخت می‌کند، آماری تقریبا بین ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار نفر است. در حالیکه این پلت‌فرم بی‌وقفه سریال ایرانی تولید و توزیع می‌کند و طبیعی است که بازگشت مالی این آثار با شائبه‌هایی همراه است.

تیم‌بندی و انتقال سهام، رقابت داغ فیلیمو و فیلم‌نت !

در روند انتقال سهام فیلم‌نت یک ابهام وجود دارد. گلرنگ هر برنامه اقتصادی یا فرهنگی را آشکارا در وب سایت خود اعلام می‌کند، اما مشارکت در سامانه فیلم‌نت را به صورت رسمی و عمومی اعلام نکرد. از سوی دیگر سرتیپی به عنوان مدیر این هولدینگ می‌توانست VOD مستقل «گلرنگ رسانه‌» را با اخذ مجوز از ساترا تاسیس کند.

برای کمپانی همچون گلرنگ که دستی در همه حوزه‌ها دارد، فعال کردن پلت‌فرم گلرنگ رسانه کار بسیار سهل و آسانی بود اما این هولدینگ ترجیح داد سهام کمپانی «فیلم‌نت» را خریداری کند.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

چهره‌های مهم فیلم‌نت چه کسانی هستند؟

شنیده‌ها حاکی از آن است که سید ناصر موسوی جزایری، صالح افروغ (فرزند عماد افروغ) مجتبی‌خباز (سینمادار در شیراز)، علی اسدزاده (تهیه‌کننده، پخش کننده و شریک سابق محمد امامی در موسسه تصویر گستر پاسارگاد) وزرای درباری هستند که تاج آن را سرتیپی یدک می‌کشد. شنیده‌ها دیگری حاکی از آن است که احتمالا یک فعال اقتصادی دیگر در حوزه نفت و پتروشیمی، این پلت‌فرم‌ را همراهی می‌کند. همراهی این فعال اقتصادی با فیلیمو به تولید آثاری همچون جزیره منتهی شده است.

بر اساس اخبار و اسناد موجود، موسوی جزایری دوست و همکار آقای حسین انتظامی در پروژه «ایران تیکت»، همراه با صالح افروغ ، رضا صیادی و خواهرش سمیه صیادی شرکتی را به نام پرگار تاسیس کرده‌اند که طرف قرارداد سازمان های شهری هم هستند و همراه با شرکت «آگه‌سازان» تبلیغات میدانی فیلم‌نت را در سطح گسترده‌ای انجام می‌دهد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
فیلم دنیای آب محصول سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۴ شمسی) که بر اساس شنیده‌ها فیلم نت برای افزودن آن به آرشیو خود هزینه روتوسکپی قابل توجهی پرداخت کرده است.

چرا محتوا و سیاست‌های فیلم‌نت دچار تناقض است؟

هولدینگ گلرنگ قصد ندارد پروژه فیلم‌نت را همچون شرکت گلرنگ رسانه نیمه‌کاره رها کند. سال‌ گذشته رصد خبرنگار مشرق نشان می‌دهد بیش از ۴۰ تدوینگر همزمان مشغول صداگذاری و صدابرداری فیلم‌های آرشیوی فیلم‌نت بوده‌اند.

وقتی کمپانی فیلم‌نت می‌پذیرد برای فیلم «دنیای آب» محصول ۱۹۹۵ ، که بیش از ۸۰ درصد فیلم نیاز به روتوسکوپی همراه با دوبله اختصاصی هزینه‌ای سنگین صرف کند تا این فیلم را در آرشیو خود داشته باشد، تنها از این عمل می‌توان یک نتیجه گرفت که فعالیت‌های این سامانه در آینده گسترده‌تر از فیلیمو و نماوا خواهد بود.

آیا پخش زنده فوتبال از ماموریت‌های اصلی فیلم‌نت است؟

فوتبال و دسترسی به این حوزه یکی از علاقه‌مندی‌های هولدینگ گلرنگ و زیرمجموعه پلت‌فرم فیلم‌نت است. پیش از این گزارشی در مشرق منتشر شد که به جزئیات برنامه یازده و حمایت ویژه این برنامه گفت‌وگو محور از یکی از سرکرده‌های آشوب‌ها، علی کریمی می‌پرداخت. کریمی از اعضای کادر تبلیغاتی هولدینگ گلرنگ است و اگر همکاری‌های گلرنگ و علی کریمی ادامه پیدا نمی‌کرد، شاید این حس خودرهبرپنداری این بازیکن در آشوب‌های اخیر تقویت نمی‌شد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

نکته جالب این برنامه این است که بخشی از برنامه ۱۱ که مفصل در گزارش مشرق بدان اشاره شد رسما چند مدیر فوتبالی کشور که سابقه نظامی در کارنامه داشتند را هدف حملات خود قرار داد.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

اما چندی بعد عکس‌های عقد قرارداد سامانه فیلم‌نت با مصطفی آجرلو منتشر شد. در این عکس‌ها علی سرتیپی مشغول عقد قرارداد با مدیرعامل باشگاه استقلال است و با توجه به سخت‌گیری‌های فیفا و عدم ملاحظات سیما، احتمالا به زودی پخش زنده مسابقات باشگاه‌های پرطرفدار در انحصار پلت‌فرم‌ها خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

حمایت ویژه «فیلم نت» برای برندسازی از یک یاغی/ علی کریمی چگونه از مستطیل سبز به لیدری آشوب‌های ۱۴۰۱ رسید؟ +عکس

پروژه‌های ورزشی که رنگ معارضانه گرفت

در گزارشی تفصیلی درباره برنامه ۱۱ ، به پروژه نانوشته‌ای در محتوای تولیدات شبکه‌نمایش خانگی اشاره داشت که تاثیر قابل توجهی در آشوب‌های اخیر دارد. پروژه‌ حمایت از علی‌کریمی با برنامه«یازده» در مجموعه فیلم‌نت، کمپانی زیرمجموعه گلرنگ حمایت شد و این حمایت در مجموعه ای به نام ورزش مدیا ادامه پیدا کرد.

یکی از صفحاتی که در فضای مجازی قبل از آغاز جام جهانی در میان کارشناسان و اصحاب رسانه‌ به تزریق سم دوقطبی در میان بازیکنان تیم‌ملی مشهور شد، صفحه «ورزش مدیا» است.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
حمایت رسمی ورزش مدیا از سرکردگان مجازی آشوب‌های ۱۴۰۱

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
حمایت رسمی ورزش مدیا از سرکردگان مجازی آشوب‌های ۱۴۰۱
پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
حمایت رسمی ورزش مدیا از سرکردگان مجازی آشوب‌های ۱۴۰۱

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
استوری سید حسام الدین حسینی مدیرکل ارتباطات و رسانه حوزه هنری که اشاره می‌کند رسانه ورزش مدیا از جمله رسانه‌های زنجیره‌ای کلرنگ است.

در بحبوحه همین التهابات و اقدامات ضدامنیتی مجموعه ورزش مدیا بود که سید حسام الدین حسینی مدیرکل ارتباطات و رسانه حوزه هنری در یک پست اینستاگرامی مدعی می شود که مجموعه ورزش مدیا نیز متعلق به علی سرتیپی و گلرنگ رسانه است.

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
تولیدهای محتواهایی جهت دار برای تخریب روحیه تیم ملی فوتبال قبل از برگزاری مسابقات جام جهانی در قطر
پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس
تولیدهای محتواهایی جهت دار برای تخریب روحیه تیم ملی فوتبال قبل از برگزاری مسابقات جام جهانی در قطر

در آشوب‌های اخیر شبیه سازی آشوب زنانه اخیر و شعار زن، زندگی آزادی را باید در ساختاری استعاری در سریال شبکه مخفی زنان جستجو کرد. عادی سازی تقابل سخت با پلیس و نیروهای حافظ امنیت در سریال قورباغه وضوح پیدا می‌کند. رهبری و سازماندهی شیوه اعتراض منجر به اغتشاش در سریال «خسوف» (برادران اسعدیان – میری) دارای وجوهی استعاری است.

اما مهمترین وجه آشوب‌های اخیر پروژه رهبری سازی است که زمینه‌اش را می‌توان در تولیدات شبکه نمایش خانگی جستجو کرد و حمایت ویژه در سلبریتی‌ها جستجو کرد. قطعا پشتوانه مالی که از طریق گلرنگ – فیلم‌نت به بدنه جریان اصلی سلبریتی‌ها تزریق خواهد شد، پشت‌گرمی‌های آنان را برای تشدید دوقطبی در جامعه بیشتر خواهد کرد.

تصویر – نمایی از برنامه ۱۱ که به محبوبیت علی کریمی میان شهروندان افغان می‌پردازد/ فیلم -افتتاحیه لوازم آرایشی بهداشتی کریمی در زیرمجموعه گلرنگ

علی کریمی با حمایت مجموعه «گلرنگ- فیلم‌نت» و حامیان مالی آن زمینه تغییر جایگاه اجتماعی‌اش از یک فوتبالیست معترض ورزشی، به یک یاغی سیاسی را فراهم کرد.

گلرنگ یکی از اسپانسرهای این بازیکن بود و محصولی با پوشش او تولید کرد. بعدها پروژه حمایت از او در قالب برنامه «یازده» در سامانه فیلم‌نت دنبال شد.

تزریق سرمایه کلان در قالب پروژه‌های بزرگ برای ساختن سریال و رشد این پلت‌فرم موازنه تولید را تغییر خواهد داد و مهمترین پیامد منفی آن افزایش هزینه های تولید و دستمزدهای نجومی بازیگران است. انتفاع مالی سلبریتی‌ها بصورت بدون ضابطه (همانند آنچه در مورد سلبریتی های فوتبال رخ داد) زمینه بروز ناهنجاری در میان این قشر را تشدید می‌کند و حالا باید منتظر تغییر رویه بازیگران سینما به سبک و سیاق کریمی باشیم. اگر این حمایت‌های گسترده گلرنگ از کریمی نبود، شاید او هیچگاه این رویه معارضانه‌اش را دنبال نمی‌کرد. اولین صندلی و تریبون معارض را این برنامه در اختیار او قرار داد.

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟ +عکس بیشتر بخوانید »

«پسر دلفینی» چگونه در سینمای ایران گل‌طلایی زد؟

«پسر دلفینی» چگونه در سینمای ایران گل‌طلایی زد؟



همدانی:انیمیشن ذاتا ارتباطی به اقلیم ندارد و یک گونه رسانه‌ای بدون مرز است. درنتیجه مفهومی ندارد که بخواهند انیمیشن ایرانی را در دسته‌بندی جدایی ارائه کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این سال‌ها و این روزها مکررا صحبت از ضعف و بی‌رونقی سینمای کودک و نوجوان می‌شود، اما شاید یکی از بهترین راه‌ها برای احیای این سینما توجه لازم به صنعت انیمیشن باشد که هم گونه محبوبی در میان مخاطبان است و هم با طیف تماشاگران کودک و نوجوان، می‌تواند آن ظلم و تبعیض همیشگی در اکران را از بین ببرد و به سهم خود چراغ سینمای کودک و نوجوان را روشن نگه دارد و این روحیه و انگیزه را حتی در میان فعالان این سینما برای رقابتی جدی و تنگاتنگ برای جذب مخاطب ایجاد کند.

موفقیت انیمیشن‌هایی چون شاهزاده روم و فیلشاه، در این زمینه نویدبخش بودند اما متاسفانه چندان استمرار پیدا نکرد و آثاری در حد و اندازه آن تولید نشد، اما پسر دلفینی به عنوان اثری مستقل در بخش خصوصی، بار دیگر امیدها را در این خصوص زنده کرد و باعث شده بتوان به ادامه راه امیدوار بود. خبر درخشش پسر دلفینی در اکران روسیه با فروشی نزدیک به دو میلیون دلار، نباید فقط به عنوان رویدادی مسرت‌بخش و گذرا تلقی شود، بلکه باید دلایل موفقیت آن را بررسی و به دیگر انیمیشن‌های سینمایی کشور و حتی تولیدات سینمای کودک و نوجوان تسری داد و از آن بهره گرفت. محمدامین همدانی، تهیه‌کننده انیمیشن موفق «پسر دلفینی»  از چند و چون این موفقیت می‌گوید.

اکران فیلم در روسیه از چه زمانی آغاز شد؟

فیلم از ۷ آوریل تا ۴ می ‌در حدود ۲۷۰۰ سالن سینما در روسیه و کشورهای آسیانه میانه اکران شد. اکران پسر دلفینی تقریبا با تحریم فیلم‌های آمریکایی در روسیه و خروج آثار استودیوهایی چون دریم ورکز از اکران همزمان شد. رقبای ما در اکران، چهار پنج انیمیشن روسی بود که در آن میان فیلم پسر دلفینی رتبه دوم جدول فروش را به دست آورد.

چون آماده‌سازی فیلم برای پخش در روسیه به بهترین شکل صورت گرفت و ما هم سال‌هاست که در مسکو دفتر داریم و به عنوان یک شرکت روسی هم شناخته می‌شویم، پروانه نمایش روسی گرفتیم و به عنوان یک فیلم بومی در روسیه اکران شدیم. اما مشکل ما این بود که جنگ، تاثیر خود را بر روحیه مردم گذاشت و فروش سینماها با افت مواجه شد.

این مساله ما را نگران کرد که آیا پیش‌بینی‌هایی که برای فروش فیلم داشتیم، محقق می‌شود یا نه. راستش پیش‌بینی ما از فروش، چهاربرابر این رقم فعلی بود اما به خاطر جنگ و فیلتر اینستاگرام در روسیه، آن پیش‌بینی مورد نظر اتفاق نیفتاد. قرار بود بخشی از تبلیغات ما در اینستاگرام باشد که با شرایط پیش‌آمده منتفی شد. پسر دلفینی در چنین وضعیتی اکران شد، اما با توجه به ظرفیت‌های فیلم از فرصت دو هفته طلایی فیلم‌ها در اکران به خوبی استفاده کردیم و پسر دلفینی بعد از یک افتتاحیه باشکوه به بهترین شکل دیده شد.

فیلم چقدر فروش کرد؟

یک میلیون و ۷۳۰ هزار دلار که باتوجه به قیمت دلار حدود ۶۰ میلیارد تومان می‌شود.

یعنی حتی از پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران هم بیشتر است.

توضیحی بدهم که شاید برای مخاطبان جالب باشد. سازوکار سهم فروش فیلم‌ها در سینمای ایران و کلا سینمای جهان این‌طور است که حدود ۳۰ درصد فروش به تهیه‌کننده می‌رسد، ۵۰ درصد سهم سینماداران است و درصدهایی هم سهم توزیع‌کننده و هزینه تبلیغات می‌شود. به جز فروش خوب در اکران سینما، ما مبلغ قابل توجهی هم از نمایش فیلم در تلویزیون و رسانه‌های آنلاین روسیه به دست آوردیم، اما چون آن یک قرارداد دوجانبه بوده و اعلام آن چندان قابل استناد نیست، ما اصلا در مورد آن عدد صحبت نکردیم، ولی در واقع سود اصلی ما در پلتفرم‌های روسیه اتفاق افتاد که ۹۰ درصد فروش فیلم به تهیه‌کننده می‌رسد.

 فیلم در کدام کشورهای دیگر اکران می‌شود؟

قرارداد اکران فیلم در برخی کشورها نوشته شده و درحال آماده‌سازی است؛ مثل کره جنوبی، اسپانیا، تایوان و مغولستان. قرارداد کشور ترکیه هم نوشته شده و قرار است اکران پسر دلفینی در آنجا تقریبا همزمان با اکران ایران باشد. به خاطر قرابت فرهنگی خیلی به اکران ترکیه امیدواریم. نکته بعدی هم توافقاتی است که داریم با کشورهای عربی برای اکران انجام می‌دهیم.

 ظاهرا پخش فیلم در ایران را فیلمیران و علی سرتیپی به عهده گرفته است. فیلم چه تاریخی در ایران اکران می‌شود؟

اوایل شهریور. به جز انرژی خوبی که برای اکران فیلم در ایران وجود دارد، می‌خواهیم از دیگر ظرفیت‌های فیلم هم به خوبی استفاده کنیم؛ یعنی به جز ساخت سریال پسر دلفینی، نوشت‌افزار و اسباب‌بازی‌های این کار را هم تولید خواهیم کرد.

 دلیل موفقیت پسر دلفینی را چه می‌دانید؛ قصه یا تکنیک؟

تمرکزمان را بیشتر روی روایت و داستان خوب گذاشتیم و خیلی دنبال جلوه‌های ویژه بصری عجیب نبودیم. فکر می‌کنم آن چیزی که برای مخاطبان جهانی جذابیت دارد، روایت شیرین و روان کار باشد. ضمن این‌که ما کارهای خوب در زمینه انیمیشن داشتیم، اما هیچ کدام توزیع خوبی نداشتند. به نظرم خلاء اصلی در زمینه توزیع باشد. ما با ایجاد دفاتر و شبکه‌سازی در کشورهای مختلف به سهم خود سعی می‌کنیم مشکل توزیع را برطرف و شرایط خوبی برای اکران آثار انیمیشن فراهم کنیم.

 پسر دلفینی انگار ترکیبی از بهره‌گیری از فرمول‌های آشنای انیمیشن‌های برجسته جهانی و مولفه‌های بومی و استفاده از کهن الگوهاست. درست است؟

بله، همین‌طور است. بارها دیده‌ایم که با تم‌های تارزان انیمیشن‌های خوب و موفقی تولید شده است. پسر دلفینی با توجه به همین ویژگی‌ها و تم در جست‌وجوی مادر، قصه‌اش را روایت می‌کند و جهان داستانی محبوب و آشنایی دارد که با جلوه‌های بصری منطقه‌ای ارائه شده است.

 یکی از جلوه‌های حمایت از انیمیشن خوب ایرانی باید از جانب شبکه نمایش خانگی باشد. اما پلتفرم‌ها بهترین و باکیفیت‌ترین انیمیشن‌های جهان را بدون کپی رایت پخش می‌کنند و به نوعی باعث ایجاد رقابتی نابرابر با نمونه‌های ایرانی می‌شوند.

دقیقا همین است. یکی از دلایلی که تولید و توزیع انحصاری انیمیشن سینمایی در بازار ایران، توجیه اقتصادی ندارد این است که وضعیت باثباتی برای سینمای کودک وجود ندارد. دوم این‌که وی‌اودی‌ها در ایران، کپی‌رایت ندارند و کارهایی که در کنار انیمیشن‌های ما قرار می‌گیرد، آثاری چند ده میلیون دلاری هستند که بدون حق پخش دانلود شده‌اند و این طبیعتا یک بازی از پیش‌باخته است. به جز اینها، انیمیشن‌های ما برای رقابت با فیلم‌های ایرانی هم کار دشواری دارند.

در پلتفرم‌ها شما دسته بندی فیلم ایرانی دارید و آثاری می‌بینید که بازیگران معروف دارند و قصه‌هایشان در فضای بومی و جذابی برای مخاطبان تعریف می‌شود، اما انیمیشن ذاتا ارتباطی به اقلیم ندارد و یک گونه رسانه‌ای بدون مرز است. درنتیجه مفهومی ندارد که بخواهند انیمیشن ایرانی را در دسته‌بندی جدایی ارائه کنند. بنابراین برای وی‌اودی هم توجیهی ندارد که برای این آثار پول مازادی دریافت و مخاطب بیشتری جذب کند. معمولا وقتی انیمیشن تولید می‌شود مشخص نیست کجای دنیا تولید شده و مخاطب کدام کشور دنیا قرار است به تماشای آن بنشیند، به همین دلیل ذاتا و ماهیتا متفاوت است و بدون کپی‌رایت، مفهومی ندارد که انیمیشن ایرانی بخواهد بازار اختصاصی موفقی را در کنار آثار بلاک‌باستر و بسیار گران غربی داشته باشد.

 در پلتفرمی ایرانی به نام فیلمر، پسر دلفینی محصولی از روسیه معرفی شده و در سایت IMDB هم پوستر روسی فیلم را می‌بینیم و چندان نشانی از ایرانی‌بودن پسر دلفینی نیست.

در IMDB دو پوستر از فیلم هست‌؛ هم پوستر روسی -چون فیلم اول در روسیه اکران شد- و هم پوستر انگلیسی. نکته دیگر این‌که در همین سایت، فیلم محصول ایران، ترکیه، آلمان و روسیه نوشته شده است که علتش شعب کمپانی ما در این کشورهاست و برای بازاریابی بهتر، هر کشوری را که آنجا شعبه داشتیم در سایت نوشته‌ایم. و این‌که چرا فیلمر فیلم را محصول کشور روسیه نوشته، به این دلیل است که احتمال دارد در صورت دسترسی به فیلم، بخواهد از منابع روسی نسخه روسی آن را تهیه کند. همین حالا هم که در اینترنت جست‌وجو کنید، برخی سایت‌ها می‌نویسند دانلود فیلم پسر دلفینی با کیفیت فول اچ دی که البته فیلم در این سایت‌ها وجود ندارد. قاعدتا فیلم که در ایران اکران شود، ما درباره این سایت‌ها باید دنبال پیگیری قضایی باشیم.

 مورد دیگر این‌که در همان IMDB اسم نویسنده کار خانمی به نام یانا کوزمینا نوشته شده، درحالی که در منابع و اخبار ایرانی فقط اسم محمد خیراندیش به عنوان نویسنده و کارگردان قید شده است.

مولف این کار آقای خیراندیش است، اما بازنویسی این کار را خانم کوزمینا نویسنده روسی به عهده داشته است. در این زمینه داریم پروسه اصلاح IMDB را پیش می‌بریم که مقداری طول می‌کشد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«پسر دلفینی» چگونه در سینمای ایران گل‌طلایی زد؟ بیشتر بخوانید »