علی فریدونی

آئین شب خاطره و شب شعر شاعران و عکاسان دفاع مقدس در «خانه‌ام خرمشهر»

آئین شب خاطره و شب شعر شاعران و عکاسان دفاع مقدس در «خانه‌ام خرمشهر»


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، چهارشنبه سوم خردادماه به مناسبت چهل و یکمین سالروز آزادسازی خرمشهر قهرمان، شاعران و عکاسان دوران دفاع مقدس در ادامه برنامه‌های رویداد ملی و منطقه‌ای «خانه‌ام خرمشهر» در مراسم شب شعر و شب خاطره که در منطقه آزاد اروند برگزار شد، حضور پیدا کردند.

در این آئین که اجرای آن را «سعید بیابانکی» برعهده داشت، شاعران آئینی، اشعاری با موضوع دفاع مقدس، رشادت‌ها و جانفشانی‌های رزمندگان اسلام در آن دوران خواندند و عکاسان آن حماسه بزرگ نیز روایت‌هایی شنیدنی از حضورشان در جنگ تحمیلی را بیان کردند.

اولین روایت
محمد حسین حیدری اولین رزمنده عکاسی بود که به بیان روایت خود از یکی از عکس‌هایش پرداخت و گفت: وقتی همانند دیگر رزمندگان، وارد شهر شدیم، در جای جای خرمشهر، آثار و خرابی‌های ناشی از جنگ را می‌دیدیم که هر کدام از آن‌ها دردمان را صد چندان می‌کرد.

سوم خرداد که خرمشهر آزاد شد، تا غروب در سطح شهر گشتم و از اطراف مسجد جامع، عکس‌های فراوانی را ثبت کردم. در این میان فضایی را دیدم که به نظرم رسید می‌توانم از آن، تصویری ماندگار ثبت کنم.

وی افزود: پرچمی را دیدم که دشمن، در طول دوران اشغال خرمشهر تلاش بسیاری داشت تا آن را از بین ببرد ولی نتوانسته بود این کار را انجام دهد. من نیز از آن پرچم عکس گرفتم.

حیدری گفت: هر زمان که به آن عکس‌ها نگاه می‌کنم، خرمشهر در ذهنم تداعی می‌شود و به خودم می‌گویم این شهر با تمام زخم‌ها و جراحاتی که از جنگ تحمیلی برداشته اما همانند همین پرچم همچنان استوار و مقاوم مانده است. امید است بتوانیم این پرچم را سرافراز کنیم و شهر را مثل روز اولش بسازیم تا به خرمشهری که در گذشته در ذهن ما تداعی شده است تبدیل شود.

روایت دوم
امیرعلی جوادیان (از عکاسان دوران دفاع مقدس) نیز با بیان خاطرات خود گفت: خدا لطف کرد تا من بتوانم در ۴۱ سال پیش، تصاویری را از دوران دفاع مقدس به ثبت برسانم، این عکاس دوران دفاع مقدس، عکاسان را تاریخ نگاران معاصر خواند و گفت: بیشترین عکاسان را در بین شهدا می‌بینیم.

وی افزود: در بین تصاویری که از دوران جنگ هشت‌ساله گرفتم، یکی از آن‌ها که را بیشتر دوست دارم عکسی که در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر گرفتم و مربوط می‌شد به اولین رزمندگانی که وارد شهر می‌شدند و پوتین به پا نداشتند.

جوادیان بیان کرد: در عکسی که گرفتم، لباس عرق گیر و کتانی رزمندگان نشان دهنده این موضوع است که بچه‌های ما در مقابل رژیم بعث عراق که تا دندان مسلح بود چگونه ایستادگی کردند و امیدوارم که قدر این سلحشوری را بدانیم.

روایت سوم
علی فریدونی سومین عکاسی بود که روایتی از آن دوران بیان کرد و گفت: همانند سایر رزمندگان در سن پایین به جبهه رفتم، آن زمانی که به عنوان عکاس فعالیتم را شروع کردم تنها چهل روز از آغاز جنگ می‌گذشت.

این عکاس دوران دفاع مقدس، افزود: در آن دوران، بیش از ۲۰ هزار فریم عکس گرفتم، اما عکسی را که بیشتر از دیگر عکس‌هایی که گرفتم دوست دارم مربوط به عملیات والفجر ۸ است.

وی در توضیح درباره آن عکس گفت: « بچه‌ها برای عملیات شبانه آماده می‌شدند، قبل از شام خوردن، شروع کردند به آماده شدن و نوشتن وصیت نامه، همدیگر را بغل می‌کردند و با هم وداع می‌کردند، درهمین احوالات بودم که با یک صحنه شگفت انگیز روبه رو شدم، پیرمردی بالای ۷۰ سال را دیدم که چند رزمنده کنار او ایستاده بودند، یکی از آن‌ها به من گفت عکاس ببین ما شهید می‌شویم و فردا دلت می‌سوزد که چرا از ما عکس نگرفته‌ای، برگشتم از آن‌ها عکس گرفتم.

فریدونی با بیان خاطره‌ای دیگرگفت: تصویر بعدی مربوط به عملیات کربلای ۵ و ثبت لحظه شهادت یک رزمنده بسیجی بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم، این شهید والامقام حدود ۱۶ سال سن داشت، ما پشت خاکریز بودیم و عملیات پاتک عراق شروع شده بود، ایشان می‌خواست از محور عبور کند، شاید فاصله من با او ۵ متر هم نبود که ترکش به پیشانیش خورد، لحظه شهادتش همین که سر به آسمان کرد توانستم تصویر شهادت او را به ثبت برسانم.

روایت چهارم
علی رضا عابدی، یکی دیگر از عکاسان دوران دفاع مقدس با بیان اینکه ما خاطرات و روایت‌های بسیاری از جنگ تحمیلی داریم، گفت: قبل ازعملیات بیت القدس در موزه عملیاتی فتح المبین در تهران با همسرم که باردار بود در حال قدم زدن بودیم پس از شنیدن اینکه قرار است عملیات آزادسازی خونین شهر آغاز شود، ایشان را به منزل مادر بردم و صبح فردا حرکت کردم وعصرهمان روز در دشت عباس از خودرو پیاده شدم که بلافاصله خمپاره‌ای به زمین خورد.

وی گفت: در منطقه رقابیه قبل از عملیات در نظر داشتم با رزمندگان به خط مقدم بروم که فرمانده گفت اگر به جلو بروی دیگر امکان بازگشت وجود ندارد و این درحالی بود که رزمنده‌ها درحال اعزام بودند، اما با آن‌ها اعزام شدم.

این عکاس دوران جنگ تحمیلی گفت: در مسیر حرکت بودیم که تک تیراندازان دشمن مرتب شلیک می‌کردند، ما زمین‌گیر شده بودیم که رزمندگان شروع کردن به نوشتن وصیت‌نامه.

وی ادامه داد: خونریزی دو نفر از مجروحان خیلی شدید شده بود و قرار بود آن‌ها به عقب برگردند، فرمانده به من گفت تو عکس‌ها را گرفتی و حالا این دو مجروح را به عقب برگردان، در مسیر برگشت هر دو مجروح هر لحظه حالشان بدتر می‌شد اما با هر سختی‌ای که بود توانستیم به عقب برگردیم.

روایت پنجم
مهرزاد ارشدی- عکاس- نیز در این آئین گفت: پیش از آزادسازی خرمشهر مجروح شده بودم، سوار اتوبوس در حال برگشت به عقب بودم، ناگهان صدای رادیو که گوینده‌اش می‌گفت: خرمشهر آزاد شد در اتوبوس ما طنین‌انداز شد، همان لحظه با پای ترکش خورده به طرف مسجد جامع رفتم.

این عکاس دوران دفاع مقدس با بیان اینکه قشنگترین جشن ملی را در کنار مسجد جامع خرمشهر دیدم، گفت: عکس‌های زیادی گرفته شد اما خودم عکسی را گرفتم که خیلی جالب بود، وارد مسجد که شدم یک تکه قالی خاکی آنجا پهن کرده بودند، ناگهان دیدم یک رزمنده با لباس خاکی کوله به دوش آمد و دو رکعت نماز خواند. شاید این اولین نمازی بود که پس از آزادسازی خرمشهر با ذکر یک رزمنده خوانده می‌شد. همانجا عکس گرفتم، و این یکی از بهترین عکس‌هایم بود.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آئین شب خاطره و شب شعر شاعران و عکاسان دفاع مقدس در «خانه‌ام خرمشهر» بیشتر بخوانید »

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!



شهدای شاخص و مغفول را از سایه بیرون بیاوریم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نشست خبری و همفکری جشنواره «یار سردار» ویژه گرامیداشت شهید حاج حسین پورجعفری، با حضور محمدعلی پورجعفری فرزند شهید پورجعفری و رئیس جشنواره، حسین قرایی دبیر جشنواره، گلعلی بابایی عضو شورای سیاست‌گذاری، علی فریدونی عضو شورای سیاست‌گذاری و رئیس بخش عکس و گرافیک و احمد ناطقی یکی از داوران بخش عکس این رویداد در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست، قرایی در پاسخ به این سوال که فکر برگزاری این جشنواره چگونه تولید شد، گفت: پیش از پاسخ این سوال باید بگویم ما خیلی از برکات زندگی امروزمان را از سال‌های دفاع مقدس داریم. نمونه نمادین آن دوران هم آقای گلعلی بابایی هستند که یک‌روز با من تماس گرفتند و گفتند چرا برای شهید پورجعفری کاری نمی‌کنی؟ می‌خواهند برای این شهید جشنواره‌ای برگزار کنند و تو باید کمک کنی. من هم با محمدعلی پورجعفری فرزند شهید تماس گرفتم و گفتم در خدمت هستم.

وی افزود: به این ترتیب نشستیم و همفکری کردیم و زحمت طراحی پوستر جشنواره را هم به بچه‌های خانه طراحان دادیم. در این مسیر به هرکسی گفتم می‌خواهیم برای شهید پورجعفری کار کنیم، رویم را زمین نینداخت و در خدمت، گوی سبقت را ربود. در نتیجه این رویکرد همه دوستان و علاقه‌شان به شهید پورجعفری، یک‌شورای سیاست‌گذاری برای جشنواره یار سردار تشکیل شد و تصمیم این شورا بر این مبنا شد فراخوان جشنواره در چندحوزه منتشر شود. فراخوان جشنواره ۲۲ بهمن منتشر و مهلت ارسال اثرش آغاز شد که تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ادامه دارد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چندروز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است دبیر جشنواره یار سردار در ادامه درباره محورهای این جشنواره گفت: شعر، داستان، دلنوشته، عکاسی و نقاشی‌وگرافیک عناوین پنج‌بخشی هستند که جشنواره با آن‌ها تشکیل می‌شود. مسئولان بخش شعر، آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفان‌پور هستند. مسئولان بخش داستان آقایان گلعلی بابایی و رحیم مخدومی، مسئول بخش دلنوشته آقای محمود اکرامی‌فر، مسئولان بخش عکاسی، علی فریدونی و احمد ناطقی و مسئول بخش نقاشی و گرافیک هم محمد صمدی و دیگر دوستان هستند.

قرایی گفت: تا به حال ۲۰ اثر در اینستاگرام و واتس‌آپ ارسال شده‌اند و به‌نظرم با انتشار اخبار این جشنواره، استقبال بیشتر خواهد شد. چون شهید پورجعفری از شهدایی است که اطلاعات کمی از آن‌ها وجود دارد، مصاحبه‌هایی با همسر و فرزند این شهید انجام داده‌ایم که برای نویسنده‌های مختلف ارسال می‌شوند تا جای کار و مانور بیشتری در جشنواره داشته باشند. بحث دیگر هم مستندنگاری و خاطره‌نویسی است. چون شهید پورجعفری کم‌حرف و بسیار بی‌حاشیه بوده، باید رفت و از افراد مختلف و شاهدان عینی درباره‌اش پرسید. مثلاً چند روز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است.

وی در ادامه گفت: به‌نظرم خاطرات مطهر زیادی از شهید پورجعفری به جا مانده که باید استخراج شوند و عکس هم حوزه مهمی درباره زندگی این شهید است. ما حتی یک‌نمایشگاه خوب از این شهید نداریم. بنابراین به‌نظرم رسید می‌شود یک‌نمایشگاه عکس خوب از شهید پورجعفری در اختتامیه جشنواره برپا کرد.

قرایی درباره بودجه و حمایت‌های لازم از جشنواره یار سردار گفت: در ابتدای کار وقتی من را از برگزاری این جشنواره مطلع کردم، فرزند شهید پورجعفری گفت خانواده ما گفته‌اند کاری به دولت و حمایت نداریم و مبلغی را برای هدیه به هنرمندانی که درباره این شهید تولید اثر کنند، در نظر گرفته‌ایم. یعنی می‌خواستند هزینه ۱۰ سفر مشهد را اهدا کنند. خود محمدعلی پورجعفری هم یک پوستر طراحی کرده بود. من گفتم این‌طور نمی‌شود آن هزینه را برای چاپ کتاب جشنواره در نظر بگیریم و کار را به‌گونه دیگری پیش ببریم. به‌همین‌دلیل از حوزه هنری و سازمان رسانه‌ای اوج به‌خاطر حمایتی که بنا شد از این جشنواره داشته باشند، تشکر می‌کنم.

در بخش بعدی این نشست محمدعلی پورجعفری خاطره آخرین سفر پدرش با حاج‌قاسم سلیمانی و شهادت‌شان را تعریف کرد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

سپس بابایی درباره قدم ابتدایی و شروع به‌کار جشنواره یار سردار گفت: اول کار، محمد صمدی به من زنگ زد و گفت چنین‌برنامه‌ای در کار است. خب متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند.

متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند وی افزود: در ماجرای شهادت حاج‌قاسم سلیمانی هم همین‌اتفاق دوباره افتاد و شهید بزرگی مثل پورجعفری در سایه قرار گرفت و دیده نشد. این شهید همان‌طور که در زمان حیات حاج‌قاسم در حاشیه بود و دیده نشد، در زمان شهادتش هم چنین‌شرایطی داشت. یعنی شرایط، طوری شد که فرزند این شهید احساس تکلیف کرد و به این نتیجه رسید که خود باید کاری کند. این‌که خانواده شهید پورجعفری خودش می‌خواهد پول وسط بگذارد تا جشنواره و رویدادی برای شهیدش برگزار شود، به‌خاطر همان نقص بزرگ در مملکت ماست.

این نویسنده دفاع مقدس درباره چاپ آثار مکتوب و داستانی جشنواره گفت: کتابی که بناست چاپ شود، از آثار مورد تائید داوران تشکیل می‌شود و به‌نظرم چاپش در فروردین‌ماه پیش‌رو که می‌خواهند اختتامیه را برگزار کنند، مقدور نیست. به‌نظرم این‌طور کار عجله‌ای می‌شود. چون فروردین، ماهِ مرده است و پیش از آن‌هم عید نوروز و عجله‌های اسفند را داریم. اواخر بهار هم که انتخابات ریاست‌جمهوری را داریم. بنابراین بهتر است با حوصله بیشتری کار را پیش ببریم.

بابایی در پایان گفت: در حال حاضر تحقیقات و پژوهش‌هایی درباره شهید پورجعفری در حال انجام است و بناست محمدعلی قربانی زندگینامه شهید را بنویسد. اگر این زندگینامه به اختتامیه جشنواره برسد، در مراسم پایانی رونمایی می‌شود.

در بخش بعدی این نشست، فریدونی گفت: همیشه آرزو داشتم چنین‌جشنواره‌هایی باشند و در طول سال ادامه پیدا کنند. حرف‌های آقای بابایی، دغدغه فکری ما بوده و به‌همین‌دلیل حرکتی که برای جشنواره یار سردار شده، ارزشمند است. امیدوارم این کار در حق شهدای دیگر هم انجام شود و جشنواره هم در قد و قواره آبرومندی که در سطح شهید پورجعفری باشد، برگزار شود تا خانواده‌اش آرامش پیدا کنند چون گلایه همیشگی این خانواده‌ها این بوده که چرا شهدای ما باید در سایه بمانند!

ناطقی هم در بخش پایانی این نشست گفت: من با آقای بابایی موافقم که کار با عجله به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین فرصت بیشتری نیاز است تا عکس‌های مناسب و کارآمدی از شهید پورجعفری گردآوری شود. اما در زمینه نادیده‌گرفتن و در سایه‌بودن برخی از شهدا، به فرمایش قرآن کریم فکر کردم که طبق آن، شهدایی که دیده نمی‌شوند و خدمات‌شان را در خفا و پنهانی ارائه می‌دهند، سهم و اجر بیشتری دارند. اما به‌خاطر نگرانی و فکر خانواده‌های شهدا که شهید خود را مظلوم و مغفول می‌بینند، باید حتماً چنین‌برنامه‌هایی را برگزار کرد. ولی در مجموع یادمان باشد کسانی که دیده نمی‌شوند، سهم محفوظی پیش خدا دارند.

وی افزود: درباره بخش عکس جشنواره به‌نظرم باید خیلی جزئی و دقیق کار کرد. یعنی به‌نظرم با فراخوان نمی‌توان کاری از پیش برد بلکه باید به تماس‌های مستقیم تلفنی متوسل شد. به‌نظرم بهتر است یک‌کتاب از زندگی و خاطرات شهید منتشر شود و به همین‌ترتیب، یک‌مجموعه‌عکس هم منتشر کرد. عکس را هم تنها رزمنده‌هایی که همراه این شهید بوده‌اند، می‌توانند به جشنواره بفرستند چون دیگران عکسی از او ندارند.

فریدونی هم در تکمیل سخنان ناطقی گفت: باید عملیات‌های دفاع مقدس را که شهید پورجعفری در آن‌ها شرکت داشته، فهرست کنیم و عکس‌های عملیات‌ها را پیدا کنیم تا ببینیم تصویری از او در آن سال‌ها پیدا می‌شود یا خیر.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، نشست خبری و همفکری جشنواره «یار سردار» ویژه گرامیداشت شهید حاج حسین پورجعفری، با حضور محمدعلی پورجعفری فرزند شهید پورجعفری و رئیس جشنواره، حسین قرایی دبیر جشنواره، گلعلی بابایی عضو شورای سیاست‌گذاری، علی فریدونی عضو شورای سیاست‌گذاری و رئیس بخش عکس و گرافیک و احمد ناطقی یکی از داوران بخش عکس این رویداد در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در ابتدای این نشست، قرایی در پاسخ به این سوال که فکر برگزاری این جشنواره چگونه تولید شد، گفت: پیش از پاسخ این سوال باید بگویم ما خیلی از برکات زندگی امروزمان را از سال‌های دفاع مقدس داریم. نمونه نمادین آن دوران هم آقای گلعلی بابایی هستند که یک‌روز با من تماس گرفتند و گفتند چرا برای شهید پورجعفری کاری نمی‌کنی؟ می‌خواهند برای این شهید جشنواره‌ای برگزار کنند و تو باید کمک کنی. من هم با محمدعلی پورجعفری فرزند شهید تماس گرفتم و گفتم در خدمت هستم.

وی افزود: به این ترتیب نشستیم و همفکری کردیم و زحمت طراحی پوستر جشنواره را هم به بچه‌های خانه طراحان دادیم. در این مسیر به هرکسی گفتم می‌خواهیم برای شهید پورجعفری کار کنیم، رویم را زمین نینداخت و در خدمت، گوی سبقت را ربود. در نتیجه این رویکرد همه دوستان و علاقه‌شان به شهید پورجعفری، یک‌شورای سیاست‌گذاری برای جشنواره یار سردار تشکیل شد و تصمیم این شورا بر این مبنا شد فراخوان جشنواره در چندحوزه منتشر شود. فراخوان جشنواره ۲۲ بهمن منتشر و مهلت ارسال اثرش آغاز شد که تا ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ ادامه دارد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

چندروز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است دبیر جشنواره یار سردار در ادامه درباره محورهای این جشنواره گفت: شعر، داستان، دلنوشته، عکاسی و نقاشی‌وگرافیک عناوین پنج‌بخشی هستند که جشنواره با آن‌ها تشکیل می‌شود. مسئولان بخش شعر، آقایان محمدمهدی سیار و میلاد عرفان‌پور هستند. مسئولان بخش داستان آقایان گلعلی بابایی و رحیم مخدومی، مسئول بخش دلنوشته آقای محمود اکرامی‌فر، مسئولان بخش عکاسی، علی فریدونی و احمد ناطقی و مسئول بخش نقاشی و گرافیک هم محمد صمدی و دیگر دوستان هستند.

قرایی گفت: تا به حال ۲۰ اثر در اینستاگرام و واتس‌آپ ارسال شده‌اند و به‌نظرم با انتشار اخبار این جشنواره، استقبال بیشتر خواهد شد. چون شهید پورجعفری از شهدایی است که اطلاعات کمی از آن‌ها وجود دارد، مصاحبه‌هایی با همسر و فرزند این شهید انجام داده‌ایم که برای نویسنده‌های مختلف ارسال می‌شوند تا جای کار و مانور بیشتری در جشنواره داشته باشند. بحث دیگر هم مستندنگاری و خاطره‌نویسی است. چون شهید پورجعفری کم‌حرف و بسیار بی‌حاشیه بوده، باید رفت و از افراد مختلف و شاهدان عینی درباره‌اش پرسید. مثلاً چند روز پیش، محمدمهدی همت فرزند شهید همت برای ما خاطره‌ای از او گفت. این‌که حاج قاسم سلیمانی روزی گفته بود به بهانه خوردن کله‌پاچه دور هم جمع شوند اما هنگام صرف غذا، شهید پورجعفری نیامد و وقتی محمدمهدی همت ماجرا را پیگیری کرده بود، متوجه شده بود شهید پورجعفری با وجود هم‌نشینی بیست‌ساله‌اش با حاج‌قاسم، هرگز یک‌وعده صبحانه یا غذا با او نخورده است.

وی در ادامه گفت: به‌نظرم خاطرات مطهر زیادی از شهید پورجعفری به جا مانده که باید استخراج شوند و عکس هم حوزه مهمی درباره زندگی این شهید است. ما حتی یک‌نمایشگاه خوب از این شهید نداریم. بنابراین به‌نظرم رسید می‌شود یک‌نمایشگاه عکس خوب از شهید پورجعفری در اختتامیه جشنواره برپا کرد.

قرایی درباره بودجه و حمایت‌های لازم از جشنواره یار سردار گفت: در ابتدای کار وقتی من را از برگزاری این جشنواره مطلع کردم، فرزند شهید پورجعفری گفت خانواده ما گفته‌اند کاری به دولت و حمایت نداریم و مبلغی را برای هدیه به هنرمندانی که درباره این شهید تولید اثر کنند، در نظر گرفته‌ایم. یعنی می‌خواستند هزینه ۱۰ سفر مشهد را اهدا کنند. خود محمدعلی پورجعفری هم یک پوستر طراحی کرده بود. من گفتم این‌طور نمی‌شود آن هزینه را برای چاپ کتاب جشنواره در نظر بگیریم و کار را به‌گونه دیگری پیش ببریم. به‌همین‌دلیل از حوزه هنری و سازمان رسانه‌ای اوج به‌خاطر حمایتی که بنا شد از این جشنواره داشته باشند، تشکر می‌کنم.

در بخش بعدی این نشست محمدعلی پورجعفری خاطره آخرین سفر پدرش با حاج‌قاسم سلیمانی و شهادت‌شان را تعریف کرد.

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟!

سپس بابایی درباره قدم ابتدایی و شروع به‌کار جشنواره یار سردار گفت: اول کار، محمد صمدی به من زنگ زد و گفت چنین‌برنامه‌ای در کار است. خب متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند.

متأسفانه در مملکت ما چنین‌شرایطی از قدیم وجود داشته است. مثلاً در واقعه هفتم تیر، ۷۲ نفر شهید شدند اما فقط شهید بهشتی درشت‌نمایی شد در حالی‌که خیلی از شهدایی که با او بودند، متشخص و بزرگ بودند. در زمینه شهادت شهیدان رجایی و باهنر هم شاهد بودیم که باهنر زیر سایه رجایی قرار گرفت. یا در مساله شهادت حاج احمد کاظمی، خیلی از افرادی که با او بودند، فرماندهان بزرگ و شاخصی بودند که متأسفانه دیده نشدند وی افزود: در ماجرای شهادت حاج‌قاسم سلیمانی هم همین‌اتفاق دوباره افتاد و شهید بزرگی مثل پورجعفری در سایه قرار گرفت و دیده نشد. این شهید همان‌طور که در زمان حیات حاج‌قاسم در حاشیه بود و دیده نشد، در زمان شهادتش هم چنین‌شرایطی داشت. یعنی شرایط، طوری شد که فرزند این شهید احساس تکلیف کرد و به این نتیجه رسید که خود باید کاری کند. این‌که خانواده شهید پورجعفری خودش می‌خواهد پول وسط بگذارد تا جشنواره و رویدادی برای شهیدش برگزار شود، به‌خاطر همان نقص بزرگ در مملکت ماست.

این نویسنده دفاع مقدس درباره چاپ آثار مکتوب و داستانی جشنواره گفت: کتابی که بناست چاپ شود، از آثار مورد تائید داوران تشکیل می‌شود و به‌نظرم چاپش در فروردین‌ماه پیش‌رو که می‌خواهند اختتامیه را برگزار کنند، مقدور نیست. به‌نظرم این‌طور کار عجله‌ای می‌شود. چون فروردین، ماهِ مرده است و پیش از آن‌هم عید نوروز و عجله‌های اسفند را داریم. اواخر بهار هم که انتخابات ریاست‌جمهوری را داریم. بنابراین بهتر است با حوصله بیشتری کار را پیش ببریم.

بابایی در پایان گفت: در حال حاضر تحقیقات و پژوهش‌هایی درباره شهید پورجعفری در حال انجام است و بناست محمدعلی قربانی زندگینامه شهید را بنویسد. اگر این زندگینامه به اختتامیه جشنواره برسد، در مراسم پایانی رونمایی می‌شود.

در بخش بعدی این نشست، فریدونی گفت: همیشه آرزو داشتم چنین‌جشنواره‌هایی باشند و در طول سال ادامه پیدا کنند. حرف‌های آقای بابایی، دغدغه فکری ما بوده و به‌همین‌دلیل حرکتی که برای جشنواره یار سردار شده، ارزشمند است. امیدوارم این کار در حق شهدای دیگر هم انجام شود و جشنواره هم در قد و قواره آبرومندی که در سطح شهید پورجعفری باشد، برگزار شود تا خانواده‌اش آرامش پیدا کنند چون گلایه همیشگی این خانواده‌ها این بوده که چرا شهدای ما باید در سایه بمانند!

ناطقی هم در بخش پایانی این نشست گفت: من با آقای بابایی موافقم که کار با عجله به نتیجه نمی‌رسد. بنابراین فرصت بیشتری نیاز است تا عکس‌های مناسب و کارآمدی از شهید پورجعفری گردآوری شود. اما در زمینه نادیده‌گرفتن و در سایه‌بودن برخی از شهدا، به فرمایش قرآن کریم فکر کردم که طبق آن، شهدایی که دیده نمی‌شوند و خدمات‌شان را در خفا و پنهانی ارائه می‌دهند، سهم و اجر بیشتری دارند. اما به‌خاطر نگرانی و فکر خانواده‌های شهدا که شهید خود را مظلوم و مغفول می‌بینند، باید حتماً چنین‌برنامه‌هایی را برگزار کرد. ولی در مجموع یادمان باشد کسانی که دیده نمی‌شوند، سهم محفوظی پیش خدا دارند.

وی افزود: درباره بخش عکس جشنواره به‌نظرم باید خیلی جزئی و دقیق کار کرد. یعنی به‌نظرم با فراخوان نمی‌توان کاری از پیش برد بلکه باید به تماس‌های مستقیم تلفنی متوسل شد. به‌نظرم بهتر است یک‌کتاب از زندگی و خاطرات شهید منتشر شود و به همین‌ترتیب، یک‌مجموعه‌عکس هم منتشر کرد. عکس را هم تنها رزمنده‌هایی که همراه این شهید بوده‌اند، می‌توانند به جشنواره بفرستند چون دیگران عکسی از او ندارند.

فریدونی هم در تکمیل سخنان ناطقی گفت: باید عملیات‌های دفاع مقدس را که شهید پورجعفری در آن‌ها شرکت داشته، فهرست کنیم و عکس‌های عملیات‌ها را پیدا کنیم تا ببینیم تصویری از او در آن سال‌ها پیدا می‌شود یا خیر.



منبع خبر

چرا شهید پورجعفری هرگز یک‌وعده غذا با «حاج‌قاسم» نخورد؟! بیشتر بخوانید »