عملیات روانی

فعال شدن دوباره جوخه‌های مرگ (مستعربین) رژیم صهیونیستی

فعال شدن دوباره جوخه‌های مرگ رژیم صهیونیستی


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: شاید کمتر کسی تا امروز نام و عنوان جوخه‌های مرگ (مستعربین) یا همان «عرب نماها» رژیم صهیونیستی را به گوش خود شنیده باشد، ولی بهتر است بدانیم که این جوخه‌های ترور سابقه طولانی در ساختار رژیم صهیونیستی دارد. زیرا افراد عضو این واحد عملیاتی با تسط کاملی که به زبان عربی دارند در پوشش لباس‌های مبدل عربی عملیات‌های ترور خود را با دقت و به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهند.

رژیم اشغالگر صهیونیستی که با حمایت و پشتیبانی غرب و آمریکا سرزمین‌های فلسطینیان را اشغال کرده از گذشته تا امروز همواره مشغول سرکوب مردم فلسطین بوده و در این مسیر از ابزار‌های مختلفی برای رسیدن به اهداف و برنامه‌های خود استفاده می‌کند. ولی یکی از رعب انگیزترین و ترسناک‌ترین این ابزارها، یگان‌های مخفی «مستعربین» است که از این واحد‌ها به صورت خاص برای سرکوب و بویژه ترور مردم و رهبران فلسطینی استفاده می‌کند.

اما چه چیزی موجب شد تا بعد از چند سال رژیم صهیونیستی مجددا دست به دامان این واحد‌های ترور شده است؟ پاسخ را می‌توان در ضعف و ناتوانی نظامیان و ارتش این رژیم در برخورد و رویارویی با مردم و مبارزان فلسطینی در چند ماه اخیر و قدرت گرفتن نیرو‌های مقاومت فلسطینی دانست. نمود این موضوع را می‌توان در درگیری‌های اخیر «قدس شریف» و «مسجد الاقصی» دید که نظامیان اشغالگر این رژیم نامشروع شکست را در جبهه‌های مختلف برابر مبارزان فلسطینی تجربه کردند.

اگر بخواهیم این واحد‌های ترور متعلق به رژیم صهیونیستی را بیشتر بررسی کرده و بشناسیم باید بگوییم که این واحد‌ها عمدتا در گروه‌های ۵ تا ۱۰ نفر تشکیل شده و فعالیت می‌کنند و با توجه به نوع عملکرد آن‌ها که عمدتا ترور فعالان فلسطینی را انجام می‌دهند توسط فعالان حقوق بشری به نوعی به «جوخه‌های مرگ» معروف شدند.

اما لازم است تا برای آشنایی هرچه بیشتر با نوع فعالیت‌ها و عملکرد این واحد‌های ترور به این موضوع توجه کنیم که استراتژی عملکرد «مستعربین» به این صورت است که آن‌ها عمدتا از درگیری‌های ایجاد شده بین فلسطینیان و نظامیان صهیونیست استفاده کرده و با استفاده از بهم ریختگی میدان درگیری اقدام به ترور و قتل مردم و فعالان فلسطینی می‌کنند.

جوخه‌های مرگ (مستعربین) یا همان «عرب نماها» رژیم صهیونیستی بر اساس آموزش‌های بسیار تخصصی و هوشمندانه‌ای که در خارج از سرزمین‌های اشغالی دیده‌اند آنقدر در عملکرد و فعالیت خود تسلط داشته و حرفه‌ای عمل می‌کنند که برای انجام ترور‌های موردنظر خود و رسیدن و نزدیک شدن به سوژه‌هایی که از قبل برای آن‌ها مشخص شده وارد درگیری‌های میان فلسطینیان و نظامیان صهیونیست می‌شوند. آن‌ها حتی برای طبیعی جلوه دادن خود حتی همراه با مردم فلسطین در آتش زدن تایر‌های ماشین و پرتاب سنگ به سوی نظامیان صهیونیست مشارکت می‌کنند.

یکی دیگر از اقداماتی که «مستعربین» برای همپوشانی خود با مبارزان فلسطینی انجام می‌هند پوشاندن صورت‌های خود با چفیه است. آن‌ها حتی لباس‌هایی را بر تن خود می‌کنند که همانند سایر معترضان فلسطینی شده و بتوانند سلاح‌های کمری خود را زیر آن پنهان کرده تا در موقع مناسب از آن‌ها برای شلیک به فلسطینیان و ترور آن‌ها استفاده کنند.

یکی دیگر از وظایف و برنامه‌های جوخه‌های ترور «مستعربین» ترور نیرو‌ها و رهبران مقاومت است. از آنجایی که این گروه‌های ترور تمامی فعالیت‌ها و عملکرد خود را به صورت مخفی و پنهانی انجام می‌دهند آمر دقیق و مشخصی تا امروز از اقدامات آن‌ها دردست نیست.

دامنه عملیاتی «مستعربین» شامل جاسوسی و گردآوری اطلاعات، فعالیت به‌عنوان پلیس مخفی، حضور در عملیات‌های ضد‌شورش، ترور و دیگر عملیات مخفیانه است. این واحد‌ها آنقدر باسابقه هستند که تاریخچه فعالیت این یگان‌ها به پیش از دوران معاصر اشغالگری اسرائیل بازمی‌گردد.

یکی از اهداف اصلی یگان «مستعربین» تضعیف روحیه مقاومت در میان فلسطینیان است. ضمن اینکه استفاده از این واحد‌های ترور علیه معترضان فلسطینی در واقع نوعی عملیات روانی است. در واقع هدف اصلی این عملیات ایجاد جو بی‌اعتمادی، بدبینی و ترس و تضعیف اراده و روحیه فلسطینیان است. دراین شرایط افراد نمی‌توانند تشخیص دهند فردی که کنار آن‌ها ایستاده یک معترض است یا یک مامور مخفی که هرلحظه ممکن است اقدام به دستگیری آن‌ها کند.

در پایان باید گفت تا امروز چندین یگان «مستعربین» در نقاط مختلف سرزمین‌های اشغالی استقرار یافته است و هرکدام هم بر اساس شرح وظایفی که برای آن‌ها درنظر گرفته شده فعالیت‌های خاص خود را انجام می‌دهند. ضمن اینکه بر اساس آخرین آماری که از فعالیت‌های آن‌ها به دست آمده این گروه ترور بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ چیزی در حدود ۱۶۰ فلسطینی را با استفاده از ترور به قتل رسانده‌اند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فعال شدن دوباره جوخه‌های مرگ رژیم صهیونیستی بیشتر بخوانید »

بیانیه ستادکل نیرو‌های مسلح به مناسبت سالگرد یوم الله ۲۲ بهمن

رسانه‌ها در تقابل با جنگ ترکیبی دشمنی به جهاد تبیین اهتمام ورزند


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، ستاد کل نیرو‌های مسلح در بیانیه‌ای با تبریک چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بر لزوم هم افزایی دستگاه‌های لشکری و کشوری در اجرایی کردن بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و اقدام همه جانبه علیه تهاجم ترکیبی دشمنان تاکید کرد.

در ابتدای این بیانیه آمده است: حماسه بیست و دوم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف اراده ابرقدرت‌ها و تلاش نظام استکباری، با عنایات حضرت حق و رهبری امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به وقوع پیوست؛ نهضتی که توانست غبار از چهره اسلام زدوده و سیمای حقیقی آن را پس از ۱۴ قرن به جهان تشنه عدالت بنمایاند و برای بسیاری از ملل جهان چراغ راه زندگی شود. از این رو یوم الله ۲۲ بهمن تنها نباید به عنوان روز پایانی یک رژیم سیاسی منفور تلقی گردد. بلکه باید از آن به عنوان سرفصلی برجسته در تاریخ سیاسی ایران و پدیده‌ای تاثیرگذار در میان کشور‌های مختلف یاد کرد.

این بیانیه با مقایسه تطبیقی دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی و دوره حکومت پلید پهلوی و برشماری دستاورد‌های ارزشمند انقلاب، تصریح کرده است: آنچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور رقم خورده، منجر به افتخار و آوازه انقلاب و اعتلای ملت شریف ایران در عرصه‌ی جهانی شده که بر پیشانی آن عبور از عقب ماندگی‌های محض دوره پهلوی و دست‌یابی به استقلال و پیشرفت‌های شگرف جمهوری اسلامی در حوزه‌های علم و فناوری، انرژی، سلامت، هسته‌ای، بازدارندگی و اقتدار دفاعی و عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی می‌درخشد. اما دیکتاتوری رسانه‌ای غرب امروزه با عملیات روانی گسترده و تصویرسازی غلط و وارونه سعی در تخریب جمهوری اسلامی و دستاورد‌های عظیم آن دارد که برای مقابله با آن باید اصحاب رسانه در جهاد تبیینی، روایتی صحیح از پیشرفت‌ها و خدمات انقلاب اسلامی را به افکار عمومی ارایه کنند.

در ادامه این بیانیه خاطرنشان شده است: اکنون در چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نهال انقلاب به سلامت از انواع فتنه‌ها و تهدیدات بزرگ عبور کرده و تبدیل به درخت تنومندی شده و پژواک پیام آن، با در نوردیدن تمامی مرز‌های جغرافیایی، سیاسی و انسانی به گوش می‌رسد، پیام صلح و استقلال و آزادی ملت بزرگ ایران در گوش میلیون‌ها آزادهِ حقیقت جو در سرتاسر گیتی طنین انداز شده و انعکاس صدای آن در میان ملت‌های مسلمان و کشور‌های منطقه غرب آسیا، لرزه بر اندام استکبار جهانی و در رأس آن آمریکای جنایتکار و سگ نگهبان آن رژیم جعلی صهیونیستی انداخته است.

ستادکل نیرو‌های مسلح در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای گلگون کفن انقلاب اسلامی و تکریم مقام شامخ معمار کبیر انقلاب اسلامی (ره) و تجدید بیعت با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای (مدظله العالی)؛ دستگاه‌های لشکری و کشوری را به تعامل و همکاری در مسیر اجرایی کردن بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب اسلامی و اقدام همه جانبه علیه تهاجم ترکیبی دشمنان در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای فرا خواند.

انتهای پیام/ 221

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رسانه‌ها در تقابل با جنگ ترکیبی دشمنی به جهاد تبیین اهتمام ورزند بیشتر بخوانید »

دریغ از یک بررسی ساده!

دریغ از یک بررسی ساده!


دستیار سیاسی و رسانه‌ای رئیس مجلس گفت: اصلاحات برای تخریب بزرگترین دستاورد مجلس دست به عملیات روانی زده است.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، مجلس در جلسه روز چهارشنبه خود در اقدام قابل‌ستایش و در روند بررسی جزئیات طرح تسهیل مجوز کسب‌وکارها ضمن تصویب این طرح که در حوزه مجوزها انحصارزدایی می‌کند، حتی امکان ویژه‌ای را که پیش از این برای نمایندگان و قضات وجود داشت نیز حذف کرد تا شرایط برای متقاضیان عادلانه‌تر شود. این طرح علاوه‌بر آنکه روند پرپیچ‌وخم، غیرشفاف و بوروکراسی دست‌وپاگیر را از سر راه کسب‌وکارها برمی‌دارد، به دنبال رفع انحصار و رانت از برخی مشاغل است. اگرچه این اقدام مجلس تقدیر و تشکر رییس مجلس را نیز در پی داشت، اما عده‌ای را آشفته کرد و برای مقابله و هجمه جدید به مجلس، راه دیگری را در پیش گرفتند.

تلاش برای به حاشیه راندن مصوبه تاریخ‌ساز مجلس

این مصوبه اگرچه خبر خوبی برای مردم و صاحبان واقعی کسب‌وکار و کسانی که به‌دنبال اهدافی صحیح بودند به حساب می‌آید، اما صف‌آرایی جدیدی علیه مجلس انقلابی را کلید زد؛ صف‌آرایی‌ای که با وارونه‌نمایی واقعیت، تنها به حاشیه راندن مصوبه تاریخ‌ساز مجلس را هدف قرار داده است. طرح مجلس برای پایان دادن به رانت و امضاهای طلایی، خواب بسیاری را آشفته کرد. در برنامه از پیش‌تعیین‌شده، یاشار سلطانی در توییتر خود می‌نویسد: با فتح همه قوا ازسوی اقتدارگرایان، تاریخ‌مصرف شعار مبارزه با فساد تمام و سوت مسابقه سهم‌گیری از بیت‌المال زده شد. با «محرمانه کردن دارایی مسوولان» و «طرح صیانت» مردم دیگر حتی نمی‌توانند تماشاچی رقابت بخوربخور مسوولان باشند. استادیوم خالی، سفره پر و اشتهای سیری‌ناپذیر مسوولان.

سیاه‌نمایی علیه مجلس و سند زدن همه طرح‌ها به نام مجلس انقلابی، راهبردی قدیمی است که کلیت مجلس را در نظر گرفته است و توجهی به جریانات داخل مجلس ندارد؛ جریاناتی که گاهی صدای بسیاری از نمایندگان را نیز درآورده است و بارها شاهد انتقاد اغلب نمایندگان از تندروی‌ها و پرداختن به مسائل حاشیه‌ای ازسوی همکاران‌شان بوده‌ایم.

محمدسعید احدیان، مشاور قالیباف در واکنش به توییت سلطانی در توییتی نوشت: پروژه هماهنگ آقایان برای به حاشیه راندن مصوبه تاریخ‌ساز مجلس در حذف انحصارات و لابی‌های شغلی و صنفی رونمایی شد. مصوبه اولیه کمیسیون که حتی هنوز آنجا هم نهایی نشده را به کل مجلس تعمیم می‌دهند، آن‌هم در موضوعی که قبلا در مجمع تشخیص، تعیین‌تکلیف شده و اصلا موضوع تصمیم مجلس نیست.

البته این تنها سیاه‌نمایی علیه مجلس نیست و افراد دیگری نیز دست به این کار زده‌اند؛ عباس عبدی در توییتی کنایه‌آمیز به مسوولان کشور می‌نویسد: تنها دلیل محرمانه بودن ثروت مدیران کشور، فقدان اراده برای مبارزه با فساد است، و الا ثروت چیست که بخواهد محرمانه باشد؟ مگر اینکه ثروت محصول گناه و فساد باشد.

راهبرد نخ‌نماشده اصلاح‌طلبان

روزنامه شرق نیز روز سه‌شنبه در گزارشی با اشاره به سابقه طرح مذکور می‌نویسد: در مجلس دهم نیمه اصلاح‌طلب، اصولگرایان مدعی شفافیت در انتشار اموال مسوولان شدند اما حالا در مجلس تماما اصولگرا نه‌تنها محرمانگی آن را تایید کرده‌اند، بلکه حتی مهر امنیتی هم بر آن زده‌اند.

انتقادها از مجلس انقلابی و فضاسازی‌های اخیر پروژه‌ای رسانه‌ای است که برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب و چهره‌های شاخص پیاده‌نظام آن هستند. تلاش برای هراس از جریان انقلابی، پروژه‌ای نخ‌نماشده است که بارها شاهد شکست آن بوده‌ایم اما تکرار آن، چندان هم دور از انتظار نیست.

حاشیه‌آفرینی برای مجلس انقلابی

نکته جالب‌توجه آن است که درج محرمانگی اطلاعات سامانه ثبت اموال مسوولان، مصوبه مجمع تشخیص به ریاست هاشمی رفسنجانی بوده که البته در همان دوره نیز مورد نقد جریان انقلابی قرار گرفته بود. علاوه بر آن، آملی لاریجانی نیز در دوره ریاست خود بر دستگاه قضایی از ظرفیت این قانون برای راه‌اندازی سامانه ثبت اموال مقامات استفاده‌ای نکرد و این موضوع تا سال۹۸ به تاخیر افتاد. اکنون نیز مجلس نه‌تنها تصمیمی برای محرمانگی اموال مسوولان نگرفته، بلکه براساس الزام قانونی حرکت می‌کند که در گذشته ازسوی مجمع تشخیص مصوب شده و حالا با تنوع بخشیدن به مسیرهای دریافت اطلاعات، سعی در اجرای بهینه قانون مذکور دارد.

غائله اخیر باعث شد تا بار دیگر نیت منتقدان فاش شود و از سوی دیگر، خط‌کشی بین مجلس و افراد و جریانات درون مجلس درخصوص طرح‌های حاشیه‌ساز، مشخص‌تر شود؛ مجلس انقلابی با نگاه انقلابی و به دور از حاشیه حل مشکلات مردم و به‌ویژه مشکلات اقتصادی را سرلوحه کار خود قرار داده است و لحظه‌ای از آن غفلت نخواهد کرد.

در همین رابطه روزنامه صبح نو گفت‌وگویی با محمدسعید احدیان، دستیار سیاسی و رسانه‌ای رئیس مجلس انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

مصوبه مجلس اتفاق بزرگی را در فرایند کسب‌وکار رقم می‌زند

– مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر یکی از بزرگ‌ترین تصمیمات چهار سال خود را گرفته است و تصویب طرح تسهیل کسب مجوز کسب‌وکار اتفاق بزرگی را در فرایند کسب‌وکار رقم می‌زند.

– یکی از مهمترین موانع اشتغال‌زایی در کشور ما مجوزهایی است که باید صادر شود که درگیر بروکراسی‌های بسیار پیچیده و سرمایه‌گریز است؛ به دلیل همین بروکراسی، مقدمه امضاهای طلایی و رانت‌های خاص شکل می‌گیرد.

جریان اصلاحات نمی‌تواند موفقیت مجلس انقلابی و اصولگرا را ببیند

– جریان اصلاحات که نمی‌تواند ببیند مجلس انقلابی و اصولگرا موفق باشد به روش‌های مختلف سعی می‌کند لطمه بزند؛ یکی از روش‌ها این است که وقتی که نمی‌توانند در یک موضوع خدشه وارد کنند، ابتدا روزنامه‌هایشان مانند شرق مصوبه‌ای که هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده را پررنگ می‌کند.

– این در صورتی است که مجلس گذشته قانونی را تصویب کرد تا اموال مسوولان غیرمحرمانه شود و به افکار عمومی اطلاع داده نشود که شورای نگهبان آن را رد کرد و مجمع تشخیص مصلحت در زمان آقای هاشمی آن را منع کرد و دولت آقای روحانی نیز آن را اجرایی کرد و در حال اتفاق افتادن است.

یک دروغ کاملاً واضح را به عنوان مصوبه مجلس جا زدند

– کمیسیون قضایی برای این‌که بتواند به این فرآیند روند قانونی بدهد و اموال مسوولین ثبت و ضبط شود به آن ورود کرده است و تصویب مجمع تشخیص را مصوبه کرده است که محرمانه بماند و معتقدیم که این غلط است و مطمئن هم هستیم کلیت مجلس شورای اسلامی حتما با آن مخالفت می‌کند.

– این مصوبه که مربوط به یک کمیسیون مجلس است و حتی ممکن است نهایی نشود و بعدا در نهایت به صحن مجلس بیاید و نهایی بشود یا نشود، با عنوان محرمانه کردن اموال مسئولین به مجلس برچسب زدند؛ یک دروغ کاملاً واضح را به عنوان مصوبه مجلس جا زدند.

اصلاحات برای تخریب بزرگترین دستاورد مجلس دست به عملیات روانی زده است

– این موضوع را ابتدا روزنامه شرق آغاز کرد و در نهایت یاشار سلطانی، عباس عبدی، صبا آذرپیک و در نهایت تمام ارتش سایبری اصلاح‌طلبان و مخالفان، همزمان شروع به بولد کردن آن کردند.

– همه با هم سعی کردند تا مهمترین اتفاق مجلس برای مردم تحت شعاع قرار بگیرد و به حاشیه برود.

برخی از افراد خودی اسیر این عملیات روانی شدند

– متاسفانه جریان خودی نیز حساسیت‌هایی دارد و این‌ها از این حساسیت‌ها نیز استفاده کردند و تحت عنوان این‌که مجلس اشتباه کرده است مطلب می‌زنند دریغ از اینکه یک بررسی ساده انجام دهند.

– یک عملیات روانی روشنی را توسط جریان اصلاحات برای تخریب یکی از بزرگترین دستاوردهای مجلس یازدهم شاهد بودیم و متاسفانه برخی از افراد خودی نیز اسیر این عملیات روانی شدند و بازی خوردند. 



منبع

دریغ از یک بررسی ساده! بیشتر بخوانید »

بایکوت سخنان امام‌ جمعه مشهد بعد از مانور گسترده روی یک کلیپ/ رسانه‌ها چطور به ادراک شما جهت می‌دهند؟

بایکوت سخنان امام‌ جمعه مشهد بعد از مانور گسترده روی یک کلیپ/ رسانه‌ها چطور به ادراک شما جهت می‌دهند؟


گروه سواد رسانه خبرگزاری فارس؛ «دیوارهای حرم متبرک است اما اگر خون روی آن بریزد نجس نمی‌شود؟ چرا نجس می‌شود. بنابراین، اگر کسی هم که ناقل این ویروس است درب حرم را ببوسد، درب حرم را آلوده کرده است. حرف افراد خرافه‌پرور را باور نکنید، آستان قدس رضوی بیش از ۲ میلیارد تومان ماسک خریده است»؛ این بخشی از اظهارات آیت‌الله علم‌الهدی در خطبه‌های نمازجمعه مشهد در واکنش به کلیپی است که در آن یک مدیر کاروان زیارتی، به زائران توصیه می‌کند که از رعایت پروتکل‌های بهداشتی در حرم مطهر خودداری کنند. این سخنان در نمازجمعه بزرگترین شهر مذهبی ایران، در رسانه‌های مختلف تا چه اندازه بازتاب پیدا کرد؟ آن کلیپ مربوط به یک سفر زیارتی مربوط به یک گوشه کشور چطور؟ بر خلاف مانور گسترده‌ای که توسط رسانه‌های مختلف روی آن کلیپ داده شد و حتی کانال رسمی وزیر ارتباطات آن را در تلگرام بازنشر کرد، این سخنان صریح آیت‌الله علم‌الهدی سانسور شد. بدیهی است هر موضوعی که بیشتر مورد تمرکز قرار بگیرد، درذهن عموم مردم عمیق‌تر نهادینه می‌شود و به همین سادگی، رسانه‌ها ادراک جمعی نسبت به یک موضوع را جهت‌دهی می‌کنند.

 

کدام رسانه‌های کلیپ سفر زیارتی را در سطح گسترده بازنشر دادند؟

 ماجرای کلیپ از این قرار بود که فردی که ظاهرا روحانی کاروان است، به زائران امام‌رضا(ع) توصیه می‌کند که از رعایت پروتکل‌های بهداشتی در حرم مطهر خودداری کنند. او از زائران می‌خواهد ماسک نزنند و در و دیوار حرم را ببوسند، زیرا معتقد است ویروس کرونا در حرم امام هشتم راه ندارد. این اظهارات با واکنش‌های زیاد و گوناگونی رو‌به‌رو شد.  از همان ابتدا، شبکه‌های ضد ایرانی فارسی زبان از جمله «بی‌بی‌سی»، «من‌و‌تو» و «ایران‌اینترنشنال» و چهره‌های مشخصی مثل مسیح علی‌نژاد به پوشش رسانه‌ای این فیلم پرداختند. اما از آن عجیب‌تر، بازنشر آن توسط کانال رسمی وزیر ارتباطات کشور بود که باعث انتشار گسترده‌تر آن در فضای کانال‌های تلگرامی شد.

 

انتشار گسترده و هماهنگ کلیپ جنجالی توسط ضدانقلاب

 

 

 


آذری جهرمی با انتشار این کلیپ، باعث بیشتر دیده شدن آن شد.

 

سخنان مهم و صریحی که در بیشتر رسانه‌ها وزن چندانی پیدا نکرد

آیت‌الله علم‌الهدی، امام جمعه مشهد در نیز در رابطه با اظهاراتی مانند آنچه در این کلیپ جنجالی بیان شده بود، اینگونه واکنش نشان داد: «امام‌رضا(ع) ولایت مطلقه الهی دارد اما کرامت حضرت به یک جریان غیر معقول تعلق نمی‌گیرد. اینکه کسی بگوید در حرم اگر خودم را از ارتفاع بیندازم صدمه نمی‌بینم، اتفاقا می‌میرد. با امام‌رضا(ع) لج نکنید، امام‌رضا(ع) می‌تواند شما را حفظ کند اما معجزه غیرمعقول نمی‌کند.» نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی در ادامه گفت: «دیوارهای حرم متبرک است اما اگر خون روی آن بریزد نجس نمی‌شود؟ چرا نجس می‌شود. بنابراین، اگر کسی هم که ناقل این ویروس است درب حرم را ببوسد، درب حرم را آلوده کرده است» وی افزود: «نجاست را باید از حرم پاک کرد؛ کسی که آلوده است و حرم را بوسید، آن را آلوده کرده و نفر دوم که ببوسد مبتلا می‌شود. حرف افراد خرافه‌پرور را باور نکنید، آستان قدس رضوی بیش از ۲ میلیارد تومان ماسک خریده است.»

اما همان طور که قابل پیش‌بینی بود، رسانه‌های ضدانقلاب، حتی کوچکترین اشاره‌ای به این بیانات آقای علم‌الهدی نداشتند. بیشتر رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز، ترجیح دادند این سخنان را در حاشیه دیگر مطالب و نهایتا به صورتی کم‌ رمق بازتاب دهند. این در حالی است که همین رسانه‌ها، بارها امام جمعه مشهد را مورد هجمه قرار داده‌اند؛ هجمه‌هایی که با تقطیع جملات آقای علم‌الهدی به دفعات تکرار شده است و هر مطلبی که این تصویرسازی را مخدوش کند، در فضای رسانه‌ای سانسور می‌شود.

این نمونه باز هم نشان می‌دهد رسانه‌ها می‌توانند با وزن‌دهی به موضوعات  تعیین می‌کنند چه چیز را «باید» بشنویم و چه چیز را نه؛ چه چیز را باید ببینیم و حق دیدن چه چیزی را نداریم. و در آخر، چه چیزی را باید دغدغه خود تلقی کنیم و چه چیزی را بی‌اهمیت بدانیم. همه این‌ها یعنی باید در مورد ادراکات خودمان از وقایع پیرامونی، بیشتر تأمل کنیم.

انتهای پیام/





منبع خبر

بایکوت سخنان امام‌ جمعه مشهد بعد از مانور گسترده روی یک کلیپ/ رسانه‌ها چطور به ادراک شما جهت می‌دهند؟ بیشتر بخوانید »

توپخانه‌های تبلیغاتی جریان اصلاحات برای پیوند «ظریف - بایدن» به کار افتادند +تصاویر

توپخانه‌های تبلیغاتی جریان اصلاحات برای پیوند «ظریف – بایدن» به کار افتادند +تصاویر


سرویس سیاست مشرق- به نظر می رسد که جریان سیاسی غربگرا در داخل کشور، با معکوس‌شدن همه پیش بینی‌ها و ارزیابی‌هایی که از نتیجه انتخابات آمریکا داشتند (که ترامپ را برنده قطعی می دیدند)، فرصت را برای خود بسیار تنگ می‌بیند و می‌خواهد در فرصت باقی‌مانده تا انتخابات ۱۴۰۰، روند اضمحلال خود را متوقف، خود را احیاء کند و پیروز بازی جا بزند.

از این رو، این روزها، اتاق‌های فکر، گعده‌ها، تاریکخانه‌های نظریه‌پردازی و محافل سیاست‌گذاری این جریان، روزهای بسیار شلوغ و متراکمی را برای تعیین شتابناک سرفصل‌های عملیات روانی و هماهنگی نیروها در رده‌های مختلف، از سر می گذرانند.

یک خروجی این روزهای شلوغ و متراکم کاری این محفل‌های پس پردهٔ جریان مورد نظر، این می‌شود که در یک روز (۱۹ آذر)، به ناگهان چهره‌های مختلف وابسته به این اردوگاه، که «ظاهرا» در طیف‌های مختلف فکری هم هستند، به میدان می‌آیند و سیلی از مصاحبه، یادداشت، توئیت، پست و … به راه می‌افتد که سرفصل‌های مشترکی دارند که در راس این سرفصل‌های مشترک، القاء عاجل بودن نیاز به «مذاکره با بایدن، تهدید تلویحی نظام نسبت به عواقب نپذیرفتن این مطالبه و در نهایت برجسته کردن «محمدجواد ظریف» به عنوان گزینه اصلی و چه بسا تنها گزینه نظام برای «مذاکره» با بایدن است!

برای نمونه، علی شکوری راد، دبیرکل حزب تندرو «اتحاد ملت»، در توئیتی نوشت:

” اگردکتر جواد ظریف همان‌طور که خود گفته در زمانی که نماینده ایران در سازمان ملل بوده است باجو بایدن که در آن زمان سناتور بوده ارتباط و دوستی داشته‌است اخلاقا باید اکنون به او تبریک بگوید و کسی هم نباید مانع او شود. او می‌تواند در پیام تبریک خود انتظارات جمهوری اسلامی را بیان کند. “

صادق زیباکلام، از لیبرالیست‌های مطرح وطنی، هم توئیت کرد:

“هنوز عرق بایدن خشک نشده که توپخانه آمریکاستیزی تندروها بغرش درآمده. شکست ترامپ هم باعث قوت قلبشان شده و سنگین تر دارن شلیک میکنند. سخنانشان هم همان مطالبی است که چهل سال است تکرار میکنند. لیبرالها، غربزدهها و سازشکاران بدنبال مذاکره هستند، اما انقلابیون همچنان بمقاومت ادامه میدهند. “

سیدمحمد صدر، دیپلمات پیشین نزدیک به لیدر اصلاحات و عضو مجمع تشخیص هم در مصاحبه‌ای در همین روز گفت:

“‌ مذاکره با آمریکا می‌تواند بر سر موضوعاتی فراتر از برجام انجام شود؛ همه چیز به بازگشت بایدن به برجام بستگی دارد… او گفته قصد پیوستن مجدد به این توافق را دارد. بدون FATF حتی پس از لغو تحریم‌ها و اجرای برجام هم مشکل خواهیم داشت. “

یا غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از نزدیکان خاندان هاشمی، در گفت‌وگو با جماران گفت::

“نارضایتی عمومی در شرایط فعلی جامعه، منجر به کاهش اقتدار اجتماعی می‌شود. پشتوانه هر نظام سیاسی، محبوبیت اجتماعی و اقتدار آن است و الان در این وضعیت گرانی که قیمت‌ها دو تا سه برابر شده و دلار ۳۰ هزار تومان را رد کرده است، به شدت این اعتبار اجتماعی در معرض تهدید قرار گرفته است.

اگر هدف اصول‌گرایان نیز این است که کشور آسیب بیشتری نبیند و بتوانیم از شرایط بحرانی فعلی عبور کنیم، بعید است که با مذاکره مخالفت کنند. من فکر نمی‌کنم نفعی در عدم مذاکره با آمریکا وجود داشته باشد. “

این‌ها تنها مشتی نمونه خروار، از مانور رسانه‌ای هماهنگ جریان غرب‌شیفته، فقط در یکی دو روز اخیر بوده است. اما در همین روز، یادداشتی به قلم یکی از وابستگان اردوگاه اصلاحات منتشر شد، که از باب هویت نویسنده، محل انتشار متن و اصطلاحا کدهای مهمی که در این یادداشت وجود دارد، بسیار قابل تامل است.

وبسایت و کانال تلگرامی «مشق نو» ، وابسته به طیفی از عناصر رادیکال جریان اصلاحات، با محوریت سعید حجاریان، یادداشتی از «ناصر سرمدی» با عنوان «انتخاب بایدن و فرصت‌ها» منتشر کرده است.

ناصر سرمدی‌پارسا که به «حمید سرمدی» هم شناخته می‌شد، هیچ‌گاه چهره دست‌به قلم و رسانه‌ای نبوده است و این شاید یکی از نادر نوشته‌هایی است که به قلم او منتشر شده است. او از نزدیکان سید محمد خاتمی بوده است که در سال ۷۶ نیز در ستاد وی فعالیت می‌کرد و در دولت اصلاحات نیز یکی از مناصب مهم امنیتی را بر عهده گرفت.

تنها عکس‌های موجود از آقای سرمدی(احتمالا مربوط به اوایل دهه ۸۰ و دوران سفارت در تاجیکستان) – او تا پیش از این، به هیچ عنوان بروز و ظهور رسانه‌ای نداشت

 این تنها مقاله یا یادداشت آقای سرمدی است که در فضای مجازی قابل دسترسی است و از تریبون همکاران پیشین خود چون حجاریان و محمدرضا تاجیک و نادر صدیقی، منتشر نموده است.

اما سرمدی پارسا در بخش آغازین یادداشت خود نوشت:

” طبعا ساده‌اندیشی است اگر تصور کنیم که با رفتن ترامپ و آمدن بایدن مشکلات برجام و تحریم‌ها به‌راحتی برطرف خواهد شد. بلکه نظر به اصل ادعای بایدن در موضوع بازگشت به برجام و البته با توجه به تغییر شرایط قبلی امضای این توافق و افزایش ملاحظات اعضای اروپایی آن، میدان جدیدی پیش‌روی دیپلماسی کشور گشوده می‌شود تا قدرت چانه‌زنی و ظرفیت و توانایی طرفین به محک سنجش درآید. ضعف موضع ایران به‌واسطه تشدید تحریم‌ها، یکپارچگی اروپا با آمریکای بایدن، تغییر ملاحظات میدانی و برجسته‌تر شدن پرونده‌های مفتوح علیه ما مثل موشک‌های دوربرد، دخالت در امور منطقه، حقوق بشر و… این احتمال را قوت می‌بخشد که ۱+۵ جدید با آمریکا به سمت اصلاح برجام و بار کردن قیود و شروط جدید بر آن برود. “

در همین ابتدای یادداشت، این مسوول دوران اصلاحات، تکلیف را معلوم کرده که ایران به واسطه دلایل ذکر شده در موضع «ضعف» است و پیشاپیش خبر می دهد که در گفتگو برای «برجام جدید» از نوع «بایدنی»، مباحثی فراتر از بحث هسته‌ای مطرح خواهد شد که او از آن‌ها نام می برد.

او می گوید که موشک‌های دوربرد، دخالت در امور منطقه و حقوق بشر” پرونده‌های مفتوح علیه ماست و به زعم او (و همفکران) حالا که که ما در موضع «ضعف» هستیم، باید آماده مطرح شدن این مسایل روی میز مذاکره باشیم. وقتی سرمدی همصدا با سردمداران نظام سلطه، تحرکات «محور مقاومت» را، «مداخله در امور منطقه» می نامد، یعنی از همان بدو امر، موضع خود را روشن کرده است.

او سپس موضع خود را در مسایل داخلی را هم بلافاصله روشن می کند، و بلافاصله بعد از این که کد «دخالت در امور منطقه» را لا به لای حرفش می پیچد، پاراگراف بعدی را این‌گونه آغاز می کند:

جریان افراطی موسوم به دولت پنهان که غیر خود را نفوذی، عامل دشمن، فریب‌خورده و… می‌خواند آمریکای بایدن و احتمال زنده شدن برجام را سم مهلک برای حیات سیاسی خود تلقی کرده و با همه توان با آن مقابله خواهد کرد. خصوصاً در زمانی‌که با به بار نشستن هجمه سنگین ستادهای عملیات روانی و ارتش سایبری‌اش علیه دولت و اصلاح‌طلبان از یک طرف و بی‌کفایتی و ضعف شدید دولت روحانی از طرف دیگر، زمینه را برای به‌دست گرفتن دولت آینده هموار می‌بیند و مجلس را با آن مشارکت تاریخی همراه خود دارد. لذا از هم اکنون اتاق‌های فکر تخریب و تقابل فعال شده و علیه احیای برجام بسیج خواهند شد.

به بیان ساده‌تر، بعد از این که نویسنده همدلی و همراستایی خود را با «آمریکای بایدن» ، با همان سه واژه «دخالت در امور منطقه‌ای» ، بروز می دهد، از «دولت پنهان» سخن می گوید که جبهه مقابل آمریکای بایدن و متحدان داخلی آن را روشن کند.

«دولت پنهان» کلیدواژه ابداع شده در «محفل امنیتی» جریان غربگراست که هسته طراح این جریان، به ویژه چهره‌های سابقا «امنیتی» حزب منحله مشارکت و سازمان منحله مجاهدین انقلاب عضو آن هستند. چهره‌های رادیکال رسانه‌ای این محفل همچون مصطفی تاجزاده و حجاریان و شکوری‌راد و… و. در دو سال اخیر (که سوءمدیریت دولت اعتدال عیان شده است) آن را به عنوان علت‌العلل همه مشکلات کشور علم کرده و بارها از آن استفاده کرده‌اند.

منظور از «دولت پنهان» در واقع اما همان «جریان انقلابی» است که تا امروز اجازه نداده نظام سلطه و همراهان و همفکران داخلی آن، ایران را در هاضمهٔ فراخ خود فرو ببرند و کشور را با سیاست‌ها و فشارهای خود به وادی فلاکت مطلق و حتی تجزیه بکشانند.

«دولت پنهان» مورد نظر این جریان همان است که تاکنون اجازه ترکتازی مطلق به تسلیم‌طلبان را نداده است. «دولت پنهان» همان ملات اصلی دیواری به اسم جمهوری اسلامی است که با وجود همه ضربات مهلک و ویرانگری که از بیرون و درون در این سه سال به آن وارد شد، اجازه فرو ریختن این دیوار را نداده است و طبیعی است که مقصود و هدف اصلی کینه‌توزی و غرض‌ورزی استحاله‌طلبان قرار گیرد.

سرمدی البته این قدر هوشمند است که با یک گزاره (“بی کفایتی و ضعف شدید دولت روحانی”)، به نحوی ظریف فاصله «ظاهری» با دولت روحانی را حفظ کند، اما بلافاصله ضمیر ناخودآگاهش او را لو می دهد و مدعی حمله «ستادهای عملیات روانی» و «ارتش سایبری» آن دولت پنهان ادعایی به “دولت و اصلاح‌طلبان” می شود و ناخواسته، واقعیت درهم‌تنیدگی و جدایی ناپذیری مطلق دولت و اصلاحات را معترف می شود و آن‌ها را یک:کاسه می نماید. به هر حال این دولت، همان است که به گفتهٔ دوست و رفیق مشارکتی آقای سرمدی، یعنی محمدرضا خاتمی، اصلاح‌طلبان «تضمین» آن بودند.

 سرمدی پارسا، پاراگراف بعدی را با تهدیدی تلویحی همراه می سازد:

“موضوع انتخابات ۱۴۰۰ با توجه به قهر مردم از صندوق رأی و ناامیدی از اصلاح امور از این مسیر و نیز رشد سرطانی فساد در ساختارهای کشور واجد اهمیت بسیار زیاد برای بقای جمهوریت نظام و تداوم حمایت مردمی از آن خواهد بود. مجموعه شرایط فعلی کشور که بدون شک می‌توان آن را «بحران تمام‌عیار» نامید، اوضاع را به‌سمت تقویت -احتمالی- شورش‌های شدیدتر از حوادث قبلی سوق می‌دهد و خطر فروپاشی را برجسته‌تر می‌کند. لذا چنانچه انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد سال آینده بر روال مشارکت حداقلی همانند انتخابات مجلس برگزار شود، موضوع عدم مشروعیت و شکاف دولت-ملت به اوج خواهد رسید و با توجه به شرایط عمومی کشور و ناامیدی مردم تهدیدات بزرگ امنیتی رخ خواهد داد. لذا کشور به یک تجدیدنظر در نحوه برگزاری انتخابات با هدف جلب اعتماد و مشارکت حداکثری و کسب اعتبار مجدد به‌طور محسوس نیازمند است.

گرچه این تهدید تلویحی سرمدی، مطلب تازه‌ای نیست و تنها تکرار حرف‌های مکرّر دوستان هم‌محفلی خود، دست‌کم از دی ماه ۹۶ به این سو است. رفقای آقای سرمدی چون حجاریان، علوی‌تبار، تاجیک و تاجزاده در سه سال گذشته، در هر یادداشتی، مصاحبه‌ای یا میزگردی، همین جنس تهدیدات را نسبت به نظام مطرح کردند که کوتاه و مختصر آن این بود “که اگر نظام کوتاه نیاید، شورش می شود! “.

اما این که چهرهٔ امنیتی سابق (که دست‌کم به لحاظ رده سازمانی از همه هم‌محفلی‌های خود ارشدتر بوده)، فردی کم‌حرف و دور از جار و جنجال رسانه‌ای و اصولا بدون سابقه‌ای از حضور رسانه‌ای، به ناگهان احساس وظیفه کرده و دست به قلم برده تا همان حرف‌های مکرر را در این «مقطع زمانی» بنویسد، برای اهل فن، اشارات و معانی خاص خود را دارد.  

با این حال، هدف اصلی این احساس وظیفه آقای سرمدی، در فراز دیگری از این یادداشت رخ می نماید، آن‌جا که به عنوان «راهکار پیشنهادی» پیش روی نظام می نویسد:

در طرف ایران از هم اکنون روی چهره‌ای که برچسب سیاسی نداشته باشد، از وجاهت و مقبولیت و نیز توانایی و کفایت نسبی برخوردار باشد، توانایی جلب اعتماد رهبری را برای کسب اطمینان از همراهی و هماهنگی ساخت قدرت داشته باشد، تمرکز نموده و با رفع تنگ‌نظری‌های شورای نگهبان انگیزه مشارکت مردمی و برگزاری انتخابات مقبول فراهم گردد. این پیشنهاد با مفروض و بدیهی دانستن اصل ضرورت پایان دادن به تخاصم دائمی با آمریکا ایراد شده است. مسئله‌ای که هزینه‌های بسیاری را به مردم کشور تحمیل کرده و بالاخره بایستی روزی تعیین تکلیف شود. از جمله افراد مناسب برای این منظور می‌توان آقای ظریف را نام برد. ایشان ضمن برخورداری از ظرفیت‌های مناسب، با رهبری هماهنگ بوده و حساسیت‌های جریان صاحب قدرت را تحریک نخواهد کرد… د. “

سرمدی، یادداشت نادر و بی‌سابقه خود را با تکرار تلویحی همان «تهدید» به پایان می برد:

 اما واقعیت میدان سیاسی کشور و تجربه گران‌بهای گذشته نشان داده است که تنها انتخاب واقعی مردم برای اداره بی‌دردسر کشور کافی نیست و درست یا غلط متغیرهای دیگر آشکار و پنهان بایستی مورد اعتنا باشند تا بلکه از این مسیر آسایش و رفاه مردم و توسعه کشور به‌طور نسبی محقق گردد و راه‌های دیگر نظیر شورش و تعیین تکلیف نظام از کف خیابان با هزینه‌های سنگین از سر کشور دور شود.

به نظر می‌رسد این نظر و پیشنهادات شبیه آن کما فی‌السابق مورد کمترین توجه توسط صاحبان قدرت قرار نخواهد گرفت لیکن از باب وظیفه و دلسوزی ناگزیر از تقریر آن شده‌ام تا چه تقدیر شود. “

به هر روی، به نظر می رسد که تکرار سناریوی سال ۹۲، ایجاد دوقطبی «مقاومت-معیشت» (این بار با بسترهای آماده‌تری که به لطف بی‌کفایتی و سوءمدیریت‌های عیان در کشور ایجاد شده) با چاشنی تهدید «شورش» و «اردوکشی خیابانی»، تنها سناریوی یک جریان خاص سیاسی برای بقای به هر قیمت در قدرت است.

قهرمان‌سازی از محمدجواد ظریف و نمایاندن او به عنوان تنها «گزینه» نظام، و تلاش همه‌جانبه برای واداشتن کشور به طی دوباره مسیری است که یک بار (با صرف هزینه‌های گزاف) از سال ۹۲ تا ۹۷ طی شد و محصول و خروجی آن پراید ۱۶۰ میلیونی، دلار ۳۲ تومانی، خانه میانگین متری ۲۵ میلیونی در تهران و…بوده است.

نمونه‌ای از تحرکات تبلیغاتی جریان‌های خاص: «تحریم‌ها به پایان می رسد/ظریف برگشت»

از همین روست که به ناگهان، چهره‌های معمولا پشت‌پردهٔ جریان خاص سیاسی احساس تکلیف کرده‌اند و، شاید به نمایندگی از «دوستان»، شخصا به میدان رسانه آمده‌اند تا به زعم خود، با نظام «اتمام حجت» کنند.



منبع خبر

توپخانه‌های تبلیغاتی جریان اصلاحات برای پیوند «ظریف – بایدن» به کار افتادند +تصاویر بیشتر بخوانید »