فاطمه زهرا

آخرین جمله پیامبر اکرم (ص) در دنیا چه بود؟/ پیامبر در آغوش چه کسی از دنیا رفت؟/ چگونه فاطمه زهرا (س) خبر وفات پیامبر را اعلام کرد؟

آخرین جمله پیامبر اکرم (ص) در دنیا چه بود؟/ پیامبر در آغوش چه کسی از دنیا رفت؟/ چگونه فاطمه زهرا (س) خبر وفات پیامبر را اعلام کرد؟



نخستین کسی که بر پیامبر گرامی نماز گزارد، امیرالمؤمنین بود، سپس یاران پیامبر(ص) دسته‌دسته بر پیکر مطهر ایشان نماز گزاردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روزهای پایانی برخی اوقات به مسجدی می‌رفت و با مردم نماز می‌گزارد و برخی از موضوعات را تذکر می‌داد.

ماجرای قصاص از پیامبر اکرم (ص)

در یکی از روزهای بیماری، در حالی که سرش را با پارچه‌ای بسته بود و امام علی علیه‌السّلام و فضل بن عباس زیر بغلش را گرفته بودند وارد مسجد شد و روی منبر قرار گرفت و شروع به سخن فرمود و گفت: مردم! وقت آن رسیده است که من از میان شما غایب شوم. اگر به کسی وعده‌ای داده‌ام آماده‌ام انجام دهم و هر کس طلبی از من دارد بگوید تا بپردازم.

در این موقع مردی برخاست و عرض کرد: چندی قبل به من وعده دادید که اگر ازدواج کنم، مبلغی به من کمک کنید.

پیامبر فوراً به فضل دستور داد که مبلغ مورد نظر او را بپردازد و از منبر پایین آمد و به خانه رفت.

سپس روز جمعه سه روز پیش از وفات خود، بار دیگر به مسجد آمد و شروع به سخن کرد و در طی سخنان خود فرمود: هر کسی حقی بر گردن من دارد برخیزد و اظهار کند، زیرا قصاص در این جهان آسان‌تر از قصاص در روز رستاخیز است.

در این موقع، «سوادة بن قیس» برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد «طائف» در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد. من اکنون آماده گرفتن قصاصم.

پیامبر دستور داد، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند. سپس پیراهن خود را بالا زد تا «سواده» قصاص کند.

یاران رسول خدا با دلی پرغم و دیدگانی اشک بار و گردن‌هایی کشیده و ناله‌هایی جان‌گداز منتظرند که جریان به کجا خاتمه می‌پذیرد. آیا «سواده» واقعا از در قصاص وارد می‌شود؟ ناگهان دیدند سواده بی‌اختیار سینه پیامبر را می‌بوسد. در این لحظه، پیامبر او را دعا کرده، گفت: خدایا! از «سواده» بگذر، همان طور که او از پیامبر اسلام درگذشت. (مناقب آل ابی طالب، ج  ١ ، ص  ١64 )

البته ذکر این نکته لازم است چون اصابت تازیانه بر شکم سواده، عمدی نبوده است؛ از این نظر حق قصاص نداشته است، بلکه با پرداخت دیه‌ای جبران می‌شد. با این حال پیامبر، خواست، نظر وی را تأمین کند.

وخامت حال پیامبر اکرم (ص)/ فاطمه زهرا (س) در کنار پیامبر (ص)

گزارش‌هایی که از داخل خانه به بیرون می‌رسید، از وخامت وضع مزاجی آن حضرت حکایت می‌کرد و هر نوع امید به بهبودی را از بین می‌برد و مطمئن می‌ساخت که جز ساعاتی چند، رحمت جهانیان در دنیا نیست.

گروهی از یاران آن حضرت علاقه‌مند بودند که از نزدیک رهبر عالی قدر خود را زیارت کنند، ولی وخامت وضع پیامبر اجازه نمی‌داد در اطاقی که وی در آن بستری گردیده بود، جز اهل بیت وی، کسی رفت و آمد کند.

دختر گرامی و یگانه یادگار پیامبر فاطمه علیهاالسّلام، در کنار بستر پدر نشسته بود و بر چهره نورانی او نظاره می‌کرد. او که می‌دید که عرق مرگ، بسان دانه‌های مروارید، از پیشانی و صورت پدرش سرازیر می‌شود.

فاطمه زهرا علیهاالسلام با قلبی فشرده و دیدگانی پر از اشک و گلوی گرفته، شعر زیر را که از سروده‌های ابو طالب درباره پیامبر عالی قدر بود زمزمه می‌کرد:

و ابیضّ یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل

چهره روشنی که به احترام آن، باران از ابر درخواست می‌شود، شخصیتی که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوه‌زنان است.

در این هنگام، پیامبر دیدگان خود را گشود و با صدای آهسته به دختر خود فرمود:

این شعری است که ابو طالب درباره من سروده است، ولی شایسته است به جای آن، آیه زیر را تلاوت کنند: «وَ مٰا مُحَمَّدٌ إِلاّٰ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ اَلرُّسُلُ أَ فَإِنْ مٰاتَ أَوْ قُتِلَ اِنْقَلَبْتُمْ عَلیٰ أَعْقٰابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلیٰ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اَللّٰهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اَللّٰهُ اَلشّٰاکِرِینَ»

محمد پیامبر خدا است و پیش از او پیامبرانی آمده و رفته‌اند. آیا هرگاه او از دنیا برود و یا کشته شود، به آیین گذشتگان خود بازمی‌گردید؟ هر کس به آیین گذشتگان خود بازگردد، خدا را ضرر نمی‌رساند و خداوند سپاس‌گزاران را پاداش می‌دهد.

سخن در گوشی پیامبر اکرم (ص) به دخترش فاطمه (س)

در تمام روزهایی که پیامبر بستری بود، حضرت فاطمه علیهاالسلام در کنار بستر پیامبر نشسته و لحظه‌ای از ایشان دور نمی‌شد. در یکی از ساعات، پیامبر به دختر خود اشاره کرد که با او سخن بگوید.

دختر پیامبر قدری خم شد و سر را نزدیک پیامبر آورد. آن‌گاه پیامبر با او به طور آهسته سخن گفت. کسانی که در کنار بستر پیامبر بودند، از حقیقت گفت و گوی آن‌ها آگاه نشدند.

وقتی سخن پیامبر به پایان رسید، فاطمه زهرا سخت گریست، ولی مقارن همین وضع، پیامبر بار دیگر به او اشاره نمود و آهسته با او سخن گفت. این بار زهرا با چهره‌ای باز و قیافه‌ای خندان و لبان پرتبسم سر برداشت.

وجود این دو حالت متضاد در دو وقت مقارن، حاضران را به تعجب واداشت. آنان از دختر پیامبر خواستند که از حقیقت گفتار پیامبر آگاهشان سازد و علت بروز این دو حالت مختلف را، برای آنان روشن سازد. زهرا فرمود: من راز رسول خدا را فاش نمی‌کنم.

پس از درگذشت پیامبر، زهرا علیهاالسّلام روی اصرار «عایشه» آنان را از حقیقت ماجرا آگاه ساخت و فرمود: پدرم در نخستین بار مرا از مرگ خود مطلع کرد و اظهار نمود که من از این بیماری بهبودی نمی‌یابم. برای همین جهت، گریه و ناله به من دست داد، ولی بار دیگر به من گفت که تو نخستین کسی هستی از اهل بیت من، به من ملحق می‌شوی. این خبر به من نشاط و سرور بخشید و فهمیدم که پس از اندکی به پدر ملحق می‌شوم. (الطبقات الکبری، ج  ٢ ، ص  ٢4٧  و الکامل فی التاریخ، ج  ٢ ، ص  ٢١٩ )

وصیت‌های پیامبر اکرم (ص)

پیامبر در دوران بیماری خود، به تذکر امور لازم بیشتر اهمیت می‌داد و در آخرین روزهای بیماری خود، نماز و رعایت حال بردگان را زیاد سفارش می‌کرد و می‌فرمود:

با بردگان (خادمان و زیر دستان) به نیکی رفتار کنید و در خوراک و پوشاک آن‌ها دقت کنید و با آنان به نرمی سخن بگویید و حسن معاشرت را پیشه خود سازید.

روزی «کعب احبار» از خلیفه دوم پرسید، پیامبر در موقع احتضار چه گفت. خلیفه به امیر مؤمنان علیه‌السّلام که در آن مجلس حاضر بود، اشاره کرد و گفت: از او بپرسید. امام علی علیه‌السلام فرمود: پیامبر در حالی که سر او روی شانه من بود، می‌فرمود: «الصلاة الصلاة» (نماز، نماز) در این موقع، کعب افزود که پیامبران گذشته نیز بر همین روش بودند. (الطبقات الکبری، ج  ٢ ، ص  ٢54 )

پیامبر در آغوش چه کسی از دنیا رفت؟

بزرگترین رسول خدا صلی الله علیه و آله در آخرین لحظه‌های زندگی، چشمان خود را باز کرد و گفت: برادرم را صدا بزنید تا بیاید در کنار بسترم بنشیند.

همه فهمیدند مقصودش علی (ع) است. امام علی علیه‌السلام در کنار بسترش نشست، ولی احساس کرد که پیامبر می‌خواهد از بستر برخیزد. علی، پیامبر را از بستر بلند نمود و به سینه خود تکیه داد. (همان، ص 263)

چیزی نگذشت که علایم احتضار، در وجود شریف او پدید آمد. شخصی از ابن عباس پرسید، پیامبر در آغوش چه کسی جان سپرد. ابن عباس گفت: پیامبر گرامی در حالی که سر او در آغوش علی بود، جان سپرد. همان شخص افزود که یکی از زنان پیامبر مدعی است که سر پیامبر بر سینه او بود که جان سپرد. ابن عباس گفته او را تکذیب کرد و گفت: پیامبر (ص) در آغوش علی (ع) جان داد، و علی و برادر من، «فضل» او را غسل دادند. (همان، ص 263)

امیر مؤمنان، در یکی از خطبه‌های خود به این مطلب تصریح کرده می‌فرماید: «و لقد قبض رسول اللّه و إنّ رأسه لعلی صدری. . . و لقد ولّیت غسله و الملائکة أعوانی»

پیامبر در حالی که سر او بر سینه من بود، قبض روح شد. من او را در حالی که فرشتگان یاری‌ام می‌کردند، غسل دادم.

آخرین جمله پیامبر اکرم (ص) در دنیا چه بود؟

گروهی از محدثان نقل می‌کنند که آخرین جمله‌ای که پیامبر در آخرین لحظات زندگی خود فرمود، جمله «لا، مع الرفیق الأعلی» بوده است.

گویا فرشته وحی ایشان را در موقع قبض روح، مخیر ساخته است که بهبودی یابد و بار دیگر به این جهان بازگردد و یا پیک الهی، روح شریفش را قبض بکند و به سرای دیگر بشتابد. پیامبر با گفتن جمله مزبور، به پیک الهی رسانیده است که می‌خواهد به سرای دیگر بشتابد و با کسانی که در آیه زیر به آن‌ها اشاره شده، به سر ببرد. «فَأُولٰئِکَ مَعَ اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولٰئِکَ رَفِیقاً»

آنان با کسانی‌اند که خداوند به آن‌ها نعمت بخشیده است: از پیامبران، صدیقان، شهیدان و صالحان و این‌ها چه نیکو دوستان و رفیقانی هستند.

پیامبر این جمله را فرمود و دیدگان و لب‌های وی روی هم افتاد. (اعلام الوری، ص  ٨٣ )

وفات پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، بزرگترین مصیبت تاریخ دنیاست. بهترین مخلوق عالم امکان، از دنیا رفت تا دیگر موجودی، با چشم دنیوی، پیامبر و فرستاده‌ای از طرف خدا نتواند ببیند!

روز رحلت پیامبر اعظم (ص)/ اولین کسی که بر پیامبر اکرم (ص) نماز خواند

روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهی، نیم‌روز دوشنبه،  ٢٨  ماه صفر، از بدن شریفش پر کشید.

نخستین کسی که بر پیامبر گرامی نماز گزارد، امیر مؤمنان بود. سپس یاران پیامبر، دسته دسته بر پیکر پاک و مطهر ایشان، نماز گزاردند و این مراسم تا ظهر روز سه شنبه ادامه داشت.

سپس تصمیم بر این شد که جسد مطهر پیامبر را در همان حجره‌ای که درگذشته بود، به خاک بسپارند.

قبر آن حضرت را «ابو عبیده جراح» و «زید بن سهل» آماده کردند و امیر مؤمنان مراسم دفن را به کمک فضل و عباس انجام داد.

سرانجام، آفتاب زندگی شخصیتی که با فداکاری‌های خستگی‌ناپذیر خود، سرنوشت بشر را دگرگون ساخت و صفحات نو و درخشانی از تمدن به روی انسان‌ها گشود، از دنیای ظاهری غروب کرد. (فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی، ص 940)

چگونه فاطمه زهرا (س) خبر وفات پیامبر را اعلام کرد؟

پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فاطمه علیهاالسلام در اجتماع زنان با بیان غم آلودی فرمود: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ انْقَطَعَ عَنَّا خَبَرُ السَّمَاءِ؛ همه از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم. وحی و خبر آسمانی از ما قطع شد.»

از معاذ بن جبل نقل شده است که فاطمه علیهاالسلام پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله فراوان می‌گریست و می‌فرمود: «یَا أَبَتَاهْ إِلَی جَبْرَئِیلَ نَنْعَاهُ اِنْقَطَعَتْ عَنَّا اَخْبَارُ السَّمَاءِ یَا اَبَتَاهْ لَا یَنْزِلُ الْوَحْیُ اِلَیْنَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اَبَدا؛

ای پدر! پس از تو باید شکوه‌های دل را به جبرئیل گفت. [با وفات تو] خبرهای آسمانی قطع شد. ای پدر! دیگر برای همیشه از طرف خدا وحی فرو فرستاده نمی‌شود.»

و گاهی این اشعار را می‌خواند:

«اِذَا مَاتَ یَوْماً مَیِّتٌ قَلَّ ذِکْرُهُوَ ذِکْرُ أَبِی مُذْ مَاتَ وَ اللَّهِ أَزْیَد

تَاَمَّلْ اِذَا الْاَحْزَانُ فِیکَ تَکَاثَرَتْ اَعَاشَ رَسُولُ اللَّهِ اَمْ ضَمَّهُ الْقَبْرُ؛

هر کس بمیرد، یادش کم می‌شود، به جز پدرم که هر روز یاد او فزونی می‌گیرد.

بیندیش هنگامی که غم و اندوه در جانت فراوان می‌شود، آیا رسول خدا زنده است یا از دنیا رفته و در عالم قبر (برزخ ) است.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آخرین جمله پیامبر اکرم (ص) در دنیا چه بود؟/ پیامبر در آغوش چه کسی از دنیا رفت؟/ چگونه فاطمه زهرا (س) خبر وفات پیامبر را اعلام کرد؟ بیشتر بخوانید »

به نام زن و علیه زن

به نام زن و علیه زن



در حوادث پاییز ۱۴۰۱، چنین وانمود می‌شد که آشوبگران به دنبال احقاق حقوق زنان هستند و انتخاب «زن» به عنوان سوژه اصلی آشوب از سوی هدایتگران اصلی آن کاملاً معنادار و هوشمندانه بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدجواد اخوان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: در حوادث پاییز ۱۴۰۱، چنین وانمود می‌شد که آشوبگران به دنبال احقاق حقوق زنان هستند و این رویکرد در شعارها و نمادها نیز وجه پررنگی یافت. هرچند ادعای مطالبه حقوق زنان برای کسانی که فحاشی‌های رکیک جنسی به بخشی از رفتار روزمره‌شان تبدیل‌شده، گزافه‌ای مضحک بیش نیست، اما نمی‌توان انکار کرد انتخاب «زن» به عنوان سوژه اصلی آشوب از سوی هدایتگران اصلی آن کاملاً معنادار و هوشمندانه بود.

هرچند تاریخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامی فراز و فرود بسیار داشته و کم ناآرامی و اغتشاش ندیده‌ایم، اما وجه تمایز برجسته اغتشاشات اخیر آن بود که می‌توان آن را بی‌پرده و بی‌نقاب‌ترین عنادورزی با جمهوری اسلامی دانست و عوامل و عناصر آن بی هیچ تعارف و ابایی به مقدسات و هنجارهای جامعه مسلمان ایرانی هجوم آوردند. هرچند در دفعات گذشته در پشت ادعاهایی، چون تقلب در انتخابات یا مطالبات معیشتی مردم پنهان شدند، اما این بار از همان ابتدا مستقیماً به ارزش‌های دینی حمله کردند. هرچند مهم‌ترین مسئله عموم مردم مطالبات اقتصادی و معیشتی بود، اما چندان شعاری از این دست در آشوب‌ها شنیده نشد و حتی حامیان بیرونی آشوب نیز به این موضوعات چندان نپرداختند. در واقع می‌توان گفت آشوب‌های اخیر صحنه هماوردطلبی گفتمان غرب خداناباور در برابر همه ارزش‌ها و هنجارهای توحیدی در ایران اسلامی بود. به تعبیر دیگر منازعه دو جهان‌بینی مادی و توحیدی در این آوردگاه قابل‌مشاهده بود.

اینکه «زن» به‌عنوان نماد این منازعه گفتمانی برگزیده شد نیز به همین ماهیت مرتبط بود. در واقع در طول چهار سده گذشته یکی از مهم‌ترین شاخص‌های تقابل جهان‌بینی توحیدی و برخاسته از تعالیم انبیا با جهان‌بینی مادی غرب مدرن را در موضوع زن می‌توان مشاهده کرد. هرچند آموزه‌های توحیدی زن را به‌عنوان سرچشمه پاکی و طهارت نسل و محور اصلی انسان‌سازی برای تکامل معنوی بشر معرفی کرده‌اند، غرب مدرن زن را به نام «آزادی» به استثمار اقتصادی و اجتماعی کشانده است. در «انقلاب صنعتی» سده هجدهم، زن را به «نیروی انسانی ارزان صنعت» و در «انقلاب جنسی» قرن بیستم زن غربی را «ابزار هوسرانی مردان» قرار دادند. نتیجه این تحول قهقرایی در نگرش به زن در غرب، فروپاشی بنیان مهم خانواده و تزاید فوق تصور ناپاکی نسل‌های آتی است؛ چنان‌که در بسیاری از کشورهای شمال اروپا، شمار نوزادان نامشروع (بر اساس همان تعاریف غربی) از سایر نوزادان پیشی گرفته است. این بدان معناست که فتنه اصلی غرب مدرن در واقع علیه طهارت زن و طهارت نسل‌های بشر است.

در مقابل این خداوند حرمت ویژه‌ای برای «مادر» به‌عنوان محمل امتداد و تربیت نسل انسانی قائل است و در واقع «زن» نمادی از آینده بشر است. عفت و طهارت او سبب پاکی نسل‌های آتی است و متأسفانه اگر جز این باشد، آثار ماتأخر آن تا نسل‌های آتی امتداد می‌یابد. اینکه خداوند در آیه ۴۰ سوره احزاب می‌فرماید: «مَا کانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکمْ وَلکنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیینَ» (محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است) و در عین حال در سوره کوثر از اعطای کوثر به پیامبر (ص) خبر می‌دهد، خود نکته‌های بسیار دارد. در واقع این خیر کثیر امتداد نسلی پیامبر از حضرت فاطمه زهرا (س) است که ۱۱ امام در میان فرزندان آن حضرت هستند. اینکه نسل آخرین پیامبر از طریق یک زن امتداد یافته نشان از اهمیت جایگاه زن در نظام خلقت و سنت‌های الهی دارد.

همین‌جاست که راز طمع نظام سلطه بر زن مسلمان ایرانی آشکار می‌شود. جهان‌بینی هوس‌باز غربی به دنبال تعریفی کاملاً مادی و ناپاک از زن است و به زور پروپاگاندا و تهاجم شناختی می‌خواهد همین تعریف خود را به سایر مردمان دنیا نیز تحمیل کند. فضای مجازی، رسانه و صنایع فرهنگی، اسنادی، چون ۲۰۳۰ و … ابزارهایی هستند که غرب از طریق آنان به دنبال این تحمیل‌گری بوده و اینک نیز می‌خواست در کف خیابان همین معنا را دنبال کند. اما این پروژه که به نام زن و در واقع برای نابودی زن بود، نتوانست زنان مسلمان ایرانی را با خود همراه سازد. زنان ایرانی با هر سلیقه فکری و سیاسی، و حتی با تفاوت در نوع سبک زندگی، اولاً به اهمیت «عفاف» واقف‌اند و ثانیاً ماهیت بغرنج زن غربی، خصوصاً در حوزه اخلاق در پیش چشمشان قرار دارد. هراندازه هم زرق و برق پیشرفت‌های مادی غرب فریبنده باشد، دیگر نمی‌تواند بر لجنزار اخلاقی که ساخته و زن و مرد و نسل‌های آتی را قربانی آن کرده، سرپوش بگذارد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به نام زن و علیه زن بیشتر بخوانید »

ای خواهران، حضرت زهرا (س) را الگوی خود قرار بدهید

ای خواهران، حضرت زهرا (س) را الگوی خود قرار بدهید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «احمد امیرمجاهدی» یکم‌ شهریور ۱۳۴۶ در روستای‌ گلباف از توابع‌ شهرستان کرمان چشم به جهان گشود. وی خواندن‌ و‌ نوشتن را می‌دانست. سرباز ژاندارمری بود که سرانجام ۲۲ شهریور ۱۳۶۸ در سردشت بر اثر درگیری با گروه‌های ضدانقلاب به شهادت رسید.

مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع شده است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید امیرمجاهدی: 

ای خواهران عزیز و مهربانم؛ نماز را به پا دارید، امر به معروف و نهی از منکر بکنید و حضرت فاطمه زهرا (س) را الگوی خود قرار بدهید تا بتوانید در روز قیامت شاد و خوشحال باشید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ای خواهران، حضرت زهرا (س) را الگوی خود قرار بدهید بیشتر بخوانید »

کینه‌ای که دشمن از حجاب دارد

کینه‌ای که دشمن از حجاب دارد



سرگرم کردن دختران و زنان جامعه ما به خودنمایی و تبرج و تظاهر در کوی و برزن و فضای مجازی و ارزش‌گذاری‌های جعلی و فریبنده بر اساس برجسته کردن ظاهر با خودنمایی، دامی است که بر سر راه آنها گذشته شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: موضوع مهم زنان، دیر زمانی است که به صحنه تقابل فرهنگ غربی با فرهنگ اسلامی تبدیل شده است.

این تقابل از نگاه ویرانگر و تحقیرکننده دهه‌ها و سده‌های اخیر غرب به زن که نتیجه هولناک آن سال‌هاست در این جوامع خودنمایی می‌کند و حتی صدای بسیاری از ‌اندیشمندان منصف و نگرانشان را بلند کرده است تا نگاه عزت‌بخش و احیاکننده فرهنگ اصیل اسلامی در خصوص زن که باعث شده است زنان بسیاری با دین‌ها و ملیت‌های مختلف و در اقصی نقاط جهان، دلداده نگاه مترقی و «انسان» دیدن زن شوند دیده می‌شود.

این جذاب بودن حقوق و نگاه ارزشی اسلام برای زنان بود که سردمداران نگران فرهنگ غربی را به فکر استحاله جوامع اسلامی و شبیه ساختن زن مسلمان به زن غربی ‌انداخت تا مانع از فروپاشی ارزش‌های منحط اما سودآور در حوزه زنان در غرب شود.

اما بیش از چهار دهه است این تقابل فرهنگی صورت و شدتی متفاوت پیدا کرده است. پیروزی انقلاب اسلامی آن هم در کشوری که ۴۳ قبل‌تر یعنی در ۱۷ دی ماه سال ۱۳۱۴ با دستور کشورهای استعمارگر غربی و پادویی رضاخان پهلوی کمر به برچیدن حجاب اسلامی بسته شد و در سال‌های بعد تلاش برای به ابتذال کشاندن زنان و دختران و تبدیل آن به کشوری دنباله‌رو فرهنگ غربی ادامه داشت شوک عظیمی به دنیای غرب وارد کرد.

با ترویج و تابیدن نگاه انقلاب اسلامی به حوزه‌های مختلف در سطح جامعه که برگرفته از ارزش‌های اصیل اسلام بود، یکی از جلوه‌های مترقی و دستاوردهای رهایی‌بخش در مسیر انقلاب مربوط به تغییر نگاه به زن از یک موجود ضعیف نگاه داشته شده و محروم از حقوق والایی که قرن‌ها پیش اسلام به او داده بود کم‎کم خودنمایی کرد.

علاوه‌بر جنبه‌های مثبت و اصلاحی و مترقی انقلاب اسلامی در جنبه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی در داخل و خارج از کشور، با توجه به اثرگذاری شگرف انقلاب مردم ایران بر موضوع زنان در سطحی فرامرزی و کمک به احیای ارزش‌های اسلامی در حوزه زنان، بدون اغراق می‌توان گفت که بعد از نجات زنان با تابیدن خورشید اسلام در حجاز و رهایی زنان و دختران از دوران سیاه مشرکین، پیروزی انقلاب اسلامی یک بار دیگر نجات‌بخش زنان شد.

اگر با آغاز و گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان، دختران از کابوس ننگ شمرده شدن و مجازات زنده به گور شدن به جرم دختر بودن نجات پیدا کردند و ارزشی همتراز با مردان یافتند، پیروزی انقلاب اسلامی نیز یک بار دیگر نجات بخش روح و جایگاه دختران و زنان در ایران و بسیاری از نقاط جهان شد.

اگر تا دیروز در این کشور حرکت خزنده فرهنگ مخرب غربی، کمال زن و دختران ایرانی را فستیوال «دختر شایسته» و نشستن تصویر برهنه زنان بر جلد مجلات و سر در سینماهای منحرف و مستهجن و تبلیغ اجناس می‌دانست یا خوش‌رقصی در کاباره‌ها و خدمات‌دهی در فحشاخانه‌ها و مراکز رسمی بدنام شهر تا سر حد مرگ سرنوشت محتوم بسیاری از دختران و زنان روستایی و شهری گرفتار در دام کاسبان پول‌پرست تاجر شهوت و ثروت بود و اگر عرصه برای خانواده‌های مذهبی و دختران و زنان مومن حتی در تردد روزانه و با ترس از حال دگرگون مشتریان مشروب‌فروشی‌های متعدد در محلات مختلف تنگ آمده بود، با پیروزی انقلاب و حاکم‌شدن ارزش‌های اسلامی، برگ جدیدی رقم خورد و فضای کم‌نظیری برای حیات طیبه و رشد و ترقی دختران و زنان در مسیر صحیح ایجاد شد.

با حمایت و ریل‌گذاری صحیح جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته در حوزه زنان و با آگاه شدن دختران این سرزمین از جایگاه و ارزش واقعی خود، کارنامه درخشانی از رشد چشمگیر زنان در حوزه‌های مختلف علمی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و درخشش زن ایرانی در میادین مختلف جهانی ایجاد شد که بارها بیان شده و به علت ملموس و عینی بودن نه قابل انکار است و نه حتی دشمن‌ترین افراد با انقلاب اسلامی به خود اجازه می‌دهند این مسیر رشد و ترقی زنان و ارتقای بی‌نظیر بانوان در پرتو حمایت و حیات جمهوری اسلامی را نادیده بگیرند.

به واقع انقلاب اسلامی بر خلاف غرب که چندین دهه است زن را در مسیر سراشیبی سقوط جایگاه و ارزش قرار داده و با نگاه پست ناشی از شهوت و ثروت، به جای ارتقای مقام زن آن را به کالایی مصرفی و درجه ۲ تبدیل کرده است، زن آسیب‌دیده از سرایت ویروس زندگی غربی را با نسخه‌ای شفابخش از کتاب درمانگر قرآن و دین نجات‌بخش اسلام به جایگاهی قریب به جایگاه ارزشمند و رفیع خود رسانده است.

دقیقاً به همین دلیل است که در ادامه آن تقابلی که در ابتدا بیان شد و در شرایطی که انقلاب بزرگ اسلامی جامعه غرب را به چالشی عمیق کشیده است طی سال‌های اخیر و امروز دنیای غرب به تکاپوی خنثی‌سازی یا انحراف و تحریف برای ممانعت از گسترش و ترویج این نگاه نوین و جذاب به دنیای بیرون از مرزها و جغرافیای ایران افتاده است غافل از اینکه این نسخه شفابخش سال‌هاست که به دست دختران و زنان فراوانی در دنیا رسیده است و چه بسیار از زنان در کشورهای مختلف که پس از آشنایی با نگاه و فرهنگ اسلامی و انقلاب مردم ایران در حوزه زنان مجذوب آن شده و حتی دین اسلام را برگزیده و حجاب و عفاف را سنگر و پناهگاه آرامش خود کرده‌اند.

اما چالشی چنین ناگوار برای دنیای غرب باعث شده است که آنها به فکر خشکاندن سرچشمه جوشان فرهنگ اسلامی در عصر حاضر و خاموش کردن خورشید انقلاب اسلامی و استحاله فرهنگی جامعه ایرانی بیفتند. سال‌هاست که از هر روشی و با هر ابزاری که در اختیار دارند از فضای مجازی و سینما و موسیقی تا شبکه‌های ریاکار و فریبنده ماهواره‌ای به دنبال ترویج سراب سبک زندگی خود در ایران اسلامی هستند.

یکی از نمونه‌های به روز تلاش دنیای غرب برای تغییر فرهنگ ایرانی اسلامی و ترویج فرهنگ غربی، مسئله حجاب اسلامی بانوان است. تلاش عجیب و پرحجم رسانه‌های رسمی و مجازی پرتعداد وابسته به غرب و یا مورد حمایت مالی و سیاسی دشمنان ایران برای ترویج بی‌حجابی واقعیتی انکار ناپذیر و هشداردهنده است.

در این تقابل و به تعبیری تهاجم و جنگ فرهنگی که افتادن هر روسری و حجاب از سر دختران و بانوان ایرانی به عنوان افتادن عَلَم و پرچم یک سرباز و میدان‌دار تلقی می‌شود، انتظار از دختران و بانوان این سرزمین آگاه بودن به فلسفه این تقابل و تفکر درخصوص نیت پلید جبهه دشمن است.

سرگرم کردن دختران و زنان جامعه ما به خودنمایی و تبرج و تظاهر در کوی و برزن و فضای مجازی و ارزش‌گذاری‌های جعلی و فریبنده بر اساس برجسته کردن ظاهر با رنگ و لعاب و خودنمایی، دامی است که بر سر راه آنها گذاشته شده است و سرانجامی بهتر از چاهی که امروز زن در غرب گرفتار آن شده است ندارد چرا که توجه بیش از حد و خارج از چارچوب شرعی و حریم خانواده به ظاهر و ترویج شوکه‌کننده عمل‌های زیبایی و مصرف سرسام‌آور لوازم آرایشی و در ادامه کم‌توجهی و یا خدای نکرده بی‌توجهی به حجاب نه تنها بر خلاف آنچه غرب و رسانه‌های فریبنده آن تبلیغ می‌کنند فضیلت و امتیازی برای زنان و دختران به ارمغان نمی‌آورد، بلکه آنها را از حرکت در مسیر رشد و ترقی علمی، اجتماعی، خانوادگی و… باز می‌دارد.

دروغی که این رسانه‌ها سال‌هاست به خورد جامعه دختران و زنان ما می‌دهند این باور غلط است که حجاب محدودکننده و مانع پیشرفت و ترقی است درحالی که وجود انبوهی از زنان موفق که با داشتن حجاب اسلامی به بالاترین درجه‌ها و سکوهای علمی، اجتماعی، ورزشی و… رسیده‌اند و انبوهی از زنان که با وجود کم توجهی به حجاب توفیق چندانی در عرصه اجتماع نیافته و برخی از آنها سرگرم وسواس در رسیدن به زیبایی و جمال ظاهری شبیه به ستاره‌های جعلی‌هالیوود و مجری‌های بزک شده ماهواره‌ای… از مسیر درست زندگی بازمانده‌اند.

آیا در مورد فلان دختر ورزشکاری که در ایران با داشتن حجاب اسلامی به مدال ورزشی المپیک رسید می‌توان گفت که حجاب مانع پیشرفت او و امثال او بوده است؟ آیا این فرد و دیگرانی همچو او بعد از مهاجرت و کشف حجاب توانستند ‌اندکی از افتخاراتی که با داشتن حجاب و در سایه حمایت و تشویق جمهوری اسلامی داشتند را تکرار کنند؟

زنان و دخترانی که گمان می‌کنند این همه هزینه دشمن برای ترویج بی‌حجابی در جامعه ما از طریق صدها شبکه ماهواره‌ای و اینستاگرام و سایر عرصه‌های فضای مجازی، از روی دلسوزی و از روی اعتقاد واقعی به آزادی است بهتر است از خود بپرسند چرا دشمن نگران زنان ما شده و از بین موضوعات مختلف مثلاً ترویج بیشتر توجه به علم آموزی زنان یا تلاش برای تحکیم خانواده و حل مشکل ازدواج دختران و جوانان فقط بر روی برداشتن حجاب اصرار دارد؟

از طرفی اگر آنها واقعاً معتقد به آزادی پوشش هستند چرا در همین فرانسه که خود را یکی از دلسوزان ظاهری دختران و زنان ایرانی جا می‌زند، اجازه تحصیل به دختران محجبه در دانشگاه و مدارس داده نمی‌شود؟

آیا در همین شبکه‌های ماهواره‌ای ضدایرانی که معتقد به آزادی پوشش هستند اجازه داده می‌شود یک مجری محجبه فعالیت کند؟

با این شرایط مشخص می‌شود که دشمن و رسانه‌های وابسته به آنها در ورای ژست دلسوزانه برای زنان ایرانی، هدف دیگری دارند و آن از بین بردن فرهنگ ایرانی اسلامی و انتقام از حجاب اسلامی به عنوان یکی از مهم‌ترین نمادها و پرچم‌های انقلاب اسلامی است.

سخن پایانی آنکه نتیجه و عاقبت راه و البته دامی که در سال‌های اخیر و بیشتر از آن، امروز از سوی سردمداران ریاکار غربی و رسانه‌های وابسته به دشمنان ایران پیش پای دختران و زنان کشورمان گذاشته شده است، سال‌هاست که در جوامع غربی و جوامعی که کورکورانه به تقلید از فرهنگ غرب مشغول شدند کاملا عیان است.

نابودی نهاد خانواده و تبدیل زن به عنصر تامین‌کننده خواسته‌های پایان‌ناپذیر شهوانی مردان و توجه به زن نه به خاطر ارزش‌های ذاتی‌اش بلکه به علت جاذبه‌های ظاهری و جنسی ارمغان این مسیر است.

غالب دختران و زنان این سرزمین که فطرتاً عفیف و پایبند به ارزش‌های انسانی و اسلامی هستند تاکنون با تأسی از بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) که خود نماد ارزش اسلام برای زنان است، نقشه شوم دشمن را مختل کرده‌اند، اما آن عده ‌اندکی که در مسیر خوشایند دشمن قرار گرفته‌اند باید از خود بپرسند آیا با کنار گذاشتن روسری و حجاب طمع دشمنان این سرزمین به کشاندن زنان و دختران به ورطه منحط زندگی غربی پایان می‌پذیرد یا این ابتدای یک پایان تلخ و شوم است؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کینه‌ای که دشمن از حجاب دارد بیشتر بخوانید »

فیلم/ روضه خانگی فاطمیه در بابلسر

فیلم/ روضه خانگی فاطمیه در بابلسر



روضه خانگی شام غریبان حضرت فاطمه زهرا (س) با مهمانی یک شهید گمنام و مداحی محمدرضا بذری در بابلسر برگزار شد.


دریافت
10 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روضه خانگی فاطمیه در بابلسر بیشتر بخوانید »