ناراحتی اصلاحطلبان و اسرائیل از موشکهای ایران/پیروزی لاریجانی در انتخابات حتی محتمل هم نبود
در روزهای اخیر و همزمان با رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۷، رسانه های اصلاح طلب «نمایش اقتدار و امنیت ایران» را سانسور کرده و آن را بی اهمیت جلوه دادند.
سرویس سیاست مشرق – روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** ناراحتی اصلاح طلبان و اسرائیل از موشک های ایران
دیروز مرحله نهایی هفدمین رزمایش پیامبر اعظم(ص) با شلیک همزمان ۱۶ موشک بالستیک پایان یافت. این رزمایش بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت.
رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۷ پیام «اقتدار و امنیت» در ایران را به جهان مخابره کرد. به همین دلیل وزارت خارجه انگلیس با خشم و عصبانیت به آن واکنش نشان داد.
برخی رسانه های اسرائیلی نیز در روزها و هفته های گذشته با اذعان به توان نظامی و قدرت دفاعی ایران، اعتراف کرده اند که پیاده سازی گزینه نظامی از سوی آمریکا و شرکای واشنگتن علیه ایران، پاسخ های دردناک و وحشتناکی در پی دارد.
انگلیس و اسرائیل و آمریکا از توان دفاعی و قدرت نظامی ایران به عنوان عامل بازدارنده در مقابل جنگ، عصبی و پریشان هستند. اما با کمال تأسف باید گفت که رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب در داخل نیز همصدا با اسرائیل و انگلیس و آمریکا، نسبت به قدرت بازدارندگی دفاعی و نظامی ایران، ناراحت و پریشان هستند.
نشان به آن نشان که در روزهای اخیر و همزمان با رزمایش پیامبر اعظم(ص)۱۷، رسانه های اصلاح طلب این رویداد بسیار مهم را سانسور کرده و آن را بی اهمیت جلوه دادند.
رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب حتی پا را فراتر گذاشته و همزمان با رزمایش و در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، در دروغی آشکار مدعی شدند که «در جنگ با داعش، نیروهای تحت امر شهید سلیمانی در عمل نیروی پیاده یک ائتلاف بزرگ بودند که بمباران هوایی آن را ارتش امریکا و متحدانش برعهده داشتند».
و اما در ادامه این روند روزنامه آرمان در شماره امروز با هجمه به توان نظامی و دفاعی ایران، گفتمان انقلاب را گفتمانی بی تفاوت به سرمایه اجتماعی و علمی ایران معرفی کرد.
«بیژن عبدالکریمی» فعال اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«متأسفانه برخی، مسائل کشور را بیشتر از جنبه نظامی میبینند و به همین دلیل از فشارهایی که نظام سلطه بر جنبههای دیگر جامعه ایران وارد میکند غافل شدهاند. سرمایه اجتماعی و علمی یکی از مسائلی است که گفتمان انقلاب نسبت به آن بیتفاوت شده است… واقعیت این است که گفتمان انقلاب با این سرمایهها ساده اندیشانه برخورد کرده و در مقاطعی نیز بیتفاوت بوده است».
وی در ادامه گفت:«ما فکر کردیم تنها میتوان با منطق امنیتی و نظامی همه مشکلات را حل کنیم و به جنبه نرم و نرمافزاری که با علوم انسانی ارتباط پیدا میکند توجه نکردیم و علوم انسانی را تحقیر کردیم. نخبگان مدتهاست در حوزه علوم انسانی هشدار دادهاند. با اینوجود این هشدارها جدی گرفته نشده است. شرایط امروز به نحوی دنبال شده که امنیت ملی ما به خطر افتاده است».
اتفاقا این جریان تندرو اصلاح طلب است که نسبت به سرمایه اجتماعی و توان و استعداد جوانان ایرانی و قدرت علمی ایران بی تفاوت است.
جریان تندرو اصلاح طلب یکروز مدعی است که «استعداد جوانان ایرانی صرفا در حد طبخ قرمه سبزی و آبگوشت بزباش است» و روز دیگر مدعی است که «باید خرید و فروش مشروبات الکلی و خرید و فروش مواد مخدر در ایران آزاد شود»!
** پیروزی لاریجانی در انتخابات حتی محتمل هم نبود
روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «ابعاد یک حضور و ردصلاحیت» به قلم «عباس عبدی» نوشت:«آیا باید بپذیریم که (علی لاریجانی) برای انتخاب شدن آمده بود؟ منظور از انتخاب شدن نیز یک احتمال متعارف و جدی است، مثلا حداقل بتواند ۳۰ تا ۳۵ درصد آرا را به دست آورد و الا کسب ۵ درصد رای که همان نامزدهای پوششی هم میآورند! به نظر بنده اگر برای انتخاب شدن با یک احتمال معقول آمده بود، قطعا دچار اشتباه فاحش سیاسی شده بود، زیرا او به علل گوناگون فاقد زمینه برای کسب چنین رایی بود. این را به بدی یا خوبی نمیگویم، واقعیت است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بعید هم میدانم هیچ ناظر آگاهی حتی از دوستان وی نیز چنین موفقیتی را محتمل میدانستند. احتمال تغییر شرایط نیز برای او متصور نبود، زیرا وی چهره شناختهشدهای بود، نمیتوانست اقدامی چشمگیر برای تغییر فضا کند. حداکثر میتوانست در نفی و نقد دیگران سخن بگوید که قطعا از این نظر دست خودش بیشتر زیر ساطور بود و سمبه طرف مقابل برای تخریب او پرزورتر بود. از سطح درک و فهم سیاسی لاریجانی نیز بعید است که به چنین گزارهای اعتقاد داشته باشد که شانسی برای انتخاب شدن خود قائل است».
چندی پیش «حسین مرعشی» دبیرکل حزب کارگزاران گفته بود: «در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اولین مسئلهای که وجود دارد شرایط اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی مردم است… این مشکلات که بود و همه هم مسئولیت آن را متوجه دولت دانستند و مسئول دولت را هم اصلاحطلبان دانستند پس تمام این مشکلات، مشکلات اصلاحطلبی تلقی شد».
مرعشی در ادامه تصریح کرده بود: «در جبهه ما از ۲۴ میلیون رأی آقای روحانی در دوره گذشته، اگر رأی آقای همتی را در نظر بگیریم به ۲ و نیم میلیون رسیده است، یعنی ما ۸۵ درصد رأی از دست دادهایم».
«محمد عطریانفر» فعال اصلاح طلب چندی پیش گفته بود «در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی اگر همه نامزدهای اصلاح طلبان تایید می شدند، رأی نمی آوردند».
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه.
پیش از این و در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ نیز سرلیست جریان اصلاح طلب در تهران حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد. این در حالی است که سرلیست جریان انقلابی در تهران حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد.
شلوغ بازی اصلاح طلبان در روزهای گذشته در ماجرای نامه لاریجانی، صرفا با هدف تخریب شورای نگهبان صورت گرفت. هجمه به شورای نگهبان برای جریان اصلاح طلب صرفا نقش پوشش را بازی می کند. پوششی برای دیده نشدن کارنامه خالی و بی برنامگی و افت شدید پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات.
اگر ادعاهای جریان اصلاح طلب درباره شورای نگهبان صحیح بود، باید در انتخابات دوره ششم شورای شهر تهران که امسال برگزار شد، شاهد رای گسترده مردم به لیست جمهور- لیست اعلام شده از سوی خاتمی- بودیم. این در حالی است که این لیست ۲۱ بر صفر در تهران باخت.
سرلیست شورای ائتلاف در انتخابات شورای شهر ششم تهران، قریب به ۴۹۰ هزار رأی کسب کرد. اما بیشترین رأی اعضای لیست جمهور در این انتخابات، تنها حدود ۳۶ هزار رأی بود.
چندی پیش «محمدعلی وکیلی» نماینده فراکسیون امید در مجلس دهم گفته بود: «مردم، شعارهای اصلاح طلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما…اگر این جریان میخواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیضهای شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودیها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کردهاند که اصلاحطلبی را بر دوش دیگران بگذارند».
عباس عبدی پیش از این در نقد جبهه اصلاحات در مطلبی نوشته بود: «این چه جبههای است که میتواند پیش و پس از ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، همچنان با همان افراد و همان شیوهها ادامه حیات دهد؟…اتفاق رخداده در ۲۸ خرداد…یک شکست بزرگ نه از اصولگرایان بلکه از جامعه و مردم بوده است».
جریان اصلاحات در دوره ۸ ساله دولت روحانی به دلیل اینکه هیچ برنامه ای برای اداره کشور نداشت، نتوانست موفق شود و مردم در انتخابات ۱۴۰۰ به این طیف «نه» گفتند.
** مرثیه سرایی خاطیان فتنه ۸۸ و بانیان کارنامه روحانی برای انتخابات پرشور
روزنامه شرق در مطلبی نوشت:«اینک بیش از هر زمان دیگر باید حسرت انتخابات پرشور ازدسترفته ۱۴۰۰ را خورد. انتخاباتی که نه مستقیم بلکه غیرمستقیم و نامحسوس میتوانست ایران و «برجام» را در مذاکرات وین در موقعیت برتر قرار دهد. بدیهی است هم آمریکا و هم اروپا بیش از آنکه به وضعیت دموکراتیک کشورها توجه داشته باشند، به منافع حداکثری خود و بدهبستانهای رایج در این مذاکرات طولانی چشم دوختهاند. بر کسی پوشیده نیست که رئیسجمهور برگزیده و بهتبع آن تیم مذاکرهکننده اگر از پشتیبانی مردمی قویتری برخوردار بودند، با صلابت و اعتمادبهنفس بیشتری در مسیر مذاکرات گام برمیداشتند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اگرچه مذاکرهکنندگان به دلیل رویههای سیاسیشان به شتاب غیرضرور تن نخواهند داد، اما کشدارشدن مذاکرات هم به نفع آنان نیست. آنچه تیم مذاکرهکننده را آشفته میکند اقدامی سریع در نهایت دقت است؛ کاری که معمولا خاصه در مذاکرات کار دشواری است، زیرا طرفهای مقابل از نقاط ضعف و قوت آنان باخبر است. اگر در انتخابات ۱۴۰۰ مردم به میدان میآمدند و دولت رئیسی برآمده از آرای حداکثری مردم بود، اکنون دولت در این مذاکرات به هر نتیجهای میرسید مردم از آن حمایت میکردند خاصه اینکه ادامه تحریمها آنان را در موقعیتی شکنندهتر از قبل قرار داده است».
این هم از عجایب روزگار است که خاطیان فتنه ۸۸ و بانیان کارنامه روحانی برای انتخابات پرشور مرثیه سرایی می کنند.
طیفی که در سال ۸۸ مشارکت گسترده مردم در انتخابات را به آشوب و التهاب خیابانی بدل کرد و با دروغ تقلب، رای مردم را لگدمال کرد، حالا ژست حسرت خورده ها را گرفته و مدعی است که چرا در انتخابات ۱۴۰۰ شاهد مشارکت پرشور نبودیم.
جماعتی که یکروز مدعی بود که «هدف از برجام لغو یکباره تمامی تحریم هاست» و روز دیگر مدعی شد «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود»، ژست کارشناس به خود گرفته و مذاکرات هسته ای را تحلیل می کند.
روزنامه شرق در دی ماه ۹۴ در تیتری تأمل برانگیز نوشت:«امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام»؛ چندی بعد «مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق با اشاره به چرایی انتشار این قبیل تیترها گفت: «من مبالغه را قبول دارم. این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».
در ماههای اخیر دولت رئیسی کارنامه خوبی از خود بجای گذاشته است. این واقعیت برای رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب نگران کننده و خطرناک است. بر همین اساس این قبیل واکنش ها، طبیعی و بدیهی است.
منبع