فواد ایزدی

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا



کاری که دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا کردند هم از نظر عقلی، هم از نظر قانونی و هم از نظر سیاسی بسیار مهم بود و برای همین هم، حضرت امام‌(ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم خواندند که مهم‌تر از انقلاب اول است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ اسناد بدست آمده توسط دانشجویان را آشکار کننده توطئه‌های آمریکا علیه ملّت ایران دانستند و تأکید کردند: «این [اسناد] نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در این مدّتی که در ایران حضور داشتند ــ یعنی مثلاً از حدود سال ۲۸ و ۲۹ ــ چه کارهایی در ایران کردند، چه توطئه‌هایی و چه خیانتهایی انجام دادند.» ۱۴۰۱/۰۸/۱۱

بر همین اساس فؤاد ایزدی، دانشیار گروه مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران در یادداشتی نگاهی به دلایل تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) و تفسیر این اقدام براساس قوانین بین‌المللی داشته، که متن این یادداشت در ادامه آمده است:

ما در قوانین بین‌الملل، کنوانسیون ۱۹۶۳ وین را داریم که مباحث مرتبط با سفارتخانه‌ها، ذیل این کنوانسیون تعریف شده است. بند چهل کنوانسیون، سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها را مصونیت می‌دهد و بند ۳۱ هم، راجع به مصونیت دیپلمات‌هاست. زمانی که صحبت از این مصونیت‌ها می‌شود، به همین بند چهل و بند ۳۱ اشاره می‌شود؛ منتها کنوانسیون، یک بند ۴۱ هم دارد که زمانی که کشوری این مصونیت را دریافت کرد، دو نکته را باید رعایت کند.

* نقض ماده ۴۱ کنوانسیون وین توسط سفارت آمریکا در تهران

نکته اول این است که باید به قوانین کشور میزبان احترام بگذارد. اینکه سفارتخانه‌ای مصونیت دارد، به‌معنی نقض قوانین کشور میزبان نیست که ما قوانین را نقض کنیم، بعد هم مصونیت داشته باشیم. نکته دوم این که در امور داخلی کشور میزبان دخالت نکند. این هم نکته مهمی در ماده ۴۱ کنوانسیون ۱۹۶۳ وین است.

آمریکایی‌ها، سال‌ها ماده ۴۱ را نقض می‌کردند، یعنی هم قوانین ایران را نقض می‌کردند و هم در امور داخلی ایران خیلی فراتر از دخالت، ورود داشتند. اولاً سال ۳۲ کودتا کردند؛ یعنی حکومت ایران را عوض کردند که جرم بزرگ‌تری از دخالت در امور داخلی است.

ثانیاً صدها و هزاران شاهد از دخالت در امور داخلی ایران وجود دارد. تمام خاطرات سفرای آمریکایی در این سال‌ها یا همین اسناد لانه جاسوسی در دسترس است؛ از این جهت آمریکایی‌ها عملاً برای سالیان متمادی، از کنوانسیون ۱۹۶۳ وین خارج شده بودند و اصلاً داخل کنوانسیون نبودند. زمانی که به این شکل بسیار گسترده کنوانسیون را نقض کردی، دیگر نمی‌توانی ادعا کنی که بند چهل یا بند ۳۱ را اجرا کنید.

بله، تعرض به سفارتخانه خلاف است. بند ۳۱ و چهل کنوانسیون این را می‌گوید؛ منتها آن ساختمان، ساختمان سفارتخانه نبود. بر اساس هزاران مدارکی که وجود دارد، سال‌ها همان لانه جاسوسی بوده است.

مسئله بعد اینکه عملکرد دانشجویان هم کار هیجانی نبود. کاری بسیار عقلانی بود. چرا؟ چون جلوی نقض همان کنوانسیون را گرفتند؛ یعنی زمانی که شما یقین حاصل کردید که آمریکایی‌ها قوانین بین‌الملل را دارند نقض می‌کنند، اگر از نقض آن قانون جلوگیری کنید، کار غیر عقلانی یا هیجانی نیست.

ممکن است گفته بشود که چرا دولت این کار را نکرد؟ چرا دانشجویان این کار را کردند؟ بله، شاید دولت هم می‌بایست به این حوزه ورود پیدا می‌کرد؛ منتها ماه‌های بعد از پیروزی انقلاب، دولت ایران دولتی خیلی قوی نبوده است و به‌خاطر تحولات انقلاب، شاید آن وظایفی را که در این حوزه داشته، نتوانسته است درست اجرا بکند و اتفاقاً این نکته که بعضی وقت‌ها شهروندان معمولی می توانند اعمال قانون بکنند، جزو اصولی است که در همه ایالت‌های خود آمریکا بدون استثنا، به آن توجه شده و رسمیت دارد. به آن می‌گویند: «سیتیزن اَرست»؛ یعنی اگر شما ببینید کسی دارد کار خلاف قانون می‌کند و بعد در آن اطراف هم، پلیس نیست یا حتی اگر هست، شما هم می‌توانید وارد بشوید و جلوی آن کار را بگیرید.

* حمایت استاد آمریکایی از اقدام دانشجویان ایرانی

«سیتیزن» یعنی شهروند. شهروند می‌تواند «اَرست» کند؛ یعنی دستگیر کند. چه کسی را؟ افراد خلاف‌کار را. دانشجویان خط امام(ره) چه‌کار کردند؟ جاسوسان آمریکایی را در تهران دستگیر کردند. به‌قول آمریکایی‌ها «سیتیزن اَرست» کردند. حالا کشورهای دیگر ممکن است این مسئله را نداشته باشند.

آمریکایی‌ها ادعا می‌کنند که سفارت ما خاک ماست. اگر آن سفارت خاک آمریکاست، اتفاقاً قوانین آمریکا در آنجا اجرا شد. «سیتیزن اَرست» اتفاق افتاد. کارهای جاسوس‌هایی متوقف شد که خلاف قوانین ایران و خلاف قوانین بین‌الملل و در پوشش دیپلماتیک، دنبال فعالیت‌های تخریبی بودند و این نکته را هم می‌دانید که در همان سال، آقای دکتر ریچارد فالک که استاد تمام دانشگاه پرینستون بود و هنوز هم زنده است، مقاله‌ای نوشت با همین مفاهیمی که من خدمتتان عرض کردم و به‌نوعی از عملکرد و پاسخ دانشجویان حمایت کرد که البته خیلی هم برای این کارش هزینه داد و خیلی در آمریکا اذیت شد که به‌عنوان آمریکایی، داخل آمریکا این کار را کرد.

در نهایت، کاری که دانشجویان کردند هم از نظر عقلی، هم از نظر قانونی و هم از نظر سیاسی بسیار مهم بود و برای همین هم، حضرت امام‌(ره) تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم خواندند که مهم‌تر از انقلاب اول است. چون در انقلاب اول، نوچه‌های آمریکا در ایران اخراج شدند؛ ولی آن بت بزرگ هنوز در ایران حضور داشت، دفتر داشت، لانه جاسوسی داشت.

انقلاب دوم بزرگ‌تر بود. چرا؟ چون بت بزرگ را شکست و از ایران اخراج کرد. به‌نظر من اگر تسخیر لانه اتفاق نمی‌افتاد، تکرار کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، امری غیرمترقبه نبود؛ به هر حال، آمریکایی‌ها تا آخرین لحظه از رژیم شاه حمایت کردند. بعد از فروپاشی رژیم شاه هم تا آخرین لحظه تا قبل از فوت شاه از او کاملاً حمایت کردند. در دولت آمریکا اختلاف‌نظر بود؛ یعنی سایروس ونس که وزیر خارجه آمریکا و برژینسکی که مشاور امنیت ملی کارتر بود، اختلاف‌نظر داشتند.

برژینسکی معتقد بود که تا آخرین لحظه باید از شاه حمایت بشود؛ ولی سایروس ونس شک‌وشبهه داشت و البته درنهایت کارتر، نظر برژینسکی را در همه موارد اختلافی پذیرفت و از این جهت، باید از روز ۱۳ آبان تجلیل بشود؛ به‌خاطر کار بسیار مهمی که در این روز اتفاق افتاد.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تسخیر لانه جاسوسی؛ پاسخی به دشمنی‌های آمریکا بیشتر بخوانید »

مذاکره چه زمانی باید در دستور کار قرار بگیرد؟ +فیلم

«اغتشاشات» فرصت دیپلماسی را کمرنگ کرد



اعلام موضع ایالات متحده مبنی بر تمرکز بر حمایت از اغتشاشات در ایران به جای پیگیری روند مذاکرات وین، نشان داده است که دولتمردان امریکا همچنان در خیال خام فروپاشی نظام جمهوری اسلامی دست و پا می‌زنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اعلام موضع ایالات متحده مبنی بر تمرکز بر حمایت از اغتشاشات در ایران به جای پیگیری روند مذاکرات وین، نشان داده است که دولتمردان امریکا همچنان در خیال خام فروپاشی نظام جمهوری اسلامی دست و پا می‌زنند؛ سودایی که برای رسیدن به آن از یک سو دست به تحریم شده و از سوی دیگر به مهندسی اغتشاشاتی روی آورده‌اند که آتش آن از سوی جریان‌های معاند و اقلیت اپوزیسیون ایرانی روشن شده است. فؤاد ایزدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «ایران» به بررسی ابعاد و پیامدهای این تحولات و دیگر موضوعات مرتبط پرداخته است

***

«جو بایدن»، رئیس جمهور امریکا به رغم وعده‌هایی که در جریان رقابت‌های انتخاباتی مطرح کرد، تاکنون گام اثرگذاری در زمینه مذاکرات وین برنداشته است و به نظر می‌رسد در شرایط کنونی هم اراده‌ای برای تصمیم‌گیری در این رابطه ندارد. دلیل این تعلل چیست؟

در فضای سیاست داخلی امریکا سال‌هاست که درباره نحوه مواجهه با ایران اختلاف و منازعه وجود دارد. در این رابطه دو جریان فکری موافق و مخالف درباره پاسخ به این پرسش با یکدیگر تقابل دارند که آیا می‌توان ایران را با تحریم سرنگون کرد؟ گروهی که معتقدند امکان این امر وجود دارد، مخالف مذاکره و توافق هسته‌ای هستند؛ زیرا به اعتقاد آنها برجام می‌تواند یک گشایش ولو اندک را برای ایران به دنبال داشته باشد و دادن هرگونه امتیازی به ایران مغایر با هدف فروپاشی نظام جمهوری اسلامی است. در نقطه مقابل این جریان، کسانی هستند که می‌گویند اگر می‌شد ایران را با تحریم سرنگون کرد، در چهل و چند سال اخیر که ایران تحت تحریم قرار داشت، این اتفاق رخ می‌داد اما نه تنها این اتفاق نیفتاد که ایران در عرصه هسته‌ای توانمندتر شده است و بنابراین باید آنها را از طریق مذاکره ابتدا تضعیف و سپس سرنگون کرد. به اعتقاد دسته دوم اگر امریکا می‌خواهد توانمندی هسته‌ای ایران را بگیرد باید به دادن امتیاز هرچند اندک به آن کشور هم اقدام کند. به این ترتیب این دو گروه درباره هدف فروپاشی اختلاف نظر ندارند بلکه در روش رسیدن به این هدف، متفاوت می‌اندیشند.

به نظر می‌رسید در آغاز روی کار آمدن دولت «بایدن» تحلیل آن گروهی که اشاره کردید معترف به شکست فشار حداکثری هستند، بر دیدگاه سایر جریان‌های فکری و سیاسی امریکا غلبه پیدا کرده است. به همین دلیل دولت امریکا به سمت مذاکره با هدف بازگشت به توافق روی آورد. چرا با وجود برتری عددی معتقدان به مذاکره در دولت، هنوز اقدام مؤثری از طرف ایالات متحده در زمین مذاکرات انجام نشده است؟

زیرا در شرایط کنونی اختلاف در فضای داخلی امریکا به بالاترین سطح رسیده است. عاملی هم که به این اختلاف و پیچیدگی دامن زده، مخالفت شماری از دموکرات‌ها با مذاکره و توافق است. در آغاز دولت «بایدن»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا و دیگر مقامات امریکایی اعتراف کردند که سیاست فشار حداکثری شکست مفتضحانه خورده است اما با وجود این، همچنان حتی در داخل دولت «بایدن» درباره احیای توافق اختلاف نظر وجود دارد. مخالفان توافق فقط شامل جمهوری‌خواهان نمی‌شود بلکه اکثریت نمایندگان کنگره از جمله دموکرات‌ها نیز مخالف توافق ۲۰۱۵ هستند. «باب منندز» رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی سنای امریکا هم مخالف این توافق است. چنین اختلافاتی باعث شده که رئیس جمهور امریکا نتواند براحتی تصمیم‌گیری کند. در غیر این صورت «بایدن» با وجود اذعان مقام‌های دولتش به شکست سیاست فشار حداکثری می‌توانست همان روز نخست به توافق برگردد، چنانکه درباره توافق آب و هوایی پاریس این کار را کرد. اما این کار را نکرد، زیرا فضای سیاسی داخل امریکا در این زمینه یکدست نبود.

الان نظرسنجی‌ها درباره انتخابات پیش رو چه می‌گویند؟

مجلس نمایندگان به سمت جمهوری‌خواهان می‌رود، اما وضعیت سنا هنوز معلوم نیست.

آیا کنگره و سنا سازکاری در اختیار دارند که اگر جمهوری‌خواهان اکثریت را در دست بگیرند، اثر مستقیمی بر روند مذاکرات برجام داشته باشد؟

بله، می‌توانند روند مذاکرات را مخدوش کرده و دولت را با چالش جدی روبه‌رو کنند. الان حتی اکثریت قابل توجهی از دموکرات‌ها مخالف مذاکرات هستند که خود مانع جدی است. اگر فقط ۱۰ نماینده دموکرات در سنا باشند که مخالف برجام باشند و مجلس نمایندگان هم دست جمهوری‌خواهان بیفتد، چنانچه دولت هر توافقی کند ممکن است با قانونی روبه‌رو شود که سنا و مجلس نمایندگان به تصویب رسانده‌اند. برای همین است که باید دید ایران چه می‌خواهد بگیرد و چیزی که می‌خواهد بگیرد برای چه مدت در اختیار خواهد داشت.

به موازات تعلل امریکا در موضوع برجام، این کشور می‌کوشد با همراهی شرکای بین‌المللی خود ایران را به یکی از طرف‌های درگیر در جنگ اوکراین تبدیل کند. هدف از پیگیری این سناریو چیست؟ تحت فشار قرار دادن ایران برای تحقق اهداف واشنگتن در زمینه مذاکرات وین یا ممانعت از افزوده شدن شرکای روسیه در این جنگ؟

برای پاسخ به این پرسش باید چند نکته را مورد توجه قرار داد؛ نکته اول اینکه آیا فروش پهپاد به روسیه خلاف قوانین بین‌الملل است؟ خیر در قواعد بین‌الملل قانونی که مانع انجام این معامله تسلیحاتی باشد، وجود ندارد. اگر ایران که عضو «ان‌پی‌تی» است، بمب هسته‌ای داشت و می‌خواست آن را به دیگر کشورها بفروشد، این امر خلاف قوانین بین‌المللی بود اما درباره پهپاد چنین مقررات محدودکننده‌ای وجود ندارد. در این زمینه برخی به اشتباه ادعا کردند این اقدام ایران مغایر قطعنامه ۲۲۳۱ است. مبنای این ادعا هم بندی از این قطعنامه درباره ممنوعیت ۵ ساله خرید و فروش تسلیحات بود که تاریخ آن در سال ۲۰۲۰ تمام شد. آن بندی هم که معاملات تسلیحاتی را به مدت ۸ سال ممنوع کرده، مربوط به فروش تجهیزات موشکی به ایران است که کشورمان از اول هم آن را قبول نداشت اما اگر این بند را قبول هم می‌کرد، اولاً مربوط به تجهیزات موشکی و دوماً مربوط به فروش تجهیزات به ایران است. از این جهت نیز مقامات ایران مطابق منافع ملی و سیاست فروش تسلیحات عمل می‌کنند، نه ادعاهای بی‌اساس طرف‌های مقابل. با وجود این، طرف مقابل برای اعمال فشار بر ایران به دنبال بهانه می‌گردد. فرقی نمی‌کند مسأله پهپاد باشد یا اغتشاشات یا ایجاد موضوع جدید.

به موضوع حمایت غرب از اغتشاشات اشاره کردید. به نظر می‌رسد با بروز ناآرامی‌هایی، امریکایی‌ها تصمیم گرفته‌اند یک تجربه شکست‌خورده را دوباره به آزمون بگذارند و به جای حل دیپلماتیک موضوع توافق، اغتشاشات ایران را به فرصتی برای تحقق اهداف خود از جمله فروپاشی یا قرار دادن ایران در تنگنا تبدیل کنند. آیا ایالات‌متحده الان همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد حمایت از اغتشاشات برای تحقق زیاده‌طلبی‌های خود گذاشته است؟

رویکردی که امریکا در کنار دیگر شرکای اروپایی‌اش درباره حمایت از آشوب‌های داخلی در ایران در پیش گرفته، نشان‌دهنده ماهیت واقعی کشورهای غربی در تعامل با ایران در سال‌های اخیر بوده است؛ یعنی اگر فرصتی هم نباشد، این کشورها برای ایجاد فشار و انجام عملیات روانی فرصت‌سازی می‌کنند. نکته دیگر اینکه فارغ از آنکه برجام احیا شود یا نه، موضوع هسته‌ای قابلیت خود را از دست داده است، زیرا ایران اکنون نفت خود را می‌فروشد و دیگر با فشارهایی که قبلاً تجربه می‌کرد، روبه‌رو نیست. بنابراین امریکایی‌ها برای ادامه فشار بر ایران به بهانه‌های دیگری نیاز داشتند.

به این مفهوم که آنها اگر درباره برجام با ایران به توافق می‌رسیدند، قصد داشتند فشار را ادامه دهند و بهانه‌های حقوق بشری را دنبال کنند، اما بروز اغتشاشات اخیر باعث شد تاریخ اجرای این سیاست از سوی آنها کمی جابه‌جا شود؛ یعنی هنوز در حالی که توافق نشده، فرصتی برای آنها به وجود آمده که دارند از آن نهایت بهره‌برداری را می‌کنند. از این رو اگر برجامی حاصل شود و ذیل برجام تحریمی تعلیق شود، آن تحریم را به بهانه موضوع دیگری اعمال خواهند کرد. نکته سوم آنکه امریکایی‌ها چنانکه در سال ۸۸ هم تجربه کردند، اگر احساس کنند داخل ایران نابسامانی و اغتشاش به وجود آمده، آن را فرصتی برای خود می‌بینند؛ یعنی اگر هم در ماه‌های اخیر می‌خواستند به توافقی با ایران برسند، با بروز اغتشاشات اخیر در ایران احساس کردند می‌توانند با ابزارهای دیگری حکومت ایران را تحت فشار بگذارند. این تجربه را سال ۸۸ هم داشتند و همین فکر را می‌کردند؛ بنابراین همین رویکرد باعث می‌شود بروز رویدادهایی مانند اغتشاشات در ایران در واقع فرصت تفاهم و پیگیری دیپلماسی را کمرنگ کند.

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد مناسبات بین‌المللی مبتنی بر منطق زور و یکجانبه‌گرایی امریکا است. سرنوشت مذاکرات را چگونه می‌بینید؟

همه دولت‌های پس از انقلاب در جمهوری اسلامی در مسیر کاهش تنش گام برداشته‌اند. به همین دلیل است که مرحوم آقای‌ هاشمی در دوره مسئولیت خود پروژه‌ای تعریف کرد مبنی بر دعوت از شرکت‌های نفت و گاز امریکایی برای ورود به بازار ایران. آقای خاتمی درباره موضوع افغانستان با امریکا همکاری کرد. آقای احمدی‌نژاد هم که خیز جدی برای حل مسأله با امریکا برداشت و حتی شخصاً تلاش می‌کرد بحران میان دو کشور را بکاهد. مذاکرات عمان هم از دوره ایشان شروع شد. آقای روحانی نیز که کل دوره خود را معطوف برجام کرد. آقای رئیسی هم که در روند مذاکرات با هدف حل منازعه وارد عمل شد.

از این جهت می‌توان این‌طور نتیجه‌گیری کرد که همه دولت‌های جمهوری اسلامی به دنبال کاهش تنش بوده‌اند اما دلیل اینکه تاکنون این اتفاق نیفتاده این است که فضای فکری حاکم بر امریکا با ابتنا بر دشمنی، خصومت و رویکرد زورمدارانه تعریف شده است و تا زمانی که این کشور از این منظر به تعامل با دیگر بازیگران بین‌المللی می‌پردازد، نمی‌توان امیدوار بود با وجود نشان دادن بیشترین انعطاف از سوی ایران، نتیجه‌ای حاصل شود. بنابراین اگر تاکنون چالش ایران با امریکا حل نشده، به دلیل قصور امریکا است.

با وجود این، پیش‌بینی شما درباره چشم‌انداز مذاکرات هسته‌ای چیست؟

به نظر می‌رسد  امریکایی‌ها موضوع مذاکرات را به بعد از انتخابات کنگره موکول کرده‌اند؛ رویدادهای اخیر هم دستیابی به توافق را سخت‌تر کرده اما هنوز احیای برجام منتفی نشده است.

منبع: روزنامه ایران

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«اغتشاشات» فرصت دیپلماسی را کمرنگ کرد بیشتر بخوانید »

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟



به دنبال دیدار روز گذشته مکرون رییس جمهور فرانسه با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، برخی رسانه های دنیا و به خصوص فرانسوی ها به نحوه تشریفات این دیدار واکنش نشان دادند. اما…

به گزارش مجاهدت از مشرق، به دنبال دیدار روز گذشته مکرون رییس جمهور فرانسه با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه، برخی رسانه های دنیا و به خصوص فرانسوی ها به نحوه تشریفات این دیدار واکنش نشان دادند. اما آنچه در محافل داخلی رسانه ای و سیاسی بیشتر به چشم آمد رفتار دوگانه بی بی سی در پوشش خبری دیداری بود که از جهاتی شبیه تشریفات دیدار رییسی با پوتین و از جهاتی دیگر با تشریفاتی بسیار پایین تر از آن برگزار شد.

بی بی سی هیچ اشاره ای به حاشیه های سفر رییس جمهور فرانسه به مسکو و دیدار رسمی که در پشت همان میز انجام شد نکرد . این رسانه  دولتی انگلیس رفتار پوتین در مراسم کنفرانس مطبوعاتی با مکرون و عدم استقبال  رسمی (نزدن مارش نظامی -نبود پرچم و سروددو کشور  ) را به فراموشی سپرد تا مبادا تحلیلهایشان ترک بردارد .

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

این خبری است که بی بی سی فارسی از دیدار مکرون و پوتین منتشر کرده است .از این نحوه رفتارهاست که دم خروس ادعای مضحک بی طرفی رسانه‌ای بیرون میزند و نشان میدهد بی بی سی تا چه حد از سیاست یک بام و دو هوا تبعیت میکند. !
 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

اما واکنشها به دیدار روز گذشته مکرون (رییس جمهور فرانسه )  با پوتین  رییس جمهور روسیه  همچنان ادامه دارد .

برخی از طرفداران دولت آقای رییسی آنرا نشانه‌ای میدانند مبنی بر  رایج بودن پروتکلهای دیدارهای کاری و برخی دیگر همچنان با اشاره به واکنش های رسانه های فرانسه چنین دیدارهایی را توهین آمیز بر شمرده‌اند .

برخی پرسیده اند اگر این سبک از دیدارها خلاف عرف دیپلماتیک است چرا باید کشورهایی مانند فرانسه و نخست وزیر مجارستان به آن تن بدهند؟
 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

 
 
محمد اکبرزاده در این باره نوشت:  « دیدار مکرون رئیس جمهور فرانسه با پوتین دانشمندان روابط بین‌الملل! که با برداشت‌های مزخرف از تصاویر دیدار رئیسی و پوتین زخمی‌مون کرده بودید، لطفاً تا اطلاع ثانوی فقط سکوت کنید! فقط و فقط سکوت!»

دیگری با اشاره به میز مشترکی که ملاقات رییسی و مکرون دور آن صورت گرفت نوشته است: اساتید دیپلماسی و  برانداز نظری ندارند؟ این میز برای رئیسی اخه برای مکرون نایس!؟

 فواد ایزدی نیز مقام استقبال کننده از رییس جمهور فرانسه در فرودگاه مسکو را  آقای ایگور بوگداشف مدیر کل تشریفات وزارت امور خارجه روسیه معرفی کرد .
البته در این استقبال بر اساس فیلمهای منتشره نه فرش قرمزی وجود داشت نه گروه سرود نظامی و نه پرچمی .

محسن ماندگاری نیز نوشت : تصاویر دیدار مکرون و پوتین باعث شده طرفداران آ.رئیسی شاهدی یافته باشند که پس دیدار ایشان با پوتین هم طبق عرف دیپلماتیک و محترمانه بوده. این در حالیست که “سفر کاری” مکرون به مسکو و نشستن در دوسر آن میز کذایی،حتی فرانسویها را نیز شوک زده کرده و باانتقاد و استهزای رسانه ها مواجه شده است .

 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

یکی از کاربران فعال در شبکه های اجتماعی نوشت: امان از دست تو آقای #پوتین!!! ما اصلاح طلبان منتظر بودیم دیدارتون با مکرون گرم تر و صمیمی تر باشه، حالا ما به چه بهانه‌ای آقای #رییسی رو تخریب کنیم…

 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

 احسان رستگار نیز نوشت: دشمنان دولت_سیزدهم و اصلاح‌طلبان گرامی، این ویدئو را تماشا بفرمایید؛ نوع استقبال #پوتین از #مکرون است؛ قبلش اطلاع دادم تا حین تماشا، دچار فشار روحی-روانی نشوید.

 برخی دیگر با اشاره به سطح مقام استقبال کننده از آقای رییسی در فرودگاه ( وزیر انرژی و معاون وزیر خارجه روسیه)  وجود گارد احترام، نواختن سرود ملی دو کشور ، استقبال از مکرون را از این جهات بسیار پایین تلقی کرده اند .

اینهم لحظه ورود مکرون به کاخ پوتین / پوتین در اتاق مشهور منتظر دیدار است .
 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

برخی دیگر از کاربران  بر اساس اعلام رسانه های خارجی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه با «نقض» پروتکل رسمی، ضمن اشاره دست به میهمان برای پیوستن به او، سالن کنفرانس خبری مشترک با امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در مسکو را زودتر از همتای فرانسوی خود ترک کرد. و مکرون مجبور شد با فاصله ای بسیار از پوتین حرکت کند 

سرراج الدین میردامادی (اصلاح طلب و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت نیز  چنین نوشت :انصاف حکم می کند تمام کسانی که چنان قضاوت نادرستی از ملاقات آقایان رئیسی و پوتین داشتند بیایند و عذرخواهی کنند. حالا تقریباً مشخص شد که در ملاقات ماکرون و پوتین همان میز و همان پروتکل بکار رفته و شایعه برخورد تحقیرآمیز پوتین با رئیسی کذب محض بوده است. علینا و علیکم بالانصاف
 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

برخی دیگر نیز به انتشار عکس استقبال از رییسی و مکرون در فرودگاه مسکو اقدام کرده اند .

 

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟

مکرون در فرودگاه مسکو بدون تشریفات مرسوم 

منبع: الف

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آیا بی‌بی‌سی چنین تیتری برای مکرون می‌زند؟ بیشتر بخوانید »

ایزدی: مذاکرات ارتباطی با سیاست‌های دفاعی ایران ندارد

ایزدی: مذاکرات ارتباطی با سیاست‌های دفاعی ایران ندارد


کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: شلیک ماهواره‌بر سیمرغ این پیام را به جهان مخابره می‌کند که ایران در حوزه موشک‌های بالستیک یا برنامه‌های فضایی خود هیچ‌گونه محدودیت غیرقانونی را نمی‌پذیرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، پنجشنبه هفته گذشته ماهواره‌بر سیمرغ برای اولین‌بار سه محموله تحقیقاتی را به‌صورت همزمان به ارتفاع ۴۷۰ کیلومتری از سطح زمین و با سرعت ۷۳۵۰ متر بر ثانیه پرتاب کرد. این خبر واکنش بسیاری از مقامات غربی و آمریکایی را به همراه داشت. به نظر می‌رسد برخی از این واکنش‌ها صرفا نمایشی و برای جوسازی در فضای مذاکرات هسته‌ای است تا شاید از این طریق بتوانند در وین از ایران امتیاز بیشتری بگیرند.

در همین راستا روزنامه فرهیختگان گفت‌وگویی با فواد ایزدی، کارشناس مسائل بین‌الملل انجام داده است که بخش‌های مهم آن پیش روی شماست.

ادعای اینکه برنامه‌های بالستیک ایران نقض قطعنامه است، حرف صحیحی نیست

– منظور آمریکا و رژیم‌صهیونیستی که ادعا می‌کنند برنامه شلیک ماهواره و موشک‌های بالستیک ایران با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل همخوانی ندارد و نقض این قطعنامه‌هاست، قطعنامه ۲۲۳۱ است. منتها اینکه ادعا کردند که برنامه‌های بالستیک ایران نقض قطعنامه است، حرف صحیحی نیست.

– اولا اینکه در قطعنامه درخواست شده و گفته درخواستی داریم. در متن قطعنامه سازمان ملل زمانی که درخواست می‌شود یعنی کشوری که دارد درباره‌اش صحبت می‌شود، اگر تشخیص داد که اجرای این درخواست در راستای منافع ملی‌اش نیست، درخواست آنها را انجام نمی‌دهد. از این جهت ادبیاتی که در این مورد در قطعنامه استفاده شده، خیلی ادبیات نرمی است که ممکن است یک وقتی ایران بخواهد به آن توجه بکند، یا اصلا نخواهد به آن بند توجه کند و مشکل خاصی هم به وجود نمی‌آید.

– نکته دوم اینکه در آن بند، آمده موشک‌های بالستیکی که برای حمل سلاح هسته‌ای طراحی شده، اما ایران سلاح هسته‌ای ندارد. وقتی شما سلاح هسته‌ای ندارید، موشک بالستیک اصولا نمی‌تواند سلاح هسته‌ای را که ندارید، حمل بکند. از این جهت تستی که ایران در حوزه موشک بالستیک انجام داده، موضوعیتی ندارد.

– نکته سوم هم اینکه اصولا ما هیچ معاهده‌ بین‌المللی نداریم که موشک بالستیک را محدود کرده باشد و موشک بالستیک جزء سلاح‌های کشتار جمعی محسوب نمی‌شود.

– صحبت طرف مقابل بیشتر جوسازی در فضای مذاکرات است تا ایران را متهم کنند. بنابراین نباید به آن اعتنایی کرد. فکر می‌کنند اگر ایران را به کاری متهم کنند که اصولا کار غلطی نبوده، شاید بتوانند در مذاکره امتیاز بیشتری بگیرند.

آمریکایی‌ها علاقه دارند ایران ذیل مدیریت برجامی مدیریت شود

– طرف آمریکایی علاقه‌مند است که ایران به محدودیت‌های برجامی پایبند باشد. یعنی آنها علاقه دارند ایران ذیل مدیریت برجامی مدیریت شود.

– خودشان هم می‌دانند که تست موشک بالستیک نقض قانونی در دنیا نیست و برخی کشورها ازجمله خود آمریکا هم این کار را می‌کنند. از این جهت این حرف‌ها را می‌زنند. اگر واقعا تست موشک بالستیک در دنیا جرم بود، قطعا این ادبیات را استفاده نمی‌کردند.

روحانی دانش لازم را در مورد فضای بین‌الملل نداشت

– در دولت قبلی مشکل اصلی در سیاست خارجی، حسن روحانی بود. با اینکه او سال‌های طولانی در این حوزه‌ها کار می‌کرد اما دانش و تحلیل لازم را در مورد سیاست خارجه و فضای بین‌الملل نداشت.

– او در طول دوره‌ مدیریتی‌اش ضربه‌های زیادی به منافع ملی کشور زد. یکی از موهبت‌های الهی این است که او الان در کشور مسئولیتی ندارد.

– هرچند از نظر فکری دعوای خاصی بین ظریف و روحانی نبود و در خیلی از حوزه‌ها همفکر بودند اما مشاوران و حتی ظریف هم گاهی به ایشان تذکر می‌دادند اما روحانی به هیچ‌کدام توجه نمی‌کرد.

پیامی که شلیک ماهواره‌بر سیمرغ به جهان مخابره می‌کند

– شلیک ماهواره‌بر سیمرغ این پیام را به جهان مخابره می‌کند که ایران در حوزه موشک‌های بالستیک یا برنامه‌های فضایی خود هیچ‌گونه محدودیت غیرقانونی و بدون منطق را در فضای بین‌الملل نمی‌پذیرد.

– حوزه موشک و هسته‌ای دو حوزه کاملا جدا هستند و مرتبط کردن این دو ممکن است، مورد علاقه طرف غربی باشد اما هیچ ارتباط و پایه و اساسی با هم ندارند.

– پیامی که تست این موشک‌ها به طرف مقابل می‌دهد این است که فراموش نکنند ایران در حوزه سیاست دفاعی خودش از کسی دستور نمی‌گیرد و نخواهد گرفت و اگر توافقی هم در وین داشته باشیم، هیچ ربطی به سیاست‌های دفاعی ایران نخواهد داشت.



منبع

ایزدی: مذاکرات ارتباطی با سیاست‌های دفاعی ایران ندارد بیشتر بخوانید »

پاسخ فواد ایزدی به یک سوال درباره آینده آمریکا

ایزدی: ظریف نمی تواند از مسئولیت شانه خالی کند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، فواد ایزدی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در تشریح چگونگی تبیین سیاست‌های خارجی ایالات متحده گفت: در آمریکا، کاخ سفید مسئول اصلی سیاست گذاری است. وزارت امور خارجه و نهادهایی که در حوزه سیاست خارجی فعال هستند آن را صرفاً اجرا می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

انتقاد فواد ایزدی از اعتماد به تعهد بدون گارانتی آمریکا

وی افزود: در همه جای دنیا از جمله آمریکا، وزیر خارجه مجری است و مسئول مدیریت سفارتخانه‌ها و تنظیم ملاقات‌ها و فرآیندهای دیپلماتیک است. اما در کنار مسئولیت برای اجرای سیاست‌ها، می‌تواند ارائه نظر نیز داشته باشد. برای مثال در شورای عالی امنیت ملی، وزیر امور خارجه حضور دارد و می‌تواند نظرات خود را ارائه کند. البته لزوماً همه نظرات وزیر امور خارجه اجرا نمی‌شود زیرا یازده عضو دیگر نیز حضور دارند و این شرایط در کشورهای دیگر نیز برقرار است.

کارشناس مسائل سیاست خارجی تصریح کرد: اگر کتاب خاطرات وزرای خارجه ادوار آمریکا را مطالعه کنید متوجه می‌شوید که همیشه نظر وزرای خارجه به اجرا نمی‌رسد. زیرا ممکن است، سیستم سیاسی مسیر دیگری را برای سیاست خارجی تبیین کند.

ایزدی با بیان اینکه البته این حرف به این معنا نیست که وزیر خارجه هیچ کاره است، اظهار داشت: زیرا وقتی سیاستی تبیین شد، پرونده آن را برای اجرا به دست یک دستگاه می‌سپارند. وقتی شما مجری پرونده هستید، کم کاری یا غفلت کنید، از خطوط قرمز تبیین شده و شروط اعلام شده عبور کنید آنگاه وقتی کار خراب شد، دیگر نمی‌توانید از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنید. اگر بهترین سیاست‌ها را، مجریان نابلد اجرا کنند، آنگاه این سیاست‌ها با شکست مواجه می‌گردد از این رو نقش وزارت خارجه بسیار مهم است.

وی تاکید کرد: وقتی سیاست خارجی آمریکا در کاخ سفید بررسی می‌شود، آنها همه جوانب را در نظر می‌گیرند. زیرا در حوزه دفاعی و سیاست خارجی دغدغه‌ها و اهدافی وجود دارد که لازم است این دو مکمل یکدیگر شوند.

کارشناس مسائل سیاست خارجی همچنین با اشاره به حواشی‌های اخیر پیرامون فایل صوتی منتشر شده از وزیر امور خارجه، گفت: این بحثی که در کشور داشتیم و تصور می‌شد در یک طرف میز، میدان قرار دارد و در طرف دیگر دیپلماسی است و این دو با یکدیگر در تعارض هستند و میدان به حرف دیپلماسی گوش نمی‌کند، مضحک و غیر جدی است. میزان کمک یک حوزه به حوزه دیگر ذیل همان سیاست کلی تعیین می‌شود.

ایزدی در تشریح نقش قانونگذاران امریکایی بر روند سیاست خارجی این کشور نیز، افزود: سناتورهای قوه مقننه در آمریکا موظف به ریل گذاری و نظارت بر امور هستند. در بحث وزارت خارجه نیز، وزیر، معاونین و همچنین سفرا باید از مجلس این کشور رأی اعتماد بگیرند از این رو در عمل، کنگره آمریکا تأثیر گذاری بیشتری نسبت به مجلس ما دارد؛ البته مجلس شورای اسلامی در حوزه تعیین بودجه و انتخاب افراد می‌تواند نقش مؤثری داشته باشد.

وی گفت: آنچه مشخص است، وزارت خارجه آمریکا ضعیف‌تر از وزارت خارجه ایران است زیرا وزارت خارجه آمریکا علاوه بر الزام در تمکین از دستورات کاخ سفید، باید نظرات کنگره را نیز مورد توجه قرار دهد.

منبع: مهر



منبع خبر

ایزدی: ظریف نمی تواند از مسئولیت شانه خالی کند بیشتر بخوانید »