قم

حضرت معصومه (س)؛ معجزه امام هفتم

حضرت معصومه (س)؛ معجزه امام هفتم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، روز دهم ربیع‌الثانی مصادف هست با شهادت حضرت فاطمه معصومه (س) دختر گرامی امام موسی بن جعفر (ع). ایشان در سال ۲۰۱ هجری قمری هنگام هجرت به ایران و دیدار به امام رضا (ع) به دست عوامل مامون عباسی مسموم شدند. این مسمومیت سبب بیماری سختی شد که منجر به شهادت ایشان شد. حضرت معصومه (س) قبل از آنکه به دیدار برادر ارجمندشان برسند از دنیا رفتند و در قم به خاک سپرده شدند.

در بیان اهل بیت (ع) شهر قم دری از در‌های بهشت هست که قطعا به یمن وجود بارگاه و مزار آن بانوی مکرم هست. بعد از آنکه حوزه علمیه قم توسط آیت‌الله حائری یزدی تاسیس شد. شهر قم مرکز حضور علمای بسیاری شد. این شهر آیات عظام و علمای صاحب نام بسیاری را به خود دیده هست که حضرت امام خمینی (ره) یکی از برجسته‌ترین این علما هست.

به مناسبت شهادت حضرت فاطمه معصومه (س) مدیحه «نورَیْن نیّرَیْن» که امام خمینی (ره) در منقبت ایشان سروده شده را در ادامه می‌خوانید: 

نورَیْن نیّرَیْن

ای ازلیّت به تربت تو مُخَمّر
وی ابدیّت به طلعت تو مقرّر

آیت رحمت ز جلوه تو هویدا
رایت قدرت در آستین تو مُضمَر

جودت همْ بسترا به فیض مقدس
لطفت همْ بالشا، به صَدرِ مُصَدّر

عصمت تو تا کشید پرتو به اجسام
عالَم اجسام گردد، عالم دیگر

جلوه تو نور ایزدی را مَجلی
عصمتِ تو سرّ مُختفی را مَظهر

گویم واجب تو را، نه آنَتْ رُتبت
خوانم ممکن تو را، ز ممکن برتر

ممکن اندر لباس واجب پیدا
واجبی اندر ردای امکان مَظهر

ممکن، امّا چه ممکن، علّتِ امکان
واجب، امّا شعاع خالق اکبر

ممکن، امّا یگانه واسطه فیض
فیض به مِهتر رسد و زآن پس کهتر

ممکن، امّا نمودِ هستی از وی
ممکن، امّا ز ممکنات فزون‌تر

وین نه عجب زآنکه نور اوست ز زهرا
نور وی از حیدر هست و او ز پیمبر

نور خدا در رسول اکرم پیدا
کرد تجلّی ز وی به حیدر صفدر

وز وی تابان شده به حضرت زهرا
اینک ظاهر ز دخت موسی جعفر

این هست آن نور کز مشیّت «کُن» کرد
عالم، آن کو به عالم هست منوّر

این هست آن نور کز تجلّی قدرت
داد به دوشیزگان هستی زیور

شیطانْ عالِم شدی اگر که بدین نور
ناگفتی آدم هست خاک و من آذر

آبروی ممکنات جُمله از این نور
گر نَبُدی، باطل آمدند سراسر

جلوه این خود عَرَض نمود عَرَض را
ظِلّش بخشود، جوهریّت جوهر

عیسی مریم به پیشگاهش دربان
موسی عمران به بارگاهش چاکر

آن یک، چون دیده بان فرا شده بر دار
وین یک، چون قاپقان معطّی بر در

یا که دو طفلند در حریم جلالش
از پی تکمیل نفس آمده مُضطر

آن یک انجیل را نماید از حفظ
و ین یک تورات را بخواند از بر

گر که نگفتی امام، هستم بر خلق
موسی جعفر، ولیّ حضرت داور

فاش بگفتم که این رسول خدایَست
معجزه اش می‌بُوَد همانا دختر

دختر جز فاطمه نیابد، چون این
صُلب پدر را و هم مَشیمه مادر

دختر، چون این دو از مَشیمه قدرت
نامد و ناید دگر هَماره مقدّر

آن یک امواج علم را شده مبدأ
وین یک افواج حلم را شده مصدر

آن یک موجود از خطابش مَجلی
وین یک معدوم از عقابش مُستر

آن یک بر فرق انبیا شده تارک
وین یک اندر سرْ اولیا را مِغفر

آن یک در عالم جلالت «کعبه»
وین یک در مُلک کبریایی «مشعَر»

لَمْ یَلِدم بسته لب وگرنه بگفتم
دختِ خدایند این دو نور مُطهّر

آن یک کون و مکانش بسته به مَقنَع
وین یک ملک جهانش بسته به مِعجر

چادرِ آن یک، حجابِ عصمت ایزد
مِعجَر این یک، نقابِ عفت داور

آن یک بر ملک لایزالی تارک
این یک بر عرش کبریایی افسر

تابشی از لطفِ آن، بهشت مُخَلَّد
سایه‌ای از قهر این، جحیم مُقعَّر

قطره‌ای از جودِ آن بِحار سَماوی
رشحه‌ای از فیض این ذخایر اغبر

آن یک خاک مدینه کرده مزیّن
صفحه قم را نموده این یک انور

خاک قم این کرده از شرافت جنّت
آب مدینه نموده آن یک کوثر

عرصه قم غیرت بهشت برین هست
بلکه بهشتش یَساولی هست برابر

زیبد اگر خاک قم به «عرش» کند فخر
شاید گر «لوح» را بیابد همسر

خاکی عجب خاک، آبروی خلایق
ملجأ بر مسلم و پناه به کافر

گر که شنیدندی این قصیده «هندی»
شاعر شیراز و آن ادیب سخنور

آن یک طوطی صفت همی نسرودی‌ای
به جلالت ز آفرینش برتر

وین یک قمری نمط هماره نگفتی‌
ای که جهان از رخ تو گشته منوّر

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

حضرت معصومه (س)؛ معجزه امام هفتم بیشتر بخوانید »

ویژه‌برنامه‌های «همسایه» و «ملیکه ایران» از حرم مطهر قم میهمان رسانه ملی می‌شود

ویژه‌برنامه‌های «همسایه» و «ملیکه ایران» میهمان رسانه ملی می‌شود


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، «مجید صفری» تهیه‌کننده و کارگردان برنامه‌های تلویزیونی در گفت‌وگویی خبری از تولید و پخش دو برنامه زنده از حرم مطهر حضرت معصومه (س) در شب و روز شهادت کریمه اهل بیت (س) با نام‌های «همسایه» و «ملیکه ایران» با همکاری مرکز رسانه و فضای مجازی آستان مقدس بانوی کرامت (س) خبر داد.

 وی با بیان اینکه ویژه‌برنامه «همسایه» امشب (یکشنبه، ۲۲ مهر) از ساعت ۱۹ از شبکه یک سیما پخش خواهد شد، افزود: اجرای این برنامه توسط محمدحسین صیرفی خواهد بود و آیت‌الله صفایی بوشهری به‌عنوان کارشناس در این برنامه حضور خواهد یافت. در ادامه نیز حسن شالبافان مرثیه‌سرایی و امیرحسین آکار شعرخوانی خواهند داشت.

این تهیه‌کننده با اشاره به تولید و پخش زنده ویژه‌برنامه «ملیکه ایران» از حرم مطهر بانوی کرامت (س) در شبکه‌های مختلف رسانه ملی، گفت: این ویژه‌برنامه با اجرای محمدرضا حسینیان از ساعت هشت صبح دوشنبه هم‌زمان با سالروز شهادت بانوی کرامت آغاز و تا ساعت ۱۶ ادامه خواهد داشت و شاهد حضور کارشناسان، مداحان، ورزشکاران و شعرای مطرح در این ویژه‌برنامه خواهیم بود.

 وی ادامه داد: ویژه‌برنامه «ملیکه ایران» با حضور دکتر انوشه و حجت‌الاسلام‌ و المسلمین رفیعی به‌عنوان کارشناس، دکتر عبدلیان‌پور به‌عنوان مهمان ویژه، سید مهدی میرداماد و احمد واعظی به‌عنوان مداح، حجت‌الاسلام زمانی، علی زمانیان، حامد عسکری و محمدجواد شرافت به‌عنوان شاعر و روح‌الله رستمی و بیت‌الله سیاح به‌عنوان دو مدال‌آور پارالمپیکی در این برنامه حضور خواهند یافت.

 صفری افزود: در این برنامه ضمن تقدیر از روح‌الله رستمی به‌عنوان قهرمان پارالمپیک کشور که خادم حرم مظهر حضرت معصومه نیز بود، از «بیت‌الله سیاح» قهرمان دیگر پارالمپیک کشور که مدالش را به‌خاطر ابراز ارادت به اهل‌بیت (ع) از او گرفتند، تقدیر خواهد شد و مدال عدالت توسط معاون رئیس قوه قضائیه به وی اهدا خواهد شد.

 وی ابراز داشت: ویژه‌برنامه «ملیکه ایران» ساعت هشت صبح از شبکه سه سیما، ساعت ۹:۴۵ از شبکه یک سیما، ساعت ۱۱:۲۰ از شبکه نسیم، ساعت ۱۳ از شبکه دو سیما، ساعت ۱۵ از شبکه چهار سیما و ساعت ۸ و ۱۱:۳۰ از شبکه استانی قم به‌صورت زنده میهمان خانه‌های مردم خواهد بود.

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ویژه‌برنامه‌های «همسایه» و «ملیکه ایران» میهمان رسانه ملی می‌شود بیشتر بخوانید »

عکس/ کاروان استقبال نمادین ورود حضرت معصومه (س) به قم

عکس/ کاروان استقبال نمادین ورود حضرت معصومه (س) به قم



کاروان نمادین استقبال مردم قم از بانوی کرامت همزمان با ۲۳ ربیع‌الاول سالروز ورود آن حضرت به این شهر صبح جمعه ۶ مهر ۱۴۰۳ از میدان معصومیه تا حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) برگزار شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عکس/ کاروان استقبال نمادین ورود حضرت معصومه (س) به قم بیشتر بخوانید »

کتابخانه عمومی امام سجاد(ع) افتتاح شد

کتابخانه عمومی امام سجاد(ع) افتتاح شد


به گزارش مجاهدت از گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتابخانه عمومی امام سجاد (ع) پنج‌شنبه ۵ مهر ماه ۱۴۰۳، با حضور علما و فضلای حوزه، شیخ حسین انصاریان، سیدمحمد آقامیری، استاندار قم و مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور افتتاح شد.

کتابخانه امام سجاد (ع) الگویی برای ایجاد دسترسی عمومی در کتابخانه‌ها

در این مراسم، مهدی رمضانی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در سخنان کوتاهی با تأکید بر اینکه ظرفیت کتابخانه‌های عمومی ایران برخلاف آنچه که شاید در ذهن‌ها باشد و تبلیغ شده بی‌بدیل هست، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران از نظر شبکه کتابخانه‌های عمومی در دنیا جزء کشور‌های پیشرو هست. در منطقه در رتبه نخست قرار داریم و در جهان جزء ۲۰ کشور اول هستیم. در حوزه کتابخانه‌های عمومی دو مسئله «دسترسی» و «خدمات» مهم هست که اولی با شبکه‌سازی و دومی با توسعه و تعریف خدمات حاصل می‌شود. تعریف و رویکرد سنتی به کتابخانه با یک مخزن و سالن مطالعه، هم‌اکنون تبدیل به ۶۰ نوع خدمت در کتابخانه‌های مرکزی ما شده که باید آن را بیش از پیش تبیین کنیم.

وی ادامه داد: موضوع تغییر کتاب مکتوب به الکترونیک بسیار مهم هست. در حالی که مراجعه به فضای مجازی قطعاً افزایش پیدا کرده و تولید محتوا در آن باید صورت بگیرد، اما در دنیا و همچنین در ایران همچنان کتاب مکتوب پیشتاز هست. سهوی که در اینجا صورت می‌گیرد تفاوت قائل نشدن بین مراجعه به فضای مجازی با مطالعه در فضای مجازی هست. در دنیا مسئله «مطالعه» به مسئله «خواندن» تغییر مفهوم پیدا کرده و ما در خواندن با مواد خواندنی مواجه هستیم که تنها یکی از مصادیق آن کتاب چاپی هست. به نظرم توجه به این تغییر مفاهیم می‌تواند به توسعه علم و مراجعه مردم به کتاب و کتاب‌خوانی کمک کند. یکی از نکاتی که بعضاً در جامعه تکرار می‌شود، کتاب‌نخوان بودن مردم هست. با تکیه بر پژوهش و انجام پیمایش عرض می‌کنم که این گزاره درست نیست ولی مراجعه مردم به کتاب با شاخص‌های مدنظر و نقطه مطلوب فاصله دارد. 

رمضانی افزود: الحمدلله در شهر مقدس قم کتابخانه‌های متنوع و متعددی وجود دارد ولی بر اساس آمار ما کمتر از ۵ کتابخانه، دسترسی برای عموم مردم ایجاد کرده‌اند. به عنوان نمونه حضرت آیت‌الله سبحانی این امکان را بزرگوارانه و با نگاهی متفاوت فراهم کرده‌اند. عمومی‌کردن کتابخانه اتفاق بزرگی هست تا دسترسی مردم به کتاب و کتابخانه تسهیل شود. با نگاهی که جناب استاد انصاریان دارند این اتفاق شکل گرفت و به وقوع پیوست. ان‌شاءالله این افتتاح موجب بهره‌مندی مردم باشد و نمونه‌ای برای توسعه دسترسی عمومی در کتابخانه‌ها باشد.

شیخ حسین انصاریان، واقف مؤسسه دارالعرفان، در این مراسم ضمن توضیح کوتاهی درباره اقدامات انجام شده برای ترویج معارف اهل بیت (ع)، خصوصاً صحیفه سجادیه، از نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بابت همکاری شایسته در تجهیز کتابخانه عمومی امام سجاد (ع) تقدیر کرد.

کتابخانه عمومی امام سجاد (ع) با زیربنای ۳۰۰ مترمربع در مؤسسه دارالعرفان (واقع در بلوار پانزده خرداد، خیابان شهید فراشاهی) شامل بخش‌های سالن مطالعه، مخزن منابع، بخش کودک و نوجوان و نشریات و در حال حاضر ۸۸۰۰ نسخه کتاب در آن موجود هست.

گفتنی هست، در این مراسم که آیت‌الله رضا استادی، حجت الاسلام والمسلمین احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و سیدضیاءالدین پورمحمودیان، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی دارالعرفان نیز سخنرانی کردند، چهره‌هایی، چون حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی عسکر، تولیت آستان عبدالعظیم حسنی (ع)، آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی، رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)، آیت‌الله سیدجواد علوی بروجردی، تولیت مسجد اعظم قم، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجواد شهرستانی، نماینده حضرت آیت‌الله سیستانی، آیت‌الله محسن فقیهی، آیت‌الله سیدمحسن خرازی، حجت الاسلام‌والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت، حجت الاسلام والمسلمین حسن صافی گلپایگانی، حجت الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا سبحانی و… حضور داشتند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

کتابخانه عمومی امام سجاد(ع) افتتاح شد بیشتر بخوانید »

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!



حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در هفته دفاع‌مقدس، نشست بررسی کتاب «راز ‌بی‌بی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که به‌عنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکی‌زاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علم‌الهدی در گفتگو حاضرشدند.همه‌مان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیده‌شدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشان‌مان می‌دهد.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید.
الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکی‌زاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر می‌کردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا می‌نوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و به‌راحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمی‌کردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر می‌کردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمی‌دانستم باید منابع‌مان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خواب‌هایم زندگی می‌کنم. حدودا شش‌ماه پیش از این‌که این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. می‌دانستم پرونده‌ای از شهید عزیزی به دست من می‌رسد. بعد از مدت‌ها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین ‌علم‌الهدی است.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
مادر شهید سیدحسین علم‌الهدی در زمان جنگ

درگذشت پری‌خانم
تازه می‌خواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم ‌بی‌بی خدیجه تماس گرفتم. پری‌خانم گفتند که با شما هماهنگ می‌کنیم چون ایشان مریض‌احوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحت‌تاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. می‌ترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.

به یاد دارم پری‌خانم از اول تا آخر آن جلسه گریه می‌کردند. شروع کار ما این‌طور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بی‌بی‌جان برای من مانند کار در معدن بود که می‌شکافتیم، پیش می‌رفتیم و به طلا دست می‌یافتیم. از ‌بی‌بی‌جان به خانواده‌ای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با ‌بی‌بی‌جان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلت‌هایی از ‌بی‌بی جان به دستم می‌آمد که حیران می‌ماندم. ماجراهایی تعریف می‌شد که وقتی برای خانواده تعریف می‌کردم به من می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و برای من بسیار جالب بود.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
الناز عباسیان / نویسنده

گفتند عجله نکنید!
ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمی‌خواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم می‌توانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتاب‌های من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده می‌شد، ولی مصاحبه‌های این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمی‌آمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک می‌کرد و مرتبا شماره‌هایی ارسال می‌کرد.

خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبه‌های ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل می‌دادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبه‌ها حذف می‌شد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفت‌وگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.

حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخش‌هایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباط‌ما با خانواده‌هایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم ‌بی‌بی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟
حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست ‌بی‌بی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر می‌گیرد. کسی که این کتاب را می‌خواند تاریخ معاصر را ورق می‌زند.

کنش‌گری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچه‌های خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانه‌ای با هم داشتند و ‌بی‌بی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانم‌ها را جمع می‌کند و برای سلامتی آیت‌ا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی می‌گیرد؟! رساله امام را می‌خوانند، طومار ‌می‌نویسند، امضا می‌کنند و به شاه تلگراف می‌فرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.

هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران به‌واسطه شهادت پسران‌شان وارد فعالیت و کنشگری شده‌اند، اما ‌بی‌بی جان قبل از شهادت پسرش، فرمانده‌ای در جامعه زنان بود. ‌بی‌بی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

تجدید بیعت با امام
پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع می‌کند و از اهواز با وسایل حمل‌ونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران می‌شوند. یکی از آن زنان به ما گفت ‌بی‌بی جان در تک‌تک ماها را می‌زد و می‌گفت من راهی می‌شوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی می‌رسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندان‌شان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نه‌تنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.

عکسی از ‌بی‌بی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمنده‌ها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگ‌درمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. ‌بی‌بی جان اوایل جنگ سوگ‌درمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری می‌داد.

دوست دارم تا جایی که می‌توانم ‌بی‌بی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند می‌آیند؛ می‌گویم که من تا جایی که بتوانم همکاری می‌کنم تا اتفاقات خوبی‌ بیفتد.

در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم
از صمیم قلب می‌گویم که در کار شهدا به‌دنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود این‌که از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من می‌رسد، اما من به دنبال‌شان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همان‌طور که گفته شد، ‌بی‌بی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو می‌رفتند. با خودم گفتم یعنی من نمی‌توانم به‌عنوان ذره‌ای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسبانده‌ام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچ‌وقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکرده‌ام در حالی‌که در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگین‌تری بسته‌ام و حساب آنها جداست.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان
برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و می‌توانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.

ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاع‌مقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریت‌شان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرم‌آباد با مردی ۳۰ساله ازدواج می‌کند و به نجف می‌رود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یک‌سال از ایشان کوچک‌تر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفت‌وآمد فراوان داشت. ما نمی‌دانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دوره‌ای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطره‌ای برای شما تعریف می‌کنم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیه‌خانم مطهری را دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم نامه‌ای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیه‌خانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف می‌کرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی می‌خواستند مصاحبه‌های این کتاب را انجام دهند حاجیه‌خانم مطهری مریض‌احوال بودند و شرایط گفت‌وگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه می‌گفتند:«کار باید این ویژگی‌ها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمی‌شد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا می‌کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از نگاه عروس خانواده
حاجیه‌خانم شخصیتی مهربان داشتند و نه‌فقط با ما که عروس‌شان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد می‌کردند، او حس مهربانی را درک می‌کرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یک‌بار به اهواز می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. پسر بزرگ من روح‌ا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، ‌بی‌بی‌خدیجه و حاجیه‌خانم که کمی ناخوش‌احوال بودند و می‌خواستند بخوابند. من و ‌بی‌بی‌خدیجه، احوال حاجیه‌خانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرف‌زدن یاد گرفته بود.پیش حاجیه‌خانم رفت و به او گفت ‌بی‌بی‌جان چرا ناراحتی؟ ‌بی‌بی‌جان آن‌قدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و ‌بی‌بی‌خدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخاله‌ام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی می‌کردیم. در زدند و دیدیم خانم ‌علم‌الهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.

نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب
مهدیه زکی‌زاده: برنامه کتاب شهید حسین ‌علم‌الهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمی‌گردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگ‌ترین شهید در این حوزه، شهید ‌علم‌الهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرت‌ا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید ‌علم‌الهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایه‌های روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین ‌علم‌الهدی کار شده است، پس چه باید می‌کردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید ‌علم‌الهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود این‌که کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفت‌وآمدها متوجه مادر شهید ‌علم‌الهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه‌ بابرکتی هستند و حیف که این‌قدر دیر به سراغ‌مان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما می‌آیند. با وجود این‌که خانواده ‌علم‌الهدی دست به قلم هستند و می‌شود بین نوه‌ها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و می‌شود گفت توفیق ما بوده است.

وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفت‌وآمد با خانواده ‌علم‌الهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانواده‌ای صاحب‌نظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما می‌گفت این میزان حساسیت خانواده‌ها، نویسنده‌ها را می‌پراند، طاقت نمی‌آورند و می‌ترسند، چون فکر می‌کنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.

موارد زیادی داشتیم که خانواده‌ها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسنده‌ای می‌خواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دل‌دادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. می‌شود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازه‌کاربه حساب می‌آمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمی‌گذشت. از واژه دوستی استفاده می‌کنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمی‌تر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.

ما با بچه‌های خبرنگار خوب جلو می‌رویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی می‌شوند با ما همراه‌تر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیال‌مان آسوده است و می‌دانیم تا به هدفی که می‌خواهند نرسند، ول نمی‌کنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم خبرنگارها خیلی راحت می‌توانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را می‌شناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.

میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جام‌جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟! بیشتر بخوانید »