مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس

روایت شهید باقری از واقعه‌ای خاص در تاریخ اسلام + صوت منتشر نشده

روایت شهید باقری از واقعه‌ای خاص در تاریخ اسلام + صوت منتشر نشده


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری از فرماندهان جوان دفاع مقدس است که در عملیات‌های فتح‌المبین، رمضان و بیت‌المقدس نقش مؤثر و فعالی داشت. او جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران بود. شهید باقری در بحبوحه عملیات رمضان در جمع همرزمانش در قرارگاه نصر برابر با بیست و هشتم تیر سال ۶۱ از دلایل تجدید شدن جهان اسلام سخن به میان آورد.

روایت شهید باقری از واقعه‌ای خاص در تاریخ اسلام + صوت منتشر نشده

آنچه در ادامه می‌شنوید، سخنان منتشر نشده از شهید حسن باقری است که مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دفاع مقدس این صوت تاریخی را برای نخستین بار منتشر کرده است:

وقتی باب شهادت در انقلاب باز شد

متن سخنان این فیلم به شرح زیر است:

بعد از حسین بن علی (ع) شهادتی در کار نبود، اصلاً شهادت از صحنه اسلام جمع شد. بعد از کربلا و عاشورا دیگر ما شهادت نداریم. یک سیدی، یک عالمی و یک مبارزی در گوشه کنار یک حرفی می‌زد، می‌گرفتند و خفه‌اش می‌کردند. همین علامه امینی ظاهراً در کتاب «شُهَداءُ الفَضیلَة» نوشته ۱۴۰ شهید را جمع کرده، ۱۴۰ شهید.

در طول این چند قرن شهادتی در کار نبود که بعد از آن حادثه دیگر نه جنگی بود و نه برنامه‌ای. حالا است که تاریخ اسلام در حال تجدید شدن است. کجا سابقه داشته یک امتی، یک شهری مثل تبریز، شهری مثل اصفهان، شهری مثل فلان ۲۰۰ تا شهید ببرند و یک روزه تشییع جنازه کنند و ۳۰ کیلومتر طول تشییع‌کننده‌ها باشد، بعد هم در همان جلسه تشییع هزار نفر را دوباره سوار اتوبوس کنند و بگویند شما جای آن‌ها بروید.

درباره عملیات

«عملیات رمضان» عملیات تهاجمی گسترده نیرو‌های مسلح ایران، در خلال جنگ ایران و عراق بود که به مدت ۱۷ روز در تابستان ۱۳۶۱ در جنوب عراق، شمال‌شرقی شهر بصره و در منطقه شلمچه انجام شد. این عملیات در پنج مرحله، به طور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی محسن رضایی و نیروی زمینی ارتش به فرماندهی علی صیاد شیرازی، طراحی و اجرا شد.

عملیات رمضان ۴۵ روز پس از آزادسازی خرمشهر انجام گرفت و رزمندگان اسلام برای نخستین بار وارد خاک عراق شدند. از عملیات رمضان به عنوان یکی از بزرگترین نبرد‌های زرهی، پس از جنگ جهانی دوم نام می‌برند.

در این نبرد سه موج جداگانه از سپاهیان داوطلب در زمینی مسطح به سوی بصره حرکت کردند. تنها در مرحله سوم این عملیات بیشتر از ۵۰۰ دستگاه تانک عراقی که اکثراً T-۷۲ بودند و ۲۰۰ دستگاه نفربر تیپ مستقل ۱۰ زرهی عراق به طور کامل از بین رفت و در کل هشت هزار و ۷۱۵ سرباز عراقی کشته، زخمی و اسیر شدند.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

روایت شهید باقری از واقعه‌ای خاص در تاریخ اسلام + صوت منتشر نشده بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد


عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها دادبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، یکی از تدابیر مهم ایران در جنگ را می‌توان تصمیم برای ورود به خاک عراق دانست. تصمیمی که با توجه به واکنش مجامع بین‌المللی و بی‌توجهی به حقوق ضایع‌شده ایران [۱] و همچنین تلاش برای دور کردن خطر حملات عراق از شهر‌های جنوب غرب کشور در عملیاتی با نام «رمضان» طراحی و اجرا شد.

هدف از این عملیات، حضور نیرو‌ها در پشت رودخانه دجله و اروندرود و تسلط بر معابر وصولی بصره [۲] بود تا از این طریق، موقعیت مناسبی برای وادار کردن دشمن به صلح واقعی، صورت گیرد اما مجموعه عواملی پیش از انجام عملیات و در حین اجرای آن، دست‌ به‌ دست هم داد تا مجموعه اهداف از پیش تعیین‌شده، محقق نشود. در این زمینه می‌توان به مواردی ازجمله؛ اطلاعات ناقص، عجله در طرح‌ریزی عملیات، کاستی‌های مهندسی، تصور نادرست ایران از وضعیت ارتش عراق [۳] و کمک‌های اطلاعاتی آمریکا از آمادگی و مواضع نیرو‌های ایرانی اشاره کرد. البته ایجاد وقفه ۵۰ روزه پس از عملیات بیت‌المقدس و پرداختن جدی ایران به موضوع حمله اسرائیل به لبنان، فرصت کافی را به عراق داد تا تغییرات بسیار زیادی را در زمین منطقه ایجاد کند.

صدام با پمپاژ آب در کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر که به کانال پرورش ماهی معروف بود و احداث موانع، کمین و سنگر‌های تیربار در حاشیه‌اش، از پیشروی نیرو‌های ایرانی جلوگیری کرد.

اجرای این عملیات علاوه بر مقدمات آن، در حین انجام نیز با مشکلاتی همراه بود. به‌طوری‌که در طی ۱۷ روز از تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۶۱ تا هفتم مرداد ۱۳۶۱ در پنج مرحله مختلف، آنچه پیش‌بینی‌شده بود، محقق نشد. برای مثال مرحله اول در سه محور شمالی، جنوبی و میانی صورت گرفت و به‌جز رزمندگان سپاهی و ارتشی محور جنوبی (جنوب پاسگاه زید) که توانسته بودند از مواضع نیرو‌های دشمن عبور کنند و خودشان را به نهر کتیبان در شرق اروند و کانال ماهی برسانند و به‌قدری به بصره نزدیک شده بودند که به‌راحتی چراغ‌های شهر را می‌دیدند  اما دو محور شمالی و میانی در دست‌یابی به اهداف مدنظر، ناکام بودند و جناح راست نیرو‌های محور جنوبی به علت سازه‌های متعدد مهندسی عراق و میدان‌های مین، تأمین نشد.

مراحل دوم و سوم بیشتر در محور میانی و به‌منظور تأمین منطقه عملیات و انهدام تجهیزات زرهی دشمن صورت گرفت و علاوه بر موفقیت در نابودسازی تجهیزات دشمن و با توجه به میدان‌های مین که در فاصله مراحل عملیات ایجاد شده بود، تلاش نیرو‌ها به سرانجام مطلوبی نرسید. همچنین در مرحله چهارم با توجه به تلاش توأمان نیرو‌های ارتش و سپاه، اما به دلیل هوشیاری دشمن و موانع و استحکامات متعدد، عبور از خط ممکن نشد. در نهایت در مرحله پنجم نیز تلاش‌ها معطوف به محور شمالی بود و علاوه بر موفقیت‌های به‌دست‌آمده و اینکه عملیات تا آستانه تثبیت پیش رفته بود، با بررسی‌های انجام‌شده، دستور عقب‌نشینی نیرو‌ها داده شد. [۴]

مسئله کمبود نیرو که اکثر یگان‌ها به آن دچار بودند [۵] و افزایش استحکامات دشمن باعث می‌شد نیرو‌ها در رزم شبانه، وقت و توان خود را صرف درگیری با آن‌ها کنند و تا طلوع صبح نتوانند به میزان مدنظر پیشروی مناسبی داشته باشند. گرمای طاقت‌فرسای هوا، نامناسب بودن زمین و موقعیت منطقه، آمادگی ارتش عراق و عدم غافلگیری، بروز پاره‌ای از مشکلات در پشتیبانی ادوات مهندسی و عدم هماهنگی مواردی هستند که سلسله عوامل این عدم موفقیت را تکمیل کردند.

همچنین شهید صیاد شیرازی از فرماندهان جنگ در بیان علت روانی عدم موفقیت در این عملیات را احساس غرور از موفقیت در عملیات گذشته معرفی کرده است. [۶] در این عملیات حدود ۲۵۰ کیلومترمربع از خاک ایران آزاد شد و ۴۰ کیلومترمربع از خاک عراق نیز به تصرف ایران درآمد. [۷] اگرچه این میزان از مناطق دشمن برای دست‌یابی به اهداف سیاسی و یک صلح پایدار، کافی نبود، اما چند مسئله حائز اهمیت در این عملیات به چشم می‌خورد. ازجمله اینکه به میزان قابل‌توجهی تجهیزات و ادوات دشمن نابود شد و انجام این عملیات و تغییر زمین جنگ به دشمنان فهماند که ایران علاوه بر اخراج متجاوزین، آمادگی حضور در آن سوی مرز‌ها و رسیدن به پیروزی نهایی و تعقیب و تنبیه متجاوز را دارد [۸] و بر این کار خود مصمم است.

پس از پایان این عملیات نیز، تجربیات ناشی از آن در طرح‌های عملیاتی برای مناطق کوهستانی در میانه جبهۀ به ترتیب در عملیات مسلم بن عقیل در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۱ در منطقۀ سومار و عملیات محرم در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۶۱ در ارتفاعات حمرین استفاده شد [۹] و مهم‌تر از همه از نتایج سیاسی مستقیم و زودهنگام انجام این عملیات در عرصه بین‌المللی، منجر به از دست دادن میزبانی هفتمین کنفرانس کشور‌های غیرمتعهد توسط عراق شد که صدام از این طریق می‌توانست شرایط خود را برای صلح بر ایران تحمیل کند.

منابع

[۱]- برای بررسی این موضوع می‌توان به قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد اشاره کرد.

[۲]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، چ ۳، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران ۱۳۹۱، ص ۲۱.

[۳]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، علایی، حسین. ج ۱، مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۳۹-۵۴۳

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، لطف‌الله زادگان، علی‌رضا، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۲۸-۳۰.

[۵]- عملیات رمضان (ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز)، ص ۲۴

[۶]- بختیاری و معین وزیری، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، نبرد‌های غرب دزفول، ج ۶، ص ۱۱۲.

[۷]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ص ۵۴۷.

[۸]- بررسی مسائل اساسی جنگ (در آثار منتشرشده ارتش و سپاه)، درودیان، محمد، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۶، ص ۵۶۳.

[۹]- ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، ج ۶، ص ۱۱۸.

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

عبرت‌های عملیات رمضان از نگاه شهید صیاد شیرازی/ درسی که این عملیات به بعثی‌ها داد بیشتر بخوانید »

نقش اسرائیل در بقای صدام

صدام چگونه در بقای رژیم صهیونیستی نقش داشت؟


نقش اسرائیل در بقای صدامبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، رژیم جعلی اسرائیل با پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از بزرگ‌ترین حامیان خود را در ایران از دست داد و با توجه به مواضع روشن و صریح امام خمینی (ره) در حمایت از مردم فلسطین، لبنان و نابودی اسرائیل، این رژیم برای مقابله با ایران هیچ‌گاه بیکار ننشسته است و مجموعه اقداماتی را مرتکب شده که گاهی خواسته یا ناخواسته به نفع دشمنان ایران ازجمله صدام تمام شده است.

با توجه به بررسی‌های صورت گرفته و در یک مورد جالب‌توجه می‌توان به وقایع بهار سال ۱۳۶۱ اشاره کرد که ایران پس از حدود ۱۹ ماه اشغال مناطقی همچون خرمشهر نیرو‌های عراقی را تا مرز عقب راند. در چنین وضعیتی نیرو‌های باروحیه و تازه‌ نفس ایرانی پس از پیروزی‌هایی که در عملیات‌هایی مانند ثامن‌الائمه (ع)، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس به دست آورده بودند، اکنون مشغول برنامه‌ریزی و آماده حمله مجدد و تمام‌کننده به متجاوزین شکست‌خورده و بدون روحیه عراقی بودند تا با یک ضربه مهم در داخل خاک عراق دشمن را وادار به تسلیم و مجازات کنند و جنگ نیز پایان یابد اما فراتر از میدان جنگ ایران – عراق، اتفاق دیگری در منطقه رقم خورد که تأثیر مستقیم و آنی بر تحولات جنگ گذاشته و نیرو‌های ایرانی را از تمرکز بر عراق بازداشت.

در واقع فراتر از شکست‌های پی‌ در پی که نیرو‌های بعثی در مقابل ایران متحمل می‌شدند و توازن قدرت در منطقه به نفع ایران در چرخش بود، حالا رژیم صهیونیستی به کمک صدام رسید و در ششم ژوئن ۱۹۸۲ (۱۶ خرداد ۱۳۶۱) به لبنان حمله کرد و با توجه به مواضع پیشین ایران مشخص بود که نیرو‌های انقلابی بخش مهمی از تمرکز خود را به این مسئله اختصاص خواهند داد.

برای مثال پیش‌تر امام بار‌ها علیه اسرائیل بیاناتی داشتند و مشخص بود که مقامات ایرانی به حوادث لبنان و فلسطین حساس‌اند و این حمله را می‌توان ایجاد یک پارازیت در برنامه‌ها و اهداف جاری ایران در جنگ با صدام تعبیر کرد. برای مشخص شدن میزان احتمال دخالت ایران در لبنان برای جنگ با اسرائیل در جدول زیر به بیانات رسمی امام خمینی از پیروزی انقلاب تا آغاز حمله رژیم صهیونیستی به لبنان اشاره شده است.

جدول ۱- سخنرانی‌ها و مواضع امام خمینی از پیروزی انقلاب تا پیش از حمله اسرائیل به لبنان در ۱۶ خرداد ۱۳۶۱

تاریخ سخنرانی

موضوع

بخشی از سخنرانی

22 بهمن 1358

اعلام حمایت از مردم لبنان

تا مبارزه در هر جاى جهان عليه مستكبرين هست ما هستيم. ما از مردم بی‌پناه لبنان و فلسطين در مقابل اسرائيل دفاع می‌کنیم.[1]

1 فروردین 1359

اعلام پشتیبانی از مبارزان و گروه‌های لبنانی

من بار ديگر پشتيبانى خودم را از تمام نهضت‌ها و جبهه‌ها و گروه‌هایی كه براى رهايى از چنگال ابرقدرت‌های چپ و راست می‌جنگند اعلام می‌کنم. من پشتيبانى خود را از فلسطين رشيد و لبنان عزيز اعلام می‌دارم.[2]

30 اردیبهشت 1359

اسرائیل به‌عنوان یک تهدید علیه کل جهان اسلام

من از سال‌های طولانی راجع به اسرائیل و راجع به جنایات او همیشه در خطبه‌ها، در نوشته‌ها، گوشزد کرده‌ام به مسلمین که این یک غده سرطانی است در یک گوشه ممالک اسلامی و این‌طور نیست که اکتفا بکند به همان «قدس» و این‌ها، این‌ها بنایشان بر این است که پیش بروند؛ یعنی این‌ها تابع سیاست امریکا هستند. آمریکا هم آمالش فقط یکجا نیست، چنانچه همه ابرقدرت‌ها می‌خواهند همه ممالک را تحت سیطره قرار بدهند، اگر بتوانند. لبنان را ما یک جزئی از ایران می‌دانیم؛ برای اینکه ما و آن‌ها اصلاً جدا نیستیم، ما آن‌ها هستیم و آن‌ها ما هستند.[3]

6 شهریور 1359

مشترک بودن مسئله ایران و لبنان

قضیه لبنان و ایران و این‌ها شما می‌دانید که این‌ها قضایای مختلفی نیستند. اینکه ما ایرانی هستیم و آن‌ها لبنانی هستند یا جای دیگری هستند، در اسلام مطرح نیست.[4]

10 مرداد 1360

اعلام حمایت و درود از رزمندگان لبنان

درود بر شهداى ايران و فلسطين و لبنان و افغانستان و سلام بر رزمندگان جبهه‌های جنگ عليه باطل و سلام بر بندگان صالح خداوند.[5]

27 شهریور 1360

قیام ملت‌های مسلمان علیه اسرائیل

تأسف ما در اين جنگ تحميلى آن است كه قدرت‌هایی كه بايد صرف برانداختن اسرائيل و نجات بیت‌المقدس بزرگ شود با تبانى بين شياطين بزرگ و صهيونيسم جهانى و بين حزب بعث عراق، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائيل و امريكا شد و می‌شود. ما اکنون نیز تکرار می‌کنیم که تا ملت‌های اسلام و مستضعفان جهان بر ضد مستکبران جهانی و بچه‌های آنان خصوصاً اسرائیل غاصب قیام نکنند، دست جنایتکار آنان از کشورهای اسلامی کوتاه نخواهد شد و این غده سرطانی از بیت‌المقدس و لبنان اخراج نخواهد شد.[6]

6 آبان 1360

مشترک بودن مسئله لبنان با ایران

از اول مبارزات، قضاياى لبنان و فلسطين جزء مقاصد اصلى ما بوده است و از مسائل ايران جدا نبوده است. به‌طورکلی، مسلمان نبايد تنها نظرش به طایفه‌ای از مسلمانان باشد.[7]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با توجه به چنین مواضعی، قابل پیش‌بینی بود در شرایطی که نیرو‌های صدام در حالت ضعف و در آستانه سقوط بودند، حمله اسرائیل به لبنان به معنای باز شدن جبهه جدیدی پیش روی نیرو‌های ایرانی و معطل کردن آن‌ها منجر خواهد شد. در جدول زیر به‌صورت روزشمار این حوادث پرداخته می‌شود.

جدول ۲- توالی حوادث در فاصله عملیات بیت‌المقدس و رمضان

ردیف

واقعه

تاریخ

فاصله 1

فاصله 2

فاصله 3

فاصله 4

فاصله 5

1

آزادسازی خرمشهر و شکست عراق

3 خرداد 1361

13 روز

 

 

 

50 روز

2

حمله اسرائیل به لبنان

16 خرداد 1361

1 روز

 

28 روز

3

اعزام هیئتی از ایران به سوریه برای کمک به لبنان

17 خرداد 1361

 

36 روز

4

اعزام نیروهای سپاه محمدرسوال‌الله به لبنان

21 خرداد 1361

 

 

5

آغاز عملیات رمضان

23 تیر 1361

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همان‌طوری که در جدول بالا مشخص است، بعد از عملیات بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر و عقب‌نشینی نیرو‌های عراقی به مرز‌ها و در حالتی که قدرت ایران نمایان شده بود و می‌توانست سریعاً حمله بعدی را به‌ صورت موفقیت‌آمیزی انجام دهد اما با توجه به اقدام اسرائیل، این موضوع ۵۰ روز به تأخیر افتاد و در این مدت ارتش عراق توانست در فرصت مناسبی با اجرای عملیات مهندسی و احداث مواضع مثلثی در ناحیه شرق بصره و ترمیم نیرو‌های از دست‌رفته‌اش شرایط را عوض کند و با توجه به ضعف اطلاعاتی و نقشه‌ برداری ایران از آخرین تحرکات عراق، عملیاتی که با نام رمضان در ۲۲ تیر انجام شد، موفقیت‌آمیز نبود و به تمامی اهداف مدنظر خود دست نیافت.

برخی فرماندهان ازجمله فرمانده وقت سپاه معتقدند چنانچه عملیات رمضان حدود دو هفته زودتر انجام می‌شد، موفق بود زیرا در این صورت دشمن برای تکمیل اقدامات مهندسی و توسعه استحکامات خود، فرصت کافی نداشت. در این صورت رزمندگان اسلام می‌توانستند با استفاده از ضعف‌های دشمن، به‌سرعت در عمق مواضع دشمن نفوذ کنند؛ بنابراین علت اصلی شکست عملیات رمضان از دست دادن زمان و نوع آرایش دشمن بود. در این زمینه یکی از مهم‌ترین دلایل تأخیر انجام عملیات، موضوع حمله اسرائیل به لبنان بود و همان‌طوری که در جدول بالا نیز مشخص است، ایران فقط پنج روز بعد از این حمله، به لبنان نیرو اعزام کرد و در سطح فرماندهان عالی‌رتبه، برای کمک به لبنان به سوریه رفتند. [۸]

البته امام کمی بعد از اعزام نیرو به لبنان، دستور بازگشت آن‌ها را به کشور صادر می‌کنند و برای پیشبرد بهتر جنگ و تمرکز ایران بر عراق، در طی چندین سخنرانی این‌طور می‌فرمایند:

«بعد از آنکه این قدرت‌های بزرگ و خصوصاً آمریکا، در همه توطئه‌ها فلج شد و شکست خورد و می‌بیند که این جنگی هم که او برای ما بپا کرده است این هم دارد به آخر می‌رسد ان‌شاء‌الله یک توطئه دیگری عمیق‌تر اجرا کرده است که در این توطئه، ما هم یک‌ قدری بازی خوردیم و او این است که یک نقطه‌ای که پیش ما خیلی بزرگ است و ما نسبت به او حساسیت زیاد داریم، آن غائله را پیش آورد تا اینکه ملت ما را از آن مطلبی که در کشور خودش می‌گذرد و از آن جنگی که در کشور خودش می‌گذرد غافل کند که آن قضیه هجوم اسرائیل به لبنان بود.

آمریکا می‌دانست که ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسیت داریم و نسبت به اسرائیل هم از آن‌طرف حساسیت داریم. این دام را آمریکا درست کرد. یعنی آن نوکر خودش را فرستاد به اینکه به لبنان حمله کند. آن‌ها دنبال این هستند که صدام را در این‌طرف سر جای خودش نگه‌دارند و ایران که در نظر آن‌ها خیلی اهمیتش بیشتر از لبنان و جا‌های دیگری است، برای آن‌ها محفوظ بماند. این نقشه این است که بگین [۹] را وادار کند به اینکه تو  به لبنان حمله کن. ایران نسبت به لبنان که تو حمله کردی، حساسیت دارد و همه قوایش را متمرکز می‌کند در اینکه تو را از بین ببرد و اگر ایران از جنگ عراق غافل بماند، عراق کار خودش را انجام می‌دهد و ایران در اینجا هم نمی‌تواند کاری بکند.

البته این نظر امام به معنای این نیست که لبنان به حال خود رها شود بلکه نظر ایشان این بود که شکست نهایی عراق مقدمه‌ای برای رسیدن به بیت‌المقدس [۱۰] است و اگر در اینجا موفق نباشیم در مواجهه با اسرائیل هم موفق نخواهیم شد. ایشان در این زمینه تذکر می‌دهند که:

«ما لبنان را با ایران از حیث مصالح و مفاسد جدا نمی‌دانیم لکن نباید کاری بکنیم که نتوانیم هم لبنان را و هم ایران را نجات بدهیم از این کار اجتناب کنیم. اگر امروز تمام نظر‌ها متوجه به لبنان بشود و تمام قدرت‌ها و گویندگان از لبنان بگویند و تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است برای آمریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرد که در نتیجه هم عراق را از دست می‌دهد و هم لبنان را. نه در عراق می‌تواند کاری بکند و نه در لبنان.

ما راهمان این است که باید از راه شکست عراق دنبال لبنان برویم، نه مستقلاً. ما می‌خواهیم قدس را نجات بدهیم لکن بدون نجات کشور عراق از این حزب منحوس نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم. ما لبنان را از خود می‌دانیم لکن مقدمه اینکه لبنان را نجات بدهیم این است که عراق را نجات بدهیم. ما مقدمه را رها نکنیم و بی‌ربط برویم سراغ ذی‌المقدمه و همه‌ چیز خودمان را صرف کنیم در آن و عراق برای خودش محکم کند جای خودش را.» [۱۱]

منابع

[۱]- صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۱۴۷

[۲]- صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۰۳

[۳]- صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۱۸.

[۴]- صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۱۶۷

[۵]- صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۶۳

[۶]- صحیفه امام، ج ۱۵ ص ۲۴۰

[۷]- صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۳۳۹.

[۸]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، حسین علایی، ج ۱، نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۱۵

[۹]- مناخیم بگین، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس

[۱۰]- صحیفه امام، ج ۱۶ ص ۳۶۳

[۱۱]- صحیفه امام، ج ۱۶، صص ۳۵۱-۳۵۴.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

صدام چگونه در بقای رژیم صهیونیستی نقش داشت؟ بیشتر بخوانید »

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ



دفاع مقدس نمایه

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

هر جنگی روزی به پایان می‌رسد، باید توجه داشت که معدودی از جنگ‌ها با نابودی نیروهای نظامی دشمن پایان یافته‌اند. معمولاً جنگ‌ها هنگامی پایان می‌یابند که ترکیبی از عوامل سیاسی، نظامی و اجتماعی باعث فرسودگی یا متلاشی شدن توان طرف یا طرفین برای ادامه جنگ شوند.

مهم‌ترین موضوع برای آغازگر جنگ و همچنین قربانی تجاوز این است که چه راهبرد و برنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ دارند.

از زمانی که عراق جنگ با ایران را آغاز کرد، جمهوری اسلامی ایران به دنبال دفع تجاوز و پایان جنگ بود. عراق هم در پی تحمیل آتش‌بس به ایران و خاتمه دادن به جنگ با حفظ بخشی از سرزمین‌های ایران بود.

پس از فتح خرمشهر، موضوع پایان دادن به جنگ برای هردو کشور جدی‌تر شد. عراق سعی کرد با اعلام آتش‌بس، ایران را وادار کند تا به خواسته‌هایش تن دهد و معاهده ۱۹۷۵ را بی‌اعتبار بشمرد. همچنین با مذاکره، پیمان مرزی جدیدی با ایران منعقد کند.

جمهوری اسلامی هم به دنبال آن بود تا با مبنا قرار دادن معاهده الجزایر، متجاوز را مشخص و خسارات جنگ را دریافت کند. همچنین با تنبیه متجاوز، امکان حمله مجدد به ایران در آینده را منتفی سازد.»[۱]

وقتی‌که ایران به‌عنوان طرف پیروز در جنگ، تحقق خواسته‌های مشروع خود را امکان‌پذیر نمی‌دید، چاره‌ای جز ادامه جنگ و اشغال بخشی از خاک عراق و اعمال فشار به رژیم بعثی به‌منظور دست‌یابی به حقوق مسلم خود نمی‌دید و این مسئله‌ای بود که متحدین منطقه‌ای و بین‌المللی صدام و بیش از همه آمریکایی‌ها را که به‌هیچ‌عنوان برهم خوردن توازن قدرت در منطقه به نفع جمهوری اسلامی را به منفعت خود نمی‌دانستند، نگران می‌کرد.

«ویلیام کوانت مشاور امور خاورمیانه‌ای شورای امنیت ملی آمریکا، تغییر در موازنه قوا و جلوگیری از پیروزی ایران را ازجمله اهداف تلاش‌های دو قدرت بزرگ جهانی (آمریکا و شوروی) اعلام کرد. وی گفت: کاملاً واضح است که دو ابرقدرت علی‌رغم مبارزه‌ای که (با یکدیگر در قالب جنگ سرد) انجام می‌دهند، برای یک تغییرات کلی در مورد توازن قوا در این منطقه، توافق دارند و به‌عبارت‌دیگر آن‌ها نمی‌خواهند شاهد پیروزی عظیم ایران باشند.»[۲]

«قدرت‌های بزرگ پس‌ازآنکه دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ را به‌عنوان تحول مهم ایران در صحنه نظامی جنگ ارزیابی کردند، دریافتند ایران می‌تواند پیروز جنگ باشد. پس از تصرف فاو، ارتش عراق نشان داد، توان و قدرت دفاعی سابق خود را ندارد و ایران توانائی اجرای عملیات‌های بزرگ‌تری را دارد و ممکن است، کنترل عملیاتی جنگ از دست قدرت‌های بزرگ خارج شود.

شدت گرفتن جنگ نفت‌کش‌ها در خلیج‌فارس، یک نوع نگرانی بین‌المللی در مورد تأثیر عوارض جنگ بر مسئله تأمین انرژی جهانی به وجود آورد. تشدید جنگ در دریا و اقدامات مقابله‌به‌مثل ایران، موجب شروع بحث در شورای امنیت سازمان ملل جهت ایجاد مقدماتی برای صدور قطعنامه‌ای برای پایان دادن به جنگ شد.

کار تدوین پیش‌نویس قطعنامه ۵۹۸ از پائیز سال ۱۳۶۵ آغاز شد. این پیش‌نویس در شرایطی تدوین شد که ایران پیروز میدان جنگ بود و از نظر نظامی دست بالا را داشت. فاو، جزایر مجنون، حلبچه، حاج عمران و بخش‌های عمده‌ای از نوار مرزی در اختیار ایران بود.

قدرت‌های بزرگ جهانی که تدوین‌کنندگان قطعنامه بودند، در پی آن بودند تا دل طرف پیروز جنگ را تا حدودی به دست آورند، به‌گونه‌ای که ایران این قطعنامه را بپذیرد. این قطعنامه حاصل کار ۹ ماه دیپلماسی کشورهای آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان و چند کشور دیگر بود.

در تصویب قطعنامه ۵۹۸، با جمهوری اسلامی ایران که طرف اصلی قضیه بود، به‌هیچ‌وجه مشورتی نشد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود.»[۳]

برخی از بندهای مهم این قطعنامه که در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد رسید؛ عبارت بودند از:

«بند ۱- خواستار آن است که به‌عنوان اولین گام جهت حل‌وفصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و عراق به آتش‌بس فوری تن داده و به‌تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه دهند و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند.

بند ۳- مصرانه می‌خواهد اسیران جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مورخ ۱۲ اوت ۱۹۴۴، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.

بند ۶- از دبیر کل درخواست می‌نماید که با مشورت ایران و عراق، مسئله تفویض اختیار به یک هیئت بی‌طرف جهت تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده، در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.

بند ۷- ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه درگیری، تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیر کل درخواست می‌کند که یک هیئت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نماید.»[۴]

«این قطعنامه که برای نخستین بار در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد و اجرای آن برای هر دو کشور الزام‌آور بود، همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور متجاوز و آغازکننده جنگ نداشت. موضوع خسارات و غرامت جنگ هم به‌روشنی در آن نیامده بود. ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما دو کشور عملاً به یک میزان درباره جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

مثلاً در موضوع تأسیس صندوقی برای دریافت کمک کشورهای دیگر به‌منظور تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود که دو کشور به یک‌میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز قائل نشده بودند.»[۵]

«روزنامه پاکستانی مسلم در تحلیل خود از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، اقدامات شورا را در این زمان سؤال‌برانگیز خوانده و به سکوت این شورا در برابر تجاوز عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ اشاره می‌کند. این روزنامه می‌نویسد: چگونه شورای امنیت در بیانیه‌ای که در هنگام تجاوز عراق به ایران انتشار داد، خواستار خروج نیروهای عراقی از ایران نگردید، ولی امروز که نیروهای ایرانی مناطقی از خاک عراق را آزاد ساخته‌اند، خواستار خروج نیروهای ایرانی از عراق شده است؟ این نشریه سپس نتیجه‌گیری می‌کند که شورای امنیت سازمان ملل بی‌طرف نیست و از عراق حمایت می‌کند.»[۶]

دیپلماسی منفعلانه ایران در خصوص قطعنامه

«در هنگام تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸، دبیر کل سازمان ملل از دو کشور ایران و عراق خواست نظراتشان را درباره مفاد اولیه آن اعلام کنند.

در آن مقطع زمانی، در وزارت خارجه ایران، فضائی برای بررسی قطعنامه، اعلام نظر و فعالیت‌های دیپلماتیک وجود نداشت. ایران به‌طور فعال در مذاکرات مربوط به آن شرکت نکرد، شاید اگر ایران برخورد فعال‌تری با شورای امنیت سازمان ملل داشت، می‌توانست نقش پررنگ‌تری در تصویب قطعنامه ایفا کند و این قطعنامه را بهتر از آن چیزی که تصویب شد، به نتیجه برساند.

بنابراین پیش‌نویس قطعنامه در غیاب ایران و البته با حضور و مشارکت فعال دولت عراق و به نفع آن کشور تنظیم شد و به تصویب رسید. در اوج قدرت نظامی ایران، محتوای قطعنامه تأمین‌کننده منافع عراق بود.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفت و از شورای امنیت تشکر کرد، ولی وزارت امور خارجه ایران طی بیانیه‌ای در ۳۰ تیر ۱۳۶۶، ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بندهای آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد.

باوجوداین، ایران این قطعنامه را بهترین نوع قطعنامه‌های سازمان ملل از ابتدای جنگ تحمیلی تا آن زمان می‌دانست. اکثر بندهای این قطعنامه به‌نوعی خواسته‌های (تعدیل‌شده) ایران برای پایان دادن به جنگ بود.»[۷]

«در واقع ایران دستور کاری تردیدآمیز را بر مبنای، نه رد، نه قبول قطعنامه در پیش گرفت و از سپتامبر ۱۹۸۷(شهریور ۱۳۶۶)، برای وارد شدن به فرایند مذاکرات سیاسی خاتمه جنگ، بدون تعهد صریحی به پذیرش قطعنامه مذکور، تمایل نشان داد، اما روند مذاکرات را به نحوی مدیریت می‌کرد تا از یکسو مانع از تصویب قطعنامه تحریم گردد و از سوی دیگر با کسب فرصت‌های بیشتر برای تحرک بخشیدن به صحنه‌های نبرد، بر نتایج آن تأثیر گذارد.»[۸]

«به‌عبارت‌دیگر، ایران قطعنامه را رد نکرد و پس از دو ماه از تصویب، آن را به‌صورت مشروط پذیرفت، ولی به‌منظور عدم تأثیر منفی بر رزمندگان، از اعلام رسمی پذیرش آن خودداری کرد تا فرصت رایزنی را از دست ندهد.

شاید اگر ایران نگاه فعال‌تری نسبت به قطعنامه می‌داشت، متن آن بهتر از محتوای کنونی می‌شد و اگر دستگاه دیپلماسی ایران با یک ارزیابی دقیق، قطعنامه را در بهترین موقعیت قدرتی ایران می‌پذیرفت، در این صورت کارایی قطعنامه بیشتر از تاریخ پذیرش آن می‌شد.»[۹]

ادامه دارد…

منابع:

[۱] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول، ۱۳۹۵، صفحه ۳۵۳

[۲] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۳۷۷

[۳] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۴،۳۵۵،۳۵۶

[۴] خرمی، محمدعلی، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد (جلد ششم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول،۱۳۸۸، صفحات ۳۰۴ و ۳۰۵

[۵] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۵۹ و ۳۶۰

[۶] جمعی از نویسندگان، روزشمار جنگ ایران و عراق (جلد چهل و نهم)؛ تصویب قطعنامه ۵۹۸ زمینه‌های سیاسی و نظامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۷، صفحه ۶۶۷

[۷] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم)، تهران، نشر مرزوبوم، چاپ اول،۱۳۹۵، صفحات ۳۶۳،۳۶۵

[۸] فصلنامه مطالعات جنگ ایران و عراق، (شماره ۸)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۲، صفحه ۸۷

[۹] علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم) صفحه ۳۶۵



منبع خبر

تلاش برای جلوگیری از پیروزی نهایی ایران در جنگ بیشتر بخوانید »