مهسا امینی

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱

شکست راهبرد «کشته‌سازی»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- سید محمدجواد میرخانی؛ سال گذشته بود که انتشار خبری مبنی بر درگذشت یک دختر جوان در مرکز پلیس امنیت اخلاقی انتظامی تهران بزرگ، موجب تحریک افکار عمومی و این اتفاق، جرقه‌ای برای شکل‌گیری اغتشاشات خیابانی و ناامنی در کشور شد که چندین ماه به‌طول انجامید و خسارت‌های زیادی را برای کشور به‌همراه داشت؛ اگرچه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان روز‌های آغازین این اغتشاشات، دشمن برای ایجاد فتنه در جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های شهریور و مهر ۱۴۰۱ برنامه‌ریزی کرده و فوت این دختر جوان، تنها بهانه‌ای برای آغاز اجرای توطئه‌های دشمن بود و اگر این ماجرا اتفاق نمی‌افتاد، دشمن بهانه دیگری را برای کلید خوردن توطئه‌های خود پیدا می‌کرد.

دشمنان در جریان توطئه‌های خود در سال گذشته، از همه توان خود برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بهره بردند تا جایی که حوادث سال ۱۴۰۱ را یک «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار علیه جمهوری اسلامی ایران می‌دانند؛ هرچند این جنگ ترکیبی با هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های مدافعان امنیت و بصیرت ملت ایران که جلوه‌ای از آن را در ماجرای حضور میلیونی آن‌ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن همان سال شاهد بودیم، شکست خورد و در تابستان امسال نیز همزمان با سالگرد آغاز این فتنه، باز هم همین عوامل، از جمله آمادگی کامل نیرو‌های امنیتی، موجب شد تا دشمنان نتوانند دوباره آتش فتنه را در کشورمان به‌پا کنند.

دشمنان در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ از یک راهبرد مهم برای تحریک احساسات مردم و افکار عمومی بهره بردند و آن راهبرد مهم، چیزی نبود جز «کشته‌سازی»؛ راهبردی که آن را در فتنه سال ۱۳۸۸ و فتنه سال ۱۳۹۸ هم در پیش گرفتند اما شکست خوردند. بر این اساس، در روز‌هایی که مدافعان امنیت در کف خیابان‌ها با اغتشاشگران مقابله می‌کردند و برخی از آن‌ها مانند «آرمان علی‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» در این راه به‌طرز وحشیانه و ناجوانمردانه‌ای شکنجه و شهید شدند، رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و عوامل دشمنان در فضای مجازی، تمامی توان خود را بر اجرای راهبرد «کشته‌سازی» گذاشته بودند و در این راه، حتی کسانی که به‌دلایل مختلف از جمله خودکشی و یا بیماری فوت کرده بودند را هم جزو کشته‌شدگان اغتشاشات عنوان کردند؛ دشمنان حتی در برخی از موارد نام افراد زنده را هم در لیست کشته‌شدگان اغتشاشات قرار داده بودند!

سیاستی که در راستای مقابله با راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان در دستور نهاد‌های امنیتی قرار گرفت، موجب شد که مدافعان امنیت در بسیج و سپاه، از داشتن سلاح گرم در مقابله با اغتشاشگران منع شوند تا دشمنان نتوانند آن‌ها را به کشتن اغتشاشگران متهم کرده و راهبرد خود را دنبال کنند؛ این درحالی است که با وجود این نیز دشمنان دروغ‌گو، چشم خود را به‌روی حقیقت بسته و بسیج و سپاه را به کشته‌سازی متهم می‌کنند؛ درحالی که مدافعان امنیت در اغتشاشات سال گذشته، برای خنثی‌سازی راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان، مظلومانه چاقو خوردند، شکنجه شدند، با سلاح گرم هدف گرفته شده و سرانجام جانباز و شهید شدند؛ اما بهانه‌ای به دست دشمن ندادند.

دشمنان در راستای اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، علاوه‌بر این‌که فوت‌شدگان و حتی زنده‌ها را به‌نفع خود مصادره کردند، قاتلان اعدامی مانند کسی که ۲ بسیجی را در مشهد به شهادت رسانده بودند را هم در این لیست جای دادند و افرادی هم که در اغتشاشات توسط معاندان و اغتشاشگران در راستای همین راهبرد، با سلاح گرم کشته شده بودند را به لیست خود اضافه کردند؛ اما هدف آن‌ها تنها به این لیست ختم نمی‌شد و در حقیقت می‌خواستند نام افراد این لیست را حتی تا ۳۰۰ نفر نیز افزایش دهند، تا از این طریق احساسات مردم، خصوصاً مردم پایتخت را تحریک کرده و آن‌ها را به خیابان‌ها بکشانند و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.

به‌نظر می‌رسد که دشمنان با اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، می‌خواستند دوباره تاریخ نه‌چندان دور این کشور را تکرار کنند و از این طریق به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه نهایی را بزنند؛ آن‌ها با الگوگیری از ماجرای جنایت رژیم پهلوی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ که در آن جنایت، صد‌ها نفر از هموطنان‌مان به شهادت رسیدند و این کشتار وسیع تیر خلاص را بر پیکر رژیم پهلوی زد، می‌خواستند با لیست کشته‌شدگان خود، چیزی شبیه این جنایت را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند و از این طریق نظام را در نظر مردم، به‌ عنوان حکومتی عنوان کنند که جان مردمش برایش اهمیت ندارد و سرانجام تیر خلاص را به نظام جمهوری اسلامی ایران بزنند؛ اما این راهبرد آن‌ها با تدبیر مسئولان و مجاهدت‌های مدافعان امنیت خنثی شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست راهبرد «کشته‌سازی» بیشتر بخوانید »

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس- سید محمدجواد میرخانی؛ سال گذشته بود که انتشار خبری مبنی بر درگذشت یک دختر جوان در مرکز پلیس امنیت اخلاقی انتظامی تهران بزرگ، موجب تحریک افکار عمومی و این اتفاق، جرقه‌ای برای شکل‌گیری اغتشاشات خیابانی و ناامنی در کشور شد که چندین ماه به‌طول انجامید و خسارت‌های زیادی را برای کشور به‌همراه داشت؛ اگرچه به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان روز‌های آغازین این اغتشاشات، دشمن برای ایجاد فتنه در جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های شهریور و مهر ۱۴۰۱ برنامه‌ریزی کرده و فوت این دختر جوان، تنها بهانه‌ای برای آغاز اجرای توطئه‌های دشمن بود و اگر این ماجرا اتفاق نمی‌افتاد، دشمن بهانه دیگری را برای کلید خوردن توطئه‌های خود پیدا می‌کرد.

دشمنان در جریان توطئه‌های خود در سال گذشته، از همه توان خود برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بهره بردند تا جایی که حوادث سال ۱۴۰۱ را یک «جنگ ترکیبی» تمام‌عیار علیه جمهوری اسلامی ایران می‌دانند؛ هرچند این جنگ ترکیبی با هوشیاری رهبر معظم انقلاب اسلامی، مجاهدت‌های مدافعان امنیت و بصیرت ملت ایران که جلوه‌ای از آن را در ماجرای حضور میلیونی آن‌ها در راهپیمایی ۲۲ بهمن همان سال شاهد بودیم، شکست خورد و در تابستان امسال نیز همزمان با سالگرد آغاز این فتنه، باز هم همین عوامل، از جمله آمادگی کامل نیرو‌های امنیتی، موجب شد تا دشمنان نتوانند دوباره آتش فتنه را در کشورمان به‌پا کنند.

دشمنان در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ از یک راهبرد مهم برای تحریک احساسات مردم و افکار عمومی بهره بردند و آن راهبرد مهم، چیزی نبود جز «کشته‌سازی»؛ راهبردی که آن را در فتنه سال ۱۳۸۸ و فتنه سال ۱۳۹۸ هم در پیش گرفتند اما شکست خوردند. بر این اساس، در روز‌هایی که مدافعان امنیت در کف خیابان‌ها با اغتشاشگران مقابله می‌کردند و برخی از آن‌ها مانند «آرمان علی‌وردی» و «روح‌الله عجمیان» در این راه به‌طرز وحشیانه و ناجوانمردانه‌ای شکنجه و شهید شدند، رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و عوامل دشمنان در فضای مجازی، تمامی توان خود را بر اجرای راهبرد «کشته‌سازی» گذاشته بودند و در این راه، حتی کسانی که به‌دلایل مختلف از جمله خودکشی و یا بیماری فوت کرده بودند را هم جزو کشته‌شدگان اغتشاشات عنوان کردند؛ دشمنان حتی در برخی از موارد نام افراد زنده را هم در لیست کشته‌شدگان اغتشاشات قرار داده بودند!

سیاستی که در راستای مقابله با راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان در دستور نهاد‌های امنیتی قرار گرفت، موجب شد که مدافعان امنیت در بسیج و سپاه، از داشتن سلاح گرم در مقابله با اغتشاشگران منع شوند تا دشمنان نتوانند آن‌ها را به کشتن اغتشاشگران متهم کرده و راهبرد خود را دنبال کنند؛ این درحالی است که با وجود این نیز دشمنان دروغ‌گو، چشم خود را به‌روی حقیقت بسته و بسیج و سپاه را به کشته‌سازی متهم می‌کنند؛ درحالی که مدافعان امنیت در اغتشاشات سال گذشته، برای خنثی‌سازی راهبرد «کشته‌سازی» دشمنان، مظلومانه چاقو خوردند، شکنجه شدند، با سلاح گرم هدف گرفته شده و سرانجام جانباز و شهید شدند؛ اما بهانه‌ای به دست دشمن ندادند.

دشمنان در راستای اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، علاوه‌بر این‌که فوت‌شدگان و حتی زنده‌ها را به‌نفع خود مصادره کردند، قاتلان اعدامی مانند کسی که ۲ بسیجی را در مشهد به شهادت رسانده بودند را هم در این لیست جای دادند و افرادی هم که در اغتشاشات توسط معاندان و اغتشاشگران در راستای همین راهبرد، با سلاح گرم کشته شده بودند را به لیست خود اضافه کردند؛ اما هدف آن‌ها تنها به این لیست ختم نمی‌شد و در حقیقت می‌خواستند نام افراد این لیست را حتی تا ۳۰۰ نفر نیز افزایش دهند، تا از این طریق احساسات مردم، خصوصاً مردم پایتخت را تحریک کرده و آن‌ها را به خیابان‌ها بکشانند و در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.

به‌نظر می‌رسد که دشمنان با اجرای راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال گذشته، می‌خواستند دوباره تاریخ نه‌چندان دور این کشور را تکرار کنند و از این طریق به نظام جمهوری اسلامی ایران ضربه نهایی را بزنند؛ آن‌ها با الگوگیری از ماجرای جنایت رژیم پهلوی در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ که در آن جنایت، صد‌ها نفر از هموطنان‌مان به شهادت رسیدند و این کشتار وسیع تیر خلاص را بر پیکر رژیم پهلوی زد، می‌خواستند با لیست کشته‌شدگان خود، چیزی شبیه این جنایت را به جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند و از این طریق نظام را در نظر مردم، به‌ عنوان حکومتی عنوان کنند که جان مردمش برایش اهمیت ندارد و سرانجام تیر خلاص را به نظام جمهوری اسلامی ایران بزنند؛ اما این راهبرد آن‌ها با تدبیر مسئولان و مجاهدت‌های مدافعان امنیت خنثی شد.

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شکست راهبرد «کشته‌سازی» در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ بیشتر بخوانید »

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟!



ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی مهدیان استاد حوزه و دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: فروپاشی یکی از روش‌های برداشتن قدرت‌ها از پیش پای تمدن غرب است. بعد از جنگ جهانی اول فروپاشی عثمانی یکی از روش‌های ظاهرا موفق غرب در این جهت بود. عثمانی مراحلی را طی کرد و تا پیش از آن به «مرد بیمار» اروپا تبدیل شده بود. این تعبیری بود که در سال ۱۸۵۳ توسط تزار روس نیکلای اول برای توصیف امپراتوری عثمانی برای سفیر انگلیس در کشورش استفاده شد. این بیماری دو بعد و دو ضلع جدی داشت؛ یکی اقتصادی و دوم فرهنگی. بعد اقتصادی توسط تجار و شرکت‌های غربی دنبال می‌شد و بعد فرهنگی نیز با همان ابزارهای آن دوران و البته جریان روشنفکری منفعل در داخل پی گرفته می‌شد. هویت ملی عثمانی نیز البته آنچنان مستحکم نشده بود که بتواند دوام بیاورد.

فروپاشی دیگر در شوروی رقم خورد. غرب مادی باز با دو بازوی فشار اقتصادی و تبلیغات و کار رسانه‌ای زمینه فروپاشی شوروی را فراهم کرد. آن بخش‌هایی از شوروی که این هویت ملی درشان کمرنگ بود و به زور جریان کمونیستی به هم متصل شده بودند جدا شدند. اما بعد از نابودی و اعلام شکست، کمونیسم روسیه تبدیل به یک قدرت درجه چندم در دنیا نشد. عناصر قدرت اقتصادی و نظامی باقی ماند و البته شکل‌گیری دستگاه حاکمیت مقتدر نیز در این جهت مؤثر بود. اما هر چه بود در برهه‌ای از تاریخ، غرب احساس اقتدار کرد. گفتمان جامعه جهانی با محوریت آمریکا و سپس شکل‌گیری اتحادیه اروپا بروز و ظهور طرح انسجام‌بخشی مدرن در دنیا بود. به مرور که قدرت اسلام در خاورمیانه شکل گرفت و جریان اسلام انقلابی و بیداری اسلامی گسترش می‌یافت، تحقق جریان‌های وحدت‌شکن دینی با هویت‌های جهادی و حاکمیتی می‌توانست در شکستن قدرت در حال گسترش اسلامی مؤثر باشد.

دولت – ملت‌سازی‌ مدرن یک رشته مهم برای راهبری دنیا توسط دنیای غرب بود؛ برای آنکه فروپاشی‌ها را مدیریت کنند.

توجه به اغتشاشات ایران از این زاویه بسیار حیاتی است. کردها سال‌ها بود در غرب ایران مشغول فعالیت فرهنگی و نظامی و تشکیلاتی بودند. دروغ پدر مهسا می‌توانست مددرساننده به آنها باشد. در شرق نیز ماجرای عبدالحمید و اعوان و انصارش می‌توانست به این فرایند کمک کند. شهرهای شمالی و جنوبی نیز به شکل دیگر می‌توانستند در این جهت پیش بروند. مشکل اصلی، حکومت نبود بلکه هویت ایرانی بود؛ هویت قیام‌کرده و برخاسته که بنا داشت به‌دست خود و بدون آویزان شدن به قدرت‌ها و با فکر و نرم‌افزار سیاسی معنوی جدید به نام مردم‌سالاری دینی رشد کند. فشارهای اقتصادی از بیرون به‌علاوه تبلیغات و فشار رسانه‌ای با ابزارهای جدید در داخل و با کمک جریان منفعل غربگرای درون ایران می‌توانست ایران را از چند جهت به یک مرد بیمار تبدیل کند و سپس به سمت فروپاشی سوق دهد. به همین دلیل اغتشاشات در ایران نیازی به یک افق روشن نداشت و دلقکی مثل رضا پهلوی برایش مناسب‌تر بود. هر چه ایرانی‌ها بیشتر ناامید و منفعل می‌شدند و هر چه اقتدار حکومت مرکزی بیشتر به هم می‌خورد فروپاشی ساده‌تر بود.

ماجرای کشف حجاب را هم باید درست دید. احساس ناامیدی و بی‌هویتی در ایران به فروپاشی این هویت بیشتر کمک می‌کرد. یکپارچگی ایران با از بین رفتن قدرت حاکمیت و عناصر استقلال‌بخش و هویتی‌اش شدنی بود. اگر ایرانی‌ها دیگر عنصر هویت‌بخشی را در خود احساس نکنند با سرعت زیاد بیماری بر آنها غلبه می‌کند و نابود می‌شوند. صلوات پهلوی و «رضاشاه روحت شاد» ته دل همه ایرانی‌ها را حتی کسانی که فریادش می‌زدند خالی می‌کرد. چون ولو برای رو کم کنی خوب بود اما هویت‌کش بود.

جنگ امروز برای حفظ عناصر هویتی امروز یک جنگ جدی و بی‌بازگشت است. حفظ اقتدار مردم‌سالاری دینی، حفظ دین، حفظ هویت تاریخی تمدن‌ساز ایرانی، تقابل با زورگویان عالم و مفاهیم بنیادین بسیاری که در دست داریم اگر به هر بهانه‌ای از دست برود فروپاشی و شق عصای مومنین رخ خواهد داد. جالب است که حتی شعار وحدت‌گرایی و ولاء طرفینی و امثالهم وقتی براساس تقویت عناصر هویتی دنبال نشود یعنی با نگاهی جزئی یا سطحی و یا خیالی انتزاعی پی گرفته شود می‌تواند مدد به طرح فروپاشی دهد. راه‌حل فقط و فقط، جدی‌کردن دو عنصر «امید» و «ایمان» است؛ امید از سر ایمان و ایمان در پی امید. این دو یکی هویت را و دیگری مسیر پیشرفت را یادآوری می‌کند. این نه یک طرح اجرایی و نه حتی یک راهبرد بلکه امری عمیق‌تر و اساسی‌تر است وقتی فشار بر یک هویت توحیدی و سالک زیاد می‌شود و او در تقابل با ابتلائات ناشی از دوست و دشمن قرار می‌گیرد. گفتمان ایمان و امید که ترجمه انالله و اناالیه راجعون است باید فراگیر شود. توجه به هویت و توجه به مسیر.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن چطور از براندازی به فروپاشی رسید؟! بیشتر بخوانید »

دروغ بزرگ؛ پوشش در دنیا قانون ندارد

دروغ بزرگ؛ پوشش در دنیا قانون ندارد



اصل پوشش در همه‌جا قانونی و لازم‌الاجراست و فقط اختلاف در حدود آن وجود دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، قوانین مربوط به پوشش در همه جای دنیا وجود دارد و با یک جست‌وجوی ساده می‌توان محدودیت‌ها و حد و مرزهایی را که برای پوشش در هر کشوری وجود دارد، بررسی کرد. از این قوانین، چند نکته را می‌توان برداشت کرد؛ اول آنکه، اصل پوشش در همه‌جا قانونی و لازم‌الاجراست و فقط اختلاف در حدود آن وجود دارد. دوم آنکه، تقاضا برای بدون پوشش بودن و برهنگی، انتهایی ندارد و در کشورهای غربی هم اعتراضاتی علیه این قوانین شکل گرفته است؛ به‌طوری که در این کشورها، با وجود آنکه اکثرا پوشش آزاد است، اما بازهم برای برهنه‌شدن کامل و نمایش بخش‌های حداقلی از بدن که ممنوع است، اعتراض می‌کنند. نکته قابل توجه دیگر، این است که حکومت‌ها با این قبیل اعتراضات، مقابله و حتی معترضان را دستگیر می‌کنند. به‌عبارتی دیگر، صرف آنکه عده‌ای تقاضای برهنه‌شدن کامل را مطرح کنند، قانون ممنوعیت برهنگی کامل تغییر نمی‌کند و دولت‌ها، بر حفظ آن پافشاری می‌کنند؛ حتی فراتر از حکومت‌ها، مدیران شبکه‌های اجتماعی همچون فیسبوک و اینستاگرام نیز بیش از یک‌دهه نسبت به تغییر قانون ممنوعیت برهنگی کامل، مقاومت نشان دادند و آن را به‌دلیل خواست و اعتراض عده‌ای، آزاد نکردند. اما در نهایت برای حفظ کاربران خود، بخشی از این محدودیت‌ها و نه همه آن را، کاهش دادند. مرور برخی از خبرها درباره برخورد پلیس در کشورهای غربی با کسانی که هنجارهای پوشش را در این کشورها رعایت نمی‌کنند، جالب و مورد توجه است.

برخورد با نیلوفر فولادی‌ در هلند

نیلوفر فولادی ‌زاده سال ۱۳۶۹ در تهران است که با کشف حجاب در یکی از خیابان‌های انقلاب و برهنه شدن در تجمعات اعتراضی به مرگ مهسا امینی در هلند نامش بر سر زبان‌ها افتاد. برهنه‌شدن نیلوفر فولادی در تجمع اعتراضی چندین نفره در هلند که به بهانه حمایت از اعتراضات تهران در پی فوت مهسا امینی تشکیل شده بود، با برخورد پلیس این کشور و همچنین با واکنش‌های منفی بسیاری در شبکه‌های اجتماعی همراه شد. برخی کاربران به عدم‌برهنگی کامل فولادی اشاره داشتند و آن را به‌دلیل وجود قوانین پوشش در هلند دانستند که در تناقض با خواسته امثال فولادی‌ است. احمد دستاران در این‌باره در توئیتر نوشت: «می‌دونید چرا کامل لخت نشده؟ به‌خاطر قانون حجاب اجباری هلند. در هلند برهنگی کامل جرم است. پلیس هم با مجرم برخورد قانونی و درصورت مقاومت، برخورد خشن می‌کند.» نکته قابل توجه اینجاست که نیلوفر فولادی در هلند برهنه شد که به ممنوعیت لخت‌شدن در ایران اعتراض کند، ولی توسط پلیس هلند به‌دلیل لخت شدن بازداشت شد.

برخورد پلیس آلمان با تجمعات اعتراضی همراه با برهنگی

سال ۱۴۰۰ و در کوران انتخابات ریاست‌جمهوری بود که ۳عضو گروه فمن که با شعار بایکوت انتخابات در مقابل سفارت ایران در برلین برهنه شدند و اعتراض کردند، توسط پلیس آلمان بازداشت شدند. فمن، گروهی متشکل از زنان فعال فمینیست است که به‌خاطر اعتراض‌های برهنه خود در نقاط مختلف جهان شهرت دارند. اعضای این گروه در تجمعات دیگر خود نیز که با برهنگی همراه بوده است، توسط پلیس بازداشت شده‌اند. نمونه دیگر بازداشت ۳تن از این گروه در جریان سفر پوتین به آلمان است. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در جریان سفر به آلمان وقتی به همراه صدراعظم آلمان از نمایشگاه بازرگانی هانوفر دیدار می‌کردند با اعتراض ۳زن برهنه مواجه شدند. این معترضان شعارهایی را با الفبای روسی علیه ولادیمیر پوتین روی بدن‌های خود نوشته بودند. این ۳زن موفق شده بودند خود را به نزدیکی ولادیمیر پوتین و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان برسانند، اما به‌سرعت توسط پلیس دستگیر و از محل دور شدند. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین این زنان را «اوباش معمولی» خواند و خواستار «تنبیه» آنان در همه جای دنیا شد. رئیس‌جمهوری روسیه در این‌باره طی کنفرانسی خبری گفت: در حقیقت درست نشنیدم که این معترضان چه چیزی را مطرح می‌کردند؛ چراکه مأموران امنیتی به‌شدت با آنها برخورد کردند. به‌نظر من این کار درست نبود و آنها می‌توانستند بسیار ملایم‌تر با آنها برخورد کنند. رئیس‌جمهوری روسیه گفت: اعتراضات توسط فعالان فمنیست «فمن» چیز جدیدی نیست. وی افزود: اگر فردی می‌خواهد درخصوص سؤالات سیاسی مذاکره کند، بهتر است که لباس بر تن داشته باشد؛ چراکه به نتیجه بهتری می‌رسد!

چند نمونه در آمریکا

در اکثر ایالت‌های آمریکا، قانون دولتی و ممنوعیت‌هایی برای پوشش وجود دارد؛ برای مثال در اکثر ایالت‌ها برهنگی یک جرم جنایی است که جریمه نقدی یا حبس یا ثبت شدن فرد به‌عنوان مجرم جنسی و الزامات و محدودیت‌های بعدی را برای او به همراه خواهد داشت. در برخی از ایالت‌ها، دولت‌های محلی مجازند که مجموعه استانداردهای محلی را تدوین کنند. در این‌باره می‌توان به تابلوی ورودی شهر کریاس جوئل در آمریکا اشاره کرد. بر تابلوی این شهر نوشته شده است: «براساس سنن و رسوم مذهبی خود، از شما خواهشمندیم تا هنگام بازدید از اجتماع ما به‌گونه‌ای عفیف لباس پوشیده و رفتار کنید. این امر شامل موارد زیر می‌شود: پوشیدن دامن یا شلوار بلند، پوشیده ‌بودن سینه‌ها، پوشیدن لباس‌های آستین‌دار حداقل تا آرنج، استفاده از الفاظ مناسب، رعایت تفکیک جنسیتی در تمام اماکن عمومی. از احترام شما به ارزش‌های ما سپاسگزاریم؛ از بازدید خود لذت ببرید!»

تذکر به آدم‌برفی

به‌عنوان مثال دیگر، مسئله پوشش در آمریکا تا جایی مورد توجه است که بی‌بی‌سی تیتر عجیبی با عنوان «پلیس آمریکا آدم‌برفی برهنه را توبیخ کرد» زد. این شبکه سلطنتی نوشت: پلیس آمریکا به سازنده یک آدم‌برفی که به شکل پیکره برهنه الهه ونوس بود، تذکر داد که به‌خاطر اعتراض همسایه‌ها بدن آدم‌برفی خود را بپوشاند. مأمور پلیس به سازنده این آدم‌برفی گفته است که همسایگان برهنگی ونوس برفی را «جلف» توصیف کرده‌اند.

برخورد با عروس و داماد برهنه

نمونه دیگر، دستگیری عروس و داماد برهنه آمریکایی، در خیابان توسط پلیس است. این عروس و داماد عجیب در اعتراض به قانون ممنوعیت برهنگی در خیابان‌ها و مکان‌های عمومی در شهر سانفرانسیسکو بعد از مراسم ازدواجشان به‌صورت کاملا برهنه وارد خیابان شده و به جشن و پایکوپی پرداختند، اما عروس و داماد برهنه آمریکایی در خیابان توسط پلیس دستگیر شدند. به‌گفته خبرنگاران، این عروس بعد از دستگیری توسط پلیس به خبرنگاران و افرادی که در محل حاضر بودند، گفت: این مراسم اعتراض به قانون منع برهنگی در اجتماع است. هرکس حق دارد آنطور که دوست دارد وارد خیابان شود. من مطمئنم مردم سانفرانسیسکو از ما حمایت خواهند کرد. مأموران پلیس این شهر بلافاصله با حضور در محفل این عروس و داماد که در حال رقص در پیاده‌رو بودند با پتو بدن آنها را پوشانده و سپس آنها را به بازداشتگاه منتقل کردند. لازم به ذکر است که از سال ۲۰۱۲میلادی برهنگی در خیابان، وسایل نقلیه و مجامع عمومی در شهر سانفرانسیسکو آمریکا ممنوع بوده و با قانون‌شکنان برخورد می‌شود.

برخورد با تجمعات برهنگی در سایر نقاط دنیا

شاید برایتان تعجب‌برانگیز باشد، اما با تجمعاتی از این دست در کشوری مانند برزیل هم برخورد شده است. احتمالا شنیده‌اید که این کشور، از نظر اخلاقی و پوششی، سطح بسیار نازلی دارد؛ به‌طوری که حتی جمعیت زیادی از کشورهای اروپایی، سالانه برای حضور در کارناوال‌های برزیلی، در این کشور حضور می‌یابند. با این حال، برهنگی کامل در سواحل برزیل ممنوع است و اعتراض به پوشش، علیه قانون ممنوعیت برهنگی در سواحل بود که بی‌بی‌سی آن را پوشش داده است.

حتی در شهر سانفرانسیسکو که یکی از شهرهای بزرگ و مشهور ایالات‌متحده آمریکاست، برای برهنگی کامل اعتراضاتی شکل گرفته است. به گزارش مجاهدت از نشریه انگلیسی گاردین، «در پی اعتراض علیه ممنوعیت برهنگی کامل در سانفرانسیسکو، ۳نفر دستگیر شدند.»

شبکه آمریکایی CNN نیز در گزارشی گفت: «پس از آنکه قانونگذاران سانفرانسیسکو ممنوعیت برهنگی کامل در محیط عمومی را تصویب کردند، معترضان لباس‌های خود را درآوردند.» اما با این حال قانون ممنوعیت برهنگی پا برجا ماند و متخلفان از این قانون، جریمه شدند.

رسانه آمریکایی «سی نت»، هم در گزارشی اعلام کرد که «ده‌ها نفر در اعتراض به قانون ممنوعیت برهنگی کامل در شبکه‌های اجتماعی، مقابل دفتر فیسبوک، برهنه شدند.»

در آرژانتین نیز تجمعاتی در اعتراض به ممنوعیت برهنگی برگزار شد که در آن، زنان خواهان آزادی برهنگی بالاتنه شدند. نکته قابل توجه این است که پلیس این کشور، زنان نیمه‌برهنه را از ساحل اخراج کرد.

در نهایت باید گفت با توجه به شواهدی که تلاش کردیم در این گزارش به آنها اشاره کنیم، هر کشوری برای خود محدودیت‌ها و قوانینی را برای پوشش قائل است که هرگونه اعتراض نسبت به این قوانین را برنمی‌تابد و تخطی از این قوانین، برخورد پلیس و جریمه را به همراه دارد.

لباس پوشیدن قانون دارد

علاوه بر نمونه‌های گفته شده کشورهای مختلف قوانینی هم برای پوشش دارند.

به‌عنوان مثال پوشیدن لباس کوتاه حتی در مغازه‌تان باعث می‌شود جریمه شوید.

پلیس انگلیس هم برای پوشش مردم قوانین وضع می‌کند؛ برای نمونه رانندگان حق ندارند برخی از لباس‌های زمستانی یا راحتی را هنگام رانندگی بپوشند.

کره‌جنوبی دیگر کشور آسیایی هم پوشیدن لباس کوتاه را ممنوع اعلام کرده است و همین چند وقت پیش نیز با یک توریست به‌دلیل پوشیدن لباس نامناسب برخورد کردند.

برخی مدارس تگزاس پوشیدن هودی را ممنوع کردند و دانش‌آموزان حق ندارند با این لباس در مدرسه حاضر شوند.

ایالت میزوری هم قوانین خاص خود را دارد و حتی نمایندگان زن پارلمان این ایالت حق ندارند لباسی بپوشند که شانه‌های آنها مشخص باشد.

منبع: روزنامه همشهری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دروغ بزرگ؛ پوشش در دنیا قانون ندارد بیشتر بخوانید »

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم



شبکه اینترنشنال در حالی فیلیمو را نماد سانسور معرفی می‌کند که این پلت‌فرم با هشتگ‌سازی از اسم رمز مهسا سعی می‌کرد به دیدگاه‌های سیاسی این شبکه نزدیک شود.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – شب گذشته شبکه «برانداز» و سلطنت‌طلب «اینترنشنال» یک بخش گزارشی خود را به بررسی تولیدات و چهره‌های فعال در حوزه شبکه نمایش خانگی اختصاص داد . گزارش با این جملات آغاز شد: چه کسانی پشت پخش سریال‌های جیران، یاغی و زخم کاری هستند؟

گزارش اینترنشنال درباره پلت‌فرم‌ها

در ادامه گزارشگر اشاره می‌کند: آیا شبکه خانگی پشت صحنه فساد و ولنگاری است؟ در ابتدای این گزارش مطرح شد که جدال صدا و سیما و شبکه خانگی واقعی است؟

این سئوالی است که توسط گزارشگر این شبکه مطرح شد و در یکی از عجیب‌ترین گزارش‌های این شبکه، به تشریح افراد و گردانندگان این پلت‌فرم‌ها اشاره شد. مهمترین اشتباه این گزارش این است که آیو که ماهیت آی پی تی (IPTV) دارد به عنوان VOD معرفی می‌کند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

چرا سریال جیران را هیچ‌کس دوست ندارد!

در ادامه گزارش بریده‌ای از سریال جیران نمایش داده شد. در این شبکه سلطنت طلب همه اجزا در اختیار ایدئولوژی هدفمند پهلویست‌ها قرار دارد. یکی از سیاست‌های فرهنگی حکومت پدر و پسر در گذشته تخریب دوره قاجار و شاهان این سلسله است. صابون بسیار لیزی که توسط بهائیان در برنامه‌ریزهای فرهنگی پهلوی‌ها گنجانده شد و متاسفانه این سیاست در عناصر نمایشی دوران پس از انقلاب ادامه پیدا کرد.

با اینکه تمامی این سلسه‌های دیکتاتوری و تمامیت خواه غیر مردمی بودند اما هر کدام ویژگی‌های قابل اعتنایی هم داشتند. شاید آنچه که به عنوان تنها ویژگی زمامداری «سلطان صاحبقران» مطرح می‌شود و در گزارش‌های تاریخی متعددی مطرح شده، اعدام انقلابی «علی‌محمد باب» و فرقه بابیت بود که چندی بعد بهاییت به مهمترین شاخه آن تبدیل گردید.

ناصرالدین شاه نقش مهمی در گسترش و توسعهٔ رسوم شیعی همانند عزاداری و اجرای تعزیه داشت، به همین دلیل رضاخان میرپنج با این سنت مخالف بود. ناصر پشتیبان و ترویج کننده تعزیه بود، در سال ۱۲۴۷ خورشیدی فرمان بنای تکیه دولت را صادر کرد که از اصلی‌ترین اقدامات او در گسترش ترویج آئین شیعی به حساب می‌آید. او برای ترمیم، نوسازی و زیباسازی حرم‌های امامان و امامزادگان شیعه از جمله حرم حسین بن علی، حرم عسکریین و علی بن موسی‌الرضا اقداماتی انجام داد. همچنین روز غدیر خم، زادروز علی بن ابی‌طالب و حجت بن الحسن نیز در دورهٔ زمامداری او به شکلی رسمی در زمرهٔ جشن‌های ملی درآمد.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

سریال جیران از سوی دو طیف مورد انتقاد محتوایی قرار می‌گیرد. شبکه سلطنت طلب بخش کوتاهی از آن را پخش می‌کند تا نمادی از مخالفت این شبکه با محتوای سریال باشد.

پیش از این در همین شبکه و بسیاری از شبکه‌های سلطنت‌طلب این سریال از جنبه‌های مختلفی آن را مورد انتقاد قرار دادند. سلطنت طلبان رشد و ورود مصدایق مدرن به ایران را به رضاخان میرپنج نسبت می‌دهند و از سوی دیگر به گواه تاریخ در دوره حکومت ناصرالدین‌شاه بسیاری از اختراعات، ابداعات، مفاهیم، خدمات و ادارات و سازمان‌های دنیای غرب برای اولین بار وارد ایران شد که می‌توان به دوربین عکاسی، تلگراف، ضرب سکه، چاپ اسکناس و تمبر، انتشار روزنامه، چراغ گازی، راه‌آهن، سازهای موسیقی غربی مانند پیانو، ثبت اسناد رسمی، بانک، پلیس، نیروی دریایی، سالن تئاتر، مدرسه (دخترانه و پسرانه) و دانشگاه (دارالفنون) اشاره کرد.

در داخل کشور گروه‌های مختلف مذهبی به دلیل نسبت دادن نوشیدن مسکرات به چهره‌ای در تاریخ که در بازسازی آیین‌های عزاداری از او یاد می‌شود، انتقاداتی وجود دارد.

در واقع سریال جیران از سوی هیچ گروه، دسته و نگرش سیاسی در داخل و خارج مورد توجه نگرفت، چون مولفان در هیچ نقطه صحیح تاریخی قرار نداشتند و نقاط دید اشتباهی را نسبت به دوران قجری دنبال کردند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

اینکه فیلیمو را با نماد جیران رسانه‌های خارج از کشور مورد انتقاد قرار می‌دهند بخش اعظمی از این انتقادات به دلیل ساخت سریال‌هایی درباره دوران «سلطان صاحبقران» است که ورسیون کمدی ساخته شده توسط محمدی‌ها|(منوچهر و حامد) به دلیل تعمیم ویژگی های ناصرالدین شاه به دوران کنونی توقیف شد.

هشتگ‌سازی برای مهسا امینی فایده نداشت ! /اینترنشنال: فیلیمو نماد سانسور است

گزارشگر در بخشی از گزارش خود می‌گوید: به غیر از روابط حکومتی و دولتی این شرکت‌ها سانسور هم در توسعه تلویزیون‌های اینترنتی موثر بوده است. این جمله متعلق به شبکه‌ای است که تابلو تجزیه‌طلبانه و براندازانه‌ای را در دست دارد.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

گزارشگر اینترنشنال اشاره می‌کند: استفاده یا سوء استفاده از سانسور در پلت‌فرم فیلیمو بیشتر مشهود است. نکته جالب اینجاست که فیلیمو مشهورترین پلت‌فرم فعال در حوزه شبکه نمایش خانگی را با سریال‌های آقازاده، یاغی، زخم‌کاری را به صورت غیر متعارفی معرفی می‌کند.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

گزارشگر می‌گوید: آقازاده محصول مشترک اوج و فیلیمو معرفی می‌شود، محمد حسین مهدویان به عنوان همکار فیلمساز وزارت اطلاعات معرفی می‌شود و نحوه تشریح محتوای سریال یاغی نیز کاملا مشخص است که تحلیل این شبکه این است که علیه ورزشکاری ساخته شده که به دنبال پناهنده شدن به کشورهای اروپایی هستند.

با پخش این تصاویر سکانس پربحث و حاشیه صیغه خواندن پرستوی این سریال نشان داده می شود و بازیگر نقش زن چادر خود را باز می‌کند و در ادامه گزارشی تشریحی درباره صاحبان سامانه آپارات پخش می‌شود.

گزارشگر اشاره می‌کند: اگر یوتیوب در ایران فیلتر نمی‌شد، آپاراتی هم در ایران وجود نداشت. گزارشگر اشاره می‌کند صباویژن هم آزانس تبلیغاتی است که امور تبلیغی تمام برندهای ایرانی و خارجی فعال است و خودش یک امپراتوری جداست.

درباره شکوری‌مقدم‌ها بیشتر بخوانید:

«آپارات» چگونه مهسا امینی را به اسم رمز آشوب تبدیل کرد؟ +تصاویر

شکوری مقدم‌ها تحت عنوان «شرکت فناوران ایده پرداز صبا» صاحبان فیلیمو، آپارات، صباویژن هستند. گزارشگر اشاره می‌کند محمدجواد از این خانواده در رسانه‌های حاضر می شود و روایتی که تعریف می کند شبیه کارآفرینان بزرگ دنیاست که بدون ارتباط و از صفر به قله رسیدند.

کنایه این شبکه و شرح گزارشگری که فیلیمو را به عنوان نماد سانسور می‌کند و کنایه «بدون ارتباط» و «از صفر به قله رسیدن» نشان می‌دهد عملیات روانی فیلیمو برای هشتگ سازی از مرحومه مهسا امینی و، توییت‌های فاطمه موسوی لاری(اینجا) ، سایر کارمند این نهاد در همراهی با آشوب‌طلبان، تولید محتوای در همراهی با فتنه اخیر در فیلیمو شات(اینجا)، اخراج کارمند روابط عمومی این سامانه در اوج تصیم‌سازی برای عدم همراهی با غائله اعتصاب در آشوب‌های اخیر (اینجا) هیچکدام نتوانست منجر به مشروعیت‌سازی برای این کمپانی در میان اقشار خاکستری و برانداز شود.

طیفی که به صورت طبیعی فیلیمو علاقه‌مند است در شمار کاربرانش قرار گیرد. همکاری با سازمان اوج در قالب سریال آقازاده و انتشار سریال ضد امنیتی «سقوط» مخاطبان با جزئیات دنبال می‌کنند و مدیران این سامان هنوز متوجه نشدند دوران «دوسره بار زدن فرهنگی» همچون دهه هشتاد و «وسط بازی» دهه نود تمام شده است.

این ماجراجویی دوساله ناظر بر عدم تابعیت از نهادی که بر اساس قانون پلت فرم فیلیمو آنرا نادیده گرفت، آورده‌ای تبلیغاتی برای این پلت‌فرم‌ به همراه نداشت با این حال با تمامی عدم پذیرش تعامل با سکوی ناظر، فیلیمو متهم به نماد سانسور می‌شود.

 دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم

این گزارش در ادامه با پخش نمایش بخش‌هایی از سریال پوست شیر از فیلم نت‌ و مدیر همه کاره آن علی سرتیپی اصفهانی را به عنوان نماد سینماداری در پردیس‌های سینمایی یاد می‌کند. مخاطب این شبکه‌های افراد معرفی شده را به عنوان نمادهای حاکمیتی خواهد شناخت و طبیعی است که انتقاع معنوی و مالی از درون سیستم‌ داشته‌اند، باید رفتارهای دوگانه خود را ترمیم کنند.

بیشتر بخوانید:

پلتفرم «فیلم نت» با کدام پشتوانه اقتصادی وارد معرکه اغتشاشات شد؟

سرتیپی در این گزاش به عنوان ناشر آثار سازمان اوج همچون ایستاده در غبار معرفی می شود و همکاری او با سازمان اوج مطرح می‌شود . درباره شجاع‌الدین میرطاووسی یکی از مدیران بالادستی نماوا سوابق او به عنوان یکی از مدیران مرکز آهنگ‌ها و سرودهای انقلابی و امضاء کننده مجوز حمل ساز مطرح می‌شود.

این گزارش نشان می‌دهد که جبهه معارض رسانه‌ای نه تنها این پلت‌فرم‌ها را مستقل و مشروع معرفی نمی‌کند، بلکه نوعی تحلیل در میان این رسانه‌ها رایج است که این پلت‌فرم‌ها وابستگی غیررسمی حاکمیتی دارند.

با این گزارش مشخص می‌شود اگر جریان شبکه‌ نمایش خانگی می‌خواهد همچنان پویا و فعال مسیرش را ادامه بدهد به جای تمرد باید به تنظیمات کارخانه بازگردد و پذیرش یک سکوی بالادستی ناظر را در محاسبات تولید خود قرار دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دامنه منتقدان پلت‌فرم‌ها به اپوزیسیون رسید/ هشتگ «مهسا امینی» هم ضدانقلاب را از فیلیمو راضی نکرد! +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »