به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از ارومیه، «محمود قلندری» در خانواده ای کشاورز در روستای کوچکی به نام حسنلو از توابع شهرستان نقده در سال 1340 به دنیا آمد.
وی در کنار تحصیل با آغاز طلیعه های انقلاب خصوصا بعد از قیام 29 بهمن 1356 تبریز و فعالیت های انقلابی او از مدرسه اخراج شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به خدمت سپاه درآمد و فعالیت های جدیدی را آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی همراه عده ای عازم جبهه شد و همزمان به تحصیلات خود نیز ادامه داد. با شرکت در کنکور سراسری در رشته کاردانی راه و ساختمان در انیستیتو تبریز پذیرفته شد.
محمود قلندری در کنار تحصیل در دانشگاه و سایر فعالیت های اجتماعی حضور فعال در جبهه داشت و در عملیات رزمی شرکت می کرد و فرماندهی گردانهای طارق و قائم را برعهده داشت.
در اواخر اردیبهشت ماه 1365 به همراه کاروان کربلای 3 برای حفظ و حراست از دستاوردهای عملیات والفجر 8 به جبهه جنوب و منطقه فاو رهسپار شد و بعد از مدت زیادی حضور در منطقه عملیاتی از ناحیه پهلو به طور سطحی زخمی شد و به پشت جبهه اعزام شد.اما پس از دو روز با مشاهده شرارتهای دشمن بعثی در منطقه عملیاتی حاج عمران به همراه یک گردان که فرماندهی آن را برعهده داشت از نقده از نقده به منطقه عزیمت کرد و در کنار دیگر نیروهای طرح لبیک شهرستان نقده به نبرد با دشمن پرداخت.
در صبحگاه روز پنجشنبه اول خرداد 1365 مصادف با دوازدهم رمضان پس از اینکه تا اذان صبح نبرد کرد و پس از اقامه نماز صبح که وصیتنامه خود را نوشت از جا برخواست و همراه بی سیم چی خود به عزم سرکوب دشمن از سنگر خارج شد. پس از چند دقیقه تیر اندازی به سوی دشمن بر اثر اصابت خمپاره ، در حالی که رو به قبله داشت از ناحیه سر به شدت زخمی شد و دستش قطع شد و لحظاتی بعد به شهادت رسید.پیکر مطهر این شهید در گلزار شهرستان نقده به خاک سپرده شده است.
این شهید در فرازی از وصیتنامه خود آورده است:
«شهادت آخرین و برترین معراج انسانیت است و آن مخصوص بندگان شایسته خداوند است و راهی که من برگزیده ام کاملترین راه است. راهی که انبیا و عترت پیامبر نیز همان را بشارت داده اند. جاد در راه خدا برای نابودی ظلم و ستم و برقراری عدل الهی مبارزه با جهل و نادانی ، مبارزه با متجاوزین تا رهایی کامل انسان از بند اسارت. و شما ای خانواده مهربان من ، افتخار کنید به فرزندتان که بالاخره خود را یافت و به سوی مقصدش شتافتو شما را مبادا گریه بر من که دشمنان شاد می شوند. اشک بریزید اما برای رضای خدا و آمرزش خودتان که شما نیز شهید بمیرید و شفاعت شما را از یگانه معبودم خواهانم.
هرگز اتحاد و وحدت خودتان را با روحانیون مبارز قطع نسازید. مطیع امر مولای خویش باشید که پیروزی شما در سایه رهبری امام و وحدت شما مسلمین با روحانیون مبارز و همیشه در صحنه است.»
انتهای پیام/