زندگینامه شهید «حسین موسوی نژاد»
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
زندگینامه شهید «حسین موسوی نژاد» بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
زندگینامه شهید «حسین موسوی نژاد» بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از لرستان، شهید «مرتضی آقایی»، بیست و پنجم شهریور ۱۳۵۰، در روستای دارایی از توابع شهرستان خرمآباد به دنیا آمد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم فروردین ۱۳۶۶، در مریوان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع هست.
وصیتنامه شهید:
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون «قرآن کریم»
با سلام و درود به پیشگاه حضرت ولی عصر مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه شریف) و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و با سلام بر امت ایثارگر و فداکار ایران و با درود بر رزمندگان سلحشور و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت از هابیل تا شهدای کربلای حسینی و کربلای خونین ایران. بنده با امام امت میثاق بستهام و به او وفادارم، زیرا او به اسلام و قرآن وفادار هست و اگر چندین بار مرا بکشند و زندهکنند دست از او نخواهم کشید. راه سعادتبخش حسین را ادامه دهید و زینبوار زندگی کنید.
خدایا! بارالها معبودا معشوقا وای مولایم بنده ضعیف و ناتوانم دوست دارم دشمن چشمهایم را در اوج دردش از حدقه درآورد و دستهایم را قطعه قطعه کند پاهایم را از بدن جدا سازد و قلبم را آماج رگبارهایش قرار دهد و سرم، چون دیگر برادرانم در کردستان از تن جدا نماید تا دشمنان مکتبم در کمال رنج و اندوه مشاهده کنند که گرچه چشمها و دستها و پاها و سر و قلبم را از من گرفتند، اما یک چیز را نتوانستهاند از من بگیرند و آن هدف و ایمان بنده میباشد، زیرا به خالق مطلق هستی عشق میورزم.
سخنی با پدرم: پدر عزیز شما بودید که از دوران طفولیت تا امروز زحمات بسیار زیادی برای فرزند خود کشیده و بنده را بزرگ نموده و همانند ابراهیم (ع) روانه قربانگاه نمودی و روانه جنگ با مزدوران آمریکایی گردید. اکنون زبان من قادر نیست از شما تشکر نمایم ولی شما باید قلباً مرا ببخشی و از من راضی باشی، زیرا راه من راه حسین (ع) یعنی کربلا و مقصد من مقصد او یعنی شهادت و دیدار خدا و قول میدهم این راه را به پایان برسانم.
اما سخنی با مادر مهربانم: سلام بر توای مادرای کسی که شبهای تاریک مرا در دامن میگذاردی و نوازش میکردی، چگونه درباره تو سخن بگویم به نام تو که میرسم عرق بر پیشانیام میخشکد. دستم قدرت گرفتن قلم را ندارد و قلم یارای نوشتن، اما همین مقدار با تو بگویم که بعد از مرگ من گریه و زاری مکن. تو که مرا به مهر علی و حسین (ع) پروریدی میخواهم زینبوار زندگی کنی و صبر پیشهسازی که مرگ در راه خدا ماتم و زاری ندارد. لباس سیاه نپوش و از تو میخواهم مرا حلال نمائی، تنها سخنم با خواهرانم رعایت حفظ حجاب و پاکدامنی و عفت هست؛ و پیام بنده برای امت شهیدپرور و مقاوم ایران اینست که امام را تنها نگذارید پشت جبهه را خالی نکنید و تمام افرادی که قدرت سلاح گرفتن دارند جبههها را پر کنند که این یک وظیفه دینی و الهی هست، این قافله بهسوی کربلا در حرکت هستای کسانی که به دنیای مادی دلبستهاید حرکت کنید که به حق مولایم حسین عزت شما در گرو مرگ سرختان میباشد و ذلت شما در سکوت و ضعف شماست.
برخیزیدای رزمآوران گاه ستیز هست، هنگام یاری کردن قدس عزیز هست. امیدوارم وصیتم را عمل کنید و بدانید که شهیدان زندهاند و ما راه شهیدان را میپیمائیم و از حوادث روزگار هراسی نداریم.
و، اما سخنی با تنها برادرم و تنها امید آینده خانوادهام: در ابتدا امیدوارم بعد از مرگ برادرت بهجای گریه با پرچمی قرمز و لبخندی بر لب و مسرور بر سر مزارم بیایی و با افتخار و شادی خودت دشمنان اسلام را ناشاد نمائی. برادر عزیز! در مقابل سختیها مقاومت کن، زیرا بعد از مرگ برادرت بار سنگین زندگی خانواده و مبارزه بر علیه ظلم و ستم و دفاع از امام و اسلام بهعهده شماست. انشاءالله بعد از من راه تو صراط مستقیم و خط تو خط رهبر کبیر انقلاب باشد.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
هنگام یاری کردن قدس عزیز است بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از خراسان شمالی، «قاسم محمدزاده» مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان شمالی امروز (سه شنبه) در حاشیه جلسه ستاد اقامه نماز با اشاره به اهمیت موضوع نماز، اظهارداشت: توجه به نماز از مهمترین توصیههای شهدا هست و شهدا بر اقامه نماز به جماعت و شرکت مستمر و هدفمند در نماز جمعه تأکید فراوان داشتند که حکایت از توجه ویژه آنان به وحدت و همبستگی میان مسلمین در مسیر الی الله دارد.
وی با بیان اینکه توجه و اهمیت به نماز جمعه و جماعات از موضوعات پرتکرار در وصیتنامههای شهدای عزیز هست، افزود: با توجه به برگزاری سی و یکمین اجلاسیه نماز در ششم دی ماه بر لزوم بهرهگیری از ظرفیت وصایای شهدا در جهت ترویج فرهنگ نماز تاکید کرد.
محمدزاده در ادامه با اشاره به اهمیت همکاری تمام دستگاههای اجرایی و نهادهای متولی برای ترویج موضوع نماز در جامعه، گفت: توجه و اهمیت به نماز جمعه و جماعات از موضوعات پرتکرار در وصیتنامههای شهدا هست که باید مورد توجه و اهتمام همه باشد. موضوعات و تکالیف فردی دینی در کنار فرهنگ جهاد، ایثار و شهادت بیشترین سفارش شهدا می باشد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
توجه به نماز از مهمترین توصیههای شهدا است بیشتر بخوانید »
گروه ساجد دفاعپرس: وصیتنامههای شهدا، هرکدام توصیههایی برای ما دارند که این توصیهها چراغ راهی برای ادامه دادن مسیر حرکت انقلاب اسلامی به سمت قلههای سعادت هستند؛ وصیتنامههایی که هرکدام الگویی برای زندگی کردن به سبک شهدایی و عاقبت بهخیری همچون مردان خدایی هستند.
وصیتنامه شهید «محمدرضا نورمحمدی» نیز همچون دیگر شهدا توصیهها و درسعبرتهایی را برای ما بههمراه داشته و نشاندهنده اوج ایثارگری این شهید والامقام هست؛ این شهید والامقام در وصیتنامه خود، خطاب به پدر و مادرش نوشته هست: اگرچه بهیاد ندارم نمازی یا روزهای از من فوت شده باشد؛ لکن از شما میخواهم که یکسال نماز و یکماه روزه برای من بدهید؛ و همچنین از شما میخواهم زمینی که برای «جای خانه» قرار بود به من بدهید، بفروشید و برای جبهه بدهید.
وصیتنامه شهید نورمحمدی
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ»
با درود و سلام بر رهبر بزرگ و بسیار عزیز انقلاب اسلامی و با درود و سلام بر روح پرفتوح شهدای صدر اسلام تا شهدای انقلاب اسلامی و با سلام بر توای پدر و مادر و همچنین خواهران و برادران! و، اما بعد، از شما میخواهم که این بنده حقیر را ببخشید و اگر عملی یا حرفی از من سر زده که شما را ناراحت کرده، خاضعانه میخواهم که مرا ببخشید. بهخصوص از شماای پدر عزیز که اگرچه سواد خواندن و نوشتن نداشتید؛ اما برای من معلم بزرگی بودید.
آریای پدر عزیز! مرا ببخش، ببخش مرا اگر بر غمهایت غمی میافزودم. اگر بهجای اینکه غبار اندوه و خستگی کار روزانه را از چهرهات بردارم، بر آن افزودم. مرا ببخشای پدر عزیز، از شما التماس دعا دارم و از شما میخواهم که برای من طلب آمرزش کنید؛ چراکهای پدر، با کولهباری از گناه میروم و میترسم با شهیدان بروم؛ ولی با آنها نباشم. از خدا بخواه که مرا هم جزو شهدا قرار بدهد؛ و همچنین شماای مادر عزیزم، ببخش مرا اگر نبودم فرزند خوبی برای شما. ببخش مرا اگر شدی دلتنگ از ما. ببخش مراای مادرم اگر من نبردم فرمان ز تو، ببخش مادرم با تمام وجودتای مادر عزیز گرامی و همچنین از شماای مادم التماس دعا و همچنین از شما میخواهم برای من از خدا طلب آمرزش کنید.ای مادرم بر سر نماز دعا کن این فرزند نافرمان و عاصی و همچنین از شما خواهران و برادران طلب بخشش دارم و همچنین التماس دعا و طلب آمرزش.
اما بعد؛ اگرچه بهیاد ندارم نمازی یا روزهای از من فوت شده باشد؛ لکن از شما میخواهم که یکسال نماز و یکماه روزه برای من بدهید؛ و همچنین از شما میخواهم زمینی که برای «جای خانه» قرار بود به من بدهید، بفروشید و برای جبهه بدهید؛ چراکه ممکن هست خدایناکرده بیتالمال را ضایع کرده باشم.
والسلام علیکم و رحمةالله وبرکاته
و همچنین اینجانب وصیتنامه عمومی ندارم و برای خصوصی خودتان نوشتهام و فقط از کسانی را که میبینید، از قول من بگویید که امام را تنها نگذارید، اگر حتی یک نفر از بین ما بماند، و از دوستان هم بخواهید اگر غیبت، تهمت و ناراحتی از من سر زده، میبخشید.
محمدرضا نورمحمدی
انتهای پیام/ 113
وصیتنامه شهید نورمحمدی/ زمینی که قرار بود به من بدهید را به جبههها هدیه کنید بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از لرستان، شهید «سیدسعید حسینی» بیست و پنجم شهریور ۱۳۴۶، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد. پدرش عینالله، ارتشی بود و مادرش منیره نام داشت. تا پایان دوره متوسطه و در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم فروردین ۱۳۶۷، با سمت تکتیرانداز در حلبچه عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع هست.
وصیتنامه شهید سید سعید حسینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بینظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهبانی هست. (امام امت)
با سلام به محضر ولی عصر (عج) و نایب برحقش و با درود به خانوادههای شهدا، مفقودین، اسرا و جانبازان و رزمندگان اسلام. بگذار تا جسم با خاک یکی شود، بگذار تا در گودال مزار جای گیرم، بگذار تا در خاک فرو شوم، چراکه از خاکم و باید در خاک بروم.
این خاک، خاک نیست این گودال، گور نیست. شرط وصل هست. خاک پل وصل هست. لازمه لقاءالله هست. باید در خاک رفت و از جان گذشت تا لیاقت معامله با معشوق پیدا کرد. شادمانی شب اول قبر شهید، بسان شب دامادیش هست. گرچه مادرش در برش نیست، اما فاطمه زهرا (س) نزدش میآید. گرچه پدرش همراهش نیست ولی حسین بن علی (ع) سر او را در بالین میگیرد. مادرم، پدرم اگرچه رفتنم با شهادت همراه بود، اما گفتهها دارم که در ذیل بهعرضتان میرسانم:
گرچه هیچ گفتنی هم ندارم، چرا که لیاقت گفتن ندارم. مادران شهدا، خانوادههای شهدا، رزمندگانتان رفتند و همگی رفتنی هستند. ولی رفتن داریم، تا رفتن! خوشا آنانکه در میدانگه عشق بیاد دوست جان دادند و رفتند.
خوشا آنانکه در این وادی پست گنه، نماندند و آسان رفتند. رفتن شهدا، رفتن نیست، باز آمدن هست. شهید تا قبل از شهادت فانی بود ولی پس از شهادت جاودانه شد. مرده بود و زنده شد. آیا امکان نداشت که در غیر جبهه بهوسیله تصادف و یا هر اتفاق دیگری از این دنیا میرفتیم؟ پس مرگ امکان دارد. هر لحظه برسد و در دفتر الهی لحظهٔ مرگ همگی یادداشت شده هست و معمولاً این لحظه کمتر تغییر میپذیرد. حال این خود انسان هست که با انتخاب، زمان مرگ خود را با شهادت همراه میسازد و این فیض عظمی را به جان میخرد.
به پدرم تبریک بگوئید. مادرم و خواهرانم شهادت مرگی هست انتخابی که هرگز نقطه قیاسی با مرگ عادی ندارد. انتخابی که ائمه آن را برگزیدند. ناراحتی و ضجه شما موجب خوشنودی دشمنان اسلام هست. هرگاه دلگیر شدید بیاد واقعه کربلا و روز عاشورا و اسارت اهلبیت علیهمالسلام گریه کنید. گریه بر اهل بیت احیای خط خونین آنهاست.
مادرم جنازه مرا در قبر مگذارید. دوستان و آشنایان شما را دلداری میدهند. اسباب تسکین خاطر شما را فراهم میآورند. شما غریب و اسیر واقع نمیشوید. اما بدن مطهر و تکه تکه حسین (ع) چند روز زیر آفتاب سوزان کربلا افتاده بود.
بیاد آورید اسرای کربلا را که پس از این همه مصیبتها در حال اسارت چه زخم زبانها شنیدند. نقل کردهاند هنگامیکه اسرای اهل بیت (ع) را به میان مردم بردند. از بزرگ اسرا پرسیدند آیا درخواستی دارید؟ فرمودند یک خواسته داریم و آن این هست که سر بریده و به نیزه شده حسین را در جلوی ما حرکت دهید. تا چشم مردم متوجه آن شود و متوجه ما نباشند و به ما نگاه نکنند که ما خجالت میکشیم.
از کلیه دوستان، فامیلان مخصوصاً خانوادهام حلالیت میطلبم. در دعاهایتان برایمان از خداوند طلب مغفرت کنید که طاقت عذاب آخرت را نداریم. شرمگینی روز جزا را تاب مقاومت نداریم. خداوند را با صفاتش بخوانید و خواستههایتان را بطلبید و یقین به استجابت و قدرت لایزال الهی داشته باشید. با خانوادهام تا آنجا که میدانم رفتار شایستهای نداشتهام که امیدوارم مرا عفو نمایند. «اولنا یحاسب به صلوه» اولین چیزی که در قیامت از آن سوال میشود نماز هست.
اگر ما برای اسلام روز و شب زحمت بکشیم از خانواده و اولاد و مال در راه خدمت به مردم بگذریم. اما نمازمان مورد قبول واقع نشود تمامی رنجها و زحمتهایمان بهجز سختی چیز دیگری بههمراه ندارد. مبادا مصداق آیه «فویل للمصلین» قرار گیریم. پس وای بر نمازگزاران، آنانکه از نماز خویش غفلت میکنند آنانکه خودنمایی میکنند. پس از نماز غافل نشویم.
اگر نماز میخوانیم و در عین حال غیبت نیز میکنیم یا دروغ میگوئیم و کارهای ناپسند انجام میدهیم. بدانیم این نماز ما نماز نیست. نماز با گرانفروشی و رشوهخواری و احتکار آمیخته نمیشود. نماز انسان را از زشتی باز میدارد. پس این نماز ما نماز نیست. «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» عیب که از نماز نیست پس عیب از خود ماست. در این وادی وای بهحال بینمازان که پستتر از شیطان هستند.
در روایت آمده هست که شفاعت اهل بیت (ع) به شخصی که نماز را سبک بشمارد نمیرسد. سبک شمردن نماز یعنی مهم نشمردن آن و به تعویق انداختن وقت خواندن نماز و بیاعتنا به آن. ما که از خودمان هیچی نداریم و چشم امید به شفاعت معصومین داریم.
اگر قرار باشد این روزنه امید را نیز خود ببندیم حسابمان خیلی دشوار خواهد شد. البته نباید از رحمت حق ناامید شد که اگر انسان تمامی گناهان عالم را از اول تا آخر داشته باشد رحمت خدا وسیعتر از این همه گناه هست و امید بخشش بسیار زیاد میباشد. راهی داریم بسیار پرخطر و گذشتن از آن احتیاج به مراقبت مستمر و دقیق دارد و به نقل از شهید بهشتی: بهشت را به بها میدهند نه به بهانه. حال این بها بعضی اوقات خون دادن و جان فدا کردن هست و گاهی مواقع مبارزه و جهاد هست.
بعضی اوقات امر به معروف و نهی از منکر هست و غیره. ما باید تکلیف زمانمان را بدانیم و با تمام وجود بدان عمل کنیم. امروز این لبیک به امام گفتن و رفتن به جبههها تا پیروزی اسلام هست. ما که طاقت مقدار کمی دمای بالا و پائین هوا را نداریم، چگونه آتش جهنم را برای خود منزلگاه و جایگاه قرار میدهیم. (یا ایها الناس اتقو ربکم ان زلزله الساعه شی عظیم) (سوره حج آیه۱)ای مردمان! خداترس و پرهیزگار باشید که زلزله روز قیامت بسیار حادثه بزرگ و واقعه سخت و هولناکی هست. روزیست که زنان شیرده از وحشت، اطفال خود را فراموش کنند و هر آبستن بار رحم بیفکند، مردم را از وحشت آنروز بیخود و مست بنگری، در صورتیکه مست نیستند ولیکن عذاب خدا سخت هست. وقتی بعضی مواقع به این فکر میفتم که شاید در خانه و درون بستر از دنیا بروم بسیار وحشت میکنم چرا که با این بار سنگین و دشواری راه تحمل خیلی مشکل هست. میفرمایند که حضرت زهرا (س) به حضرت علی (ع) میفرماید:
علی وقتی مرا دفن کردی، بر سر مزارم قرآن بخوان که من از شب اول قبر هراسناکم. در این صورت وضع ما معلوم هست پس مادرم تقاضا دارم برایم از خداوند متعال طلب آمرزش کنید و بیادم صدقه دهید. پدر بر سر قبرم قرآن بخوان و خوشا به سعادت کسانیکه در شب جمعه، شب رحمت پا به آن دنیا نهادند.
در این دنیا هر فردی که میخواهد به نیکی برسد باید از عزیزترین دلبستگیها دل کنده و در راه خدا از آن بگذرد. «لن تنالوا لبر حتی تنقضوا مما تحبون» هرگز به نیکی نمیرسی مگر انفاق کنی از آنچه دوستش میداری؛ و راه رسیدن به مقام محمود خواندن نماز شب و جهت سعادت و خوشبختی دو دنیا میبایست با قرآن انس گرفته و تابع اهل بیت (س) بود. در خاتمه با آیاتی از قرآن کریم این نوشته را به پایان میرسانم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم.
ویل لکل همزه لمزه الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله و اعلده لینبذن فی الحطمه..
وای بر هر عیب جوی هرزه زبان. همان کسی که مالی جمع کرده و دائم به حساب و شمارهاش سرگرم هست. آدمی پندارد که مال و دارایی دنیا عمر ابدیش خواهد بخشید چنین نیست بلکه محققاً به آتش دوزخ سوزان درافتد. آتشی که چگونه تصور سختی آن توانی کرد؟ آن آتش را خشم خدا افروخته. شراره آن بر دلهای ناپاک پر از حرص دنیای کافران شعلهور هست…
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
شهادت انتخابی که ائمه آن را برگزیدند بیشتر بخوانید »