وصیت نامه شهدا

هدف ابرقدرت ها تفرقه بین مسلمانان است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، شهید «عزت‌الله دولتی» یکم فروردین ۱۳۴۵، در روستای دولت‌آباد از توابع شهرستان بافت چشم به جهان گشود. وی تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۷، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «عزت‌الله دولتی» را مرور می کنیم:

انسان مقتول بشود اجر عظیم دارد، غالب هم بشود اجر عظیم دارد و اجر عظیم باز در موقع غلبه برای کسی که قتال فی سبیل الله کرده همان آرزوی موت است، چون آرزو دارد از این دنیا برود. دارد در آن دنیا پرواز می‌کند و این‌ها عجیب است، بدن اینجا است عمر اینجا است، ولی وقتی که آرزو آخرت شد روح در آخرت دارد پرواز می‌کند.

آنقدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم‌ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در نبرد شهید شد.‌ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.‌ ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود.

همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه‌های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرند، زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی‌گیرم.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید که در راه او قدم بردارید و هرگز دشمن بین شما تفرقه نیندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست، حضورتان را در جبهه‌های حق بر علیه باطل ثابت نگه دارید.

در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند، اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پیمان می‌بندم که در تمام عاشورا‌ها و در تمام کربلا‌ها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامیکه همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام امام زمان (عج) به اجرا در آید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است بیشتر بخوانید »

حق افراد مستضعف را پایمال نکنید

مسجد و بسیج دو سنگر مستحکم در مقابل دشمنان هستند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، شهید «حمیدرضا پورخسروانی» دوم دی ۱۳۴۶، در روستای خسروانی از توابع شهرستان سیرجان زاده شد. وی تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود، به عنوان پاسدار وظیفه به جبهه اعزام شد. دوم اسفند ۱۳۶۶، در ماووت عراق براثر اصابت ترکش، شهید شد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «پورخسروانی»: 

قصدم قدردانی از پدر و مادرم و افرادی است که برای من زحمتی کشیده‌اند، چون هر چه فکر می‌کنم چه کاری بکنم که جبران این زحمات را کنم می‌بینم راهی نیست جز از راه خط نوشتن. باید تمام عفو و بخشش خود را نسبت به من انجام دهید تا دیگر مدیون شما نباشم.

از تمامی دوستان و اقوام خصوصا جوانان محل خودمان تقاضا دارم به سوی جبهه روی آورند تا کار دشمنان را یکسره نموده و به پیروزی نهایی برسیم. مسجد را هرگز ترک نکنید و پایگاه مقاومت را زیر این دو سنگر متحد هستند که اگر با هم یکی بشوند هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو عملشان را بگیرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسجد و بسیج دو سنگر مستحکم در مقابل دشمنان هستند بیشتر بخوانید »

به امام وفادارم زیرا او به اسلام وفادار است

به امام وفادارم زیرا او به اسلام وفادار است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، عملیات بزرگ خیبر از 3 اسفند 1362 با رمز مقدس «یا رسول الله» آغاز شد و پس از 19 روز به پایان رسید. این عملیات یکی از بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین عملیات‌های هجومی کشورمان در طول دفاع مقدس است که منجر به آزادسازی مناطق وسیعی در هورالعظیم و طلائیه و نیز تصرف جزایر مجنون شد.

«محمدرضا لطفی‌وند» یکی از شهدای گلگون کفن این عملیات ماندگار است که پس از مجاهدت‌های بسیار در جزایر مجنون به لقاءالله پیوست.

«محمدرضا لطفی‌وند» 20 شهريور 1341 در تبریز متولد شد. تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داد و با شروع انقلاب به خیل مردم انقلابی پیوست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسجد محل به طور فعالانه حضور پیدا کرد و هسته ی مقاومت مسجد را تشکیل داد. به دنبال شروع جنگ تحمیلی دوره ی آموزش نظامی دید و در جبهه  کردستان سه ماه با دموکرات‌ها جنگید. سال ۱۳۶۰ وارد سپاه شد و در عملیات‌های والفجر 1 و مسلم بن عقيل شرکت کرد و مجروح شد. وی بعد از بهبودی نسبی دوباره راهی جبهه شد و در عملیات بزرگ خيبر به تاریخ 5 اسفند 1362 در کسوت فرمانده گروهان (گردان ابوالفضل) به شهادت رسید.

این شهید والامقام در فرازی از وصیت‌نامه خود آورده است:

خدايا من با امام خمينی پيمان بسته‌ام و به او وفادارم، زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندين بار مرا بكشند و زنده‌ام گردانند دست از او نخواهم كشيد.

ای خدای مهربان تا حالا غرق در گناه بودم، ای خدا بگذر از گناهانم. مرا عفو كن خدايا، تا حالا 21 سال زندگی كرده‌ام هيچ نبودم و می‌دانم كه اگر دو برابر اين زمان هم زندگی كنم هيچ نخواهم بود.

الهي العفو العفو ای خدا كمكمان كن كه به جز تو هيچ يار و ياوری نداريم. ای خدا حالا كه به ندای امام امت لبيک گفته‌ايم ياريمان ده. يا امام زمان ما را ياری ده كه ما حالا خود را سرباز تو می‌دانيم و به ما موقع روبرو شدن با دشمن ايمان و استقامت و پايداری و شجاعت كامل و زياد عنايت بفرما. ای خدا خواهانم آنكه مصلحت دانی مرا شهيد بگردان و مرا از بار گناهانم رها بگردان و آرزويم اين است كه شهادت من با تير مستقيم تانک يا با خمپاره‌انداز بزرگ باشد كه قطعه‌قطعه بگردم خدايا به آرزويم برسان.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به امام وفادارم زیرا او به اسلام وفادار است بیشتر بخوانید »

مردم همیشه در صحنه، نقطه‌ضعف دست خودفروختگان ندهند

مردم همیشه در صحنه، نقطه‌ضعف دست خودفروختگان ندهند


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرج، «علی‌اصغر داسدار» در تاریخ 10 تیر سال 1344 در شهرستان نظرآباد دیده به جهان گشود و دوران کودکی را در روستای قبچاق این شهرستان سپری کرد. پدر و مادرش همیشه تلاش می‌کردند که هرگز قصوری در تربیت فرزندشان سر نزند و از وی شخصیتی محکم و استوار و در عین حال لطیف و بشاش بسازند.

همچنین در مورد مسائل دینی و مذهبی حساسیت خاصی داشتند؛ به‌گونه‌ای که روحیه علی‌اصغر، آن‌چنان با انجام فریضه نماز اول وقت عجین شده بود که هیچ‌گاه در طول زندگی وی، هیچ‌کس تأخیر در این مورد را از او ملاحظه نکرده بود.

وقتی علی‌اصغر هفت‌ساله شد، خانواده وی برای آغاز تحصیلات فرزندشان، خانه و کاشانه روستایی را رها و به نظرآباد کوچ کردند و در آنجا سکونت گزیدند تا علی‌اصغر بتواند دوره ابتدایی را با موفقیت در مدرسه شهید آیت‌الله طالقانی به پایان برساند.

او آن‌چنان عاشق درس و تحصیل بود و به مطالعه عشق می‌ورزید که هرگز شب‌های امتحان به وجودش ترس و اضطراب راه نمی‌داد و از نتایج به‌طور کل مطمئن بود. با اینکه علی‌اصغر سن و سال چندانی نداشت اما نابسامانی‌های جامعه، به‌شدت موجب آزردگی خاطر او می‌شد و تعصب و غیرتش را به جوش می‌آورد.

وی به دلیل پاره‌ای از مشکلات، تحصیل را در دوره ابتدایی نیمه‌تمام رها کرد و به شاگردی کنار پدرش مشغول شد. با نزدیک شدن سن و سالش به دوره سربازی، سریعاً برای اعزام اقدام کرد و دو سال خدمت را در منطقه سردشت کردستان سپری کرد. سپس در نیروی مقاومت بسیج غدیریه شهر نظرآباد ثبت‌نام کرد و به عضویت پایگاه درآمد.

بیش از 20 روز از عضویتش در بسیج نگذشته بود که عازم جبهه نبرد حق علیه باطل شد و در تاریخ 19 اردیبهشت سال 1366 در عملیات کربلای 8 در منطقه شلمچه، شهد شیرین شهادت را که آرزوی دیرینه‌اش بود نوشید. پیکر پاک شهید علی‌اصغر داسدار چندین سال میهمان خاک شلمچه بود تا اینکه پس از 10 سال در گلزار شهدای نظرآباد به خاک سپرده شد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید

پدر جان و نور چشمان، خون این حقیر رو سیاه چه ارزشی در راه قرآن و اسلام دارد؟ خون آن‌هایی که در جبهه‌های حق علیه باطل می‌ریزد، از خون حضرت علی‌اکبر (ع)، حضرت قاسم (ع) و حضرت علی‌اصغر (ع) و از خون نور چشم حضرت فاطمه زهرا (س) یعنی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و تمامی شهدای کربلا باارزش‌تر نیست.

امروز بر جوانان و تمامی آنان که توانایی رزمی دارند وظیفه شرعی است که از اسلام و میهن اسلامی خود دفاع کنند تا احدی جرأت تجاوز دیگری نکند. پدر جان، اگر شهادت شامل حال این حقیر شد، از یکایک شما نور چشمانم می‌خواهم در شهادت حقیر اشک نریزید و صبر و استقامت پیشه کنید.

از مردم مقاوم همیشه در صحنه می‌خواهم با کمبودها بسازند و نقطه‌ضعفی به دست خودفروختگان ندهند. خداوند ان‌شاءالله بر همه شما و تمامی خانواده‌های شهدا، اسرا و مفقودین صبر عنایت فرماید. از خدای بزرگ عزت و سعادت برای مردم قهرمان ایران و پیروزی برای رزمندگان اسلام مسئلت می‌نمایم. از دوستان و آشنایان و همسایه‌ها حلالیت می‌طلبم و همه شما را به خدای بزرگ می‌سپارم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مردم همیشه در صحنه، نقطه‌ضعف دست خودفروختگان ندهند بیشتر بخوانید »

شهید احمدی روشن چه آرزویی داشت؟


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی سخنی از ‏شهید مصطفی احمدی روشن را در توییتر منتشر کرد.

خداوندا؛ ما را حسینی آفریدی…

ما را حسینی زنده بدار..

و ما را به حق حسین(ع) به شهادت برسان…

امروز ۲۱ دی ماه، دهمین سالگرد شهادت مصطفی احمدی روشن گرامی باد!

شادی روح بلندشان صلوات!

شهید احمدی روشن چه آرزویی داشت؟

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

شهید احمدی روشن چه آرزویی داشت؟ بیشتر بخوانید »