وصیت نامه شهدا

چرا بعد از جنگ همه مرا مسخره می‌کنند؟ +‌ عکس

چرا بعد از جنگ همه مرا مسخره می‌کنند؟ +‌ عکس



شهید سید محسن ضابطی - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید سید محسن ضابطی از دانش‌آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در هشتم مردادماه ۱۳۶۹ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

یا غیاث المستغیثین! 

خدایا عاشقانت یک به یک رفتند و می روند، ولی من گنه کار و روسیاه هنوز جا مانده ام، خدایا انگار نمی دانی یه بنده گنه کاری هم به نام سید محسن ضابطی داری(معاذ الله) ؟!

ای کریم، ای رحیم، ای ستارالعیوب!  با هر کس نشست و برخاست کردم و لقمه ای نان با او خوردم، به هر کس دل بستم از دستم رفت، دوستان شهید شدند، یاران رفتند، ای خدا پس من گنه کار چه کنم؟ 

ای رفقا، ای دوستان! رسم دوستی و رفاقت این نیست، مگر ما با هم نان و نمک نخوردیم؟ مگر در این دنیای فانی با یکدیگر، ندار نبودیم؟! پس چرا یکباره رفتید و ما را در منجلاب گناه و تکبر و خود پرستی و ریا و غیبت و تهمت و فراموش کاری تنها گذاشتید؟!

چرا بعد از جنگ همه مرا مسخره می‌کنند؟ +‌ عکس

نه به خدا این رسم رفاقت نیست!

خدایا قابلم گردان توبه کنم، توبه نصوح وار، من خیلی توبه شکستم، ولی از روی تو شرم نکردم … 

ای خدایی که اگر لحظه ای و آنی پرده ها را کنار بزنی دیگر آبرویی برایم نخواهد ماند، خیلی از تو سپاسگزارم که دوستانی به من عطا کردی که هر کدام عارفی به تمام معنی بودند، دوستانی که بدون گذراندن مراحل تحصیلات به درجه ای از حد کمال رسیدند که خیلی از علما نرسیدند …
بله و به جرأت قسم می خورم که مقام این شهداء کمتر از شهدای صدر اسلام نیست، آن ها پیغمبر(صلّی الله علیه و آله) را دیدند و جنگیدند و اوامر او را اطاعت کردند، حسین بن علی(علیه السلام) را دیدند و به او ایمان آوردند، ولی شما شهیدان ندیده خاطر خواه آن ها شدید!

خدایا به حرمت خون آقا ابا عبد الله(علیه السلام) شهادتی سرخ در ارتفاعات مظلوم کردستان را عطایم کن، خدایا من دنیا را به دنیاپرستان واگذار کردم، من خودت را می خواهم. به خودت قسم اگر مرا در بهشت بیاندازی و بدانم که در آن جا به من محبت نمی کنی، من بهشت را نمی خواهم ولی اگر بدانم مرا دوست داری، حتی اگر در جهنم هم مرا بیافکنی، دیگر آتش جهنم برایم عین لطف و کرم توست.

خدایا کمکم کن. از این لاطائلات زیاد نوشته ام ولی هرچه نوشتم به خاطر درد دل کردن و نزدیک تر شدن به تو بوده است. 

خدایا با شهیدانی نشست و برخاست کردم که هر کدام اسوه تقوا و ایثار و نبرد و مبارزه بودند… ولی افسوس که از آن ها درس نیاموختم، از آن ها تلمّذ و شاگردی نکردم. خدایا مرا ببخش که قدردان آن ها نبودم.

خوب حالا خدای عزیز! بنده ای در مقابلت قرار گرفته که شرم دارد با تو سخن بگوید، از بس که توبه شکسته و به خاطر همین شرم، قلم به دست گرفته و با قلم ناچیز خود با تو سخن می گوید.

خدایا تکلیف مرا روشن کن، به بزرگیت قسم فردای محشر داد بر می آورم که ایها الناس! من گناهانم به خاطر آن بود که شنیده بودم خدایم رحیم است، به خاطر آن بود که رحمت او از زمین و آسمان ها و همه چیز بالاتر و بزرگتر بوده، به خاطر آن بود که می دانستم هر چقدر گناه کنم، گناهانم از رحمت او بیشتر نخواهد شد. ای خدا مرا ببخش و بیامرز.

خدایا به قول پیر می فروش عشاق حسینی، خمینی عزیز که از تو خواسته بود، کتاب شهادت را به روی مشتاقانش باز بگذاری، مرا هم بطلب ، خدایا من یه عمری صدایت کردم، درسته که در عبادات خیلی سهل انگاری کردم ولی هر وقت تو را صدا زدم از ته دل بوده، خدایا من برای حسین تو گریه کرده ام، تو را به همان قطرات اشک قسم می دهم که توفیق شهادت در راه خودت را نصیبم گردانی، اللهمّ رزقنا توفیق الشّهادة فی سبیلک.

خدایا مرا جلوی مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شرمنده مکن! خدایا دستم را بگیر، تو را به حسینت قسم می دهم، خدایا از روی مادران شهید، پدران شهید، خواهران شهید و برادران شهید شرمنده ام.

خدایا از روی مادر شهید احمد شعبانی که با زبان بی زبانی می گفت: «احمدم را چکار کردی؟ تنهایش گذاشتی؟»، شرمنده ام. از روی مادر شهید هادی مختاری که در بهشت زهرا دیدمش شرمنده ام، با نگاهش می گفت که پسر مرا تنها گذاشتید؟

ای خدا دستم را بگیر، در محیط کار همه مسخره ام می کنند، همه طعنه می زنند که الان بعد از جنگ چه جای این حرفهاست؟ ولی آن ها سوز درون مرا درک نمی کنند، هر روز آتش عشقم بیشتر می شود و وقت وصل و طریقه رسیدن به آن و دسترسی پیدا نمودن به آن مشکل می شود.

خدایا به چهارده معصوم پاک قسمت می دهم مرا هم طلب کن. دستم را بگیر. اگر دستم را نگیری خودت بهتر مرا می شناسی، به خدا در منجلاب گناه غرق می شوم.

… خدایا اسرایمان را آزاد بگردان!

به رهبر انقلابمان حضرت آیت الله خامنه ای عمری با عزت بده!

خدایا مسؤولین مملکت را به وظایفشان آگاه بگردان!

خدایا ما را به احترام و آبروی محمد و آل محمد(صلّی الله علیه و آله) ببخش و آبروی ما را نریز!

مریضان، مجروحین ومعلولین جنگ را لباس عافیت بپوشان!

اشهد أن لا إله الّا الله و أشهد أنّ محمّداً رسول الله و أشهد أنّ علیّاً ولی الله

العبد العاصی سید محسن ضابطی

۴  مرداد ۱۳۶۹

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!

ولادت : ۲۴  دی ۱۳۴۷

شهادت : ۸  مرداد ۱۳۶۹

محل شهادت : سقز

مزار : امامزادگان پنج تن لویزان



منبع خبر

چرا بعد از جنگ همه مرا مسخره می‌کنند؟ +‌ عکس بیشتر بخوانید »

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟



چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهدا بخشی از مردمان جامعه هستند که هر کس با هر تفکری تمام قد به احترام آنها خواهد ایستاد. اگر کسی ملی باشد، به احترام کسی که برای دفاع از هویت و ناموس کشور رفته می‌ایستد و شهید را تکریم می‌کند. اگر مذهبی باشد شهید را نماد مبارزه برای دفاع از آرمان و اعتقاد و دینش می‌داند و تقدیسش می‌کند. اگر حتی نه ملی باشد و نه مذهبی، شهید را مجسمه آزادی‌خواهی می‌داند و کسانی چنین آزاده که تعلقات دنیایی را به هیچ می‌گیرند، برایش محترم خواهند بود. 

شهدا کسانی هستند که به خاطر آنچه برایشان ارزش داشت، مخصوص‌ترین نعمت خدا به یک مخلوق را فدا کردند. کاری که بقیه افراد جامعه حاضر نخواهند بود برای هیچ ارزشی دیگر دست از جانشان بشویند. 

شهدا راهی را رفتند که جز با آگاهی و عشق به آنچه به آن اعتقاد داشتند، نمی‌شود در این طریق قدم برداشت. طریقی که اغلب آنها در آخرین نوشته‌هایشان به عنوان وصیت برای نسل‌های بعد به جا گذاشته‌اند و به این سوال پاسخ دادند که برای چه جان دادند. 

این روزها که در آستانه یک انتخاب دیگر هستیم برای اعتلای جامعه‌مان گذری می‌کنیم بر وصیت نامه شهدا. با مرور این نوشته‌ها شاید بهتر مشخص شود چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ آیا اینکه در شریط نامناسب مادی به سر می‌بریم و فساد در جامعه بیشتر به چشممان می‌آید تا خوبی‌ها، ادله محکمی است برای شرکت نکردن؟

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

*ایرادها را در بوق و کرنا نکنید 

شهید محمود خلیل‌زاده از دانش‌آموزان دبیرستان سپاه تهران که در اول بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید در وصیت‌نامه خود خطاب به مردم می‌نویسد: «انقلاب را یاری کنید و لحظه‌ای را به بطالت و راحتی نگذرانید. در امور دخالت کنید. در صحنه حاضر باشید و تا فتح اولین قبله مسلمین که در چنگ اسرائیل غاصب است از پای ننشینید. در سیاست حضور فعال داشته باشید و سعی در گشایش گره‌ها و مشکلات راه انقلاب داشته باشید. هرگز در راه انقلاب فریب نابکاران و گمراهان را نخورید که دین و دنیای خود را به باد خواهید داد. 

همیشه این را به خاطر داشته باشید که سیلی‌خوردگان از اسلام و امام و ولایت فقیه که در راس آنها آمریکا و هم‌پیمانانش از چپ‌ترین چپ‌ها که مولود صهیونیسم‌اند تا راست‌ترین راست‌ها و همه آنهایی که از انقلاب اسلامی درآمد حرام و نامشروع و اشرافیت‌های کاذب تجربه مآبانه‌شان را بر باد داده‌، بر سر یک چیزی اتفاق دارند و آن نابودی اسلام و نابودی خط سازش ناپذیر ولایت فقیه و انقلاب اسلامی است.

سفارش دیگرم به برادران مسجدی و حزب اللهی و یاوران و سربازان امام خمینی است که ذره‌ای سازش و مسامحه در مسیر انقلاب با دشمنان انقلاب و امام و گمراهان بر شما زیبنده و سزاوار نیست. جاذبه و دافعه علی‌گونه داشته باشید و نترسید از اینکه هدایت ناشدنی‌ها و منافقین در صورت دفع شدن و سازش و نرمش ندیدن می‌روند و آدمکشی و ترور و جنگ با اسلام پیشه می‌کنند. برخورد علی (علیه السلام) را بنگرید با طلحه و زبیر!

دقت داشته باشید که انتقادات و ایرادهای بحق شما در مورد نهادهای انقلابی و مسئولین انقلاب در حضور مردم نااهل و حتی مسلمانان غیر حزب‌اللهی با آب و تاب مطرح نشود که مایه تبلیغات شوم آنان و تضعیف و تحقیر این عزیزان انقلاب خواهد بود؛ زیرا دعوای دو برادر را غریبه نباید بشنود.»

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

*نگذارید سلاح شهدا زمین بماند

آنچه در وصیت نامه شهدا به چشم می‌خورد، حضور موثر در جامعه است که انتخابات، یکی از این حضورهاست. در این نوشته‌ها که نخبگان عصر خودشان نوشته و به آن عمل کرده‌اند، چراغ هدایتی است که هادی هر فردی است که می‌خواهد قدمی برای کشورش بردارد. چه به عنوان یک شهروند عادی و چه به عنوان مسئولی که می‌خواهد خدمت کند.  

شهید عباس حسینجانی که در سوم بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید، در وصیت‌نامه خود اینگونه می‌نویسد: «برادران من! از شما می‌خواهم که نگذارید سلاح من به زمین بیفتد، زیرا منافقین شاد می‌شوند. اکنون زمان امتحان است در جبهه حق علیه باطل. ای ملت ایران! هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب و شرق زده را نخورید و روحانیت مبارز را حامی باشید و راه شهدا را ادامه دهید.»

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

*آخرین ضربه دشمن چه خواهد بود؟

برخی از مردم فکر می‌کنند باید در انتخابات شرکت کنند تا زندگی مادی برایشان راحت‌تر بگذرد. البته که این یکی از موضوعات بسیار مهم و انکارنشدنی است، اما صِرف در نظر داشتن این وجه از یک کار مهم ارزش آن را تقلیل خواهد داد. حضور مردم در صحنه حتما آثاری فراتر از این موضوعات دارد و آن، اقتدار و استقلالی است که زندگی خوب مادی را هم به دنبال خواهد داشت. 

شهید «علیرضا جهانی انور» که در ۲۵ خردادماه ۱۳۶۳ در اشنویه شهید شد، می‌نویسد: «ما در قبال اسلام مسئولیتی بس سخت داریم که باید به این مسئولیت عمل نمائیم و در این راه باید ائمه اطهار را الگوی خود قرار دهیم، پس همیشه در خط حزب‌الله بوده، جبهه‌ها را فراموش نکنید. دشمن، آخرین حربه‌های خود را علیه لشکر اسلام به کار می‌برد و با این کار می‌خواهد در دل حزب‌الله خوف ایجاد کند.»

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟

*مساجد را جناحی نکنید

آنچه مهم است دنبال نکردن یک جریان خاص با هر شرایط و عقبه‌ای خواهد بود. باید همچون دوران هشت سال دفاع مقدس این مساجد باشند که مردم را به روشنگری دعوت می‌کنند نه میتینگ‌ها و تجمع‌هایی که جز شور و هیجان، آورده‌ای برای شرکت کنندگان در بر نخواهد داشت. 

شهید نادر (حسین) چوپانیان که در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «از جناح‌بندی‌ها در مساجد جلوگیری نمایید؛ از مسائلی همچون ریا و خودنمایی به دور بوده و خدا را با خود غریبه ندانید بلکه همیشه از او حوائج خود را بخواهید.»

*هر کجا ارزان‌تر است مرا دفن کنید

اما در وصیت‌نامه دیگری که در ادامه همین مطلب خواهید خواند، تذکری مهم و جدی برای کسانی است که می‌خواهند بر صندلی خدمت به مردم تکیه بزنند. شهید مسعود منفرد نیارکی از فرماندهان ارتش در بخشی از نوشته‌هایش می‌گوید: «اگر زمانی در حین خدمت، جانم را از دست دادم و قرار شد ارتش مرا به خاک بسپارد، هر جا که برای ارتش راحت­‌تر و ارزان­‌تر است، مرا خاک کند.»

و جالب این است که همین بخش از دست‌نوشته خود را روی کاغذی نوشته و در جیب لباسش می‌گذاشت تا همیشه همراهش باشد. 



منبع خبر

چرا باید در صحنه حضور داشته باشیم؟ بیشتر بخوانید »

مراسم ختمم را ساده بگیرید!

مراسم ختمم را ساده بگیرید!



شهید علی اکبر بیگلری - دبیرستان سپاه - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید علی‌اکبر بیگلری از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

 بسم رب الشهداء و الصدیقین

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِی الْأَرْضِ أَوْ کَانُوا غُزًّی لَوْ کَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِیَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِکَ حَسْرَةً فِی قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ  (۱)

ای گروندگان به دین اسلام شما به مانند آنانکه راه کفر و نفاق را پیمودند نباشید که گفتند: “اگر برادران و خویشاوندان ما به سفر نرفته و یا به جنگ حاضر نمی شدند در چنگ مرگ گرفتار نمی شدند! “

این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد و خداست که زنده میگرداند و میمیراند و هر چه کنید به آن آگاه است!

مراسم ختمم را ساده بگیرید!

اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید، در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل می‌شوید و آن بهتر از هر چیزیست که در حیات دنیا برای خود فراهم توانید آورد.

این آیاتی را که در اول وصیتنامه ام آورده ام جوابی است برای کسانی که فکر می‌کنند اگر من به جبهه نرفته بودم کشته نمی‌شدم، بلکه اینطور نیست، هرکس در هر کجا که باشد، اگر مرگش فرا برسد از دنیا میرود و تنها چیزی که باقی می ماند اعمال انسان است.

بنا بر این به گناهان خود بیشتر فکر کنید و به اینکه برای آخرت خود چه توشه‌ای فراهم آورده اید و در این دنیا تا زنده و دارای اختیار هستید و می‌توانید اعمال صالح انجام دهید و تنها سرمایه تان عمرتان است هدف از زندگی فراهم آوردن توشه برای آخرت است، نه برای خوشگذرانی و لذت و کسانیکه اینگونه فکر میکنند روزی میرسد که پشیمان خواهند شد، ولی پشیمانی برای آنها سودی نخواهد داشت.

قبل از آنکه به حسابتان برسند به حساب خود رسیدگی کنید و باقی را به فانی نفروشید که دنیا در مقابل آخرت مانند چشم به هم زدنی بیشتر نیست ولی ما آنرا طولانی احساس میکنیم.

حال که به اعمالم رسیدگی میکنم، به جز گناه و غفلت در زندگیم، عملی نمی بینم!

 انشاءالله شما از من پند گرفته و هوشیار باشید.

همدیگر را به راه حق و صبر دعوت کنید و از هم روحیه بگیرید وسعی کنید تا ممکن است وحدت تان را حفظ کنید!

در برخوردها و رفتارها و کلا” در همه امور زندگی قرآن و نهج البلاغه راشعار خود قرار دهید و به آن عمل کنید و مشکلات را با توسل به ائمه اطهار علیهم السلام حل کنید.

و این دعاها و توسلات و جلسات قرآن و مراسم ها و نمازجمعه را از دست ندهید که اگر اینها نباشد و هرکس به دنبال کار خود باشد و امور انقلاب را رها کند امام بی یاور و اسلام بی ناصر خواهد بود و ندای هل من ناصر حسین بی جواب.

من عاجزانه ازهرکس که نسبت به من حقی دارد میخواهم که از من درگذرد و از هرکس که از من رنجیده است ، میخواهم که مرا ببخشد و امید من به خدای مقلب القلوب است که دل ذوالحقوق را نسبت به من مهربان کرده و اجر به آنها عطا نماید.

من از پدر و مادرم که مرا بزرگ کرده اند و بسیار زحمت کشیدند و رنج را تحمل کرده اند، ولی من نتوانسته ام حق آنها را ادا کنم میخواهم که برای من دعا کنند که به دعای آنها امید وارم و ازخدا تقاضای عفو و مغفرت و اجر عظیم برای آنها دارم.
 
برادرانم را وصیت میکنم که با قرآن مأنوس باشند و در نماز جماعت ها شرکت کنند و در کارها کوشا باشند و از گناه و عصیان خدا به دور باشند و بدی هایی را که از من دیدند نادیده بگیرند.

وصیتنامه شخصی :

اگر پولی برایم مانده هر قدر که باشد به حساب جنگ واریز کنید.

کتابهایی را که از کتابخانه گرفته ام بدهید و وسائل نظامی مانند فانوسقه و غیره را به بسیج بدهید.

مراسم ختم و غیره را خیلی ساده و سبک بگیرید.

برادران بسیج را در مراسم دعوت کنید و با آنها همکاری کنید و زیاد اعلامیه چاپ نکنید و نگذارید کسی شیون راه بیندازد.

اما هرقدر که می‌خواهید و خواستید بر مظلومیت حسین (علیه السلام) گریه کنید و دعا کنید.

از ارگانها و دولت زیاد توقع نداشته باشید.

خداوند ان‌شاءالله همه ما را به راه راست هدایت کند ودرقیامت شفاعت حسین (علیه السلام) را شامل ما گرداند.

ان‌شاءالله تعالی
علی اکبر بیگلری
به تاریخ ۸ اسفند ۱۳۶۵

پیامبر اکرم می فرماید که خداوند تبارک و تعالی فرمود :
و من جانشین شهید بر خانواده اویم.

(۱) آیات ۱۵۶ و ۱۵۷ سوره مبارکه آل عمران

ولادت : اول آبان ۱۳۴۶
شهادت : ۱۲ اسفند ۱۳۶۵
عملیات : تکمیلی کربلای ۵ – شلمچه
مزار :  قطعه  ۲۹ ردیف ۵۹  شماره ۸



منبع خبر

مراسم ختمم را ساده بگیرید! بیشتر بخوانید »

از جناح‌بندی‌ها در مساجد جلوگیری کنید!

از جناح‌بندی‌ها در مساجد جلوگیری کنید!



شهید نادر چوپانیان - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید نادر (حسین) چوپانیان از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۱۰ اسفندماه سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

با سلام خدمت پیامبر اکرم و ائمه اطهار و امام زمان ( عج ) چند جمله ای را بعنوان وصیت برایتان می نویسم؛

ابتدا سخنی با پدر و مادر عزیزم:
من در قبال زحمات شما برایتان کاری نکردم مگر نامهربانی و اذیت، از شما می‌خواهم که برایم دعا کنید و بدانید که حقیر برای خدا به جبهه رفته و شهید گردیدم و شما نیز برای خدا برای من گریه نکنید و غم بخود راه ندهید اگر دلتان شکست برای مظلومیت آقا امام حسین علیه السلام، فرزندان و اصحاب ایشان گریه نمائید.

بابا جان! شما پنج فرزند داشتید که از پنج تن میبایست یکی را بعنوان خمس میدادید و خمس فرزندانتان من بودم چرا که شما همیشه می‌گفتید من خمس مالهایم را میدهم، اما حالا هم شما خمس فرزندانتان را داده اید.

از جناح‌بندی‌ها در مساجد جلوگیری کنید!

دوستان و برادران عزیزم، حقیر نسبت به شما کار شایان تقدیری انجام نداده ام، در طول دوستی مان سعی کردم با همه یک طور و یک برخورد داشته باشم. با اینحال اگر کسی از من دلگیر است مرا حلال کرده و از او معذرت میخواهم، سعی کردم با شما اکثرا صیغه اخوت را بخوانم چرا که پیامبر (صلوات الله علیه و آله) آن را به عنوان سنت رایج کرده بودند؛
انشاءالله که با هم در آن جهان محشور و دوست نیز باشیم. به شما هم توصیه میکنم حب و بغض را فقط در راه خدا بکار گیرید تا دوستی ها بی هدف نشوند.نسبت به هم بدیده معلم نگاه کنید تا بین تان محبت بیشتر شود.

 ارتباط تان را با خدا و ائمه اطهار سلام الله علیهم زیاد گردانید.
با بعضی از شما به مجالس رفته و به آنها آدرس آنجا را داده ام سعی کنید در آن مجالس شرکت نمایید.
در مساجد باهم جلسه داشته باشید.
به یاد بچه هایی که از بین شما رفته اند و شمارا تنها گذاشته اند، به یاد شاملوها، باروح ها، میرزایی ها، به یاد همه شهدا و مفقود الاثر ها باشید، بچه هایی که هر وقت شما را می دیدند شما را تحویل میگرفتند، اما شما فکر می کردید واقعا کی هستین ؟!

زندگی آنها برای همه باید پند و درس باشد، شهدای محله ما واقعا مظلوم بودن و مظلوم رفتند.

آنها با هم عشق و صفا داشته، آنها واقعا میدانستند زندگی هیچ است و فقط برای خدا کار میکردند.

از جناح بندی ها در مساجد جلوگیری نمایید، از مسائلی همچون ریا و خود نمایی بدور بوده و خدا را با خود غریبه ندانید بلکه همیشه از او حوائج خود را بخواهید.
از همه استادان و معلمین محترم در قبال زحمات آنها تشکر و در قبال اذیت های خود معذرت میخواهم، به برادران دانش آموز مکتب امام صادق (علیه السلام) نیز توصیه مینمایم همانطور که امام فرمودند، سپاه را به عنوان شغل انتخاب نکنید و همیشه در تلاش برای خدمت به خلق برای خدا باشید.

هرکه از تن بگذرد جانش دهند
هر که جان درباخت جانانش دهند
هر که نفس بت صفت را بشکند
در دل آتش گلستانش دهند
هرکه بی سامان شود در راه دوست
در دیار دوست سامانش دهند

والسلام علیکم و علی من التبع الهدی

هشتم محرم مطابق با ۲۱ شهریور ۱۳۶۵

ولادت: ۱۳ خرداد ۱۳۴۸
شهادت: دهم اسفند ۱۳۶۵
عملیات : کربلای ۵ – شلمچه

مزار : گلزار شهدای روستای کامو از توابع کاشان



منبع خبر

از جناح‌بندی‌ها در مساجد جلوگیری کنید! بیشتر بخوانید »

شاید این وصیت‌ها بتواند دلهایی را بسوی الله سوق دهد

شاید این وصیت‌ها بتواند دلهایی را بسوی الله سوق دهد



شهید محمدرضا قاسمی - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید محمدرضا قاسمی از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۱۰ اسفندماه سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا فِی أَمْرِنا وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ‌(۱)

این وصیت نامه را در روز تولدم نوشتم تا همه بدانند که شهادت، تولدی دیگر است.

شاید این وصیت‌ها بتواند دلهایی را بسوی الله سوق دهد

با سلام به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف یگانه منجی عالم بشریت و با سلام و درود به یگانه ناب برحقش امام امت و با آرزوی پیروزی هر چه سریعتر، برای رزمندگان اسلام، این زاهدان شب و شیران روز، وصیت نامه ام را با سخنی از امام سجاد علیه السلام آغاز می کنم :

الهی! فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی (۲)

پروردگارا! اگر عمر من میخواهد چراگاه و مرتع شیطان باشد پس جانم را بگیر!

آری عمری که حاصل آن گناه و معصیت و زیانکاری باشد چه عمری است؟

عمری که سرتاسر دوری از خدا و تمایل به عوامل و مادیات دنیوی باشد، نبودنش بهتر است تا زیستن اش!

أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا ٱللَّٰهُ
أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰهِ
أشهَدُ أَنّ عَلیاً ولی‌َّالله

این بنده گناهکار خداوند “محمدرضا قاسمی ” به یگانگی خداوند متعال شهادت میدهم و به اینکه محمد (صلوات الله علیه و آله) رسول و فرستاده اوست و علی (علیه السلام) جانشین وی می باشد، یقین کامل دارم!

دلم میخواست که اگر به این فوز عظیم نائل شدم اثری از خود به جای بگذارم و این وصیت هم اگر برگردنم تکلیف نبود، نمی نوشتم!

ولی به قول امام عزیزمان شاید که این وصیت ها بتواند دلهائی را بسوی الله سوق دهد!

 روی سخن ام را اول با امت اسلامی مان دارم، این ملتی که در راه اسلام گلهای سرخی را تقدیم کرد تا بتواند آئین رسول الله صلوات الله علیه و آله را که در جهان در حال از بین رفتن بود، زنده نماید؛

در اول بگویم که من لایق سخن گفتن با شماها نیستم و همان حرفهای شهدای قبلی را یادآوری و ذکر می‌کنم.

اول: اینکه هیچگاه از امام تان جدا نشوید و همیشه گوش بفرمان وی باشید، زیرا دستورات وی فرامین امام زمان عجل الله تعالی فرجه است .

دوم: سعی کنید همیشه نمازها را در اول وقت و به جماعت بخوانید، مسجدها را خالی نگذارید، نماز جمعه را هر هفته هرچه با شکوهتر برگزار کنید، زیرا که علی علیه السلام فرمودند: “ترک کردن نماز جمعه، بدون عذر شرعی، جایز نیست!”

سوم: در کارهایتان نظم و انضباط داشته باشید و با رعایت انضباط و نظافت، دهان یک عده که میگویند افراد حزب الهی را باید از لباس کثیف و ژولیده شناخت، ببندید و نشان دهید که ما پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و مولای متقیان علیه السلام می کنیم که خود اسوه انضباط بودند.

چهارم: پشتییان دولت باشید؛ در کمبودها و مشکلات کمک بکنید نکند بار دیگر ابرقدرتها بر ما چیره شوند و همیشه درصدد حل و فصل مشکلات باشید نه اینکه مشکل ساز باشید!

پنجم: اینکه جبهه های نبرد حق علیه باطل را گرم نگه دارید، به فرمان امام عزیزمان، مجال کوچکترین حرکتی به دشمن ندهید زیرا که بعد از آزادی کربلا و نجف نوبت به آزادی بیت المقدس میرسد.

و شما ای مادر عزیزم! از اینکه مرا در آغوش خود بزرگ نمودی و به من محبت کردی تا توانستی از من جوانی بسازی تا در راه اسلام فدا شود، سپاسگزارم.

 سعی کن بعد از رفتن من خود را تسلی دهی زیرا که من به ملاقات خداوند و اولیاءاش میروم و شما همچنان خود را با فرامین مذهبی آماده ساز که در روز قیامت بتوانم انشاءالله شما را درکنار دیگر صحابه حضرت زهرا (سلام الله علیها) ببینم!

از اینکه تنها پسر بزرگت را به اسلام تقدیم نمودی افتخار کن!
 
افتخار کن که بالاخره توانستی به مانند فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عزیزی را در راه خدا تقدیم کنی!

از تو میخواهم صبر داشته باشی و برایم کمتر گریه کنی که من به تنها چیزی که میخواستم، رسیدم .

شما ای پدرعزیزم ؛ از اینکه برای من زحمات بسیاری کشیدی و هرچه خواستم برایم فراهم نمودی خیلی متشکرم، از اینکه نتوانستم برای شما مفید واقع شوم معذرت میخواهم، شما هم از اینکه فرزندی را در راه خدا داده اید بخود ببالید و احساس سربلندی کنید؛

و از شما درخواست میکنم که چون گذشته مو به مو فرامین اسلامی را انجام دهید و همانطور که همیشه در صحنه، مرد عمل بودید، پیوسته همینطور بمانید و درخواست میکنم که پشتیبان و یار و یاور امام باشید.

از تمام بدیهائی که در حق تان کردم حلالیت می طلبم و شما ای برادرانم، سعی کنید در آینده طوری درس بخوانید که احتیاجات اسلام را فراهم کنید اگر محمدرضاها رفتند، شما باید ادامه دهنده راهشان باشید؛ اگر تا بحال در فرامین مذهبی و اسلامی کوتاهی کردید، سعی کنید از این به بعد در صدد خشنود ساختن خداوند و پدر و مادر باشید .

سخنی هم با همرزمان و برادران دبیرستانی ام دارم؛

ای برادران من کوچکتر از آنم که لایق صحبت کردن با شما مومنین و مصلحین و بندگان شایسته باشم، شما امید و آینده اسلام و مسلمین هستید، شماها سالکان کوی حق و حقیقت اید که باید تا سرحد جان برای اسلام بکوشید.

برادران عزیزم بدانید که آخرین منزل شما باید شهادت در راه خدا باشد، مرگی سرخ و عروجی خونین به سوی الله!

 سعی کنید در رفتار و اعمالتان طوری باشید که دیدن شما باعث یاد خدا شود، طوری درس بخوانید که در آینده بتوانید نیازهای مملکت و این امت اسلامی که این انقلاب را با خون خریدند، برطرف سازید و تا آخرین لحظات این انقلاب را یاری کنید تا دشمن نتواند توطئه کند؛

و در آخر هم از تمام مسئولین و دست اندرکاران دبیرستان سپاه پاسداران ( مکتب امام صادق علیه السلام) طلب حلالیت می کنم از تمام دوستان وآشنایانم نیز طلب حلالیت میکنم بخصوص همکلاسیهام که همیشه با آنها بودم؛

ضمناً  “ده روز” روزه قضا و کمی هم نماز قضا دارم که انشاءالله به نیابت از من انجام دهید .

اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ

 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

بنده حقیر و ذلیل خداوند
محمد رضا قاسمی

(۱) سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۷
ترجمه : پروردگارا، از گناه و ستمی که ما درباره خود کرده‌ایم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و بر (محو) گروه کافران مظفّر و منصور گردان.

(۲) فرازی از دعای مکارم اخلاق امام سجاد علیه السلام

 ولادت :  ۲۱  تیر  ۱۳۴۸
شهادت : ۱۰ اسفند ۱۳۶۵

عملیات : کربلای ۵ – شلمچه

مزار : قطعه ۲۹ ردیف  ۷۵  شماره ۷



منبع خبر

شاید این وصیت‌ها بتواند دلهایی را بسوی الله سوق دهد بیشتر بخوانید »