وصیت نامه شهید

این جبهه مقدّس برای پیروزی اسلام است

این جبهه مقدّس برای پیروزی اسلام است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس بوشهر، بیست و هفتم تیر ۱۳۳۴ در شهرستان بوشهر به دنیا آمد. پدرش غریب و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تعمیرکار خودرو بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوم خرداد ۱۳۶۱، با سمت آرپ یج یزن در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. پیکر او را در زادگاهش به خاک سپردند. برادرش حیدر نیز شهید شده هست.

 
متن وصیت نامه شهید
 
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ.
 
در این موقعیت حساس که عاشورای حسینی بار دیگر در ایران زنده شد و نشان داد که حسین‌ها هنوز هستند و تا حکومت الله را در سرتاسر جهان برقرار نسازند به پیکار علیه کفر ادامه می‌دهند، آری می‌دانم قدم در راهی گذاشته‌ام که تیغه اش از قبل گرفته و با ایمان کامل پیکار می‌کنم؛ چون اگر در این میدان کشته شوم به مقامی والا دست یافته‌ام و راه حسین (ع) را رفته‌ام و اگر زنده ماندم شاهد این پیروزی مسلمین بر کفار خواهم بود.
 
من با کمال میل به این جبهه مقدّس که برای پیروزی اسلام هست می‌روم و، چون ما به خودمان تعلق نداریم یعنی خلق نشده‌ایم تا راحت‌طلب باشیم و یا در پی آسایش دنیوی باشیم — نه این ارزش ندارد — ما خلق شده‌ایم تا آزمایش شویم و اساساً این جهان آزمایشی بیش نیست؛ زندگی جاوید در آن جهان هست.
 
درخت انقلاب اسلامی برای سیراب شدن احتیاج به خون دارد. امام همان «هل من ناصر ینصرنی» صدا می‌زند. بر ملت مسلمان ایران واجب هست که به این پیام امام لبیک بگویند و این درخت را با خون خود سیراب کنند. یا مهدی (عج)، یا زهرا، یا فاطمه (س)، یا حسین (ع)، یا علی (ع)، یا حسین (ع)، یا حسن (ع)، یا فاطمه زهرا (س)، یا مهدی (ع)! من هم آمده‌ام. ان‌شاءالله تعالی همان‌طوری که آرزوی همه ماست این انقلاب به رهبری امام عزیز، جهان را به انقلاب حضرت بقیةالله الاعظم امام مهدی (عج) پیوند خواهد زد و انقلاب جهانی اسلامی خواهد شد.
 
مادر عزیزم! از اینکه حس می‌کردم در مکانی راحت‌تر قرار بگیرم و در سنگر بسیج امامزاده با برادران حزب‌اللهی بودم، در سنگر شب‌ها غمگین بودم. من نمی‌توانستم به خود بقبولانم که برادران خودم در مرز‌ها شهید شوند و من هر روز شاهد این باشم که فلان نفر کشته شده یا فلان نفر زخمی شده. مادر عزیز داغ‌دارم! چگونه من می‌توانستم مشاهده کنم که هر روز عده‌ای از بهترین جوانان و هم‌سنگرانم شهید شوند: علی ماهینی‌ها، حاجی محمدعلی‌ها، ناصر میرسنجری‌ها، علی ظهرابی‌ها، احمد کرمی‌ها، هادی آرامی‌ها، عبدالله گلستانی‌ها، مقاتلی‌ها، امیر پولادی‌ها، ابراهیم ماهینی‌ها، ابراهیم ماندگارها، عبدالعلی میرسنجری‌ها، محمدرضا بندرریگی‌ها، فدائیان اسلام احمد واعظ‌زاده‌ها، عباس نبی‌پورها، عبدالمحمد هاشمی‌ها، سید محسن جعفری‌ها، شمسی‌ها، جلال محمدعلی باغملائی‌ها، علی بختیاری‌ها، ابراهیم افراسیابی‌ها، عنایت نجیبی‌ها، عبدالرحمن بنیادی‌ها، باقر میگلی‌ها، عباس کامکاری‌ها، اسماعیل کمان‌ها و من، چگونه می‌توانستم به کار روزمره مشغول باشم؟
می‌دانم که از دست دادن من شاید سنگین باشد، ولی مگر غم از دست دادن حسین (ع) بر فاطمه زهرا (س) سنگین نبود؟ مگر آنها نبودند که کشته شدند تا دین اسلام پا بر جا باشد؟ من هم به نوبهٔ خودم از آقا و سرور خود، حسین زمان خمینی، درس مبارزه و جهاد و درس شهادت را آموختم. من آموختم که زندگی مادی نکبت‌بار هست و نباید منتظر باشیم که مرگ ما را فرا گیرد، بلکه ما باید به سراغ مرگ برویم. مگر انسان یک‌دفه بیشتر نمی‌میرد؟ پس چه بهتر که آن یک‌دفه هم در راه خدا باشد.‌ای برادران بسیج و سپاه اسلام و ارتشی، مردم مسلمان بوشهر و خواهران و برادران عزیزم! پیوسته در راه اعتلای اسلام عزیز کوشا باشید و تمامی فرامین امام خمینی را به جان پذیرا باشید. زمان، زمان حسین هست و ایام عاشورا.‌ای خواهران عزیزم! حجاب و عفت و پاکدامنی را سرلوحهٔ زندگی خود قرار دهید و همیشه فاطمه‌وار و زینب‌گونه زندگی و مبارزه کنید.
 
مادرجان! به برادران و خواهران حزب‌اللهی بگو حجاب و عفت و پاکدامنی را سرلوحهٔ زندگی خود قرار دهند و همیشه فاطمه‌وار و زینب‌گونه زندگی و مبارزه کنند. مادرجان! به برادران حزب‌اللهی بگو راهی را که من انتخاب کرده‌ام راه حقیقت و درستی هست و از شما خواستارم که امام امت، آن مجاهد کبیر و نستوه و عصارهٔ حسین ابن‌علی (ع) و رهبر کبیر انقلاب خمینی را یاری نمائید و او را تنها نگذارید.
 
محل دفنم: بهشت صادق، جنب حاج رضا محمدی.
 
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار.
 
والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.
 
ابراهیم سالمی
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

این جبهه مقدّس برای پیروزی اسلام است

این جبهه مقدّس برای پیروزی اسلام است بیشتر بخوانید »

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند


گروه ساجد دفاع‌پرس: ارتش بعث عراق تنها ارتش یک کشور نبود و جنگ تحمیلی هشت‌ساله نیز مصاف نبرد بین دو کشور نبود؛ بلکه دنیای کفر به سرکردگی صدام آمده بودند تا نظام جمهوری اسلامی ایران که یاور مستضعفان هست را سرنگون سازند؛ بنابراین جوانان این مرز و بوم سلاح در دست گرفته و به مبارزه با دنیای استکبار رفتند که شهید «علی محمدی نجف‌آبادی» یکی از این جوانان بود؛ رزمنده دلاوری که واقعیت جنگ تحمیلی را به‌خوبی دریافته و در وصیت‌نامه خود این‌گونه نوشت: «خدایا تو را چگونه عبادت کنم و چگونه سپاس گویم که با وجود این‌که دشمن ما صدام کافر از تمام جهان تغذیه و تدارک می‌شود و از شوروی تانک‌های تی- ۷۲ و میگ‌های ۲۳ و دیگر سلاح‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند و در حالی‌که آمریکا به آواکس و توپولف و انگلیس او را به تانک‌های چیفتن و فرانسه او را به میراژ و مرتجعین منطقه مخارج جنگش را از طریق دادن وام و فرستادن نیرو‌های پیاده تأمین می‌کنند، باز ما شاهد آنیم که تمامی این متحدین کفر در مقابل مومنین تو که سلاح‌شان فقط الله‌اکبر هست و امیدشان تنها به دعا‌های کمیل و توسل هست، فرار می‌کنند و هزار هزار به اسارت در می‌آیند».

وصیت‌نامه شهید «علی محمدی نجف‌آبادی» 

بسمه تعالی 

وصیت نامه

وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ یُرۡزَقُونَ

هرگز مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. 

افتخار می‌کنم که سعادت پیدا کردم در عصری زندگی کنم که سایه رهبری امام خمینی به آن شکوه بخشیده هست.

خدایا تو را سپاس می‌گویم که با وجود روسیاهی‌ام و با داشتن کوله‌باری از معصیت، به من توفیق عنایت فرمودی که در صفوف سربازان امام زمان (ع) قدم نهم. پروردگارا تو را شکر می‌کنم که به امت اسلام به رهبری امام کبیرشان، نصرت عنایت کردی که یک تنه با دست خالی در مقابل ستمگران جهان قد علم کرده و در برابر آن‌ها استقامت و پایداری نموده و سنگر‌های کفرشان را یکی پس از دیگری به واژگونی بکشانند.

خدایا تو را چگونه عبادت کنم و چگونه سپاس گویم که با وجود این‌که دشمن ما صدام کافر از تمام جهان تغذیه و تدارک می‌شود و از شوروی تانک‌های تی- ۷۲ و میگ‌های ۲۳ و دیگر سلاح‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند و در حالی‌که آمریکا به آواکس و توپولف و انگلیس او را به تانک‌های چیفتن و فرانسه او را به میراژ و مرتجعین منطقه مخارج جنگش را از طریق دادن وام و فرستادن نیرو‌های پیاده تأمین می‌کنند، باز ما شاهد آنیم که تمامی این متحدین کفر در مقابل مومنین تو که سلاح‌شان فقط الله‌اکبر هست و امیدشان تنها به دعا‌های کمیل و توسل هست، فرار می‌کنند و هزار هزار به اسارت در می‌آیند.

پدرم، مادرم، همسرم، برادرانم، و خواهرانم! در شهادت من سیاه نپوشید و در انظار مردم گریه نکنید؛ زیرا که دشمن شاد می‌شود، عوض حجله بر درب خانه، چراغ روشن کنید. از شما تقاضا می‌کنم به‌جای گریه، در انظار مردم سخن بگویید، سخنرانی کنید و پیام مرا که پیروی از ولایت فقیه هست به گوش مردم برسانید. به مردم بگویید که او اهل نماز جمعه بود. نماز جمعه را فراموش نکنید، حتی الامکان در دعای کمیل شرکت کنید. از امام و پیروان او عملاً حمایت کنید که این نعمت بزرگی که در این عصر نصیب شما شده هست، قرن‌ها مسلمین نیازمند آن بوده‌اند؛ لذا قدردانی کنید، در غیر این‌صورت عذابی سخت در دنیا و آخرت نصیب‌تان خواهد شد.

پدرم! تو برای من خوب پدری بودی؛ زیرا تو مرا با این انقلاب و امام آشنا نمودی، خداوند تو را در دنیا و آخرت سعادتمند کند. ان‌شاءالله.

مادرم! در شهادت من گریه مکن؛ زیرا من به جهانی رفتم که ابدی هست، فانی نیست، و این مسیر را همه باید طی کنند و به جهان ابدیت بپیوندند، خوب بسی سعادت که انسان با شهادت در راه خدا به آن جهان برسد.

همسرم! عفت و پاکدامنی و عمل به دستورات اسلام و اطاعت امر ولایت‌فقیه را ادامه بده و فرزند مرا در این مسیر هدایت کن. ان‌شاءالله در آن جهان خداوند ما را با شهدای اسلام و شهدای کربلا محشور فرماید.

برادرانم! امروز در جهان اسلام نیازمند نیروی مؤمن و متخصص و عالم هست؛ لذا بیش از هر چیز زحمت خود را در فراگیری فنون و تخصص‌های مورد نیاز جامعه بکار برید و از ادامه تحصیل خودداری مکنید.

خواهرانم! شما سعی کنید در زندگی هم‌درد دوستان خود باشید. سازگاری با مؤمنین را پیشه راه خود قرار دهید و عفت و پاکدامنی و عمل به دستورات اسلام و اطاعت امر ولایت‌فقیه را ادامه دهید.

فرزندم! تو را به خدا می‌سپارم که او خود سرپرست همه بندگانش می‌باشد، سربلند زندگی کن و با افتخار که پدرت پیرو راه حسین (ع) بود و برای تداوم بخشیدن به راه او شهید شده هست. 

پدرم! پیرو را وصی خود قرار داده و از او تقاضا می‌کنم که خود به اموری که مربوط به من هست رسیدگی کند. از کلیه دوستان و آشنایان و اقوام تقاضا می‌کنم اگر طلبی از اینجانب داشته‌اند به پدرم رجوع وگر نه مرا حلال نمایند.

والسلام 
به امید زیارت کربلا – علی محمدی 
٦١/٢/٣٠

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند بیشتر بخوانید »

به امیدی پیروزی اسلام قدم بر میدارم

به امیدی پیروزی اسلام قدم بر میدارم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس بوشهر، شهید «پرویز عبدی پور» چهاردهم فروردین ۱۳۳۵ در شهرستان خرمشهر به دنیا آمد. پدرش علی، در اداره بندر کار م یکرد و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور یافت. بیست و سوم مهر ۱۳۵۹ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزارش در شهرستان بوشهر واقع هست.

 
متن وصیت نامه شهید
 
قبل از این‌که قدم در عرصه‌ی پیکار حق علیه باطل گذارم و برای جهاد با دشمنان خدا و دین خدا آماده گردم، در این فکرم: آیا کسی هست که بعد از من اسلحه‌ی از دست افتاده‌ام را بردارد و از اسلام دفاع کند؟ آیا کسی با قبول مسئولیت خطیر جهاد در راه خدا برای مبارزه با ناکثین زمان قدم برمی‌دارد؟
 
البته من امیدوارم و به این امید که اسلام را به پیروزی برسانیم قدم برمی‌دارم، ولی قبل از رفتن پدرم، خوشحال و سرمست باش که توانستی در دامن پرمهرت فرزندی بپروری که توانست اسلام را به اندازه‌ی توانائی خود یاری کند و از شهادتم دلگیر نباش و ماتم نگیر، زیرا گریه‌ی شما باعث خوشحالی دشمنان اسلام می‌شود.
 
مادرم می‌دانم که بعد از من چه حالی داری و در همین حالت فاطمه را به خاطر داشته باش و صبر و استقامت را در مقابل کلیه‌ی مصائب و مشکلات پیشه‌ی خود ساز. دلم می‌خواهد که هر چه در وصیتم هست انجام دهید و هیچ ناراحت و غمگین نشوی که دشمنان اسلام خوشحال می‌شوند.
 
خدایا! زمانی که از خانه و کاشانه بریدم، به نزد تو آمدم به امید این‌که شهید شوم؛ مردم مرا تعریف کنند، بلکه به امید جهاد در راه تو بودم.
 
از عرش صدای «رَبَّنَا» می‌آید، آوای خوش «خدا، خدا» می‌آید؛ فریاد کردند که در‌های بهشت مهمان خدا از کربلا می‌آید.
 
امام را دعا کنید و او را تنها نگذارید.
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

به امیدی پیروزی اسلام قدم بر میدارم

به امیدی پیروزی اسلام قدم بر میدارم بیشتر بخوانید »

به معنای واقعی پاسدار انقلاب اسلامی باشید

به معنای واقعی پاسدار انقلاب اسلامی باشید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس بوشهر،  بیست و نهم شهریور ۱۳۴۶ در شهرســتان بوشــهر به دنیا آمد. پدرش عباس و مادرش نسا نام داشـت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. شانزدهم مهر ۱۳۶۶ در خلیج فارس هنگام درگیری با نیرو‌های آمریکایی به شهادت رسید.
متن وصیت نامه:
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم
 
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، و با درود به شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی، و با درود به رزمندگان غیور و جان بر کف و همیشه در صحنه.
 
باری خداوند زمانی انسان را می‌آفریند و زمانی آن را پس می‌گیرد؛ و حال اگر انسان در جایی قرار گیرد که بتواند به عنوان سرباز امام زمان خدمت کند، باید تمام شرایط حزب اللهی بودن را داشته باشد، و یاری از رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی را وظیفه‌ی خود بداند.
 
با نام الله وصیت نامه‌ی خود را آغاز می‌کنم.
 
بسم رب الشهداء و الصدیقین
 
با درود به رهبر سازش ناپذیر انقلاب اسلامی، این پیر مجاهد، اسوه‌ی تقوا، مرجع تقلید شیعیان.
 
خدایا، هزار بار تو را سپاس که این منّت را بر ما گذاشتی و ما را پاسدار اسلام نمودی.
 
خدایا، هزاران بار تو را سپاس که این سعادت را نصیب ما نمودی و اسلام را توسط امام به ما ارزانی داشتی.
 
بارپروردگارا، تو خود خوب می‌دانی که آن گونه که امام و اسلام می‌خواست پاسدار خوبی نبودم؛ و‌ای بسا خیانت‌هایی که به این لباس مقدس نمودم و باعث پایمال گردانیدن خون عزیزان از دست رفته مان گردیدم که در همین لباس، به عشق امام حسین (ع)، به دیدار الله شتافتند. امیدوارم با ریختن خون خویش در پهن دشت اسلامی، خداوند تبارک و تعالی گناهانم را ببخشد.
 
برادران پاسدار، بسیج، جهاد،‌ای عزیزان، بدانید که امروز بیش از پیش مسئولیت‌ها سنگین هست. امروز محرومان جنوب لبنان، مسلمانان مظلوم فلسطین، گرسنگان محروم آفریقا همه چشم انتظار شما هستند. شما امروز به معنای واقعی کلمه، پاسدار انقلاب اسلامی نه در ایران، بلکه در جهانید و از سربازان امام زمان (عج) می‌باشید.
 
پدر و مادر بزرگوارم، خداوند به شما صبر بدهد. چه بسیار زحمات زیادی که برایم کشیدید. ولی خود خوب می‌دانم که نتوانستم وظیفه‌ی فرزندی را در حقتان ادا کنم. شاید با ریختن خونم بتوانم زحمات شما را جبران کنم. باشد تا ان شاء الله، نزد «فاطمه‌ی زهرا» (س) و «سید الشهدا» (ع) سربلند و سرافراز باشید.
 
عزیزانی که امروز در سنگر مقدس تبلیغات به فعالیت مشغول‌اند، بدانند که وظیفه شان لحظه به لحظه مشکل‌تر می‌گردد. شما امروز باید چهره‌ی حقیقی اسلام را نشان دهید.
 
امت حزب الله اطاعت از امام، حضور در صحنه و حفظ وحدت را هرگز فراموش نکنند.
 
اما توصیه‌ی من به مسئولین در تمامی کار‌ها این هست که تقوا را پیشه خود سازند و طوری با مردم رفتار کنند که به گفته‌ی امام، ما خدمتکار این ملتیم؛ چون که هرچه داریم از این مردم داریم. حواستان را جمع کنید که لحظه‌ای غفلت، خیانتی بس بزرگ به خون شهدا از صدر اسلام تاکنون می‌باشد.
 
برادران و خواهران دانش آموز، اگر می‌خواهید مستضعفین را زودتر از زیر بار یوغ مستکبرین آزاد سازید، اوّل تقوا و تزکیه‌ی نفس، و بعد تحصیل علوم بر شما واجب هست.
 
در خاتمه خانواده‌ی گرامی، چون کوه استوار و مقاوم باشید و عزاداری را برای سیدالشهدا، مظلوم کربلا، آقا امام حسین (ع) و برای شهید مظلوم زمان، «بهشتی» و دیگر عزیزان برپا کنید؛ و در دعا‌ها و نماز‌های تان از خدا بخواهید که امام را نگه دارد؛ و تو پدر بزرگوارم، امیدوارم مرا ببخشی و از من ناراحت نباشی. چون روح مرا آزار می‌دهد. می‌دانم که وظیفه‌ی فرزندی را ادا نکردم و حال می‌دانم که وقتش گذشته هست. ولی امیدوارم که به پدری خود مرا ببخشی و حلال کنی؛ و شما خواهران و برادرانم، اگر از من ناراحت هستید به خواهری و برادری خود مرا ببخشید و حلال کنید؛ و به پدر و مادرم توصیه کنید که اگر خواستند بر سر قبر من فاتحه بخوانند، اوّل برای تمام شهیدان فاتحه بخوانند، و آخر از همه برای من؛ و در آخر از تمام دوستان و آشنایان و اقوام برای من حلالیت بطلبید.
 
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و سلام بر شهیدان گلگون کفن ایران که با خون خود اسلام را به مرحله‌ی اصلی رساندند.
 
خداحافظ و نگهدار شما
 
انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

به معنای واقعی پاسدار انقلاب اسلامی باشید

به معنای واقعی پاسدار انقلاب اسلامی باشید بیشتر بخوانید »

پس از شهادتم راه اسلام و قرآن را ادامه دهید

پس از شهادتم راه اسلام و قرآن را ادامه دهید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس بوشهر، شهید جمشید جوکار بيستم آذر ۱۳۴۰ در روستاي محمود احمدي از توابع شهرستان تنگستان به دنيا آمد. پدرش محمد، راننده بود و مادرش فاطمه)فوت ۱۳۶۰ ( نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و سوم تير ۱۳۶۱ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد. مزارش در بهشت صادق شهرستان بوشهر واقع هست.

متن وصیت نامه شهید

انا لله و انا الیه راجعون

با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و شهدای راه حق و آزادی، وصیت‌نامه خود را شروع می‌نمایم.

این جانب جمشید جوکار، دارنده شماره شناسنامه ۴۰۴ از بوشهر، فرزند محمدجعفر جوکار می‌باشم.
ای پدر و مادر عزیز و تمام امت اسلام، چیزی که مرا جذب کرد، شهادت برادران زیادی از رفقایم بود که مرا منقلب کرد. آیین و راهی که من در پیش گرفتم، راهی جز راه امام حسین(ع) نیست. مگر من از باهنر و رجایی و بهشتی و دیگر شهدای اسلام برترم؟ آیا ارزشم به اندازه آن‌ها نیست؟

امت قهرمان ایران و ای خانواده من، بعد از شهادتم گریه و زاری به راه نیندازید. امیدوارم همانند من باشید و راه امام، که همان راه اسلام و راه خدا و قرآن هست، پیشه خود کنید. مرا در قبرستان شهدا به خاک بسپارید.

ضمناً مقدار پولی که در بانک دارم به صرف امور خیریه برسانید. موتور سیکلتی که دارم بفروشید و پولش را به جبهه جنگ بفرستید. اما حتماً بعد از شهادت من و دیگر یارانم، ان‌شاءالله که جنگ دیگر تمام بشود.

به کلیه دوستان و آشنایان سلام می‌رسانم.

خدا حافظ شما باشد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پس از شهادتم راه اسلام و قرآن را ادامه دهید

پس از شهادتم راه اسلام و قرآن را ادامه دهید بیشتر بخوانید »