وصیت نامه

همیشه در صحنه سیاسی و نظامى حضور داشته باشید

همیشه در صحنه سیاسی و نظامى حضور داشته باشید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «عباس سنجانی وشنوه» در تاریخ دهم خرداد ماه ۱۳۴۵، در روستای وشنوه از توابع استان قم در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت در برابر تعرض رژیم بعث عراق به میهن عزیزمان در تاریخ بیست و یکم دی ماه ۱۳۶۵، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.  

وصیت نامه شهید عباس سنجانی وشنوه

«بسم الله الرحمن الرحیم»

و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون «آل عمران‌۱۶۹»

حساب نکنید و مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند مردگان هستند بلکه آنان زنده‌اند و نزد خداوند روزى مى‌برند.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده ستمگران و ظالمان عالم. حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که قوى است و لا یزال حکیم است و بصیر و آگاه به اعمال تمام بندگانش.

خداوندا معبودا، گناهانم لباس خوارى بر تنم کرده است و دورى از تو، درماندگى را آرایشم شده است و افزونى لجن گناهانم، ماهى دلم را رانده است. اى نهایت آرزویم اى زیباترین مطلوبم و اى تنها پاسخگویم و اى محبوبم، ماهى دلم را با جریان زلال توبه‌پذیرت زنده گردان.

به معرفتت سوگند جز تو بر گناهانم بخشنده‌اى را نمى‌یابم و شکستگى خویش را جز تو پیوندى نمى‌بینم. من اینک با بال‌هاى تواضع به بارگاه تو باز گشته و پیشانى خشوع و خوارى خویش را بر درگاه قدرتت نهاده‌ام و از تو عاجزانه خواستارم که بر من ببخشایى گناهان کثیرم و خطاهاى بى شمارم را و از من راضى گردان پدر و مادر گرامى عزیزم را.

پروردگارا! خداى من، مرا از نزدیک‌ترین عارفان و شایسته‌ترین بندگان و راستگوترین مطیعان و خالص‌ترین عبادت‌کنندگان و مخلص‌ترین روى به تو آورندگان، قرار دهد.

خدمت پدر و مادر گرامى و عزیزم از این که فرزند شما در راه خدا و احیاى دین خدا در این کره خاکى از دیار خود به سوى جبهه‌ها به امر و فرمان و رهبر و بنیان‌گذار جمهورى اسلامى هجرت کرده تا گامى هرچند کوتاه و ناچیز در راه خدا برداشته و اداى دین کرده باشم، به هیچ وجه به خود ناراحتى راه نداده و چه بسا خوشحال و شادمان و سر افراز در پیش خدا و خلق خدا باشید.

شجاعانه به مردم نشان دهید که از شهید شدن فرزندان خود هیچ کدورتى و ناراحتى به دل راه نمى‌دهید و خواهش مى‌کنم که براین شهادت صبر کنید و صدا به شیون و گریه بلند نکنید و اگر خواستید از فراق فرزند حقیرتان بگریید در خانه، نه در میان عالم بگریید.

از شما پدر و مادر گرامى و عزیزم خواستارم که فرزندتان را حلال کرده و هر چند که موجبات ناراحتى براى شما فراهم کرده است و گاهى به حرف‌هاى گهربار شما گوش فرا نداده از این بابت جدا معذرت خواسته و طلب عفو و بخشش از شما دارم.

اما پدر گرامى و عزیزم و طول مدت این چند سال چه اذیت‌ها که ناآگاهانه نسبت به شما مرتکب شدم و چه ظلم‌هاى ناخواسته که بدون دلیل و آگاهى نسبت به شما روا داشتم. به خدا قسم که هیچ‌گاه فرزندى شایسته شما نبوده‌ام و حق فرزندى را ادا نکرده‌ام. به خدا قسم الان که این وصیت را مى‌نگارم شرمنده و خجالت‌زده هستم؛ وقتى که به یاد مى‌آورم آن نافرمانی‌ها و آن تمرد‌ها را، تو را به خدایى که جان تمامى خالق در دست قدرت اوست، این حقیر را حلال کنید و ببخشید، ان‌شاءالله تعالى.

از خواهران و برادر گرامی‌ام خواستارم و عاجزانه خواهانم که این حقیر را حلال کرده و در مورد من دعاى خیر کنند، ان‌شاءالله.

اما سخنى با دوستان و رفیقان و آشنایان، قوم و خویشان. شما پدر گرامى و عزیزم عاجزانه خواستارم که از عمو حسین و زن عمو حسین در مورد من جدا حلالیت بطلبید و از آن‌ها بخواهید که رفتارهاى نابخردانه مرا که در مورد آن‌ها اعمال کرده‌ام و احیانا غیبتى از آن‌ها کرده‌ام حلال کنند و از خدا بخواهند که این حقیر روسیاه را دعا کنند.

و، اما سخنى با ملت گرامى و همیشه در صحنه ایران، اى امت قهرمان و دلیر ایران، اکنون که جنگ در جبهه نزدیک به پیروزى و رسیدن به پیروزى نهایى است، لازم است که ملت ایران همواره گوش به فرمان خداوند و رسول خداوند و ولى امر باشند و همیشه در صحنه سیاسی و نظامى حضور فعالانه داشته باشند.

و، اما که مدتی، البته فکر مى‌کنم که ۵۰ روز روزه به گردن دارم. خواهش مى‌کنم که آن ادا کنید و ۶ ماه نماز هم براى من قضا کنید. براى رد مظالم هم مبلغى که خودتان مى‌دانید، با خودتان مى‌باشد، بدهید. در محله از تمام کاسب‌ها، دوستان، آشنایان و هر کس که ذکر آن در این وصیت نامه نیامده است، حلالیت براى من بطلبید.

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله

عباس سنجانى وشنوه، یکشنبه سی‌ام آذرماه ۱۳۶۵»

منبع: فارس

انتهای پیام/ 911

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

همیشه در صحنه سیاسی و نظامى حضور داشته باشید بیشتر بخوانید »

مروری بر وصیت‌نامه شهید «سنجانی»

مروری بر وصیت‌نامه شهید «سنجانی»


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید حسن سنجانی وشنوه در تاریخ بیست و هفتم خرداد ماه ۱۳۳۷، در روستای وشنوه از توابع استان قم در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت در برابر تعرض رژیم بعث عراق به میهن عزیزمان در تاریخ هشتم آذرماه ۱۳۶۰، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.  

وصیت‌نامه شهید حسن سنجانی

«بسم الله الرحمن الرحیم

«و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

درود بى‌پایان بر رهبر عظیم‌الشان و چریک پیر انقلاب و مجاهد کبیر، حضرت آیت‌الله العظمى الامام الخمینى و جاوید و پاینده باد جمهورى عدل اسلامى در ایران و درود بر مردم مستضعف ایران و شهیدان که با خون خود، نهال انقلاب اسلامى را آبیارى کردند.

هر کسی در زندگى راهى را برمی‌گزیند، اما حسین (ع) راهى را انتخاب کرد که تا ابد نام نیک خویش را با خون گلگونش پایدار ساخت و کسانى که عاشق او هستند، راهش را نیز ادامه خواهند داد. من یکى از عاشقان راه حسین (ع) و یاران او هستم.

خداوندا، تو را به خون پاکش قسمت مى‌دهم که در راهى که انتخاب کرده‌ام، یارى فرمایى.

من که این راه را انتخاب کرده‌ام اگر در این راه کشته شوم به راستى که خداوند بزرگ آرزوى مرا برآورده ساخته است و از شما پدر عزیز و مادر مهربان و برادرانم و خواهرانم امید دارم که راه مرا ادامه دهید.

اى مومنان، خداوند بزرگ در برابر معامله‌اى که وعده فرموده پایدار و استوار است؛ او در مقابل جان ناقابلى که در راه خدا داده باشى بهشت جاویدان را جایگاه ابدى شما مى‌سازد و در روز رستاخیز مى‌توانید هر که را بخواهید، شفاعت نمایید.

پدر عزیزم و مادر مهربانم، امیدوارم که خداوند بزرگ به شما صبر و ایمان بیشتر عطا فرماید و از این که هدیه اى ناقابل به پیشگاه خداوند متعال تقدیم مى‌دارید، خوشحال باشید و هیچ رنجیده خاطر نباشید که دشمن خوشحال مى‌شود و دوست ندارم که براى من گریه کنید.

کفش‌ها و لباس‌هایم را به برادرم بخشیدم و زمین را اگر خواستید بفروشید و یا خودتان بردارید و پولش را به حساب جنگ‌زدگان واریز نمایید. از تمام دوستان و آشنایان حلالیت مى‌طلبم و مرا نیز در قبرستان شیخان دفن نمایید و اگر پولى پیش من مانده بود، آن را هم به مستمندان وشنوه بدهید.

خداوند بزرگ بر همه شما توفیق عنایت فرماید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته. «حسن سنجانى»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر وصیت‌نامه شهید «سنجانی» بیشتر بخوانید »

شهید بیات: تربیت فرزندان باید اسلامی باشد

شهید بیات: تربیت فرزندان باید اسلامی باشد


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

وصیت‌نامه شهید علی بیات ورچقی

«بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بی پایان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و سلام بر راهیان نور علیه ظلمت؛

حال که توفیق نوشتن وصیت را پیدا کرده‌ام از خداوند متعال می‌خواهم با رحمت بیکرانش کار‌های گذشته مرا مورد عفو قرار دهد و لیاقت شهادت را در وجود من جاری کند.

پدر و مادر عزیزم امیدوارم شما این فرزند را که سال‌های سال در مکتب اسلام تربیت کرده‌اید به راحتی در راه خدا فدا کنید و شهادت من مایه افتخار شما در دنیا و آخرت باشد.

عزیزان شاکر خداوند برای وجود، ولی فقیه‌مان باشید و نیز اینکه راه شهادت‌ها و شهامت‌ها را برای ما باز کرد.

عزیزان ما امانتی هستیم از خداوند منان که به دست دنیا و پدر و مادر سپرده شده‌ایم هر آن امکان آن هست این امانت پس گرفته شود، اما به چه طریق؟ آیا با افتخار و با ایمان یا خدای نکرده از زیادی ظلم و بی‌ایمانی که همانند گلی بی‌بو باشد که از دنیا برود؛ پس درود بر پدران و مادرانی که فرزند خود را تربیت اسلامی می‌کنند و تحویل جامعه می‌دهند.‌ای برادر و خواهر عزیز دعا را از یاد نبرید تا خداوند این شهادت را از ما قبول کند و امام عزیز را تنها نگذارید و به گفته‌های او عمل کنید تا در دنیا و آخرت خوشبخت شوید. خواهران زینب‌گونه باشید و رفتار کنید.

در آخر سفارش می‌کنم که هشیار باشید و نگذارید منافقین فرهنگ شما و جوانان و نسل آینده را تغییر دهند؛ آن‌ها را در نطفه خفه کنید.»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید بیات: تربیت فرزندان باید اسلامی باشد بیشتر بخوانید »

شهید علی پرخو: راه ما جز پیروی از ولایت فقیه نیست

شهید پرخو: راه ما جز پیروی از ولایت فقیه نیست


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی، تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

وصیت‌نامه شهید علی پرخو

«بسم رب الشهدا و الصدیقین

وصیت نامه انسان را می‌لرزاند و زنده می‌کند.

الذین آمنو یقاتلون فی سبیل الله و الذین کفروا یقاتلون فی سبیل الطاغوت فقاتلوا اولیاء الشیطان کان ضعیفا …
کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار می‌کنند و آن‌ها که کافرند، در راه طاغوت [= بت و افراد طغیانگر]. پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آن‌ها نهراسید!)، زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.

وصیتم پیامی است بر امت و ملتی که نائب مهدی (عج) آنان را ملت معجزه‌آسای قرن می‌نامد و بر خلقی است که مشتاقانه و جانانه از جان و مال خویش در راه خدای واحد می‌گذرند، بر عزیزانی است که عزیزپرور هستند و فرزندان گرامی خویش را فقط برای آزادی و استقلال میهن اسلامی فدا می‌کنند، بر خروشندگانی است که پرخروشنده در راه خدای متعال حرکت می‌کنند و برای منافع انقلاب و مقابله با دشمن از هم سبقت می‌گیرند، بر مردمی است که ایثارگرند و اهدا می‌نمایند هر آنچه در توان دارند، بر خواهران و برادرانی است که برادر از دست داده‌اند و بر پدران و مادران قهرمانی است که فرزندان خویش را تشویق به پیوستن به کاروان شهدا می‌کنند و به همه شما که اکنون به وصیتم گوش فرا می‌دهید.

سخنم چنین خلاصه می‌شود که راه ما چیزی جز پیروی از ولایت فقیه نیست، تن من فدای راهم شده و گرچه جسمم راحت آرمیده است لکن همچنان می‌خروشد و طغیان می‌کند علیه ظلم و ستم، بیداد و بیدادگر، کفر و کفار، امپریالیسم و سوسیال و امپریالیسم جهانی و در این خروش شما را به یاری می‌طلبد؛ روح من از شما گریه نمی‌خواهد؛ نه… شیون نمی‌خواهد، نه … انتظارم چنین است که سلاح بر خاک افتاده‌ام را بردارید و جای خالی‌ام را در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل پر کنید و یادم را با ادامه راهم جاوید نگاه دارید و بدانید‌ای ایمان آورندگان که ” ان تنضروا لله ینصرکم و یثبت اقداکم ” …

خدا را شکر می‌کنم که مرا شامل آیه شریفه ۲۰۶ سوره بقره کرد که بعضی از مردمانند که از جان خود در راه رضای خدا درمی‌گذرند و خدا دوستدار چنین بندگانی است و افسوس می‌خورم بر آنانی که زندگی را چیزی جز پرکردن شکم و بر ثروت افزودن بیشتر نمی‌بینند و تمام روز فکر و ذکرشان خوردن و خوابیدن است،‌ای وای بر آن‌ها باد که غافلند؛ و خوش بر آنان باد که آگاهند و آگاهانه می‌پذیرند قربانی شدن در راه آفریدگار تن‌آفرینشان را، چه بگویم؟ سخن زیاد است، اما وقت شما کم و پرارزش؛ به این مختصر اکتفا می‌کنم که راه خمینی راه حسین (ع) است و راه حسین (ع) راه خدا، حال شما خود می‌دانید کدامین سو را انتخاب کنید؛ لذت چندروزه دنیوی یا نه لذت نامحدود اخروی و به عبارتی دیگر مرگ با ذلت و خواری، یا نه مرگ با لذت و شوق به دیدار خداوند داشتن را؟

سلام شما را به شهدا خواهم رساند و ازخودگذشتگی شما برای آن‌ها خواهم گفت، به آن‌ها می‌گویم که شما تعهد کرده‌اید تا آخرین قطره خون چکیده بر سنگفرش بیابان‌های نبرد حق علیه باطل به پیروی از اسلام ادامه دهید و همچنین به آنها، به بهشتی و رجایی، به باهنر و سلمان و ابوذر و سرور شهدا حسین بن علی (ع) این وعده را می‌دهم که شما می‌گویید تا ظلم هست مبارزه هم هست و تا آنجا که مبارزه خاتمه نیابد، خون‌ها و خون‌ها خواهید داد.

در خاتمه درود بی‌پایان بر پدر و مادرم می‌فرستم که به من چگونه زیستن را آموختند و سلام بر حسین (ع) و همه شهدای صدر تاریخ، از هابیل تا شهدای کنونی که به من چگونه زیستن و چگونه مردن را آموختند و همچنین سلام و درود و صد‌ها درود بر رهبر عزیزم که پس از آگاهی از چگونه زیستن در چگونه مردن مرا راهنمایی نمود.  

ولا تحسین الذین قتلو فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید پرخو: راه ما جز پیروی از ولایت فقیه نیست بیشتر بخوانید »

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، «خداکرم سلیمانی» پانزدهم خرداد 1313 در روستاي قنات ملک از توابع شهرستان رابر به دنيا آمد. وی خواندن و نوشتن نمی دانست. كشاورز بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و سه دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. دهم تير 1365 در مهران توسط نيروهای عراقي بر اثر اصابت تركش، شهيد شد. فرزندش محمود نيز به شهادت رسيده است.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «خداکرم سلیمانی»:

از شما تقاضا دارم که چند کلمه حرف از این بنده گناهکار گوش کنید سعی کنید که جبهه و پشت جبهه را خالی نگذارید و همیشه در فکر باشید که دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی دهد و دائما به ندای امام پاسخ گفته و او را تنها نگذارید که ترویج و حفظ اسلام بر عهده امام می باشد.

خانواده محترم شما را سلام می رسانم و از زحماتی که در طول زندگی برای من کشیده اید یک دنیا سپاسگزار می‌باشم و تنها توصیه من به شما این است که در تعلیم و تربیت بچه ها کوشا بوده و آنها را کاملا با فرایض و مقررات اسلامی که توسط پیامبر اسلام در قرآن برای ما آمده آشنا بسازید و آنی از فکر و خیال آنها به دور نباش.

از شما بچه هایم می خواهم که خوب درس بخوانید و پیرو خط امام باشید تا فردی مفید برای جامعه اسلامی باشید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دشمن اگر ضعف از ما ببیند ما را امان نمی‌دهد بیشتر بخوانید »