وصیت نامه

مروری بر وصیت‌نامه شهید «دانشمند»

مروری بر وصیت‌نامه شهید «دانشمند»


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «محمدعلی دانشمند دیزیچه» فرزند «جواد»، یکم بهمن ۱۳۳۹ در مبارکهِ اصفهان دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.   

وصیت‌نامه شهید محمدعلی دانشمند دیزیچه

«بسم الله القاسم الجبارین

با نام خداوند در هم کوبنده ستمگران

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر عاشق خوش‌دلی ز مردن نهراس

مردار بوَد هر آنکه او را نکشند

هم‌اکنون که به آرزوی قلبی خویش که همانا هجرت از وطن و هجرت از هرگونه وابستگی است عازم جنوب هستم و بدین‌وسیله وصیت‌نامه خویش را می‌نویسم.

از کلیه اقوام و دوستان و خصوصاً پدر و مادر عزیزم به خاطر زحمات قابل توجه آنان تشکر می‌نمایم و حلالیت می‌طلبم.

ما به خاطر اهداف اسلام که مستضعفین جهان را به قیام می‌خواند به جبهه می‌رویم، اگر کشته شدیم شهید راه حقیم و به خیل شهدا راه اسلام در آمده‌ایم و به راه پاک امامان متقی و پرهیزگار خود رفته‌ایم. ما دشمنان و مستکبران را به امر الله خوار و ذلیل می‌کنیم، اگر که همه ما شهید گردیم از رحمت خدا نا امید نمی‌گردیم و این تنها معامله‌ای است که در آن هیچ‌گونه ضرری ندارد.

دشمنان اسلام باید بدانند که جوانان شیعه همیشه دارِ خویش را بر خود حمل می‌کنند و همیشه پیام مرگ را برای مستکبرین رسانند و حتی اگر کشته گردند به لقا‌الله که بزرگترین آرزوی هر شیعه است خواهند رسید.

در آخر می‌گویم نکند امام را تنها بگذارید. در رکاب این مرد بزرگوار و متقی بر دشمنان بتازید که خدا مزد نیکوکاران را ضایع نمی‌نماید.

اگر شهید شدم از این که دیگر در میان شما نیستم ناراحت نباشید؛ چون تا خون ما می‌جوشد نخواهیم گذاشت که به اسلام ما بتازند. ما بدین‌وسیله پایه یک حکومت عدل جهانی را پی‌ریزی خواهیم کرد.

خداوند یار و نگهدار همگی باشد. پیروز باد اتحاد جمهوری اسلامی، پاینده باد امام خمینی یاور مستضعفین، مرگ بر مستکبرین جهان

محمد علی دانشمند»

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر وصیت‌نامه شهید «دانشمند» بیشتر بخوانید »

جبهه فریاد تمام مستضعفان است

جبهه امید مستضعفان برای شکست ظالمین است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، «محمد‌تقی ابوسعیدی» بيست و دوم تير 1342، در كرمان چشم به جهان گشود. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت و به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سرانجام در هفدهم ارديبهشت 1361 ، در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «ابوسعیدی»:

دوستان و برادران چند نکته را در اینجا ضروری می‌دانم که ذکر کنم: نماز را نماز را سبک نشمارید. همیشه سر وقت نماز را بر پا دارید که نماز نور مومن است نماز گردونه اسلام است. چرا که جلوی تمام عامل‌های نفاق و جدیئی را می‌گیرد و درس وحدت و یگانگی و اخوت به انسان می‌دهد.

نماز جماعت است که به انسان شکل می‌دهد آدمی را از تنگ نظری و گوشه‌گیری بیرون می‌آورد و به انسان روح با مومنان زیستن و همراه مردان خدا بودن می‌بخشد.

دعا غرور و تکبر و خودبینی را از انسان دور می‌کند، اندیشه آدمی را از بدی‌ها پاک می‌سازد و تقوای انسان را بالا می‌برد. دعا اسلحه مومن و حقیقت عبادت است و این را از بزرگان دینتان داشته باشید که به هنگام نرمی دل‌ها دعا را غنیمت شمارید که رقت قلب رحمت است پس دعا را فراموش نکنید و در دعاهایتان از خدا برای من طلب آمرزش کنید.

بدانید ای انسان‌های خواب رفته که هنوز نمی‌دانید جبهه یعنی چه، اینجا فریاد تمامی مستضعفان است. اینجا انقلاب پاک یاران حسین است، اینجا قلب‌ها به هم نزدیک و هدف‌ها یکی است و آن هم فقط برای رضای خدا جنگیدن است. اینجا محل به یاد آوردن گناهان و در پی آن خود را شناختن و به سوی حق و پاک کردن قلب از زنگار گناه شتافتن است.

اینجا آخرین پایگاه مرحله تکامل مردان خدا جایگاه شهادت است پس ای انسان‌های بیدار بیایید و بشتابید به سوی جبهه‌ها و با ایمان راسخ و با عزمی استوار و قلبی مملو از عشق و ایثار و با نعره و فریاد خشمگین‌تان آنچنان بر دشمن کفر پیشه صدامی یورش ببرید که مجال حتی یک ذره جنبیدن و از خود تحرک نشان دادن را به آنها ندهید.

همیشه این حدیث از پیامبر اکرم (ص) در گوشتان زنگ بزند که پرهیزکار باش تا عابد در بین مردم باشی. قانع باش تا شاکرترین مردم باشی آنچه را را برای خود می‌خواهی برای مردم بخواه تا مومن باشی. با همسایه خوشرفتاری کن تا مسلمان باشی همنشین نیکوکاران باش تا مومن باشی واجبات دینی را عمل کن تا عابد باشی به قسمت الهی راضی باش تا زاهد و پارسا باشی.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جبهه امید مستضعفان برای شکست ظالمین است بیشتر بخوانید »

نگاهی به زندگی شهید «حمید احمدیان دیلمی»

نگاهی به زندگی شهید «حمید احمدیان دیلمی»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از رشت، دفاع مقدس روایتگر حماسه و ایثار فرزندان ناب حضرت روح‌الله و انقلاب اسلامی است؛ پیران و جوانان نابی که با عشق به الله و سربازی اسلام، پا به معرکه جنگ و جهاد گذاشتند و حماسه‌هایی از جنس نور و ایثار و شهادت آفریدند.

بی‌شک آشنایی با سبک زندگی، راه، مرام و شخصیت الهی این شهیدان والامقام، درس زندگی و راه و روش متعالی است برای ما جاماندگان و گرفتار در این دنیای خاکی.

«حمید احمدیان دیلمی» یکی از این شهدای والامقام است که خلاصه‌ای از زندگی‌نامه و وصیت‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

‌«حمید احمدیان دیلمی» در ۱۴ آذر ‌سال ۱۳۳۵ در شهرستان «سیاهکل» در میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود و در آغوش گرم و پر مهر و محبت پدر و مادر مکرمه اش با آئین مقدس اسلام و مذهب شیعه رشد و تربیت یافت. وی تحصیلات ابتدائی تا مقطع دبیرستان را در مدارس سیاهکل که آن زمان یکی از بخش‌های شهرستان «لاهیجان» بود با موفقیت سپری کرد و در تمام مدت تحصیل از دانش آموزان ممتاز و و مؤدب و خوش اخلاق مدرسه بود.

آقا حمید بنا به فرموده مادر مکرمه اش، از کلاس چهارم ابتدائی مقید به نماز یومیه بود و حتی اقدام به روزه داری می‌کرد و با عشق و علاقه مسائل و برنامه‌های اسلامی و مذهبی را دنبال می‌کرد؛ ایشان نه تنها به واجبات بلکه به بسیاری از مستحبات نیز مقید بود و به همین سبب روح بلند و بی آلایش او همیشه در سیر عرفانی و روحانی به سر می‌برد و آنقدر به خداوند تبارک و تعالی نزدیک شده بود که سیمائی نورانی و جذاب پیدا کرده بود، چهره‌ای که در دل هر بیننده‌ای می‌نشست؛ یکی از دوستانش می‌گوید: اولین بار وقتی با آقا حمید آشنا شدم ۳ سال قبل از شهادتش بود، جوانی با چهره‌ای نورانی و بسیار منظم و متین؛ طوری که به دلم نشست و بلافاصله با وی طرح دوستی ریختم.

‌احمدیان در سال ۱۳۵۳ موفق به اخذ دیپلم شد و از همان زمان فعالیتش را به طور مخفیانه علیه حکومت ظلم و استبداد پهلوی آغاز کرد. برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه شیراز شد و در رشته اقتصاد و در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل گردید و ایام فراغت از درس و دانشگاه را در منزل عمه اش در شیراز سپری می‌کرد و از دانشجویان مبارز مسلمانی بود که از هیچ گونه تلاش و کوششی برای برملا ساختن چهره پلید حکومت جور و ستم باز نماند و به تدریج دامنه فعالیت او از شیراز به تهران و گیلان نیز کسترده گشت.

مادر شهید می‌گوید: از ترس ماموران ساواک تمامی کتاب‌ها و جزوه‌های ‌حمید را داخل پلاستیکی می‌کردم و در حیاط منزل چاله‌ای حفر و کتابهایش را در آنجا نگهداری می‌کردم.

شهید احمدیان در کنار تحصیل و فعالیت‌های سیاسی و مذهبی اش از خانواده غفلت نمی‌ورزید و سعی می‌کرد به هر شکلی که هست خانواده را هم یاری و مساعدت نماید و نسبت به اطرافیان دور و نزدیک دوستی و مهر می‌ورزید؛ در تصمیم گیری بسیار خوش فکر و از ابتکارات خاصی برخوردار بود و به همین علت مرجع اخذ تصمیم دوستان و بستگان بود.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج و در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران شیراز در آمد و ابتدا به عنوان مسئول تبلیغات و پس از مدتی بعنوان قائم مقام سپاه کوار شیراز مشغول به فعالیت شد.

پس از مدتی با مشاهده توانمندی‌های شهید احمدیان، مسئولین ایشان را به عنوان فرمانده سپاه کوار شیراز برگزیدند. ایشان در طول مدتی که در سپاه شیراز مشغول به خدمت بود، علاوه بر کار اداری به امورات دیگر نیز رسیدگی می‌کرد و هر کجا که نیاز به حضورش را احساس می‌کرد خالصانه شرکت می‌کرد.

وی رسیدگی به امور خانواده‌های معظم شهدا خصوصاً فرزندان شهدا را مخلصانه و با دقت پیگیری می‌کرد و شاهد عینی این ادعا خانواده‌های معظم شهدای کوار هستند.

با آغاز جنگ تحمیلی نابرابر از سوی دشمنان اسلام و انقلاب آقا حمید آرام و قرار نداشت و سودای دفع متجاوزین بعثی را در سر می‌پروانید و به همین سبب با خانواده خصوصاً مادرش به گفت‌وگو نشست و خواست آن‌ها را آماده شنیدن خبر شهادتش نماید؛ سپس به میدان نبرد با خصم متجاوز عازم مناطق جنگی شد و در عملیات بیت المقدس شرکت کرد.

سرانجام این بنده پاک و مخلص خدا و فرمانده جوان و شجاع در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۱ در جبهه دارخوین بر اثر اصابت خمپاره دشمن دعوت حق را لبیک گفت و به عرشیان پیوست و پس از تشییع با شکوه در شیراز و لاهیجان و سیاهکل در جوار شهدای سیاهکل ماوا گزید.

وصیت نامه شهید:

حمد و سپاس خدایی را سزاست که همه گویندگان از مدح و ثنای او عاجزند و همه حسابگران از شمارش نعمتهایش درمانده و هیچکس را یارای ادای حق نعمت‌های او نیست؛ و او خدایی است که رسول خود، حضرت محمد (ص) را با قرآن و دین حق به عالم فرستاد تا او را بر همه ادیان دنیا غالب گرداند و در استمرار راه انبیاء علی (ع) این تربیت یافته مقام نبوت را قرار داد تا این خط راستین را ادامه دهد و حکومت خدایی اسلام تجسم پیدا کند و با حکومت جهانی مهدی موعود (عج) بسیج مستضعفین را وارث زمین گرداند.

او خدایی است که در زمان غیبت بزرگ مصلح و منجی جهان بشریت امام مهدی (عج) وجود مبارک حضرت امام خمینی را به ما ارزانی داشت؛ پس خداوندا، همیشه تو را یاد می‌کنم و شکر نعمتت را به جای می‌آورم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگاهی به زندگی شهید «حمید احمدیان دیلمی» بیشتر بخوانید »

شهادت رسیدن به معشوق است

شهادت رسیدن به معشوق است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از کرمان، ‌«علی شريف‌پور قهستانی» يكم فروردين 1348‌ در روستای قهستان از توابع شهرستان سيرجان ‌چشم به‌ جهان گشود. وی تا پايان مقطع ابتدايی تحصيل كرد. او نیز راننده بود، به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت و سرانجام 5 ‌‌ارديبهشت 1366 در بانه توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش، شهيد شد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «علی شريف‌پور قهستانی»:

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند آن دسته از مومنانی که در راهش قتال و مبارزه می کنند دوست می دارد آنها مانند ستونهای محکم و استوارند.

با درود بی پایان خدا به امام زمان (عج) و بر نایب برحقش امام خمینی. ای مردم به گفته شهید مصطفی علی بیگی‌نژاد برای انسان دو راه وجود دارد حق و باطل پس باید چه کنیم ما عقل داریم و می‌گویم حق بهتر است و باطل بد چرا؟ چون باطل می‌گوید ظلم و ستم کنید و ندانید چگونه به وجود آمده‌اید و برای چه. ولی حق می گوید ما همه انسان‌ها باید بدانیم چگونه به وجود آمده‌ایم و چرا.

من و کسانی مثل من به خدا اعتقاد دارند می‌گویند یک کس که از همه والاتر است جهان را آفریده و این آفریننده ما می‌فرماید همه انسان‌ها با هم برادر دینی و خواهر دینی هستند و حالا که ما به حق اعتقاد داریم بر ما واجب است بشتابیم به سوی حق.

ای مردم کسانی هستند می خواهند حق وجود نداشته باشد. هر کاری دوست داشته باشند بکنند مثلا می‌خواهند از ما کار بکشند و خود راحت زندگی کنند ولی ما نمیگذاریم چون خدای بزرگ دوست ندارد این چنین باشد. خدای مهربان و دانا دوست دارد ما همه انسانها مثل هم باشیم و به ضعیف تر از خودمان ستم نکنیم.

ای مردم بشتابید به سوی جبهه ها خدای نکرده رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی را تنها نگذارید در آخر از پدر و مادر گرامی و خویشاوندانم و مخصوصا از مادربزرگم گوهر خواهش می کنم گریه نکنید . من دوست ندارم کسی برایم گریه کند.

مادر گرامی و پدر مهربانم شاید من به شماها خوبی نکرده باشم خواهش می کنم من بنده شرمنده خدا را ببخشید تا شاید خدا از گناه من بگذرد و شهادت من را قبول کند. شهادت در راه رضای خدا برای من مثل اینکه به معشوق خود رسیدن است.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهادت رسیدن به معشوق است بیشتر بخوانید »

وصیت نامه شهید «محمدرضا سبزکار»

یک سوم دارایی‌ام را صرف خرید کتاب کنید


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از زاهدان، «محمدرضا سبزکار» اولین معلم شهید سیستان و بلوچستان در دفاع مقدس است که در هشتم آبان سال ۱۳۳۳ در زاهدان دیده به جهان گشود و سرانجام در ۲۷ آذر سال ۱۳۵۹ در خوزستان به شهادت رسید.

در قسمتی از وصیت نامه این شهید آمده است:

یک سوم از پول‌هایم را در ساختمان مسجد زاهدان یا مـساجد دیگـر و یـا خریـد کتاب برای کتابخانه و یا با صلاح دید خودتان برای هر اموری که لازم‌تر باشد مصرف کنید.

اگر خواستید برای من خرج بدهید بهتر آن است خرج ندهید. پـول خرج را در اموری که وصیت کردم مصرف کنید.

درود بر امام عزیزمـان خمینـی بت شکن و نجات دهنده بـشریت از اسـارت‌هـای انـسانی و نفـسانی و همچنین درود به همه شما و مسلمین متدین محکم و مبارز و مخلـص.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یک سوم دارایی‌ام را صرف خرید کتاب کنید بیشتر بخوانید »