وصیت نامه

شهید ارزان فودی: مبادا امام امت را تنها بگذارید

شهید ارزان فودی: مبادا امام امت را تنها بگذارید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «امیر ارزان فودی» فرزند «شعبان‌علی»، هجدهم آبان ۱۳۴۳ دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ بیست و دوم اسفند ۱۳۶۱ در هویزه به فیض شهادت نائل آمد.  

 وصیت‌نامه شهید ارزان فودی

«وَ لَئِن قُتِلْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ»

اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید مغفرت الهی و رحمت شامل می‌شود که بهتر است از هر آنچه جمع آوری و به دست آورده شده است.

به امید ثانیه‌ای هستم که مرگ سرخ را که از محراب علی (ع) و شمشیر حسین (ع) سرچشمه می‌گیرد در آغوش بگیرم.

پدر، مادر و دیگر عزیزان و دوستان با جملات بالا دیگر فکر نمی‌کنم برای شما اندوهی مانده باشد که برای آن غصه بخورید. شما توجه کنید به گفته‌های بزرگان اسلام و ببینید بزرگان دین چه می‌فرمایند و شما هم از آن پیروی کنید.

حال اگرچه خبر شهادت مرا دریافت کردید بی‌تابی نکنید و به من فکر نکنید که من یک موقع پیش شما بودم. من به وسیله شهادت به هدف و آرزویم رسیدم و در آیه شریفه که می‌فرماید: «وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِین»

و آنان که در راه خدا از وطن خود هجرت گزیده و کشته شدند یا مرگشان فرا رسید البته خدا رزق و روزی نیکویی (در بهشت ابد) نصیبشان می‌گرداند، و همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.

امیدوارم که من شهیدی همچون یاران امام حسین (ع) شوم نه شهیدِ مقام، حرص دنیا و غیره، شهیدی شوم که فرشتگان خداوند به استقبالم بیایند.

من خودم تصمیم رفتن به جبهه گرفتم، جایی که همه خالصند، همه برای خدا جهاد می‌کنند و هیچ‌کس فکر پول، مقام، حرص دنیا نیست.

پدر و مادر، برادران و خواهران! اگر شما نمی‌توانید به جبهه بروید در همین‌جا می‌توانید با مبارزه بر نفس، با مبارزه با منافقین و کمک در کار‌های پشت جبهه، به جبهه کمک کنید. مبادا امام امت خمینی بت‌شکن را تنها بگذارید.

خدایا! تو را به حق خون تمامی شهدا قسم می‌دهم، رهبر انقلابمان را از تمامی بلایای ارضی و سمایی مصون و محفوظ بدار و عمر ما را لحظه‌ای بگردان و آن یک لحظه را به عمر امام بیفزا.

خدایا! شهادتم را در راه اسلام و قرآن را که خاری در چشم دشمنان است بپذیر.

به امید پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام امت و نابودی تمامی ابرقدرت‌ها و در رأس آن‌ها آمریکا.»

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید ارزان فودی: مبادا امام امت را تنها بگذارید بیشتر بخوانید »

مروری بر وصیت‌نامه شهید «پارسی»

مروری بر وصیت‌نامه شهید «پارسی»


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «احسان پارسی» فرزند «محمدحسین»، دوم خرداد ۱۳۳۹ در بیرجند دیده به جهان گشود و سرانجام در تاریخ هشتم اسفند ۱۳۶۰ به فیض شهادت نائل آمد.  

وصیت‌نامه شهید پارسی

«خداوندا! از تو می‌خواهم که همسرم را در مسیر خودت و در مسیر پیامبر و امامان خودت قرار دهی و او را در زندگی پناه باشی.

نرگس عزیزم! من تمام زندگیم را به تو مدیونم و از عهده ادای این دِین بر نیامدم، از تو می‌خواهم که این دِین را بر من ببخشی.

در زندگی چیزی از مال دنیا ندارم و البته نخواستم که داشته باشم، ولی آنچه که از کتاب، آلبوم و کلیه وسایل زندگی دارم به تو می‌دهم که هر صورتی که خواستی استفاده کنی.

از تو خواهش می‌کنم در مرگ من گریه نکنی. هرگز اجازه ندهی دیگران نیز گریه کنند بلکه اگر مجلسی بود و از تو پرسشی درمورد من کردند با حالتی برخوردار از آرامش به آن‌ها جواب بده و بگو او را به خدا هدیه دادم تا دشمن از این شجاعت بترسد و دوست از این عمل پند گیرد.

در خاتمه از تو می‌خواهم برایم دعا کنی خداوند گناهان بسیار زیادم را ببخشد. برای تو و همه آن کسانی که باید تو به آن‌ها بیاموزی واجب است اطاعت از نایب امام زمان (عج‌الله) حضرت امام خمینی. با آرزوی سلامت، سعادت، نیک‌بختی و موفقیت برای تو از درگاه خداوند تعالی.

حلقه‌ام را بفروش و پولش را به‌حساب جنگ‌زدگان واریز نما.

عاشقت؛ احسان»

منبع: نوید شاهد

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مروری بر وصیت‌نامه شهید «پارسی» بیشتر بخوانید »

آمریکا و شوروی هیچ غلطی نمیتوانند بکنند

ابرقدرت‌ها هیمنه‌ای ندارند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، «کرامت درویشی» شانزدهم تیر ۱۳۴۳، در روستای دیوانمراد از توابع شهرستان کهنوج به دنیا آمد. وی در مقطع ابتدایی درس خواند. کشاورز بود به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام بیست و یکم اسفند ۱۳۶۳، در جزیره مجنون بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

در ادامه بخش‌هایی از وصیت نامه شهید «کرامت درویشی» را مرور می‌کنیم:

ما باید مرقد مولایمان حسین مظلوم را از چنگال رژیم بعثی عراق آزاد کنیم، در قضیه کربلا افراد زیادی که همراه امام حسین (ع) آمده بودند تا با یزید بجنگند، در سرزمین کربلا شب عاشورا از تاریکی استفاده کردند رفتند و امام ما را تنها گذاشتند،‌ای خاک بر سر ما اگر این رزمندگان در آن زمان بودند هیچ وقت حسین مظلوم تنها نمی‌ماند تا یزید لعین او را شهید کند.

بالاخره پس از ۱۴۰۰ سال اسلام دوباره زنده شده اگر آن زمان ما نبودیم، در رکاب امام حسین (ع) با یزید بجنگیم، ولی الان با صدام یزید کافر می‌جنگیم، نه آمریکا نه شوروی، عراق و هر ابرقدرتی نمی‌تواند هیچ غلطی بکند. انشاالله صدام را سرنگون می‌کنیم و راهی قدس عزیز می‌شویم.

سفارش می‌کنم گول منافقین از خدا بی خبر را نخورید که خداوند پرده روی چشمان آن‌ها قرار داده است درک ندارند اسلام چه هست دین چه هست، این دنیا هیچ ارزشی ندارد. حالا که می‌دانیم این دنیا بی ارزش هست باید کاری کنیم عاقبت بخیر شویم در فکر آخرت باشیم این جان ناقابل را در اختیار خداوند بگذاریم تا مورد رحمت خداوند قرار بگیریم باید کاری کنیم در فردای قیامت نزد خداوند و پیامبرانش روسیاه و شرمنده نباشیم.

این قدر گناه داریم که خدا خودش ما را ببخشد و من خدا را به چهارده معصوم پاک قسم می‌دهم که گناهان همه بندگان خودش را بریزد. سفارش می‌کنم همیشه نماز را به پا دارید، نماز ستون دین است. امام را بسیار دعا کنید و تنها نگذارید، مادر جان، من راه خودم را انتخاب کرده‌ام تو را به فاطمه زهرا (س) قسم می‌دهم دعا کن من شهید گردم، بلکه در روز قیامت همجوار حضرت علی اکبر (ع) قرار گیرم، من خواب خود را دیده‌ام صاحب الزمان (عج) برای من نمایان کرده که جام شهادت را نوشیدم.

مادر، من از آقا علی اکبر (ع) و حضرت قاسم (ع) عزیزتر نیستم تو را به اهل بیت قسم می‌دهم اگر شهید شدم گریه و زاری نکنید، تا اینکه دشمنان اسلام شادمان گردند، به برادرانم وصیت می‌کنم نگذارید سلاح من بر زمین بماند و جای خالی من را پر کنید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ابرقدرت‌ها هیمنه‌ای ندارند بیشتر بخوانید »

حاضرم بارها جهاد کنم تا اینکه به وصال الله بپیوندم

خداوندا حاضرم بعد از بارها جهاد به وصال تو بپیوندم


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، «حسین حسنی خرسندی» چهارم تیر ۱۳۴۲، در شهرستان شهربابک چشم به جهان گشود. وی تا پایان مقطع متوسطه درس خواند و دیپلم برق گرفت. به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام دهم بهمن ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۴، در گلزار شهدای روستای قنات النوج زادگاهش به خاک سپرده شد.

قسمتی از وصیت‌نامه شهید «حسین حسنی خرسندی»:

با سلام و آرزوی صبر و اجر بر خانواده‌های معظم شهدا اسرا و مفقودین امت شهیدپرور و قهرمان شما را به خون ۷۲ شهید کربلا و به قافله سالاری اباعبدالله و به خون ۷۲ شهید مظلوم جمهوری اسلامی به قافله شهید مظلوم دکتر بهشتی قسم می‌دهم نگذارید که این حزب خدایی بار دیگر آماج مزدوران و ایادی استکبار جهانی قرار بگیرد و من به سهم خودم از آن‌هایی که مغرضانه با این حزب مظلوم مخالف می‌کنند.

نخواهم گذشت و نزد فرزند فاطمه (س) از آن‌ها شکایت خواهم نمود.‌ای عاشقان مکتب رسول (ص) دوستداران اهل بیت عصمت بدانید و تو‌ای تاریخ این مقاتل را بنگر که ما با یقین کامل و شناخت از یکایک آیه‌های قرآن و بشارت‌های خداوند مانند مولایمان امام حسین (ع) و به منظور یاری رساندن به دین خدا و عشق دیدار و لقائش در این راه سفر ارائه داد و ما این طریق را از ثارالله درس گرفتیم جان دادن در راه خدا و تکه تکه شدن در راه دوست آنقدر در کام ما شیرین است که فقط از روی وصیت نامه‌ها می‌شود درکش کرد.‌

ای کسانی که به زبان لا اله الا الله را گفته اید، این را در قلب خود بگذراید و در وجودتان حفظش کنید یاد خداوند، باید چنان لرزه بیندازد که انسان را مانع از آن گرداند که به کس یا چیز دیگر روی آورد و آنچنان قلب را تسکین بخشد که با وارد آوردن مشکلات جز رضای او چیز دیگر برایمان نباشد، شما‌ها که هنوز خون شهید را درک نکرده اید، زیرا خون شهید بر زمین نمی‌ریزد، مگر اینکه هر قطره اش تبدیل به دریایی از خون می‌گردد و بصورت عامل حرکت بجان و روح مسلمان وارد می‌شود و شهید می‌سوزد و به جامعه نورانیت می‌بخشد.‌

ای کسانی که از روشنایی سوختگان خود بهره می‌برید، بدانید در قبال این واقعه خیلی وظیفه دارید و، اما برای خانواده ام چه دارم بنویسم و چه دارم که بگویم نه فرزند ایده آلی بودم برای پدر و مادرم و نه برادر خوبی برای برادران و خواهرانم. با این همه حال همه گفتنی‌ها را خودشان می‌دانند.

مادرجان بدرستی که بهشت زیر پای مادران است و تو نیز از آن جمله مادرانی اگر خبر مرگم را برایت آوردند مبادا گریه کنید که راضی به ریختن یک قطره اشک نمی‌باشم و تنها خواستم از تو این است که برایم دعا کنی که شاید با دعا‌های تو خدا از گناهانم بگذرد مرا در صف شهدا قرار دهد و موجب کم شدن عذاب گناهانم شود و بخصوص که در این مدت بسیار رنج و آزارت دادم و می‌دانم که تو آنقدر بزرگی که از همه این‌ها خواهی گذشت.

پدرم شما هم به همچنان و برای تو دوست مهربان خودم که همه چیزی بودی و من حتی دوست خوبی برایتان نبودم و من امید آن دارم که شما از گناهانم بگذرید و مرا حلال کنید و بدان که نوشته و گفته من قدرت تشکر از زحمات شما را ندارد و از همه دوستان و آشنایان برای من حلالیت بگیرید و امید به حلالیت و گذشت شما و بخشش خدا دارم.

چند کلمه با شما عزیزان محصل. خدا نکند که توجیهات باعث فراموش شدن از کسب علم شود آنجا می‌گویند (مداد العلما افضل من دما الشهدا) بدان که این نکته مانند پل صراط باریک‌تر است و از مو تیزتر است از شمشیر. اگر هدف از کسب علم رسیدن به معرفت بیشتر و با خدمت کردن به مسلمین اینکار برای رضای خداست اگر دانشمند شدن و عالم و متخصص شدن نتواند انسان را به خدا نزدیک کند و به هر طریق عمل برای خدا نباشد خیلی بیچارگی دارد مواظب باشید خسر الدنیا و آلاخره نشوید.‌

ای کارمند دولت،‌ ای مجری قوانین اسلام، چرا منتظر تشویق هستی و اگر کار خوبی انجام دادی برای اوست و او می‌داند‌ ای قلب‌های پاک که با این تمام وجود به یقین رسیده اید بر شماست که به آیندگان برسانید و اگر از خانه و کاشانه دور شدیم اگر پدر و مادر و دیگر علائق را ترک گفتیم اگر به طرف گلوله داغ و قرمز بی مهابا دویدیم اگر ده‌ها بار مجروح شدیم باز ایستاده ایم اگر بهترین یاران داده ایم هدفی جز الله و یاری او نبود.

مردانه جنگیده ایم نه برای خاک و نه برای خشنود کردن انسانی مانند خود هدفی بالاتر از اینهاست هر چند این عامل آب و خاک در پی دارد برای همین است که شهید، اسیر، مفقود، معلول مفهومی ندارد، بهتر است بدانید اگر هدف کشورگشایی و یا هدفی غیر از رضای خدا باشد، ما حاضر نخواهیم بود یک مو از بدنمان کم شود، چون ارزشش کمتر است.

خدایا تو می‌دانی برای رفتن به بهشت و رهایی از مشکلات دنیا نیامده ام، بلکه عشق پرسوز و حقانیت بندگی توست که ما را به این وادی کشانده، دیگر این چه التهابی است که در وجودم احساس می‌کنم، دیگر روحم در این بدن خاکی نمی‌گنجد.

ای همه چیز حاضرم بار‌ها در راه تو مجروح شوم و باز جهاد کنم تا اینکه به وصال تو بپیوندم و تو که خود ملک الموت واقعی هستی حالت زارم را ببین از آن هنگام که عالم را در خواب نشانم دادی با آن همه نوید‌های دیگر نمی‌توانم مشاهد شهادت دوستان را بنمایم.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خداوندا حاضرم بعد از بارها جهاد به وصال تو بپیوندم بیشتر بخوانید »

هدف ابرقدرت ها تفرقه بین مسلمانان است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، شهید «عزت‌الله دولتی» یکم فروردین ۱۳۴۵، در روستای دولت‌آباد از توابع شهرستان بافت چشم به جهان گشود. وی تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال ۱۳۷۷، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «عزت‌الله دولتی» را مرور می کنیم:

انسان مقتول بشود اجر عظیم دارد، غالب هم بشود اجر عظیم دارد و اجر عظیم باز در موقع غلبه برای کسی که قتال فی سبیل الله کرده همان آرزوی موت است، چون آرزو دارد از این دنیا برود. دارد در آن دنیا پرواز می‌کند و این‌ها عجیب است، بدن اینجا است عمر اینجا است، ولی وقتی که آرزو آخرت شد روح در آخرت دارد پرواز می‌کند.

آنقدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم‌ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین در نبرد شهید شد.‌ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.‌ ای مادران مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمود.

همه مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه‌های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرند، زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی‌گیرم.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید که در راه او قدم بردارید و هرگز دشمن بین شما تفرقه نیندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکند که اگر چنین کردند روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست، حضورتان را در جبهه‌های حق بر علیه باطل ثابت نگه دارید.

در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند، اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

سلام مرا به رهبر عزیزم برسانید و بگویید تا آخرین قطره خونم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خداوند پیمان می‌بندم که در تمام عاشورا‌ها و در تمام کربلا‌ها با حسین (ع) همراه باشم و سنگر او را خالی نکنم تا هنگامیکه همه احکام اسلام در زیر پرچم اسلام امام زمان (عج) به اجرا در آید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف ابرقدرت‌ها تفرقه بین مسلمانان است بیشتر بخوانید »