وصیت نامه

حق افراد مستضعف را پایمال نکنید

مسجد و بسیج دو سنگر مستحکم در مقابل دشمنان هستند


به گزارش مجاهدت از دفاع‌پرس از کرمان، شهید «حمیدرضا پورخسروانی» دوم دی ۱۳۴۶، در روستای خسروانی از توابع شهرستان سیرجان زاده شد. وی تا دوم راهنمایی درس خواند. کارگر بود، به عنوان پاسدار وظیفه به جبهه اعزام شد. دوم اسفند ۱۳۶۶، در ماووت عراق براثر اصابت ترکش، شهید شد.

بخشی از وصیت‌نامه شهید «پورخسروانی»: 

قصدم قدردانی از پدر و مادرم و افرادی است که برای من زحمتی کشیده‌اند، چون هر چه فکر می‌کنم چه کاری بکنم که جبران این زحمات را کنم می‌بینم راهی نیست جز از راه خط نوشتن. باید تمام عفو و بخشش خود را نسبت به من انجام دهید تا دیگر مدیون شما نباشم.

از تمامی دوستان و اقوام خصوصا جوانان محل خودمان تقاضا دارم به سوی جبهه روی آورند تا کار دشمنان را یکسره نموده و به پیروزی نهایی برسیم. مسجد را هرگز ترک نکنید و پایگاه مقاومت را زیر این دو سنگر متحد هستند که اگر با هم یکی بشوند هیچ قدرتی نمی‌تواند جلو عملشان را بگیرد.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مسجد و بسیج دو سنگر مستحکم در مقابل دشمنان هستند بیشتر بخوانید »

«چمرانِ خطه لرستان»

«چمرانِ خطه لرستان»


به گزارش مجاهدت از خبرنگار  دفاع‌پرس از خرم‌آباد، شهید «توکل مصطفی‌زاده» در میان خانواده مذهبی دیده به جهان گشود، شکوفایی جوانیش مصادف بود با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)، وی با کمک دیگر برادران و هدایت روحانیت در پخش اعلامیه‌ها و نوار‌های حضرت امام و تشکیل راهپیمایی نقش به‌سزایی داشت و در مبارزه خستگی ناپذیرش یک هدف داشت و آن رضای خدا بود. تا این‌که پس از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی روانه جبهه‌های حق علیه باطل شد.

«سلاحورزی» همرزم شهید در خصوص تشابهات شهید «مصطفی چمران» و شهید «توکل مصطفی‌زاده»  آورده است: شهید توکل از شاگردان شهید چمران بود و در کنار شهید چمران مردانه جنگید، پس از بازگشت از جبهه با توجه به موقعیت حساس کشور و فعالیت‌های شدید منافقان و واقعه‌ تاسف بار هفتم تیر، در اطلاعات سپاه مشغول شد و در کشف خانه‌های تیمی گروهگ‌ها در استان‌های لرستان، همدان، باختران و مرکزی نقش به‌سزای داشت، ولی مجدداً به جبهه برگشت و به‌عنوان نیروی اطلاعات لشکر عاشورا در کنار شهید «سعیدی» و «مهدی باکری» فرماندهان آن لشکر به مبارزه با دشمن بعثی پرداخت. شجاعت و حضور همیشگی وی جهت مبارزه و مقابله با گروهک‌ها، منافقین و غائله‌هایی که در کردستان و خوزستان به پا می‌شد، یکی از وجه تشابهات این شهیدان است.

«چمران خطه لرستان» در سرکوب فتنه‌های خلق عرب در خوزستان نقش فعالی داشت به همین منظور در کنار دیگر رزمندگان به استان خوزستان رفته و برای سرکوبی این فتنه‌ها در شرایطی که دولت مزدور عراق برای دامن زدن به غائله‌ها پول و اسلحه به این مناطق می‌فرستاد، با دیگر همرزمانش مبارزه را ادامه می‌داد.

وی در کنار فعالیت‌های نظامی، از کار تبلیغ غافل نبود، به‌طوری که در محیط‌های ضدانقلابیون به طور علنی فعالیت مذهبی داشته و با راه‌اندازی کتاب‌فروشی «الفتح» در خرم‌آباد، کتب مذهبی را با قیمت ارزان به فروش می‌رساند. به دنبال این‌گونه فعالیت‌ها در شادگان مورد خشم ضد‌انقلابیون خائن قرار گرفت و در نتیجه وی را به رگبار گلوله بستند که خوشبختانه از این سوء‌قصد جان سالم به در برد.

وی با تشدید آشوب و بلوا در کردستان، به دستور امام خمینی (ره) به «پاوه» رفت در سرکوبی آشوب‌ها در این شهر نقش فعالی داشت و بعد از آن به شهر‌های «کامیاران»، «روانسر»، «سردشت»، «مریوان» و «سنندج» عزیمت کرد و با شروع جنگ تحمیلی به میدان مبارزه با رژیم صدام شتافت و در همان روز‌های ابتدایی جنگ، با کمک دیگر همرزمان در حمیدیه به صورت سدی محکم جلوی حرکت کافران بعثی را به سمت پادگان مهم حمیدیه و شهر اهواز گرفتند.

شهید «توکل مصطفی‌زاده» به عنوان فرمانده و یکی از بهترین نیرو‌های کارآمد و برجسته اطلاعات – عملیات تیپ ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) مشغول به کار شد و در عملیات‌های نفوذی در «بندیخان» عراق پرچم پرافتخار جمهوری اسلامی را درآن مکان به اهتزاز درآورد، سپس با شرکت فعالانه در شناسایی منطقه‌ عملیاتی «والفجر ۹» و بردن نیرو به منطقه‌ عملیاتی و هدایت آن‌ها، دین خود به اسلام و مسلمین را ادا کرد و سرانجام این اسوه ایمان و ایثار در ۶ اسفندماه سال ۱۳۶۴ با سادگی و اخلاص در منطقه‌ «سلیمانیه» ارتفاعات «کاتودرپاتک» (عملیات والفجر ۹) از ناحیه‌ سر مورد اصابت گلوله مزدوران بعثی قرار گرفته و به شهادت رسید.

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید توکل مصطفی‌زاده

 بسمه‌تعالی

اوست بسیار پیروز دهنده دانا

به نام الله با درود به رهبر کبیر انقلاب ویاران این نائب امام زمان و راهنما کننده راه حسین (ع) و با درود و سلام بر خانواده شهدا و درود و سلام بر مجروحین و معلولین این لبیک‌گویان راه حسین و لعن خداوند و بندگانی که راه حسین را در پیش‌گرفته‌اند بر وسوسه گران که در کمین نشسته‌اند و می‌خواهند که امام و یاران حسین را به هر شکل که شده باشد ترور کنند یکی را به ضرب گلوله و دیگری را با وسوسه شیطانی و یکسری را هم با تهمت، طعنه و ریا و حسد از راه خارج نموده و ترور کنند که باید خیلی با دقت در زمان حاضر از این موانع خارج گردیم تا زودتر کوله‌بار آخرتم بیشتر از گناه و خطا غرق نگشته باشد و در آخرت به خدا پناه برده‌ام.

از روسیاهیم که در این دنیا که محل امتحان است پرده اسرار خدایی شکافته نگردد که در این دنیا هم روسیاه گردم، از جمیع افراد یا برادرانی که اشتباه یا خطایی از روی برادری دیده‌اند حلالیت می‌طلبم. امیدوارم از حق خود بگذرند و انشاء الله خداوند به آن‌ها سعادت درراه خیر عنایت فرماید و از جمیع دوستان و برادران می‌خواهم که از خدای کریم برای بنده‌اش عفو و بخشش نماید و هر چه پول چه مقدار کم یا زیاد با هر کس دارم اگر توانست که به افراد دیگر کمک نماید ولی اگر نتوانست که به افراددیگرکمک کند حلال می‌باشد.

پدر و خواهران و برادرانم دنباله راه امام که راه الله و حسین است در عمل باشند و پولی که مربوط به دولت می‌باشد با مقدار پول دیگر حدود 40 هزار تومان می‌باشد جمعان به‌حساب امام واریز نمایید.

انشاء الله پدر و خواهران و برادرانم مراحلال‌نمایند

والسلام

توکل مصطفی‌زاده

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«چمرانِ خطه لرستان» بیشتر بخوانید »

جهاد در راه خدا کامل‌ترین و اصلی‌ترین راه است

جهاد در راه خدا کامل‌ترین و اصلی‌ترین راه است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از ارومیه، «محمود قلندری» در خانواده ای کشاورز در روستای کوچکی به نام حسنلو از توابع شهرستان نقده در سال 1340 به دنیا آمد.

وی در کنار تحصیل با آغاز طلیعه های انقلاب خصوصا بعد از قیام 29 بهمن 1356 تبریز و فعالیت های انقلابی او از مدرسه اخراج شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران به خدمت سپاه درآمد و فعالیت های جدیدی را آغاز کرد. با شروع جنگ تحمیلی همراه عده ای عازم جبهه شد و همزمان به تحصیلات خود نیز ادامه داد. با شرکت در کنکور سراسری در رشته کاردانی راه و ساختمان در انیستیتو تبریز پذیرفته شد.

محمود قلندری در کنار تحصیل در دانشگاه و سایر فعالیت های اجتماعی حضور فعال در جبهه داشت و در عملیات رزمی شرکت می کرد و فرماندهی گردانهای طارق و قائم را برعهده داشت.

در اواخر اردیبهشت ماه 1365 به همراه کاروان کربلای 3 برای حفظ و حراست از دستاوردهای عملیات والفجر 8 به جبهه جنوب و منطقه فاو رهسپار شد و بعد از مدت زیادی حضور در منطقه عملیاتی از ناحیه پهلو به طور سطحی زخمی شد و به پشت جبهه اعزام شد.اما پس از دو روز با مشاهده شرارتهای دشمن بعثی در منطقه عملیاتی حاج عمران به همراه یک گردان که فرماندهی آن را برعهده داشت از نقده از نقده به منطقه عزیمت کرد و در کنار دیگر نیروهای طرح لبیک شهرستان نقده به نبرد با دشمن پرداخت.

در صبحگاه روز پنجشنبه اول خرداد 1365 مصادف با دوازدهم رمضان پس از اینکه تا اذان صبح نبرد کرد و پس از اقامه نماز صبح که وصیتنامه خود را نوشت از جا برخواست و همراه بی سیم چی خود به عزم سرکوب دشمن از سنگر خارج شد. پس از چند دقیقه تیر اندازی به سوی دشمن بر اثر اصابت خمپاره ، در حالی که رو به قبله داشت از ناحیه سر به شدت زخمی شد و دستش قطع شد و لحظاتی بعد به شهادت رسید.پیکر مطهر این شهید در گلزار شهرستان نقده به خاک سپرده شده است.

این شهید در فرازی از وصیت‌نامه خود آورده است:

«شهادت آخرین و برترین معراج انسانیت است و آن مخصوص بندگان شایسته خداوند است و راهی که من برگزیده ام کاملترین راه است. راهی که انبیا و عترت پیامبر نیز همان را بشارت داده اند. جاد در راه خدا برای نابودی ظلم و ستم و برقراری عدل الهی مبارزه با جهل و نادانی ، مبارزه با متجاوزین تا رهایی کامل انسان از بند اسارت. و شما ای خانواده مهربان من ، افتخار کنید به فرزندتان که بالاخره خود را یافت و به سوی مقصدش شتافتو شما را مبادا گریه بر من که دشمنان شاد می شوند. اشک بریزید اما برای رضای خدا و آمرزش خودتان که شما نیز شهید بمیرید و شفاعت شما را از یگانه معبودم خواهانم.

هرگز اتحاد و وحدت خودتان را با روحانیون مبارز قطع نسازید. مطیع امر مولای خویش باشید که پیروزی شما در سایه رهبری امام و وحدت شما مسلمین با روحانیون مبارز و همیشه در صحنه است.»

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جهاد در راه خدا کامل‌ترین و اصلی‌ترین راه است بیشتر بخوانید »

شهید موسوى: مواظب تفرقه‌اندازی دشمن باشید

شهید موسوى: مواظب تفرقه‌اندازی دشمن باشید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «شهید» شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

وصیت‌نامه شهید سید محمد موسوى

«بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا تو مى‌دانى که من برای رضاى تو و براى یارى رهبرم و انقلاب اسلامى و به دستور امام عزیزم به جبهه آمدم، خدایا تو را شکر مى‌کنم که این بنده حقیر را کمک و هدایت کردی تا این راه حق را انتخاب کنم که این راه در حقیقت همان راه انبیا و ائمه معصومین (ع) و صالحین است که به لطف و رحمت تو انتخاب کرده‌ام، خدایا از تو مى‌خواهم که مرا در ادامه این راه حق یارى فرمایى.

اى جوانان! مبادا در غفلت بمیرید که على (ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بى تفاوتى بمیرید که على اکبر حسین (ع) در راه حسین و با هدف شهید شد.

اى مادران! مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیرى کنید که فردا در محضر خدا نمى‌توانید جواب زینب (س) را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را کرد.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها براى تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و مواظب باشید دشمنان بین شما تفرقه نیاندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند که اگر چنین کردند روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرت‌هاست.»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید موسوى: مواظب تفرقه‌اندازی دشمن باشید بیشتر بخوانید »

شهید بابالی: حامی اسلام و قرآن باشید

شهید بابالی: حامی اسلام و قرآن باشید


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید «علیرضا بابالی» فرزند «عبدالعلی»، ۱۰ مهر ۱۳۳۴ در تبریز دیده به جهان گشود. این شهید والامقام ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ به فیض شهادت نائل آمد. بخش‌هایی از وصیت‌نامه شهید بابالی را می‌خوانیم.

مادر مهربانم! بدان که «کشته شدن در راه خدا مردن نیست بلکه زندگی دوباره و حیاتی تازه است» و خدا می‌داند که من این راه را با چشم باز و شوق فراوان انتخاب کردم. امیدوارم که شیرت را برایم حلال بکنی و از گناهانی که در خصوص تو کرده‌ام مرا عفو کنی زیرا اگر تو از من ناراحت باشی خدا هم مرا نمی‌بخشد و امیدوارم که بعد از شهادت من گریه نکنی که دشمن شاد می‌شود. بعد از شهادت من بخند تا دشمن نا امید شود. امیدوارم که بعد از من هم یک نشانه از اسلام در خانه باشد و صبرت زیاد باشد که صبر تو نیز اجرش کمتر از شهادت نیست.

اگر کسی وطن خود را دوست داشت حتی اگر اسلامی هم نباشد باید برای خلق کار کند نه که خلق را بکُشد. شما کجا چنین حکومت مردمی سراغ دارید که مسئولینش با مردم اینگونه یک‌رنگ و یک‌دل باشند.

عزیزان من! از اول این انقلاب خدایی بوده است و خداوند متعال حافظ آن است و با این همه توطئه‌ها می‌بینیم که انقلاب ما روز به روز بهتر می‌شود و این چیزی نیست مگر نیروی غیبی خداوند.

به بُعد معنوی انقلاب نگاه کنید، چرا دنیا با ما دشمن است، چون دنیا با ما که کار ندارد با اسلام ما کار دارد. دنیا و ابرقدرت‌ها با امام کار ندارند بلکه با اسلام امام کار دارند، شخص مطرح نیست بلکه مکتب مطرح است. وقتی ما منفعت شخصی را در نظر نگیریم آن موقع می‌توانیم دریابیم که این انقلاب چه نعمتی است که از جانب خدا برای ما آمده است و این امام چه نعمتی است. امیدوارم از قید و بند‌های زندگی خود را برهانید و بیشتر فکر کنید، یاد امام باشید و تا وقتی پشتیبان ولایت فقیه باشید و توکلتان به خدا باشد، هیچ‌کس نمی‌تواند شما را شکست دهد.

امیدوارم شهادت من در شما اثری داشته باشد و امیدوارم خون ناقابل من مورد رضای خدا و موجب بیداری شما باشد.

حالا اسلامی به همت همه مردم و به رهبری امام خمینی عزیز بار دیگر به دستمان رسیده و خودمان مستقل شده‌ایم، چرا این اسلام که در مملکت عزیزمان ایران تجلی دوباره پیدا کرده است حافظش نباشیم؟

به شما وصیت می‌کنم که حتماً حامی اسلام و قرآن باشید و حامی اسلام بودن به حرف نیست بلکه به عمل است.

در خاتمه امیدوارم که شهادت من اگرچه حیاتم مؤثر نبود برای شما بیداری باشد. من برای خاکم شهید نشدم بلکه برای اسلام و خدایم شهید شدم و اگر اسلام نباشد مملکت بدون اسلام را می‌خواهیم چه کنیم؟

همسر مهربانم! امیدوارم که در فراق من هیچ ناراحت نباشی زیرا تو خود از همه بهتر می‌دانی که هدف من از رفتن به جبهه چیست و مبارزه در چه راهی است. هدف اصلی من از رفتن به جبهه و شهید شدن برای پس گرفتن خاک نیست بلکه برای دفاع از عزت و شرف اسلامی است. شهادت من برای خدا و برپا داشتن اسلام عزیز بود.

آفرین بر تو و بر روحیه زینب‌وارت. امیدوارم که بعد از شهادت من هم چنین باشی و سرمشق و الگویی برای زن‌های دیگر و زینب‌وار رسالت حسین (ع) را به گوش همگان برسانی.

والسلام، خدانگهدار

۱۳۶۱/۲/۱۱

درود برخمینی، سلام بر شهیدان»

منبع: نوید شاهد 

انتهای پیام/ ۹۱۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید بابالی: حامی اسلام و قرآن باشید بیشتر بخوانید »