وصیت نامه

دوست دارم هر دو دستم جدا شود

دوست دارم هر دو دستم جدا شود



شهید محسن بهرامی - دبیرستان سپاه - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید محسن بهرامی از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بسمه تعالی

ای خدا نظاره کن جنود تو با عشق و شور به سوی حرم امام حسین علیه السلام به راه افتاده اند و به رویت میبینم که آقا امام حسین علیه السلام به پیشوازشان آمده، عاشقان به پایش بوسه میزنند.

از پدر و مادرم کمال تشکر را دارم که فرزندی بزرگ کرده اند و در راه آرمان مقدس اسلام تقدیم خدا کردند.

مادرم گریه کن ولی نه به خاطر نبودن فرزندت بلکه برای مظلومیت سرور شهیدان  به خاطر بی بی فاطمه سلام الله علیها که در بین در و دیوار قرارش دادند!

مگر دختر رسول اکرم صلوات الله علیه و آله نبود؟

مگر ام المومنین نبود؟

مگر همسر علی علیه السلام نبود؟

مگر مادر حسن و حسین علیهما السلام نبود؟

دوست دارم هر دو دستم جدا شود

پس گریه کن! گریه کن بر احوال آنانی که زنده اند و هر روز معصیت خدا را می کنند تا شاید راهی به سوی نور برایشان ایجاد شود!

می گویند خداوند دعای پدر و مادر را در حق فرزندان مستجاب میکند، وقتی که می بیند که بنده اش، موی سرش سپید شده و به درگاهش گریه میکند و دعا میکند، دیگر رویش نمیشود که او را ردش کند!

پس مادر جان دعا کن که خدا از سر گناهانمان بگذرد! دعا کن که شاید راه بسته شده کربلا باز شود و عمر امام ما تا ظهور آقا امام زمان عجل الله فرجه و حتی در کنار آن حضرت باقی باشد!

 پدرم صبر کن! زیرا در قرآن آمده و ما برخی از شما را نسبت به برخی دیگر سبب آزمایش قرار دادیم! آیا صبر میکنید؟ و پروردگارت نسبت به تمام کار های بندگانش آگاه است! (سوره مبارکه فرقان آیه ۲۰)

به نام الله بها دهنده به خون شهدا با سلام و درود خدمت منجی عالم بشریت این حاکم دلها، هادی راه ها، حجت ابن الحسن عسگری عجل الله تعالی فرجه الشریف و نایب بر حقش مرد تقوا، اسوه زندگی، الگوی جهانیان که خداوند عمرش را به بلندای خورشید بگرداند!

الهی بار ها گفته ام بنده ای گنهکارم و هوای نفس بر من غالب! کمکم کن تا خود را رها کنم! ولی آنقدر مغرور به اعمالم بودم که با آیه صریح قرآن مقابله میکردم!

لیس الا انسان الا سع.. عربی

وای بر ما که اینگونه ایم در حالی که اولیای خدا با خضوع کامل در مقابل خدا ایستاده و عاجزانه از او میخواهند:

مولای یا مولا ! انت مالک و انا مملوک و هل یرحم المملوک الا مالک؟

 
ای آقا! تو صاحب من هستی، آیا کسی به جز صاحب به مملوک رحم میکند؟

 مولای یا مولا! انت مولا و انا عبد و هل یرحم العبد الا المولا؟

تو مولای من هستی و من بنده تو! پس به من رحم کن!

مولای یا مولا! انت العزیز و انا الذلیل و هل یرحم الذلیل الا العزیز؟

آقای من من بدنم ضعیف و ظریف است چگونه میتوانم در آتش دوزخت صبر کنم؟

پس به این بنده ذلیل و خار رحم کن که ما خیلی به تو امیدواریم!

لحظه ای به خود بیندیشیم که تا کنون چه کرده ایم آیا برای آخرت برنامه ای ساخته ایم؟

ما از مرگ میترسیم زیرا خانه دنیا را آباد کرده ایم و خانه آخرت را در نظر نگرفته ایم!

چگونه میشود انسان از جایی که آباد است به جایی که خراب است برود؟

نمی توانم بنویسم! آنقدر در اعمال خود کور بودیم که حتی محیط مادی دور و برمان را درک نمیکردیم!

 آنقدر از خدا دور شده ایم که برای حرف زدن با ایشان مجبور می شویم فقط در دعاها راز و نیاز کنیم! آن هم آنقدر سعی میکنیم تا ارتباط را برقرار کنیم ولی باز آن هم نمیشود!

وقتی انسان پای به این سرزمین مقدس میگذارد در جایی که برای گرفتن هر قدمش خونی به زمین ریخته شده که چهره تیره خاک را به رنگ خون در آورده، در جایی که بندگانش در نیمه شبان ، صورت های خود را بر زمین میگذارند!

و خلاصه اینکه از منطقه ای که قلم از نوشتنش شرم دارد، فکر از به یاد آوردن حیران است و کاغذ گنجایش نوشتن را ندارد و زبان از گفتنش عاجز و دست از لغزاندن قلم بر آن ناتوان است، چگونه میتواند یاد خدا نباشد؟

بیایید و درک کنید که اینجا دانشگاه انسان سازی است!

اینجاست که راه خونین امام حسین علیه السلام تداوم پیدا میکند!

و در این مکان است که به نوای فرزند زهرا سلام الله علیها می توان لبیک گفت و یاری اش نمود!

ای مادران نکند که خدایی نکرده از رفتن بچه هایتان به جبهه ها جلوگیری کنید، باشد که همانند مادر وهب آنچه که در راه خدا داده اید، اصلا پس نگیرید!

سعی کنید در همچین حالت از ائمه اطهار جدا نباشید و از آنها پیروی نمایید که راه آنها راه نجات است!

دوست دارم اگر مراد بر رفتنم باشد، همچون حضرت زهرا سلام الله علیها از سینه احساس درد کنم و از صورت سوزش درد را بکشم و همانند این خانم بی مزار باشم!

دوست دارم هر دو دست از تنم جدا باشد تا در آن دنیا بیشتر شبیه باب الحوائج علیه السلام باشم و شرمگین نباشم!

دست آخر از تمام کسانی که در راه بالا بردن معلومات بنده زحمت کشیدند و حقی را نسبت به من دارند، مخصوصا مربی هایم کمال تشکر را دارم که ان شاء الله خداوند اجرشان را بدهد!

از تمام مسئولین مکتب الصادق علیه السلام (دبیرستان سپاه) که جوری زحمت کشیدند و این مکان مقدس را به وجود آوردند تا انسان های مخلص، متعهد،  متدین و متخصص به جامعه عرضه کنند، متشکرم!

 پس بیایید با ریخته شدن خون هر یک از شاگردهایتان بیندیشید که مسئولیت شما چقدر بیشتر می شود!

بیایید در هر مسئولیتی رعایت یکایک را بکنید، چرا که خدایی نکرده کسی نباشد که از شما ناراضی باشد!

والسلام
۱۲ /بهمن/۱۳۶۴
محسن بهرامی

یاران چو به راه دوست جان سپردند
رفتند و مرا ز هجر خویش آزردند
چون شمع کنون ز دیده خون میگریم
ای کاش مرا همره خود میبردند

ولادت : ۱۰ خرداد ۱۳۴۶
شهادت : ۲۴بهمن ۱۳۶۴

عملیات : والفجر۸ – فاو

مزار : قطعه  ۵۳  ردیف  ۶۵ شماره ۴



منبع خبر

دوست دارم هر دو دستم جدا شود بیشتر بخوانید »

همه کارهایمان برای کسب رضای خدا باشد

همه کارهایمان برای کسب رضای خدا باشد



۲۰۲۱/شهید ایرج رضایی: همه کارهایمان برای کسب رضاى خدا باشد

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید ایرج رضایی:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا در حالی قلم بدست گرفته‌ام که هر لحظه به یاد تو هستم و همه امیدم تو هستی.

خدایا کمکم کن تا همانند دیگر شهدا آنهایی که همه چیز را فدای تو کردند تا رضای تو را کسب کنند باشم، خدایا مومنم به وحدانیت تو و به رسولانت و ائمه اطهار(ع)، پس ای خدا آنها را به فریادمان برسان.

خدایا اگر بناست زنده بمانم این نوشته نسخه درمان بیماریم باشد و اگر بناست مرا بمیرانی با مردانت محشور گردان. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای حق و فریضه دفاع از مسلمانان می‌دهم و در انتظار روز عظیم شهادتم هستم.

خدایا تو را به عزیزترین مقربان درگاهت گناه ما را ببخش و از ما درگذر. به من قدرتی ده تا رسالت خود را تا آخر درست انجام دهم. خدایا شرایط پذیرفته شدن را نداریم ولی به لطف و کرمت ما را بپذیر و خوف از روبرویی با دشمن را از ما بگیر و شهامت و شجاعت را جایگزین آن بگردان.

از عزیزان و دوستان و آشنایان و اقوام مرا حلال کنند، دست از امام برندارید جبهه را تقویت کنید؛ خانواده من گریه نکنید که با گریه شما دشمن شاد می‌شود. بدانید که همه باید در راه خدا فدا شویم و باید عاشق راهی که به خدا می‌رسد، باشیم و همه کارهایمان برای کسب رضای خدا باشد.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید ایرج رضایی:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا در حالی قلم بدست گرفته‌ام که هر لحظه به یاد تو هستم و همه امیدم تو هستی.

خدایا کمکم کن تا همانند دیگر شهدا آنهایی که همه چیز را فدای تو کردند تا رضای تو را کسب کنند باشم، خدایا مومنم به وحدانیت تو و به رسولانت و ائمه اطهار(ع)، پس ای خدا آنها را به فریادمان برسان.

خدایا اگر بناست زنده بمانم این نوشته نسخه درمان بیماریم باشد و اگر بناست مرا بمیرانی با مردانت محشور گردان. من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای حق و فریضه دفاع از مسلمانان می‌دهم و در انتظار روز عظیم شهادتم هستم.

خدایا تو را به عزیزترین مقربان درگاهت گناه ما را ببخش و از ما درگذر. به من قدرتی ده تا رسالت خود را تا آخر درست انجام دهم. خدایا شرایط پذیرفته شدن را نداریم ولی به لطف و کرمت ما را بپذیر و خوف از روبرویی با دشمن را از ما بگیر و شهامت و شجاعت را جایگزین آن بگردان.

از عزیزان و دوستان و آشنایان و اقوام مرا حلال کنند، دست از امام برندارید جبهه را تقویت کنید؛ خانواده من گریه نکنید که با گریه شما دشمن شاد می‌شود. بدانید که همه باید در راه خدا فدا شویم و باید عاشق راهی که به خدا می‌رسد، باشیم و همه کارهایمان برای کسب رضای خدا باشد.



منبع خبر

همه کارهایمان برای کسب رضای خدا باشد بیشتر بخوانید »

پیمان می‌بندم تا فتح قدس مقاومت کنم

پیمان می‌بندم تا فتح قدس مقاومت کنم



شهید علیرضا راهدان - دبیرستان سپاه - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید علیرضا راهدان از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ یُرْ‌زَقُونَ (آل عمران/۱۶۹)

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

با سلام خدمت امام عصر مهدی موعود و نائب بر حقش خمینی کبیر و قائم مقام رهبری.

 پیمان می‌بندم تا فتح قدس مقاومت کنم

و با سلام به کلیه مسئولین که با تمام قوا این انقلاب را حفظ می کنند و سلام بر کلیه شهدا و مجروحین و معلولین و اسراء که خود را فنا در این انقلاب کردند.

و سلام بر کسانی که با تمام قوا در پشت جبهه از رزمندگان اسلام و امام حمایت می کنند و هرچه را که دارند در راه این انقلاب می دهند .

سلام بر مادر و پدر و برادران و خواهران عزیزم ، امیدوارم که حالتان خوب باشد ، شاید وقتی این وصیتنامه به دست شما میرسد دیگر در این دنیا نباشم.

می دانم که بدی های فراوان از من دیده اید و می‌دانم چقدر شما را اذیت کرده ام ولی وقتی به جبهه آمدم و نورانیت این رزمندگان را دیدم، متوجه شدم که تمام عمرم را در اشتباه بودم و زندگی را به لهو و لعب می‌گذراندم.

دلم می‌خواهد حال که این دنیای فانی را وداع گفتم و در آنجا سکنی گزیدم، شما حلالم کنید تا در آن دنیا عذاب نبینم، زیرا عذاب گناهان خودم را هم نمی توانم تحمل کنم.

همانطور که در دعای کمیل می خوانیم: ” یارب ارحم ضعف بدنی”

واقعا ما ضعیف هستیم و طاقت کمی سختی را در این دنیا نداریم، چطور در آن دنیا طاقت آوریم؟!

از تمام دوستان و آشنایان می خواهم اگر بدی از این بنده حقیر دیده اید به بزرگواری خودتان ببخشید.

به امام بگوئید ما رزمندگان تا آخرین قطرات خون‌مان مقاومت میکنیم و نمی گذاریم دشمن وجبی پیشروی کند!

 پیمان می‌بندم تا آخرین قطرات خونم و تا فتح کربلا و قدس دست از اسلام بر ندارم و در زیر پرچم لا اله الا الله مقاومت کنم.

چند نصیحت بود که از این برادران رزمنده آموختم و می‌خواهم  به شما بگویم زیرا خودم لایق نصیحت کردن نیستم.

در حالات امام بیشتر دقیق شوید و با تمام وجود سخنانش را بشنوید و به گوش گیرید و در عمل از سخنان ایشان استفاده کنید.

مبادا گاهی از امام و انقلاب سرد شوید و خدای نکرده پشت به این انقلاب کنید تا آنجا که در قدرت دارید با دشمنان اسلام به هر نحوی مبارزه کنید.

 نمازجمعه فراموش نشود، تا آنجا که میتوانید سعی کنید به نماز بروید زیرا این نماز جمعه است که اگر هر چه با شکوه تر برگزار شود، پشت دشمنان اسلام را می شکند.

ای مادران و پدران!
از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری نکنید و تا آنجا که می‌توانید جبهه ها را پرکنید، زیرا همانطورکه امام فرمود: مسئله اصلی ما جنگ است، شهادت فرزندان تان باعث نشود که به این انقلاب دل سرد شوید، بلکه برعکس، باید با دیدن این شهدا هر چه بیشتر روحیه بگیرید و آماده تر شوید برای نبردی دیگر.

حضرت علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) فرمود: نیکوترین گفتارسخنی است که سود دهد.

 تا آنجا که برایتان امکان دارد از زدن حرف‌های لغو و بیهوده بپرهیزید و بجای سخنان لغو قرآن بخوانید و درآن دقیق شوید.

حضرت رسول (صلوات الله علیه و آله) به امام علی (علیه السلام) فرمود: یا علی سه چیز وسیله سرور مومن است در دنیا: دیدار با برادران مومن، افطار روزه و عبادات و نماز آخر شب.

 نماز شب، چیزی است که در کمال عظمت، شب را خدا برای راز و نیاز بندگان با خود گذارده.

شب را گذارده تا وقتی از تمام امیال‌ها دل بریدی، وقتی تمام درها برویت بسته شد، به سوی او روی آوری.

این شبها را نگه دارید ، معلوم نیست انسان تا کی زنده است، هر وقتی پیدا می کنید عبادت کنید و طلب مغفرت نمائید، اگر وقت داشتید برای این بنده حقیر هم طلب آمرزش کنید!

یا علی!
مهاجرکسی است که از گناهان هجرت کند.

یا علی!
خداوند دعایی را که از روی غفلت و بی حضور قلب برخیزد نمی پذیرد.

ما رزمندگان تا آخرین نفس و تا از بین بردن تمامی کفار از پای نمی نشینیم .

باید که عدو در این وطن خاک کنیم
دامان وطن ز دشمنان پاک کنیم

باید که حدیث عشق از سر گیریم
فریاد شویم و سینه را چاک کنیم

دیگرسخن را به پایان می رسانم، اگر نتوانستید برایم کمی نماز قضا بخوانید و روزه بگیرید. (نه زیاد) و از کلیه افراد آشنا برایم حلالیت بگیرید.

سخنی هم با برادران همکلاسیم دارم:
شما در این لباس مقدس هستید، تمام مردم روی شما حساب باز می کنند، مراقب شیطان باشید تا خدای نکرده بر شما چیره نشود.

از شوخی زیاد بپرهیزید و تا آنجا که میتوانید با عشق و علاقه درس را فرا گیرید.

از تمام مسئولین مکتب عذرخواهی می کنم، اگر شما را اذیت کردم و ناراحت شدید به بزرگواری خودتان این بنده حقیر را ببخشید.

اشهد ان لااله الاالله
اشهد ان محمد رسول الله
اشهد ان علی ولی الله

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

علیرضا راهدان

ولادت  :  ۲۷  اردیبهشت  ۱۳۴۸
شهادت :  ۲۴      بهمن     ۱۳۶۴

عملیات : والفجر ۸ – فاو
مزار :   قطعه  ۵۳  ردیف ۶۴ شماره  ۴



منبع خبر

پیمان می‌بندم تا فتح قدس مقاومت کنم بیشتر بخوانید »

وصیت شهید:‌ به دعای کمیل و نمازجمعه اهمیت بدهید

وصیت شهید:‌ به دعای کمیل و نمازجمعه اهمیت بدهید



شهید حسین انتظاریان - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید، وصیت‌نامه شهید حسین انتظاریان از دیده‌بان‌های توپخانه تیپ ۲۱ امام رضا(ع) است.

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون

هرگز مپندارید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده گانند بلکه زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی می خورند. شهادت دری است از درهای بهشت که خداوند متعال برای بندگان خاص خودش می گشاید و مرگ آنان را در شهادت قرار می دهد. من می دانم که لیاقت شهادت را ندارم و شهادت نصیب افراد مؤمن و پرهیزکاری می شود که خود ساخته باشند و آنی از یاد خداوند غافل نشوند و همیشه در فکر خدمت به خلق خدا و اسلام عزیز هستند و شب و روزی برایشان نیست و از هیچ کوششی در راه خدمت به اسلام و انقلاب دریغ ندارند.

خدایا ! تو شاهد باش که من هدفی جز تو و مقصودی جز راهی که خودت توسط پیامبرت (ص) و امامان معصوم (ع) به من نشان داده ای ندارم و عشقی جز شهادت در راه تو را ندارم و تمام امیدم به توست و غیر تو پناهگاهی ندارم هر چند بنده ای ذلیل و معصیت کارم و بار گناهانم بر دوشم سنگینی می کنند منتها از درگاه لطف و کرمت ناامید هم نیستم و به فضل و کرمت چشم دوخته ام و امیدوارم که لطف و رحمتت شامل حالم بشود، ان شاء الله. و این حقیر چند تذکری دارم، امیدوارم به گوش بگیرید و به آن عمل کنید، ان شاء الله.

عزیزانم! امروز ما ملت ایران امانت بزرگی را دارا می باشیم که این امانت از جانب خداوند متعا ل و توسط فدارکاری و جانبازی هزاران هزار شهید و معلول به دست ما رسیده است و امانتی است که هزار و چهارصد و اندی برای تحقق آن، اولیاء و مقربین خداوند تلاش و کوشش فراوانی کرده اند و جان ها و سرها در راه به ثمر رسیدن آن داده اند و ما که دم از اسلام و مسلمان بو دن می زنیم باید بدانیم که در قبال این شهدا و جانبازان، در درگاه خداوند متعال مسئول هستیم و باید سعی داشته باشیم وظایفی که برعهده فرد فرد ما است انجام دهیم و بدانیم که به هیچ وجه نمی توانیم از زیر مسئولیتی که در قبال شهدا و جانبازان، ائمه معصومین (ع) داریم شانه خالی کنیم مگر این که همان راهی را که آنها رفته اند برویم تا که هم در دنیا و هم در آخرت روسفید باشیم.

و حال باید ببینیم که انبیا و معصومین (ع) چرا این راه را انتخاب کرده اند و به این راه رفته اند و در صورتی که می توانستند از تمام نعمات این دنیا به نحو احسن استفاده کنند و مثل حضرت سلیمان (ع) که خداوند آنچنان قدرتی به آن داده بود که بر تمام موجودات عالم حکومت می کرد و در عین حال باز هم تسلیم امر پروردگارش شد و این دنیای فانی را وداع گفت پس ما باید تا می توانیم فکر مادیات و ظواهر دنیا را از سرخود بیرون کنیم و دنیا را فقط پلی برای رسیدن به سرای جاوید قرار دهیم و قدری بیندیشیم که در موقع رفتن از این دنیای فانی چه توشه ای و کوله باری برای قیامت و آخرت خودمان فراهم کرده ایم و روزی را به یاد بیاوریم که تنها چیزی که به درد ما می خورد اعمال پسندیده و کارهای خی ر و نماز و روزه و خمس و زکات ما است که به فریاد ما می رسد و باعث نجات ما از آتش جهنم می شود.

و حال از پدر بزرگوارم و مادر عزیزم می خواهم که مرا ببخشند و مراحلال کنند چون که من نمی توانم زحماتی را که برای من کشیده اند و متحمل ناراحتی ها و سختی ها شده اند ج بران نمایم و از خداوند متعال می خواهم که ان شاء الله در آخرت، لطف و رحمتش شامل حالتان بشود. و از شما می خواهم که در مرگ من شیون و زاری نکنید چون که با گریه و زاری شما دشمن شاد می شود و شما باید با صبر و شکیبایی، مشتی محکم بر دهن یاوه گویان و دشمنان اسلام بزنید و افتخار کنید که فرزندتان را در راه امام حسین (ع) و اسلام عزیز داده اید و در راهی داده اید که رضای خداوند و ائمه معصومین (ع) در آن هست.

و اما از برادرانم و خواهرم می خواهم اگر از من بدی و یا ناراحتی به آنها رسیده است مرا ببخشند و حلال کنند و توصیه ای به شما دارم که تا می توانید سعی کنید که اسلام و ائمه معصومین (ع) را بشناسید و ببینید که آنها چگونه زندگی کرده اند و چگونه زیسته اند و به چه راهی رفته اند. خودتان را و زندگی و فرزندانتان را با راه و روش آنها منطبق کنید و فرزندانتان را طوری تربیت کنید که رضای خداوند و ائمه معصومین(ع)در آن باشدوآنچه که به فکر دنیایتان هستید، به فکر آخرت خود باشید.

و اما از همسر عزیزم می خواهم که در این مدت محدودی که با هم زندگی کردیم اگر ناراحتی و یا بدی از من سر زده است، مرا برای رضای خداوند ببخشی و سعیت براین باشد آنطوری که من بارها گفته بودم زندگی کنید و افتخار کنی که همسر شهید هستی و این را به یاد داشته باشی همانطوری که امامان (ع) گفته اند اگر در برابر سختی ها و ناراحتی ها صبور و شکیبا باشی خداوند، تو را در ثواب های من شریک قرار می دهد و ان شاء الله درآخرت لطف و رحمتش شامل حالت می شود و در کنار هم قرار می گیریم.

و اما توصیه دیگر که به تو همسرعزیزم دارم این است که از فرزندمان…خوب مواظبت کنی و او را آنچنان تربیت کنی که پیامبر(ص) و امامان (ع) خودش را بشناسد و ببیند که آنها چگونه زندگی کرده اند و زیسته اند و به چه راهی رف ته اند و چگونه با ستمگران بیدادگر ستیز کرده اند و در راه خداوند متعال سختی ها و ناراحتی ها دیده اند و آخرش هم در راه خداوند به شهادت رسیده اند و همچنین آنطور تربیتش کن که ببیند پدر خودش به چه راهی رفته است و مقصود و هدفش از این راه چه بوده است و به او بگو که پدرت همان راهی را رفته است که پیامبران (ص) و امامان معصوم (ع) و دیگر شهدا رفته اند. بگو راهی را رفته است که امام امت، خمینی بت شکن به ما یاد داده است. راهی که آدمی باید در برابر ظلم و ستم و بیدادگری طاغوت ها و طاغوتچه ها ایستاده و پوزه آنها را به خاک مذلت مالید.

و اما از دیگر قومان و خویشان و همسایگان می خواهم که اگر از من بدی و یا جسارتی دیده اند مرا ببخشند و حلال کنند و توصیه کلی که دارم این است که همیشه به دعاهای کمیل و نمازهای جمعه و دیگر دعاها اهمیت بدهید و همیشه در آن شرکت کنید چون که دعا، سیم رابطی هست ما بین بنده و خداوند و بنده از این طریق می تواند به قربه الی الله برسد و خود را بسازد و از مادیات دنیا دل را بزداید و همیشه به یاد خدا باشد….

ان شاء الله خداوند به شما توفیق خودسازی و تقوا عنایت کند و همیشه به یاد خداوند باشید و از دعا برای امام امت، خمینی بت شکن کوتاهی نکنید و همچنین به هر طریق که می توانید به این انقلاب و جنگ تحمیلی کمک کنید که روزی خواهد رسید که پشیمان شود که چرا شما که می توانستید به یک شکلی به انقلاب و جبهه کمک کنید و نکردید و پشیمانی هم دیگر سودی ندارد. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (ع) خمینی را نگهدار و از عمر ما بکاه و برعمر

نام پدر: عباسعلی

تاریخ تولد: ۱-۱-۱۳۳۷ شمسی

محل تولد: خراسان رضوی – نیشابور

پاسدار-متاهل

تاریخ شهادت : ۲۸-۱۱-۱۳۶۴ شمسی

محل شهادت : فاو 

گلزار شهدا: بهشت فضل  / خراسان رضوی – نیشابور



منبع خبر

وصیت شهید:‌ به دعای کمیل و نمازجمعه اهمیت بدهید بیشتر بخوانید »

شهید باقری: ‌هر چه لازم بوده شهدا در وصیت‌شان گفته‌اند

شهید باقری: ‌هر چه لازم بوده شهدا در وصیت‌شان گفته‌اند



برشهید مصطفی باقری - دبیرستان سپاه - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه جهاد و مقاومت مشرق، شهید مصطفی باقری از دانش آموزان دبیرستان سپاه تهران (مکتب الصادق(ع)) بود که در ۹ بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید. وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به این شرح است:

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

الحَمدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهٰذا وَما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أَن هَدانَا اللَّه (۱)

خدایا تو را شکر میکنم که مرا مسلمان قرار دادی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا با وظایفم آشنا کردی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا به خودم شناساندی!
خدایا تو را شکر می کنم که مرا به سوی خودت هدایت کردی!
هدایتی که در نهایت لقای تو بود!

خداوندا! قانون طبیعت تو این است که به هر کس مدت معینی مهلت می دهی تا به اختیار خود هر عملی را – یا برای تو یا برای غیر ، خوب یا بد – انجام دهد و در کتابت فرمودی که نتیجه ی آن اعمال را در آخرت خواهید دید.

شهید باقری: ‌هر چه لازم بوده شهدا در وصیت‌شان گفته‌اند

همچنین فرمودی که هر راهی غیر از راهت به جهنم و عذاب تو منتهی می شود و از آن جایی که عدالت تو اقتضاء می کرد، تمام حجت ها را تمام کردی!

هادیانی را فرستادی که این هادیان در بیرون، انبیاء و ائمه و کتاب آسمانیت بودند و در درون، فطرتی که انسان را ناخود آگاه به سویت هدایت می کرد.

و من، هنگامی که می اندیشم در این مدت، مهلتی که به من دادی، چه عملی انجام دادم که رضای تو را در نظر گرفته بودم و چه ذخیره ای برای آخرتم اندوخته ام، از شرم و خجالت آرزو می کنم که ای کاش به دنیا نمی آمدم که با این اعمالم عذاب تو شاملم نشود!

بار الها! عمری را به غفلت گذراندم و در این دم آخر که لطفت را شامل حالم کردی و مرا به خود آوردی، به سویت توبه می نمایم و چه کسی از تو توبه پذیرتر؟!

خداوندا ! خودت فرمودی که هر کس در راه بازگشت به من یک قدم بردارد، من ده قدم به سوی او میروم، پس توبه ام را قبول کن!

دوستان عزیزم ! اکنون سخنی با شما دارم. اگر چه حق دوستی را درباره تان، ادا نکردم و از این بابت امیدوارم که مرا ببخشید!

سخنم این است که به وصیت شهدا عمل کنید که هر چه لازم بوده شهدا در وصیت شان گفته اند.

از خانواده‌ام می خواهم که از رفتن من ناراحت نشوند و بدانند که این خواسته ی خدا بوده و این راهی است که ما و همه آن را طی خواهند کرد و خدا را همه ملاقات خواهند کرد.

پس خدا را شکر کنید که یکی دیگر از فرزندانتان را قبول کرد. (۲)

 والسلام
 ۳۰ دی ۱۳۶۵
مصطفی باقری

(۱) سوره مبارکه اعراف آیه ۴۳
ترجمه : «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمی‌یافتیم!

شهید باقری: ‌هر چه لازم بوده شهدا در وصیت‌شان گفته‌اند

(۲) شهید احمد باقری برادر بزرگتر در سال ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

ولادت :  ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۸
شهادت :  ۹     بهمن    ۱۳۶۵
عملیات : کربلای ۵ – شلمچه

مزار : قطعه  ۲۴  ردیف  ۹۰ شماره  ۲۳



منبع خبر

شهید باقری: ‌هر چه لازم بوده شهدا در وصیت‌شان گفته‌اند بیشتر بخوانید »