وصیت نامه

شهید تکلو: مواظب فتنه‌های منافقان باشید

شهید تکلو: مواظب فتنه‌های منافقان باشید



1065/علی احمد تکلو: مواظب فتنه‌های منافقان باشید

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید علی احمد تکلو

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام  درود به تمام شهیدان گلگون‌کفن از صدر اسلام تا عصر حاضر و با درود بر تمام خانواده های شهداء و با سلام درود بر تمام امت حزب الله.

ای خداوند قادر و متعال و ای رهنمون کننده سبحان ما را به اسلام حقیقی و راستین که در این زمان امام بزرگمان رهبر کبیرمان خمینی بت شکن پرچمدار آن است رهنمون باش.

خدایا از تو خواستارم که اگر شهادت را نصیبم کردی فقط بخاطر رضای ذات مقدست باشد. از تو می خواهم در لحظه‌ای که مرگم فرا می رسد از تمام دوستیها و عشق و محبت جزء دوستی‌ها و محبت و عشق به خودت و از تمام وابستگی‌ها به جز وابستگی به خودت آزادم سازی.

من ندای من ناصر ینصرونی امامم را شنیدم و لبیک گفتم و حاضرم تا آخرین قطره خونم برای اسلام جان فشانی کنم و امام عزیز می خواهم که در روز قیامت شفیع من باشد و از خدای متعال برای من طلب مغفرت کند.

امت حزب الله و همیشه در صحنه پشتیبان ولایت فقیه و روحانیت باشید و مواظب فتنه‌های منافقان.

مادر مهربان عزیزم امیدوارم سلام مرا بپذیری و مرا حلال کنی مبادا در فقدان من گریه نکنی مادر جان افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام رسیده و من هم افتخار می‌کنم که در دامن همچون مادری پرورش یافتم و در راه خدا به این مقام پر افتخار نائل آمده‌ام.

پدر عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنی چون حق بر گردن من داری امیدوارم که مرا ببخشی و با استقامت و صبر داشته باشی. مبادا پدرجان روحیه خودت را از دست بدهی و دشمنان اسلام را شاد کنی تا آنجا که می توانی از اسلام و امام و روحانیت دفاع کن.

 خواهران عزیزم همچون زینب زمان باشید و صبر و استقامت داشته  باشید و در راه اسلام تا آخرین قطره خونتان دفاع کنید.

برادران عزیزم امیدوارم که ادامه‌دهنده راه هزاران شهید خون خفته باشید و تا آخرین قطره خونتان در راه اسلام تلاش کنید.



منبع خبر

شهید تکلو: مواظب فتنه‌های منافقان باشید بیشتر بخوانید »

شهید تورج: ملت ایران! حامی روحانیت مبارز باشید

شهید تورج: ملت ایران! حامی روحانیت مبارز باشید



1061/شهید تورج جلالوند: ای ملت ایران! حامی روحانیت مبارز و متعهد باشید

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید تورج جلالوند:

بسم الله الرحمن الرحیم

پروردگارا من برای رضای تو وامام زمانم و نایب بر حقش، امام خمینی قدم به صحنه جهاد علیه کفر می‌گذارم  بدان امید که یا مرا به فیض شهادت برسانی و یا مرا بیامرزی و توبه‌ام را بپذیری که در هر حال به تو نیازمندم.

ای خدای بزرگ این مخلوق درمانده و ضعیف حال که به سوی تو آمده او را از درگاهت مران گناهانش را بیامرز و از درگاهت ناامید مگردان؛ من بسیار تلاش ب کرده‌ام که در راه تو باشم و  بنده‌ای مخلص باشم.

 خدایا این قطره خون ناچیز و جان ناقابل مرا برای گسترش اسلام بپذیر، مرا یاری کن تا در راهت گام بردارم،‌قدرت صبر و طاقت بر من عنایت کن.

مادر عزیزم مرا ببخش و از من راضی باش تا خدا از من خشنود شود؛‌ صبور باش و افتخار کن که فرزندت فدای اسلام و خاک پای اسلام شود. بعد از شهادت من گریه نکن مانند امام عزیزمان که در شهادت پسرش گریه نکرد.

 برادران و خواهرانم شما را سفارش به درک بینش توحیدی در تمام ابعاد زندگیتان می‌کنم که سرچشمه تقوا است؛ برادران من از شمامی خواهم که نگذارید سلاح من به زمین بیفتد زیرا منافقین شاد می شوند اکنون زمان امتحان است در جبهه حق علیه باطل.

ای ملت ایران هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب و شرق زده را نخورید  و روحانیت مبارز را حامی باشید و راه شهدا را ادامه دهید.



منبع خبر

شهید تورج: ملت ایران! حامی روحانیت مبارز باشید بیشتر بخوانید »

شهید حقی‌زاده: شما را به صبر و پاکدامنی سفارش می‌کنم

شهید حقی‌زاده: شما را به صبر و پاکدامنی سفارش می‌کنم



۱۰۳۹/شهید نریمان حقى زاده: شما را به صبر و پاکدامنی سفارش می‌کنم

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.

می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها،‌ شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».

تبرک لحظاتمان با شهید نریمان حقی‌زاده:

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و درود بر شهدای صدر اسلام تاکنون و با سلام و درود بی‌پایان بر پیر جماران رهبر شیعیان جهان آن احیاء‌کننده اسلام و رهرو راستین حسین(ع)؛ امام خمینی.

عزیزان تا خون در بدن دارید از انقلاب و امام خمینی دست برندارید زیرا زنده بودن مجدد خود و ملت ایران را مدیون این رهبریت هستیم زیرا ما در زمان رژیم ستمشاهی مرده بودیم و در گناه و شرک فرو رفته بودیم و دست به سینه امپریالیسم شرق و غرب بودیم تا اینکه پیرجماران ما را بیدار کرد.

حال جهانخواران دنیا تحمل این بیدار شدن ما را ندارند زیرا به ضرر آنهاست پس به هر نحوی که شده و با هزاران سلاح مرگبار ما را می‌ترسانند اما دشمنان بدانند ما درس‌آموخته مکتب سیدالشهدا و فرزند برومند خمینی کبیر هستیم که شهادت آغاز زندگی برای ماست.

تمام شهدای این سرزمین این راه آگاهانه برگزیده‌اند و اگر صد جان در بدن داشته باشند آن را مجدد در راه اهداف  جمهوری اسلامی ایران اهدا خواهند کرد، جان ما در برابر هدف‌های انقلاب به اندازه گاهی ارزش ندارد.

پدر و مادر هرگز در مرگ من گریه و زاری نکنند چراکه من به مهمانی خدا می‌روم. مرا حلال کنید و از خطاهای من بگذرید.

خواهرانم شما را به پاکدامنی و صبر و بردباری و تحمل زینب‌گونه وصیت می‌کنم.



منبع خبر

شهید حقی‌زاده: شما را به صبر و پاکدامنی سفارش می‌کنم بیشتر بخوانید »

شهیدی که به موهای طلایی‌اش حساس بود! +‌ عکس

شهیدی که به موهای طلایی‌اش حساس بود! +‌ عکس



شهید علیرضا راهدان - دبیرستان سپاه - کراپ‌شده

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، آنچه در ادامه می‌خوانید، روایتی است از دکتر علیرضا ایمانی پور از مدافعان سلامت در قم که درباره همکلاسی شهیدش، نوشته است:

در کلاس، جلوی من می نشست و با هم رقابت درسی داشتیم. من که می دانستم به موهای طلایی اش حساس است ، از پشت ، موهایش را به هم می ریختم ولی او فقط برمی گشت و با نگاهی مهربان ، سرزنشم می‌کرد و با دستانش، آنها را مرتب می نمود.

یک روز صبح نیامد؛ فردا و پس فردایش هم نیامد! فهمیدیم بدون سر وصدا با محسن* که بچه محل شان هم بود، رفته اند جبهه. البته به من گفته بود ولی باور نکرده بودم. 

چند روز بعد نامه اش با آدرس صندوقی پستی از اندیمشک ، به دستم رسید، گفته بود که حال و هوایش بسیار متفاوت شده است و خواسته بود که برایش دعا کنم. 

دو یا سه نامه دیگر هم آمد و دل مرا با خود همراه نمود، من هم‌ جواب نامه ها را می دادم.

آخرین نامه اش چند روز پس از عروج ملکوتی اش رسید که در آن، خبر از شهادتش داده بود.

 همان نامه را به کلاس آوردم و با اجازه دبیرمان، برای همه خواندم و همگی متأثر شدیم و عکسی دسته جمعی و یادگاری با معلم ریاضی مان که عکس او را در بغل گرفته بود، انداختیم.

شهیدان عزیز: محمدعلی جوزانی کهن، سروش امیری، محمود خلیل زاده، مسعود شیخ بابایی و سید محمد سعید ابوالمعالی در عکس دیده می‌شوند

آنها از اولین شهدای مدرسه و او اولین هم کلاسمان بود که کاملا خالصانه به جبهه رفت و پس از شهادتش موجی از مردانگی در میان دوستانش ایجاد نمود به طوریکه روزهای بعد کم کم کلاس خالی شد و یکی پس از دیگری رفتیم جبهه.

نکته ای که از مراسم خاکسپاری شان به یادم مانده، آن است که موهایش را با ماشین ، کوتاه و چهره ای بسیار معصوم تر پیدا کرده بود. 

قبل از شهادت از تمام تعلقات بریده و حقا شایسته این مقام شده بود.

برادر و دوست عزیز و دلاورم «شهید علیرضا راهدان» در عملیات غرورآفرین والفجر ۸  بی سیم چی بود و در همان بار اولی که رفت، رفت… و ما را بی خداحافظی، در حسرت دیدار گذاشت.

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد!

ولادت  :  ۲۷  اردیبهشت ۱۳۴۸
شهادت :  ۲۴ بهمن     ۱۳۶۴
عملیات : والفجر ۸ – فاو 
 قطعه  ۵۳   ردیف  ۶۴   شماره ۴

*شهید محسن بهرامی

ولادت  :    ۱۰   خرداد   ۱۳۴۶
شهادت :    ۲۴   بهمن   ۱۳۶۴
عملیات : والفجر ۸ – فاو
قطعه  ۵۳  ردیف  ۶۵  شماره  ۴

شهیدان عزیز: محمدعلی جوزانی کهن، سروش امیری، محمود خلیل زاده، مسعود شیخ بابایی و سید محمد سعید ابوالمعالی در عکس دیده می‌شوند



منبع خبر

شهیدی که به موهای طلایی‌اش حساس بود! +‌ عکس بیشتر بخوانید »

فرزندانم را طوری تربیت کنید که پیرو رهبر باشند

فرزندانم را طوری تربیت کنید که پیرو رهبر باشند



فرزندانم را طوری تربيت كنيد كه پيرو رهبر باشند

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، شهید علیمردان آزادبخت در وصیت‌نامه خود آورده است: بسم الله الرحمن الرحیم. گواهی می‌دهم که خداوند یکی است و محمد (ص) پیامبر اوست و قرآن کتاب خدا و معجزه پیامبر (ص) است. وصیت من وصیت‌نامه تمامی شهدا است که هر کدام به نحوی برای پیروزی دین خدا و اسلام به شهادت رسیده‌اند.

مطلبی با زوار کربلا دارم. ان‌شاء الله که راه کربلا باز می‌شود و همه به زیارت کربلا برویم و اما اگر راه کربلا باز شد و به کربلا رفتید و ما در میان جمع‌تان نبودیم، به جای رزمندگان شهید صدا بزنید که ای حسین (ع) شهید، شهدای ما به عشق آزادی کربلایت آمدند.

اگر آن زمان در کربلا نبودند که به یاریت بیایند، اکنون با اندک زمانی فاصله به سوی تو آمدند تا قیام و انقلاب تو را تداوم بخشند و تجلی‌گر قیام تو باشند، اما آفتاب عمرشان بین راه غروب کرد و غروب‌ها را خون فشاندند و اینک سحرگاهان فرا رسیده و ما آمده‌ایم تا لاله خون را بچینیم.

کوله‌پشتی حمید سوری پیش من است و او هم وصیت کرده که اگر ما به کربلا رسیدیم، کوله او را به کربلا برسانیم و بگوییم ای حسین (ع) حمید رزمنده‌ای بود که برای رسیدن به کربلایت از جان خود دریغ ننمود.

در این راه خستگی‌ناپذیر بود، اما قاتلان علی اکبرت خنجر خصمانه زمان را بر قلب او فرو بردند. اینک این کوله آن شهید. اگر بنده نیز در بین راه کربلا به شهادت رسیدم، کوله‌ام را جفت کوله ‌حمید به کربلا ببرید و همین مطالب را نیز از طرف من آنجا کنار مرقد مطهر امام حسین (ع) بخوانید.

اما پدر و مادرم، شما برای رشد و شکوفایی نهال من دریغ نکرده‌اید، زندگی‌تان را در پای این نهال گذاشتید و مرا به اینجا رساندید، ولی من نتوانستم آن چنان که شاید و باید، جوابگوی زحمات شما ‌باشم، اما خدا را شاهد می‌گیرم من هم آن زحمات شما را به یاد داشته و هم ضرورت وجود در جبهه را طبق دستورات ائمه(ع) اولویت دادم و در نظر داشتم زحمات شما را. از این که نتوانستم خدمتگزاریتان نمایم، ببخشید و شهادت مرا لیاقت و نعمتی از طرف خدا بدانید که به شما دست داده است.

توفیق در صف حسینیان را برای من طالب باشید و اگر جنازه‌ام به دستتان رسید،‌ در بهشت زهرا زیر پای محمود و کنار حمید دفنم کنید و اگر جنازه‌ام به دستتان نرسید، بدانید که من در صحرای جنوب و غرب کشور،‌ در بیابان‌ها همرزم دارم و در پیش آنها هستم. در غرب پیش جهانشاه‌ها هستم و در جنوب پیش دهقان و اسدها هستم.

اما همسر عزیزم امید است که حالت خوب باشد و هیچ گونه ناراحتی نداشته باشید. از تو نیز می‌خواهم که مقاوم و استوار در برابر مشکلات ایستادگی کنی و ناراحتی به خود راه ندهی، چون من که راضی به رضای خدا هستم و تو نیز اگر مرا می‌خواهی، تو نیز راضی به رضای خدا باش و بسیار ذکر کن و ذکر فاطمه (س) را زیاد کن (34 مرتبه الله اکبر و 33 مرتبه الحمد لله و 33 مرتبه سبحان الله.) در برابر گرفتاری‌ها به خدا پناه ببر و صبور باش که قرآن کریم فرمود: ان الله مع الصابرین. بیش از هر چیز توکل بر خدا کن

فاتحه زیاد برایم بخوانید که من عاصی بودم و قرآن نیز زیاد بخوانید، تا روحم تازه شود. برادرانم را درس قرآن یاد بدهید تا برایم بخوانند و از آنها می‌خواهم که از خط امام واسلام جدا نشوید و محکم و پوینده راه امام و شهدا باشید. در ضمن مرا با لباس فرم سپاه دفن کنید که حق به گردن من دارد، ببخشید و مرا حلال کنید و من نیز اگر حقی پیش کسی دارم، حلال می‌کنم.

ای حسین، شهدای ما به عشق کربلا آمدند، اگرچه نتوانستند مرقد مطهر تو را زیارت کنند،‌ ولی اکنون در محضر تو هستند. شهدا آمدند تا قیام انقلاب تو را تداوم بخشند و تجلی‌گر قیام و حماسه حسینی باشند. اما آفتاب عمرشان در بین راه غروب کرد. تو خود یاریگر دیگر رزمندگان باش تا به آرزوی شهدا جامه عمل بپوشانند. بعد از شهادتم فرزندانم را طوری تربیت کنید که پیرو رهبر باشند. دخترم را فاطمه‌گونه و پسرم را حسین‌وار تحویل جامعه بدهید تا در مسیر اسلام حرکت کنند. در پایان از خدا می‌خواهم ما را از یاران حسین بن علی قرار دهد و مرگی نصیبم کند که رضایت خدا در آن باشد



منبع خبر

فرزندانم را طوری تربیت کنید که پیرو رهبر باشند بیشتر بخوانید »