گرانی

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟



معاون وزیر مسکن از این گفته که ظرفیت اعتباری ساخت مسکن مهر در بودجه امسال (۱۴۰۳) وجود نداشته است. علت این حذف بودجه چیست!؟

  • آهن پرایس

سرویس سیاست مشرق «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

تهدید پزشکیان به کمپین‌های “ما پشیمانیم”!

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟

عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و عضو مجمع روحانیون مبارز در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین پیرامون وفاق ملی، با بیان اینکه وفاق پزشکیان تبدیل به پاشنه آشیل او شده(!) گفته است:‌ پزشکیان ذهنیتی از وفاق ملی دارد که وقتی به آن نگاه می‌کنم بیشتر به ائتلاف و سهم دادن به صاحبان قدرت تعریف شده که این به ضرر دولت است و وفاق ملی این نیست. در نتیجه از سهم دادن به ارباب قدرت، وفاق ملی در نمی‌آید.

او می‌افزاید: بالاخره جریان اقلیتی به نام اصولگرایان و جبهه پایداری وجود دارد که همه عددشان در کشور چند میلیون نفر بیشتر نمی‌شود و در مقابل ۸۵ میلیون جمعیتی قرار دارند که غیر از آن حرکت می‌کنند. وقتی پزشکیان وفاق ملی را به معنی همراهی با آن اقلیت تعریف کند یعنی دچار مشکل شده است.

موسوی لاری همچنین با تأکید بر اینکه پزشکیان باید FATF را حل و در راستای برجام حتی با سران کفر جهانی مذاکره کند و در داخل هم رفتارهای غیر اصولی که ملت را از دولت جدا کرده را کنار بگذارد، می‌افزاید: اگر پزشکیان غیر از این عمل کند، او تنها می‌ماند، حامیانش از او فاصله می‌گیرند و کمپین‌های ما پشیمانیم زودتر از موعد شروع به کار می‌کنند و دولت با معضل روبرو می‌شود.[۱]

*هرچه بیشتر از عمر دولت آقای پزشکیان می‌گذرد این گزاره تحلیلی بیشتر خودنمایی می‌کند که پزشکیان با بدخواهی “چپ‌های نانجیب” مواجه است و اگر در این مواجهه؛ مسیر کارآمدی و کار کردن با نجبای چپ و راست را انتخاب نکند به قهقرا خواهد رفت.

حرف‌های ناموجه موسوی لاری درباره وفاق در حالی است که وفاق هرگز به معنای تسهیم در کابینه نیست بلکه به معنای مقدمه چینی برای تحقق کارآمدی است.

این به مردم و پزشکیان ربطی ندارد که برخی چپ‌های ستادی آنچه که از سیاست و اجرا آموخته‌اند صرفا و فقط به تسهیم مناصب مربوط است!

پزشکیان همانطور که از ابتدا هم گفته بود قصد حاشیه‌سازی و سیاست‌بازی ندارد فلذا مثلا اگر می‌بیند که یک وزیر دولت سابق خوب کار کرده و کارنامه او مورد تأیید نظام هم هست؛ دلیلی برای تغییر او نمی‌بیند. اما چپ‌های ستادی معتقدند که این نجابت و مهم بودن هدف کارآمدی، اهمیت یا اولویت ندارد و مهم آن است که تمامیت کابینه و دولت اصلاح‌طلب باشند.

طبعا در این دوگانگی تعارض ایجاد می‌شود. تعارضی که البته ما امیدوار بودیم بخاطر پزشکیان و مردم جدی گرفته نشود و چپ‌های ستادی تماما پای کار دولت پزشکیان بیایند. لکن همانطور که می‌بینیم و می‌بینید چپ‌های نانجیب طریقی دیگر برگزیده‌اند و حتی تندتر از رقبای تند و سوپرانقلابی دولت؛ مشغول مین‌گذاری بر سر راه تحقق کارآمدی در دولت پزشکیان هستند.

راه مبارزه و مقابله با این پدیده در وهله اول به خود رئیس‌جمهور و دولت برمی‌گردد که ضمن مرزبندی با مواضع بیقاعده؛ خود را به کارآمدی مزیّن و از حاشیه‌ها عبور کنند.

ستاد اطلاع‌رسانی دولت هم که نقش مهمی در این زمینه دارد. چه اینکه اطلاع‌رسان‌های دولت حتی دستاوردهای ۱۰۰ روزه دولت پزشکیان (مثل کاهش مالیات در بودجه سال آینده و امید به کاهش تورم تا پایان امسال) را به مردم نمی‌گویند و فعالان سیاسی و اقتصادی باید این خبرهای مهم را در رسانه‌های اصولگرا بخوانند.

من حیث‌المجموع همانطور که حداد عادل نیز در بیانی دیگر گفته بود؛ دولت پزشکیان باید بداند که با یک جبهه متشکل از “سوپرانقلابی‌ها و چپ‌های نانجیب” مواجه است که موفقیت این دولت را برنمی‌تابند و فی‌المثل از هم‌اکنون “کمپین‌های ما پشیمانیم” را درون آب نمک گذاشته‌اند و پزشکیان را اینطور تهدید می‌کنند که ممکن است این کمپین‌ها زودتر از موعد شروع به کار کند! (دقت شود که منظورشان این است که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز هرگز!)

پیش از این و در یک رخداد نادر میان اصلاح‌طلبان، غلامحسین کرباسچی طی مصاحبه‌ای عملکرد دولت پزشکیان درباره شعار وفاق و حوزه اجرائیات را موفق ارزیابی کرده بود. [۲]

***

نقش کم‌کاری برخی مسئولان در کُندی پروژه‌های مسکن کشور

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟

شهرام ملکی، معاون وزیر مسکن و مدیرعامل شرکت عمران شهرهای جدید در بخشی از یک مصاحبه با اشاره به کمبود منابع برای تکمیل واحدهای مسکن مهر گفته است: منابع مورد نیاز برای تکمیل پروژه مسکن مهر از صندوق ملی مسکن تامین می‌شود و ظرفیت‌هایی که در سنوات گذشته در قانون بودجه پیش بینی شده ‌است اما امسال این ظرفیت در قانون ١۴٠٣ دیده نشده بود. تقاضای ما از نمایندگان مجلس این است که ظرفیت اعتبارات مورد نیاز برای تکمیل مسکن مهر را در قانون بودجه ١۴٠۴لحاظ کنند.

به گزارش مجاهدت از ایلنا، او می‌افزاید: برای تکمیل مسکن مهر به ۶.۴ همت نیاز داریم که این رقم، منابع مورد نیاز غیر از آورده مردمی است چرا که مردم سهم خود را در این پروژه‌ها پرداخت کردند. تامین منابع مالی اولویتی است که وزارت راه و شهرسازی به عنوان متولی اجرا، روش تامین منابع مالی را به نمایندگان مجلس ارایه داده ‌است.[۳]

*در صحبت‌های معاون محترم وزیر دو نکته وجود دارد که به نظر می‌رسد نهادهای نظارتی و قضایی حتما باید به آن ورود کنند.

نخست اینکه چرا ظرفیت اعتباری ساخت مسکن مهر در بودجه امسال (۱۴۰۳) وجود نداشته و علت این امر کم‌کاری و اهمال است یا دلایل دیگری وجود دارد؟

گزینه دوم نیز این است که چرا با اینکه مردمان ثبت نام کننده در طرح مسکن مهر؛ سهم آورده خود را تمام و کمال پرداخته‌اند اما دولت در این زمینه همچنان و بیش از ۶ همت عقب است؟

تأکید می‌شود که این دو ضعف آشکار شده اگر دلایل قانونی و قهری داشته است که هیچ اما اگر مدیر یا مدیرانی در این میان کم‌کاری کرده‌اند یا ضعف داشته‌اند؛ حتما بایستی نهادهای نظارتی و قضایی به مسئله ورود پیدا کنند.

پر واضح است که ضعف و کم‌کاری یک مسئول موجب ناراضی شدن مردم می‌شود و این مسئله معارض سیاست‌های مردم‌مدار نظام جمهوری اسلامی ایران است.

***

چشم‌انداز کاهش تورم در سال جاری و آینده

چند درصد نرخ تورم ایران، ناواقعی و بیقاعده است؟

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟

مرکز پژوهش اتاق بازرگانی ایران به تازگی گزارشی را با عنوان “تحلیل اقتصاد ایران” منتشر کرد و طی آن به بررسی دلایل تورم بالا در اقتصاد کشورمان پرداخت.

در بخشی از گزارش مذکور می‌خوانیم:

“در واقع فرض بر این است که با مدیریت نقدینگی و برخی اصلاحات در نظام بانکی و بودجه دولت نقدینگی و به تبع آن تورم را کنترل کرد؛ این در حالی است که تورم فعلی ایران چندان ریشه پولی ندارد و کنترل انتظارات و نرخ ارز مهم‌ترین چالش کاهش تورم است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در بخش دیگری از این گزارش همچنین آمده است: اهم سیاست‌هایی که می‌توان در شرایط فعلی با شدت کم و بعد از رفع تحریم‌ها با شدت زیاد دنبال کرد شامل مدیریت انتظارات و نرخ ارز، کنترل پول و نقدینگی، اصلاحات ساختاری شامل اصلاح نظام بانکی، اصلاح ساختار بودجه و رفع انحصارات و جلوگیری از شوک درمانی‌ها است.

این گزارش همچنین کاهش تورم را در صورت اجرای فرمول‌های فوق پیش بینی کرده است. [۴]

*یکی از پر تکرارترین گزاره‌های ما در تحلیل‌های اقتصادی که طی ۲ سال گذشته دائما بر آن تأکید کرده‌ایم این بوده است که تورم فعلی ایران یک تورم و گرانی بیقاعده است که ریشه دلاری، بازاری، تحریمی و تورمی ندارد.

سبب خرسندی است که این حقیقت کم‌کم در حال آشکار شدن برای همه است و اقتصاددانان فهیم و دلسوز کشورمان نیز در حال عزیمت به این سمت هستند که ریشه‌های این بیقاعدگی را بیابند.

حتی مسئله نرخ ارز که در گزارش اتاق بازرگانی بعنوان دلیل دوم در کنار “انتظارات” مطرح شده نیز ذاتا یک مسئله انتظاری است زیرا بازار ارز آزاد در ایران که فوق‌العاده هم هیجانی است، بخش بسیار ناچیزی از ارز را در اختیار دارد اما انتظاراتی که ایجاد می‌کند بسیار زیاد است و همه ما اثر آن را در تشکیل ارقام انتظاری و بیقاعده تورمی لمس می‌کنیم.

پس گام اول، توافق و اتحاد بر سر این نکته کلیدی است که بپذیریم بخش زیادی از ارقام تورم بیش از ۴۰ درصدی فعلی؛ ارقام واقعی نیستند و بلکه انتظاری و ناواقعی‌اند که هیچ قاعده‌ای ندارند.

تأکید می‌کنیم که این بخش انتظاری و موهوم نرخ تورم در ایران به حدی است که تنها با رعایت چند عقلانیت ساده و فقط در مرحله ماقبل دعوای “بازار آزاد و بازار دولتی” می‌توان تعداد زیادی از ارقام درصد تورم فعلی را کاست و حتی آنرا به کانال ۲۰ درصد (بین ۲۰ تا ۳۰) کشاند.

در فهم این گراف عقلانی که تحلیل اتاق بازرگانی هم بر آن صحه گذاشته است همچنین باید به گزارش مجاهدت از IMF (صندوق بین‌المللی پول) اشاره کرد که برای اقتصاد ایران طی سال جاری و سال آینده؛ کاهش تورم را پیش‌بینی کرده است. ایضا تحلیل سازمان برنامه و بودجه نیز بر اساس تدابیر اقتصادی دولت این است که از نرخ تورم ایران در سال جاری کاسته خواهد شد و این نرخ در سال آینده هم می‌تواند وارد کانال ۲۰ درصد شود. [۵]

باید دانست که ارتباط این تحلیل‌ها بهم و شباهت بینظیر نتایج آنها از آنجا نشأت می‌گیرد که اولا شاهد شکل‌گیری یک اتفاق نظر هستیم که معتقد است بخش زیادی از تورم اقتصاد ایران ناواقعی و بیقاعده است.

دلیل دوم نیز لایحه بودجه ۱۴۰۴ است که اخیراً از سوی دولت آقای پزشکیان ارائه شد و تدابیر خوبی از قبیل افزایش معافیت‌های مالیاتی، کاهش درآمد مالیاتی دولت و برخی صرفه‌جویی‌های معقول در آن وجود داشت. ضمن اینکه مثلا شاهدیم وزیر اقتصاد هم بر کاهش نرخ سود بانکی تأکید کرده است.

نیک می‌بینیم که تنها در همین چند موضع درست دولت در لایحه بودجه و در بیان وزیر اقتصاد؛ بخش اعظمی از راهکارهای اتاق بازرگانی از قبیل ” اصلاح ساختار بودجه، کنترل پول و نقدینگی و اصلاحات ساختاری شامل اصلاح نظام بانکی” لحاظ شده است. (برای آگاهی بیشتر باید تأکید کرد که کاهش نرخ سود بانکی یکی از اصلی‌ترین بازوها برای اصلاح نظام بانکی، کنترل نقدینگی و هدایت آن به بخش تولید است)

لذا طبعا بازاری که گفته می‌شود تا ۹۵ درصد قیمت‌های آن غیر واقعی است نیز پیام این تدابیر معقول را خواهد گرفت و مجبور به کاهش تورم خواهد شد.

در پایان لازم به ذکر است که مفاهمه مشترک بین اقتصاددانان از باب بیقاعده بودن بخش اعظم تورم فعلی و نیز تداوم و تسرّی تدابیر اقتصادی دولت (به معنی عزم ادامه تدبیر و کاهلی نکردن با رفتارهایی مثل شوک درمانی!) ۲ شرط مهمی هستند که می‌تواند خوشبینی ذکر شده در باب کاهش تورم طی سال جاری و ورود آن به کانال ۲۰ درصد را در سال آینده محقق کند.

حتی در صورت ورود تورم ایران به کانال ۲۰ درصد هم باید متوجه بود که همچنان بخش زیادی از این عدد یک عدد انتظاری و بیقاعده است و می‌توان در صورت ادامه تدابیر مناسب، نسبت به تحقق “تورم تک رقمی” هم خوشبین بود.

***

1_ khabaronline.ir/xmQYh

2_ mshrgh.ir/1661601

3_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1556641

4_ mshrgh.ir/1662214

5_mshrgh.ir/1661094

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تهدید پزشکیان به کمپین‌های "ما پشیمانیم"/ چند درصد نرخ تورم ایران، غیرواقعی و بیقاعده است؟ بیشتر بخوانید »

کارگران دنبال چند شغل برای تأمین حداقل معاش

کارگران دنبال چند شغل برای تأمین حداقل معاش



گزارش های میدانی بیانگر این است،۶۰درصد کارگران دنبال شغل دوم و سوم هستند.بحران اقتصادی، تورم و مشکلات عدیده در سال‌های اخیر کارگران را مجبور کرده تا جهت کسب درآمد مکفی در چندین جا مشغول شوند.

  • آهن پرایس

به گزارش مجاهدت از مشرق، از ابتدای سال تاکنون قیمت برخی از مواد خوراکی بارها دستخوش تغییر شده و همین موضوع سبب شده است که قشری که درآمد ماهانه کارگری و ثابت دریافت می‌کنند برخی از اقلام را از سبد مصرفی خود حذف کنند. راهکار دیگر کارگران برای تأمین بقیه معاش فکر کردن به شغل دوم و سوم است.

کارگران در زمره اقشاری هستند که در تلاطم‌های اقتصادی، گرانی و رکود تورمی بسیار متضرر شدند. قشری که آن را اساس تحولات اقتصادی و چرخیدن چرخ‌های اقتصاد کشور می‌دانند اما در زمان تصمیم‌گیری‌ها، همواره آخرین توجهات به آنان معطوف شده است.

برخی اعتقاد دارند که کارگران هم نتوانسته‌اند به درستی مطالبات خود را داشته باشند در نتیجه مجموعه‌ای از نجابت کارگران و همچنین تلاطم‌های اقتصادی و سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی کار را به جایی رسانده که عمده کارگران با مشکلات شدید معیشتی روبرو هستند.

ریشه مشکلات کارگری را می‌توان در دو زمینه دید، نخست از دیدگاه تصمیمات دولتی و ساختار اقتصادی یعنی به نوعی عامل بیرونی و دوم ساختار جامعه کارگری و صنفی یا به عبارت دیگر عامل درونی.

دستمزد پایین تر از تورم واقعی جامعه باعث شده است که سفره کارگران هر روز کوچک تر شود. کارگران تنها قشری هستند که با تکانه های اقتصادی ضربه می خورند . به طور مثال با گرانی گوجه, تخم مرغ و نان هم سفره کارگران تحت تأثیر قرار می گیرد. هر ساله با رسیدن فصل پاییز قیمت گوجه افزایش می یابد. بارها در کوچه و خیابان با کارگرانی که نان تازه، شانه تخم مرغ، گوجه و پیاز در دست دارند روبه‌رو شده‌ایم، کارگرانی که گرسنگی خود را با درست کردن یک تخم مرغ ساده یا املت برطرف می‌کنند. بارها با گران شدن تخم ‌مرغ، گوجه فرنگی و روغن، “املت” هم از سفره هایشان حذف شده است. مسائل اقتصادی و مشکلات آنها در تأمین معاش باعث شده است که برای تأمین معیشت به سراغ شغل دوم و سوم بروند.

*۶۰درصد کارگران دو شغله هستند

حمید حاجی اسماعیلی، فعال کارگری درباره اینکه اکثر کارگران چند شغله هستند گفت: یکی از دلایل چند شغله بودن نیروی کار در شرایط فعلی اقتصادی مشکلات معیشتی است. بحث دیگر به بعد فرهنگی آن باز می گردد که به یک فرهنگ عام تبدیل شده است.

وی با بیان اینکه در جنبه فرهنگی به دلیل ضعف شدید قوانین کشور، مدیران معمولا چندشغله هستند و کمتر کسی نسبت به توانایی و کارآیی آنها و البته درآمدشان توجه می‌کند گفت: این موضوع به تدریج به سطوح پایین جامعه نیز سرایت می‌کند، یعنی افراد می‌توانند در چند جا فعالیت شغلی داشته باشند بدون اینکه کارآیی، تخصص و بهره‌وری آنها مورد توجه جدی باشد.این جنبه چندشغله بودن به مسئله عمومی و طبیعی تبدیل شده است، از همین روی شاهد مدیران چندشغله هستیم که بارها رسانه‌ای شده است.

وی با اشاره به اینکه وقتی الگوها و جنبه‌های مدیریتی و ساختار اداری کشور چنین وضعیتی را عادی تلقی می‌کند بتدریج به فرهنگ تبدیل می‌شود که دیگر بازنشستگی افراد مطرح نیست و چندشغله بودن به عنوان مزیت تلقی می‌شود بیان کرد: متاسفانه، سیاست‌گذاران کشور برای حل این مسئله تا کنون اقدامی نکرده اند. مهمترین عوارض چند شغلی در کشور افزایش نرخ بیکاری و کاهش بهره وری نیروی کار است.

این کارشناس حوزه کار با بیان اینکه یکی از دلایل چند شغله بودن کارگران مشکلات معیشتی است گفت:البته مدیرانی که چند شغله هستند مشکلات اقتصادی ندارند،چون آنها چندین برابر فرد عادی درآمد دارند و حتی قانون تا هفت برابر درآمد را برای آنها رسمی کرده است. بنابراین این مشکل برای حقوق بگیران صدق می‌کند که دارای درآمدهای ثابتی دارند.

حاجی اسماعیلی گفت: طبیعتاً بحران اقتصادی، تورم، گرانی و مشکلات عدیده در سال‌های اخیر کارگران را مجبور به شغل بعدی کرده است تا بتوانند با درآمدی دیگر از پس هزینه های زندگی بر بیایند. اما یکی از مشکلات این است که کارمندان، کارگران و حتی بازنشستگان اگر شغلی رسمی پیدا نکنند، معمولاً در فعالیت‌های غیررسمی مانند رانندگی، حمل و نقل و دلالی کاری برای خود دست و پا می‌کنند.

حاجی اسماعیلی افزود: بنابراین جنبه اقتصادی چندشغله بودن برای عموم مردم مهم است چون در سال‌های اخیر درآمد و قدرت خرید آنها بصورت روزانه کاهش یافته که ناشی از ساختار بیمار اقتصاد کشور است.متاسفانه، سیاست گذاران نیز نتوانستند تناسبی بین تورم و حقوق و دستمزد ایجاد کنند و شاهد هستیم که ارزش حقوق‌ها نسبت به تورم روند کاهشی به خود گرفته است.

وی با بیان اینکه در بیشتر کشورها بحث چندشغله بودن اصلا مطرح نیست. کشورهای توسعه یافته درآمدهای بالایی دارند که عمدتاً به دلیل حمایت از بازار آزاد است ادامه داد: در این کشورها، کارکنان تا زمانیکه فعال هستند.آمارها دستمزدها در اتحادیه اروپا نشان می دهد که دستمزدها در ایران بسیار پایین است و دچار مشکل هستیم. بنابراین در این کشورها دلیلی بر شغل دوم یا سوم وجود ندارد. همچنین نرخ مالیاتی که از آنها دریافت می‌شود آنها را فرسوده می‌کند. اگر ما نیز دستمزد کافی پرداخت کنیم دلیلی بر دوشغله بودن وجود ندارد. بنابراین این پدیده مختص کشورهای در حال توسعه است.

وی با تأکید بر اینکه آماری برای چند شغله ها وجود ندارد گفت: با توجه به اقتصادی دولتی عمده مدیران چند شغله هستند اما در بخش خصوصی نیز پیش‌بینی می‌شود که تقریبا ۶۰درصد افراد شغل دوم یا سوم را داشته باشند. بحران اقتصادی، تورم، گرانی و مشکلات عدیده در سال‌های اخیر افراد را مجبور کرده تا جهت کسب درآمد مکفی در چندین جا مشغول شوند.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

کارگران دنبال چند شغل برای تأمین حداقل معاش بیشتر بخوانید »

سهم دستمزد کارگران در قیمت کالاها چقدر است؟

سهم دستمزد کارگران در قیمت کالاها چقدر است؟



نماینده کارگران در مجمع عالی کارگران ایران با اشاره به اینکه حداکثر سهم دستمزد در قیمت تمام شده کالا می تواند ۳درصد باشد گفت: ترمیم دستمزدها باید به استناد تورم اعلامی و جدای از آن تأمین معیشت باشد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد رضا تاجیک، نماینده کارگران در مجمع عالی کارگران ایران با اشاره به اینکه حداکثر سهم دستمزددر قیمت تمام شده می تواند ۳درصد باشد گفت: اینکه به بهانه افزایش نرخ تورم افزایش مزد را سرکوب می کنند, منصفانه نیست. رابطه دستمزد و تورم یک رابطه بلند مدت و رابطه معناداری نیست .ترمیم دستمزدها باید به استناد تورم اعلامی و جدای از آن تأمین معیشت خانوار انجام شود.

وی گفت: مشکل اینجاست که کارفرماها و اصناف همه هزینه‌ها از جمله مواد اولیه و ماشین‌آلات را پرداخت می‌کنند اما به کارگر که می‌رسند موضع می‌گیرند.

نماینده کارگران در مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران گفت:شاید افزایش دستمزد یکی از عوامل تورم باشد اما همه عوامل تورم زا در دستمزد خلاصه نمی‌شود چون متغیرهای پولی بیشترین سهم را در افزایش تورم دارند مانند زمانی که بازار بورس به سمت بازارهای موازی حرکت می‌کند و اثرات تورمی خود را بر جای می‌گذارد.

تاجیک با اشاره به عدم افزایش حق مسکن کارگران در سال ۱۴۰۳ بیان کرد: گزارش های بانک مرکزی بیانگر این است که قیمت مسکن در شهر تهران در بازه زمانی ۹۶تا۱۴۰۳ چند مرتبه رشد داشته است, اما دستمزد کارگران این میزان رشد نداشته است. رشد سالانه شاخص اجاره بها درسال ۱۴۰۲ به میزان ۳۹.۶درصد بوده است. اما دستمزد به این میزان رشد نیافته است. متناسب نبودن رشد دستمزدها با رشد قیمت مسکن، باعث شد تا مردم نتوانند برای تمام ابعاد زندگی خود هزینه کنند.

تاجیک با تأکید بر اینکه تعطیل شدن شورای عالی کار باعث شده است که ترمیم مزد فراموش شود اظهار داشت:اینکه برخی پیشنهادها مبنی بر این است که مزد سالیانه ۲تا۳بار افزایش یابد, منع قانونی ندارد. اما همین یکبار هم قانون به درستی اجرا نمی شود, چه برسد به افزایش مزد در چند مرحله. مطابق ماده ۴۱قانون کار دستمزد می بایست مطابق نرخ تورم و هزینه سبد معیشت باشد. در حال حاضر دستمزد دریافتی کارگران فاصله زیادی با هزینه های سبد معیشت دارد.

وی بیان کرد:وقتی می‌گویند دستمزد ۳۵درصد افزایش یافت, ‌یعنی تمام مولفه ها باید ۳۵درصد افزایش یابد. سال گذشته رشد دستمزد ۳۵درصد نبود بلکه ۳۰درصد بوده است.

تاجیک درباره اطلاع از آخرین وضعیت طرح اصلاح ماده ۴۱در مجلس گفت:ارتباط مجلسی ها با نمایندگان کارگر بسیار کمرنگ است. از نمایندگان کارگری برای این طرح دعوتی نشده است و اطلاعی ندارم در چه وضعیتی است. انتظار ما این است که هر چه سریع تر جلسه شورای عالی کار با افزایش حق مسکن یا افزایش دستمزد برگزار شود.

منبع: تسنیم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سهم دستمزد کارگران در قیمت کالاها چقدر است؟ بیشتر بخوانید »

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها



پزشکیان در دوراهی همکاری با چپ‌های نجیب یا نانجیب؛ کدامیک را برمی‌گزیند؟ این تصمیمی است که البته سرنوشت دولت پزشکیان را نیز تعیین خواهد کرد.

سرویس سیاست مشرق«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

“چپ‌های نجیب” این‌گونه به دولت نگاه می‌کنند

انتخابی که سرنوشت دولت پزشکیان را تعیین می‌کند

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها

محمود واعظی، از مقامات دولت روحانی و قائم مقام دبیر حزب اعتدال و توسعه طی یادداشتی در اینستاگرام پیرامون وقایع اخیر ایران و منطقه نوشت: حماسه حضور ملت در «نماز جمعه نصر» با وجود تهدیدات امنیتی – نظامی؛ پیام وحدت، دلبستگی و دفاع از تمامیت ارضی کشور را مخابره کرد.

به گزارش مجاهدت از ایسنا، او می‌افزاید:‌ حضور هوشمندانه مردم در حمایت از عملیات دقیق، موثر و عزتمندانه «وعده صادق ۲» سپاه پاسداران، تجلی اقتدار و صلابت ایران اسلامی در داخل کشور و نمایش اقتدار و قدرت نمایی در مقابل رژیم صهیونیستی و حامیان غربی او در خارج از کشور بود.

واعظی همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود به دولت پزشکیان و گفتمان وفاق نیز اشاره کرده و می‌نویسد: پیام روشن ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، ضرورت حل سریع مشکلات معیشتی و رفاه عمومی از مسیر «وفاق ملی» وفق اتخاذ سیاست های داخلی و خارجی کارآمد و استفاده از مدیران کارشناس و مدبر بوده است.

او تصریح می‌کند: در راستای نیل به «وفاق ملی» ضرورت دارد به دو مؤلفه اساسی «افزایش رضایت مردم» و «انسجام در مدیریت کارآمد» توجه واسع داشت و تحقق این دو مهم نیازمند عزم مجدانه در «برنامه ریزی» و اتخاذ «تصمیمات کارشناسی» و«اجرای دقیق» آنها است.[۱]

*در میان سمپات‌های سیاسی دولت پزشکیان بسیار معدود و محدود شنیدیم که فردی به عقلانیت محتوایی وفاق ملی اشاره کند و آن را مساوی با حل مشکلات معیشتی و رفاه عمومی بداند.

در واقع بر اساس رصد ما؛‌ تعدادی از اصلاح‌طلبان اصرار دارند که وفاق مطروحه از سوی پزشکیان یک هدف است که مقدمات آن هم مقولاتی مثل فیلترینگ، رفع حصر از فتنه‌گران، توجه به مطالبات فمینیست‌ها و… است.[۲] و سپس به وفاق می‌رسیم و همین!

این در حالی است که بر خلاف فهم و مدعای اینان، وفاق یک مقدمه است برای تحقق کارآمدی و افزایش بهروزی اقتصادی مردم.

وفاق در معنی فائق خود به معنای همکاری، همیاری و همراهی مجموعه مدیران و نیروهای سیاسی یک کشور است تا مراد اصلی یعنی “کارآمدی” محقق شود و از قِبل آن نیز شاهد بهبود مشکلات اقتصادی و افزایش رفاه عمومی باشیم.

همان معنای درستی که واعظی هم آنرا اراده کرده و به درستی به آن اشاره می‌کند.

در فهم آنچه که واعظی گفته است همچنین باید به تقابل همیشگی چپ‌های نجیب و چپ‌های نانجیب نیز اشاره کرد.

نجبای اردوگاه جریان چپ؛ اگرچه با فرمول‌های خود اما بر بهبود اقتصادی هم تأکیداتی دارند. لکن این مقوله در گفتمان چپ‌های نانجیب گُم است و آنها در بطن سیاست‌بازی خود به دنبال چیزهایی می‌گردند که نه صلاح ملک در آن است و نه صلاح مملکت.

ما پیش از این در وبلاگ مشرق تأکید کرده بودیم که دولت پزشکیان باید بین دوراهی همکاری با چپ‌های نجیب یا نانجیب یکی را انتخاب کند و این انتخاب تاریخی پزشکیان در سطح گفتمان و ستاد، سرنوشت دولت او را تعیین خواهد کرد.

***

۳ اقدام مالیاتی که می‌تواند کمر تورم را بشکند

گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها
سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها

ایرنا گزارش داد: عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد، روز یکشنبه گذشته در توئیتی نوشت:

“با تصویب امروز دولت و بر اساس وعده رئیس جمهور، میزان معافیت مالیاتی درآمد سالانه مشمول مالیات اصناف و مشاغل در لایحه بودجه ۱۴۰۴، با ۱۰۰ درصد افزایش نسبت به سال جاری به ۲۰۰ میلیون تومان رسید.“[۳]

*اقدام شجاعانه دولت آقای پزشکیان برای افزایش سقف معافیت مالیاتی اصناف برای سال آینده نویدبخش روزهای بهتری برای اقتصاد ایران و معیشت مردم است.

این افزایش معافیت به این معنی است که در سال آینده با تورم کمتری مواجه خواهیم بود و حاشیه سود اصناف در حدی خواهد بود که نیازی به جبران سود در بخش تاریک قیمت‌ها و خارج از کانال‌های رقابتی بازار نیست!

اگرچه سابق بر این و در برخی سال‌ها حتی شاهد کاهش معافیت مالیاتی نیز بوده‌ایم اما امید است که دولت پزشکیان؛ این روند صعودی معافیت را در سال‌های بعد هم تکرار کند و حتی درصد بیشتری به این معافیت ببخشد.

همچنین امید است که شاهد کاهش شیب افزایش درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۴ نیز باشیم و دولتمردان محترم؛ شیب مذکور را به بازه قبل از ۳ سال اخیر که با انفجار مالیات‌ها مواجه بودیم، بکشانند. (بازه مطلوب ۳۰ تا ۳۵ درصد)

در اقتفای این اقدام البته کاهش برخی ضرایب مالیاتی که طلیعه آنرا در دولت پزشکیان شاهد بودیم[۴] نیز می‌تواند بعنوان گل سوم به دروازه تورم و رکود اقتصادی محسوب شود و بدینسان بازارِ رها از فشار مالیات‌های دولتی (با ۳ اقدام افزایش معافیت مالیاتی، کاهش شیب افزایش درآمدهای مالیاتی دولت و کاهش ضرائب مالیاتی مشاغل) به سمت رونق و کاهش تورم گام بردارد.

اگرچه نخستین گام پزشکیان در مسئله مالیات‌ها بسیار قابل تحسین بود اما دو گام اشاره شده در بالا هم لازم است تا مردم نیز وفاق دولتمردان با معیشت خانوارها را لمس کنند.

باید این هشدار را به دولت و همه دلسوزان داد که یکی از عوامل اصلی لمس نشدن خدمات دولت سابق برای مردم؛ توجه نکردن به همین ریزه‌کاری‌ها و مثلا افزایش شدید مالیات‌ها بود که اجازه نداد طعم هیچ خدمت اقتصادی خاصی در کام مردم احساس شود.

***

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها

محمدرضا باهنر، فعال شهیر اصولگرا و از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران درباره دکتر پزشکیان و دولت چهاردهم گفته است:

“من در مجموع، دولت آقای پزشکیان را یک دولت معتدل و خوب می‌دانم. این دولت از نیروهای معتدل جناح‌های مختلف استفاده کرده است؛ از تندوتیزهای‌شان استفاده نکرده است. آدم‌های هنجارشکن و آدم‌هایی که به قول معروف، بر صورت همدیگر پنجه بیندازند، در این دولت انتخاب نشده است. به همین دلیل، جریانات تند سیاسی هر دو طرف، از دست آقای پزشکیان دل‌خوشی ندارند؛ هم اصلاح‌طلبان تندرو، می‌گویند ای بابا، چه شد؟ قرار بود فلان باشد، چرا نشد؟ و هم بعضی از جریاناتی مسما به اصول‌گرایی.“[۵]

*آقای باهنر در قبال دولت پزشکیان، حقیقتی را از چپ‌های نانجیب و تندروهای مدعی انقلابی‌گری مطرح کرده که بسیار باارزش است.

البته ارزش این حرف دو چندان نیز می‌شود هنگامی که به وجه دیگر آن یعنی حمایت یکی از معاریف اصولگرا(باهنر) از دولت پزشکیان توجه کنیم.

حمایتی که البته مسبوق به سابقه است و پیش از این نیز شاهد آن بوده‌ایم.

ما قبلا دیدیم که دکتر حداد عادل، رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، در سخنانی پیرامون رأی‌آوری کابینه وفاق پزشکیان از مجلس دوازدهم گفته بود:‌ این اتفاق تازه می‌تواند در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران پدیده مبارکی باشد، به شرط آنکه دولت و مجلس و جریانات سیاسی و اصحاب رسانه از آن همچون نوزادی تازه‌متولدشده نگاهداری و پرستاری کنند و اجازه ندهند افرادی از هر دو جناح که این وفاق و همدلی را خوش نمی‌دارند آن را عقیم و ابتر سازند.[۶]

این نجابت سیاسی متبلور در دفاع باهنر و سنگرسازی حداد عادل پیرامون گفتمان پزشکیان البته باید مد نظر مدیران ستادی دولت چهاردهم و چپ‌های نجیب و معتدل نیز باشد تا بر مبنای آن بتوانند رشته‌های وفاق و همدلی بیشتر را در جهت تحقق کارآمدی و خدمت اقتصادی به مردم شکل دهند.

چه اینکه به قول باباطاهر:‌ چه خوش بی‌ مهربانی هر دو سر بی

بدیهی است که این نجابت معاریف اصولگرا در حق دولت اصلاح‌طلب اگر همچنان یک جاده یک طرفه باشد و از سوی دولت و چپ‌های معتدل به اهمیت آن توجه نشود؛ چالش‌های سیاسی اطراف دولت عمیق‌تر خواهد بود.

***

1_ isna.ir/xdS3DV

2_ mshrgh.ir/1651839

3_www.irna.ir/xjRPNy

4_ mshrgh.ir/1647548

5_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1644524

6_ mshrgh.ir/1636004

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سنت‌شکنی سیاسی حداد عادل و باهنر به‌نفع مردم/ گام بلند پزشکیان و همتی برای کاهش مالیات‌ها بیشتر بخوانید »

یک متر مسکن ۱۴ برابر دستمزد کارگران!

یک متر مسکن ۱۴ برابر دستمزد کارگران!



تورم در سال‌های اخیر حتی گاهی به بالای ۴۰درصد رسیده است. از طرف دیگر، گرانی بی‌حد و حصر مسکن در سال‌های اخیر به بحران تبدیل شده است.

به‌ گزارش مشرق، جهش قیمت مسکن پس از سال ۱۳۹۷، باعث شد تا سهم مسکن در سبد خانوار مردم افزایش یابد. طبق آمار رسمی، سال ۱۳۹۶، پیش از آن که مسکن دچار جهش قیمت شود؛ سهم مسکن در سبد هزینه‌ها، ۳۳درصد بود. درحالی که این عدد در سال گذشته به ۴۲.۴درصد رسیده است. با گرانی مسکن و متناسب نبودن رشد دستمزدها با آن، سهم سایر نیازهای مردم در سبد هزینه‌های خانوار کاهش یافته است.

طبق داده‌های رسمی، مردم اگر در سال ۱۳۹۶ می‌توانستند ۳درصد از هزینه‌های خود را به «تفریح» اختصاص دهند، سال گذشته ناچار شدند آن را تا ۱.۶درصد کاهش دهند. این کاهش در ابعاد دیگر هم مشاهده می‌شود. «بهداشت و درمان»، «حمل و نقل و ارتباطات» و «پوشاک و کفش» از دیگر نیازهای زندگی مردم هستند که بعد از جهش قیمت مسکن، سهم‌شان در سبد هزینه‌های خانوار کم شده است. به همین دلیل برنامۀ دولت برای مسئلۀ مسکن در این زمان بسیار اهمیت دارد.

فاصله حداقل دستمزد با قیمت یک متر مربع مسکن نجومی شد

برای داشتن تصویری واضح از آن چه گرانی مسکن بر سر زندگی مردم آورده، لازم است به پیش از جهش قیمت مسکن برگردیم. به استناد بانک مرکزی قیمت یک مترمربع واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران در سال ۱۳۹۶، برابر با ۵میلیون و ۸۷۵هزار تومان بود. رشد نقطه ای سالانه شاخص اجاره‌بها در مناطق شهری کشور، ۸.۳درصد بوده است. یک سال بعد زمانی که جهش قیمت‌ها آغاز شد، قیمت یک مترمربع واحد مسکونی به ۱۰میلیون و ۶۶۷هزار تومان افزایش یافت. شاخص اجاره‌بها هم به ۱۳.۴درصد رسید. درحالی قیمت مسکن در یک سال متری ۵میلیون تومان گران‌تر شد که دستمزدها تنها ماهی ۲۰۰هزار تومان افزایش داشتند. در سال ۱۳۹۶، حداقل دستمزدها ۹۲۹هزارتومان بود که سال بعد به یک میلیون و ۱۴۰هزار تومان رسید.

با گذشت پنج سال پس از آن در سال ۱۴۰۲، رشد سالانه شاخص اجاره‌بها ۳۹.۶درصد شد. قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران با رشدی بیشتر از ۱۶ برابر، ۸۱ میلیونی شد و دستمزدها با رشد ۵برابری، به ۵میلیون و ۳۰۸هزار تومان افزایش یافت. متناسب نبودن رشد دستمزدها با رشد قیمت مسکن، باعث شد تا مردم نتوانند برای تمام ابعاد زندگی خود هزینه کنند. مقایسۀ سهم «مسکن، سوخت و روشنایی» در دو سال ۱۳۹۶ و ۱۴۰۲ نشان می‌دهد که گرانی مسکن سهم بیشتری را در این سبد به خود اختصاص داده است.

به گزارش مجاهدت از مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۶ سهم مسکن در سبد هزینه‌های خانوار، ۳۳درصد بود که این عدد در سال گذشته به ۴۲.۴درصد رسیده است. مسکن ۱۰درصد از سهم سایر ملزومات زندگی انسان، مانند هزینه‌های درمانی، پوشاک، تفریح و ارتباطات را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، مردم ناچارند از سهم سایر ابعاد زندگی بگذرند تا بتوانند هزینۀ مسکن را پرداخت کنند. درخور ذکر است که تورم اجاره‌بها در مرداد امسال و در تمام مناطق شهری کشور ۴۹درصد اعلام شد. همچنین میانگین قیمت یک مترمربع مسکن در شهر تهران در سال جاری طبق گزارش بانک مرکزی در این راستا، ۸۸ میلیون تومان است.

سهم تفریح تقریبا هیچ شد

با نگاهی به سبد هزینه‌های خانوار این نکته دریافت می‌شود که گروه «تفریحات و خدمات فرهنگی» کمترین سهم را در میان کل هزینه‌های یک سال خانواده‌های شهری ایرانی دارد. تفریحات و خدمات فرهنگی شامل، سینما، تئاتر، موزه، گردشگری و کتاب می‌شود. گرانی بی‌سابقۀ خانه و بحران مسکن در سال‌های اخیر باعث شده است تا تماشای یک فیلم در سینما، بازدید از موزه و گالری‌های هنری، خواندن کتاب و مسافرت رفتن دیگر در اولویت زندگی مردم نباشد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد سهم «تفریحات و خدمات فرهنگی» از سبد سال ۱۳۹۶، ۳درصد بوده که در سال ۱۴۰۲ به ۱.۶درصد کاهش یافته است. نامتناسب بودن رشد دستمزدها با قیمت‌ها و گرانی مسکن، خدمات فرهنگی را از زندگی‌ها حذف کرده است. گزارش «نمافر» نشان می‌دهد خانواده‌های ایرانی تنها ۰.۱۱درصد در سال ۱۴۰۱ برای کتاب هزینه کرده‌اند. سهم گردشگری در گروه «تفریحات و خدمات فرهنگی» بیانگر این است که فقط ۰.۷درصد از درآمد مردم صرف سفر شده است. تورم ۴۹درصدی اجاره‌بها در کشور، مانع از آن است که مردم به ویژه مستاجران به سفر بروند. به استناد آمار رسمی، تنها ۱۸درصد مسافران سال ۱۴۰۰، از میان مستاجران بوده‌اند و باقی مسافران صاحب مسکن ملکی‌اند.

کاهش ۴ درصدی سهم ارتباطات

گروه «حمل‌ونقل و ارتباطات» از هزینه‌های خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۶، بعد از مسکن(و خوراکی ها) بیشترین سهم را با ۱۲درصد داشتند. بعد از جهش قیمت مسکن، سهم «حمل‌ونقل و ارتباطات» در سبد هزینه‌های خانوار کاسته شد. به نحوی که در سال گذشته تنها ۸.۳درصد را به خود اختصاص داد. حمل‌ونقل شامل سفرهای درون شهری و برون شهری با انواع وسایل نقلیه است. ارتباطات هم در دنیای امروز از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد. هرچند بعد از همه‌گیری کرونا و برخط شدن کلاس‌های درس مدرسه و دانشگاه، انتظار می‌رفت که سهم این گروه در سبد هزینه‌ها بیشتر شود؛ اما آمار برخلاف این را نشان می‌دهد. کاهش حدود ۴درصدی این گروه در سبد هزینه‌ها به معنای این است که غول مسکن اینجا هم وارد شده و از سهم «حمل‌ونقل و ارتباطات» به سهم خود افزوده است.

گرانی مسکن، درمان را هم از اولویت خارج کرد

شاید بتوان گفت هزینۀ «بهداشت و درمان» مهم‌ترین هزینۀ خانواده‌هاست. ممکن است نبود تفریحات از کیفیت زندگی کم کند؛ اما نبود سلامتی زندگی را ممکن است از بین هم ببرد. در این مورد هم گزارش‌ها نتایج خوبی را نشان نمی‌دهد. نتیجه بررسی‌ها مبنی بر این است که سهم «بهداشت و درمان» از ۱۱درصد در سال ۱۳۹۶ به ۸.۸درصد در سال ۱۴۰۲ کاهش داشته است. سهم ۴۲.۴درصدی مسکن در سبد سال گذشته سبب آن شده است که مردم توان پرداخت هزینه‌های درمانی را نداشته باشند. حال آن که درمان بعضاً اولویت بالاتری نسبت به مسکن دارد.

بیماران خاص درصورتی که اجاره‌نشین باشند و حداقل دستمزد تعیین شده در سال را دریافت کنند؛ باید میان مسکن و سلامتی یک گزینه را انتخاب کنند. نکتۀ قابل ذکر این است که دستمزدها در تمام کشور یکسان است؛ اما اجاره‌بها در تهران بیشتر از سایر شهرهای کشور است. به گزارش مجاهدت از بانک مرکزی، میزان تورم اجاره‌بها در شهر تهران ۴۵درصد است. بنابراین شرایط برای مردم تهران در صورت بروز بیماری

گرانی خانه سهم زندگی را از مردم گرفت

پیداست که دستمزد مردم محدود است و تورم در سال‌های اخیر حتی گاهی به بالای ۴۰درصد رسیده است. از طرف دیگر، گرانی بی‌حد و حصر مسکن در سال‌های اخیر به بحران تبدیل شده است. رشد شاخص اجاره‌بهای مسکن از ۸.۳درصد به بیش از ۳۹ درصد در سال ۱۴۰۲ هم افزایش یافته؛ اما دستمزدها به آن میزان رشد نکرده است.

به همین دلیل نزدیک به نیمی از سبد هزینه‌های خانوار به مسکن اختصاص دارد. این اتفاق همراه با منابع مالی محدود مردم، عامل کاهش سهم سایر هزینه‌های زندگی مردم است. به جز مواردی که پیش از این ذکر شد، سهم گروه‌های «پوشاک و کفش»، «لوازم و اثاث و خدمات خانوار» و «کالاها و خدمات متفرقۀ خانوار» هم با گرانی مسکن، کم شده است. به معنای دیگر، هزینۀ مسکن از تمام ابعاد زندگی مردم زده است. به همین دلیل در کنار توجه به مسائل اقتصاد کلان، لازم است دولت توجه ویژه‌ای به سامان دهی بازار مسکن داشته باشد.

منبع:قدس آنلاین

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یک متر مسکن ۱۴ برابر دستمزد کارگران! بیشتر بخوانید »