گردان 9 قدر

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند


گروه ساجد دفاع‌پرس: ارتش بعث عراق تنها ارتش یک کشور نبود و جنگ تحمیلی هشت‌ساله نیز مصاف نبرد بین دو کشور نبود؛ بلکه دنیای کفر به سرکردگی صدام آمده بودند تا نظام جمهوری اسلامی ایران که یاور مستضعفان هست را سرنگون سازند؛ بنابراین جوانان این مرز و بوم سلاح در دست گرفته و به مبارزه با دنیای استکبار رفتند که شهید «علی محمدی نجف‌آبادی» یکی از این جوانان بود؛ رزمنده دلاوری که واقعیت جنگ تحمیلی را به‌خوبی دریافته و در وصیت‌نامه خود این‌گونه نوشت: «خدایا تو را چگونه عبادت کنم و چگونه سپاس گویم که با وجود این‌که دشمن ما صدام کافر از تمام جهان تغذیه و تدارک می‌شود و از شوروی تانک‌های تی- ۷۲ و میگ‌های ۲۳ و دیگر سلاح‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند و در حالی‌که آمریکا به آواکس و توپولف و انگلیس او را به تانک‌های چیفتن و فرانسه او را به میراژ و مرتجعین منطقه مخارج جنگش را از طریق دادن وام و فرستادن نیرو‌های پیاده تأمین می‌کنند، باز ما شاهد آنیم که تمامی این متحدین کفر در مقابل مومنین تو که سلاح‌شان فقط الله‌اکبر هست و امیدشان تنها به دعا‌های کمیل و توسل هست، فرار می‌کنند و هزار هزار به اسارت در می‌آیند».

وصیت‌نامه شهید «علی محمدی نجف‌آبادی» 

بسمه تعالی 

وصیت نامه

وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتَۢاۚ بَلۡ أَحۡیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ یُرۡزَقُونَ

هرگز مپندارید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. 

افتخار می‌کنم که سعادت پیدا کردم در عصری زندگی کنم که سایه رهبری امام خمینی به آن شکوه بخشیده هست.

خدایا تو را سپاس می‌گویم که با وجود روسیاهی‌ام و با داشتن کوله‌باری از معصیت، به من توفیق عنایت فرمودی که در صفوف سربازان امام زمان (ع) قدم نهم. پروردگارا تو را شکر می‌کنم که به امت اسلام به رهبری امام کبیرشان، نصرت عنایت کردی که یک تنه با دست خالی در مقابل ستمگران جهان قد علم کرده و در برابر آن‌ها استقامت و پایداری نموده و سنگر‌های کفرشان را یکی پس از دیگری به واژگونی بکشانند.

خدایا تو را چگونه عبادت کنم و چگونه سپاس گویم که با وجود این‌که دشمن ما صدام کافر از تمام جهان تغذیه و تدارک می‌شود و از شوروی تانک‌های تی- ۷۲ و میگ‌های ۲۳ و دیگر سلاح‌های مورد نیازش را دریافت می‌کند و در حالی‌که آمریکا به آواکس و توپولف و انگلیس او را به تانک‌های چیفتن و فرانسه او را به میراژ و مرتجعین منطقه مخارج جنگش را از طریق دادن وام و فرستادن نیرو‌های پیاده تأمین می‌کنند، باز ما شاهد آنیم که تمامی این متحدین کفر در مقابل مومنین تو که سلاح‌شان فقط الله‌اکبر هست و امیدشان تنها به دعا‌های کمیل و توسل هست، فرار می‌کنند و هزار هزار به اسارت در می‌آیند.

پدرم، مادرم، همسرم، برادرانم، و خواهرانم! در شهادت من سیاه نپوشید و در انظار مردم گریه نکنید؛ زیرا که دشمن شاد می‌شود، عوض حجله بر درب خانه، چراغ روشن کنید. از شما تقاضا می‌کنم به‌جای گریه، در انظار مردم سخن بگویید، سخنرانی کنید و پیام مرا که پیروی از ولایت فقیه هست به گوش مردم برسانید. به مردم بگویید که او اهل نماز جمعه بود. نماز جمعه را فراموش نکنید، حتی الامکان در دعای کمیل شرکت کنید. از امام و پیروان او عملاً حمایت کنید که این نعمت بزرگی که در این عصر نصیب شما شده هست، قرن‌ها مسلمین نیازمند آن بوده‌اند؛ لذا قدردانی کنید، در غیر این‌صورت عذابی سخت در دنیا و آخرت نصیب‌تان خواهد شد.

پدرم! تو برای من خوب پدری بودی؛ زیرا تو مرا با این انقلاب و امام آشنا نمودی، خداوند تو را در دنیا و آخرت سعادتمند کند. ان‌شاءالله.

مادرم! در شهادت من گریه مکن؛ زیرا من به جهانی رفتم که ابدی هست، فانی نیست، و این مسیر را همه باید طی کنند و به جهان ابدیت بپیوندند، خوب بسی سعادت که انسان با شهادت در راه خدا به آن جهان برسد.

همسرم! عفت و پاکدامنی و عمل به دستورات اسلام و اطاعت امر ولایت‌فقیه را ادامه بده و فرزند مرا در این مسیر هدایت کن. ان‌شاءالله در آن جهان خداوند ما را با شهدای اسلام و شهدای کربلا محشور فرماید.

برادرانم! امروز در جهان اسلام نیازمند نیروی مؤمن و متخصص و عالم هست؛ لذا بیش از هر چیز زحمت خود را در فراگیری فنون و تخصص‌های مورد نیاز جامعه بکار برید و از ادامه تحصیل خودداری مکنید.

خواهرانم! شما سعی کنید در زندگی هم‌درد دوستان خود باشید. سازگاری با مؤمنین را پیشه راه خود قرار دهید و عفت و پاکدامنی و عمل به دستورات اسلام و اطاعت امر ولایت‌فقیه را ادامه دهید.

فرزندم! تو را به خدا می‌سپارم که او خود سرپرست همه بندگانش می‌باشد، سربلند زندگی کن و با افتخار که پدرت پیرو راه حسین (ع) بود و برای تداوم بخشیدن به راه او شهید شده هست. 

پدرم! پیرو را وصی خود قرار داده و از او تقاضا می‌کنم که خود به اموری که مربوط به من هست رسیدگی کند. از کلیه دوستان و آشنایان و اقوام تقاضا می‌کنم اگر طلبی از اینجانب داشته‌اند به پدرم رجوع وگر نه مرا حلال نمایند.

والسلام 
به امید زیارت کربلا – علی محمدی 
٦١/٢/٣٠

انتهای پیام/ 113

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند

شهید محمدی نجف‌آبادی: تمام متحدین کفر در مقابل سلاح «الله‌اکبر» فرار می‌کنند بیشتر بخوانید »

سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری» برای ادامه دادن راه معلم شهیدشان

سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری» برای ادامه دادن راه معلم شهیدشان


گروه ساجد دفاع‌پرس: بسیجی شهید «رحمت‌الله انصاری جوینی» از اعضای بسیج مسجد امام‌عصر (عج) واقع در خیابان جیحون تهران بود که در فراگیری دروس دینی و تفسیر قرآن همواره تلاش می‌کرد و روح آزادگی و شیفتگی به خاندان عصمت و طهارت (علیه‌السلام) در او موج می‌زد؛ بنابراین به‌عنوان معلم دروس دینی در مسجد انتخاب شد و از این راه شاگردان زیادی را در محله پرورش داد و برای شرکت در مراسم‌های مذهبی نظیر دعای کمیل و نماز جمعه مشوق دیگران بود و در مقابل نیز شاگرانش شیفته اخلاق او شده بودند؛ اما طولی نکشید که نوجوانان محله از نعمت معلم دلسوز خود محروم شدند؛ آری! «رحمت‌الله» درحالی که چندباری در جبهه‌ها حضور یافته بود، نهایتاً دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در عملیات «إلی‌بیت‌المقدس» پس از عمری مجاهدت، خونین‌بال سوی معبود خویش پرکشید.

دست‌خطی که در ادامه مشاهده می‌کنید، پیمان‌نامه جمعی از شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری جوینی» با این شهید والامقام در اولین ساگرد شهادتش هست. آن‌ها در این پیمان‌نامه، با خدا و این شهید والامقام میثاق بسته‌اند که راه آن شهید را ادامه دهند و در ادامه از معلم خود پوزش خواسته‌اند که پس از شهادتش نتوانسته‌اند راهش را ادامه دهند.

سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید رحمت الله انصاری
 
بسمه تعالی 
پنج‌شنبه 
۶۲/۲/۸

ما شاگردان برادر عزیز و مونس و یارمان و معلم دلسوز «رحمت‌الله انصاری جوینی» در این اولین سالگرد، با خدای خود پیمان بسته و با «رحمت» خود میثاق می‌بندیم که راه آن شهید را ادامه بدهیم. رحمت جان! ما را ببخش که در این یک ساله تو را از خود رنجور کردیم. ما را ببخش که راهت را ادامه ندادیم. رحمت‌جان! تو و فرهاد و حسین و دیگران به‌خاطر ما خون دادید، که امیدتان به ما بود که ما راهتان را برویم و تا آخر برسانیم؛ ولی بدبختانه ما بدبخت‌های بیچاره و آدم‌های گناه‌کار هنوز به اول خط نرسیده‌ایم، که بتوانیم راه پاکت را تا آخر برسانیم. رحمت‌جان! یاد آن روزها به‌خیر که به ما استادانه سخن‌های فراوان آموختی، با ما صمیمانه سخن می‌گفتی با ما شوخی می‌کردی. مهربان و مهربان و مهربان و خیلی خیلی مهربان بودی. ما نمی‌توانیم خاطرات و مهربانی‌های تو را به قلم بیاوریم؛ ولی می‌دانیم تو بیشتر از آنی که در یک کتاب از تو تعریف کنیم. رحمت‌جان! تو با خونت درسی دیگر به ما آموختی. تو به ما آموختی که همیشه به فرامین امام گوش کنیم و راه شهیدان را برویم، و در جلسات قرآن شرکت کنیم، و در نماز جماعت شرکت کنیم؛ ولی رحمت‌جان ما هیچ کاری نکردیم؛ ولی دل تو را شکستیم، ما دیگر نه در مسجد و نه در کتابخانه پیدای‌مان می‌شود؛ ولی می‌خواهیم در این اولین سالگرد راهت را ادامه دهیم و امشب دعای توسل اجرا نماییم. رحمت‌جان ما را ببخش و از خدایمان طلب مغفرت نما. (از طرف شاگردان رحمت عزیز)

سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری» برای ادامه دادن راه معلم شهیدشان
 
شهید «رحمت‌الله انصاری جوینی» در کنار شاگردان خود، درحالی که عکس شهید «فرهاد بجنوردی» را در دست دارند.
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری» برای ادامه دادن راه معلم شهیدشان

سند/ پیمان‌نامه شاگردان شهید «رحمت‌الله انصاری» برای ادامه دادن راه معلم شهیدشان بیشتر بخوانید »