گذری بر سبک زندگی دینی در سیره امام جواد (ع)
گروه استانهای دفاعپرس ـ حجت الاسلام «عیسی رضایی» مسئول نشر آثار و ارزشهای مشارکت روحانیت در دفاع مقدس استان مازندران؛ با تسلیت به مناسبت شهادت جانسوز جوانترین امام شهید آقا جواد الائمه علیه السلام و روایتی را از آن بزرگوار بیان کرده شرح مختصری تقدیم میشود.
جواد الائمه (علیه السلام): مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ. «هر که گوش به گویندهای دهد به راستی که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستی که ابلیس را پرستیده است.»
امام محمدتقی علیه السلام در ۱۰ رجب ۱۹۵ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و در آخر ذی القعده سال ۲۲۰ ه. ق توسط معتصم عباسی در بغداد به شهادت رسید و در کنار مزار پدربزرگشان امام موسی کاظم علیه السلام در کاظمین به خاک سپرده شد.
امام جواد علیه السلام در ۸ سالگی به امامت رسید و در زمان شهادت تنها ۲۵ سال سن داشت، از این رو جوانترین امام در زمان شهادت به حساب میآید. از ایشان که دانشمندان نامی عصر عباسی متحیر دانشش بودند، احادیث گهربار فراوانی بجا مانده است، تیمّناً به یکی از آنها اشاره و شرح کوتاهی از آن را ذکر میکنیم. مرحوم حرّانی در کتاب شریف تحف العقول صحفه ۴۷۹حدیث پنجم نقل میکند که ایشان فرمود:
«مَنْ أَصْغی اِلی ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَاِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ، فَقَدْ عَبَدَ اللهَ وَ اِنْ کانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عنْ لِسانِ اِبْلیسِ فَقَدْ عَبَدَ اِبْلیسَ»؛ «کسی که گوش دل به گویندهای دهد و میل به او داشته باشد به توسط سمعش، او را پرستش کرده است، بنابراین اگر او از خدا و معارف و احکام او سخن میگوید، در واقع خدا را پرستش کرده است و اگر از زبان ابلیس و هوى و هوس، سخن میگوید، ابلیس را مورد ستایش قرار داده است.»
وی افزود: انسان، لحظات طلایی از عمر و ساعاتی از زندگی خویش را در فضای مجازی به دریافت اطلاعات دیداری یا شنیداری مشغول است یا در حال تماشای شبکههای تلویزیونی و ماهوارهایی است. در تعامل با این رسانهها، کار خیلی از ما «اصغاء» است تا جایی که ما با آنها زندگی میکنیم؛ اگر چه خود از این امر غافلیم.
در لغت، سماع با استماع و این دو با اصغاء متفاوت است. سماع به گوش خوردن صوتی است که از روی قصد و اراده شنیدن نبوده در مقابل استماع شنیدن با قصد و اراده است، اصغاء بالاتر از این دو یعنی گوش جان سپردن و تمایل به آن گفتار «الاصغاء هو طلب إدراک المسموع بإمالة السمع إلیه»
در قرآن سوره تحریم هم آمده است: «فقد صغت قلوبکما» به معنی «فقد مالت قلوبکما» بنابراین مبلغان و کارشناسان دینی، گویندگان، اساتید حوزه و دانشگاه، هنرمندان، مسئولین و مدیران، باید سه نوع کلام بگویند:
۱. کلام خدا
۲. کلام اولیا خدا
۳. کلام دیگری (برای فهم کلام خدا و ولی خدا)
مردم هم در گوش کردن صحبتهای مبلغان و گویندگان، دو دسته میشوند:
۱. گروهی گوش میکنند
۲. گروهی نوش میکنند (نوش جانشون میشود) برای این امر قطعاً امداد الهی و نگاه الهی نیاز است.
یکی از علل مظلومیت مکتب اهل بیت علیه السلام و ناشناخته ماندن فرهنگ ائمه شیعه در جوامع اسلامی کوتاهی در شناساندن آن بوده است و گرنه اگر تعالیم و مکتب آنان برای مردم تبیین شود گرایش به سوی آن خواهد بود.
به فرموده امام رضا علیه السلام: «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا» فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا»
«خداوند، رحمت کند آن بندهای را که امر ما را زنده کند!». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیباییهای گفتار ما را میدانستند، از ما پیروی میکردند»… (بحار، ج۲، ص۳۰)
کار رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم تبلیغ اسلام و آیین آسمانی است، امت او هم همین رسالت را دارند، ولی مهم شناخت روشهای تبلیغ است. پس شایسته است که از موعظه امام جواد علیه السلام پند گیریم و ببینیم که دل و جان خود را به «حرفهای خدایی» دادهایم، یا عمر گرانمایه را «پای سخن ابلیس» صرف کردهایم؟
به هر حال سخن هرچه باشد و از هر کسی صادر شود، اثر خاص خود را دارد و گوش فرادادن به سخنان این و آن، معمولاً با اثربخشی آن در دل آدمی همراه است و از آنجا که اهداف سخنگویان مختلف است، جمعی سخنگوی حقّند و جمعی دیگر، سخنگوی باطل و ناروا.
گوش، یکی از راههای ورودی ذهن و دل ما است، اگر به روی سخنان حکیمانه و حرفهای حق گشوده شود، در دل و ذهن انسان اثر مثبت آموزشی و تربیتی دارد، اما اگر به روی حرفهای لغو، باطل، زشت و انحرافی باز شود، انسان را به بیراهه و انحراف میکشاند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «ناطق من الله بودن دعوتکنندگان به وحدت امروز هر حنجرهای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجرهی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجرهای و زبانی که ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیتها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان کان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس».
آنهائی که از زبان ابلیس حرف میزنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم میبرند؛ خودشان را هم دچار هلاکت میکنند. «أ لمتر الی الذّین بدّلوا نعمت اللّه کفرا و احلّوا قومهم دارالبوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامة فأوردهم النّار»، که دربارهی فرعون است.
کسانی که امروز دنیای اسلام را از اتحاد و یکپارچگی دور میکنند – در حالی که احتیاج به یکپارچگی، امروز بیشتر از همیشه است – اینها به نفع شیاطین کار میکنند، به نفع ابلیسها کار میکنند. (بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن کریم ۱۳۹۲/۳/۱۸)
بنا بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب که مدتی است سبک زندگی دینی را مطرح میکنند باید بدانیم سبک زندگی دینی، اسلامی، نبوی، علوی، مهدوی و شهدایی سه رکن و زیرساخت دارد که عبارتند از:
۱. نگاه سازی دینی (باور سازی)
خداباوری، ولایت باوری، (نبوت، امامت و فقاهت) قیامت باوری (معاد و عدل) این باورها به عنوان ستون زندگی و همان اصول دین ما هستند و ما خانه بدون ستون نداریم. اگر این سه باور نبود، نماز و روزههای ما بیمعنا به نظر میرسید و عبادات معنایی پیدا نمیکرد. کاری که دشمن کرده این است که نگاه دینی را از کارهای ما گرفته است، در حالی که در عبادات و معاملات (همه معاملات زندگی) نیاز به نگاه دینی است در سیاست، اقتصاد، مدیریت، رسانه و… نگاه دینی میخواهیم اگر سه رکن نگاه سازی دینی، دغدغه سازی دینی و فضاسازی دینی را حفظ کنیم زندگی دینی میشود. به خاطر عدم رعایت نگاه دینی زندگی مردم «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ»
۲. دغدغه سازی دینی: امروز در دغدغه دینی داریم، ولی فصلی و مقطعی است قطع و وصل میشود تا در حرم امام رضا علیه السلام است حجاب دارد، در ماه مبارک رمضان اهل معنویت میشود، ولی در بیرون همه فراموش میشود. در حالی که دغدغه دینی باید دارای شرایط زیر باشد: همگانی باشد برای همه افراد. همه فصلی باشد، برای همه زمانها. همه جایی باشد، برای همه مکانها. همه حالی باشد، برای همه شرایط.
۳. فضاسازی دینی: در مراکز تفریحی، آموزشی، علمی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، رسانهای خانوادگی و… یکی از امتیازات جبهه این بود که فضای دینی خدایی و معنوی بود. یکی از زمینههای سر خوردن مردم نبود فضای دینی میباشد همانطور که الان برخی فضاهای اداری، آموزشی و حتی دینی دارای فضاسازی دینی نیستند.
عامل اصلی فضاسازی دینی امر به معروف و نهی از منکر است؛ که معنای آن صیانت جمعی و هدایت جمعی است به شرطی که درست انجام بشود همانطور که یکی از اهداف امام حسین علیه السلام امر به معروف و نهی از منکر بود یکی از راههای دغدغه سازی دینی تقویت این حکم عقل است حکم عقل به دفع ضرر محتمل و جلب منفعت محتمل، رمز آن ایمان به غیب است.
ذٰلِکَ الکِتابُ لا رَیبَ ۛ فیهِ ۛ هُدًى لِلمُتَّقینَ﴿۲﴾ ٱلَّذِینَ یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ.۱/۲بقره.
مردم، چون ضرر و منفعت اسباب این را میبینند و میفهمند برای همین اقدام میکنند اگر به این گونه ضرر و منفعت اسباب غیبی را هم بفهمن بدان ترتیب اثر خواهند داد.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
گذری بر سبک زندگی دینی در سیره امام جواد (ع) بیشتر بخوانید »