13 آبان

بی‌مهری برخی مسئولان در برگزاری مراسم «۱۳ آبان»/ آیا بزرگداشت «۹ دی» هم برگزار نمی‌شود؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «کرونا» از زمانی که شیوع پیدا کرد، موجب ایجاد محدودیت‌هایی در اماکن عمومی سطح کشور شد که این محدودیت‌ها حتی اماکن مذهبی و مقدس نظیر مساجد، بقاع متبرکه، حرم مطهر رضوی و… را نیز در بر گرفت و همچنین جلسات، همایش‌ها و مراسم‌های ملی و مذهبی، همچون راهپیمایی ۲۲ بهمن، راهپیمایی روز قدس و… را نیز لغو کرد؛ اما پس از مدتی، برخی مراسم‌ها، همایش‌ها و جلسات، با رعایت شیوه‌نامه‌هایی خاص و بهره‌گیری از وسایل ارتباطی، دوباره از سرگرفته شد که نمونه آن، برگزاری هیئت‌های مذهبی در ایام محرم با فاصله‌گذاری اجتماعی است.

در این راستا، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور نیز طی برنامه‌ریزی‌هایی خاص که براساس دستورالعمل‌های بهداشتی ابلاغی از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا انجام شده بود و همچنین هماهنگی‌ها و نامه‌نگاری‌ها با مسئولان مرتبط، تصمیم گرفت تا برنامه‌ای را به‌صورت محدود و نمادین، در روز ۱۳ آبان مصادف با روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برگزار کند؛ اما در کمال تعجب، برخی از مسئولان، علی‌رغم این‌که از ابتدا موافقت خود را در این خصوص اعلام کرده بودند و مقدمات برگزاری مراسم نیز در حال انجام بود؛ ظهر روز ۱۲ آبان، به بهانه‌های واهی، از برگزاری این مراسم جلوگیری کردند؛ این درحالی است که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور، پیش از آن یعنی در ۲۰ شهریور، مراسمی محدود را در میدان امام حسین (ع) و برخی از مراکز استان‌ها برگزار کرده بود که در زمینه رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، بی‌عیب و نقص بود؛ البته این مخالفت‌ها، برگزاری مراسم گرامی‌داشت یوم‌الله ۹ دی نیز شامل شد؛ درحالی که این سخت‌گیری‌ها و مانع‌تراشی‌ها در دیگر برنامه‌ها و مراسم‌ها، بسیار کمرنگ‌تر دیده می‌شود.

نصرت الله لطفی

انتقاد قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور

«نصرت‌الله لطفی» قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور، روز دوشنبه در نشست خبری با رسانه‌ها که با هدف تشریح برنامه‌های ایام‌الله دهه «بصیرت و میثاق با ولایت» برگزار شد، ضمن انتقاد از بی‌مهری‌های صورت‌گرفته برخی از مسئولان نسبت به برگزاری مراسم‌های انقلابی، اظهار داشت: ما هرگز بنا نداریم که به‌صورت جزیره‌ای تصمیم‌گیری کنیم و قائلیم که همه ارکان نظام در یک راستا، مکمل و هم‌افزا هستند و همدیگر را باور دارند؛ این راه مطلوب و مسیر مستقیم برای انجام وظیفه است.

وی رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی در شرایط کرونایی را موجب «غفلت نکردن از سلامت مردم» دانست و گفت: ما نیز در شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور، بنا را بر همین گذاشتیم؛ اما همان‌گونه که اطلاع دارید، بعدازظهر ۱۲ آبان امسال، مراسم بزرگداشت «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» لغو شد؛ این درحالی است که ما اولین جلسه در خصوص برگزاری این مراسم را با حضور ۲۶ نهاد و دستگاه‌های اجرایی، در ۱۹ شهریور برگزار و سیاست‌گزاری کردیم که قرار شد با رعایت همه شیوه‌نامه‌های بهداشتی که ابلاغ می‌شود، این مراسم برگزار شود.

نصرت الله لطفی

لطفی ادامه داد: جلسه بعدی ما درخصوص برگزاری مراسم بزرگداشت «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» ۱۲ مهر برگزار شد و در آن قرار بر این شد که با نهایت هماهنگی و در چارچوب مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، این مراسم مدیریت شود و حتی نامه‌ای رسمی نیز در این خصوص به رئیس قرارگاه عملیاتی ستاد مقابله با کرونا نوشتیم که در آن، قرار بر این شد که راهپیمایی و تجمعات سال‌های گذشته برگزار نشود و به‌جای آن، تجمعاتی نمادین با حداقل افراد، آن‌هم با رعایت همه دستورالعمل‌های بهداشتی برگزار شود؛ بنابراین هرنوع ملاحضاتی در این خصوص دارند، اعلام کنند.

وی افزود: من در مصاحبه با رسانه‌ها هم اعلام کردم که اگر با وجود همه ملاحضات، ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کند که مراسم بزرگداشت «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» برگزار نشود، حتماً این مراسم را برگزار نمی‌کنیم؛ چراکه ما قائل به تبعیت از فرمایشات حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تبعیت از ستاد ملی مقابله با کرونا هستیم.

قائم مقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور با انتقاد از تصمیم‌گیری‌های ستاد ملی مقابله با کرونا درخصوص برگزاری مراسم بزرگداشت «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی»، تصریح کرد: نمایندگان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در همه جلسه‌های ما حضور داشتند و حتی استانداری تهران هم حاضر به همکاری شده و فرمانداری تهران هم مصوبات شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور را به دستگاه‌ها ابلاغ کرده بود و از روز‌های قبل نیز مقدمات برگزاری مراسمی نمادین با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی درحال انجام و قرار شده بود که ایستگاه‌های ورودی و تب‌سنجی ایجاد شده و افراد سپس بر صندلی‌ها بنشینند؛ اما به‌یکباره ظهر ۱۲ آبان یک بخشنامه‌ای صادر شد که در آن نوشته شده بود «طبق اخبار واصله از برخی استان‌ها، دبیرخانه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی می‌خواهد مراسم راهپیمایی ۱۳ آبان را برگزار کند» و همچنین اعلام شده بود که «براساس مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا، قرار است در ۲۵ مرکز استان، محدودیت‌هایی برقرار شود»؛ این درحالی است که رئیس جمهور به‌عنوان رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا، اعلام کرده بود که از چهاردهم آبان به‌مدت ۱۰ روز در ۲۵ مرکز استان محدودیت اعمال شود؛ اما برنامه ما برای روز سیزدهم بود.

وی ادامه داد: برای برگزاری مراسم‌های بزرگداشت ۹ دی، دهه فجر و ۲۲ بهمن هم دوباره نامه‌نگاری کرده و اعلام کردیم که مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا را مبنای عمل خود قرار خواهیم داد؛ این درحالی است که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ثابت کرده که توان مدیریت مراسم با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی را دارد و تهدید شیوع کرونا در مراسم‌هایی که برگزار می‌کند، به مراتب کمتر از مراسم‌ها و جلسات دیگری است که شاهد برگزاری آن‌ها هستیم؛ همین مراسم افتتاح آزادراه تبریز – سهند را ببینید که چه جمعیتی در آن متراکم بود، مسابقه ورزشی با حضور وزیر ورزش و جوانان که هفته قبل از رسانه ملی پخش شد را ببینید؛ دیگر نمی‌گوییم جمعیت متراکم بازار تهران و… را ببنید. حالا بروید مراسمی که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ۲۰ شهریور به‌مناسبت محکومیت اهانت به پیامبر اسلام (ص) در میدان امام حسین (ع) و برخی از مراکز استان‌ها برگزار کرد را ببینید که چگونه دستورالعمل‌های بهداشتی را رعایت کردیم؛ فاصله‌ای که بین فرش‌ها وجود دارد و همچنین فاصله ۲ متری افرادی که روی فرش‌ها نشسته‌اند؛ ولی در عین حال، مراسم تعطیل نشد؛ بنابراین گفتیم که ما این توان را داریم و اجازه دهید که برنامه‌های نمادین برگزار شود و ارزش‌ها به فراموشی سپرده نشود؛ چراکه دشمنان و نااهلان تحت تأثیر آن‌ها به‌دنبال فراموشی «۹ دی» و ایام‌الله دیگر هستند.

نصرت الله لطفی

لطفی خاطرنشان کرد: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی کشور ثابت کرده است که توان مدیریت مراسم‌ها همراه با رعایت تمامی اصول و شیوه‌نامه‌های بهداشتی را دارد؛ اما متأسفانه باز هم برخی دوستان بی‌مهری کردند؛ ولی باز هم ما قائل به حفظ حرمت‌ها، عمل کردن به مصوبات هستیم؛ اما نه مصوبه غیرکارشناسی و دوگانه.

انتهای پیام/ 113



منبع خبر

بی‌مهری برخی مسئولان در برگزاری مراسم «۱۳ آبان»/ آیا بزرگداشت «۹ دی» هم برگزار نمی‌شود؟ بیشتر بخوانید »

نقش «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روز‌های آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نقش «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و متاثر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم شد.

سید حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، برچید و چندی بعد با سازمان دادن به یک گروه ۲۰۰ نفره، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

سید حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کمش، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعالی داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر سفارت آمریکا توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با آمریکایی‌ها را بر ملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

سید حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

روایت اول

«اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه‌اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟ یکبار سحر یکی از دوستانش رفته بود طبقه بالا، می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟ گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم

جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌ می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستائیان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…

روز‌های آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم

یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگری‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد. پیش‌نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.

عبرت‌آموزی آزمون مدرسه/ نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه

«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.

راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: «اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد». خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نقش شهید «سید حسین علم‌الهدی» در تصویب اصل ولایت فقیه بیشتر بخوانید »

سه روایت از علم الهدی دانشجویان شهید


سه روایت از علم حسین علم الهدی، سرآمدان شهدای دانشجویبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و به تأثیر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم گشت. حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، بمب‌گذاری و تخریب کرد و چندی بعد با سازمان دادن یک گروه ۲۰۰ نفری، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.

حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کم، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.

او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعال داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر لانه جاسوسی توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با امریکایی‌ها را برملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.

حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.
در ادامه روایت‌هایی از این شهید که در کتاب «سید حسین» آمده است را می‌خوانید.

روایت اول: اتاقی ۹ متری طبقه بالای نهضت سوادآموزی شده بود اتاق مطالعه حسین. جایی که داشت برای آرزوی دوره مدرسه اش تلاش می‌کرد. یادت هست کدام آرزو را می‌گویم؟
یکبار سحر یکی از دوستاش رفته بود طبقه بالا می‌بیند حسین روی کتاب خوابش برده. پاورچین به سمت کلید می‌رود و چراغ را خاموش می‌کند. حسین از خواب می‌پرد و می‌گوید چراغ را روشن کن. فردا امتحان دارم. گفتم: مرد حسابی، چه امتحانی؟ بخواب هنوز گیج خوابی مثل اینکه؟
گفت: «بیدارم. هر روز دارد خدا از ما امتحان می‌گیرد و ما حواسمان نیست» بلند شد، چراغ را خودش روشن کرد و به مطالعه اش ادامه داد. کاش چراغ را خاموش نکرده بودم.

روایت دوم: جنگ شروع نشده بود. حسین هم که دیوانه امیرالمؤمنین علیه السلام.‌
می‌خواست راه امامش را دنبال کند. لباس و مواد خوراکی جور می‌کرد و می‌رفت مناطق مرزی. روستاییان دوستش داشتند. ایرانی و عراقی هم نداشت. می‌گفت: آن‌ها هم مسلمانند و مستمند. به آن‌ها هم کمک می‌کرد. صدام، اما نگذاشت… نگذاشت…
روز‌های آخر عمرش هم توی هویزه کباب می‌خرید و به مردم مستمند می‌داد و ناهار خودش فقط چند لقمه نان و سبزی بود. این غیر از ستاد ارزاق عمومی بود که راه انداخت و به همه مردم سهمیه‌ای از ارزاق عمومی و هدایای رسیده می‌دادند.

روایت سوم: یکی از مهمترین ویژگی‌های حسین، بصیرت و آینده نگریی‌اش بود. کمتر کسی مثلش توی این قضیه شاید بشود پیدا کرد.
پیش نویس قانون اساسی که در روزنامه‌ها منتشر شد، اولش کلی با آقای کیاوش که استاد قرآن و اولین نماینده اهواز بود بحث کرد. بعدش آمد خانه. یک احوالپرسی سریع و کوتاه.
«من چند روز مطالعه دارم و می‌روم توی اتاقم. لطفا هیچکس مزاحم نشه!» بعد از چند روز هم که از اتاق آمد بیرون کلی نوشته را گذاشت توی کیف و خداحافظ. باید برم تهران کار مهمی دارم! بعد چند روز برگشت و گفت آیت الله موسوی جزایری باید موضوع مهمی را در مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح کند. نیاز به پشتوانه مردمی دارد.
راهپیمایی راه انداخت، اما این دفعه شعار می‌داد: اصل ولایت فقیه در قانون اساسی منظور باید گردد. خواسته‌اش را چند روزی طول کشید دیدیم به کرسی نشانده است. اصل ولایت فقیه با اکثریت قاطع آرا تصویب شد.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

سه روایت از علم الهدی دانشجویان شهید بیشتر بخوانید »

نقش شهدای هویزه در شکست هیمنه آمریکا در جهان


کدام یک از شهدای هویزه در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی نقش داشتند؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، از ۱۶ دی ماه سال ۱۳۵۹ که خاک هویزه متبرک به خون ده‌ها شهید دانشجوی پیرو خط امام در دفاع از کشور مقابل هجوم بعثی‌ها شد، مکانی که هم اکنون به نام یادمان شهدای هویزه معروف است، هر ساله میزبان هزاران نفر از عاشقان شهدا می‌شود که با حضور در یادمان شهدای هویزه ضمن آشنایی با این شهدای آرمیده در یادمان با آنان عهد و پیمان می‌بینند.

دانشجویان بیش از هر قشری، زائر این خطه از کربلای جنوب ایران هستند. محل فعلی یادمان شهدای هویزه محل رزم، شهادت و خاکسپاری حماسه آفرینان هویزه است که در ۴۵ کیلومتری شهر اهواز قرار دارد و اولین یادمان دفاع مقدس نیز به شمار می‌آید.

در بین ۶۸ شهید آرمیده در یادمان هویزه، ۱۳ تن از آنان دانشجویان پیرو خط امام هستند. دانشجویان پیرو خط امام گروهی از دانشجویان متشکل از دانشگاه‌های صنعتی شریف، پلی تکنیک تهران، علم و صنعت و تربیت معلم بودند که در جریان مبارزات قبل از انقلاب شرکت داشتند و با پیروزی انقلاب اسلامی به موج مردم و پیروی از امام خمینی (ره) پیوستند و در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نقش اساسی داشتند.

در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی ۳۵ دانشجو مستقیما دخیل بودند که در این بین چهار تن از آنان در واقعه ۱۶ دی در هویزه به شهادت رسیدند. شهیدان فرخ سلحشور، محمد فاضل، علی حاتمی و حسین علم الهدی فرمانده دانشجویان پیرو خط امام در ماجرای هویزه که به صورت غیر مستقیم در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی فعالیت داشت.

دانشجوی شهید فرخ سلحشور ۱۲ آبان ۱۳۳۲ در شهرستان فردوس استان خراسان جنوبی متولد شد و در ۵ ماهگی همراه خانواده و به دلیل شغل پدر که پزشک ژاندارمری آن زمان بود، رهسپار فسا گردید و در دامن اعتقاد به اسلام و ارزش‌های ناب دینی، پرورش یافت. تنها شهید دانشجویی استان فارس، شهید سلحشور با حضور افتخار آمیز در معرکه تن با تانک هویزه جاودانه شد. ۳ سال بعد، اسفند ماه ۱۳۶۲ پس از پاکسازی مین‌های دشت هویزه، شهیدان سید حسین علم الهدی، فرخ سلحشور، محسن قدیریان و دو لاله واژگون که جسمشان هست و اسمشان نیست، در ۶۰۰ متری جنوب مزار شهدای هویزه، رخ نمایانده اند.

شهید علی حاتمی در سال ۱۳۳۷ دریکی از محله‌های خانی‌آباد یعنی محله جهان‌پهلوان تختی، به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه جعفری در سال ۱۳۵۰ به پایان رسانید. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان پیرنیا ادامه داد و دیپلم را در دبیرستان دارالفنون گرفت. با احراز رتبه ۲۹ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران قبول شد و پس از پیام امام در مورد جهاد سازندگی همراه دیگر برادران عازم جهاد سازندگی در چهارمحال بختیاری شد. در سال ۵۸ و پس از تسخیر لانه جاسوسی او حضوری فعال در این جریان داشت و جزء اولین نفراتی بود که وارد لانه جاسوسی شد. با شروع جنگ تحمیلی با کسب رضایت از مادر راهی جبهه نبرد حق علیه باطل شد و درنبردی سخت و سرخ در هویزه و درحالی‌که در محاصره دشمن قرارگرفته بود همراه ده‌ها تن از پاسداران انقلاب و دانشجویان خط امام مظلومانه به شهادت رسید.

دانشجوی شهید محمد فاضل در سال ۱۳۳۸ در سبزوار چشم به جهان گشود. پس از اتمام دوره‏ى دبیرستان، با موفقیت در قبولی در آزمون سراسری در رشته مهندسى صنایع دانشگاه صنعتى شریف پذیرفته شد و پس از پیروزی انقلاب در تابستان ۵۸ همکارى با جهاد سازندگى را شروع کرد و در ۱۳ آبان ۵۸ به همراه دیگر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در فتح لانه جاسوسى آمریکا شرکت داشت.

پس از پیروزی انقلاب در تابستان ۵۹ همکارى خود را با سپاه آغاز نمود و در آبان ۵۹ عازم جبهه‏هاى نبرد شد. در ۱۶ دیماه همان سال در عملیات هویزه به همراهى بسیارى از یاران ایثارگر و پیروان خط امام به شهادت رسید.

سید حسین علم‌الهدی فرزند مرحوم آیت‌الله حاج سید مرتضی علم‌الهدی، در سال ۱۳۳۷ متولد شد و به تأثیر از محیط خانواده، تربیت دینی او با مبارزات سیاسی توأم گشت. حسین در سن ۱۴ سالگی، کاباره سیرک مصری را که در اهواز برنامه اجرا می‌کرد، بمب‌گذاری و تخریب کرد و چندی بعد با سازمان دادن یک گروه ۲۰۰ نفری، در روز عاشورا در خیابان‌های اهواز با شعار «انّ الحیاه عقیده و جهاد» به راهپیمایی و عزاداری پرداختند که با دخالت مأمورین شهربانی این مراسم به زد و خورد کشیده شد و در جریان آن، حسین دستگیر شد و چهار ماه با تحمل شکنجه‌های مختلف، در زندان بسر برد.
حسین پس از آزادی از زندان، علیرغم سن کم، همچنان به فعالیت‌ها و مبارزات خود ادامه داد و در سال ۱۳۵۵ درحالی‌که فقط ۱۸ سال داشت، با عده‌ای از جوانان مؤمن، گروه «موحدین» را بنیان‌گذاری کردند.
او در جریان پیروزی اتقلاب اسلامی نقش فعال داشت و بار‌ها دست به حمله مسلحانه علیه نیرو‌ها و مراکز در ارتباط با رژیم شاه زد. او در جریان تسخیر لانه جاسوسی توانست با یافتن مدارکی در لانه جاسوسی که ارتباط دریادار احمد مدنی با امریکایی‌ها را برملا می‌کرد مانع از حضور او در انتخابات ریاست جمهوری شده و مجبور به استعفا از استانداری خوزستان شود.
حسین با شروع جنگ تحمیلی، در تجهیز و سازمان‌دهی نیرو‌ها در اهواز، برای مقابله با دشمن، نقش فعالی داشت و همزمان به ارائه برنامه «جنگ‌های پیامبر» در رادیو اهواز می‌پرداخت. او سرانجام به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های عمل‌کننده در عملیات هویزه شرکت کرد و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ به شهادت رسید.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

نقش شهدای هویزه در شکست هیمنه آمریکا در جهان بیشتر بخوانید »