مجاهدت

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد


اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد

به گزارش نوید شاهد؛ به مناسبت گرامی داشت سالروز وفات حضرت ام البنین (س) و روز تکریم از مادران و همسران شهدا با نام شکوه ایثار از تاریخ ۲۴ لغایت ۲۸ آذر ماه سال جاری در شهرستان رامسر برگزار شد. 

در این مسابقات که در سه رشته طناب‌کشی، مواد ایستگاهی و  پیاده‌روی و در ۶ رده سنی از ۴۵ سال تا بالای ۷۰ سال با حضور مادران شهدا همسران و دختران ایثارگر انجام پذیرفت تیم استان همدان توانست در مجموع سه رشته به مقام اول این دوره از مسابقات دست پیدا کند و استان‌های مازندران و زنجان نیز به ترتیب مقام‌های دوم و سوم را کسب کردند. 

مراسم اختتامیه این مسابقات با حضور محمدرضا گروسی،  سرپرست  سازمان فرهنگی، ورزشی و سیاحتی کوثر، سعید کهن‌سال،  مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مازندران  و ناصر علی‌نژاد مدیرکل امور ورزشی و اردویی بنیاد برگزار و از نفرات برتر این دوره از مسابقات تقدیر و تجلیل به عمل آمد. 

قابل ذکر است ورزشکاران برتر مدال خود را از دست مادران شهدای شاخص ورزشی دریافت کردند.



منبع خبر

اختتاميه مسابقات همگانی سراسر کشور بانوان ایثارگر برگزار شد بیشتر بخوانید »

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها....

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها….


حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها....

به گزارش نوید شاهد، بیست و هشتم آذر ۱۳۶۱ روز ثبت حماسه تاریخی مقاومت شهر غیورپرور و قهرمان خیز دزفول در زیر بمباران بی وقفه و جنون آسای جنایتکاران بعثی و متجاوزان صدامی است. روزی که دزفول، این شهر باستانی و اساطیری، شهر جلگه ای استان خوزستان، شهر خرما و خراطی و قلم نی، خاستگاه کهن ترین سند دریانوردی تاریخ جهان، زیر یورش بی‌رحمانه عراق، چون درختی در تندباد تیشه ها و تبرها، کمر، خم نکرد و سمبل استواری و ایستادگی در برابر قساوت و شقاوت اهریمنان اشغالگر و ضد بشر شد.

چرا نگین سبز خوزستان، (شهر هزار موشک) شد؟

شهرستان دزفول با تاریخ چند هزار ساله از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان محسوب می شود و مساحت آن چهار هزار و ۷۶۲کیلومتر است. کلمه ی دزفول از دژ پل گرفته شده که در اصطلاح محلی دزفیل گفته می شود، این نامگذاری، به دلیل وجود قلعه ای است که برای حفظ پل تاریخی دزفول در زمان شاپور دوم ساسانی در ابتدای شهر ساخته شده بود.

موقعیت راهبردی و مهم این شهر در دوران جنگ تحمیلی سبب شد تا این شهر، بارها مورد حمله موشکی رژیم بعث عراق قرار گیرد. صدام با آرزوی جدایی خوزستان از ایران، دزفول و دیگر شهرهای ایران را بمباران کرد اما مقاومت و ایستادگی مردم این شهر خشم رژیم بعث را برانگیخت و دشمن شهر دزفول را بیش از ۱۶۰ بار مورد حمله موشکی قرار داد و به همین دلیل این خطه؛ شهر «هزار موشک» نامیده شد.

شهری که با فقط یک بیمارستان و یک جراح، همچنان مقاومت کرد

این شهر مقاوم و مظلوم، از آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز صدامیان به حریم این سرزمین مقدس، هدف این حملات بی‌رحمانه به مناطق مسکونی و تخریب منازل و زیرساخت ها و تاسیسات شهری و کشتار مردم بی دفاع و غیر نظامی ساکن در این دیار بود. از جمله، رسانه های خارجی در روز ۶ دی ۱۳۵۹ اعلام کردند:
دزفول، یکی از شهرهای ایران، زیر آتش موشک عراق است که تنها یک بیمارستان و یک پزشک جراح دارد و با این حال، مقاومت می کند و مردمش شهر را ترک نمی کنند.

حماسه ۲۸ آذر: روزی که دزفول، خونین ترین جنایت جنگی دشمن را تجربه کرد

در روز ۲۸ آذر ۱۳۶۱، دزفول برای چندمین بار هدف یورش بی‌رحمانه موشکی رژیم بعث عراق قرار گرفت. اگرچه قبل از این جنایت، هواپیماهای عراقی بارها شهرهای ایران را بمباران کرده بودند، اما حمله به دزفول، نخستین حمله در ابعاد گسترده به وسیله موشک‌های زمین به زمین بود.
در ادامه حملات وحشیانه عراق، ساعت ۱۵:۳۵ دقیقه ۲۸ آذر سال ۱۳۶۱، ۲ فروند موشک زمین به زمین به ۲ نقطه پرجمعیت شهر دزفول اصابت کرد و بیش از ۲۰۰ واحد مسکونی و تجاری ویران، ۶۲ غیرنظامی شهید و ۲۸۷ نفر زخمی شدند. اگرچه قبل از این جنایت نیز، هواپیماهای عراقی بارها شهرهای ایران را بمباران کرده و ساکنان غیرنظامی آنها را به خاک و خون کشیده بودند، اما حمله به دزفول، اولین حمله گسترده عراق به مناطق مسکونی به وسیله موشک‏‌های زمین به زمین بود.

شهری زیر ۱۷۶ موشک، ۴۸۹ بمب و ۵۸۲۱ گلوله توپ دشمن!

رژیم بعث عراق در مدت هشت سال جنگ، ۱۷۶ موشک غول پیکر «فراگ ۷» و «اسکاد» به شهر دزفول شلیک کرد. هواپیماهای دشمن ۴۸۹ بمب و راکت بر سر مردم بی دفاع شهر فرو ریختند و آتشبارهای عراق با شلیک ۵۸۲۱ گلوله توپ نقاط مختلف شهر را ویران کرد.

دزفول چه از سوی ایرانی ها «شهر هزار موشک» نام بگیرد یا چه از سوی عراقی ها به نام «بلد الصواریخ» نامگذاری شود؛ مهم این است که مقاومت با گوشت و خون مردم این شهر عجین شده بود. نماز جمعه دزفول با امامت آیت الله قاضی حتی یک هفته نیز قطع نشد. دشمن تمام تلاش خود را می‌کرد تا شهر دزفول را از سکنه خالی کند تا رزمندگان روحیه خود را از دست دهند اما با وجود اصابت ۱۷۶ موشک و هزاران راکت و بمباران‌های شدید دزفول، نتوانست به این هدف دست یابد.

مردم دزفول با وجود موشک‌باران شدید در شهر ماندند و نماز جمعه دزفول هر هفته با حضور مردم و رزمندگان اقامه می‌شد. مردم شهید پرور دزفول در هشت سال دفاع مقدس با وجود اصابت موشک های بی‌شمار بر پیکره شهر، همزمان بخش های تخریب شده را بازسازی می کردند و اراده رژیم بعثی در خالی کردن شهر و درهم کوبیدن آن را به یکی از آرزوهای دست نیافتنی متجاوزان مبدل کردند.

شهری با هفت هزار شهید و جانباز!

شهرستان دزفول در دوران جنگ هفت هزار کشته، زخمی و مفقودالاثر تقدیم انقلاب کرد که از این تعداد، ۲ هزار و ۶۰۰ نفر شهدای جنگ بودند.

در هشت سال جنگ تحمیلی رادیو رژیم بعث عراق با پخش اطلاعیه‌های نظامی در صدد شکستن مقاومت مردم دزفول بود و ضمن تهدید به موشکباران شهر همواره از عنوان «الف دزفول» به عنوان نخستین هدف حملات موشکی و توپخانه ای نام می برد. در این هشت سال ۱۹ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی، تجاری، آموزشی و مذهبی بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد در دزفول خسارت دید. مردم دزفول در هشت سال جنگ نابرابر ۲ هزار و ۶۰۰ شهید، ۴۰۰ جانباز ، ۴۵۲ آزاده و ۱۴۷ جاویدالاثر تقدیم اسلام و ایران کردند.

 

نهضت مقاومت محلی و بومی مردم دزفول در مقابله با بمباران های دشمن

روش مواجهه مردم دزفول در برابر حملات موشکی دشمن به دو گونه انجام می‌شد: یک عده اتاقی آماده در خانه اقوامشان در روستاهای مجاور شهر داشتند که هنگام حمله دشمن به صورت موقت آنجا می‌رفتند و سپس دوباره به شهر برمی‌گشتند. برخورد دوم مردم، استفاده از زیرزمین‌هایی به نام «شوادان» بود که پیشتر در شهرهای دزفول و شوشتر مورد استفاده قرار می‌گرفتند. به دلیل موقعیت زمین شناسی و جغرافیایی و زمین سنگی این دو شهر، این زیرزمین‌ها به شکل خیلی مستحکم و پابرجا ساخته می‌شدند. وقتی بمباران شهر توسط دشمن شدت گرفت، نهضت ساخت شوادان در دزفول بسیار رونق گرفت. بسیج این قضیه را ترویج می‌کرد و مردم هم با آن همراهی می‌کردند.

این زیرزمین‌ها آنقدر محکم بودند که حتی موشک‌های ۱۲ متری تنها نمی‌توانستند آن را به کلی ویران کنند. در کنار این عوامل، نهضت‌هایی در شهر رواج یافت که به شکل سخت افزاری کمک حال مردم برای بقا در شهر بودند. مثل نهضت بازسازی خانه‌های ویران شده بر اثر بمباران دشمن. یا موارد و مسائل دیگر که همگی آنها از روح مقاوم و با ایمان مردم این شهر نشئت می‌گرفت. این روش مقاومت، یک الگوی درخشان و ماندگار از بسیج همه جانبه و خودجوش مردمی، کار جهادی و همیاری موفق و کاملا بومی شده مردم محلی با بسیج در تاریخ جنگ بود.

 

شعار مردم دزفول در تشییع شهدای شهر: جنگ جنگ تا پیروزی!

مردم دزفول، فردای جنایت دشمن، در روز ۲۹ آذر، حماسه ای دیگر آفریدند و در آیین‌ تشییع ۶۲ شهید این حمله موشکی، فریاد: جنگ جنگ تا پیروزی و می جنگیم، می میریم، سازش نمی پذیریم، سر دادند و صحنه دیگری از ایستادگی دلیرانه و قهرمانانه خود را به نمایش گذاشتند.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب که در آن زمان ریاست جمهور بودند در پی این جنایت دشمن فرمودند: جنگ را ادامه می دهیم و دشمن را از انجام‌ چنین کارهایی پشیمان می کنیم.

 

امام: شما مردم دزفول، از امتحان، سربلند بیرون آمدید

مقاومت دلیرانه ی مردم این شهر در برابر حمله های موشکی و بمباران مثال زدنی بود و ایستادگی و مقاومت آنان تعجب و حیرت جهانیان را به همراه داشت. حضرت امام خمینی (ره) به پاس پایداری مردم این شهر فرمود:
شما دزفولی‌ها امتحان دادید و از این امتحان، سربلند بیرون آمدید. شما دین خود را به اسلام ادا کردید.

 

انتهای گزارش/ 



منبع خبر

حماسه (شهر هزار موشک): در آوار بلا بگشوده بالت بر بلنداها…. بیشتر بخوانید »

شهید سید علی اکبر دهقان؛ بدان امید دهم‌ جان، که خاک کوی تو باشم....

شهید سید علی اکبر دهقان؛ بدان امید دهم‌ جان، که خاک کوی تو باشم….


شهید سید علی اکبر دهقان؛ بدان امید دهم‌ جان، که خاک کوی تو باشم....

به گزارش نوید شاهد، سید علی اکبر دهقان، شهیدی است شگفتی آفرین که از معجزات دفاع مقدس و از تربیت یافتگان مکتب انقلاب عاشورایی روح الله (ره) است. شهیدی که با سر جدا شده از پیکر، به تاسی از جد مظلوم و غریبش، سالار سر بریده ی عاشورائیان عشق در تاریخ انسان، ذکر حسین بر لب داشت و در وصیت خود نیز همین از خدا خواسته بود. شهیدی که مصداق این کلام شد:
عاشقان را سر شوریده به پیکر، عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر، عجب است…

سید علی اکبر دهقان، اول بهمن ۱۳۴۳، روز پنجشنبه همزمان با ۲۱ رمضان و شهادت جدش امیرمومنان (ع) در محله جوادیه به دنیا آمد. انس و الفت عجیب واشتیاق شدیدش به مساجد و مراسم مذهبی و محافظت بر نماز و قرآن، تاثیر زیادی بر شکل گیری و رشد شخصیت او داشت. ۱۳ ساله بود که پدرش کارگر کارخانه جهان چیت کرج شد و خانواده به محله چهارصد دستگاه کرج مهاجرت کردند.

خواهر شهید می گوید: درسخوان بود و بخصوص در درس ریاضی بسیار باهوش و قوی بود. در همه مشکلات درسی ریاضی متل اعشار و هندسه و محاسبات، به من کمک می کرد. اما بخشی از شخصیت و روحیات اخلاقی علی اکبر از همین دوره ابتدایی ظهور یافت.

یکی از همکلاسی ها و دوستان او از منش والا و روح بزرگش چنین روایت می کند: «از همان کودکی همیشه بفکر بچه های فقیر و بی بضاعت بود.برای بچه هایی که مداد یا کاغذ یا دفتر نداشتند با پول توجیبی خودش این وسایل را می خرید. یک بار یکی از بچه های کلاس بغلی کفش نداشت و در سرما دمپایی پا می کرد که سر نداشت و نوک انگشتهایش از آن بیرون زده بود. علی پول جمع کرد و برای این بچه کفش خرید. روزی که کفش را داد آن بچه چنان شادی و خوشحالی از خود نشان داد که عجیب بود.

ذهنی پرسشگر و متفکر داشت و هیچگاه اوقاتش را به بطالت نمی گذراند. تابستان ها کمک خرج خانواده بود و میرفت کارگری و شب با دست پینه بسته از کار ساختمان بر می گشت تا باری از دوش خانواده و پدر زحمتکش خود بردارد. یک سال هم‌ قنادی کار کرد.

 

انقلاب آمد که مردان را عیار عشق گردد

از سال‌های پیش از انقلاب، هرچه با امام و نهضت او آشناتر شد، ارادتش به این انسان الهی بیشتر و بیشتر گشت. او باید سرباز سرانداز راه خمینی (ره) می شد که همان راه خدا و راه عاشورائیان حسین (ع) بود. یا سری پرشور و ایمانی عمیق و مستحکم، همراه دوستانش وارد فعالیت های انقلابی شد. با وجود کنترل ساواک به شعارنویسی روی دیوارها می پرداخت. در راهپیمایی های مردمی سال ۵۷ شرکت فعال داشت و همکلاسی ها و دوستان و حتی معلمان خود را هم تشویق به شرکت می کرد. اعلامیه های امام را مخفیانه تکثیر و پخش می کرد.

محله چهارصد دستگاه کرج؛ منطقه قرمز و ناامن منافقین!

اوایل انقلاب با دو دوست دیگرش سید مصطفی حسینی و سید حسن دهقان با شناخت درست از توطئه های منافقین رودرروی آنان ایستاد و محل را از لوث وجود آنان پاکسازی کرد. در اسناد محرمانه منافقین که بعدها کشف شد، منطقه چهارصد دستگاه کرج، منطقه قرمز و ناامن برای این مزدوران اعلام شده بود!
از آغاز تاسیس بسیج به فرمان امام، به عضویت آن درآمد. خط خوشی داشت و در دوره کلاسهای خوشنویسی و خطاطی شرکت می کرد. به ورزش‌های رزمی و فنون کاراته علاقه داشت و تمرین و ممارست زیادی در آن می کرد. الگوی جوانمردی و فتوت و روحیه و منش پهلوانی بود. فنون رزمی و تکنیک های دفاع شخصی را به سرعت یاد گرفت و تلاش و تمرین زیادی در آن صرف کرد. همیشه با افراد قوی هیکل تر و قدبلندتر و بزرگتر از خودش مبارزه می کرد و هرگز با افراد کوچکتر و ضعیف تر از خودش حریف نمی شد. با خط خوشش بر روی بسیاری از دیوارهای شهر، جملات امام را نوشته بود. چندبار به جبهه اعزام شد اما در اعزام آخر و در سفر بی بازگشتش، خدا سرانجامی شگفت برایش رقم زده بود.

 

شهیدی که پیکر بی سرش یا حسین می گفت!….

پیشاپیش یک دسته پانزده نفره در حال پیشروی در منطقه جنگی هستند. ناگاه صدایی تیز و بلند، گوش جمع پانزده نفره‌شان را پر می‌کند. روی زمین پرت می‌شوند. گوش‌هایشان سوت می‌کشد و چشم‌هایشان پر از خاک می‌شود. سرشان را با دست‌هایشان می‌گیرند تا موج انفجار تمام شود. ترکش‌ها بدن‌شان را پاره پاره می‌کند و خونی گرم از پیشانی‌هایشان می‌چکد. با پیرهن‌های دریده آرام آرام بلند می‌شوند. یاد علی اکبر می‌افتند که جلوترشان راه می‌رفت. صدایش می‌زنند: «علی اکبر، علی اکبر! خوبی برادر؟» سرش جلوی پایشان غلت می‌خورَد! وحشت‌زده عقب می‌کشند. چشم‌های علی اکبر باز است و با نگاهی خندان به آسمان خیره شده.
می‌دوند. هنوز باورشان نشده که سر علی اکبر جلوی پایشان افتاده. می‌دوند. پیکر بی سرِ علی اکبر، «یا حسین» گویان راه می‌رود! برادران رزمنده می‌لرزند. نمی‌دانند چه کنند. علی اکبر شهید شده یا زنده است؟! مگر بدن بی سر و سر بی بدن، به حسین (ع) سلام می‌دهد؟
گریه امان‌شان را می‌برد. دیگر به مین و رگبار گلوله‌ها فکر نمی‌کنند. پشت سرِ پیکر بی سرِ علی اکبر می‌دوند، علی اکبر، آخرین «یا حسین»اش را می‌گوید و روی زمین می‌افتد. دور بدنش حلقه می‌زنند. گلویش هنوز عطر خوش و آسمانی یا حسین می‌دهد.

حکایت وصیت عجیب علی اکبر و دعایی که مستجاب شد

می‌خواهند بدن بی سرش را بلند کنند که پاکت نامه‌ی نیمه سوخته‌ای از کوله پشتی علی اکبر بیرون می‌افتد. وصیت‌نامه‌اش را همان‌جا باز می‌کنند:
«ألسلام علی الرأس المرفوع. خدایا من شنیده‌ام که امام حسین (ع ) با لب تشنه شهید شده، من هم دوست دارم این گونه شهید بشوم. خدایا شنیده‌ام که سر امام حسین (ع ) را از پشت بریده‌اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده شود. خدایا شنیده‌ام سر امام حسین (ع ) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی‌دانم که بتوانم با آن انس بگیرم و بتوانم بعد از مرگم قرآن بخوانم، ولی به امام حسین (ع ) خیلی عشق دارم؛ دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سرِ بریده‌ام مترنم به ذکر یاحسین یا حسین باشد…»
و چنین بود که سر علی اکبر بر دامن جد مظلومش سرور شهیدان عالم، حسین (ع) آرام گرفت و کربلایی شد… .

 

انتهای گزارش/

 



منبع خبر

شهید سید علی اکبر دهقان؛ بدان امید دهم‌ جان، که خاک کوی تو باشم…. بیشتر بخوانید »

همدستی آمریکا و آلمان در نسل کشی مردم غزه

همدستی آمریکا و آلمان در نسل کشی مردم غزه


همدستی آمریکا و آلمان در نسل کشی مردم غزه
به گزارش نوید شاهد؛ اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه (دوشنبه) ۲۶ آذرماه با اشاره به اظهارات بن سائول‌ گزارشگر ویژه سازمان ملل مبنی بر اینکه آلمان و آمریکا تامین‌کننده ۹۹ درصد تسلیحات صادره به اسرائیل هستند، عنوان کرد: ایالات متحده آمریکا و آلمان با ادامه ارسال تسلیحات به رژیم اسرائیل در این نسل‌کشی معاونت و مشارکت دارند و تبدیل به همدست و شریک کامل نسل‌کشی غزه شده‌اند.
 
براساس اعلام وزارت بهداشت فلسطین از آغاز حملات رژیم صهیونیستی به غزه تاکنون ۴۵ هزار و ۲۸ نفر شهید و ۱۰۶ هزار و ۹۶۲ نفر هم مجروح شده‌اند.محمد ابوعفش مدیر سازمان امداد پزشکی در نوار غزه هم نسبت به وقوع یک فاجعه زیست محیطی جدی به دلیل تداوم نسل‌کشی و جمع شدن پیکرهای شهدای فلسطینی در خیابان‌های شمال غزه هشدار داد.
 
اسماعیل بقایی افزود: در واقع، آنها همه هنجارهای حقوقی مبتنی بر اصل «رعایت و اطمینان از رعایت» قواعد حقوق بشردوستانه و نیز تعهدات حقوقی بین‌المللی خود در رابطه با پیشگیری و مجازات نسل‌کشی را زیر پا گذاشته‌اند.
 
سخنگوی دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: این کشورها باید به خاطر اقدامات متخلفانه و مجرمانه‌ای که مرتکب می‌شوند مسئول شناخته شوند و پاسخگو باشند.
 
انتهای پیام/ 



منبع خبر

همدستی آمریکا و آلمان در نسل کشی مردم غزه بیشتر بخوانید »

۲۷ آذر شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگترین آرمان‌های انقلاب اسلامی

۲۷ آذر شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگترین آرمان‌های انقلاب اسلامی


۲۷ آذر شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگترین آرمان‌های انقلاب اسلامی

از خجسته ترین پیامدهای انقلاب اسلامی وحدت حوزه و دانشگاه است. طرح مسئله وحدت حوزه و دانشگاه را می‌توان از آثار انقلاب فرهنگی دانست که با بهره‌گیری از رهنمودهای امام خمینی (ره) در سال ۵۹ آغاز گردید. انقلاب فرهنگی تحقق پیام حضرت امام رحمه الله علیه در نوروز سال ۵۹ را به عنوان «گسترش پژوهشهای علمی و معارف بلند و عمیق اسلام» دنبال می‌نمود این آرمان بلند دانشگاه و حوزه را برای تلاش علمی مشترک به سوی هم کشاند و در فضای سیاسی آن زمان و منجر به وحدت حوزه و دانشگاه شود.
 بیست و هفتم آذرماه، یادآور عروج سرخ مجاهدی خستگی‌ناپذیر و عالمی ربانی آیت‌الله مفتح، است که از پیشروان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. این شهید والامقام در راه تحقق آرمان بلند که از اندیشه عمیق امام راحل رحمة‌الله برخاسته بود تلاش‌های بی‌وقفه‌ای انجام داد به پاس فعالیتهای چشم‌گیر شهید مفتح در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه لزوم ارتباط همکاری و هم‌فکری این دو قشر اندیشمند روز ۲۷ آذر – که سالروز شهادت دکتر مفتح نیز می‌باشد – روز وحدت حوزه و دانشگاه نام‌گذاری شده است.
حوزه‌های علمیه در جامعه دینی و نظام ما دارای جایگاهی بس مهم و نقش آن در حرکت اسلامی و تربیت جامعه بسیار حساس است. با نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان در می‌یابیم که عالمان دینی همواره در حوادث و به ویژه مبارزات مردم علیه طاغوت و حکومتهای جائز زمان خویش پیشاپیش مردم به قیام برخاسته‌اند. با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی و پدید آمدن افقهای تازه مسئولیت سنگین‌تری بر عهده حوزویان قرار گرفته است.

دانشگاه نیز همواره جایگاه آموزش و کاوش در حوزه اندیشه‌های علمی بوده است و رسالت بلند آنان سوق دادن جامعه به سوی مقاصد بلند علمی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی است. دانشگاهیان به عنوان روشن فکرانی که از افق بالاتری به جامعه می نگرند می‌توانند در پیشبرد جامعه به سوی رشد و تعالی نقش بسیار مهمی ایفا نمایند.

در نظام گذشته تلاش‌های بسیاری برای منزوی کردن روحانیت و از سوی دیگر غربی کردن کشور و نهادهای فرهنگی و آموزشی، به ویژه دانشگاه‌ها صورت پذیرفت با پیروزی انقلاب اسلامی و در سایه رهبری امام رحمة‌الله علیه دو قشر روحانی و دانشجو برای پیروزی انقلاب اسلامی پیشگام گردیدند. روحانی و دانشجو با درک موقعیت حساس و مهم خود همواره نقش خود را در انقلاب حفظ کردند و پیشاپیش سایر اقشار برای ایفای مسئولیتهای خویش وارد عمل شده اند.
امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در بیاناتی فرموده اند: «امروز یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی‌ام در این دو مرکز پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی نه غربی باشند امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند.

وحدت حوزه و دانشگاه راهبرد اساسی امام خمینی (ره) برای تحقق اسلام ناب محمدی است و بدون این وحدت انقلاب اسلامی کم فروغ است وحدت و همکاری میان این دو نهاد نه یک وحدت فیزیکی و شکلی بلکه تقارب و یکی شدن در مبانی معرفت شناختی ارزش‌های فرهنگی و دغدغه‌ها و حساسیت‌های سیاسی – اجتماعی است و همین موضوع است که هر یک از این دو قشر را در جایگاه واقعی خود قرار داده است.

اگرچه در راه وحدت حوزه و دانشگاه تلاش‌های بسیاری صورت گرفته اما کارشکنی‌های متعددی نیز در راه مقابله با این هدف شکل گرفته است. بدون شک هستند کسانی که می‌خواهند بار دیگر بین این دو مرکز ارزشمند و این دو قشر مهم و تأثیرگذار جدایی افکنند کسانی که دشمنان نظام اسلامی را می‌شناسند نباید اجازه دهند تا غبار کدورت فضای آکنده از مهر و دوستی و جو سالم محیط‌های علمی کشور را تیره و بیمار سازد. روز وحدت حوزه و دانشگاه خوبی است برای طرح مجدد و عالمانه این موضوع و آسیب شناسی و آفت زدایی از این شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگ ترین آرمان‌های انقلاب اسلامی است.
بنیان گذار انقلاب اسلامی – که همیشه با نگاهی ژرف به مسائل می‌نگریست – جدایی حوزه و دانشگاه را توطئه استکبار می‌دانست. ایشان در سخنانی فرموده‌اند: «حالا که می‌بینند یک تحولی پیدا شده است و دانشگاهی متمایل شده است به روحانی و روحانی متمایل شده است به دانشگاهی و باهم هستند و میخواهند با هم کشور خودشان را به پیش ببرند حالا شیاطین بیشتر در فکر هستند که روحانی را از یک طرف بکوبند و دانشگاهی را از یک طرف و فساد کنند بین این دو تاچشم هایتان را باید خیلی باز کنید در این زمان چشم و گوش‌ها باید خیلی باز باشد که یک وقت می‌بینید از داخل خود دانشگاه و از داخل خود فیضیه شما را به فساد می‌کشانند شما را به تفرقه می‌کشانند. اینهایی که نمی‌خواهند این کشور یک کشور صحیح و سالم باشد و ارباب‌های آنها که از اول هم نمی‌خواستند نمی‌توانند ببینند که شما با هم مجتمع شدید و می‌خواهید با هم کار کنید …. آنها در صدد این هستند که نگذارند شماها باهم باشید».

برای همکاری حوزه و دانشگاه زمینه‌های گسترده‌ای وجود دارد که به چند مورد اشاره می‌کنیم، برخی نمونه‌های عینی تقارب و همکاری این دو نهاد عبارتند از تبادل اطلاعات، تشکیل شبکه‌های مشترک پژوهشی – اطلاع رسانی، مبادله استاد و مدرس و نیز ایجاد ارتباط – فرهنگی می‌تواند سهم بسزایی در همکاری و وحدت حوزه و دانشگاه داشته باشد.
مقام معظم رهبری (دام عزه) راهکار وحدت حوزه و دانشگاه را این چنین تبیین کرده‌اند در نظام اسلامی علم و دین پایه یا باید حرکت کند، وحدت حوزه و دانشگاه یعنی این وحدت حوزه و دانشگاه معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص‌های حوزه‌ای در دانشگاه و تخصص‌های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود نه لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوش‌بین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین هستند.

این مؤسسه دو شعبه دارد یک شعبه حوزه‌های علمیه و شعبه دیگر دانشگاه‌ها هستند، طلاب و دانشجویان قدر یکدیگر را بدانند با یکدیگر آشنا و مرتبط باشند احساس بیگانگی نکنند احساس خویشاوندی و برادری را حفظ کنند و روحانیون در دانشگاه ها عملاً کوشش کنند که نمونه‌های کامل عالم دین و طلبه علوم دینی را به طلاب و دانشجویان و دانشگاهیان ارائه بدهند و نشان دهند که هر دو نسبت به یکدیگر با حساسیت مثبت و با علاقه همکاری می‌کنند. این همکاری و وحدت حوزه و دانشگاه است. البته برای این کار باید برنامه ریزی و سازمان دهی بشود.

این روز تاریخ ساز را به همه دانشجویان، طلاب، اساتید و علمای حوزه و دانشگاه بویژه دانشجویان، طلاب و اساتید شاهد و ایثارگر تبریک گفته و برای همه آنها آرزوی موفقیت می‌کنم.

یعقوب سلیمانی
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران



منبع خبر

۲۷ آذر شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگترین آرمان‌های انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »