مجاهدت

پیشرفت علمی فرزندان شاهد و ایثارگر در کنکور 1403

پیشرفت علمی فرزندان شاهد و ایثارگر در کنکور 1403



به گزارش نوید شاهد از ایثار هاشم صابریان در همایش تجلیل از دانش‌آموزان ممتاز شاهد و ایثارگر آذربایجان شرقی در تالار معلم تبریز به مطالعه کارشناسی و بررسی وضعیت رتبه‌های داوطلبان شاهد و ایثارگر در آزمون سراسری اشاره کرد و گفت: نتایج کنکور امسال نشان داد که خوشبختانه داوطلبان شاهد و ایثارگر به طور متوسط، یک دهک نسبت به نتایج کنکور پارسال ارتقا داشته‌اند که دستاورد بسیار خوبی است.

وی به وضعیت آذربایجان شرقی در این شاخص اشاره و عنوان کرد: برای ارتقاء رتبه دانش‌آموزان شاهد و ایثارگر آذربایجان شرقی در کنکور، باید برنامه‌ریزی جامع و دقیقی کرد و قطعاً با تلاش مضاعفی که همکاران ما در استان انجام می‌دهند، شاهد این ارتقا خواهیم بود.

مدیرکل آموزش بنیاد شهید و امور ایثارگران همچنین با گرامیداشت یاد و خاطرۀ شهدا و قدردانی از اهتمام بنیاد آذربایجان شرقی برای برگزاری این همایش افزود: بسیار خوشحالم که در جمع خانواده ایثار و شهادت و مخصوصاً بهترین دانش‌آموزان استان هستم.

وی ریشۀ شادی، خوشحالی، نشاط و نیز امکانپذیر شدن زمینۀ تحصیل آرام و دستیابی دانش‌آموزانِ امروز به مدارج علمی را در غم بزرگ مادران و پدران شهدا در فراق فرزندان شهیدشان دانست و اظهار کرد: امیدواریم خداوند متعال مقامِ عالیِ شهدا را متعالی کند و به ما توفیق پیمودن راه شهدا و خدمتگزاری به فرزندان شاهد و ایثارگر را عنایت فرماید.

صابریان با اشاره به سخنان مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در این همایش، از آنچه او آن را توجه ویژه آموزش و پرورش استان به دانش‌آموزان جامعه هدف بنیاد شهید خواند، قدردانی کرد و گفت: در آذربایجان شرقی همکاری بسیار نزدیک و صمیمانه‌ای بین بنیاد شهید و آموزش و پرورش وجود دارد و مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان خودشان را خادم الشهدا می‌دانند که افتخار و فرصت بزرگی برای ما در بنیاد شهید است.

مدیرکل آموزش بنیاد شهید و امور ایثارگران همچنین تجلیل از دانش‌آموزان ممتاز شاهد و ایثارگر را دارای تاثیرات سازنده در روحیه و انگیزۀ آنان توصیف کرد و با یادآوری خاطراتش از تجلیل‌های دوران دانش‌آموزی خود اظهار کرد: دانش‌آموزان عزیز ما به خاطر تجلیل، درس نمی‌خوانند اما این تجلیل‌ها حال آن‌ها را خوب می‌کند و ضمن موثر بودن در افزایش روحیه، این پیام را مخابره می‌کند که مسئولان بنیاد شهید، دانش‌آموزان شاهد و ایثارگر و موفقیت‌های آنان را می‌بینند.

وی ادامه داد: امسال در مراسم‌های تجلیل از دانش‌آموزان ممتاز شاهد و ایثارگر، ابتکار جدیدی به خرج دادیم و در کنار دانش‌آموزان ممتاز، از دانش آموزان ساعی شاهد و ایثارگر هم تجلیل می‌کنیم.

صابریان، دانش‌آموزان ساعی را آن دسته از دانش آموزانی توصیف کرد که نسبت به سال قبل و یا نیسمال قبلی، پیشرفت تحصیلی قابل توجهی داشته‌اند.

مدیرکل آموزش بنیاد شهید و امور ایثارگران تاکید کرد: تجلیل از دانش‌آموزان ساعی به این خاطر است که یادآوری کنیم این دانش‌آموزان اگر ارادۀ پیشرفت تحصیلی را داشته باشند و فعل خواستن را صرف کنند، می‌توانند کامیاب شوند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود از دانش‌آموزان شاهد و ایثارگر خواست به سلامت جسم و روان خود توجه داشته باشند و تاکید کرد: اول، سلامتی جسم و روح باید مدنظر باشد چون فقط در این بستر است که امکان تحصیل و موفقیت وجود دارد پس درخواست ما از دانش آموزان عزیز این است که قدر عمرشان را بدانند و همۀ ساحت‌های زندگی خود را به شکلی چند وجهی رشد دهند و از شادی غافل نشوند و دختران و پسران بانشاطی باشند.

صابریان گفت: امیدوارم دانش‌آموزان ممتاز و ساعی شاهد و ایثارگر را در آینده نزدیک در همایش تجلیل از دانشجویان ممتاز و در آینده کمی دورتر جزو مسئولان و تاثیرگذاران عرصه‌های علمی، سیاسی و اجتماعی کشورمان ببینیم.



منبع خبر

پیشرفت علمی فرزندان شاهد و ایثارگر در کنکور 1403 بیشتر بخوانید »

مادران و همسران شهدا در مسیر پاسداری از انقلاب نقش‌آفرینی می کنند

مادران و همسران شهدا در مسیر پاسداری از انقلاب نقش‌آفرینی می کنند



به گزارش نوید شاهد، دکتر یعقوب سلیمانی در ابتدای این مراسم ضمن خیرمقدم به خانواده معظم شهدا، مادران و همسران شهدا که در سراسر کشور به‌صورت هم‌زمان در این مراسم حضور پیدا کرده‌اند، گفت: حضرت ام‌البنین (س) پاسدار واقعه عاشورا بودند و امروز مادران و همسران شهدا در همان مسیر پاسداری ام‌البنین (س) قرار دارند و نقش‌آفرینی می‌کنند.

وی افزود: زنان جامعه اسلامی همواره با شجاعت و ایثار مایه افتخار بوده‌اند. تجلیل از ۱۷ هزار بانوی شهید جانباز و آزاده نشان‌دهنده جایگاه زنان در انقلاب و دفاع مقدس است، چنانچه امام خمینی (ره) می‌فرمایند؛ «پیروزی انقلاب را مدیون زنان هستیم». زنان در بیانیه گام دوم انقلاب، در سه محور تحقق توسعه تمدن اسلامی نقش بالایی دارند و باید در هر سه نقش‌آفرینی کنند.

دکتر سلیمانی در ادامه فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره مقام مادران و همسران را قرائت کرد: «لحظهٔ شهادت، اوّلِ راحتِ او است؛ اما برای پدر مادر و همسر، اوّلِ رنجِ آنها است. شهید وقتی از این دنیا می‌رود، در ملکوت اعلیٰ میهمان خود خدا است، رزق او را خود خدا عنایت می‌کند، اوّلِ راحتیِ او است؛ امّا پدر چطور، مادر چطور، همسر چطور؟ وقتی اینها می‌شنوند که عزیزشان به شهادت رسیده، رنجشان تازه آنجا شروع می‌شود، تمام هم نمی‌شود؛ گذران زندگی خیلی از چیزها را از یاد انسان می‌برد؛ آنچه از یاد انسان نمی‌رود داغ عزیزان است، به این شکل و به این صورت. [وقتی] انسان این کتاب‌هایی را که دربارهٔ شهدا نوشته شدند می‌خواند، آنجا می‌فهمد که بر پدر شهید، مادر شهید، همسر شهید چه گذشته است؛ این را کسانی که از دور دارند تماشا می‌کنند نمی‌فهمند. این رنج، علوّ درجات را می‌آورد؛ این رنج پیش خدای متعال بی‌حساب‌وکتاب نیست؛ قدرت تحمّل این رنج به انسان عظمت می‌بخشد.

معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در ادامه گفت: بر اساس آمار قریب به ۸ هزار مادر شهید ۲ فرزند شهید، ۶۳۷ مادر ۳ فرزند شهید، ۸۶ مادر ۴ فرزند شهید و ۳۲ مادر ۵ فرزند، ۳ مادر ۶ فرزند شهید، یک مادر ۸ فرزند و ۲ مادر ۹ فرزند شهید تقدیم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و تقدیم سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نموده‌اند که نشان از مقام و مرتبه بالای ایثار و گذشت مادران صبور شهدا دارد.

انتهای پیام



منبع خبر

مادران و همسران شهدا در مسیر پاسداری از انقلاب نقش‌آفرینی می کنند بیشتر بخوانید »

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»...

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»…


سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»...

به گزارش نوید شاهد، بیست و چهارم آذر، روز میلاد بزرگمردی است که نامش بر بلندای شرف و بر ستیغ حماسه و افتخار تا ابد می‌درخشد. سردار دلیر و فداکار جبهه جهانی مقاومت اسلامی؛ «حاج حسین همدانی» که به عنوان: «بزرگ‌ترین فرماندهان جنگ سوریه»، «نابغه‌ جنگ‌های ناهمتراز در غرب آسیا» و «مرد شماره ۲ سپاه» از او یاد می‌شود، از بنیانگذاران لشکر و بعدها سپاه 27 محمد رسول الله (ص)، از شاخص‌ترین سرداران دوران دفاع مقدس و چهره تابناک مدیریت نظامی جنگ هشت ساله و فرماندهی عملیاتی و میدانی محور مقاومت است. بنیانگذاری سپاه در کردستان، بنیانگذاری و فرماندهی سپاه در استان همدان، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) و سپاه پاسداران تهران و مشاور فرمانده کل سپاه، بخشی از مسئولیت‌های این سردار بزرگ است. در سال ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده راهبردی در میدان نبرد سوریه حاضر شد.

او در آنجا به «ابووهب» معروف بود. ایده تشکیل گروههای جهاد و مقاومت مردمی در سوریه برای دفاع در برابر تروریستهای مسلح تکفیری و فتنه داعش و نجات سوریه از بحران ایجاد شده توسط جبهه عبری- عربی- غربی و نظام سلطه و استکبار جهانی توسط این شهید بزرگ،طرح و اجرا گردید. خدمات او آنچنان درخشان و ماندگار است که فرمانده و مقتدای جبهه حق در وصفش فرمود: « او جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهه‌های شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهره‌ نورانی خود را در دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) و در مقابله با اشقیای تکفیری ضد اسلام سپری کرد و در همین جبهه‌ پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد. فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد…»

 

از ترک تحصیل و باطری‌سازی میدان قزوین تا حمل سلاح در پوشش راننده اتوبوس

 

حسین همدانی ۲۴ آذر ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد. نام خانوادگی او در شناسنامه شاه‌کوهی همدانی و اصالتاً اهل همدان بود. پدرش علی شاه‌کوهی، کارگر فنی پالایشگاه نفت آبادان و مادرش گوهرتاج چراغ‌نوروزی بود. خانواده‌ همدانی بعد از فوت پدر در سال ۱۳۳۵ به همدان، زادگاه اجدادی‌شان مهاجرت کردند. حسین در ۷ سالگی به مدرسه رفت. در همین دوره به دلیل وضعیت مالی خانواده در کنار تحصیل مشغول به کار شد. تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد و در این مقطع به دلیل مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شد. خانواده‌ در سال ۱۳۴۶ به تهران مهاجرت کرد و در محله‌ جوادیه ساکن شد. در این دوره حسین در یک باطری‌سازی در میدان قزوین مشغول به کار شد و تحصیلاتش را در مدرسه‌ شبانه‌روزی نازی‌آباد ادامه داد. سال ۱۳۵۰ خدمت سربازی خود را در تیپ ۵۵ هوابرد ارتش در شیراز گذراند. بعد از پایان دوره‌ سربازی بود که دیپلم گرفت. حسین همدانی در جلسات سخنرانی دکتر علی شریعتی، استاد مرتضی مطهری، دکتر مفتح، و آیت الله خامنه‌ای شرکت فعال داشت و بینش اعتقادی و سیاسی خود را شکل می‌داد. حسین در پوشش راننده‌ اتوبوس برای گروه‌های مبارز همدان، سلاح حمل می‌کرد. روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در تیم حفاظت از امام (ره) بود و از همین روز که با سردار شهید محمود شهبازی آشنا شد، راه خود را تعیین کرد.

 

قهرمان «سرپل ذهاب»، شیر «مرصاد»

 

از تیر 58 و به محض تشکیل سپاه، لباس پاسداری به تن کرد و برای دفع شرارت ضد انقلاب مسلح و مزدور کردستان، وارد مهاباد شد. در مریوان با سردار «احمد متوسلیان» آشنا شد و در تابستان 59 در جلسه ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه و رئیس جمهور وقت، استقرار تانکهای ارتش بعث در مرز ایران را به بنی صدر گزارش کرد. در اسفند 59 فرماندهی عملیات سرپل ذهاب را بعهده داشت و در آبان 60 همراه با شهیدان: «همت»، «متوسلیان» و «شهبازی»، تیپ 27 محمد رسول الله (ص) سپاه را که در ادامه خود لشکر و سپس سپاه و تبدیل به بزرگترین بازوی عملیاتی و نظامی و دفاعی سپاه پاسداران گردید، تاسیس کرد. او در روز دوم مرداد 67 و بمحض تجاوز مهاجمان مزدور منافق به خاک کشورمان، از اولین کسانی بود که همراه امیر شهید «صیاد شیرازی» در عملیات مرصاد حاضر بود و جانفشانی بسیار کرد. سردار همدانی سال ۱۳۸۰ به فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله منصوب شد. او در مراسم معارفه با اشاره به اولین فرمانده این لشکر: (حاج احمد متوسلیان) خود را جانشین فرمانده لشکر۲۷ نامید. سال ۸۴ با تاسیس مرکز راهبردی سپاه، سردار عزیز جعفری، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، معاونت آن را به همدانی سپرد. او سال ۸۵ مجدداً جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج را عهده‌دار شد.

 

در معرکه مصاف با فتنه داخلی

 

آبان ۸۸ به فرماندهی قرارگاه ثارالله و سپاه تهران منصوب شد. این یکی از مقاطع حساس و تاریخی زندگی و فصلی بزرگ از مجاهدتهای اوست. دشمن، با رذالت تمام، سرکوب و کشتار مردم در حوادث و اعتراضات سال 88 را به این سردار شجاع نسبت داد در حالی که گزارشها و روایتها حاکی از برخورد مداراجویانه، بزرگمنشانه و مهربانانه ایشان با بازداشتی‌های آن سال است که خود با این جوانان سخن گفته و حقایق را بیان می‌کرد و بیشتر آنان را پس از توجیه شرایط و سوءاستفاده دشمن از بحران‌سازی در کشور، آزاد می‌کرد. بر خلاف موج تهمتهای ناجوانمردانه عوامل دشمن، شورای امنیت به درخواست سردار همدانی بود که مصوبه‌ عدم استفاده‌ نیروهای نظامی و انتظامی و مردمی از سلاح گرم را صادر کرد.

 

فرمانده راهبردی «عمق استراتژیک» در قرارگاه «محور مقاومت»

 

در 13 دی 90 با درخواست سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی» و حکم فرماندهی سپاه، ماموریت بزرگ دیگری یافت: رفتن به سوریه که با توطئه مشترک استکبار و نظام سلطه، صهیونیسم و ارتجاع عربی، تبدیل به باتلاق بحران خاورمیانه و آزمایشگاه فتنه و شرارت در منطقه شده بود. از او در این دوران به عنوان فرمانده‌ راهبردی سوریه یاد می‌شود. به گفته او در آن زمان بیش از ۷۵ درصد سوریه در اشغال تروریست‌های مسلح بود و فقط ۲۵ درصد از آن در دست حکومت مرکزی باقی مانده بود. همچنین منابع خبری از سازماندهی ۱۱۰ هزار نیرو توسط جیش‌الحر خبر می‌دادند و کارشناسان سیاسی سقوط حکومت بشار را پیش‌بینی می‌کردند. حاج حسین همدانی دلیل حضور ایران در بحران سوریه را با تعبیری از رهبر معظم انقلاب اسلامی پاسخ داده بود: «عمق استراتژی ما سوریه است.» او معتقد بود: «سوریه تنها کشوری است که در جبهه‌ مقاومت، باقی مانده و تنها کشوری است که علی‌رغم تمام تلاش‌های آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و کشورهای عربی، حاضر نشد با رژیم اشغال‌گر قدس مذاکره کند.»

 

من هر شب شما را با اسم در نمازم دعا می‌کردم…

 

 همدانی پس از بازگشت، فرماندهی قرارگاه امام حسین (علیه‌السّلام) را به عهده گرفت. این قرارگاه مسئولیت سازماندهی نیروهای رزمنده اعزامی به سوریه را بر عهده داشت. بعد از بازگشت او، رهبر معظم انقلاب در دیداری باد تمجید از اقدامات ایشان گفته بود: «من هر شب در نمازم شما را با اسم دعا می‌کردم.»

 

الگوی مدیریت در «میدان» و سازمان رزمی به وسعت «مردم»

 

در فرماندهی میدانی علیه تکفیری‌ها و داعش در جریان بحران سوریه، در مرحله‌ای فشار از سوی عربستان و قطر نیز زیاد شده بود و سوریه به مرحله‌ای رسید که سقوطش حتمی بود. سردار همدانی می‌گفت: «در آن وضعیت به ما گفتند، خانواده‌ها را بفرستید تا بروند و بشار هم برود کشوری پناهندگی بگیرد چرا که کار تمام است. من آن شب در کاخ بشار اسد بودم گفتم حال که می‌گویند کار تمام است من یک پیشنهاد نهایی دارم شاید چاره افتاد. گفتم درب اسلحه خانه را به روی مردم باز کنید تا مردم خودشان در مقابل معارضین بایستند. بشار قبول کرد و صبح دیدیم وضعیت جور دیگری است و ورق برگشته است و این شروعی برای تشکیل دفاع وطنی بود.»

با مشاوره‌هایی که سردار همدانی می‌داد و تجربه‌هایی که در سازماندهی نیروها داشت، توانست کار را به‌جایی برساند که سوری‌ها همچون بسیجی‌های خودمان در دوران دفاع مقدس، شجاعانه و شهادت‌طلبانه به میدان نبرد با تکفیری‌ها بروند. نیروهای نظامی زیر نظر همدانی، هسته‌ اولیه‌ تشکیلات دفاع وطنی سوریه مشهور به «قوات الدفاع الوطنی» بودند که نقش اصلی را در حفظ سوریه از خطر تجزیه و تصرف بدست تروریستهای تکفیری سلفی و داعشی داشتند.  

 

«آقای همدانی کو؟»؛ روایت آخرین دیدار با «آقا» پیش از پرواز آخر…

 

آقای «گل علی بابایی» از آخرین دیدار «حاج حسین» با «حضرت آقا» روایتی جالب دارد: «دوشنبه 13 مهر 94 با حضرت آقا قرار ملاقات داشتیم. سردار همدانی یکشنبه برای سوریه پرواز داشت. وقتی از دیدار با رهبری باخبر شد، سفرش را به تاخیر انداخت. من نشنیدم اما دوستان گفتند که حاج حسین می گفت: «بروم برای آخرین بار حضرت آقا را ببینم.» روز دوشنبه با لباس نظامی آمد. ردیف جلو، حضرت آقا با لبخند و گرمی از ایشان و دیگران احوالپرسی کردند. جلسه که تمام شد، رهبری به کتاب «مهتاب خین» رسیدند و فرمودند: این چیست؟ گفتیم: خاطرات آقای همدانی است. سرشان را برگرداندند و گفتند: آقای همدانی کو؟ سردار همدانی حضرت آقا را بغل کرد و پیشانی ایشان را بوسید. پس از آن دیدار سردار همدانی خیلی روحیه گرفت و بعد از ظهر راه همان روز به سوریه رفتند و 3 روز بعد به شهادت رسیدند…»

 

هنوز خون تو می‌جوشد ای «حبیب حرم»!…

 

به گفته همرزمان حاج حسین همدانی، وی ساعت سه و سی دقیقه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقه‌ای که دست تکفیری‌ها بود رفته و در راه به کمین بر می‌خورند، پاره‌ای از آتشی که دشمن در منطقه تبادل کرده به ماشین اصابت می‌کند. ماشین منحرف شده و آن را به رگبار می‌بندند. راننده از ناحیه کمر و حسین همدانی از ناحیه چشم و سر آسیب جدی می‌بیند که به بیمارستان برده شده اما ساعت ۸ شب شهید می‌شود. بدین ترتیب، سردار بزرگ حماسه و غیرت، شهید دفاع از حرم اهل بیت (ع) و حریم عزت و اقتدار، «حبیب مدافعان حرم»، به یاران و همرزمان شهیدش می‌پیوندد.

 

 

ما راست قامتان  را سر پیش ظلم، خم نیست…

 

مردی اگر بخون خفت از این قبیله، غم نیست

ازین قبیل مردان در این  قبیله کم نیست

از گلشن شهادت، گویا حسین (ع) گل چید

انگار جز شهیدان، محرم دراین حرم نیست

هر کس ز دست ساقی جام وصال گیرد

خواهان جام غم هست، محتاج جام جم نیست

گر جملگی بیفتیم مثل حسین (ع) بر خاک

ما راست قامتان  را سر پیش ظلم، خم نیست

باید سرود با عشق غم‌نامه‌ی ولا را

هر کس که ساخت شعری، هم سنگ محتشم نیست

بیش و کم جهان را از عاشقان مپرسید

عاشق اگر کسی شد در فکر بیش وکم نیست

یک عمر دار بر دوش در انتظار مرگیم

مارا خیال سازش با شحنه ستم نیست

چهچه  زنان برقص آی مانند مرغ بسمل

بلبل پی سرودن در فکر زیر و بم نیست

در کیش ما نباشد شایسته شهادت

آنکس که با خمینی در عشق هم قسم نیست

ما را حیات جاوید با مرگ گردد آغاز

این ره ندارد آغاز پایان راه هم نیست

مردی بخاک افتاد مرد دگر قد افراشت

یعنی حسین دوران بی یاور و علم نیست

ما وارثان آدم، آماده ایم هر دم

مردن میان بستر، در دودمان دم نیست

پایان گل، شهود است، پایان گل، سجود است

پایان گل، وجود است پایان گل، عدم نیست…

 

سید عبدالله حسینی

 

شهید شهر من! تکبیر گفتی تا خدا رفتی

 

چه می‌بینند در چشم تو چشمانم؟ نمی‌دانم! 

شرار، آن چشمها کی ریخت در جانم؟ نمی‌دانم 

 

تو رفتی بر سر پیمان و ما ماندیم جامانده 

بگو سر می‌شود یکروز پیمانم، نمی‌دانم 

 

دلم با توست از بازی دراز و فکه تا خین 

حلب، صنعا، بلندی‌های جولانم؟ نمی‌دانم 

 

دلم بی تاب، مثل مرغ پر کنده‌ست می‌دانی 

دوکوهه، پاوه، مهران، حاج عمرانم نمی‌دانم 

شناسایی کن این گم کرده رسم موقعیت را 

هویزه، تنگه ی مرصاد، بستانم؟ نمی‌دانم 

 

حبیب! از فاو «الی بیت المقدس» یکنفس راندی 

من آیا مثل تو مشتاق میدانم؟ نمی‌دانم! 

 

شهید شهر من! تکبیر گفتی تا خدا رفتی 

بگو من پای تکبیر تو می‌مانم؟ نمی‌دانم 

 

و آن صبحی که با موعود دلها می‌رسی از راه 

من بی قدر هم در جمع یارانم؟ نمی‌دانم 

 

چگونه می‌شود اینقدر عاشق بود؟… لایق بود؟ 

نمی‌فهمم نمی‌فهمم، نمی‌دانم نمی‌دانم!…

                                                                                          

 «حامد اهور»

 

 

یک بار دگر از دل این معرکه برگرد…

 

 

 

گرمیم به ایمان علمداری ات ای مرد

ما را نکند مرگ تو از راه شرف سرد

 

ما رهرو این سرخ صراطیم همیشه

هرچند نبینیم به غیر از غم و جز درد

 

سرخ است تو را سینه و سبز است تو را سر

ای روی رقیبان تو در فتنه ی شب، زرد

 

گم شد به خطا در تب طوفانی تزویر

هر کس که تو را در شب آن حادثه گم کرد

 

ما بی تو غریبیم در این شهر، دلیرا

یک بار دگر از دل این معرکه برگرد

 

نازم به امامی که در آن فرصت کوتاه

مانند تو صد شیر به هر حادثه پرورد

 

«شبنم فرضی زاده»

 

 انتهای گزارش/



منبع خبر

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»… بیشتر بخوانید »

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند



به گزارش نوید شاهد، برگزیدگان سومین دوره دوسالانه انتخاب آثار برتر پژوهشی دفاع مقدس جایزه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکشنبه ۲۵ آذرماه بهمزمان با روز پژوهش با حضور چهره‌های نظامی و فرهنگی چون سردار سلامی، سردار کارگر، سردار کوثری، سردار سهرابی، سردار رمضان شریف در تالار خلیج‌فارس باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اعلام شد.

 

نتایج داوری کتاب‌ها:

گروه داوری فرهنگی، ادبی

-کتاب «ماه تمام؛ سرگذشت‌نامه مستند معلم بسیجی شهید محمدابراهیم همت» نویسنده گلعلی بابایی از انتشارات ۲۷ و «در معبر نقد» نویسنده غلامرضا کافی از انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به‌طور مشترک آثار شایسته تقدیر شناخته شدند.

در این گروه کتاب برگزیده انتخاب نشد.

 

گروه داوری اجتماعی، اقتصادی

-کتاب «محصلان عشق؛ نقش دانش آموزان در دفاع مقدس» نویسنده دکتر حسین احمدی و «نقش اصناف و بازاریان در دفاع مقدس» نویسندگان یعقوب پناهی و کامران حمانی از انتشارات مرزوبوم به‌طور مشترک آثار برگزیده انتخاب شدند.

-کتاب «کودکان جنگ؛ مطالعه انسان‌شناختی تجربه زیسته کودکان در جنگ تحمیلی» نویسنده مینو سلیمی، از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری نظامی، امنیتی

-کتاب مسائل اساسی جنگ در آثار منتشرشده ارتش و سپاه، جلد پنجم: تغییر در استراتژی سپاه برای پیروزی نظامی در خاک عراق» نویسنده محمد درودیان از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

-کتاب «خاک‌ریزهای خط مقدم؛ تاریخ مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس جلد ۱ و ۲» نویسنده نصرت‌الله محمود زاده از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری بین‌الملل و مقاومت

-کتاب «شغال در حریم» نویسنده دکتر ابوالفضل کاتب کاوندی اثر برگزیده شناخته شد.

-کتاب «آینده پژوهی روابط نظامی ایران و عراق» نویسنده دکتر رضا نیک منش از انتشارات…اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری تاریخی، سیاسی

-کتاب «سقوط فاو» جلد اول کتاب پنجاه و پنجم روزشمار جنگ ایران و عراق؛ نویسنده یدالله ایزدی از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر برگزیده شناخته شد.

– کتاب «نقش آلمان و انگلیس در طولانی شدن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» اثر مشترک دکتر حجر اردستانی و دکتر سید مسعود موسوی شفایی از انتشارات مرزوبوم اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری مقالاتر

– «بررسی تأثیر آرمان‌های انقلاب اسلامی بر جنبش اسلامی حوثی در یمن» نوشته رضا صفری، مصطفی بیات و «عملکرد فرهنگی و اجتماعی بنیاد مسکن در جنگ تحمیلی؛» نوشته سید محمدجواد قربی مقالات شایسته تقدیر شناخته شدند. در این گروه مقاله برگزیده انتخاب نشد.

 

گروه داوری رساله‌های دکتری

-«نقش ابزارهای رسانه‌ای در تثبیت جایگاه حزب‌الله لبنان در این کشور» نویسنده سعید صدرائیان از دانشگاه تهران، رساله شایسته تقدیر شناخته شد. در این گروه رساله برگزیده انتخاب نشد.

 

پژوهشگران فعال:

_ علیرضا لطف‌اله زادگان، پژوهشگر پیشکسوت، مؤلف بیش از ۱۰ جلد روزشمار جنگ

_بامیر رزاق‌زاده، پژوهشگر پیشکسوت، مؤلف روزشمار جنگ و کتاب‌های نبردی

_سرهنگ وابسته محمد مطواعی / ارتش جمهوری اسلامی ایران

_عضو کارگروه علمی پروژه ۷۰ جلدی تألیف نقش و عملکرد پدافند هوایی در دفاع مقدس / رئیس کارگروه کلان پروژه فتح نپاجا (پروژه مستندسازی اسناد دفاع مقدس و تاریخی و نقش امامین انقلاب در سطح آجا)

_ امیر سرتیپ دوم وابسته اباذر جوکار / ارتش جمهوری اسلامی ایران

-دریادار دوم وابسته اکبر اخگر / ارتش جمهوری اسلامی ایران

-امیر سرتیپ دوم وابسته دکتر محسن مرادیان / ارتش جمهوری اسلامی ایران

_محمود یزدان فام / فعال در تألیف روزشمار

_یعقوب نعمتی / پژوهشگر جوان و مولف سه عنوان روزشمار، کتابهای نبردی

_ علیرضا محسنی ابوالخیری / فعال در تألیف روزشمار

_سید حسین موسوی عماد / پژوهشگر از استان خراسان، نویسنده ۵ عنوان کتاب اطلس، شناسنامه یگان و نبرد شاخص لشکر ۲۱ امام رضا (ع) و استان خراسان در دفاع مقدس

_محمد کریم مشغول / نویسنده ۷ عنوان کتاب اطلس، شناسنامه یگان و نبرد شاخص لشکر ۳۳ المهدی در دفاع مقدس

_نادر زارع‌زاده / نویسنده ۶ عنوان کتاب اطلس و برگزیده کتاب سال دفاع مقدس

_عبدالله فاتحی / پژوهشگر از جهاد سازندگی

 

مراکز پژوهشی و انتشاراتی فعال داخلی و خارجی معرفی شدند:

-مرکز الدراسات السیاسیه و الاستراتیجیه الیمنی؛ مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی یمن

_مرکز مطالعات سیاسی واستراتژیک یمن یک موسسه تحقیقاتی فعال در یمن است که با هدف تحلیل تحولات سیاسی، اجتماعی، استراتژیک واقتصادی و بررسی تاثیرات منطقه ای وبین المللی بر وضعیت داخلی این کشور درسال ۲۰۰۸ تاسیس شده است عمده فعالیت این مرکز انجام پژوهش ها سیاسی، استراتژیک، فرهنگی واقتصادی در قالب کتاب، کارگاه. نشست‌های علمی ونیز انتشار گزارش‌های تخصصی، کتاب‌های پژوهشی ومجله مقاربات سیاسیة (جستارهای سیاسی) می باشد که در سایت این مرکز قابل دسترسی است.

-پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، شهید سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی به‌پاس تألیف کتاب‌های متعدد پژوهشی در سال‌های اخیر و انتشار مرتب فصلنامه علمی مطالعات دفاع مقدس

 

فصلنامه‌ها و مجلات پژوهشی برگزیده:

-فصلنامه علمی «مطالعات دفاع مقدس»

-دو فصلنامه علمی «مطالعات دفاع مقدس و نبردهای معاصر»

-فصلنامه «مطالعات تخصصی و تاریخ شفاهی دوران دفاع مقدس؛ الماس ایران



منبع خبر

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند بیشتر بخوانید »

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است...

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است…



به گزارش نوید شاهد، سیزدهم جمادی الثانی، روز وفات جانسوز بزرگ‌بانویی است که همسری مولای عاشقان را به مادری سه ستاره و یک ماه عاشورای حسین (ع) پیوند زد و دامانش دریایی شد علقمه‌‌پرور و عشق‌آفرین که منظومه معراج «بلاجویان دشت کربلایی» شد. حضرت «فاطمه کلابیه» مشهور به «ام البنین» اگر هیچ نقشی نداشته باشد جز آنکه بزرگمردی چون «قمر بنی هاشم» را در دامن پرورده باشد و یار و همراه و سرباز و فدایی سرور شهیدان عالم کند، کافی بود تا نامش برای همیشه در افق ولایت و شهادت چون خورشید بدرخشد. مادری که در سایه کرامت کوثر فاطمی (س) شیرپسری چون «عباس حسین(ع)» از سرچشمه او جوشید و دریای همه تشنگان انوار علقمه عشق تا ابدیت گشت.

از ولادت تا ورود به خانه ولایت و امامت

زمان ولادت فاطمه کلابیه مشخص نیست؛ برخی تولد او را حدود سال پنجم هجری دانسته‌اند. پدر ام البنین «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» است. او مردی شجاع، دلیر، راستگو، دارای منطق قوی و اهل اکرام به میهمان بود. و مادرش «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب»

پس از شهادت حضرت زهرا (س)، امیر مومنان (ع) از برادرش «عقیل» که در علم «انساب» معروف بود خواست تا برایش زنی بیابد که منسوب به نسل دلیرمردان و شجاعان عرب باشد و برایش پسری بیاورد که سوارکار و دلیر و جنگاور و شیردل باشد. عقیل در پاسخ آن حضرت گفت: «با فاطمه کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست»؛ و سپس در مورد جد مادری ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک، که در آن روز از جهت دلاوری و شجاعت و رشادت، کم نظیر بود گفت: «ابوبراء عامر بن مالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بی نظیر است و کسی را شجاعتر از او جز تو نمی شناسم، از این رو او را بازی کننده با نیزه ها (مُلاعِبُ الأسِنَّة) می نامند.»

خاک حیدر، من کنیز کوثرم، ام البنینم…

ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام، چهار پسر به نام های (عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان) بود، که به دلیل داشتن همین پسران، او را «ام البنین»، یعنی مادر پسران می خواندند. این نام را خود او بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با امیرالمؤمنین علیه السلام، به ایشان پیشنهاد کرد، بدین خاطر که فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام با بردن نام او (فاطمه)، توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.

فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل (ع) ادامه یافت.

فضیلت مادر «ماه» در آینه روایات

کتاب «الأمالی للشجری»، به حدیثی از امام صادق (ع) اشاره می‌کند که در این حدیث، امام وضعیت حضرت ام البنین (س) را پس از واقعه کربلا توصیف می‌کند:

«بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها

بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین علیه السلام مرثیه می‌سرایید و می‌گریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»

«شهید ثانی» درباره عظمت مقام حضرت ام ‌البنین(ع) می‌‌گوید: «ام ‌البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‌ها کرده بود. خاندان اهلبیت (ع) نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در اعیاد، به احترام او به محضرش می‌رفتند و به ایشان ادای احترام می‌کردند.»

همچنین «سیدمحسن امین» در کتاب «اعیان الشیعه» می‌نگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانواده‌ای اصیل و شجاع بود.»

«سید عبدالرزاق موسوى مقرّم» از علمای شیعه می‌گوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار می‌رفت. وی حق خاندان رسالت و اهل بیت نبوت(ع) را خوب می‌شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.»

«علی محمد علی دُخَیل»، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‌‌نویسد: «عظمت این زن در آن‌جا آشکار می‌‌شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‌‌دهند، به آن توجه نمی‌کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) می‌‌پرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.»

دیگر مرا «ام البنین» نخوانید!…

 

حضرت ام البنین (س) در مدینه بود و در واقعه کربلا و هنگام شهادت چهار فرزند رشید و فداکارش در رکاب حسین (ع) حضور نداشت. هنگامی‌که بشیر خبر شهادت فرزندانش را به او رساند ام البنین گفت: «ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردى بچه‌‌هایم و آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبدالله (ع)؛ از حسین برایم بگو» و چون بشیر آنچه در دشت خونین نینوا بر پاره تن فاطمه (س) و یاران جانبازش رفت بیان کرد، دیگر این شیرزن، تا دم مرگ، دست از ماتم و عزا نکشید و ام البنین بعد از واقعه عاشورا هر روز به قبرستان بقیع می‌رفت و بر سر چهار قبر نمادین که به یاد چهار فرزند شیرمردش ساخته بود، همواره می‌گریست و این مرثیه را با سوز و گداز می‌خواند:

«لا تدعونى و یک ام البنین

اى زنان مدینه! دیگر مرا «ام البنین» نخوانید

تذکرنى بلیوث العرین

و مرا مادر شیران شکارى ندانید

کانت بنون لى ادعى بهم

مرا فرزندانى بود که به سبب آن‌ها ام البنینم مى گفتند

و الیوم اصبحت و لا من بنین

ولى اکنون دیگر براى من فرزندى نمانده و همه را از دست داده ام

اربعه مثل نسور الربى

آرى، من چهار باز شکارى داشتم

قد واصلوا الموت بقطع الوتین

که آن‌ها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آن‌ها را قطع نمودند

تنازع الخرصان اشلائهم

و دشمنان با نیزه هاى خود ابدان طیبه آن‌ها را از هم متلاشى کردند

فکلهم امسوا صریعا طعین

و در حالى که روز را به پایان بردند که همه آن‌ها با جسد چاک چاک بر روى زمین افتاده بودند

یا لیت شعرى اکما اخبروا

اى کاش مى دانستم آیا این خبر درست است

بان عباسا مقطوع الیدین

که دستهاى فرزندم عباس (ع) را از تن جدا کردند؟!»

دریایی و یک علقمه ماتم داری…

در اسناد تاریخی مطلب چندانی درباره تاریخ وفات ام البنین وجود ندارد، اما معتبرترین تاریخی که مربوط به وفات ایشان است تاریخ ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ هجری قمری را بیان کرده‌اند. حضرت ام البنین را در قبرستان بقیع و در کنار امام حسن مجتبی (ع) و جناب فاطمه بنت اسد (س) به خاک سپردند.

عباس من، فدایی کرب و بلای توست…

 

با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی

عطر بهشت در نفست موج می‌زند
حالا دگر تو بانوی خلدبرین شدی

زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود
تو آمدی و این همه شور آفرین شدی

بی شک برای مادری زینب و حسین
شایسته‌ای که فاطمه ی دومین شدی

در سیره ات شکوه نجابت چه دیدنی ست
آوازه ی خضوع و خشوعت شنیدنی ست

آن روز که خدا به تو هم داد نور عین
او را طواف داده ای دور سر حسین

یعنی حسین فاطمه! جانم فدای توست
عباس من، فدایی کرب و بلای توست

با خود دوباره خاطره ها را مرور کن
از روزهای خوب مدینه عبور کن

این روزها که خاطره ها همدمت شدند
تنها انیس قلب پر از ماتمت شدند

چندی ست پاره های دلت رفته اند آه
تو مانده ای و نم نم این اشک گاه گاه

با قلب تو حکایت هجران چه‌ها نکرد
یک لحظه هم تو را غم و غربت رها نکرد

تنگ غروب بود و دلت ناگهان گرفت
مانند چشم ابری تو آسمان گرفت

پر شد ز عطر سیب غریبی هوای شهر
پیچید بوی پیرهنی در فضای شهر

مثل نسیم کوچه به کوچه خبر وزید:
مادر بیا که قافله‌ی کربلا رسید

یک شهر، چشم منتظر و اشک بی امان
برگشته است از سفر عشق کاروان

برگشته با تلاطم اشک و خروش آه
دارد هزار خاطره از دشت و خیمه‌گاه

تو می رسی و روضه هم آغاز می شود
بغض از گلوی خاطره ها باز می شود

هر کس نشسته گوشه ای و روضه خوان شده
اما سکینه با دل تو همزبان شده

همناله با دو چشم ترت، حرف می زند
از جای خالی پسرت حرف می زند

یادش بخیر لحظه ی شیرین گفتگو
یادش بخیر زمزمه های عمو عمو

یادش بخیر دیده ی بیدار کربلا
شب ها صدای پای علمدار کربلا

یادش بخیر مشک و علم در دو دست او
آرامش تمام حرم در دو دست او

در چشم هاش عشق و نجابت خلاصه بود
او ترجمان شور و شکوه و حماسه بود

سقای عشق و آب و ادب بود ماه تو
نام آور تمام عرب بود ماه تو

داغ تو تازه تر شده با حرف های او
وقتش شده تو روضه بخوانی برای او

رو می کنی به او که فدایت سکینه جان
جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان

شاید نگاه توست به قدّ خمیده ام
یا اینکه شرم می‌کنی از اشک دیده ام

دیگر شکسته قامت ام البنین، بخوان!
از روضه های ماه من ای نازنین، بخوان

نام آوران به شوکت او بُرده اند رشک؟
در علقمه چه شد که به دندان گرفت مشک

از چشم خون گرفته برایم سخن بگو
از ماجرای تیر سه شعبه به من بگو

آخر چگونه بر سر ماهم عمود؟ … آه
دستی مگر به پیکر سقا نبود؟ … آه

شرمنده ام ز روی تو و مادرت رباب
شرمنده ام اگر نرسیده به خیمه آب

قلب مرا ولی تو رها از ملال کن
آرام جان من! پسرم را حلال کن…

 

شعر از: یوسف رحیمی

 

 

 

 

 

 

 



منبع خبر

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است… بیشتر بخوانید »