مجاهدت

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»...

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»…


سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»...

به گزارش نوید شاهد، بیست و چهارم آذر، روز میلاد بزرگمردی است که نامش بر بلندای شرف و بر ستیغ حماسه و افتخار تا ابد می‌درخشد. سردار دلیر و فداکار جبهه جهانی مقاومت اسلامی؛ «حاج حسین همدانی» که به عنوان: «بزرگ‌ترین فرماندهان جنگ سوریه»، «نابغه‌ جنگ‌های ناهمتراز در غرب آسیا» و «مرد شماره ۲ سپاه» از او یاد می‌شود، از بنیانگذاران لشکر و بعدها سپاه 27 محمد رسول الله (ص)، از شاخص‌ترین سرداران دوران دفاع مقدس و چهره تابناک مدیریت نظامی جنگ هشت ساله و فرماندهی عملیاتی و میدانی محور مقاومت است. بنیانگذاری سپاه در کردستان، بنیانگذاری و فرماندهی سپاه در استان همدان، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) و سپاه پاسداران تهران و مشاور فرمانده کل سپاه، بخشی از مسئولیت‌های این سردار بزرگ است. در سال ۱۳۹۰ به عنوان فرمانده راهبردی در میدان نبرد سوریه حاضر شد.

او در آنجا به «ابووهب» معروف بود. ایده تشکیل گروههای جهاد و مقاومت مردمی در سوریه برای دفاع در برابر تروریستهای مسلح تکفیری و فتنه داعش و نجات سوریه از بحران ایجاد شده توسط جبهه عبری- عربی- غربی و نظام سلطه و استکبار جهانی توسط این شهید بزرگ،طرح و اجرا گردید. خدمات او آنچنان درخشان و ماندگار است که فرمانده و مقتدای جبهه حق در وصفش فرمود: « او جوانی پاک و متعبّد خود را در جبهه‌های شرف و کرامت، در دفاع از میهن اسلامی و نظام جمهوری اسلامی گذرانید و مقطع پایانی عمر با برکت و چهره‌ نورانی خود را در دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) و در مقابله با اشقیای تکفیری ضد اسلام سپری کرد و در همین جبهه‌ پر افتخار به آرزوی خود یعنی جان دادن در راه خدا و در حال جهاد فی سبیل الله نائل آمد. فضل و رحمت الهی بر او گوارا باد…»

 

از ترک تحصیل و باطری‌سازی میدان قزوین تا حمل سلاح در پوشش راننده اتوبوس

 

حسین همدانی ۲۴ آذر ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد. نام خانوادگی او در شناسنامه شاه‌کوهی همدانی و اصالتاً اهل همدان بود. پدرش علی شاه‌کوهی، کارگر فنی پالایشگاه نفت آبادان و مادرش گوهرتاج چراغ‌نوروزی بود. خانواده‌ همدانی بعد از فوت پدر در سال ۱۳۳۵ به همدان، زادگاه اجدادی‌شان مهاجرت کردند. حسین در ۷ سالگی به مدرسه رفت. در همین دوره به دلیل وضعیت مالی خانواده در کنار تحصیل مشغول به کار شد. تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد و در این مقطع به دلیل مشکلات مالی مجبور به ترک تحصیل شد. خانواده‌ در سال ۱۳۴۶ به تهران مهاجرت کرد و در محله‌ جوادیه ساکن شد. در این دوره حسین در یک باطری‌سازی در میدان قزوین مشغول به کار شد و تحصیلاتش را در مدرسه‌ شبانه‌روزی نازی‌آباد ادامه داد. سال ۱۳۵۰ خدمت سربازی خود را در تیپ ۵۵ هوابرد ارتش در شیراز گذراند. بعد از پایان دوره‌ سربازی بود که دیپلم گرفت. حسین همدانی در جلسات سخنرانی دکتر علی شریعتی، استاد مرتضی مطهری، دکتر مفتح، و آیت الله خامنه‌ای شرکت فعال داشت و بینش اعتقادی و سیاسی خود را شکل می‌داد. حسین در پوشش راننده‌ اتوبوس برای گروه‌های مبارز همدان، سلاح حمل می‌کرد. روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ در تیم حفاظت از امام (ره) بود و از همین روز که با سردار شهید محمود شهبازی آشنا شد، راه خود را تعیین کرد.

 

قهرمان «سرپل ذهاب»، شیر «مرصاد»

 

از تیر 58 و به محض تشکیل سپاه، لباس پاسداری به تن کرد و برای دفع شرارت ضد انقلاب مسلح و مزدور کردستان، وارد مهاباد شد. در مریوان با سردار «احمد متوسلیان» آشنا شد و در تابستان 59 در جلسه ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه و رئیس جمهور وقت، استقرار تانکهای ارتش بعث در مرز ایران را به بنی صدر گزارش کرد. در اسفند 59 فرماندهی عملیات سرپل ذهاب را بعهده داشت و در آبان 60 همراه با شهیدان: «همت»، «متوسلیان» و «شهبازی»، تیپ 27 محمد رسول الله (ص) سپاه را که در ادامه خود لشکر و سپس سپاه و تبدیل به بزرگترین بازوی عملیاتی و نظامی و دفاعی سپاه پاسداران گردید، تاسیس کرد. او در روز دوم مرداد 67 و بمحض تجاوز مهاجمان مزدور منافق به خاک کشورمان، از اولین کسانی بود که همراه امیر شهید «صیاد شیرازی» در عملیات مرصاد حاضر بود و جانفشانی بسیار کرد. سردار همدانی سال ۱۳۸۰ به فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله منصوب شد. او در مراسم معارفه با اشاره به اولین فرمانده این لشکر: (حاج احمد متوسلیان) خود را جانشین فرمانده لشکر۲۷ نامید. سال ۸۴ با تاسیس مرکز راهبردی سپاه، سردار عزیز جعفری، فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، معاونت آن را به همدانی سپرد. او سال ۸۵ مجدداً جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج را عهده‌دار شد.

 

در معرکه مصاف با فتنه داخلی

 

آبان ۸۸ به فرماندهی قرارگاه ثارالله و سپاه تهران منصوب شد. این یکی از مقاطع حساس و تاریخی زندگی و فصلی بزرگ از مجاهدتهای اوست. دشمن، با رذالت تمام، سرکوب و کشتار مردم در حوادث و اعتراضات سال 88 را به این سردار شجاع نسبت داد در حالی که گزارشها و روایتها حاکی از برخورد مداراجویانه، بزرگمنشانه و مهربانانه ایشان با بازداشتی‌های آن سال است که خود با این جوانان سخن گفته و حقایق را بیان می‌کرد و بیشتر آنان را پس از توجیه شرایط و سوءاستفاده دشمن از بحران‌سازی در کشور، آزاد می‌کرد. بر خلاف موج تهمتهای ناجوانمردانه عوامل دشمن، شورای امنیت به درخواست سردار همدانی بود که مصوبه‌ عدم استفاده‌ نیروهای نظامی و انتظامی و مردمی از سلاح گرم را صادر کرد.

 

فرمانده راهبردی «عمق استراتژیک» در قرارگاه «محور مقاومت»

 

در 13 دی 90 با درخواست سردار شهید «حاج قاسم سلیمانی» و حکم فرماندهی سپاه، ماموریت بزرگ دیگری یافت: رفتن به سوریه که با توطئه مشترک استکبار و نظام سلطه، صهیونیسم و ارتجاع عربی، تبدیل به باتلاق بحران خاورمیانه و آزمایشگاه فتنه و شرارت در منطقه شده بود. از او در این دوران به عنوان فرمانده‌ راهبردی سوریه یاد می‌شود. به گفته او در آن زمان بیش از ۷۵ درصد سوریه در اشغال تروریست‌های مسلح بود و فقط ۲۵ درصد از آن در دست حکومت مرکزی باقی مانده بود. همچنین منابع خبری از سازماندهی ۱۱۰ هزار نیرو توسط جیش‌الحر خبر می‌دادند و کارشناسان سیاسی سقوط حکومت بشار را پیش‌بینی می‌کردند. حاج حسین همدانی دلیل حضور ایران در بحران سوریه را با تعبیری از رهبر معظم انقلاب اسلامی پاسخ داده بود: «عمق استراتژی ما سوریه است.» او معتقد بود: «سوریه تنها کشوری است که در جبهه‌ مقاومت، باقی مانده و تنها کشوری است که علی‌رغم تمام تلاش‌های آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها و کشورهای عربی، حاضر نشد با رژیم اشغال‌گر قدس مذاکره کند.»

 

من هر شب شما را با اسم در نمازم دعا می‌کردم…

 

 همدانی پس از بازگشت، فرماندهی قرارگاه امام حسین (علیه‌السّلام) را به عهده گرفت. این قرارگاه مسئولیت سازماندهی نیروهای رزمنده اعزامی به سوریه را بر عهده داشت. بعد از بازگشت او، رهبر معظم انقلاب در دیداری باد تمجید از اقدامات ایشان گفته بود: «من هر شب در نمازم شما را با اسم دعا می‌کردم.»

 

الگوی مدیریت در «میدان» و سازمان رزمی به وسعت «مردم»

 

در فرماندهی میدانی علیه تکفیری‌ها و داعش در جریان بحران سوریه، در مرحله‌ای فشار از سوی عربستان و قطر نیز زیاد شده بود و سوریه به مرحله‌ای رسید که سقوطش حتمی بود. سردار همدانی می‌گفت: «در آن وضعیت به ما گفتند، خانواده‌ها را بفرستید تا بروند و بشار هم برود کشوری پناهندگی بگیرد چرا که کار تمام است. من آن شب در کاخ بشار اسد بودم گفتم حال که می‌گویند کار تمام است من یک پیشنهاد نهایی دارم شاید چاره افتاد. گفتم درب اسلحه خانه را به روی مردم باز کنید تا مردم خودشان در مقابل معارضین بایستند. بشار قبول کرد و صبح دیدیم وضعیت جور دیگری است و ورق برگشته است و این شروعی برای تشکیل دفاع وطنی بود.»

با مشاوره‌هایی که سردار همدانی می‌داد و تجربه‌هایی که در سازماندهی نیروها داشت، توانست کار را به‌جایی برساند که سوری‌ها همچون بسیجی‌های خودمان در دوران دفاع مقدس، شجاعانه و شهادت‌طلبانه به میدان نبرد با تکفیری‌ها بروند. نیروهای نظامی زیر نظر همدانی، هسته‌ اولیه‌ تشکیلات دفاع وطنی سوریه مشهور به «قوات الدفاع الوطنی» بودند که نقش اصلی را در حفظ سوریه از خطر تجزیه و تصرف بدست تروریستهای تکفیری سلفی و داعشی داشتند.  

 

«آقای همدانی کو؟»؛ روایت آخرین دیدار با «آقا» پیش از پرواز آخر…

 

آقای «گل علی بابایی» از آخرین دیدار «حاج حسین» با «حضرت آقا» روایتی جالب دارد: «دوشنبه 13 مهر 94 با حضرت آقا قرار ملاقات داشتیم. سردار همدانی یکشنبه برای سوریه پرواز داشت. وقتی از دیدار با رهبری باخبر شد، سفرش را به تاخیر انداخت. من نشنیدم اما دوستان گفتند که حاج حسین می گفت: «بروم برای آخرین بار حضرت آقا را ببینم.» روز دوشنبه با لباس نظامی آمد. ردیف جلو، حضرت آقا با لبخند و گرمی از ایشان و دیگران احوالپرسی کردند. جلسه که تمام شد، رهبری به کتاب «مهتاب خین» رسیدند و فرمودند: این چیست؟ گفتیم: خاطرات آقای همدانی است. سرشان را برگرداندند و گفتند: آقای همدانی کو؟ سردار همدانی حضرت آقا را بغل کرد و پیشانی ایشان را بوسید. پس از آن دیدار سردار همدانی خیلی روحیه گرفت و بعد از ظهر راه همان روز به سوریه رفتند و 3 روز بعد به شهادت رسیدند…»

 

هنوز خون تو می‌جوشد ای «حبیب حرم»!…

 

به گفته همرزمان حاج حسین همدانی، وی ساعت سه و سی دقیقه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقه‌ای که دست تکفیری‌ها بود رفته و در راه به کمین بر می‌خورند، پاره‌ای از آتشی که دشمن در منطقه تبادل کرده به ماشین اصابت می‌کند. ماشین منحرف شده و آن را به رگبار می‌بندند. راننده از ناحیه کمر و حسین همدانی از ناحیه چشم و سر آسیب جدی می‌بیند که به بیمارستان برده شده اما ساعت ۸ شب شهید می‌شود. بدین ترتیب، سردار بزرگ حماسه و غیرت، شهید دفاع از حرم اهل بیت (ع) و حریم عزت و اقتدار، «حبیب مدافعان حرم»، به یاران و همرزمان شهیدش می‌پیوندد.

 

 

ما راست قامتان  را سر پیش ظلم، خم نیست…

 

مردی اگر بخون خفت از این قبیله، غم نیست

ازین قبیل مردان در این  قبیله کم نیست

از گلشن شهادت، گویا حسین (ع) گل چید

انگار جز شهیدان، محرم دراین حرم نیست

هر کس ز دست ساقی جام وصال گیرد

خواهان جام غم هست، محتاج جام جم نیست

گر جملگی بیفتیم مثل حسین (ع) بر خاک

ما راست قامتان  را سر پیش ظلم، خم نیست

باید سرود با عشق غم‌نامه‌ی ولا را

هر کس که ساخت شعری، هم سنگ محتشم نیست

بیش و کم جهان را از عاشقان مپرسید

عاشق اگر کسی شد در فکر بیش وکم نیست

یک عمر دار بر دوش در انتظار مرگیم

مارا خیال سازش با شحنه ستم نیست

چهچه  زنان برقص آی مانند مرغ بسمل

بلبل پی سرودن در فکر زیر و بم نیست

در کیش ما نباشد شایسته شهادت

آنکس که با خمینی در عشق هم قسم نیست

ما را حیات جاوید با مرگ گردد آغاز

این ره ندارد آغاز پایان راه هم نیست

مردی بخاک افتاد مرد دگر قد افراشت

یعنی حسین دوران بی یاور و علم نیست

ما وارثان آدم، آماده ایم هر دم

مردن میان بستر، در دودمان دم نیست

پایان گل، شهود است، پایان گل، سجود است

پایان گل، وجود است پایان گل، عدم نیست…

 

سید عبدالله حسینی

 

شهید شهر من! تکبیر گفتی تا خدا رفتی

 

چه می‌بینند در چشم تو چشمانم؟ نمی‌دانم! 

شرار، آن چشمها کی ریخت در جانم؟ نمی‌دانم 

 

تو رفتی بر سر پیمان و ما ماندیم جامانده 

بگو سر می‌شود یکروز پیمانم، نمی‌دانم 

 

دلم با توست از بازی دراز و فکه تا خین 

حلب، صنعا، بلندی‌های جولانم؟ نمی‌دانم 

 

دلم بی تاب، مثل مرغ پر کنده‌ست می‌دانی 

دوکوهه، پاوه، مهران، حاج عمرانم نمی‌دانم 

شناسایی کن این گم کرده رسم موقعیت را 

هویزه، تنگه ی مرصاد، بستانم؟ نمی‌دانم 

 

حبیب! از فاو «الی بیت المقدس» یکنفس راندی 

من آیا مثل تو مشتاق میدانم؟ نمی‌دانم! 

 

شهید شهر من! تکبیر گفتی تا خدا رفتی 

بگو من پای تکبیر تو می‌مانم؟ نمی‌دانم 

 

و آن صبحی که با موعود دلها می‌رسی از راه 

من بی قدر هم در جمع یارانم؟ نمی‌دانم 

 

چگونه می‌شود اینقدر عاشق بود؟… لایق بود؟ 

نمی‌فهمم نمی‌فهمم، نمی‌دانم نمی‌دانم!…

                                                                                          

 «حامد اهور»

 

 

یک بار دگر از دل این معرکه برگرد…

 

 

 

گرمیم به ایمان علمداری ات ای مرد

ما را نکند مرگ تو از راه شرف سرد

 

ما رهرو این سرخ صراطیم همیشه

هرچند نبینیم به غیر از غم و جز درد

 

سرخ است تو را سینه و سبز است تو را سر

ای روی رقیبان تو در فتنه ی شب، زرد

 

گم شد به خطا در تب طوفانی تزویر

هر کس که تو را در شب آن حادثه گم کرد

 

ما بی تو غریبیم در این شهر، دلیرا

یک بار دگر از دل این معرکه برگرد

 

نازم به امامی که در آن فرصت کوتاه

مانند تو صد شیر به هر حادثه پرورد

 

«شبنم فرضی زاده»

 

 انتهای گزارش/



منبع خبر

سردار شهید «حاج حسین همدانی»؛ سحر ز خون تو جاری است ای «حبیب حرم»… بیشتر بخوانید »

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند



به گزارش نوید شاهد، برگزیدگان سومین دوره دوسالانه انتخاب آثار برتر پژوهشی دفاع مقدس جایزه سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکشنبه ۲۵ آذرماه بهمزمان با روز پژوهش با حضور چهره‌های نظامی و فرهنگی چون سردار سلامی، سردار کارگر، سردار کوثری، سردار سهرابی، سردار رمضان شریف در تالار خلیج‌فارس باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اعلام شد.

 

نتایج داوری کتاب‌ها:

گروه داوری فرهنگی، ادبی

-کتاب «ماه تمام؛ سرگذشت‌نامه مستند معلم بسیجی شهید محمدابراهیم همت» نویسنده گلعلی بابایی از انتشارات ۲۷ و «در معبر نقد» نویسنده غلامرضا کافی از انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به‌طور مشترک آثار شایسته تقدیر شناخته شدند.

در این گروه کتاب برگزیده انتخاب نشد.

 

گروه داوری اجتماعی، اقتصادی

-کتاب «محصلان عشق؛ نقش دانش آموزان در دفاع مقدس» نویسنده دکتر حسین احمدی و «نقش اصناف و بازاریان در دفاع مقدس» نویسندگان یعقوب پناهی و کامران حمانی از انتشارات مرزوبوم به‌طور مشترک آثار برگزیده انتخاب شدند.

-کتاب «کودکان جنگ؛ مطالعه انسان‌شناختی تجربه زیسته کودکان در جنگ تحمیلی» نویسنده مینو سلیمی، از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری نظامی، امنیتی

-کتاب مسائل اساسی جنگ در آثار منتشرشده ارتش و سپاه، جلد پنجم: تغییر در استراتژی سپاه برای پیروزی نظامی در خاک عراق» نویسنده محمد درودیان از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.

-کتاب «خاک‌ریزهای خط مقدم؛ تاریخ مهندسی جنگ جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس جلد ۱ و ۲» نویسنده نصرت‌الله محمود زاده از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری بین‌الملل و مقاومت

-کتاب «شغال در حریم» نویسنده دکتر ابوالفضل کاتب کاوندی اثر برگزیده شناخته شد.

-کتاب «آینده پژوهی روابط نظامی ایران و عراق» نویسنده دکتر رضا نیک منش از انتشارات…اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری تاریخی، سیاسی

-کتاب «سقوط فاو» جلد اول کتاب پنجاه و پنجم روزشمار جنگ ایران و عراق؛ نویسنده یدالله ایزدی از انتشارات مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به‌عنوان اثر برگزیده شناخته شد.

– کتاب «نقش آلمان و انگلیس در طولانی شدن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» اثر مشترک دکتر حجر اردستانی و دکتر سید مسعود موسوی شفایی از انتشارات مرزوبوم اثر شایسته تقدیر شناخته شد.

 

گروه داوری مقالاتر

– «بررسی تأثیر آرمان‌های انقلاب اسلامی بر جنبش اسلامی حوثی در یمن» نوشته رضا صفری، مصطفی بیات و «عملکرد فرهنگی و اجتماعی بنیاد مسکن در جنگ تحمیلی؛» نوشته سید محمدجواد قربی مقالات شایسته تقدیر شناخته شدند. در این گروه مقاله برگزیده انتخاب نشد.

 

گروه داوری رساله‌های دکتری

-«نقش ابزارهای رسانه‌ای در تثبیت جایگاه حزب‌الله لبنان در این کشور» نویسنده سعید صدرائیان از دانشگاه تهران، رساله شایسته تقدیر شناخته شد. در این گروه رساله برگزیده انتخاب نشد.

 

پژوهشگران فعال:

_ علیرضا لطف‌اله زادگان، پژوهشگر پیشکسوت، مؤلف بیش از ۱۰ جلد روزشمار جنگ

_بامیر رزاق‌زاده، پژوهشگر پیشکسوت، مؤلف روزشمار جنگ و کتاب‌های نبردی

_سرهنگ وابسته محمد مطواعی / ارتش جمهوری اسلامی ایران

_عضو کارگروه علمی پروژه ۷۰ جلدی تألیف نقش و عملکرد پدافند هوایی در دفاع مقدس / رئیس کارگروه کلان پروژه فتح نپاجا (پروژه مستندسازی اسناد دفاع مقدس و تاریخی و نقش امامین انقلاب در سطح آجا)

_ امیر سرتیپ دوم وابسته اباذر جوکار / ارتش جمهوری اسلامی ایران

-دریادار دوم وابسته اکبر اخگر / ارتش جمهوری اسلامی ایران

-امیر سرتیپ دوم وابسته دکتر محسن مرادیان / ارتش جمهوری اسلامی ایران

_محمود یزدان فام / فعال در تألیف روزشمار

_یعقوب نعمتی / پژوهشگر جوان و مولف سه عنوان روزشمار، کتابهای نبردی

_ علیرضا محسنی ابوالخیری / فعال در تألیف روزشمار

_سید حسین موسوی عماد / پژوهشگر از استان خراسان، نویسنده ۵ عنوان کتاب اطلس، شناسنامه یگان و نبرد شاخص لشکر ۲۱ امام رضا (ع) و استان خراسان در دفاع مقدس

_محمد کریم مشغول / نویسنده ۷ عنوان کتاب اطلس، شناسنامه یگان و نبرد شاخص لشکر ۳۳ المهدی در دفاع مقدس

_نادر زارع‌زاده / نویسنده ۶ عنوان کتاب اطلس و برگزیده کتاب سال دفاع مقدس

_عبدالله فاتحی / پژوهشگر از جهاد سازندگی

 

مراکز پژوهشی و انتشاراتی فعال داخلی و خارجی معرفی شدند:

-مرکز الدراسات السیاسیه و الاستراتیجیه الیمنی؛ مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی یمن

_مرکز مطالعات سیاسی واستراتژیک یمن یک موسسه تحقیقاتی فعال در یمن است که با هدف تحلیل تحولات سیاسی، اجتماعی، استراتژیک واقتصادی و بررسی تاثیرات منطقه ای وبین المللی بر وضعیت داخلی این کشور درسال ۲۰۰۸ تاسیس شده است عمده فعالیت این مرکز انجام پژوهش ها سیاسی، استراتژیک، فرهنگی واقتصادی در قالب کتاب، کارگاه. نشست‌های علمی ونیز انتشار گزارش‌های تخصصی، کتاب‌های پژوهشی ومجله مقاربات سیاسیة (جستارهای سیاسی) می باشد که در سایت این مرکز قابل دسترسی است.

-پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، شهید سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی به‌پاس تألیف کتاب‌های متعدد پژوهشی در سال‌های اخیر و انتشار مرتب فصلنامه علمی مطالعات دفاع مقدس

 

فصلنامه‌ها و مجلات پژوهشی برگزیده:

-فصلنامه علمی «مطالعات دفاع مقدس»

-دو فصلنامه علمی «مطالعات دفاع مقدس و نبردهای معاصر»

-فصلنامه «مطالعات تخصصی و تاریخ شفاهی دوران دفاع مقدس؛ الماس ایران



منبع خبر

برگزیدگان سومین دوره دوسالانه جایزه شهید حاج قاسم سلیمانی معرفی شدند بیشتر بخوانید »

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است...

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است…



به گزارش نوید شاهد، سیزدهم جمادی الثانی، روز وفات جانسوز بزرگ‌بانویی است که همسری مولای عاشقان را به مادری سه ستاره و یک ماه عاشورای حسین (ع) پیوند زد و دامانش دریایی شد علقمه‌‌پرور و عشق‌آفرین که منظومه معراج «بلاجویان دشت کربلایی» شد. حضرت «فاطمه کلابیه» مشهور به «ام البنین» اگر هیچ نقشی نداشته باشد جز آنکه بزرگمردی چون «قمر بنی هاشم» را در دامن پرورده باشد و یار و همراه و سرباز و فدایی سرور شهیدان عالم کند، کافی بود تا نامش برای همیشه در افق ولایت و شهادت چون خورشید بدرخشد. مادری که در سایه کرامت کوثر فاطمی (س) شیرپسری چون «عباس حسین(ع)» از سرچشمه او جوشید و دریای همه تشنگان انوار علقمه عشق تا ابدیت گشت.

از ولادت تا ورود به خانه ولایت و امامت

زمان ولادت فاطمه کلابیه مشخص نیست؛ برخی تولد او را حدود سال پنجم هجری دانسته‌اند. پدر ام البنین «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» است. او مردی شجاع، دلیر، راستگو، دارای منطق قوی و اهل اکرام به میهمان بود. و مادرش «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب»

پس از شهادت حضرت زهرا (س)، امیر مومنان (ع) از برادرش «عقیل» که در علم «انساب» معروف بود خواست تا برایش زنی بیابد که منسوب به نسل دلیرمردان و شجاعان عرب باشد و برایش پسری بیاورد که سوارکار و دلیر و جنگاور و شیردل باشد. عقیل در پاسخ آن حضرت گفت: «با فاطمه کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نیست»؛ و سپس در مورد جد مادری ام البنین، ابوبراء عامر بن مالک، که در آن روز از جهت دلاوری و شجاعت و رشادت، کم نظیر بود گفت: «ابوبراء عامر بن مالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بی نظیر است و کسی را شجاعتر از او جز تو نمی شناسم، از این رو او را بازی کننده با نیزه ها (مُلاعِبُ الأسِنَّة) می نامند.»

خاک حیدر، من کنیز کوثرم، ام البنینم…

ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه السلام، چهار پسر به نام های (عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان) بود، که به دلیل داشتن همین پسران، او را «ام البنین»، یعنی مادر پسران می خواندند. این نام را خود او بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با امیرالمؤمنین علیه السلام، به ایشان پیشنهاد کرد، بدین خاطر که فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام با بردن نام او (فاطمه)، توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.

فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل (ع) ادامه یافت.

فضیلت مادر «ماه» در آینه روایات

کتاب «الأمالی للشجری»، به حدیثی از امام صادق (ع) اشاره می‌کند که در این حدیث، امام وضعیت حضرت ام البنین (س) را پس از واقعه کربلا توصیف می‌کند:

«بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ، و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها

بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد. امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین علیه السلام مرثیه می‌سرایید و می‌گریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.»

«شهید ثانی» درباره عظمت مقام حضرت ام ‌البنین(ع) می‌‌گوید: «ام ‌البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‌ها کرده بود. خاندان اهلبیت (ع) نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در اعیاد، به احترام او به محضرش می‌رفتند و به ایشان ادای احترام می‌کردند.»

همچنین «سیدمحسن امین» در کتاب «اعیان الشیعه» می‌نگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانواده‌ای اصیل و شجاع بود.»

«سید عبدالرزاق موسوى مقرّم» از علمای شیعه می‌گوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار می‌رفت. وی حق خاندان رسالت و اهل بیت نبوت(ع) را خوب می‌شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.»

«علی محمد علی دُخَیل»، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‌‌نویسد: «عظمت این زن در آن‌جا آشکار می‌‌شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‌‌دهند، به آن توجه نمی‌کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) می‌‌پرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.»

دیگر مرا «ام البنین» نخوانید!…

 

حضرت ام البنین (س) در مدینه بود و در واقعه کربلا و هنگام شهادت چهار فرزند رشید و فداکارش در رکاب حسین (ع) حضور نداشت. هنگامی‌که بشیر خبر شهادت فرزندانش را به او رساند ام البنین گفت: «ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردى بچه‌‌هایم و آنچه زیر آسمان است فداى ابا عبدالله (ع)؛ از حسین برایم بگو» و چون بشیر آنچه در دشت خونین نینوا بر پاره تن فاطمه (س) و یاران جانبازش رفت بیان کرد، دیگر این شیرزن، تا دم مرگ، دست از ماتم و عزا نکشید و ام البنین بعد از واقعه عاشورا هر روز به قبرستان بقیع می‌رفت و بر سر چهار قبر نمادین که به یاد چهار فرزند شیرمردش ساخته بود، همواره می‌گریست و این مرثیه را با سوز و گداز می‌خواند:

«لا تدعونى و یک ام البنین

اى زنان مدینه! دیگر مرا «ام البنین» نخوانید

تذکرنى بلیوث العرین

و مرا مادر شیران شکارى ندانید

کانت بنون لى ادعى بهم

مرا فرزندانى بود که به سبب آن‌ها ام البنینم مى گفتند

و الیوم اصبحت و لا من بنین

ولى اکنون دیگر براى من فرزندى نمانده و همه را از دست داده ام

اربعه مثل نسور الربى

آرى، من چهار باز شکارى داشتم

قد واصلوا الموت بقطع الوتین

که آن‌ها را هدف تیر قرار دادند و رگ گردن آن‌ها را قطع نمودند

تنازع الخرصان اشلائهم

و دشمنان با نیزه هاى خود ابدان طیبه آن‌ها را از هم متلاشى کردند

فکلهم امسوا صریعا طعین

و در حالى که روز را به پایان بردند که همه آن‌ها با جسد چاک چاک بر روى زمین افتاده بودند

یا لیت شعرى اکما اخبروا

اى کاش مى دانستم آیا این خبر درست است

بان عباسا مقطوع الیدین

که دستهاى فرزندم عباس (ع) را از تن جدا کردند؟!»

دریایی و یک علقمه ماتم داری…

در اسناد تاریخی مطلب چندانی درباره تاریخ وفات ام البنین وجود ندارد، اما معتبرترین تاریخی که مربوط به وفات ایشان است تاریخ ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ هجری قمری را بیان کرده‌اند. حضرت ام البنین را در قبرستان بقیع و در کنار امام حسن مجتبی (ع) و جناب فاطمه بنت اسد (س) به خاک سپردند.

عباس من، فدایی کرب و بلای توست…

 

با نور استجابت و ایمان عجین شدی
وقتی که با ولی خدا همنشین شدی

عطر بهشت در نفست موج می‌زند
حالا دگر تو بانوی خلدبرین شدی

زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود
تو آمدی و این همه شور آفرین شدی

بی شک برای مادری زینب و حسین
شایسته‌ای که فاطمه ی دومین شدی

در سیره ات شکوه نجابت چه دیدنی ست
آوازه ی خضوع و خشوعت شنیدنی ست

آن روز که خدا به تو هم داد نور عین
او را طواف داده ای دور سر حسین

یعنی حسین فاطمه! جانم فدای توست
عباس من، فدایی کرب و بلای توست

با خود دوباره خاطره ها را مرور کن
از روزهای خوب مدینه عبور کن

این روزها که خاطره ها همدمت شدند
تنها انیس قلب پر از ماتمت شدند

چندی ست پاره های دلت رفته اند آه
تو مانده ای و نم نم این اشک گاه گاه

با قلب تو حکایت هجران چه‌ها نکرد
یک لحظه هم تو را غم و غربت رها نکرد

تنگ غروب بود و دلت ناگهان گرفت
مانند چشم ابری تو آسمان گرفت

پر شد ز عطر سیب غریبی هوای شهر
پیچید بوی پیرهنی در فضای شهر

مثل نسیم کوچه به کوچه خبر وزید:
مادر بیا که قافله‌ی کربلا رسید

یک شهر، چشم منتظر و اشک بی امان
برگشته است از سفر عشق کاروان

برگشته با تلاطم اشک و خروش آه
دارد هزار خاطره از دشت و خیمه‌گاه

تو می رسی و روضه هم آغاز می شود
بغض از گلوی خاطره ها باز می شود

هر کس نشسته گوشه ای و روضه خوان شده
اما سکینه با دل تو همزبان شده

همناله با دو چشم ترت، حرف می زند
از جای خالی پسرت حرف می زند

یادش بخیر لحظه ی شیرین گفتگو
یادش بخیر زمزمه های عمو عمو

یادش بخیر دیده ی بیدار کربلا
شب ها صدای پای علمدار کربلا

یادش بخیر مشک و علم در دو دست او
آرامش تمام حرم در دو دست او

در چشم هاش عشق و نجابت خلاصه بود
او ترجمان شور و شکوه و حماسه بود

سقای عشق و آب و ادب بود ماه تو
نام آور تمام عرب بود ماه تو

داغ تو تازه تر شده با حرف های او
وقتش شده تو روضه بخوانی برای او

رو می کنی به او که فدایت سکینه جان
جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان

شاید نگاه توست به قدّ خمیده ام
یا اینکه شرم می‌کنی از اشک دیده ام

دیگر شکسته قامت ام البنین، بخوان!
از روضه های ماه من ای نازنین، بخوان

نام آوران به شوکت او بُرده اند رشک؟
در علقمه چه شد که به دندان گرفت مشک

از چشم خون گرفته برایم سخن بگو
از ماجرای تیر سه شعبه به من بگو

آخر چگونه بر سر ماهم عمود؟ … آه
دستی مگر به پیکر سقا نبود؟ … آه

شرمنده ام ز روی تو و مادرت رباب
شرمنده ام اگر نرسیده به خیمه آب

قلب مرا ولی تو رها از ملال کن
آرام جان من! پسرم را حلال کن…

 

شعر از: یوسف رحیمی

 

 

 

 

 

 

 



منبع خبر

وفات حضرت ام‌البنین (س)؛ سهمت از مادری «علقمه»، دریا شدن است… بیشتر بخوانید »

واکاوی پاسخ پیش دستانه به جنایات اشغالگران

پاسخ پیش‌دستانه به دشمن و شکست یک باور جهانی


محسن پاک‌آیین کارشناس مسائل بین الملل، دیپلمات و نویسنده ایرانی است که فعالیت در وزارت امور خارجه را از سال ۱۳۶۰ آغاز کرد و در فاصلۀ سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ سفیر ایران در زامبیا، ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۸ سفیر ایران در ازبکستان، ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ سفیر ایران در تایلند، ۱۳۸۶–۱۳۸۹ معاون فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ سفیر ایران در جمهوری آذربایجان بود.  محسن پاک آیین  به دلیل آشنایی وی با جغرافیای سیاسی غرب آسیا، جلوه هایی از جهاد مقدس فلسطینیان در طوفان الاقصی را در گفت و گو با نوید شاهد مورد بحث قرار می دهد.

ریشه بحران در سرزمین های اشغالی و  غزه را در کجا می بینید؟ چرا حماس به رژیم صهیونیستی حمله کرد که بعد، آن رژیم اقدام به جنایت، ویرانگری و خشونت علیه مردم غزه کند؟

واقعیت این است که نتانیاهو که یک فرد تندرو از صهیونیست‌های افراطی است که با یک رای حداقلی به نخست وزیری رژیم صهیونیستی منصوب شد، انتظار بود که درگیری‌ها در منطقه و علیه مردم فلسطین تشدید شود. به دلیل اینکه این سوابق در کارنامه نتانیاهو وجود داشت و این پیش‌بینی هم درست بود، بعد از اینکه به نخست وزیری رسید شروع کرد به اعمال محدودیت علیه مردم فلسطین برای رفتن به مسجدالاقصی، شرط سنی گذاشت برای نمازگزارانی که به مسجد می‌روند. از ۴۰ سال به پایین را اجازه نداد، اقدام به حملات پراکنده به غزه و کرانه باختری کرد. که از جمله حمله ناجوانمردانه به اردوگاه جنین در تابستان سال گذشته(1402)؛ اردوگاه جنین مخصوص آوارگان است. آوارگان بی‌پناه در این اردوگاه زندگی می‌کنند و مسئولیت تامین امنیت این اردوگاه هم با خود فلسطینی‌ها بود. رژیم صهیونیستی اعلام کرد که نیروهای فلسطینی از جنین خارج شوند و نیروهای نظامی اسرائیل امنیت آواره‌ها و پناهندگان را تامین می‌کنند.در این حملات تعدادی از مردم جنین  به شهادت رسیدند و عده‌ای هم مجروح شدند. رژیم صهیونیستی متعاقبا به بردن نمادهای صهیونیستی به داخل مسجدالاقصی اقدام کرد و اعلام اینکه مسجدالاقصی باید یک کنیسه یهودی شود.

مردم فلسطین به این باور رسیده اند که با وجود بقای رژیم صهیونیستی رنگ آسایش نخواهند دید و این سرنوشتی که الان در حال وقوع است ممکن است هر سال به نحو دیگری تکرار شود. لذا چاره ای جز مقاومت نمی بینند. این فشارهایی بود که علیه فلسطینی‌ها و مردم غزه اعمال کرد، در عین حال به دنبال عادی‌سازی روابطش با اعراب بود. می‌خواست هم روابطش با عرب‌ها و کشورهای مسلمان را عادی کند و هم به تدریج غزه و کرانه باختری را تحت فشار قرار دهد و این وضعیتی را که امروز در غزه رخ داده را در طول یکی دو سال آینده ایجاد کند و  در نهایت مردم غزه را مجبور به کوچ اجباری نماید.

 

به نظر شما اگه حمله حماس هم صورت نمی‌گرفت حمله صهیونیستها به غزه با یک تاخیر چند ماهه انجام می‌شد؟

بله. در واقع رژیم صهیونیستی می‌خواست بدون اینکه ضربه‌ای بخورد. هم روابطش با اعراب را عادی کند و هم ضربات پی در پی به پیکره غزه، کرانه باختری و در مجموع مردم فلسطین وارد کند. این طرح نتانیاهو بود که البته مورد حمایت آمریکا هم بود و برخی از کشورهای اروپایی هم از او حمایت می‌کردند.

مجاهدین فلسطینی از جمله حماس خیلی هوشیارانه این ترفند رژیم صهیونیستی را متوجه شدند و به این باور رسیدند که راهی جز اقدام پیشگیرانه و بازدارنده ندارند و اگر دست روی دست بگذارند، به تدریج همین وضعیتی که امروز در غزه حاکم شده و این جنایات انجام می شود، لذا طراحی بسیار پیچیده، هوشمندانه و محرمانه انجام دادند و طوفان «طوفان الاقصی» را رقم زدند. که عرض کردم.

واکاوی پاسخ پیش دستانه به جنایات اشغالگران

طوفان الاقصی را چگونه  ارزیابی و تحلیل می کنید؟

اولاً، بسیار غافلگیرانه بود. دوماً این اقدام یک عملیات ترکیبی، نظامی و سایبری بود. وقتی مجاهدان فلسطینی صبح روز ۱۵ مهر (۷ اکتبر) وارد سرزمین های اشغالی شدند، مقامات اسرائیلی تا ظهر خبر نشدند، نبردی که پنهان و پیچیده انجام شد. سیستم های سایبری رژیم صهیونیستی از کار افتادند.این عملیات شکستی بی‌سابقه برای اسرائیل ارزیابی می شود. رژیم بعد از ظهر آن روز جلسه شورای امنیتش را تشکیل داد که چه‌کار بکنند و در این مقطع ضربات سنگینی به شهرک‌نشین‌ها وارد شده بود. شهرک‌نشین‌های صهیونیستی که در واقع عده‌ای نظامی بودند که در شهرک‌ها مستقر شده بودند، عمدتا به دنبال این بودند که فضای امنیتی علیه حماس ایجاد کنند. عده زیادی از این‌ها فرار کردند. مزارع این‌ها که در واقع اکثر این شهرک‌ها کشاورزی بود مورد هدف قرار گرفت و فاقد ارزش کشت و کار شد. شهر عسقلان که یک شهرک صنعتی، نفتی و گازی است و بسیاری از نخبگان، خبرگان و مهندسین و سرمایه‌گذاران رژیم صهیونیستی در آنجا بودند مورد هدف‌های مکرر قرار گرفت. عسقلان تا غزه فقط ۹ کیلومتر فاصله دارد و لذا با موشک‌های کوتاه‌برد حماس صدمات بسیار سختی خورد. ساکنانش فرار کردند، سیستم‌های سایبری شان از کار افتاد و پالایشگاه نفتی و گازی از بین رفت یا صدمه شدیدی دید.

این یک اقدام مهم بود. خب رژیم صهیونیستی که واقعا در این میدان شکست خورده بود و غافلگیر شده بود چاره‌ای ندید جز برای اینکه به اهالی اراضی اشغالی و به نظامیان خودش روحیه بدهد. حمله به غیرنظامیان و مناطق مسکونی را در دستور کار قرار بدهد و این اقدام را انجام داد و مرتکب جنایات جنگی و نسل‌کشی شد، اقداماتی که کاملا مغایر با موازین بین‌المللی، مقررات سازمان ملل متحد و همچنین تمام شئونات انسانی است.

طوفان الاقصی چه صدماتی به رژیم صهیونیستی وارد کرد؟ این عملیات دارای چه ویژگی ها و مختصات منحصر به فردی است؟

 «مظلوم‌نمایی» و «شکست‌ناپذیری» از برنامه‌های دیپلماسی عمومی این رژیم غاصب بود. در طوفان الاقصی در حوزه نظامی، رژیم صهیونیستی کاملا شکست خورد و  هیمنه اش برای همیشه شکسته شد. افسانه شکست ناپذیری اسرائیل تمام شد. آنها همیشه سعی می‌کردند دو اقدام انجام بدهند، مظلوم نمایی کنند و اعلام نماید که حامی حقوق یهودیان اند که آنها را در این منطقه در این اراضی اشغالی را سکنی داده اند و در عین حال اعلام کنند، عده‌ای مسلمان و عرب به ما حمله می‌کنند. سعی می‌کردند مظلوم‌نمایی کند. دوم اینکه سعی می‌کرد بگویند شکست‌ناپذیرند و به دلیل حمایت آمریکا و غربی‌ها و قدرت‌هایی مثل «گنبد آهنین» و توان نظامی در مقابل اعراب شکست‌ناپذیر هستند.

 طوفان الاقصی هر دو  باور را شکست. حماس موفق شد افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را پایان دهد. در عین حال جنایات رژیم صهیونیستی در غزه باعث شد این ترفند مظلوم‌نمایی رژیم هم خنثی شود و امروز افکار عمومی جهان به راحتی علیه کودک کشی و نسل کشی رژیم صهیونیستی موضع می گیرد. تظاهرات کردن حتی در آمریکا و کشورهای غربی و حتی در خود تل آویو بعضی از کسانی که علیه نتانیاهو تظاهرات کردند اعلام کردند مخالف اینگونه نسل کشی هستیم.خود یهودیان در کشورهای مختلف جهان هم مخالفت کردند و اعلام کردند ‌که اسرائیل نماینده یهودیان نیست.

دشمن در بعد نظامی هم شکست را پذیرا شد. تل آویو که هیچوقت مورد آسیب قرار نمی گرفت در معرض گلوله‌باران و موشک باران حماس قرار گرفت. پناه‌گاه‌ها فعال شدند و مردم شب‌ها در پناهگاه‌ می‌خوابیدند و اوضاع رژیم و کابینه نتانیاهو کاملا نابسامان شد. در بعد اقتصادی هم مشکلات عدیده‌ای برای این رژیم ایجاد شد.  بسیاری از تاسیسات نفتی، گازی و صنعتی از بین رفت. سرمایه‌گذاران فرار کردند. گردشگرها از سرزمین های اشغالی خارج شدند. درآمد اصلی ارزی رژیم صهیونیستی از گردشگری بود که این درآمد را از دست داد. بسیاری از کارخانه‌ها و مراکز تولیدی تعطیل شدند یا با مشکل نیروی کار مواجه شده اند به دلیل اینکه کارگران و کسانی که در این مراکز کار می کردند برای سربازی فراخوانده شدند و در نتیجه ضربات بسیار سنگینی بر تولید رژیم صهیونیستی وارد شد، طوری که وزیر اقتصادش اعلام کرد که ما با یک کسری بودجه بسیار بالا مواجه شدیم و امروز ما مشکل معیشتی داریم.

با تداوم جنگ و ورود حامیان رژیم صهیونیستی از یک سو و حضور اجزای جبهه مقاومت از فلسطین و لبنان و یمن به صحنه نبرد توازن قوا میان این دو جبهه را چگونه می بینید؟

ما از اول اعلام می کردیم که چنانچه این جنگ ادامه پیدا کند. دامنه اش گسترده‌تر خواهد شد و همانگونه هم شد. از یک طرف آمریکایی‌ها ناوگان دریایی شان را  به منطقه آوردند و به نوعی عمل کردند که اگر کشورهای دیگر حمله ای به اسرائیل کنند، ناوگان آمریکا و ناوهای هواپیمابر فعال می شوند. اما دیدیم که این تهدید اثری نداشت. هم حزب‌الله از جنوب لبنان شروع کرد به حمله شهرک‌های شمال رژیم صهیونیستی  که باعث شد هم شهرک‌نشین‌های این منطقه فرار کنند و هم تاسیسات صنعتی از بین برود و هم پادگان‌های نظامی در معرض تهدید و حمله قرار گیرند. لذا مشکل جدیدی ایجاد شد. جبهه جدیدی برای رژیم صهیونیستی در این منطقه باز شد. طوری که مجبور شدند برخی از توان نظامی شان را به شمال اسرائیل منتقل کنند.

از طرف دیگر در یک اقدام بی سابقه و غیرمنتظره مجاهدین یمن هم به میدان آمدند. جنوب اسرائیل شهر ایلات یا بندر ایلات یک منطقه امن بود. چون دور از تیررس موشک‌های حماس و حزب‌الله قرار داشت و بسیاری از پناهندگان و آوارگان شهرک نشین به آنجا برده می شدند. اما همین ایلات از طرف جنوب آسیب پذیر شد. یمنی‌ها شروع به حملات موشکی به ایلات و بنادر کردند. در روز ۵۰- ۶۰ تا کشتی می آمد و در بندر ایلات که سومین بندر مهم رژیم صهیونیستی است بار را تخلیه می کرد، تمام این کشتی‌ها فرار کردند. آواره‌هایی که در شهر ایلات بودند با کشتی به قبرس رفتند و منطقه را ترک کردند و شهر ایلات که شهر و بندر امنی بود تبدیل به یک منطقه ناامن و جنگی شد.

واکاوی پاسخ پیش دستانه به جنایات اشغالگران

آن‌چه تازه است حمایت نظامی و میدانی برادران یمنی، عراقی و سوری است. آیا این به معنای وحدت میدان‌ها است؟

بله. امروز هم حماس در صحنه است، هم جهاد اسلامی، هم گردان‌های قسام و هم مردم در کرانه باختری. یمنی‌ها از جنوب، حزب‌الله از شمال وارد جنگ با رژیم صهیونیستی شده اند. مقاومت عراق هم حضور دارد و پایگاه‌های نظامی آمریکا به عنوان حامی اصلی رژیم صهیونیستی را هم در سوریه و هم در عراق مورد اصابت موشک‌ها و خمپاره‌ها و راکت‌های خودش قرار می دهد. لذا آمریکا به شدت در فشار قرار گرفت. اقدام مهم دیگری که رخ داد این بود که  یمنی ها اعلام کردند چنانچه کشتی‌های اسرائیلی از باب المندب عبور کنند، آنها را متوقف می‌کنند. در واقع شریان های حمل و نقل رژیم صهیونیستی به این صورت بسته شد.

در جبهه مقابل آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها به حمایت از رژیم اسرائیل آمدند و به یمن حمله کردند اما متعاقبا یمنی ها نه تنها عقب نشینی نکردند، بلکه به کشتی های آمریکایی و انگلیسی هم حمله کردند و اعلام کردند از این به بعد کشتی های آمریکایی و انگلیسی هم هدف ماست و اگر بخواهند از باب المندب عبور کنند آن ها هم مورد اصابت قرار می گیرند. اقدام شجاعانه انصارالله که مورد حمایت جهان اسلام قرار گرفت.

صهیونیست ها تصمیم گرفتند حمله زمینی کنند. آنها اعلام کردند حماس را از بین می بریم. تونل‌ها را از بین می بریم. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه مجبور به عقب نشینی شدند. تانک های مرکاوای آنها که بسیار هم گرانقیمت هستند در غزه از بین رفتند و هر روز و هر شب مورد هدف مجاهدان فلسطینی هستند.

 مردم در کرانه باختری هم به صحنه آمدند. محبوبیت حماس افزایش پیدا کرد و مردم عزه شهید می شدند. حملات و بمباران های جنایت آمیز رژیم صهیونیستی ادامه دارد اما از هیچ خانه فلسطینی برای صلح پرچم سفید بلند نشد و هیچکس عقب نشینی نکرد و روز به روز محبوبیت حماس بیشتر شد. محبوبیتی که امروز در کرانه باختری هم افزایش پیدا کرده است.

 لذا هم در میدان نبرد، در اقتصاد و در حیثیت بین المللی رژیم صهیونیستی شکست خورد و بی آبرو تر از قبل شد. امروز نه آمریکا و نه اسرائیل دیگر دارای حیثیت بین‌المللی نیستند. امروز تمام دنیا نسل کشی در غزه را محکوم می‌کنند، امروز آزادی فلسطین تبدیل به یک مطالبه جهانی شده است . یک زمانی اصلا بحث آزادی فلسطین مطرح نبود کسی جرات نمی‌کرد راجع به این مساله صحبت کند در کشورهای غربی کسی جرات نمی‌کرد پرچم فلسطین را بالا ببرد. امروز پرچم فلسطین در همه جا هست، مطالبه آزادی فلسطین اولین مطالبه مردم جهان شده است. حتی در خود آمریکا.

 واکاوی پاسخ پیش دستانه به جنایات اشغالگران

ابعاد بین المللی جنایات رژیم در غزه را چگونه می بینید؟

در بعد بین‌المللی هم شکایت آفریقای جنوبی از رژیم صهیونیستی و بعد رای دیوان دادگستری لاهه و تایید نسل کشی در غزه، آبروی رژیم کودک کش صهیونیستی را بر باد داد.در مجموع حکم دیوان بین‌المللی دادگستری فرصت‌ قانونی وحقوقی کم‌نظیری را برای دولت‌های جهان ایجاد کرده تا برای پایان دادن به جنایات اسرائیل در غزه فعالیت نمایند. رژیم  از کنفرانس مونیخ هم اخراج شد. کنفرانس مونیخ یک کنفرانس بسیار مهم امنیتی است که معمولا چند نفر از مسئولین رژیم صهیونیستی هر سال می رفتند و آنجا سخنرانی می‌کردند، چند کرسی دارد و این رژیم را بیرون کردند این یعنی ضربات پی در پی حیثیتی بین‌المللی.

آمریکا هم همینطور، با آتش بس در جنگ غزه مخالفت کرد، قطعنامه هایی که در قالب آتش بس بودند را وتو کرد. این مساله هزینه سنگینی به لحاظ بین‌المللی برای آمریکا دارد. کشوری که در جهان مدعی استقرار صلح است دارد با صلح مخالفت میکند، کشوری که با اتکا بر لیبرال دموکراسی خواهان رعایت حقوق بشر است خودش چشمش را بر کشتار مردم فلسطین بسته است لذا ماهیت جبهه استکبار در افکار عمومی جهان روشن تر شده است.

 

«وعده صادق» عملیات موشکی و پهپادی سپاه پاسداران در روز 26 فروردین ماه  بازتاب گسترده‌ای را در سطح جهان داشت و علاوه بر رسانه‌ها، کارشناسان و مقام‌های کشور‌های مختلف به این اقدام پرداخته‌اند. شما این عملیات را چگونه ارزیابی می کنید؟ 

اهمیت عملیات مدبرانه جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونیستی به دلیل تجاوز آشکار و مغایر با موازین بین‌المللی به سفارت ایران دمشق، در اقدام ترکیبی است که متشکل از عناصر نظامی، دیپلماسی، سایبری و جنگ روانی بود. این عملیات در نوع خود و از نظر طراحی بی‌نظیر بود. شلیک پهپاد‌ها و هم‌زمان عملیات موشکی از نظر زمان‌بندی و مکان‌یابی کاملا با هم هماهنگ بودند؛ این نوع عملیات قدرت پیش‌بینی رژیم صهیونیستی و حامیان آن برای این که با این حمله مقابله کنند، خنثی کرد.

ایران برای دفاع مشروع از خود که مبتنی بر ماده ۵۱ بند ششم منشور سازمان ملل است، اقدام کرد. ایران حق دفاع از خود را دارد و این حق با موازین بین‌المللی هماهنگ است.  اگر این اقدام انجام نمی‌شد، ممکن بود رژیم صهیونیستی دامنه تجاوزهای خود را افزایش دهد،بنابراین اقدام ایران اقدامی کاملا مشروع و مقبول جامعه بین‌المللی بود.

از سوی افکار عمومی کاملا با ایران همراه بود. به دلیل انزجاری که مردم جهان از رژیم صهیونیستی دارند، افکار عمومی هم کاملا همراه با ایران بود؛ ناتوانی رژیم صهیونیستی در نشست شورای امنیت هم بیانگر این موضوع است.

آینده جنگ غزه را چگونه می بینید؟

وضعیت به ضرر صهیونیست ها است. مردمش در داخل هم علیه این رژیم هستند. در عرصه‌های مختلف رژیم صهیونیستی مشکل دارد. نتانیاهو جنگ را فرسایشی می‌کند و ادامه می دهد که بماند.  برای اینکه چنانچه آتش بس اعلام شود و نتانیاهو دست از جنگ بردارد، بلافاصله در داخل محاکمه می شود و به سرعت از کار برکنار می شود و چه بسا در دادگاه‌های جنایی محاکمه شود و نه تنها حیات سیاسی اش بلکه زندگی نکبت بارش هم در خطر بیافتد.

امروز نتانیاهو و اسرائیل، جایگزین هیتلر و آلمان نازی شده اند که با انواع جنایت علیه غیرنظامیان و نسل کشی در غزه،صرفنظر از تعداد مفقودین،قریب به چهل هزار غیرنظامی،به شهادت رسیده اند.همانگونه که در جنگ دوم جهانی برخی از کشورها همچون ژاپن،اتریش و در مقطعی ایتالیا حامی و شریک جنایت هیتلر بودند امروز نیز تعدادی از کشورها از جمله آمریکا،انگلیس،فرانسه،آلمان و کانادا شریک جنایات اسرائیل بوده و این لکه ننگ بزودی از دامن آن ها پاک نخواهد شد.در این میان متاسفانه تعدادی از کشورهای مسلمان و عرب نیز مستقیم یا غیرمستقیم،با تداوم همکاری های اقتصادی و بخصوص فروش نفت، حامی رژیم اشغالگر قدس بوده و دستشان با خون مردم فلسطین آلوده است. این کشورها چنانچه شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی را قطع کرده و روابط خود با این رژیم را حداقل تا برقراری آتش بس دائمی و تامین شرایط حماس به حالت تعلیق درآورند،اسرائیل شکست سنگینی را متحمل خواهد شد.

در نهایت این وضعیت رژیم صهیونیستی آن چیزی نیست که برای آینده متصور بود. به تدریج تظاهرات مردم در جهان، فشارهای نظامی حماس و محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و شکست های پی در پی که خواهد خورد از یک طرف و فشارهایی که علیه حامیان این رژیم است مثل فشار بر آمریکا به تدریج جامعه جهانی را به این جمع بندی می رساند که وجود این رژیم در غرب آسیا مخل امنیت بین‌المللی است و همانطور که الان اروپایی‌ها هم  اذعان دارند. آمریکایی‌ها هم به این جمع بندی خواهند رسید که وجود رژیم صهیونیستی در این منطقه دیگر منافع آمریکا را تامین نمی‌کند. لذا اینها چاره ای جز رفتن به سمت عملیاتی کردن طرح ایران که همان همه پرسی است ندارند.

طرح  «همه پرسی» جمهوری اسلامی ایران بر اساس رهنمود رهبر معظم انقلاب در حدود ۲۵ سال پیش در اجلاس جنبش عدم تعهد اعلام و در سازمان ملل متحد هم ثبت شده چه چارچوبی برای حل مسئله فلسطین دارد؟

این طرح یک چارچوب معقول و مبتنی بر موازین و اصول بین‌المللی و متکی بر مردم سالاری دارد و آن اینکه که اهالی اراضی اشغالی چه فلسطینی، چه مسلمان، چه یهودی، چه مسیحی و آواره‌هایی که در کشورهای دیگر هستند در یک همه پرسی شرکت کنند و به  نظام آینده حاکم بر اراضی اشغالی رای بدهند و آن را تعیین کنند. هر چه رای مردم بود و هر نظامی که با رای مردم روی کار بیاد مورد حمایت مردم هم خواهد بود. لذا جنگ هم تمام می شود. یهودیان، مسیحیان و مسلمانان در کنار هم خواهند زیست.  

حدود ۴۵ سال پیش رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی که شرایطی شبیه رژیم اسرائیل داشت با همین روش از بین رفت یعنی این رژیم سال های متمادی علیه سیاه پوستان جنایت کرد و در اثر مقاومت مردم سیاه پوست و مبارزاتی که به رهبری نلسون ماندلا کردند، نتیجه جامعه جهانی به این جمع بندی رساند که وجود آپارتاید در آفریقای جنوبی منافع آمریکا، انگلیس، اروپا و فرانسه را تامین نمی کند، لذا در اثر مقاومت مردم آنها هم تن به همه پرسی دادند. همه پرسی در آفریقای جنوبی برگزار شد و اکثریت مردم رای به حذف آپارتاید و نابودی رژیم نژادپرستانه حاکم در آفریقای جنوبی دادند، اوضاع تغییر پیدا کرد و الان سفید و سیاه در کنار هم دارند زندگی می‌کنند، نه سفیدها را کشتند، نه سفیدها را به دریا ریختند. همه امروز در کنار هم دارند زندگی می کنند. این اتفاق می‌تواند در اراضی  اشغالی هم رخ دهد که انشالله رخ هم خواهد داد و در آینده شاهد این خواهیم بود که موضوع همه پرسی جدی و یک راه حل قابل اجرا و عملیاتی و مبتنی بر آرای مردم  در اراضی اشغالی انجام شود و مردم رای بدهند به لغو رژیم صهیونیستی در آن منطقه و مردم چه یهودی و چه مسلمان و چه مسیحی  چه عرب و چه غیر عرب کنار هم در اراضی اشغالی زندگی کنند و پایان صهیونیزم که از طرف رهبر معظم انقلاب هم پیش بینی شده به زودی در سالهای آینده رقم خواهد خورد و انشالله در آینده خبرهای خوشی را در رابطه با آزادی فلسطین خواهیم شنید.

پایان

 

 



منبع خبر

پاسخ پیش‌دستانه به دشمن و شکست یک باور جهانی بیشتر بخوانید »

«تنها گریه کن» به ایوان شمس آمد

«تنها گریه کن» به ایوان شمس آمد/ حماسه مادر شهید محمد معماریان در قاب رسانه


«تنها گریه کن» به ایوان شمس آمد

به گزارش نوید شاهد، آیین افتتاحیه مجموعه تلویزیونی «تنها گریه کن» با قرائت آیاتی از قرآن و پخش سرود ملی آغاز شد. «صادق یزدانی» مدیر شبکه افق طی سخنانی اظهار داشت: احساسات انسانی در مواردی برای انسان‌ها، بالاترین شرافت را به ارمغان می‌آورد و اگر این احساسات ارزشمند انسانی با روحیات وخلقیات بشر گره بخورد شاهکار انسانیت را خلق خواهد کرد و آن چیزی است که به عنوان هدف غایی خلقت انسان یاد می‌شود. 

وی ادامه داد: وقتی احساساتی مثل عشق، غرور، توکل، عشق و صبر، استقامت با شخصیت‌های والا گره می‌خورد، شاهکار ویژه بشر خلق می‌شود. اگر این شاهکار انسانی با واژه و فردی به نام مادر گره بخورد، یک پرده تازه و ویژه از انسانیت رقم خواهد خورد و این گره خوردن منجر به خلق یک حماسه می‌شود، حماسه‌ای خواندنی، دیدنی و شنیدنی. 

مدیر شبکه افق در ادامه بیان داشت: حماسه «تن‌ها گریه کن» زندگی پر فراز و نشیب مادر بزرگوار شهید محمد معماریان سرکار خانم اشرف سادات منتظری است، حماسه‌ایی که ما آن را در قالب کتاب «تن‌ها گریه کن» به قلم اکرم اسلامی خواندیم و امروز در آیین افتتاحیه این سریال، شاهد تصویرگری این حماسه که حاصل زحمات دوستانی، چون میلاد حاجی پروانه علی درخشنده بزرگوار است، هستیم. 

وی ادامه داد: قرار است با «تنها گریه کن» خروجی نهایی از یک حماسه در قاب تلویزیون دیده شود. 

یزدانی در ادامه گفت: «تنها گریه کن»، روایت دختری است که از ابتدای زندگی پای دار قالی نشسته است تا کمر اقتصادی خانواده خم نشود و در وقت ازدواج، معیارش برای انتخاب همسر، مومن و نماز شب خوان بودن او بوده است. 

وی در ادامه افزود: در واقع «تنها گریه کن»، روایت یک حماسه از زنی است که پیش از انقلاب همه تلاش خود را برای پیروزی انقلاب به کار می‌بندد و قدم به قدم پیش می‌رود تا به روز‌هایی پیروزی انقلاب نزدیک می‌شویم، در آن زمان نیز نه فقط در محل سکونتش؛ در قم تلاش می‌کند بلکه به تهران می‌آید و تلاش خود را برای این پیروزی ادامه می‌دهد. زنی که در آغاز جنگ تحمیلی از همه چیزش می‌گذرد و همه چیز را فدا می‌کند، حتی پاره تنش محمد معماریان را. 

یزدانی ادامه داد: این سریال روایت فداکاری است و به تصویر کشیدن حماسه زنان مقاوم ایران زمین. زنانی که تا همین امروز در سال ۱۴۰۳ همچنان در می دانند. 

«تنها گریه کن» به ایوان شمس آمد/  حماسه مادر شهید محمد معماریان در قاب رسانه

مدیر شبکه افق در ادامه بیان داشت: خانم متنظری نه فقط درایام جنگ که پس از آن هم، منزلش مثل یک مقر جدی پناه دادن محرومان بوده و تا به امروز هم ایشان یک فعال اجتماعی و فرهنگی باقی مانده‌اند. 

وی اظهار داشت:تمام تلاش درسریال «تن‌ها گریه کن» این بوده که بتوانند یک روایت زیبا و سریع و جذاب از این مادر مقاوم به تصویر بکشند و ما امیدواریم مورد پسند همه مخاطبان قرار بگیرد.

وی در پایان گفت: «تنها گریه کن» روایتی تازه از یکی از زنان ایران زمین است. این سریال ان شالله از هفته آینده به طور همزمان از روبیکا و نماوا و شبکه افق در روز‌های پنج و جمعه پخش خواهد شد و امیدواریم با این سریال ذره ایی از دینمان به زنان مقاوم سرزمین مان را ادا کرده باشیم. 

در ادامه برنامه سالار عقیلی ضمن اجرای چند قطعه، چون‌ای «ایران فدای اشک و لبخند تو» و «وطنم‌ای شکوه پابرجا»، قطعه تولید شده برای سریال «تنها گریه کن» را برای نخستین بار اجرا کرد. 

در ادامه برنامه، «حاج حسین کاجی» ایثاگر، نویسنده و راویتگرضمن سلام و درود به شهدا بیان داشت: از محضر همه حضار گرامی به ویژه سردار جعفریان عزیز کسب اجازه می‌کنم. ما در زمان جنگ به سردار جعفری می‌گفتیم آقا عزیز، فرهنگیان می‌گویند حاج عزیز و نظامیان و سیاسیون می‌گویند سردار جعفری. ایشان برای ما هنوز عزیزند و همان آقا عزیز. 

وی ادامه داد: نکته ایی که می‌خواهم در محضر این فرمانده بزرگ بگویم این است به یاد دارم در شرایط سخت جنگ که در خیبر از آسمان و زمین گلوله می‌بارید، شهید زین الدین، حواسشان به یک فرمانده بود و آن وقت اولین بار آقاعزیز را به ما معرفی کردند. 

کاجی بیان داشت: خوشحالم که آقا عزیز که در دفاع مقدس خط شکن بودند، الان هم خط شکن شدند و اولین سریال درباره یک مادر شهید را ساخته شده است. 

وی در طی سخنان به ظرفیت مادران شهدا تاکید کرد و گفت: زن، زندگی و آزادی برای ماست. چون خوب تعریف نکردند ما بد برداشت می‌کنیم و من تصورم این است سریال «تن‌ها گریه کن» یک نسخه از زن زندگی آزادی را معرفی کند چرا که بسیاری از اولین‌ها در راه حق و ظلم‌ستیزی مردان نبودند زنان بودند.

در ادامه برنامه سردار عزیز جعفری ضمن گرامی داشتن شهدا بیان داشت: من قبل از اینکه بخواهم صحبتی بکنم در محضر مادر شهید و پدر و مادر شهدا، باید بگویم ما هر چه داریم از خون شهیدانمان است. عزت و اقتدار جمهوری اسلامی و امنیت ایران اسلامی که داریم؛ امنیت بی نظرمان مدیون خون شهداست و ما مدیون خانواده شهدا هستیم. 

این سردار گفت: ظلم ستیزی، محور اصلی انقلاب اسلامی است، این محور شکست ناپذیر است و ماندنی است و هر چه دشمن آن را  تحریک کند یا بخواهد با آن دربیافتد ضرر می کند، این فرمایش رهبری در مورد مقاومت فرمودند. 

و اما امنیت،  نعمتی است که ما از آن برخورداریم، اینجا ده ها هزار جوان جانشان را برای این امنیت فدا کردند که ایران اسلامی امن باشد و بتواند به دنبال اهداف اسلامی و فرمانی الهی برود. امنیتی که با خون شهیدان گره خورده است و از بین رفتنی نیست چون خون شهیدان ضامن آن است.  

پس بیایید قدر شهیدانمان را بیشتر بدانیم. این بیشتر بدانیم ممکن است باری و مسئولیتی را روی دوش ما بگذارد و ما بتوانیم قدمی در راه مسیر آرمان شهدا برداریم. لااقل مدافع اهداف و آرمان شهدا و مروج خواسته های آنها باشیم.   

سردار عزیزی در ادامه اظهار داشت: بنا به فرمایش مقام معظم رهبری، در گام دوم انقلاب بتوانیم به سمت تمدن سازی و اسلامی شدن جامعه برویم که متاسفانه خیلی با آن فاصله داریم اما چون این نسیر و هدف شکست ناپذیر است، ان شالله محقق خواهد شد. 

وی در پایان گفت: کتاب «تنها گریه کن» خاطرات خانم منتظری را بیان می کند و اقرار می کنم پای این کتاب، تنهایی خیلی گریه کردم و ازآنجا که مقام معظم رهبری برای این کتاب تقریظ نوشتند، وقتی خودم هم آن را  خواندم و حقیقتا احساس کردم باید دنبال یک اثر هنری درباره این کتاب باشیم. پینشهاد دادیم، آقای کاجی قبول کردند. پدر و مادر شهید موافقت کردند و این اتفاق بیافتد و با آقای حاجی پروانه جلسات زیادی داشتیم که این ماجرا را چگونه نشان دهیم که حقش را نشان دهیم. 

البته ما هر چقدر قوی ترین هنرمندان را به پای کار بیاوریم  باز هم نمی توانیم ابعاد معنوی شهدا و خانواده شهدا به تصویر بکشیم، ولی این مجموعه تلاش خود را کرده و شاید در آینده روی ابعاد دیگری از این داستان باز کار شود مثلا فیلم سینمایی و…  مادر من که مریض نیست! 
در ادامه برنامه، نقاشی بهنام شیرمحمدی که تصویری از شهید و مادر شهید کنار ضریح امام جسین (ع) بود، تقدیم اشرف سادات‌ منتظری شد. این مادر شهید در شرح این تصویر گفت: این درباره آخرین خوابی است که از محمد دیدم. 
من پایم شکسته بود. به دهات رفته بودم. شب عاشورا خواب دیدم که در مسجد المهدی هستم. گفتند کمکی می‌آید. گفتم  بروم ببینم کمکی  از  کجا می آید ، آمدم دیدم یک دسته  می‌آید. یک دسته خیلی منظم. دیدم سعید آل طاها جلوی دسته داشت نوحه می خواند و بچه ها  دارند جواب می دهند. گفتم که سعید آل طاها که شهید شده و چطور اینجا توی دسته است. بعد دیدم که پسرم  محمد، کنار اوست‌. برایم یقین شد که این‌ها فرد عادی نیستند. شهدا هستند که دارند می‌آیند. از پله های مسجد بالا و به سمت محراب رفتند. منم از سمت زنانه مسجد،  رفتم بالا کنار پرده ایستادم همان طور که به این ها نگاه می‌کردم دیدم محمد از بین جمعیت دور زد آمد کنار من. دستش را انداخت دور گردنم و بنا کرد بوسیدن من. منم محمد را بوسیدم و گفتم مامان خیلی وقته ندیدمت چه بزرگ شدی. 

سرش را از سینه من برداشت. آزادیان آمد جلو، او هم شهید شده بود.  گفت حاج خانم خدا بد نده، محمد گفت مامان من که مریض نیست‌. بعد پرسید مامان این ها چیه زیر دستت. گفتم چیزی نیست مادر، چند روزیه پام درد می‌کنه و دارم با عصا راه می‌رم. 

گفت مامان چند روزیه ما رفتیم کربلا. از ضریح امام حسین (ع) یک شال سبزی رو من برای شما آوردم. من می خواستم  دیدن شما بیام، آزادیان گفته صبر کن با هم بیایم. این شده که همگی به اتفاق رفتیم زیارت مرقد امام. گفتیم امروز روزعاشوراست بریم مسجد المهدی.  زیارت  نامه عاشورا رو  با آقا سید جعفر حسینی بخوانیم، شما را هم اینجا ببینیم.

دست‌هایش باز کرد از روی صورت من کشید تا مچ پایم.  نشست زمین و این پنبه‌ها و باندهایی که  حاج محمد به پای من  بسته بود را، همه باز کرد و گذاشت زمین. شال سبز  به صورت یک نوار بیشتر نیست، این شال سبز را دور مچ پای من بست. گفت مادر، برو توی زیرزمین، دیگ‌های امام حسین(ع) را بشور.  شما یک مقدار پاتم که درد می‌کنه ، عضله  پاته، استخوان پات سالمه.  

وی ادامه داد: من از خواب بیدار شدم ، دیدم واقعیت به خواب نیست، به بیداریه. باندها همه باز شدند و ریخته بود روی تشک و شال سبز هم به مچ پایم بسته شده.  

من بلند شدم و ایستادم و گفتم من که  چشمم لایق دیدن  آقا نبوده، داده به دست محمد.  ببینم اصلا پایم خوب شده یا نه. 

ایستادم و دیدم که اصلا پایم درد نمی‌کند. از بالا آمدم پایین و شروع کردم به نظافت کردن. صبحانه را آماده کردم و  داشتم سماور را می گذاشتم پایین که حاجی  با برادرهایش از راه  آمدند. حاجی با یک تعجبی گفت خانم چرا داری روی پات راه می ری، مگه  به شما نگفتم رو‌پات راه نرو.  

حالا می خواستم به حاجی بگویم، نمی‌توانستم . فقط  اشاره‌ایی به او کردم و گفتم حاجی پای من خوب شده. اینم  نشونه ست که پای من خوب شده. محمد آمده.  فقط سریع صبحانه تان را بخورید  من امروز نذر کردم برم مسجدبرای آقا کار کنم.  
هر کجایی که من قدم برمی داشتم  بوی عطرش همه ساختمان را گرفته بود، رفته بودم در ماشین، رفته بودم در مسجد درباره اش در آنجا صحبت کردم. در سطح شهر مطرح شد و فرمانداری فهمید. فرمانداری گفتند اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد آقای گلپایگانی  از همه اعلم ترند. ایشان باید تایید کنند. دوازدهم محرم بود  که آقا خودشان متوجه شدند ، آقازاده شان آسید باقر  و آقای لنکرانی گفتند برید منزلشون از نزدیک ببینید و بعد هم بیایید اینجا ما هم ببینیم.  

ما ده بیست نفر مهمان داشتم همه را برداشتم و رفتیم پیش آقا. من نشستم پای تخت آقا فقط آقا این شال سبز را می گذاشتند روی چشماشان. می گذاشتند روی قلبشان و می‌گفتند بوی حسین(ع) را می‌دهد. به آقازاده شان گفتند  بروید تربت مرا بیاورید، من می خوام مقایسه کنم.  

وقتی تربت را آوردند. آقا سه مرتبه  گفتند، این شال با این تربت  هر دو از یکجا آمده‌اند. بعد گفتند فکر نکنید این یک تربت معمولی است،  این تربت مال زیر جسد امام حسین(ع) است . مال  ۱۴۰۰ قبل است دست به دست  علما گشته تا مقداری هم به دست آقا رسیده. 

در پایان این مراسم، از پوستر سریال «تنها گریه کن» با حضور سردار جعفری و رئیس سازمان هنری رسانه ایی اوج و رونمایی شد.

انتهای پیام/



منبع خبر

«تنها گریه کن» به ایوان شمس آمد/ حماسه مادر شهید محمد معماریان در قاب رسانه بیشتر بخوانید »