مدافعان حرم

چرا صهیونیست‌ها از تیزر مستند فاطمیون وحشت کرده‌اند +عکس و فیلم

واکنش‌های عجولانه و برداشت سطحی رسانه‌های صهیونیستی و کارشناسان اسرائیلی نشان از میزان ترس آنان از نیروهای مقاومت علی‌الخصوص رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون دارد.

به گزارش مشرق، چندی پیش تیزر یک مستند ساخته شده در مورد فاطمیون منتشر شد. در تیزر مستند «وقت بودن» لحظاتی از حضور سردار شهید ابوحامد فرمانده فاطمیون به همراه نیروهایش در فاصله چند کیلومتری ارتفاعات جولان(مرز سوریه و فلسطین اشغالی) نشان داده می‌شود که مربوط به دوران فرماندهی شهید ابوحامد است. «وقت بودن»، مستندی با موضوع هدف حضور فاطمیون در سوریه، به کارگردانی عباس وهاج و تهیه‌کنندگی ساسان فلاح فر تولید شده است.

بیشتر بخوانید:

شهید ابوزینب که بود؟ +عکس

«حکیم فاطمیون» بر پرده سینما حقیقت

بعد از انتشار این تیزر کارشناس شبکه خبری i24 متعلق به رژیم صهیونیستی، آن را در توئیتر خود منتشر کرد. او با کلیپی از تصاویر رزمندگان فاطمیون که به نزدیکی مرز فلسطین اشغالی رسیده‌اند را در توئیتر خود منتشر کرد و نوشت:«لشکر فاطمیون ویدئویی را تهیه کرده است که نیروهای خود را در فاصله کوتاهی از ارتفاعات جولان نشان می‌دهد.»

این توئیت که بازدید زیادی به خصوص در میان رسانه‌های صهیونیستی داشته است، واکنش برخی از آنان را برانگیخته است.

«سث فرنتزمن» ستون نویس جروزالم پست ( The Jerusalem Post)، روزنامه اسرائیلی اورشلیم پست، نیز در واکنش به این موضوع، تصویری از تمرینات نیروهای فاطمیون در سوریه را بازنشر کرد و نوشت:«عکسی از نیروهای فاطمیون که گفته می‌شود در نزدیکی البوکمال تمرین می‌کنند؛ چالش جغرافیایی»

او در بخشی از گزارش خود در سایت روزنامه آورده است:«حساب کاربری توئیتر فاطمیون روز سه‌شنبه ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای فاطمیون در نزدیکی ارتفاعات جولان هستند و ادعا می‌کنند که برای جنگ با “صهیونیست‌ها” آماده‌اند. آن‌ها در برخی نبردها در نزدیکی پالمیرا نقش اساسی داشته‌اند و اکنون به آموزش در سوریه ادامه می‌دهند.»

نویسنده جروزالم پست در واقع با اشاره به انتشار عکس تمرین نظامی رزمندگان فاطمیون در البوکمال، می‌خواهد حضور آن‌ها در ارتفاعات جولان را زیر سوال ببرد.

سیموس ملک فضلی، تحلیلگر سایت اینترنشنال ریویو یکی دیگر از کارشناسان رسانه‌ای صهیونیستی بود که نسبت به این موضوع واکنش داد و نوشت:یک شبه نظامی فاطمیون در سوریه، پیامی را از استان قنیطره با ارتفاعات جولان تحت اشغال اسرائیل در زیر دید ارسال می‌کند و می‌گوید که به شدت علاقه دارند با “ترسوها” بجنگند و اسرائیل شاهد “۲۵ سال آینده” نخواهد بود.

واکنش‌های عجولانه و برداشت سطحی رسانه‌های صهیونیستی و کارشناسان اسرائیلی نشان از میزان ترس آنان از نیروهای مقاومت علی‌الخصوص رزمندگان افغانستانی فاطمیون دارد که به محض دیدن تصاویر نزدیکی آنان به مرزهای فلسطین اشغالی اینگونه برآشفتند و دست به قلم بردند تا تحرکات اخیر فاطمیون را تحلیل کنند. آنقدر این کار بدون تدبیر و با عجله از سوی آنان صورت گرفته که متوجه نشده‌اند، تصاویر منتشر شده در این کلیپ متعلق به چند سال قبل است و برای بررسی بیشتر در یک مستند آورده شده و کلیپی که مشاهده کرده‌اند صرفا تیزر یک مستند از ده ها مستند ساخته شده درباره عملیات‌های فاطمیون است.

بخشی از این تفسیرهای توأم با ترس و وحشت این رسانه‌ها به حضور فعال رزمندگان فاطمیون در آماده باش نظامی آنان در مناطق مختلف سوریه مربوط می‌شود. هرچند پایان حکومت داعش در سوریه اعلام شده است اما رزمندگان فاطمیون همچنان برای امنیت حریم اهل بیت(ع) در این کشور آماده رزم هستند و در راه‌ پاکسازی شهرهای مختلف از لوث وجود تروریست‌ها حضور دارند. این رزمندگان در سوریه به ورزیدگی، تمرین‌های نظامی و گذراندن دوره‌های تخصصی رزمی مشغولند.

پرس تی وی نیز این موضوع پیش داوری رسانه‌های صهیونیستی را بازتاب داد و در گزارشی نوشت: «روزنامه اسرائیلی هاآرتص می‌گوید اسرائیل باید برای خنثی کردن تهدیدات ایران آماده شود. گفته می‌شود تلاش‌های ایران برای پاسخ به حملات اسرائیل به سوریه رهبران تل آویو را ترغیب کرده است که استراتژی را تغییر دهند و منجر به تشدید تنش‌ها در هفته‌های اخیر شود. اما واکنش مقاومت چه می‌تواند باشد؟ از تاریخ ۱۲ مه ۲۰۱۳ که لشکر فاطمیون تشکیل شد، این مبارزان افغان حضور چشمگیری در خطوط مقدم محور مقاومت ثبت کرده‌اند. در این فرایند ، یک متخصص اسرائیلی در حساب توییتر خود نوشت: “لشکر فاطمیون ویدئویی منتشر کرده است که نشان دهنده حضور مبارزان خود در نزدیکی ارتفاعات جولان است.»

شبکه المنار هم گزارش پرس تی وی در این زمینه را بازنشر داد.

بلندی‌های جولان کجاست؟

بلندی‌های جولان فلات و منطقه‌ای کوهستانی است که در جنوب باختری‌ترین بخش خاک سوریه واقع است.این بلندی‌ها در اشغال رژیم صهیونستی قرار دارد. آمارهای اسرائیل نشان می‌دهد که ۳۳ منطقه صهیونیست نشین در بلندی‌های جولان احداث شده که ۱۸ هزار صهیونیست در آن‌ها ساکن هستند. اطلاعات رسمی صهیونیست‌ها نشان می‌دهد که دست کم ۲۰ هزار سوری در سال ۲۰۱۴ در بلندی های اشغالی جولان سکونت دارند، آنها در ۵ روستای سوری در این منطقه زندگی می‌کنند که مسعده و بقعاتا و عین قنیه و مجدل شمس و غجر نام دارد. ارتش اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بالغ بر ۹۰ هزار نفر را از بلندی های جولان اخراج کرد، ۹ هزار نفر از این عده فلسطینی بودند.

عملیات فاطمیون در ۱۵ کیلومتری اسرائیل چگونه انجام گرفت؟

عملیاتی که در آن نیروهای فاطمیون نزدیک‌ترین فاصله را با بلندی‌های جولان داشتند، عملیات تل قرین بود. تل قرین به لحاظ هم جواری و اشراف به بلندی‌های جولان در مرز اسرائیل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. تل قرین منطقه‌ای در سوریه است که موقعیت استراتژیک و حساسی دارد و این حساسیت به خاطر نزدیکی ۱۵ کیلومتری به مناطق اشغالی فلسطین است. این نزدیکی باعث شده بود که تروریست‌های مورد حمایت رژیم صهیونیستی این نقطه را به عنوان مرکز ثقل دیده‌بانی و برای اشراف بر سایر مناطق انتخاب کنند. همه این‌ها دلایلی بود که توجه و تمرکز بر تل قرین بیش از سایر مناطق قرار بگیرد.

وقتی تل قرین طی عملیاتی توسط رزمندگان فاطمیون آزاد شد، دشمن آشفته شد و تحمل این شکست برایش خیلی سنگین بود تا جایی که برای به دست آوردنش دست به عملیات‌های مختلفی زد. برخی فرماندهان مقاومت نقل کردند که وقتی تل قرین به تصرف رزمندگان مقاومت درآمد، شاهد بودیم که چگونه موشک‌ها یکی پس از دیگری از سوی مناطق اشغالی فلسطین به تل قرین شلیک می‌شود و این یعنی اسرائیل مستقیما وارد جنگ شده بود. هرچند حدود ۱۷ شهید از رزمندگان فاطمیون برای حفظ این موقعیت منحصر به فرد جبهه مقاومت، جان خود را فدا کردند، اما اجازه ندادند دوباره این منطقه به چنگ تروریست‌ها بیفتد. ابوحامد نخستین فرمانده فاطمیون و فاتح جانشین او در حال و هوای ایام فاطمیه سال ۹۳، در تل قرین؛ ۱۵ کیلومتری حائل مرز اسرائیل به شهادت رسیدند. ابوحامد می‌گفت: «آرزوی ما فاطمیون مقابله رودر رو با رژیم غاصب اسرائیل است…. فاطمیون در سوریه در حال تمرین است و قطعاً بعد از تمرین در سوریه ، نه تنها در افغانستان و هرکجای این کره خاکی بلکه سراغ اسرائیل هم خواهیم رفت… و آن وعده الهی حضرت روح الله را محقق خواهیم کرد. اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.»

منبع: تسنیم

چرا صهیونیست‌ها از تیزر مستند فاطمیون وحشت کرده‌اند +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فرمانده لشکر فاطمیون به همرزمان شهیدش پیوست

«محمدجعفر حسینی» با نام جهادی «ابوزینب»، از رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون صبح امروز (شنبه) به همرزمان شهیدش پیوست. وی متولد سال ۱۳۶۳ از نیروهای قدیمی فاطمیون بود که اولین بار پیش از تشکیل لشکر فاطمیون برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) به همراه نیروهای ایرانی به سوریه رفت، بعد از تشکیل لشکر فاطمیون به همت ابوحامد عضو این لشکر شد و از همرزمان شهید مصطفی صدرزاده، ابوحامد، حجت و دیگر فرماندهان شهید این لشکر بود.

 او از فعالین عرصه جهادی و فرهنگی در حوزه مهاجرین بود که با تشکیل ستاد ویژه خادمین در حماسه اربعین حسینی خدمت می‌کرد و با تشکیل هیأت شهدای گمنام افغانستانی و دوره‌های آموزشی ویژه مهاجرین قدم‎های اثرگذاری را در جهت توانمندسازی دانشجویان و جوانان افغانستانی در ایران برداشت. وی در سال ۹۶ در اثر اصابت موشک به شدت مجروح شد که این سال‌ها را با درد و رنج ناشی از مجروحیت سپری کرد تا سرانجام در سن ۳۵ سالگی به شهادت رسید. از وی دو فرزند به یادگار مانده است.

فرمانده لشکر فاطمیون به همرزمان شهیدش پیوست بیشتر بخوانید »

وصیت شهید: من را هم شریک کنید!

در مجالس نورانی و معنوی، به خصوص مجالس ذکر و روضه اهل‌بیت(ع) شرکت کنید و برایم دعا کنید و حقیر را هم در عزاداری و گریه‌هایتان شریک کنید.

به گزارش مشرق، ۳ سال و ۵ ماه و ۲۵ روز از نیمه شب حمله گردان لشکر فاطمیون به جبهه النصره در روستای معراته کشور سوریه می‌گذرد، همان شبی که اسدالله ابراهیمی به همراه مهدی عسگری و دیگر رزمندگان برای مقابله با تکفیری‌ها در منطقه باقی ماندند تا دوستانشان به عقب برگردند، همان شبی که باعث شد حسین ۸ ساله و زینب ۱۱ ماهه ادامه زندگی را با خاطراتی که مادرشان از پدر تعریف می‌کند طی کنند، همان شبی که همسر شهید ابراهیمی خود را برای صبر و استقامتی بیشتر از قبل آماده کرد تا برای ۲ فرزندش هم پدر و هم مادر باشد. ۲۷ خردادماه سال ۱۳۹۵ همان شبی است که شهید مدافع حریم‌ اهل‌بیت(ع) اسدالله ابراهیمی در شهر حلب سوریه آسمانی شد و با اقتداء به مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) جاویدالاثر اما کلام‌های ارزشمند، یاد و خاطره‌هایش برای همیشه در تاریخ باقی ماند تا جویندگان آسمان با این ستارگان راه حق را از باطل تشخیص داده و در مسیر حق قدم بردارند.

متن زیر وصیت شهید مدافع حریم اهل‌بیت(ع) اسدالله ابراهیمی است که در آن آزمون سخت پیش‌رو را به خوانندگان وصیت یادآوری و خدای را بابت نعمت نور ولایت الهی شکرگزاری می‌کند.

به نام محبوب یگانه مهربان

بارالها، ای محبوب من و ای معشوق من! عاجز و ناتوانم از شکر همه نعمت‌هایی که با رحمت واسعه خود عطایم کردی که بزرگ‌ترین آنها معرفت خودت و پس از آن معرفت و محبت محمد(ص) و آل محمد(ص) و همچون نور ولایت ائمه اطهار(ع) و پس از آن، شناخت و محبت ولایت فقیه و تسلیم و مطیع بودن در برابر آنها می‌باشد.

خداوندا! تو را شکر گذارم که در هر شرایط حساس و دشوار و خطراتی که برای نظام اسلامی پیش آمد، با لطف و عنایت خودت در حد توان و بضاعت، سعی در یاری این نظام الهی و رهبری عزیز آن نموده و تلاش نمودم همه وجود خود و همه داشته‌هایم را صرف حفظ نظام اسلامی و رهبری آن کنم.

بارالها! تو را سپاس می‌گویم که نور ولایت که یگانه معیار شناخت حق را از باطل می‌باشد را به قلب این بنده عاصی‌ات هدیه نمودی تا روزگاری که جاهلیت مدرن در اشکال مختلف ظهور و بروز نموده است راه حق از باطل را بشناسم و در این راه گام بردارم و شکر می‌گویم تو را که محبت و ولایت رهبر عزیزمان امام‌خامنه‌ای(حفظه‌الله) را به دل و روح و جان من هدیه کردی تا در شعاع این محبت و ولایت الهی، راه حقیقی تو را شناخته و از گمراهی در امان باشم.

ای همه کسانی که این پیام به آنها می‌رسد، بدانید که مردم هر عصر و زمانی با ولایت ولی امر برحق زمان خود آزموده خواهند شد و هرکس به میزان اطاعت پذیری از رهبرالهی خود در این آزمون سخت، پذیرفته خواهد شد. پس قدر این نعمت را که همان ولایت فقیه و به‌خصوص رهبر عزیز، بصیر و مظلوم‌مان امام خامنه‌ای عزیز را بدانید و در اطاعت از ایشان کم نگذارید که بدون شک اطاعت و پیروی از ایشان همان پیروی و اطاعت از پیامبر اعظم(ص) و ائمه معصومین(ع) می‌باشد.

پدر و مادرم گرامی‌ام، همسر عزیزم، فرزندان دلبندم و برادران و خواهران گرامی‌ام! می‌دانم که در طول زندگی، از این حقیر خطاها و ناملایماتی دیده‌اید که ممکن است دل‌تان را رنجانده باشد. عذر و پوزش می‌طلبم، ببخشید و حلالم کنید تا خداوند مهربان نیز از این بنده سراپا گناه خود بگذرد و دعا کنید که خداوند عزیز و بخشنده، بر این بنده ناتوان و گناهکار خود سخت نگیرد و با رحمت واسعه خود و یا لطف و عفو و بخشش خود با این بنده عاصی حساب نماید.

ای همه عزیزان! در راه اسلام ناب قدم بردارید و با قرآن انس داشته باشید و دین خود را از علمای ربانی بگیرید. در طول زندگی، در تهذیب نفس و خودسازی و کسب معارف اعتقادی و اخلاقی بکوشید که فرصت‌ها زودگذر بوده و خیلی زود وقت رفتن فرا می‌رسد. پس زاد و توشه آخرت بگیرید که راه بسیار سخت و دشوار در پیش است. در پایان، از همه کسانی که حقیر را می‌شناسند و حقی برگردنم دارند طلب بخشش و حلالیت می‌کنم و می‌خواهم که از اعماق دلتان ببخشید و حلالم کنید تا با واسطه گذشت شما خداوند رئوف و مهربان نیز از معاصی و خطاهای این بنده گنهکار خود بگذرد و لطف و رحمت و مغفرت خود را شامل حالم نماید.

در مجالس نورانی و معنوی، به خصوص مجالس ذکر و روضه اهل‌بیت(ع) شرکت کنید و برایم دعا کنید و حقیر را هم در عزاداری و گریه‌هایتان شریک کنید.

منبع: تسنیم

وصیت شهید: من را هم شریک کنید! بیشتر بخوانید »

اتفاقات خوب برای کتابهایم از لطف شهداست

یکبار دیگر بابت طولانی شدن زمان این پروژه ها معذرت خواهی می کنم چون به مخاطب این حق را می دهم که جویا و پیگیر کار باشد و امیدوارم آثار خوبی به چاپ برسد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – شهلا پناهی لادانی از نویسندگان جوانی است که تا کنون توانسته چندین عنوان کتاب برای شهدای مدافع حرم به رشته تحریر درآورد. با او به بهانه تاخیر در انتشار کتاب هایش و گرفتن خبر از کتاب های جدیدش هم صحبت شدیم. ماحصلش در مقابل شماست…

**: ابتدا از معرفی کارها و کتاب های گذشته تان شروع کنیم و بعدش برویم سراغ کارهایی که مشغلو نوشتنش هستید.

کارهایی که توفیق تحقیق و تالیفش را داشتم کتابهای چشمان یعقوب، رفیق مثل رسول، چمروش، حلب -خان طومان-پلاک ۲۵ ، تیه دا و همسایه آقا که این روزها سخت پیگیر چاپش هستم و امیدوارم پیش خانواده معزز شهید علی آقا عبداللهی شرمنده نوشم.
از این مجموعه دوکتاب رفیق مثل رسول و چمروش ترجمه عربی شده اند و علاوه بر نمایشگاه های کتاب داخلی در نمایشگاه های کتاب بیروت، عمان و استانبول شرکت داشته اند.

کارهایی که در حال حاضر در دست تالیف دارم کتاب «فرمانده حیدر» که مربوط به زندگی شهید محمد جنتی فرمانده زینبیون با اسم جهادی حاج حیدر است و تالیف کتاب «ماه کامل» است که مربوط به زندگی شهید مرتضی حسین پور فرمانده عملیات حیدریون می شود و زمان تحقیق و تالیف این دو اثر به دلایلی طولانی شد.

**: چرا طولانی شد؟

شروع سال ۹۸ برای من با اتفاقات خوبی رقم نخورد و متاسفانه بدلیل تصادف سختی که پدر و مادر عزیزم داشتند و مستدام بودن سایه پر برکت هر دو عزیز و نور چشم ام فقط با معجزه، لطف و مهربانی مطلق خدا بود که بواسطه دعای خیر دوستان بخصوص مادران، پدران و خانواده شهدا شامل حال من و خانواده ام شد. این اتفاق آنقدر تلخ و سخت بود که یک دوره طولانی توفیق خدمت به این عزیزان را داشتم و دارم که خدا را بابت این توفیق شکر می کنم.

با فرماندهان، همکاران درگیر در پروژه هایم و خانواده های عزیز شهیدان جلیلوند، آقا عبداللهی، حسین پور، جنتی و محرم ترک تماس گرفتم و برایشان از سختی شرایطم گفتم واقعا همگی در حقم لطف و بزرگواری داشتند و به من اجازه دادند که این مدت خادم و پرستار پدر و مادرم باشم. شیرین ترین اتفاق این روزهای سخت مهربانی مادران شهدا، صبوری و دعای خیر پدران بزرگوارشان و همراهی همسران محترم این شهدا بود. می توانم بگویم نیمه اول سال با این قصه ها و در این شرایط سخت در حال گذر بود و من در فرصت های محدودی که برام پیش می آمد تحقیق و تالیف کتاب «تیه دا» را تمام کردم و خدا را شکر چاپ شد، تحقیق و تالیف کتاب همسایه آقا را تمام کردم و پیگیر =چاپش هستم.

تحقیق، تالیف و تایید محتوی بخشی زیادی از کتاب فرمانده حیدر را انجام داده بودم و قرار بود بعد از ماه مبارک رمضان کتاب رونمایی بشود که حضرت زهرا درست روز ولادت امام حسن(علیه السلام) مژده تفحص و شناسایی پیکر شهید محمد جنتی را به خانواده محترم شان، همرزمان شهید و این حقیر هدیه دادند. خوب با اتفاق بازگشت پیکر درست از روز مراسم تشییع تا همین هفته گذشته دنبال تحقیق و اضافه کردن فصل بازگشت به کتاب بودم که فرماندهی محترم زینبیون با همراهی و پیگیری هایی که داشتند کمکم کردند تا بالاخره بتوانم تفحص و بازگشت را به کار اضافه کنم. دلیل این پیگیری هم این بود که چون کتاب رمان مستند است پس باید در تمام متن امانت داری، جمع آوری و ثبت مستندات را در نظر می گرفتم. ان شاءالله با اتمام تحقیق و اضافه شدن فصل بازگشت کتاب برای تایید محتوا تقدیم فرماندهی محترم زینبیون می شود و بعد به چاپ می رسد.

همزمان کار تکمیل تحقیق و تالیف بخشی از کتاب «ماه کامل» شهید مرتضی حسین پور را انجام میدهم. در طی این دو پروژه که مربوط به دو فرمانده نخبه جبهه مقاومت است سختی های زیادی پیش آمد. در کنار لطف خانواده ها و همراهی همکاران و همرزمان این دو شهید عزیز دوستانی سنگ اندازی های ریز و درشتی داشتند که باعث تجدید وقفه در کار شد. هفته پیش در جلسه ای که خدمت یکی از فرمانده هان محترم بودم گفتم که توی این دوتا پروژه واقعا فهمیدم چرا حضرت آقا انجام کار فرهنگی را یک جبهه می دانند و تاکید و سفارش دارند که وارد کار سخت بشید، قوی و محکم کار کنید.

گاهی بد سلیقگی ، کج خلقی و منیت های آدمی مثل من باعث می شود یک کار مدتها متوقف بشود. از طرفی محقق و نویسنده باید آستین صبر به دهان بگیرد چون خیلی جاها در مورد خیلی از این سنگ اندازی و اعمال نظرها نمی تواند حرفی به همکاران یا خانواده شهید بزند.

**: چه اتفاقی می افتد؟

.: یک مثال ساده بزنم و شاید بتوانم در این قالب به گوشه ای از این کم لطفی ها اشاره کنم. فرض کنید قرار است شما میزبان مهمان خاصی باشید که مدتها برای قبول دعوت ایشان اصرار کردید تا بالاخره قبول می کنند تا سری به شما بزنند.‌ خوب طبیعی است که دوست دارید همه جا مرتب باشد، بهترین پذیرایی را از مهمان عزیزتان داشته باشید. برای همین به چند نفر که غریبه با این مهمانی نیستند صحبت می کنید و ازشان می خواهید به شما کمک کنند. حتما دوستی در این جمع هست که با مهربانی و لطفی که داره به کمک شما می آید. دوستی که یک مقدار کج خلق هست هزار تا بهانه می آورد که اصلا چرا مهمانی گرفتی، چرا این آدم برایت عزیز است؟! و آخرش هم وسط یک دنیا کار موقع رفتن یکی از ظرف های قیمتی که برای پذیرایی کنار گذاشته بودی را می اندازد و می شکاند. و می گوید من نمی توانم برای کمک بیام .اتفاق جالب تر وقتی است که یک نفر این بین پیدا می شود که نه دوست شماست نه دوست آن مهمان عزیزتان و نه حتی برای کمک به او حرفی زده بودید. می آید از کوچه مدام سنگ پرت می کند، داد و قال می کند، میگوید اینجا کوچه ماست و نمی شود در آن مهمانی بگیری و خلاصه هر کاری از دستش برمی آید انجام می دهد تا آرامش خیال شما را برای پذیرایی از این مهمان عزیز بهم بزند.

شما هر چقدر هم تلاش کنید که این آدم را نبینید نمی شود و تمرکز و آرامش تان به هم می خورد. از طرفی هم‌ دلهره پیدا می کنید که این آدم آبروی شما را پیش این مهمان عزیز ببرد.

این مثال واقعیت سخت و تلخی بود که در طی‌ تکمیل تحقیق این دو شهید عزیز اتفاق افتاد و مطمئنم لطف حضرت زینب (سلام الله علیها) بوده که هر دو کار دارد پیش می رود. قسمتی از کار شهید مرتضی حسین پور را نوشته ام و بعد از تایید محتوی برای پدر و مادر عزیزشان فرستادم. پیام پر از محبت و لطف این دو عزیز تمام سختی و تلخی های پیش آمده را از دلم برد و با جدیت بیشتری سرگرم نوشتن هستم. تمام تلاشم این است که تا قبل از پایان سال این دو پروژه را تحویل بدهم و همین جا لازم می دانم از فرماندهی، خانواده، دوستان و همرزمان این دو شهید عزیز که این مدت با بزرگواری سختی و تلخی شرایط من را قبول و کمکم کردند، تشکر کنم و این اطمینان را بدهم که با تمام همت و تلاشم پیگیر هستم تا به لطف خدا، اهل بیت و شهدا این دو کار را در حد توانم خوب بنویسم.

یکبار دیگر بابت طولانی شدن زمان این پروژه ها معذرت خواهی می کنم چون به مخاطب این حق را می دهم که جویا و پیگیر کار باشد و امیدوارم آثار خوبی به چاپ برسد.

**: رد پای شهدا در کارهایتان چقدر پرنگ است؟
باید بگویم هر اتفاق خوبی که برای تک تک کتابهام رقم خورده فقط لطف شهداست.

**: از کتاب زندگی نامه شهید محرم ترک چه خبر

باید این نکته را بگویم که تحقیق کتاب زندگی نامه شهید محرم ترک آخرین مراحل خودش را می گذراند و ان شاءالله با تحویل آن دو پروژه و اتمام پیاده سازی مصاحبه ها کار نوشتن این کتاب را شروع می کنم.

اتفاقات خوب برای کتابهایم از لطف شهداست بیشتر بخوانید »

«مسافر آگوست» آمد + عکس

کتاب مسافر آگوست، زندگی داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون؛ شهید سید حشمت علی‌شاه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

به گزارش مشرق، کتاب مسافر آگوست، زندگی داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون؛ شهید سید حشمت علی شاه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

زینبیون؛ رزمندگان دلاور پاکستانی هستند که به محض مشاهده تهدید شدن حرم حضرت زینب (س) به وسیله گروه های تکفیری در سوریه به صورت داوطلبانه به نبرد با آنان برخاستند. رشادت های زینبیون در پاسداری از حرم اهل بیت (س) بازتاب کمی در رسانه ها یافته است و مجموعه کتبی که نشر شهید کاظمی در دست چاپ دارد یکی از معدود تلاش ها برای ماندگار کردن نام و یاد دلاوری های آنهاست.

مسافر آگوست دومین کتاب از مجموعه فرزندان روح الله(مجموعه کتب شهدای مدافع حرم لشکر زینبیون) می‌باشد که منتشر شده است. این کتاب داستان زندگی رزمنده ایست که خیلی از معادله ها را در هم می‌شکند. پیش داوری ها را به هم می‌ریزد و نگاه ها را تازه تر می‌کند. داستان زندگی شهدا را معمولا از چشم های منتظر مادرها روایت کرده اند؛ از نگاه همسران چشم به راه، پدرهای داغدار و فرزندان جگر سوخته؛ اما علی شاه را برادرش برای ما روایت میکند. برادری که هم پدری را بلد است و هم مادری. اگر کسی یکبار چشم های منتظر سید اعجاز را ببیند، یقین می‌کند که معجزه دوست داشتن در هر نسبتی که قامت ببندد، می تواند کلمات را به تعظیم وا دارد. برادری ها همیشه بیشتر از پدر و پسری ها تاریخ را پیش رانده اند، مثل روایت عاشقانه حسین (ع) و عباس (ع).

پاراچنار گوشه‌ای از بهشت است. پر از نعمت و سخاوت و مردمانی که رسم زندگی در این وادی مقدس را بلدند. پاراچنار تکه ای از سرزمین پاکستان است که گاهی روزهایش بین برگه های تقویم گم می‌شود و زمانی حادثه‌هایش بین موج‌های خبری،‌ پنهان. انگار این زمین،‌سهمی از جنت‌الحسین(ع)‌ است؛ گاهی پر از مصیبت و خون؛ ولی همیشه شجاع و پرغرور…

برشی از کتاب:
دختر خوبی را برایم نشان کرده بودند. حنا که می‌گذاشتند کف دست هایمان خنده از صورتش محو نمی شد. کوچه های محله را قدم میزدیم، خواهرها نقل و سکه می پاشیدند و هلهله می‌کردند. همه آنهایی که دوستشان می‌داشتم در عروسی‌ام حاضر بودند جز حشمت علی.
دلم برای بابا گفتن هایش تنگ شده بود. شیطنت هایش و خنده های گاه و بی گاهش، حتی سکوت بی دلیلش که مدام یک نفر باید آن را می شکست، اسباب دلتنگی‌ام را در پاکستان ردیف کرده بود. هیچ فکر نمی‌کردم در وطن خودم، دلم برای یک خاک غریبه تکان تکان بخورد. اما حقیقت این است که آنجا خاک غریبه ای نبود. علی را داشت. بی بی معصومه را داشت. و من خوب می دانستم این که آدم یک جفت چشم منتظر در خاکی غریب داشته باشد، چقدر به آدم احساس وطن را می دهد…

کتاب مسافر آگوست زندگی داستانی رزمنده شیردل لشکر زینبیون؛ شهید سید حشمت علی شاه به قلم توانای سیده نرگس میرفیضی در قطع رقطعی و ۲۰۸ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

علاقه مندان جهت تهیه کتاب می توانند از طریق سایت من و کتاب (manvaketab.ir) و یا از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را با پست رایگان دریافت نمایید.

«مسافر آگوست» آمد + عکس بیشتر بخوانید »