نماد سایت مجاهدت

از آزادسازی سوسنگرد تا امروز؛ صلحِ مسلح، راهبرد جمهوری اسلامی

از آزادسازی سوسنگرد تا امروز؛ صلحِ مسلح، راهبرد جمهوری اسلامی


گروه استان‌های دفاع‌پرس – «غلامرضا بنی‌اسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و روزنامه‌نگار؛ قصه سوسنگردی‌ها، قصه زندگی بود مثل همه جای ايران، مثل همه جای جهان آن‌ها می‌خواستند در خانه و کاشانه خود زندگی کنند لذا حتی وقتی صدای توپ‌ها و تانک‌های دشمن به نزديکی شهر هم رسيد، بسياری نمی‌خواستند شهر را ترک کنند، آن‌ها می‌گفتند اين سرو صداها می‌خوابد، نيروهای مسلح ما، عراقی‌ها را عقب می‌زنند و همه چيز تمام می‌شود پس چرا خانه و کاشانه‌مان را ترک کنيم؟

اين را حجت‌الاسلام ميرشکار، روحانی آن منطقه هم به خانواده خود می‌گفت و هم به همه مردم. او مردم را به ايستادن بر مدار زندگی در خانه و شهر خويش می‌خواند، چنان که در آبادان، آيت‌الله جمی شهر را ترک نکرد و نماز جمعه را نيز هر هفته اقامه کرد، چنان که آيت‌الله نوری در خرمشهر برای دفاع از زندگی تا آخر ايستاد، چنان که شيخ شريف قنوتی به جنگِ جنگ و جنگ‌افروزان رفت تا مردم در چهره او «خمينی ثانی» را ببينند. چنان که همه مردم اين ديار دل به زندگی داشتند و اگر دشمن پا به خانه‌شان نمی‌گذاشت، آنان هرگز تفنگ به دست راهی عراق نمی‌شدند.

باور به زندگی غنی شده همه این بود که ما در دفاع مقدس قبل از آن که با عراقی‌ها بجنگيم با خود جنگ و پنداری که به جنگ اصالت می‌دهد می‌جنگيدیم. در جنگ هم با اين که تمام قد وارد شديم، سنگر به سنگر به دنبال صلح بوديم و خاکريز به خاکريز هم دشمن را وادار به پذيرش حقوقمان می‌کرديم و از خانه خويش می‌رانديم و هم سازمان‌های بين‌المللی و شورای امنيت را قدم به قدم با حقمان همراه می‌کرديم.

نمی‌خواهم در این مختصر به روند صدور قطعنامه‌ها بپردازم که به شدت تحت تأثیر پیروزی‌های ما در جبهه بود. حرف در حماسه سوسنگرد است. شهری که هیچگاه تسلیم نشد حتی در یکی دوباری که عراقی‌ها بیشتر آن را گرفتند. خدا متعالی کند درجات شیر دلاور مشهدالرضا شهید علی غیور اصلی را که یک بار در ۱۰ مهر، شهر را کوچه به کوچه از دشمن باز ستاند. بار دوم هم در ۲۶ آبان ۱۳۵۹، در حماسه‌ای که یک سویش آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران و فرماندهانی از ارتش ایستاده بودند و دیگر سو، بنی‌صدر بود به‌عنوان فرمانده کل قوا به جای این که موانع را از سر راه بردارد، سنگ درراه می‌نشاند.

تاریخ آن ماجراها را خط به خط نوشته است. خیلی خوب است که بخوانیم تا بدانیم در دفاع مقدس ما فقط با خط روبه‌رو که دشمن بود نمی‌جنگیدیم. برای جنگیدن باید اول در جبهه خودی سنگ‌ها را از پا باز می‌کردیم تا بتوانیم با دشمن رو به رو شویم. عملیات آزادسازی سوسنگرد به همین دلیل از همیت تاریخی برخوردار است.

با فهم آنچه اتفاق افتاد می‌توانیم به عظمت کار پی‌ببریم و دریابیم که چرا، این عملیات، در جنگ به‌عنوان یک نقطه کانونی مطرح است. در فتح خرمشهر ما چنین مشکلاتی نداشتیم. همه یک دل و همراه بودند اما در این عملیات، نه دل‌ها که دست‌ها هم همراه نبودند. شب، طرح عملیات ریخته می‌شد و صبح آقایی که باید جلودار می‌بود، در عقبه‌ها برای عقب کشیدن رزمندگان، می‌کوشید.

قطعأ اگر حضور آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع نبود، این عملیات سرنوشت‌ساز انجام نمی‌شد و سوسنگرد ما زیر گام‌های دشمن عذاب می‌کشید اما این حضور برکت‌آفرین در کنار شهید چمران و رزمندگان و فرماندهان عملیاتی، حق سوسنگرد را ادا کرد تا دوباره زندگی در این شهر خدایی جاری شود.

باری، ما به جریان زندگی اعتقاد و علاقه داشتیم. شهر را برای زیست آزادانه و امن مردم پس گرفتیم. این فقط نگاه دیروز نبود که امروز هم در پی زندگی‌اییم. همه تلاش ما در همه عرصه‌ها به این باور بر می‌گردد. حتی در توسعه صنایع دفاعی هم این نگاه را داریم. به روزترین تسلیحات ما هم برای دفاع از زندگی است. آن‌ها را می‌سازیم بر اساس «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ» برای ترساندن دشمن برای تولید قدرت بازدارندگی، برای این که دگر باره دیوانه‌ای هوس اشغال سوسنگردهای ما را در سر نپروراند والا همیشه دست ما به دعا بلند است و راهبردهای ما در این ساحت طراحی می‌شود که هیچگاه از این تجهیزات و تسلیحات استفاده نکنیم.

ما مردمان عاشق زندگی و اهل صلح و صلاح هستیم. منطق دفاع مقدس، بر فلسفه صلح استوار است….

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل