نماد سایت مجاهدت

این دو خط موازی باید یکدیگر را قطع کنند!

‌روزی شعار کل جهان می‌شود علی(ع)



امروزه مسئولان بلندپایه دولت قبل به‌جای آن که به‌خاطر ناتوانی‌های مشهود خود در اداره قوه مجریه، و آسیب‌هایی که بر سر ملت آوار کرده بودند، از مردم پوزش بخواهند، زبان و قلم به وارونه‌نمایی و تحریف واقعیت‌ها گشوده و می‌چرخانند! و رسانه‌های دشمن نیز با کف و سوت از این وارونه‌نمایی استقبال می‌کنند!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «این دو خط موازی باید یکدیگر را قطع کنند!» نوشت:

۱- این یک اصل غیرقابل تردید هندسی است که «‌دو خط موازی هرگز همدیگر را قطع نمی‌کنند». گاه در ادامه گفته می‌شود «‌مگر در بی‌نهایت‌». اما، این که دو خط موازی در بی‌نهایت یکدیگر را قطع می‌کنند یا نه؟ موضوع این نوشته نیست و به قول ظریفی، اصلاً چه کسی در بی‌نهایت حضور دارد که خبر بدهد آیا دو خط موازی در آنجا به هم رسیده و همدیگر را قطع کرده‌اند یا نه؟! و اما، آنچه در این وجیزه مورد نظر است، وجود دو خط موازی در جامعه امروز ماست که باید یکدیگر را قطع کنند ولی برخلاف آنچه انتظار می‌رود، هریک از آنها جداگانه و موازی با دیگری به راه خود ادامه می‌دهند!

یکی از این دو خط، تلاش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر آقای رئیسی و دولت ایشان در عرصه اقتصادی کشور و دستاوردهای فراوان بیرون از حد انتظاری است که به‌دست آمده است و خط دیگر، گرانی افسار گسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم است که معیشت مردم و مخصوصاً اقشار کم‌درآمد و مستضعف – همان‌ها که به قول امام راحلمان (ره) ولی‌نعمت‌های نظام و مسئولان هستند – را با تنگنا و سختی روبه‌رو کرده است. در این خصوص اشاره به چند نکته ضروری است.

۲- شخصی را در نظر ‌آورید که در یک سانحه رانندگی آسیب جدی و خطرناکی دیده است. حالا او را در دو حالت جداگانه فرض کنید. فرض اول آن که شخص مجروح به حال خود رها شده است و کسی به فکر او نیست و برای معالجه و مداوای شخص آسیب‌دیده اقدامی صورت نمی‌پذیرد! بدیهی است که در این حالت، نزدیکان و اقوام شخص مجروح امیدی به بازگشت سلامت او نداشته باشند.

در حالت و فرض دوم، شخص مجروح را بلافاصله به بیمارستان منتقل کرده و پزشکان حاذق و کادر درمان با جدیت و بدون فوت وقت به معالجه او مشغولند ولی جراحات و آسیب‌های وارده به‌اندازه‌ای عمیق و گسترده است که مداوا و بهبود شخص مجروح به زمان بیشتری از مداواهای عادی و رایج نیاز دارد. در این حالت اگرچه بازهم شخص آسیب‌دیده از جراحات وارده رنج می‌برد ولی شرایط او با فرض اول تفاوت جدی دارد. اکنون فرض دیگری به میان کشیده می‌شود. بخوانید!

۳- اقوام و آشنایان شخص مجروح از پزشک معالج درباره وضعیت و حال و هوای او سؤال می‌کنند. پاسخ پزشک آن است که هنوز بستری و در حال معالجه است. چند روز دیگر بازهم همان سؤال را تکرار می‌کنند و پزشک بازهم از بستری بودن شخص مجروح خبر می‌دهد. در این حالت، اقوام و همراهان بیمار با گلایه و یا اعتراض به پزشک خواهند گفت، چند روز قبل هم از بستری بودنش خبر می‌دادی و امروز هم که همان پاسخ را بر زبان داری؟ و این پرسش گلایه‌مندانه حق آنهاست.

اما، پاسخ پزشک هم منطقی و شنیدنی است و آن این‌که، اگرچه شخص مجروح هنوز هم مانند چند روز قبل بستری است ولی وضعیت و شرایط امروز او با چند روز قبل متفاوت است. امروز اگرچه هنوز در بیمارستان بستری و تحت معالجه است ولی نسبت به روزهای قبل بهبودی چشمگیری یافته است و به سوی سلامت کامل در حرکت است. طولانی بودن دوران درمان به علت آن است که جراحات و آسیب‌های وارده بسیار سخت و هولناک بوده است.

۴- تمامی شواهد موجود و اسناد غیرقابل انکار حکایت از آن دارند که آقای روحانی دولت را شبیه همان مجروح رو به فوت به دولت آقای رئیسی تحویل داده است. نزدیک به ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه که دولت رئیسی برای جبران آن مجبور است همه ماهه نزدیک به ۱۳ هزار میلیارد تومان پرداخت کند. ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی اوراق قرضه، مدیریت غیرعلمی منجر به ضایع شدن ۶۰ تن طلا. هزینه نزدیک به بر باد دادن ده‌ها میلیارد دلار ارز، در حالی که کشور نیاز مبرمی به آن داشت،برداشت مبالغ کلان از صندوق ذخیره و به‌کارگیری نابجای آن‌، کاهش نزدیک به سقوط ارزش پول ملی، ۸ برابر شدن قیمت مسکن و اجاره بها، افزایش دوبرابری تحریم‌ها به‌جای لغو آنها، تعطیلی صدها کارخانه و مرکز تولید و… وزیر مسکن آقای روحانی افتخار می‌کرد که در طول وزارت ۶ ساله خود حتی یک مسکن هم نساخته است!

وزیر نفت ایشان، ساخت پالایشگاه را کثافت‌کاری می‌دانست! وزیر نیروی دولت آقای روحانی ادعا می‌کرد که ساخت نیروگاه به صرفه نیست و می‌گفت‌: «‌ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف پیک، توجیه اقتصادی ندارد»! و… آسیب‌هایی که دولت یازدهم و دوازدهم بر پیکره اقتصادی کشور وارد کرده است، بسیار فراتر از آن است که شرح آن گذشت. در این مختصر فقط به‌اندکی از آن بسیارها اشاره شده است.

۵- انتظار طبیعی و منطقی این بود که دولت سابق عذر تقصیر بیاورد و به‌خاطر ناتوانی خود در اداره قوه مجریه و خسارت‌های فراوانی که به مردم و نظام وارد کرده است از ملت پوزش بخواهد. ولی نه فقط از این وظیفه -حداقل- اخلاقی طفره رفته و می‌رود، بلکه در دیگر سوی صحنه ایستاده است و علیه شرایطی که بانی آن بوده است شعار می‌دهد و می‌کوشد تا مشکلاتی را که خود پدید آورده است به دولت رئیسی نسبت بدهد!

در این وجیزه، بی‌آن که خدای نخواسته قصد اهانتی در میان باشد و صرفاً از آن جهت که مراجعه به تاریخ عبرت‌انگیز است می‌توان از جنگ جمل مثال آورد. طلحه و زبیر از اصحاب و یاران نزدیک امیرالمومنین علیه‌السلام بودند ولی نقض پیمان کردند (ناکثین) و در جنگ جمل به مقابله با علی علیه‌السلام آمدند. بهانه آن بود که به خونخواهی عثمان برخاسته‌اند و حال آنکه عثمان را خود به قتل رسانده و یا در قتل او سهم چشمگیری داشتند. و در مقابل، حضرت امیر(ع) حسن و حسین علیهم‌السلام را فرستاده بود تا محاصره خانه عثمان را بشکنند و به آنان آب و غذا برسانند و چنین نیز کردند. امیرالمومنین علیه‌السلام در وصف اصحاب جمل می‌فرمایند: « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ …اینها حقی را مطالبه می‌کنند که‌ خودشان ترک کرده‌اند و قصاص خونی را می‌خواهند که خودشان ریخته‌اند».

۶- حالا به دو خط موازی مورد اشاره در صدر این نوشته بازمی‌گردیم و این که دو خط یاد شده برخلاف سایر خطوط موازی باید یکدیگر را قطع کنند و مردم از تلاش بی‌وقفه دولت برای مقابله و غلبه بر مشکلات اقتصادی با خبر شوند و دستاوردهای فراوان دولت در این عرصه را ببینند تا وسوسه خناسان بیرونی و سیاه‌نمایی پرحجم برخی از داخلی‌ها، برای القای ناامیدی در ملت، ناکام بماند.

همین جا باید گفت که متاسفانه دولت محترم دستاوردهای ۱۶ ماهه خود را آنگونه که بایسته است برای افکار عمومی تشریح نکرده است و توضیح نداده است که آنچه از دولت قبلی به ارث گرفته شبیه همان شخص مجروح نزدیک به فوت بوده است که اگرچه هنوز به‌طور کامل مداوا نشده و کماکان بستری است ولی همه‌روزه بر میزان سلامت او افزوده شده است و با سلامت کامل فاصله چندانی ندارد. تشریح این نکات برای مردم علاوه‌بر آنکه سیاه‌نمایی دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها را خنثی می‌کند، ملت را هم به یاری تمام قد دولتی که برخاسته از خود آنان است ترغیب می‌کند.

۷- این نکته نیز گفتنی است که آقای رئیسی تاکید داشته‌اند که درپی بیان مشکلات تحویل گرفته از دولت سابق نیستند که این دیدگاه درخور تقدیر است ولی امروزه مسئولان بلندپایه دولت قبل به‌جای آن که به‌خاطر ناتوانی‌های مشهود خود در اداره قوه مجریه، و آسیب‌هایی که بر سر ملت آوار کرده بودند، از مردم پوزش بخواهند، زبان و قلم به وارونه‌نمایی و تحریف واقعیت‌ها گشوده و می‌چرخانند! و رسانه‌های دشمن نیز با کف و سوت از این وارونه‌نمایی استقبال می‌کنند!

از این روی شرح مستند ماجرای یاد شده ضروری به نظر می‌رسد.

و اما، بدیهی است که هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم ولی در همان حال، اغراق نیست و شواهد موجود نیز به وضوح حکایت از آن دارند که دولت آقای رئیسی همه توان خود و امکانات و ظرفیت‌های نظام را برای رسیدن به نقطه مطلوب به‌کار گرفته است و البته از یک‌سو فشارهای بیرونی، سنگ‌اندازی‌های درونی و مشکلات برجای مانده از دولت پیشین را نمی‌توان و نباید در ارزیابی وضع موجود نادیده گرفت و از سوی دیگر حرکت در جاده ناهموار، بی‌افت و خیز نخواهد بود و دولت کنونی هم از این قاعده مستثنا نیست. مهم آن است که «افت‌ها» با «خیزها » همراه باشد که تاکنون در بسیاری از موارد این‌گونه بوده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خروج از نسخه موبایل