مجاهدت

تخصص و تعهدی که شهید آوینی برای هنر انقلاب اسلامی آفرید


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهید مرتضی آوینی در شهریور سال ۱۳۲۶ در شهر ری به دنیا آمد. وی از کودکی با هنر آشنا شد، شعر می‌سرود، داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد. وی پس از اتمام تحصیلات خود در مقاطع دبستان و دبیرستان به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران شد. البته معتقد بود که آموخته‌های خود را در خارج از دانشگاه کسب کرده است.

شهید آوینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به نیاز‌های انقلاب، به فیلم‌سازی پرداخت و معتقد بود که تخصص حقیقی، در سایه تعهد اسلامی به دست می‌آید.

شهید آوینی فیلمسازی را از اوایل پیروزی انقلاب، با ساختن چند مجموعه درمورد «غائله گنبد» (مجموعه شش روز در ترکمن صحرا)، «سیل خوزستان» و «ظلم خوانین» (مجموعه‌ مستند خان‌گزیده‌ها) آغاز کرد.

شهید آوینی، فعالیت‌های مطبوعاتی خود را اواخر سال ۱۳۶۲، همزمان با شرکت در جبهه‌ها و تهیه‌ فیلم‌های مستند درباره‌ جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه «اعتصام» که متعلق به انجمن اسلامی بود، آغاز کرد که این مقالات، موضوعات سیاسی، اعتقادی و عبادی را در بر می‌گرفت.

اواخر سال ۱۳۷۰، «مؤسسه فرهنگی روایت فتح» به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی در حوزه دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعه «روایت فتح» را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود، ادامه دهد.

شهید آوینی و گروه فیلمبردارانِ روایت فتح، در مدت کمتر از یک سال کار، تهیه شش برنامه از مجموعه ۱۰ قسمتی «شهری در آسمان» را تمام کردند (که به اتفاقات محاصره، سقوط و بازپس‌گیری خرمشهر پرداخت و در ماه‌های آخر عمر شهید آوینی از تلویزیون پخش شد.) و مقدمات تهیه مجموعه‌های دیگری را درباره آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه فراهم کردند.

سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲، دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در این دوره، شامل موضوعات بسیار متنوعی است. آشنایی با سینما در طول مستند سازی و کسب تجربه در زمینه کارگردانی مستند باعث شد که قبل از هرچیز به سینما بپردازد. اما این کار باعث بی‌اعتنایی وی به سایر هنر‌ها نشد.

سیر اصلی تفکر شهید آوینی در مجموعه آثارش، از قرآن، نهج‌البلاغه، کلمات معصومین (ع) و آثار و گفتار امام خمینی (ره) سرچشمه می‌گرفت. با تفکر فلسفی غرب آشنایی داشت و آن‌ها را مورد نقد و بررسی قرار می‌داد. او شناخت مبانی فلسفی و سیر تاریخی فرهنگ و تمدن جدید را از لوازم مقابله با تهاجم فرهنگی می‌دانست، چون این شناخت، زمینه خروج از جامعه غرب‌زده کنونی را فراهم می‌کند و به گسترش فرهنگ و تفکر الهی کمک می‌کند.

شهید آوینی معتقد بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و حضور انسان کاملی چون امام خمینی (ره)، بشر وارد دوره تاریخی جدیدی شده است که آن را می‌توان عصر «توبه بشریت»، دوره‌ای که به انقلاب جهانی امام عصر (عج) و ظهور دولت پایدار حق منتهی می‌شود، نام گذاشت.

شهید آوینی در روز جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ هنگامی که برای فیلم برداری از مناطق عملیاتی، به منطقه فکه رفته بود، مورد اصابت مین‌هایی که دشمن بعث زمان دفاع مقدس کار گذاشته بود قرارگرفت و به شهادت رسید.

شهید آوینی معتقد است: «با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خود را سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که حدیث نفس باشد ننویسم و خودم را از میان بردارم تا هرچه هست، خدا باشد.

البته آنچه که انسان می‌نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست و تمام هنر‌ها هم این چنین هستند. فیلمی هم که کسی می‌سازد، اثر تراوشات درونی خود اوست، اما اگر انسان در خدا فنا شود، آنگاه این خداست که در آثار او جلوه گر می‌شود.»

بخشی از نامه شهید آوینی به برادرش در موضوع انقلاب اسلامی، به شرح زیر است:

«برادر!

گرفتار تاریکی بودیم که امام خمینی (ره) از قلب تاریخی که می‌رفت تا فراموش شود، چون حضرت محمد (ص) فریاد برآورد که «واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» و ما که هنوز دست و پا می‌زدیم، تا به خویشتن خویش بازگردیم، از این سخن تازه شدیم و دریافتیم که آنچه در پی آن بوده‌ایم، یافته‌ایم و به یقین رسیدیم.

حتی من که همواره بویی از حضرت محمد (ص) در مشام داشتم هم باور نمی‌کردم که در این ظلمت کده زمین بتوان نقیبی به سوی نور زد و برق یقین بدون هیچ واسطه‌ای بر دلم نشست.

برادر، زمان گم شد و مکان به سان کویری بود و آن کس که دعوت به حق می‌کرد، رسول خدا (ص) بود و خدا را شکر که گوش ایمان من به آوای «الله» آشنا بود و نمی‌دانی که چه خوش بود.

با همان عشقی که اباذر با حضرت محمد (ص) بیعت کرد، ما به امام خمینی (ره) پیوستیم و او دست خداست بر زمین. آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا می‌آورد، سایه‌اش زمین و آسمان را می‌پوشاند و آن زمان که از حکمت و عرفان سخن می‌گوید، می‌بینی که او خود، نفس حقیقت است.

عشق خمینی بزرگ (ره) و عظمت فرهنگی آنچه که می‌گوید، مرا آنچنان شیفته خود ساخته است که نمی‌توانم جز به فرهنگی که در حال احیاء آن هستم، بیندیشم و این فرهنگ با فرهنگ غربی آنقدر متفاوت است که نمی‌توان برشمرد.

کار من در راه خدا است و جز سهمی اندک از بیت المال، برای آن پولی دریافت نمی‌کنم. امام خمینی (ره)، جهادی را که آغاز کردیم، «جهاد سازندگی» نامیده است و شمشیرمان، قلم است و بیل و ما در راه آزادی ایران قدم گذاشتیم.

ایرانی که منشأ حرکت نوین تاریخ و خاستگاه فرهنگ نوینی است که دنیای تاریک را در بر می‌گیرد.»

انتهای پیام/ 118



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل