«سیدمحمدجواد هاشمینژاد» دبیرکل بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد، بابیان اینکه علت نامگذاری این هفته بهعنوان هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی برای انذار دادن تناقضات رفتاری و گفتاری آمریکاست، اظهار داشت: برای تبیین جنایات آمریکا، سلسله وقایعی از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مورد تأکید واقعشده که مصادیق آن اتفاقات در این هفته رخداده که انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت ۷۲ تن از اصحاب انقلاب در هفتم تیر ۱۳۶۰، بمباران شیمیایی شهر سردشت به خاطر اهدای سلاحهای شیمایی توسط غرب به صدام، شهادت آیتالله صدوقی و هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایرباس توسط ناو وینسنس نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس و شهادت ۲۹۰ نفر از مسافران ایرانی آن را شامل میشود. مجموع این حوادث مصداق بارز عملکرد آمریکا و از طرف دیگر ادعاهای حقوق بشری این دولت برای آزادیخواهی ملت ایران در طول سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.
وی با اشاره به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر افزود: بحث بر سر این نیست که چنین اعلامیهای خوب یا بد است بلکه، همانطور که در آغاز هم اشاره شد، بحث بر سر تناقضات گفتاری و رفتاری آمریکاییهاست. بهواسطه حضور این دولت در کشورهایی مثل ویتنام، عراق و افغانستان، مردم این کشورها شاهد جنایات رنگارنگ و کشتار همنوعان خود بودند. ماجرا زمانی جالب میشود که وقتی بهانه حمله دولت آمریکا به این کشورها مورد کنکاش قرار گیرد، متوجه خواهید شد که این دولت به بهانه ایجاد آزادی و دموکراسی! در آن کشورها حضور یافته است که این رویداد در نوع خودش طنز تلخی هست. به همین جهت رویدادهای نظیر هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی درواقع برای به رخ کشیدن این دست تناقضات در دولت آمریکاست.
دبیرکل بنیاد هابیلیان تأکید کرد: متأسفانه تا به امروز غولهای رسانهای در دست این دولت بوده و در این زمینه کار رسانهای قویای بهوسیله اتاقهای فکری که دارد، انجام میدهد به همین دلیل؛ دولت آمریکا هم جنایت میکند و هم از ملتهای مختلف طلبکار است چراکه پشتوانه قوی و محکمی مثل این غولها را دارد و همه آنها تابع او هستند.
هاشمینژاد بابیان اینکه مباحث مطرح شده در هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی نهفقط در بیرون از مرزهای ایران بلکه متأسفانه در داخل کشور هم، باوجود اتفاقاتی مثل اتفاقات این هفته، بهدرستی فهم نمیشود، گفت: متأسفانه در بدنه برخی از دستگاههای اجرایی کشور الگوها و تفکرات حامی دولت آمریکا را مشاهده میشوند. از ابتدای انقلاب اسلامی تا امروز گرایشهایی وجود دارد که سمتوسوی آنها غربی است. برای نمونه نخستین رئیسجمهور ایران و خائنترین آن؛ ابوالحسن بنیصدر و بعد از او منافقین برای اجرای همین الگوها در تلاش بودند. بعدها هم گرایشهای دیگری در کشور ظهور کردند که همین ماهیت را داشتند بنابراین در درجه اول این ضعف داخلی است.
وی بیان داشت: جالب است بدانید که از عمر انقلاب اسلامی ایران ۴۳ سال میگذرد اما تاکنون بیش از ۵۰ قطعنامه حقوق بشری بر ضد کشورمان از سوی کسانی صادر شده که آنها در داخل کشورهای خودشان به آن موارد متهم هستند مثلاً آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به خاطر موضع ابرقدرتی که داشت بیش از ۵۰ تجاوز نظامی به کشورهای مختلف کرده است!
دبیرکل بنیاد هابیلیان با اشاره به برخی از اسناد منتشر شده در دولت آمریکا گفت: به اذعان سندهای صریح منتشر شده از سوی وزارت امور خارجه آمریکا در آنجا قید شده که رئیس دیوان عالی کشور ایران در حادثه هفتم تیر به همراه ۷۲ نفر توسط منافقین ترور شده است. حال پرسش اینجاست که جایگاه منافقین در نزد آمریکاییها چگونه است؟ پاسخ این است که آنها در کنگره آمریکا حضور مییابند و دفتری هم در نزدیکی کاخ سفید دارند و از طرف دیگر هم مقامات بلندپایه آمریکایی در جلسات و برنامههای آنها شرکت میکنند. این اتفاق یا رخداد شامل حال هر ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکاست و متعلق به حزب یا جریان خاصی نیست. در این باب غربیها باید پاسخگو باشند.
هاشمینژاد با تأکید بر اینکه حضور منافقین در آلبانی و حمایت و تأمین آنها به لحاظ لجستیکی و رسانهای از سوی غرب و بهخصوص آمریکاییها صورت میگیرد، تصریح کرد: صدام در جنگ هشتساله با ایران از اعضای این گروهک برای مقابله با ایران بهره میبرد و امروز همان روند توسط آمریکاییها دنبال میشود و تفاوتی بین آنها وجود ندارد. وقتی فردی مثل مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا مدعی میشود که ما به دنبال آزادی و دموکراسی برای مردم ایران هستیم منظور آزادی و دموکراسیای است که از سر لوله تفنگ منافقین خارج میشود.
وی آشنایی نسل جدید را با جنایات آمریکاییها ضروری دانست و تأکید کرد: این مسائل به تبیین نیاز دارند. یکی از مصادیق بارز جهاد تبیین پرداختن به این رویدادها و بیان آن برای عموم مردم، بهخصوص جونان، است. در جهاد همه مکلف هستند تا در محدوده اختیاراتی خود اقدام کنند.
دبیرکل بنیاد هابیلیان در ادامه با اشاره به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره جابجایی جلاد و شهید و تبیین آن برای نسل حاضر یادآور شد: چند سال قبل وقتیکه معظم له تعبیر جابجایی جلاد و شهید را مطرح کردند؛ مصداق این تعبیر فقط در پاسخ به صحبتهای فردی نیست که آن را بیان کرده و یا ظاهراً این جابجایی را داشته بلکه این مسئله یک فرآیند در حال انجام است به تعبیر دیگر؛ وقتی منافقی که دیروز در کنار صدام یونیفرم به تن، مقابل رزمندگان ایرانی بوده و امروز با کتوشلوار و کروات و پاپیون به دنبال دموکراسی برای مردم ایران است؛ باید توجه کرد ماهیت این افراد با تغییر این لباسها عوض نشده و اینجاست که باید مراقب بود که جای جلاد و شهید تغییر نکند. متأسفانه کسانی که در داخل ناخواسته و ناآگاهی حرفهایی میزنند که جای آن دو باهم عوض میشود درواقع در جو و فرآیند تغییر ظاهر منافقین قرار گرفتهاند.
هاشمینژاد ادامه داد: فقط در فاصله ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا پایان تابستان این سال ما شاهد سه ترور مهم هستیم که در آن فردی مثل رهبر معظم انقلاب اسلامی در جایگاه امامجمعه تهران، آیتالله دکتر بهشتی در جایگاه رئیس دیوان عالی کشور و حجتالاسلام باهنر و رجائی در جایگاه نخستوزیر و رئیسجمهور ترور میشوند که هریک از این ترورها برای سرنگونی یک کشور کفایت میکند و بعد از آن طرف قاتلین و عوامل این ماجراها از بیرون ایران مسئولیت این جنایات را بر عهده میگیرند! حال با این پیشینه باید ادعای آزادیخواهی و دموکراسیخواهی این گروهک را باور کرد؟
وی در ادامه با اشاره به حادثه سرنگونی هواپیمای ایرباس ایرانی توسط نیروی دریایی آمریکا در پاسخ شبهات مطرح شده پیرامون سقوط هواپیمای اوکراینی بهواسطه خطای انسانی در پدافند هوایی ایران گفت: این دو ماجرا به لحاظ ریشهای باهم تفاوت اساسی دارند. در ماجرای سقوط ایرباس هیچگاه آمریکاییها لب به عذرخواهی از ملت ایران و خانوادههای داغدار این ماجرا باز نکردند و افزون بر این؛ شخصی در تراز رئیسجمهور آمریکا به فرمانده ناو وینسنس مدال و جایزه میدهد! عجیبتر اینکه این کار بهجای اینکه مخفیانه انجام شود در مقابل دوربین رسانهها انجام شد! اما در ایران چه شد؟ آیا مسئولان ایرانی به خاطر یک خطای انسانی به فرماندهان دخیل در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی ترفیع دادند یا آنها را مقابل رسانهها تشویق کردند؟! اصلاً چنین نشد.
دبیرکل بنیاد هابیلیان در خصوص اقدامات هنری صورت گرفته در راستای معرفی شهدای ترور و تداوم انتقال پیام مظلومیت مردم ایران به مخاطبان اظهار داشت: در ابتدا باید یادآور شد که پرداختن به این موضوع در فاصله ۲۵ تا ۳۰ سال گذشته وجود نداشت و یکی از دلایلی که این بنیاد ایجاد شد این بود که احساس کردیم این موضوع از دستور کار کشور خارج شده و اساساً اسمی از جریان نفاق برده نمیشود چه برسد به اینکه اثری هنری تولید شده باشد و یا در این زمینه تبیینی صورت بگیرد! لذا وقوع این اتفاقات را باید به فال نیک گرفت. طی تحقیقاتی که صورت گرفته به اسناد فراوانی در این زمینه رسیدیم که نمونه آن لیست ۱۷ هزار شهید ترور است. به نظرم اقداماتی ازایندست باعث شد که جامعه هنری هم ورود خوبی به این مقوله داشته باشد.
هاشمینژاد ضمن اشاره به اثر سینمایی «ماجرای نیمروز» به کارگردانی محمدحسین مهدویان افزود: برای نمونه وقتیکه فیلم ماجرای نیمروز اکران شد؛ این فیلم بهعنوان بهترین اثر از نگاه مخاطب برگزیده شد و این حکایت از آن دارد که مخاطب واکنش مثبتی به این آثار داشته و به آن احساس نیاز میکند. باوجود همه نقدهایی که یک اثر ممکن است داشته باشد اما این امید را داریم که هنرمندان نگاه جامع و خوبی به این موضوع داشته باشند و ما نیز بهعنوان خانواده شهدا از اهل هنر و مسئولان امر در این زمینه مطالبه داریم چراکه پرداختن به این مسائل یعنی تبیین تاریخ.
وی تأکید کرد: ابعاد اقدامات تروریستی در ایران بهقدری متنوعی دارد که هریک میتواند سوژه جذابی برای بازتاب هنری آن باشد. خاصه آنکه کشور ایران ناجوانمردانه متهم به دفاع از تروریسم است!
دبیرکل بنیاد هابیلیان بابیان اینکه ترور و تروریسم یکی از ابزارهای اصلی پیشبرندِ سیاست خارجی آمریکاست، یادآور شد: وقتیکه آمریکا میخواهد در کشوری حضور پیدا کند موتور محرکه ترور را به حرکت درمیآورد و آن را در دستور کار خود قرار میدهد. ۱۷ هزار شهید ترور ایرانی توسط ۳۵ گروه مسلح به شهادت رسیدهاند که همگی آنها در کشورهای اروپائی و آمریکایی دفتر دارند. لذا این تصور که بهصرف دیپلماسی و یا اقدامات امنیتی باب این ترورها بسته میشود؛ تصوری غلط و اشتباه است چراکه این، یک نبرد طولانی است که جمهوری اسلامی ایران از ابتدا درگیر آن بوده و خواهد بود. ایران بسیاری از حوادث ازجمله جنگ را پشت سر گذاشته است اما ترورها هنوز پایان نیافته است.
هاشمینژاد در تکمیل صحبتهای خود گفت: چند سال قبل که حادثه تلخ تروریستی ۳۱ شهریور اهواز اتفاق افتاد یکی از رسانههای بیگانه با رهبر جریانی که این جنایت را رقم زده بود مصاحبه و از او بهعنوان رهبر مقاومت یاد کرد. او هم قبول مسئولیت میکرد، ترسی از اقدامات حقوقی این اقدام نداشت و با وقاحت تمام در پاسخ به اینکه گفته شد چرا زنان و کودکان در این حادثه مورد هدف ترور آنها واقع شدند؛ پاسخ داد ما هدفی داریم که برای تحقق آن باید عدهای تلف شوند!
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است