مجاهدت

روایتی از ترور نافرجام آیت‌الله «ربانی شیرازی»


ترور نافرجام آیت‌الله «ربانی شیرازی» چگونه اتفاق افتاد؟به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «عبدالرحیم ربانی شیرازی» از متقدمین مبارزه علیه رژیم پهلوی و از افراد مؤثر نهضت امام خمینی (ره) بود که سابقه طولانی مبارزاتی داشت. وی علاوه‌بر مبارزه با رژیم پهلوی، در مقابله با گروه‌های التقاطی انقلابی‌نما و حفاظت از کیان انقلاب اسلامی نیز بسیار فعال بود و با دقت نظر مواضع و عملکرد آن‌ها را مورد توجه قرار می‌داد.

این عالم مبارز، با دوستان بسیار صمیمی و با دشمنان بی‌اندازه خشن بود، آن‌چنان که یکی از چهره‌های درخشان روحانیت مبارز به‌شمار می‌رفت و دستگاه رژیم پهلوی و ساواک منفور نیز با تمام جدیت در پی شکستن و خاموش نمودن صدای پرجوش و خروش و بی‌مهابای وی بودند؛ اما با شکست مواجه شدند.

آیت‌الله «عبدالرحیم ربانی شیرازی» پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در یک ترور نافرجام، مورد سوءقصد منافقین کوردل قرار گرفت تا این‌که در اسفند سال ۱۳۶۰ در یک حادثه تصادف ساختگی به شهادت رسید.

کتاب «تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت‌الله عبدالرحیم ربانی‌شیرازی» که توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، ماجرای ترور نافرجام این روحانی مبارز را چنین بیان می‌کند:

«گروه فرقان دو مرتبه به شیراز آمدند و هر دو مرتبه دستگیر شدند و ظاهراً برای ترور من آمده بودند. تا در شب نهم فروردین ۶۰ از جهاد سازندگی در برابر بیمارستان حافظ از شیشه عقب ماشین مورد حمله واقع شدم، به مجرد اینکه در گردن احساس سوختگی کردم، خودم را در کف ماشین انداختم. راننده از فریاد من متوجه پیشامد شد، از ماشین پایین آمد و یک نفر به‌نام «محبی» که همراه من بود، تیری شلیک کرد و کسانی که قصد ترور من را داشتند، به فکر اینکه به مقصود رسیده‌اند با موتور متواری شدند. به‌هرحال به راننده گفتم فوراً مرا به منزل برسان و آن‌ها را تعقیب نکن. به منزل آمدم و از آن‌جا به سپاه و بیمارستان تلفن نمودند و آمبولانس فوراً آمد، در حالی که خون از گردنم می‌ریخت و لباسم به کلی آلوده شده بود به بیمارستان بردند. با اینکه تیر به حساس‌ترین محل بدنم خورده بود، اما صدمات به کمترین حد بوده و پس از چند روز بستری شدن به منزل منتقل گشتم.»

بعد از ترور نافرجام آیت‌الله «عبدالرحیم ربانی شیرازی»، نامه‌هایی به‌وسیله منافقین و فرقان، برای وی با این مضامین ارسال شد که از این به بعد منتظر فرصت بعدی هستیم تا شما را به قتل برسانیم.

همچنین، پس از ترور نافرجام آیت‌الله «عبدالرحیم ربانی شیرازی»، تلگرافی در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۶۰ ‏از سوی امام‌خمینی (ره) خطاب به وی ارسال شد که متن آن به شرح ذیل است:

«بسم اللَّه الرحمن الرحیم

جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای ربانی شیرازی – دامت افاضاته

از سوء قصد به جنابعالی مطلع شدم. این نحو برخورد با روحانیون متعهد، برنامه منحرفین بوده و هست و غرض آنان خارج نمودن جمع کاردان و متعهد از صحنه است؛ غافل از آنکه به حکم تاریخ، روحانیون آگاه در تمام صحنه‏های سیاسی پیشقدم بوده‏اند و ترور اشخاص نمی‏‌تواند آنان را مأیوس کند و راه را برای بدخواهان به اسلام و کشور باز کنند. بحمداللَّه جنابعالی از این سانحه نجات پیدا نمودید و امید است به‌زودی صحت خود را بازیافته و به خدمت به اسلام و مملکت ادامه دهید.

والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته روح‌اللَّه الموسوی الخمینی»

آیت‌الله ربانی‌شیرازی پس از دریافت تلگراف محبت‌آمیز امام‌خمینی (ره)، بلافاصله پاسخی تهیه نموده و برای آن حضرت ارسال کرد و در بخشی از این تلگراف بیان داشت که «ماهیت انقلاب اسلامی برخلاف زعم کج‌اندیشان متکی به فرد و یا افراد نمی‌باشد که با ترور و شهادت آن‌ها وقفه یا ضربه‌ای بر آن وارد شود. انقلاب اسلامی ایران مرحله‌ای از تکامل انقلاب جهانی الهی است که با کوشش پیگیر پیامبران الهی و پیشوایان راستین و مردان معتقد استوار گشته است».

انتهای پیام/ 113



منبع خبر
خروج از نسخه موبایل